الإسراء ٤
کپی متن آیه |
---|
وَ قَضَيْنَا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَ عُلُوّاً کَبِيراً |
ترجمه
الإسراء ٣ | آیه ٤ | الإسراء ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَضَیْنَا»: اعلام کردیم. باخبر ساختیم (نگا: حجر / ، قصص / ). «الْکِتَابِ»: مراد تورات است. «مَرَّتَیْنِ»: دوبار. مراد دو دفعه مهمّ است. «لَتَعْلُنَّ»: برتریجوئی میکنید. «عُلُوّاً»: برتریجوئی (نگا: مؤمنون / ، قصص / نمل / ، دخان / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲ - ۸، سوره اسرى
- اشاره به مورد استعمال كلمه ((كتاب (( مجيد
- وجه اينكه وكيل گرفتن غير خدا شرك است
- معناى ((ذريه (( ووجه منصوب بودن آن در آيه
- خلاصه معناى آيه واشاره به اختلاف مفسرين در اعراب آن
- معناى مختلف واژه ((قضاء(( ومعناى آيه : ((وقضينا الى بنىاسرائيل لتفسدن فى الارض ...((
- توضيح معناى آيه شريفه : ((فاذا جاء وعد اوليهما...(( واشاره به ضعف وجوه ديگرىكه در اين باره گفته شده است
- آثار نيك وبد اعمال به عامل برمى گردد (ان احسنتم احسنتم لانفسكم وان اساءتم فلها)
- بحث روايتى
- چرا نوح (ع ) عبد شكور خوانده شده است
- روايتى در ذيل آيه (لتفسلان فى الارض مرتين ...)
- مقصود از دوبار سركوب شدن وهلاكت بنى اسرائيل بر اثر دوبا فسادانگيزى آنان برروى زمين
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً «4»
ما در كتاب (تورات)، به بنىاسرائيل اعلام كرديم كه قطعاً شما دوبار در زمين فساد مىكنيد و برترىجويىِ بزرگى خواهيد كرد.
نکته ها
ممكن است دو نوبت فساد بنىاسرائيل؛ يك بار به خاطر شهادت شعيا و مخالفت ارميا و
«1». گوشهاى از دعاها و شكرهاى آن حضرت در تفسير مجمع البيان و اطيب البيان آمده است.
«2». «سلام على نوحٍ فى العالمين» صافّات، 79.
جلد 5 - صفحه 20
يك بار هم به خاطر قتل زكريّا و يحيى بوده باشد، البتّه احتمال ماجراهاى ديگرى نيز داده شده كه در آيات بعد به آن اشاره مىشود.
بهشت مخصوص كسانى است كه از هرگونه برترىطلبى و استكبار دورى كنند، نه كسانى كه خود را برتر و بزرگتر از ديگران بدانند. «تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُها لِلَّذِينَ لا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَ لا فَساداً» «1»
پیام ها
1- كتابهاى آسمانى، از آينده نيز خبر دادهاند. «قَضَيْنا»
2- سوابق قوم يهود، در تورات هم ثبت شده است. «فِي الْكِتابِ»
3- فساد، شامل انواع فسادهاى جانى، فرهنگى، اقتصادى، نظامى و سياسى مىشود. «لَتُفْسِدُنَّ» مطلق آمده است.
4- برترىجويى و فساد در زمين، از خصلتهاى دنياطلبان است. «لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ وَ لَتَعْلُنَّ»
5- فسادى خطرناكتر است كه ريشهى استكبارى داشته باشد و تكرار شود.
لَتُفْسِدُنَ ... مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَ
6- گاهى مستضعفين نيز مستكبر مىشوند. «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً «4»
«1» تفسير ابو الفتوح جلد 6، صفحه 274.
«2» تفسير عيّاشى، جلد 2، صفحه 280 و 281.
«3» علل الشرايع، جلد اوّل باب 21، صفحه 29- تفسير قمى، جلد 2، صفحه 14.
