ص ٨٧
ترجمه
ص ٨٦ | آیه ٨٧ | ص ٨٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنْ هُوَ ...»: (نگا: یوسف / یس / ، قلم / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۶۵ - ۸۸ ص
- تقرير احتجاجات متعدد بر وحدانيت خداى تعالى كه آيه :قل انما انا منذر و ما من اله الا الله ... متضمن است
- توضيح درباره ارتباط آيه : اذقال ربك للملئكة انى خالق بشرا من طين باقبل
- وجه تسميه انسان به بشر و بيان مبداء خلقت انسان
- وجه اينكه فرمود آدم را با دو دستم آفريدم
- معناى جمله : استكبرت ام كنت من العالين كه استفهام توبيخى از ابليس درباره سجدهنكردنش براى آدم است
- اشاره به اينكه عين خواسته ابليس فانظرنى الى يوم يبعثون اجابت نشده و او الى وقتاليوم المعلوم مهلت داده شده
- مبداء ارتكاب معاصى ، انكار مالكيت مطلقه خدا و حكمت او است
- قضاء الهى درباره ابليس و پيروان او
- قرآن ذكرى است جهانى و اخبار آن اختصاص به زمان معين ندارد
- رواياتى درباره مخاصمه ملا اعلى ، استكبار ابليس و اباء او از سجده بر آدم ، و اوصافمتكلفين
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ «87» وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ «88»
او جز تذكّرى براى جهانيان نيست. و خبرش را پس از مدّتى خواهيد دانست.
نکته ها
رابطه ميان گوينده و گفتار چهار نوع است:
الف) هم گوينده باطل است، هم سخن باطل است.
ب) گوينده بر باطل است، ولى سخن حقّى مىگويد.
ج) گوينده بر حقّ است ولى حرفش باطل است.
د) هم گوينده حقّ است و هم كلام او حقّ است.
خداوند، هم خودش حقّ است و هم سخنش حقّ است. «قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ»
در آغاز اين سوره، سخن از ذكر به ميان آمد، «ص وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ» در پايان سوره نيز از ذكر اين گونه ياد شده است: «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
مراد از تكلّف كه پيامبر آن را از خود نفى مىكند، آن است كه من سخنانم روشن و منطقى است و چيزى را بر شما تحميل نمىكنم. «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ»
چنانكه در ذيل آيه 67 اين سوره: «قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ» گفتيم، بر اساس روايات مراد از «نَبَأٌ عَظِيمٌ» خبر ولايتِ علىّ بن ابىطالب عليهما السلام است كه آيه پايانى سوره نيز همانند آنجا، از ضميرِ «هو» استفاده كرده و مىفرمايد: اين خبر پس از مدّتى آشكار گشته و از آن آگاه مىشويد. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ»
جالب آنكه در آيات ديگر نيز مزد رسالت پيامبر، مودّت اهلبيت ذكر شده و در اين آيات نيز پس از نفى مزد مادّى بر رسالت، به اين امر توجّه شده است.
پیام ها
1- خداوند جز حقّ نمىگويد. (مقدّم شدن كلمهى «حق» بر «اقول» نشانهى آن است كه او جز حقّ نمىگويد). «وَ الْحَقَّ أَقُولُ»
2- در برابر تأكيد اهل باطل، شما نيز با جدّيت سخن بگوييد. شيطان گفت:
جلد 8 - صفحه 133
لَأُغْوِيَنَّهُمْ ... خداوند فرمود: «لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ»
3- در قيامت، رهبران كفر و پيروانشان در يك جا جمع خواهند شد. «جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ»
4- شيطان جسم دارد زيرا پر شدن جهنّم در صورتى است كه ابليس داراى جسم باشد. «لَأَمْلَأَنَّ»
5- مبلّغ بايد بىتوقّعى خود را به مردم اعلام كند. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ»
6- شرط توفيق در تبليغ، توقّع نداشتن از مردم است. «قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ»
7- پيامبران، نه تنها توقّع مادّى، بلكه هيچ گونه انتظارى از مردم نداشتند. «مِنْ أَجْرٍ»
8- يكى از شرايط توفيق در تبليغ، نداشتن تكلّف است. (مؤمن، در عمل و سخن و معاشرت، خود و ديگران را به زحمت نمىاندازد). «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ» تصنع و تكلّف و ظاهرسازى عملى ناپسند و مذموم است.
