الواقعة ٧

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۳۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

و شما سه گروه خواهید بود!

و شما سه دسته شويد
و شما سه دسته شويد:
و شما خلایق بر سه دسته مختلف شوید.
وشما سه گروه شوید:
شما سه گروه باشيد:
و شما گروههای سه‌گانه‌ای باشید
و شما سه گروه باشيد:
و شما سه گروه خواهید شد.
و شما سه دسته گردید:
و شوید گروه‌هایی سه‌گانه‌


الواقعة ٦ آیه ٧ الواقعة ٨
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَزْوَاجاً»: اصناف و انواع. مراد گروهها و دسته‌ها است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً «7» فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ «8» وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ «9»

و (در آن روز) شما سه گروه باشيد. پس (گروه اول) اصحاب يمين (گروه‌


«1». حاقّه، 1.

«2». تكوير، 1.

جلد 9 - صفحه 419

دست راستى) هستند، اصحاب يمين چه گروهى هستند! (گويى تجسّم سعادتند.) و (دسته دوم دسته سمت چپ) اصحاب شقاوتند، آن اصحاب شقاوت چه هستند؟ (گويى تبلور بدى‌هايند.)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً «7»

وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً: و باشيد شما اى مكلفان در آن روز اصناف سه‌گانه هر


«1» تفسير ابو الفتوح ج 11 ص 7.

جلد 12 - صفحه 447

صنفى بر مرتبه‌اى.

نكته: تعبير ازواج به اصناف به جهت آنست كه عرب اصنافى را كه بعض ديگر باشند يا برخى از آن با برخى ديگر مذكور شوند، ازواج گويند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ «1» لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ «2» خافِضَةٌ رافِعَةٌ «3» إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا «4»

وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا «5» فَكانَتْ هَباءً مُنْبَثًّا «6» وَ كُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً «7» فَأَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ ما أَصْحابُ الْمَيْمَنَةِ «8» وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَةِ «9»

وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ «10» أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ «11» فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ «12» ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ «13» وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ «14»

عَلى‌ سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ «15» مُتَّكِئِينَ عَلَيْها مُتَقابِلِينَ «16»

ترجمه‌

وقتى واقع شود واقعه قيامت‌

كه نيست در وقوعش هيچ دروغ و خلافى‌

آن پست گرداننده است و بلند گرداننده‌

وقتى كه حركت داده شود زمين حركت دادنى سخت‌

و خورد و نرم كرده شوند كوهها نرم شدنى‌

پس بگردند غبارى پراكنده‌

و باشيد شما دسته‌هاى سه‌گانه‌

پس ياران جانب راست چيست حال ياران جانب راست‌

و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ‌

و پيشى گرفتگان بايمان كه پيشى‌گيرندگان ببهشتند

آن گروه مقرّبان درگاه خدا

در باغهاى پر نعمتند

گروهى از پيشينيان‌

و كمى از امّت آخر الزّمان‌

قرار دارند بر تختهائى زربفت مكلّل بجواهر

تكيه‌زنندگانند بر آنها روى بروى يكديگر.

تفسير

يكى از اسماء قيامت واقعه است و بآن ناميده شده براى تحقّق وقوع آن و شدّت اهوالش و آن صدق و حق و واقع است نيست راجع بوقوعش و براى آمدنش در خارج دروغ و خلاف واقعى چون هر كه از آن خبر داده پيغمبر يا امام يا يكى از نوّاب ايشان يا مردم عادى همه راست گفته‌اند و در صافى كاذبه را بنفس كاذبه تفسير فرموده و بعضى از مفسّرين هم گفته‌اند مراد آنستكه وقتى قيامت ظاهر شود ديگر كسى منكر آن نميشود و تكذيب نميكند اخبار از آنرا چنانچه فعلا بعضى ميكنند ولى ظاهرا كاذبه مانند عاقبة و عافية مصدر است و بمعناى مكذّب نيآمده مگر آنكه گفته شود آنروز ديگر دروغ گوئى نيست كه تكذيب كند قيامت را و