جلد 7 - صفحه 329
بعد از آن شمهاى از گزارشات بنى اسرائيل را بيان فرمايد كه:
وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ: و اعلام كرديم و خبر داديم بنى اسرائيل را.
فِي الْكِتابِ: در كتاب تورات كه: لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ: هر آينه البته البته فساد مىكنيد در زمين دو مرتبه.
مفسرين «1» را اقوالى است: 1- فساد اول قتل زكريا عليه السّلام و فساد دوم قتل يحيى عليه السّلام بنابر قول ابن عباس و ابن مسعود و ابن زيد پس مسلط گردانيد خداى تعالى در كشتن زكريا شاپور ذو الاكتاف را و در كشتن يحيى عليه السّلام بخت النصر را بر ايشان.
2- مراد فساد اول كشتن شعيب و دومى كشتن يحيى عليه السّلام و در اول بخت النصر مسلط و در دومى يكى از سلاطين بابل.
3- فساد اول طغيان جالوت كه داود عليه السّلام او را كشت، و دوم- سلطه بخت النصر.
وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً: و هرآينه البته البته سركشى و تكبر و جرئت كنيد بر خداوند سبحان جرئت بزرگى كه مستوجب سخط و غضب الهى شويد.
در كافى «2» و عياشى «3» و برهان «4» روايت از حضرت صادق عليه السّلام كه تفسير فرموده دو فساد را به كشتن حضرت على بن ابى طالب عليه السّلام و طعن حضرت امام حسن عليه السّلام و علو كبير را تفسير فرموده به كشتن حضرت امام حسين عليه السّلام. بنابراين فرمايش حضرت، باطن آيه شريفه را بيان فرمايد.
تنبيه: آيه شريفه بر وجه اعجاز باشد نسبت به بنى اسرائيل، زيرا اين قضيه
«1» مجمع البيان، جلد 3، صفحه 398 تا 400.
«2» روضه كافى، جلد 8، صفحه 206، حديث 250.
«3» تفسير عيّاشى جلد 2، صفحه 281.
«4» تفسير برهان جلد 2، صفحه 406.
جلد 7 - صفحه 330
اخبار از غيب و بعد هم مخبر بر وفق خبر صادق آمد. و ايضا اخبار پيغمبر ما ايشان را از اين واقعه، يكى از معجزات آن سرور و حقانيت و صادقيت آن حضرت را ثابت كرد، زيرا اعلام اين امر، ممكن نيست مگر به وحى الهى و تعليم سبحانى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قَضَيْنا إِلى بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً «4» فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً «5» ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً «6» إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ لِيَسُوؤُا وُجُوهَكُمْ وَ لِيَدْخُلُوا الْمَسْجِدَ كَما دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ لِيُتَبِّرُوا ما عَلَوْا تَتْبِيراً «7» عَسى رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ وَ إِنْ عُدْتُمْ عُدْنا وَ جَعَلْنا جَهَنَّمَ لِلْكافِرِينَ حَصِيراً «8»
ترجمه
- و اعلام نموديم به بنى اسرائيل در كتاب كه هر آينه فساد خواهيد نمود البتّه در زمين دو بار و هر آينه سركشى خواهيد كرد البته سركشى بزرگ
پس چون آمد وعده اوّل آن دو برانگيزيم بر شما بندگانى را از خودمان صاحبان شوكت و قوّت بسيار پس جستجو كنند ميان منزلها و باشد وعدهاى بجا آورده
پس برگردانيم براى شما غلبه بر آنها را و مدد نمائيم شما را بمالها و پسرها و گردانيم شما را بيشتر از جهت نفرات
اگر خوبى كنيد خوبى كرديد براى خودتان و اگر بدى كنيد پس براى خودتان است پس چون آمد وعده ديگر بار برانگيزيم تا بد سازند رويهاتان را و تا داخل شوند در مسجد چنانچه داخل شدند آنرا اوّل بار و تا هلاك كنند آنچه را غالب شدند بر آن هلاك كردنى
اميد است كه پروردگار شما رحم كند بر شما و اگر عود كنيد عود خواهيم نمود و قرار داديم جهنّم را براى كافران زندان.
