السجدة ٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۵۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

او خداوندی است که از پنهان و آشکار با خبر است، و شکست‌ناپذیر و مهربان است!

او داناى نهان و آشكار است، شكست ناپذير مهربان است
اوست داناى نهان و آشكار، كه شكوهمند مهربان است.
این است همان خدایی که بر غیب و شهود عالم دانا و (بر جهانیان) مقتدر و مهربان است.
این است [پروردگار] دانای نهان و آشکار که توانای شکست ناپذیر و مهربان است،
اوست كه داناى نهان و آشكار است. پيروزمند و مهربان است.
اوست که دانای نهان و آشکارا [و] پیروزمند مهربان است‌
اين است [وصف‌] داناى نهان و آشكارا، همان تواناى بى‌همتا و مهربان
او خداوندی است که از پنهان و آشکار باخبر است، و چیره و مهربان است.
اوست (همان) دانای نهان و آشکار، (آن) شکوهمند رحمتگر بر ویژگان.
این است دانای نهان و هویدا آن عزتمند مهربان‌


السجدة ٥ آیه ٦ السجدة ٧
سوره : سوره السجدة
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْغَیْبِ»: آنچه از مردم نهان است. «الشَّهَادَةِ»: آنچه بر مردم عیان است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


ذلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «6»

اوست (خداوندى) كه از پنهان و آشكار آگاه، (و) شكست‌ناپذير و مهربان است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



ذلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «6»

ذلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ: داناى پوشيده و پيدا و نهان و آشكار، يعنى داناست امور دنيا و آخرت را، يا عالم است به آنچه بوده و خواهد بود، پس تدبير همه فرمايد بر وفق حكمت. الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ‌: غالب است بر امر و تقدير، مهربان است بر بندگان خود به تدبير.


«1» تفسير قمى، ج 2، ص 168. (چ نجف 1387 هجرى)

«2» مجمع البيان، ج 4، ص 326. (طبع 1403 هجرى)

جلد 10 - صفحه 377


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ذلِكَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «6» الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسانِ مِنْ طِينٍ «7» ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «8» ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَةَ قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ «9» وَ قالُوا أَ إِذا ضَلَلْنا فِي الْأَرْضِ أَ إِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُمْ بِلِقاءِ رَبِّهِمْ كافِرُونَ «10»

ترجمه‌

آن داناى پنهان و آشكار است كه تواناى مهربان است‌

آنكه نيكو ساخت هر چيزيرا كه آفريد آنرا و ابتدا كرد آفريدن انسان را از گل‌

پس قرار داد نسلش را از خلاصه ريخته شده از آبى پست‌

پس مستوى كرد آنرا و دميد در آن از روحش و قرار داد براى شما گوشها و چشمها و دلها اندكى شكر ميكنيد

و گفتند آيا چون گم شويم در زمين آيا همانا مائيم هر آينه در آفرينشى تازه بلكه آنها بملاقات پروردگارشان كافرانند.

تفسير

آنخداوندى كه در آيات سابقه اشاره بعظمت امر و جلالت شأن او شد عالم است بتمام عوالم غيب و شهود و آنچه پنهان و آشكار است از دنيا و آخرت و امور هر دو را بحكمت اداره ميفرمايد و در كار خود مقتدر و بخلق مهربان است و آنچنان آفريننده‌اى است كه هر چه را آفريد خوب آفريد مقدّريكه بگل نكهت و بگل جانداد بهر كه هر چه سزا ديد حكمتش آن داد و همه را بكمال لايق خودشان رسانيد و بهيچ كس كمتر از حدّ قابليّت او خلعت هستى نپوشاند و عطاى خود را بهيچ موجودى ناقص نگذاشت «هر چه هست از قامت ناساز بى‌اندام ما است ورنه تشريف تو بر بالاى كس كوتاه نيست» و خلقه بسكون لام نيز قرائت شده است و در بدو امر انسانرا از گل خلق فرمود كه قمى ره نقل فرموده او آدم عليه السّلام بود و بعد اولاد او را از خلاصه و صفوه خوردنيها و آشاميدنيهاى ريخته شده از صلب مرد در رحم زن از جنس آب پست‌