جلد 5 صفحه 126

اين خالى از تكلّف نيست و بهتر همانست كه قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنست كه قيامت حق است يعنى دروغ نيست و در هر حال آنروز دشمنان خدا ذليل و بجهنم ميروند و دوستان خدا عزيز و ببهشت ميروند چنانچه قمّى ره نقل فرموده و در خصال از امام سجاد عليه السّلام بآن تصريح و تسجيل شده و حاصل كلام آنستكه وقتى قيامت برپا شود كه مسلّما خواهد شد بعضى از مقام خود تنزّل و بعضى ترقى مينمايند و آن وقتى است كه زمين حركت داده شود حركت شديدى و قمّى ره نقل فرموده كه كوفته شود بعضى از آن بر بعضى و ريز ريز و نرم شود كوهها مانند آرد نرم و نيز نقل فرموده كنده شود كوهها كنده شدنى پس غبارى شود پراكنده در آسمان و هباء ذراتى است كه ديده ميشود وقتى از روزنه داخل ميشود با شعاع آفتاب خلاصه آنكه در آن روز اوضاع زمين دگرگون و اجزاء آن متفرّق و نابود خواهد شد و مردم در محشر حاضر ميگردند و آنها منقسم بسه قسم ميشوند يكدسته اصحاب يمين خوانده شده و ظاهرا آنها مردم پاك طينتى هستند كه داراى عقائد حقّه و اعمال صالحه‌اند و خير آنها بر شرّشان غالب است و مشمول رحمت و مغفرت الهى ميگردند و نامه اعمالشان بدست راستشان داده ميشود و يكدسته اصحاب شمالند و آنها مردم بد فطرتى هستند كه شرشان بر خيرشان غالب است اعمّ از كافر و منافق و مجرم كه بايد بجهنّم بروند و نامه اعمالشان بدست چپشان داده ميشود و يكدسته كسانى هستند كه سبقت گرفتند از سايرين بعلم و عمل و بايد سبقت گيرند از غير خودشان ببهشت و اينها اگر چه در واقع جزء دسته اوّلند كه سعداء هستند ولى براى رفعت مقام علم و سبقت در عمل پيشرو قافله جنّتند و اينجا خداوند آنها را از عوام اهل ايمان و عمل صالح مجزّى فرموده و بعنوان مقرّبون معرّفى و معنون نموده است و غير سعدا اشقيا ميباشند و لذا در سوره هود مردم منقسم بدو قسم شده‌اند سعيد و شقى و ظاهرا ميمنه بمعناى يمن و سعادت و مشئمه بمعناى شومى و شقاوت است ولى چون عرب بدست راست فال نيك ميزند و بدست چپ فال بد ميمنه و مشئمه بمعناى دست راست و چپ استعمال شده و ميشود و اينجا محتمل است هر دو معنى مراد باشد و سؤال بكلمه ما براى اظهار تعجّب از خوبى و بدى حال آن دو دسته است و البته معلوم است‌