تفسير
- خداوند حكم و اثبات و اعلام فرمود به بنى اسرائيل در كتاب تورية كه شما دو مرتبه حتما مرتكب فساد خواهيد شد در زمين و طغيان و سركشى بزرگى خواهيد نمود و چون موعد فساد مرتبه اولى رسيد مبعوث كنيم بر شما
جلد 3 صفحه 343
بندگانى را از خودمان كه داراى شوكت و قوّت و قدرت زياد باشند در جنگ و امر شما را بآنها واگذار ميكنيم و كمك از شما نميكنيم براى مجازات و عقوبت دنيوى شما بر فساد اوّل خودتان و آن جماعت كه بر شما مسلّط شدند رحم بر صغير و كبير شما نخواهند نمود تا اين درجه كه در ميان منازل شما تجسّس ميكنند براى آنكه به بينند كسى يا چيزى باقى مانده كه بكشند يا اسير كنند يا بغارت ببرند و اين انتقام الهى بقدرى مسلّم و يقينى است وقوع آن كه بايد وعده منجز و بجا آورده دانست آنرا و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه عبيدا بجاى عبادا قرائت فرموده و آن هم اگر چه جمع عبد است ولى مناسبتر بودنش با انتقام بر ارباب ذوق پوشيده نيست چون بيشتر در مملوك و زير دست خلق استعمال ميشود پس بر ميگردانيم براى شما دولت و غلبه بر كسانيرا كه مسلّط نموديم بر شما و كمك ميكنيم شما را بمالها و پسرها و قرار ميدهيم شما را بيش از پيش از حيث اعوان و انصار و عساكر مهيّا براى جنگ با دشمن چون نفير بر اين قبيل افراد اطلاق ميشود اگر خوبى كنيد ثواب و نتيجه و پاداش آن بخود شما عائد ميشود و اگر بدى كنيد عقاب و نتيجه و كيفر آن بشما واصل خواهد شد و اينكه احسان و اسائه هر دو متعدّى بلام شده است ظاهرا براى ازدواج اسائه با احسان است و الّا معمولا اسائه بايد متعدّى بعلى شود و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه اسائه بسا باشد كه مغفور شود و چون وعده فساد مرتبه اخرى و عقوبت آن برسد بعث ميكنيم بر شما مردمى را براى آنكه رويهاى شما را تغيير دهند باثر بدى و تا داخل شوند در مسجد بيت المقدّس و شهر آن چنانچه داخل شدند در آن كسانيكه مبعوث بودند در مرتبه اولى و تا نابود و هلاك گردانند آنچه را غلبه نمودند بر آن يا در مدّت استيلاء و غلبه خودشان نابود و هلاك نمودنى آشكار و با اين وصف باز جاى اميدوارى است برحمت خداوند در صورت توبه و انابه كه شما را بحال اوّل باز گرداند و ادامه دهد نعمت خود را بر شما و اگر معاودت نمائيد بفساد خداوند هم معاودت ميفرمايد در دنيا بانتقام و در آخرت هم جايگاه دائم محصور شما را جهنّم قرار خواهد داد كه حبس مخلّد باشيد در آن اگر ايمان نياوريد به پيغمبر آخر الزّمان و كافر از دنيا برويد و بعد از قول خداوند فاذا جاء
جلد 3 صفحه 344
وعد الآخرة جمله بعثنا عليكم كه متعلّق ليسوؤا وجوهكم است مقدّر شده براى دلالت كلام سابق بر آن و در بيان اين دو فساد و دو انتقام اختلاف شديدى بين مفسّرين عامّه و خاصّه روى داده بعضى فساد اول را بقتل زكريّا و فساد دوم را بقتل يحيى على نبيّنا و اله و عليهما السلام تفسير نمودهاند و انتقام اوّل را خروج بخت نصر و دخول آن در بيت المقدّس و تخريب او آن مكان شريف را و قتل عام از بنى اسرائيل دانستهاند