جلد 4 صفحه 289

پليدى كه منى است خلق فرمود پس تسويه و تعديل فرمود اعضاء و جوارح و مزاج آنرا بر حسب حكمت و مصلحت و قمى ره فرموده استحاله فرمود آنرا از نطفه بصلقه و از علقه بمضغه تا دميد در آن روح را و بر هر تقدير پس از وصول بحدّ قابليّت براى افاضه روح انسانيّت خداوند اشرف انواع ارواح را كه براى اقربيّتش بساحت ربوبى آنرا اضافه بخود فرموده باو افاضه فرمود و خلاصه اخبار و تحقيق اين مقام در سوره حجر ذيل آيه و اذ قال ربّك للملائكه گذشت تكرار نميشود و قرار داد خداوند از براى نوع انسان و خلق فرمود در آنها گوشها و چشمها و دلها را تا آيات الهى را از اولياء او بشنوند و آيات يگانگى او را در عالم به بينند و مطالب حقه را بفهمند و بعقل دريابند و كمى از مردم در كمى از اوقات از نعمتهاى زياد خدا شكرگزارى مينمايند و عدول از غيبت بخطاب ظاهرا براى جلب توجه خلق و تحقّق عتاب است و لفظ سمع در مفرد و جمع استعمال ميشود و اينجا مناسب جمع است و كلمه ما بعد از قليلا ظاهرا زائده است و ميشود مصدريه باشد يعنى كم است شكر شما در مقابل اين نعمتها و كفارى كه منكر بعث بودند از روى تعجب و انكار گفتند كه آيا چون ما گم شويم در زمين يعنى مخلوط شويم با خاك بطوريكه ممتاز نباشيم يا مخفى و غائب گرديم در آن از انظار بعد از دفن چون بهر دو معنى استعمال ميشود آيا ما در اينحال در آفرينش نو و جديدى قرار خواهيم گرفت نه چنين است و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه آنحضرت صللنا بصاد مهمله و كسر لام قرائت فرمود يعنى بوى بد گرفتيم و فاسد شديم و اذا بدون همزه استفهام نيز قرائت شده است و بقرائت مشهور تكرار همزه براى مبالغه در انكار است و گفته‌اند خداوند در جواب آنها فرموده اين مردم نه تنها منكر بعث و نشورند بلكه آنها عالم آخرت و انتقال بآن و ملاقات رحمت و عذاب خدا را منكرند ولى در توحيد از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد بعث است خداوند آنرا لقاء ناميده و شايد در مقابل كسانيكه احتمال ملاقات ذات احديّت را داده‌اند فرموده باشد و اللّه اعلم‌


جلد 4 صفحه 290

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


ذلِك‌َ عالِم‌ُ الغَيب‌ِ وَ الشَّهادَةِ العَزِيزُ الرَّحِيم‌ُ «6»

‌اينکه‌ قدرت‌ نمايي‌ بواسطه‌ و سببش‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوند عالم‌ ‌به‌ غيب‌ و شهود ‌است‌ عزيز ‌است‌ ‌در‌ ملكش‌ رحيم‌ ‌است‌ ‌بر‌ بندگانش‌.

‌ذلک‌ اشاره‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ خداوندي‌ ‌که‌ خالق‌ آسمان‌ و زمين‌ و عرش‌ و ‌آن‌ چه‌ ‌بين‌ آسمان‌ و زمين‌ ‌است‌ و تدبير امور مي‌كند و ‌از‌ آسمان‌ نازل‌ مي‌فرمايد و اعمال‌ عباد ‌را‌ ‌به‌ سوي‌ ‌او‌ مي‌برند ‌يعني‌ ‌در‌ دفتر ‌او‌ ثبت‌ مي‌شود ‌اينکه‌ خداوند متعال‌:

عالِم‌ُ الغَيب‌ِ وَ الشَّهادَةِ ‌است‌. ‌در‌ خبر دارد ‌از‌ ‌إبن‌ بابويه‌ مسندا ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ (ع‌) فرمود:

«الغيب‌ ‌ما ‌لم‌ يكن‌ و الشهادة ‌ما ‌کان‌».

و ‌اينکه‌ بيان‌ مصداق‌ ‌است‌، غيب‌ ‌آن‌ چه‌ ‌از‌ نظر بندگان‌ مستور ‌است‌ و ‌از‌ علم‌ ‌آنها‌ بيرون‌ ‌است‌ غيب‌ ‌است‌ ولي‌ ‌از‌ نظر الهي‌ چيزي‌ مستور نيست‌ و ‌از‌ علم‌ ‌او‌ چيزي‌ بيرون‌ نيست‌ و شهود ‌آن‌ چه‌ بندگان‌ ‌به‌ تفاوت‌ درجات‌ و اختلاف‌ مراتب‌ مشهود ‌آنها‌ ‌است‌ و علم‌ ‌به‌ ‌آن‌ دارند ‌حتي‌ علم‌ ‌ما ‌کان‌ و ‌ما ‌يکون‌ و ‌ما ‌هو‌ كائن‌ ‌که‌ ‌به‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ عنايت‌ ‌شده‌ خداوند ‌به‌ همه‌ ‌آنها‌ علمش‌ احاطه‌ دارد: عالِم‌ِ الغَيب‌ِ لا يَعزُب‌ُ عَنه‌ُ مِثقال‌ُ ذَرَّةٍ فِي‌ السَّماوات‌ِ وَ لا فِي‌ الأَرض‌ِ وَ لا أَصغَرُ مِن‌ ذلِك‌َ وَ لا أَكبَرُ إِلّا فِي‌ كِتاب‌ٍ مُبِين‌ٍ (سبأ آيه 3).