9- كسى مىتواند جهان را آزاد كند كه خود گرفتار قيود و عادات و رسوم ساختگى نباشد. «ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
10- رسالت قرآن جهانى و فرا ملّيتى است. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
11- قرآن كتاب بيدارى و هشيارى است. «ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
12- انسان بدون قرآن در معرض انواع غفلتها و نسيانهاست. «إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ»
13- بشر در آينده از اخبار مهم قرآن (پيرامون تحقّق وعدهها و پيروزى متّقين و صالحين) آگاه خواهد شد. «لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 8 - صفحه 137
سوره زمر
اين سوره هفتاد و پنج آيه دارد و در مكّه نازل شده است و همچون ديگر سورههاى مكى، بيشتر مطالب آن در مورد خدا و قيامت است.
«زمر» به معناى گروه و جماعت است و نامگذارى اين سوره بدين كلمه، از آن جهت است كه دوزخيان و بهشتيان به صورت گروه گروه وارد دوزخ يا بهشت مىشوند، چنانكه در آيات 71 و 73 به اين مطلب اشاره شده است.
توحيد در خالقيّت، ربوبيّت و عبادت و خصوصاً اخلاص در عبادت و بندگى، بيش از همه در اين سوره مورد توجّه و تأكيد قرار گرفته است.
حضور مردم در دادگاه قيامت و داورى خداوند بر اساس پرونده اعمال و گواهى شاهدان و سوق دادن گنهكاران به دوزخ و پاكان به بهشت، از مطالبى است كه به تفصيل در اين سوره آمده است.
جلد 8 - صفحه 138
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (87)
إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ: نيست قرآن مگر پندى از جانب خداوند سبحان براى تمام عالميان.
جلد 11 - صفحه 216
تنبيه:
آيه شريفه دال است بر آنكه مقام شامخ نبوى اعلى و اجل است از آنكه داخل در متكلفين باشد.
در نصايح لقمان حكيم به فرزند خود فرمايد: و للمتكلف ثلاث علامات: ينازع من فوقه و يقول ما لا يعلم و يتعاطا فيما لا ينال.
براى متكلف سه علامت باشد: 1- منازعه نمايد با كسى كه فوق مرتبه او باشد. 2- مىگويد چيزى را كه نمىداند. 3- فرا گيرد چيزى را كه مقدور او نباشد. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أَقُولُ (84) لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ (85) قُلْ ما أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ (86) إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ (87) وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ (88)
ترجمه
گفت پس من حقّم و حقّ را ميگويم
بعزّت خود هر آينه پر خواهم كرد البته دوزخ را از تو و از هر كه پيروى كند تو را از آنها همگى
بگو نميخواهم از شما بر آن هيچ مزدى و نيستم من از آنانكه بزحمت عنوانى را بخود بندم
نيست آن مگر پندى مر جهانيانرا
او هر آينه خواهيد دانست خبرش را پس از هنگامى.