جلد 5 صفحه 127

كه در سابقين هم اسبق وجود دارد و لذا در روايات معتبره سابقون بانبيا و ائمه و امير المؤمنين و شيعيان او و اصحاب يمين باهل ايمان و از آنها بآنان كه گناهى دارند و در موقف حساب حاضر ميشوند باختلاف اخبار و آثار تفسير شده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه سابقون چهار نفرند فرزند آدم عليه السّلام كه كشته شد و سابق امّت موسى عليه السّلام كه مؤمن آل فرعون است و سابق امّت عيسى كه حبيب نجّار است و سابق امّت محمّد صلى اللّه عليه و آله و سلّم كه على بن ابى طالب است و ظاهرا در اين روايات بيان افراد جليّه و خفيّه شده و مفسرين هم باختلاف در اين مقام اظهار نظر نموده‌اند و تحقيق همانست كه بيان شد و البتّه مقرّبان درگاه الهى در اعلى درجات بهشتهاى پرنعمت جاى دارند و چون قسمت مهمّ ايندسته را انبياء عظام و اوصياء كرام آنها تشكيل ميدهند خداوند فرموده گروهى از پيشينيان و كمى از امّت پيغمبر آخر- الزمان و ايشان بر تختهائى كه با طلا تافته و بافته و بجواهر ترصيع يافته قرار و آرام دارند چنانچه مفسرين فرموده‌اند و بنظر حقير محتمل است موضونه بمعناى مرتّبه باشد يعنى بنظم و ترتيب معيّنى چيده شده بر حسب مراتب و مقامات صاحبان آنها و مؤيّد اين معنى آنست كه فرموده تكيه‌زنندگانند بر آنها رو برويهم كه يكديگر را ببينند و از ملاقات و صحبت و انس با هم بهره‌مند گردند چون معلوم ميشود كه طورى چيده شده كه رو بروى هم باشند نه پشت بهم-

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ كُنتُم‌ أَزواجاً ثَلاثَةً «7» فَأَصحاب‌ُ المَيمَنَةِ ما أَصحاب‌ُ المَيمَنَةِ «8» وَ أَصحاب‌ُ المَشئَمَةِ ما أَصحاب‌ُ المَشئَمَةِ «9» وَ السّابِقُون‌َ السّابِقُون‌َ «10» أُولئِك‌َ المُقَرَّبُون‌َ «11»

فِي‌ جَنّات‌ِ النَّعِيم‌ِ «12» ثُلَّةٌ مِن‌َ الأَوَّلِين‌َ «13» وَ قَلِيل‌ٌ مِن‌َ الآخِرِين‌َ «14»

خطاب‌ ‌به‌ تمام‌ افراد انسان‌ ‌است‌ ‌که‌ اينها سه‌ دسته‌ مي‌شوند امّا ملائكه‌ يك‌ دسته‌ بيش‌ نيستند و امّا طائفه جن‌ّ دو دسته‌ هستند مؤمن‌ و كافر و امّا انسان‌ سه‌ دسته‌ اصحاب‌ ميمنه‌ اصحاب‌ يمين‌ و اصحاب‌ مشئمه‌ اصحاب‌ شمال‌ و السابقون‌.

‌پس‌ يك‌ دسته‌ اصحاب‌ ميمنه‌ هستند و اصحاب‌ ميمنه‌ ‌در‌ سعادت‌ و مقام‌ و يك‌ دسته‌ اصحاب‌ مشئمه‌ هستند چه‌ اصحاب‌ مشئمه‌ ‌در‌ شدّت‌ و عذاب‌ و يك‌ دسته‌ سابقون‌ هستند سپس‌ خداوند شرح‌ حال‌ ‌هر‌ سه‌ ‌را‌ بيان‌ مي‌فرمايد امّا سابقون‌ مي‌فرمايد.

جلد 16 - صفحه 395

سابقون‌ معصومين‌ هستند ‌که‌ هيچگونه‌ آلودگي‌ پيدا نكردند انبياء و رسل‌ و اوصياء انبياء و ‌بر‌ طبق‌ ‌اينکه‌ دعوي‌ اخباري‌ داريم‌ بسيار مفصل‌ و مبسوط و اما مفسرين‌ بعضي‌ گفتند سبقت‌ ‌به‌ متابعت‌ انبياء، بعضي‌ گفتند سبقت‌ ‌به‌ اطاعت‌ الهي‌، بعضي‌ گفتند سبقت‌ ‌به‌ مثوبات‌ الهي‌ و تكرار كلمه و السابقون‌ السابقون‌ ممكن‌ ‌است‌ دومي‌ خبر اوّلي‌ ‌باشد‌ ‌يعني‌ معصومين‌ سبقت‌ ‌به‌ مثوبات‌ الهي‌ و درجات‌ عاليه‌ دارند و ممكن‌ ‌است‌ تأكيد ‌باشد‌.