و انتقام دوّم را گفتهاند بدست سلاطين فارس و روم بوده و اسم منتقم را باختلاف ططوس و هردوس و فردوس ذكر كردهاند و فاصله بين دو فساد را گفتهاند دويست و ده سال بوده و بنظر حقير فساد و انتقام اوّل اشاره بقصّه جالوت و طالوت است كه شرح آن در ضمن آياتى در سوره بقره گذشت و فساد و انتقام دوم اشاره بقتل حضرت يحيى و خروج بخت نصر است كه در ذيل آيه او كالّذى مرّ على قرية در سوره بقره بيان شد چون ظاهرا مسلّم است كه قتل حضرت يحيى در فساد دوّم بوده و قتل حضرت زكريّا مسلّم نيست و بعضى گفتهاند آنحضرت بمرگ طبيعى از دنيا رفته است و مشهور آنستكه خروج بخت نصر براى خونخواهى حضرت يحيى بوده و بقدرى او از بنى اسرائيل كشته كه خون آنحضرت از جوش افتاده است و غلبه سلاطين فارس و روم بر بنى اسرائيل سابقه ذكر در قرآن ندارد و انسب آنستكه اين دو واقعه سبق ذكرى يا شهرت خارجى داشته باشد تا اشاره بمجهول نباشد و غلبه بنى اسرائيل بر اعداء را كه بعضى بردّ كورش همدانى اسراء آنها را به بيت المقدّس و عود استقلالشان تفسير نمودهاند و در صافى اين كمك با آنها را ببهمن بن اسفنديار نقلا نسبت داده نيز خلاف ظاهر آيه شريفه است چون مستفاد از آن غلبه تامّه خود بنى اسرائيل است بر اعداء كه بكشته شدن جالوت بدست حضرت داود براى آنها حاصل گرديد اينها همه شواهد و مؤيّدات نظريه حقير است كه ذكر شد ولى چون در آيه شريفه تعيين مصداق نشده و از مفسّرين اقوال مختلفهاى نقل شده است بهتر احاله علم آنست باهل آن كه ائمه اطهار عليهم السلامند در كافى و عيّاشى ره از امام صادق عليه السّلام روايت نموده است كه مراد از دو مرتبه فساد كشتن امير المؤمنين عليه السّلام و ضربت زدن بامام حسن عليه السّلام است و مراد از علوّ كبير شهادت امام حسين عليه السّلام است و بندگان پر قوّت و قدرت خدا كسانى هستند كه قبل از ظهور
جلد 3 صفحه 345
امام زمان قيام بخونخواهى آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مينمايند و قتله ايشانرا ميكشند كه محتمل است مراد مختار بن ابى عبيده ثقفى و اعوان او باشند و مراد از وعده حتمى خدا ظهور امام زمان است و مراد از عود غلبه بر اعداء رجعت حسينى است كه آنحضرت با هفتاد نفر از اصحاب بدنيا بر ميگردند در زمان حيات حضرت حجّت عليه السّلام و عيّاشى علاوه نموده كه امام حسين عليه السّلام بر مردم سلطنت ميكند تا موى ابرويش بر چشمش بريزد و ظاهرا مراد تطبيق امثال قضاياى واقعه در بنى اسرائيل باشد بر اين امّت و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قَضَينا إِلي بَنِي إِسرائِيلَ فِي الكِتابِ لَتُفسِدُنَّ فِي الأَرضِ مَرَّتَينِ وَ لَتَعلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً «4»