تفسير
خداوند متعال در جواب ابليس و اعلان خطرى كه نسبت بذريّه آدم عليه السّلام در آيات سابقه داد فرمود پس من خداوند بر حقم يا پس حقّ از پروردگار تو است بنابر آنكه حقّ مبتدا يا خبر مقدّم باشد و بنصب نيز قرائت شده و بنابراين مراد آنستكه پس من احقاق ميكنم حق را و ميگويم آنرا و در
جلد 4 صفحه 481
هر حال خداوند هم بعزّت و جلال خود قسم ياد فرمود كه جهنّم را از او و اتباع او از بنى آدم پر نمايد و به پيغمبر خود دستور داد كه بكفّار مكّه بفرمايد من بر تبليغ رسالت از شما مزدى نميخواهم و از كسانيكه اين عنوان رسالت را بزحمت بخود بسته باشم و بر خلاف واقع ادّعائى نموده و براى اثباتش قرآن را از پيش خود ساخته و پرداخته باشم نيستم و نيست آن قرآن مگر موعظه و پند و شرف براى اهل عالم و پس از چندى خبر صدق آن بشما خواهد رسيد چون اخبار غيبيّه و وعد و و عيد آن در خارج مشهود عالميان خواهد گرديد و بفتوحات اسلامى و بعد از مرگ تفسير فرمودهاند و در كافى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه بعد از ظهور قائم عليه السّلام است و در توحيد امام رضا عليه السّلام از آنحضرت نقل نموده كه مسلمانان به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله عرضه داشتند كه اگر هر كس را كه بتوانى از مردم مجبور بقبول اسلام نمائى عدد ما زياد ميشود و بر دشمنان غلبه پيدا ميكنيم حضرت جواب فرمود من بدعت در دين خدا نگذاشته و نخواهم گذاشت و از متكلّفين نيستم و ظاهرا مراد آن باشد كه از كسانيكه مردم را باكراه و كلفت وادار بامرى نمايم نيستم و در جوامع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله نقل فرموده كه از براى متكلّف سه علامت است نزاع مينمايد با كسيكه بالاتر از او است و كوشش ميكند در امريكه نائل بآن نميشود و ميگويد چيزيرا كه نميداند و اينمعنى را در خصال امام صادق عليه السّلام از لقمان نقل نموده و بنظر حقير متكلّف شخص ناراحت و كسيرا گويند كه بدون جهت خود و خلق را بزحمت اندازد در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره ص را در شب جمعه قرائت نمايد خداوند از خير دنيا و آخرت بقدرى باو عنايت فرمايد كه باحدى از مردم عنايت نفرموده باشد جز به پيغمبر مرسل و ملك مقرّب و او را با تمام كسانش حتّى خدمتگزارش داخل در بهشت ميفرمايد و الحمد للّه ربّ العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين
جلد 4 صفحه 482
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل ما أَسئَلُكُم عَلَيهِ مِن أَجرٍ وَ ما أَنَا مِنَ المُتَكَلِّفِينَ (86) إِن هُوَ إِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمِينَ (87) وَ لَتَعلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعدَ حِينٍ (88)
بفرما به اينکه مشركين و كفار و غير اينها من سؤال نميكنم بر اينکه رسالت و دعوت هيچ گونه اجر و مزدي و من نيستم از بخود بستگان که از پيش خود بگويم آنچه ميگويم از آيات قرآن و بيان احكام نيست مگر ذكري از پروردگار عالمين و هر آينه خواهيد دانست که من از جانب خدا آمدهام بعد از زماني.
اگر ايمان آورديد پس از ايمان و اگر به كفر و شرك باقي مانديد پس از مردن و پس از زمان ظهور و زمان رجعت و پس از قيامت.
سؤال: چرا خمس و انفال و قطايع ملوك را براي خود قرار داد!
جواب: اينها حقي بود که خدا معين فرموده غير از عنوان اجر و مزد است مثل حقوق فقراء در زكاة و صدقات و حقوق واجب النفقه مثل عيال و والدين و اولاد و عبيد و اماء مربوط به اجر و مزد نيست.
هذا آخر ما اردنا ايراده في سورة «ص» و يتلوه ان شاء اللّه تعالي تفسير سورة الزمر و الحمد للّه اولا و آخرا و دائما و مستمرا و الصلاة علي محمّد و آله و اللعن علي اعدائهم و انا الحقير الفقير المسمي بالسيد عبد الحسين و المدعو بالطيب غفر اللّه له ذنوبه و خطاياه.