أُولئِك‌َ المُقَرَّبُون‌َ قرب‌ ‌به‌ جوار رحمت‌ الهي‌ و درجات‌ فضيلت‌ و مقامات‌ عاليه‌ دارند.

فِي‌ جَنّات‌ِ النَّعِيم‌ِ ‌در‌ اعلي‌ مراتب‌ جنّات‌ و متنعم‌ ‌به‌ جميع‌ نعم‌ الهي‌ ‌که‌ قرب‌ و منزلت‌ ‌آنها‌ بالاتر ‌از‌ جميع‌ ‌ما سوي‌ اللّه‌ ‌از‌ ملائكه‌ ‌حتي‌ حمله عرش‌ و جن‌ّ و انس‌ ‌است‌.

ثُلَّةٌ مِن‌َ الأَوَّلِين‌َ ‌از‌ آدم‌ ‌الي‌ عيسي‌ و اوصياء ‌آنها‌ ‌تا‌ زمان‌ بعثت‌ حضرت‌ خاتم‌ ‌که‌ گفتند صد و بيست‌ و چهار هزار كم‌ و بيش‌ بودند.

وَ قَلِيل‌ٌ مِن‌َ الآخِرِين‌َ ‌که‌ منحصر ‌به‌ چهارده‌ معصوم‌ و بعض‌ ‌از‌ اهل‌ بيت‌ و بستگان‌ ‌آنها‌ ‌که‌ داراي‌ مقام‌ عصمت‌ بودند سپس‌ خداوند عناياتي‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ سابقين‌ عطا فرموده‌ بيان‌ مي‌فرمايد.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 7)- بعد از بیان وقوع این واقعه عظیم و رستاخیز بزرگ به چگونگی حال مردم در آن روز پرداخته، و قبل از هر چیز آنها را به سه گروه تقسیم کرده، می‌گوید: «و شما (در آن روز) سه گروه خواهید بود» (وَ کُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَةً).

نکات آیه

۱ - مردم در آخرت سه دسته اند: اصحاب المیمنه (نیک بختان) اصحاب المشئمه (نگون بختان) و سابقون (پیشتازان) (و کنتم أزوجًا ثلثة) بیان «أزواجاً ثلاثة» محذوف و تقدیر آن چنین است: «و کنتم أزواجاً ثلاثة: اصحاب المیمنة و اصحاب المشئمة و السابقون». در آیات بعد به تفصیل وضعیت این سه دسته تبیین شده است.

۲ - حضور انسان ها در قیامت در سه دسته مختلف و دست یافتن آنها به سعادت و یا گرفتار شدن در شقاوت و بدبختى، فرجامى قطعى و غیر قابل تردید (و کنتم أزوجًا ثلثة) تعبیر «کنتم» به صیغه ماضى، بیانگر آن است که حضور در رستاخیز، چنان حتمى و غیرقابل تردید است که گویا در گذشته محقق شده است.

۳ - بازگشت همه اندیشه ها و باورها، به سه جریان فکرى و عقیدتى (و کنتم أزوجًا ثلثة) تقسیم کردن مردم به سه دسته - با آن که در میان انسان ها در طول تاریخ صدها نوع از عقاید و افکار گوناگون وجود داشته است - مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.

موضوعات مرتبط

  • اصحاب شمال :۱
  • اصحاب یمین :۱
  • انسان: اقسام اخروى انسان ها ۱، ۲
  • پیشگامان: پیشگامان در قیامت ۱
  • سعادتمندان: سعادتمندان در قیامت ۱، ۲
  • شقاوتمندان: شقاوتمندان در قیامت ۱، ۲
  • عقیده: اقسام عقیده ۳; منشأ عقیده ۳
  • قیامت: حتمیت حضور در قیامت ۲

منابع