و خبر داديم و اعلام نموديم بسوي بني اسرائيل در كتاب تورية که هر آينه شما فساد ميكنيد در روي زمين دو مرتبه و هر آينه طغيان و سركشي و بلند پروازي ميكنيد بسيار بلند پروازي بزرگي مفسّرين در بيان مرتين فساد هر كدام چيزي گفتند تمام بيمدرك و تفسير برأي است و خيال بافي و خداوند بيان نفرموده ما نميتوانيم بدون مدرك صحبت كنيم لكن فساد بني اسرائيل از سير در شرك و بت پرستي و قتل انبياء و خرابي بيت المقدس و از بين بردن تورية چندين مرتبه و سلاطين مشرك آنها و خون ريزيهاي زياد بسيار بوده و ما در مجلد اوّل كلم الطيب از صفحه 262 الي صفحه 274 در 12 ص شرح فسادها و ظلمها و شركهاي آنها را از كتب خود يهود که تعبير بعهد قديم ميكنند و كتب وحي ميشمارند بيان كردهايم از زمان بعد از موسي تا زمان عروج مسيح مستدعي هستم لطفا مراجعه فرمائيد وَ قَضَينا إِلي بَنِي إِسرائِيلَ قضي الهي فعل حق است و در اينجا بمعني فرستاديم و خبر داديم بسوي بني اسرائيل (في الكتاب) که ظاهرا تورية باشد لَتُفسِدُنَّ فِي الأَرضِ فساد در زمين شرك و ظلم و تعدي و تجاوز و امثال اينها است مرتين چه اندازه از انبياء را كشتند سوزانيدند در ديگ
جلد 12 - صفحه 222
جوشانيدند زنده زير خاك كردند محتمل است بگوئيم مره اولي بعد از زمان حضرت موسي بوده تا زمان حضرت داود و سليمان و مره ثانيه بعد از زمان سليمان بوده تا زمان مسيح و اللّه العالم وَ لَتَعلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً هر سلطان كافر مشركي از آنها چه اندازه اخراج بلد كردند چه اندازه اسير كردند چه اندازه كشتند و بيت المقدس را خراب كردند و در تمام كوچههاي اورشليم بت نصب كردند و ديگر اسمي از موسي و تورات نبود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- سپس به ذکر گوشهای از تاریخ پرماجرای بنی اسرائیل پرداخته، میگوید: «و ما در کتاب (تورات) به بنی اسرائیل اعلام کردیم که شما در زمین، دو بار فساد خواهید کرد، و راه طغیان بزرگی را در پیش خواهید گرفت» (وَ قَضَیْنا إِلی بَنِی إِسْرائِیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الْأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیراً).
منظور از کلمه «الارض» به قرینه آیات بعد سرزمین مقدس فلسطین است که «مسجد الاقصی» در آن واقع شده است.
نکات آیه
۱- هشدار خداوند به بنى اسرائیل نسبت به دوبار فسادانگیزى قطعى آنان در آینده (و قضینا إلى بنى إسرءیل فى الکتب لتفسدنّ فى الأرض مرّتین) خداوند از آیات ۴ تا ۸ از دوبار فسادانگیزى بنى اسرائیل و سرکوبى آنان خبر داده است. در اینکه این دو بار تا کنون به وقوع پیوسته است یا خیر، میان مفسران بحث و گفتوگوى بسیار شده است و هیچ دلیل قاطع و قانع کننده هم در خود آیات و بیرون از آنها براى وقوع و عدم وقوع آن دو حادثه وجود ندارد. از این رو، برداشتهاى آیات یاد شده به صورت پیشگویى و به گونه اى نوشته شده است که با هر دو احتمال سازگار باشد. گفتنى است: «قضاء» به معناى فیصله دادن شىء است و متعدى شدن آن به «إلى» متضمن معناى «ایحاء» و «اعلام» است و چنان که از آیات بعدى برمى آید، آیه شریفه در مقام تهدید است.
۲- تورات، کتابى آسمانى و نازل شده از سوى خداوند (و قضینا إلى بنى إسرءیل فى الکتب) برداشت فوق مبتنى بر این است که مقصود از «الکتاب» - به قرینه «ال» که عهد ذکرى است - «تورات» باشد.