العَزِيزُ المنيع‌ ‌في‌ ملكه‌ ‌لا‌ يعد ‌له‌ شي‌ء و ليس‌ كمثله‌ شي‌ء و ‌هو‌ ‌علي‌ ‌کل‌ شي‌ء قدير و بكل‌ شي‌ء عليم‌ اقرب‌ اليكم‌ ‌من‌ حبل‌ الوريد.

الرَّحِيم‌ُ بعباده‌. وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤتُون‌َ الزَّكاةَ وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآياتِنا يُؤمِنُون‌َ (اعراف‌ آيه 156).

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 6)- مراحل شگفت‌انگیز آفرینش انسان: این آیه تأکیدی است بر بحثهای توحیدی که در آیات قبل گذشت و در چهار مرحله خلاصه می‌شد (توحید خالقیت، حاکمیت ولایت و ربوبیت) می‌فرماید: کسی که با این صفات گفته شد «او خداوندی است که از پنهان و آشکار با خبر است و شکست‌ناپذیر و مهربان است» (ذلِکَ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ).

نکات آیه

۱ - خداوند، به همه حقایق پنهان و آشکار جهان، آگاه است. (ذلک علم الغیب و الشهدة) مشارالیه «ذلک» خداوندى است که از او در آیات پیش با چندین صفت یاد شده است.

۲ - خداوندِ خالق عالم و مدبر امور آن، آگاه به غیب و شهود است. (اللّه الذى خلق السموت و الأرض ... یدبّر الأمر ... ذلک علم الغیب و الشهدة)

۳ - غیب و شهود و نهان و آشکار، در پیشگاه خداوند مساوى است. (علم الغیب و الشهدة)

۴ - نظام و قوانین حاکم بر هستى، عالمانه است. (یدبّر الأمر من السماء إلى الأرض ... ذلک علم الغیب و الشهدة) بیان عالم بودن خداوند، پس از ذکر تدبیر عالم، بیان کننده این نکته است که تدبیر، براساس علم و آگاهى انجام پذیرفته است.

۵ - اداره هر مجموعه، به آگاهى از آن، نیاز دارد. (یدبّر الأمر ... علم الغیب و الشهدة)

۶ - خداوند، عزیز (شکست ناپذیر) و رحیم (داراى رحمت گسترده) است. (ذلک ... العزیز الرحیم)

۷ - اداره و تدبیر امور جهان، برخاسته از علم و عزت و رحمت الهى است. (یدبّر الأمر ... ذلک علم الغیب و الشهدة العزیز الرحیم)

۸ - عزت و شکست ناپذیرى خدا، آمیخته با رحمت او است. (العزیز الرحیم)

روایات و احادیث

۹ - «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «عالم الغیب و الشهادة». فقال: الغیب، ما لم یکن و الشهادة، ما قد کان;[۱] از امام صادق(ع) درباره این سخن خداوند عزّوجلّ: «عالم الغیب و الشهادة» روایت شده که گفت: غیب چیزى است که هنوز واقع نشده و شهادت، چیزى است که محقق گشته است».

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: تدبیر آفرینش ۲; خالق آفرینش ۲; منشأ تدبیر آفرینش ۷; نظام آفرینش ۴
  • اسماء و صفات: رحیم ۶; عالم الغیب و الشهاده ۲; عزیز ۶
  • خدا: آثار رحمت خدا ۷; آثار عزت خدا ۷; آثار علم خدا ۷; تدبیر خدا ۲، ۷; خالقیت خدا ۲; رحمت خدا ۸; علم خدا ۱، ۲، ۳; علم غیب خدا ۱، ۲، ۳، ۹; ویژگیهاى عزت خدا ۸
  • شهود: مراد از شهود ۹
  • غیب: مراد از غیب ۹
  • مدیریت: شرایط مدیریت ۵; علم در مدیریت ۵

منابع

  1. معانى الأخبار، ص ۱۴۶، ح ۱; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۵۱، ح ۱۰۹.