الشورى ٣٥
ترجمه
الشورى ٣٤ | آیه ٣٥ | الشورى ٣٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَعْلَمَ»: منصوب به (أَنْ) محذوف است و تأویل به مصدر میگردد و عطف بر مجموع جمله شرطیّه، یا عطف بر علّت مقدّری میشود. یعنی: لِیَنتَقِمَ مِنْهُمْ وَ یَعْلَمَ الَّذِینَ. «مَحِیصٍ»: گریزگاه. پناهگاه (نگا: نساء / ابراهیم / ، فصّلت / ).
تفسیر
- آيات ۲۷ - ۵۰ سوره شورى
- سنت الهى در روزى دادن به مردم : ((ينزل بقدر ما يشاء))
- شباهت رزق مادى با معارف حقه و شرايع آسمانى ، از نظرنزول و قسمت
- توضيحى راجع به ((قدير)) بودن خداى تعالى
- بررسى مفاد آيه ((و ما اصبكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم ....)) كه وجود ارتباط بينگناهان و مصائب دنيوى را افاده مى كند
- سه مطلبى كه از سياق آيه شريفه بدست مى آيد
- تفسيرى بى پايه براى آيه و وجه بى پايگى آن
- بيان آيات ((و من آياته الجوار فى البحر...)) كه كشتى ها را به عنوان يكى از آياتخداوند به ياد مى آورد
- دو تفسير ديگر در معنا مى آيد كه هر دو بى مورد و داراى تكلف اند
- صفات نيك مؤ منين : اجتناب از كبائر و فواحش ، گذشت ، دفع ظلم از يكديگر و...))
- معناى مشورت و آيه ((و اءمرهم شورى بينهم ))
- وجه اينكه در جمله ((و جزاء سيئة سيئه مثلها))عمل متقابل مظلوم در برابر ظالم را ((سيئه )) ناميد
- سه وجه در بيان ((انه لا يحب الظالمين ))
- مظلوم حق مقابله به مثل دارد گو اينكه صبر و گذشت فضيلتى برتر است
- وصف حال غير مؤ منين در روبرو شدن با عذاب الهى
- معناى جمله ((ان الخاسرين الذين خسروا انفسهم و اهليهم )) و اينكه گوينده آن كيانند و دركجا آن را مى گويند
- مفاد جمله : ((يوم لا مرد له من الله )) درباره قيامت
- توبيخ انسان متنعم سرگرم به دنيا
- چند روايت درباره تقدير روزى از جانب خداوند سبحان
- بيان سه اشكال در رابطه با ((ما اءصابكم ...)). و مفاد روايات مربوط به آن
- بيان رواياتى در ارتباط با ((يهب لمن يشاء اناثا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ «35»
و كسانى كه در آيات ما مجادله مىكنند بدانند كه برايشان راه گريزى نيست.
نکته ها
«يُوبِقْهُنَّ» از «ايباق» به معناى هلاك كردن و در اينجا كنايه از غرق كردن است. «مَحِيصٍ» از «حيص» به معنى راه بازگشت و نجات است.
«1». تفسير صافى.
جلد 8 - صفحه 408
منحرفين به جاى فكر كردن، در آيات خدا جدال مىكنند، در آيات قبل فرمود: «لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» در اين آيه مىفرمايد: «يُجادِلُونَ فِي آياتِنا»
پیام ها
1- هرگز خود را در امان ندانيم، خداوند مىتواند ما را در دريا و خشكى به خاطر عملكردمان هلاك كند. «أَوْ يُوبِقْهُنَّ»
2- تنها بعضى گناهان براى هلاك ما كافى است. يُوبِقْهُنَ ... وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ
3- لطف خداوند بر قهرش غالب است. «يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ»
4- عقوبت و عفو بدست خداست. «يُوبِقْهُنَ- يَعْفُ»
5- كسانى كه به جاى توجّه به قدرت الهى، امور طبيعت را تفسير و تحليل مادى مىكنند، به هنگام فرارسيدن قهر الهى گريزى نخواهند داشت. يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ... ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ
6- كافران لجوج، از عفو الهى محرومند. وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ ... ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ (35)
وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ: و بدانند آنانكه، يُجادِلُونَ فِي آياتِنا: مجادله مىكنند در
«1» مستدرك سفينة البحار ج 6 ص 145- 144 و 151 با اختلاف مختصر در عبارت.