جلد 15 - صفحه 279
سورة الزّمر مشتمل بر 75 آيه- مكّي
بسم اللّه و باللّه و الحمد للّه و الصّلاة علي رسول اللّه و آله، آل اللّه و اللّعن علي أعداء اللّه إلي يوم لقاء اللّه فضلها: در برهان از إبن بابويه باسناده از هارون بن خارجه از حضرت صادق (ع) روايت كرده و در مجمع
( قال روي عن هارون بن خارجه عن ابي- عبد اللّه: قال من قرء سورة الزمر اعطاه اللّه شرف الدنيا و الاخرة و اعزّه بلا مال و لا عشيره حتي يهابه من يراه و حرم جسده علي النار و يبني له في الجنة الف مدينة في کل مدينة الف قصر في کل قصر مائة حوراء و له مع ذلک عينان تجريان و عينان نضّاختان و عينان مدهامّتان و حور مقصورات في الخيام)
و در روايت إبن بابويه
(جنتان مدهامّتان و حور مقصورات في الخيام و ذواتا افنان و من کل فاكهة زوجان)
و اخبار ديگري هم در اينکه باب نقل كردهاند و ما بهمين حديث اكتفاء ميكنيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 87)- در مرحله سوم هدف اصلی این دعوت بزرگ و نزول این کتاب آسمانی را بیان کرده، میفرماید: «این (قرآن) تذکری برای همه جهانیان است» (إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِلْعالَمِینَ).
آری! مهم آن است که مردم از غفلت به درآیند و به تفکر و اندیشه پردازند.
نکات آیه
۱ - قرآن، عامل یادآورى دانستنى هاى فراموش شده و بیدارگر فطرت خفته انسان ها است. (إن هو إلاّ ذکر) ضمیر «هو» به قرآن بازمى گردد و «ذکر» به معناى استحضار و یادآورى اندوخته ها و دانستنى ها است. توصیف قرآن به «ذکر» مى تواند به این خاطر باشد که این کتاب، یادآور دانستنى هایى است که فراموش شده است و یا بیدارگر فطرت خفته انسانى مى باشد که از دانستنى هاى فطرى خود غفلت ورزیده است.
۲ - قرآن، کتاب جهانى و فراملیتى (إن هو إلاّ ذکر للعلمین)
۳ - قرآن، کتابى هماهنگ و سازگار با فطرت، نیازها و خواسته هاى گوناگون بشر (إن هو إلاّ ذکر للعلمین) با توجه به جهانى و فراملیتى بودن قرآن، مى توان برداشت یاد شده را به دست آورد.
۴ - قرآن، کتاب آسمانى جن و انس و مایه یاد و بیدارى آنان (إن هو إلاّ ذکر للعلمین) عالم (مفرد «عالمین») است و به مجموعه ودسته اى از موجودات گفته مى شود. بنابراین «العالمین»; یعنى، همه موجودات به لحاظ مجموعه ها و دسته ها. بنابر دیدگاه بسیارى از مفسران، مقصود از آن مى تواند علاوه بر انسان ها جن هم باشد، چنان که در آیه نخست سوره «جن» آمده است (فقالوا إنّا سمعنا قرآناً عجباً . یهدى إلى الرشد فآمنّا به...).
۵ - جهان آفرینش، متشکل از عالم هاى متعدد (للعلمین) با توجه به جمع بودن کلمه «العالمین» برداشت یاد شده استفاده مى شود.
۶ - انسان، بدون بهره مند شدن از تعالیم قرآن، در معرض انواع غفلت ها و نسیان ها است. (إن هو إلاّ ذکر للعلمین) با توجه به ذکر بودن و مایه یاد و بیدارى بودن قرآن براى انسان ها، برداشت یاد شده قابل استفاده است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: تعدد عوالم آفرینش ۵
- انسان: تأمین نیازهاى انسان ۳; عوامل تنبه انسان ها ۴
- تذکر: عوامل تذکر ۱، ۴
- جن: عوامل تنبه جن ۴
- غفلت: زمینه غفلت ۶
- فطرت: عوامل تنبه فطرت ۱
- قرآن: جهان شمولى قرآن ۲; نقش قرآن ۱، ۶; وحیانیت قرآن ۴; ویژگیهاى قرآن ۲، ۳، ۴; هماهنگى قرآن با فطرت ۳