۳- پیشگویى تورات درباره دوبار فساد انگیزى مهم بنى اسرائیل (و قضینا إلى بنى إسرءیل فى الکتب لتفسدنّ فى الأرض مرّتین)
۴- هشدار خداوند به بنى اسرائیل به خاطر سرکشى و برترى طلبى بزرگ آنان (و قضینا إلى بنى إسرءیل ... و لتعلنّ علوًّا کبیرًا) مراد از «لتعلنّ» به قرینه «لتفسدنّ فى الأرض» و نیز به قرینه آیه بعد - که در آن عکس العمل خداوند با این عمل بنى اسرائیل بیان شده است - برترى طلبى است و نه برترى یافتن اجتماعى.
۵- پیشگویى تورات درباره سرکشى بزرگ و برترى جویى حتمى بنى اسرائیل در زمین (و قضینا إلى بنى إسرءیل فى الکتب ... و لتعلنّ علوًّا کبیرًا)
۶- بنى اسرائیل، داراى زمینه هایى براى برترى طلبى و تجاوزگرى (و قضینا إلى بنى إسرءیل فى الکتب لتفسدنّ فى الأرض مرّتین و لتعلنّ علوًّا کبیرًا) هشدار خداوند به بنى اسرائیل در رابطه با فتنه گرى و برترى طلبى آنان و سرانجام گرفتار آمدنشان به سزاى اعمال خود; دلیل وجود زمینه تجاوزگرى در میان آنان است.
۷- فساد بنى اسرائیل، فسادى عالمگیر و گسترده است. (لتفسدنّ فى الأرض مرّتین) برداشت فوق بدان احتمال است که مراد از «الأرض» همه زمین و کنایه از گستردگى فساد آنان باشد.
۸- دو بار فسادانگیزى بنى اسرائیل در زمین، از برجسته ترین حوادث و تحولات تاریخى آنان است. (لتفسدنّ فى الأرض مرّتین و لتعلنّ علوًّا کبیرًا)
روایات و احادیث
۹- «عن أمیرالمؤمنین(ع): ... و القضاء على أربعة أوجه ... و الرابع قضاء العلم و هو قوله: «و قضینا إلى بنى اسرائیل ...» معناه علمنا من بنى اسرائیل...;[۱] از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است: قضا بر چهار وجه است: ... وجه چهارم قضا به معناى علم است و آن سخن خداست: «و قضینا إلى بنى اسرائیل...»; یعنى، کار بنى اسرائیل را ما مى دانستیم...».
۱۰- «عن على بن أبى طالب(ع) فى قوله «لتفسدنّ فى الأرض مرّتین» قال: الأولى قتل زکریا علیه الصلوة و السلام و الأخرى قتل یحیى علیه السلام;[۲] از على بن ابى طالب(ع) روایت شده است که درباره قول خدا «لتفسدنّ فى الأرض مرّتین» فرمود: بار اول کشتن زکریا - علیه الصلوة و السلام - و بار دوم کشتن یحیى - علیه السلام - بوده است».
موضوعات مرتبط
- بنى اسرائیل: افساد بنى اسرائیل ۱، ۳، ۱۰; انذار بنى اسرائیل ۱، ۴; تاریخ بنى اسرائیل ۸، ۱۰; تعددافساد بنى اسرائیل ۸; تکبر بنى اسرائیل ۵; زمینه تجاوزگرى بنى اسرائیل ۶; زمینه تکبر بنى اسرائیل ۶; عُجب بنى اسرائیل ۴; عصیان بنى اسرائیل ۴، ۵; وسعت افساد بنى اسرائیل ۷
- تورات: پیشگویى تورات ۳، ۵; تورات از کتب آسمانى ۲; نزول تورات ۲
- خدا: انذارهاى خدا ۱، ۴; علم خدا ۹
- قضا: مراد از قضا ۹
منابع