جلد 11 - صفحه 432
آيات ما و دلايل قدرت ما، ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ: نيست مر ايشان را گريزگاهى بر نزول عذاب و وقوع عقاب (اين آيه عطف است بر علت مقدره) يعنى اگر خواهد خدا خلاصى دهد مؤمنان را و هلاك نمايد كافران را تا انتقام كشد از آنان و تا بدانند آنها كه خصومت كنند در آيات ما، نيست ايشان را هيچ چارهاى در نزول عذاب.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ (31) وَ مِنْ آياتِهِ الْجَوارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلامِ (32) إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَواكِدَ عَلى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ (33) أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِما كَسَبُوا وَ يَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ (34) وَ يَعْلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ (35)
ترجمه
و نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نيست براى شما غير از خدا هيچ نگهدارى و نه يارى كنندهاى
و از نشانههاى قدرت او است كشتيهاى روان در دريا مانند كوهها
اگر بخواهد ساكن ميگرداند باد را پس ميگردند ايستاده بر پشت آن همانا در اين هر آينه نشانهها است براى هر صبر كننده سپاس گزارى
يا هلاك ميگرداند آنها را بآنچه كسب كردند و عفو ميكند از بسيارى
و براى آنكه بدانند آنانكه مجادله ميكنند در آيتهاى ما نيست براى آنها هيچ گريز گاهى.
تفسير
خداوند متعال باز روى سخن را معطوف بكفّار مكه فرموده ميفرمايد شما نميتوانيد بفرار در زمين يا غير آن خدا را عاجز از انزال عذاب و ايصال آن بخودتان نمائيد و كسى نيست كه شما را نگهدارى از عقاب او و يارى در دفع آن از شما نمايد و يكى از دلائل قدرت و رحمت خداوند كشتيهاى جارى و سارى در دريا است كه مانند كوههاى بزرگ است و الجوارى بياء نيز قرائت شده و در هر حال جمع جاريه است اگر بخواهد خدا باد را ساكن و قطع مينمايد پس كشتيها را كدو واقف ميشوند در وسط دريا روى آب چون باد بامر خدا ميوزد و كشتيها را بساحل ميرساند و در اين عنايت الهى بحال بندگان دلائلى است بر توحيد و قدرت و رحمت او كه واقف ميشود بر آن هر كسيكه صبر نمايد بنظر و تأمّل و تفكّر در دليل و شكر كند بر نجات از خطر دريا بعنايت خدا و اگر بخواهد باد را تند مينمايد كه گناهكاران بعقوبت معصيتشان گرفتار و غرق شوند ولى خدا بسيارى از گناهان را عفو ميفرمايد و بسيارى از بندگان را بگناهشان عقوبت نميكند لذا ممكن است بعضى را از غرق نجات دهد و بعضى را ندهد و محتمل است مراد از صبّار شكور مؤمن باشد چون روايت شده ايمان نيمى صبر و نيمى شكر است و در هر حال هلاكت و غرق براى انتقام خدا است از كفّار و براى آنستكه بدانند كسانيكه اشكالات بيجا بقرآن مينمايند و سخنان ناروا در اطراف اولياء خدا ميگويند ملجأ و مفرّى
جلد 4 صفحه 584
از عذاب خدا و انتقام الهى ندارند آنچه ذكر شد بنابر قرائت مشهور است كه يعلم بنصب خواندهاند و بايد عطف بر علّت مقدّر شود مانند لينتقم ولى بنا بر قرائت يعلم برفع احتياج بتقدير ندارد يعنى و ميدانند كسانيكه مجادله در آيات ما مينمايند مفرّى از حكم ما ندارند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَعلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا ما لَهُم مِن مَحِيصٍ (35)
و ميدانند كساني که مجادله ميكنند در آيات ما نيست از براي آنها چارهاي ملجأ و پناهي ندارند.
وَ يَعلَمَ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِنا مجادله در آيات اينست که ميخواهند ابطال كنند آيات قدرت الهيه را اما آيات تكوينيه را مثل خلقت آسمان
جلد 15 - صفحه 494
و زمين و تصرفات الهيه و سير كواكب و ارض و نزول باران و همين تسخير رياح و سير كشتي و خلقت اينکه موجودات عالم و نزول غيث و اشباه اينها را يا مستند به طبيعت ميگويند يا باقدامات و فعاليت خود يا به اسباب ظاهريه يا مستند به الهه خود از اصنام و غير اينها يا مستند به شانس و اتفاق و اقدام ديگران مثل اكابر و رؤساء و اشباه اينها و اما آيات تشريعيه مثل ارسال رسل و اقامه معجزات آنها حمل بسحر و چشمبندي و انبياء را ساحر و كذاب و مفتري ميشمارند ولي تمام اينها از روي عناد و عصبيت و كبر و نخوت است و الا باطنا ميدانند و حجت بر آنها تمام شده.
ما لَهُم مِن مَحِيصٍ در دنيا جواب صحيحي ندارند و در قيامت ملجأ و پناهي ندارند و هيچ راه فراري براي آنها نيست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 35)- «تا کسانی که در آیات ما مجادله میکنند (و به مخالفت و انکار بر میخیزند) بدانند هیچ پناهگاهی (جز ذات پاک خداوند) ندارند» (وَ یَعْلَمَ الَّذِینَ یُجادِلُونَ فِی آیاتِنا ما لَهُمْ مِنْ مَحِیصٍ).
چرا که آگاهانه به مخالفت برخاسته، و از روی عداوت و لجاج به ستیزه جویی ادامه میدهند، آنها از عفو و رحمتش ممنوعند.
نکات آیه
۱ - تهدید کافران مجادله گر در آیات الهى از سوى خداوند (و یعلم الذین یجدلون فى ءایتنا)
۲ - آیات و نشانه هاى الهى در پهنه طبیعت، معرفت بخش انسان ها و انذاردهنده حق پوشان (و من ءایته ... و یعلم الذین یجدلون فى ءایتنا)
۳ - کافران متعصب و لجاجت پیشه، هیچ گونه راه فرار و گریزى از عذاب الهى ندارند. (و یعلم الذین یجدلون فى ءایتنا ما لهم من محیص)
۴ - تلاش مشرکان عصر بعثت، در تفسیر مادى آیات الهى و نشانه هاى خدا در طبیعت (و من ءایته ... و من ءایته ... و یعلم الذین یجدلون فى ءایتنا ما لهم من محیص) از ارتباط آیات شریفه، استفاده مى شود که مشرکان مکه، درباره آیه بودن مسائل طبیعى بحث و جدل مى کردند و آن را صرفاً امرى طبیعى و مادى مى انگاشتند.
۵ - بحث و جدل بیهوده و انکارآمیز درباره آیات الهى، داراى کیفر و عذاب (و یعلم الذین یجدلون فى ءایتنا ما لهم من محیص)
۶ - کافران معاند و لجوج، محروم از عفو و رحمت الهى (و یعف عن کثیر . و یعلم الذین یجدلون فى ءایتنا ما لهم من محیص) این که پس از مسأله عفو گناهان، این نکته مطرح شده که کافران معاند راه فرارى از عذاب ندارند; مى تواند اشاره به این نکته داشته باشد که آنان مورد عفو و مغفرت الهى قرار نمى گیرند.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: کیفر تکذیب آیات خدا ۵; مجادله در آیات خدا ۱، ۵; نقش آیات آفاقى ۲
- حق: انذار کتمان کنندگان حق ۲
- خدا: تهدیدهاى خدا ۱; محرومان از رحمت خدا ۶; محرومان از عفو خدا ۶
- عذاب: اهل عذاب ۳; زمینه عذاب ۵
- علم: زمینه علم ۲
- کافران: تهدید کافران ۱; حتمیت عذاب کافران ۳; عذاب کافران لجوج ۳; محرومیت کافران لجوج ۶; محرومیت کافران معاند ۶
- کیفر: زمینه کیفر ۵
- مجادله گران: تهدید مجادله گران ۱
- مشرکان: تلاش مشرکان صدراسلام ۴; مادیگرایى مشرکان صدراسلام ۴