الأنعام ١١٣
ترجمه
الأنعام ١١٢ | آیه ١١٣ | الأنعام ١١٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَصْغَی»: متمایل گردد. گرایش یابد. از ماده (صَغْو) یا (صَغْی) منصوب به (أَنْ) مقدّر است. عطف بر محلّ (غُرُوراً) است که تقدیر چنین میشود: لِیَغْتَرُّوا وَ لِتَصْغی. «لِیَقْتَرِفُوا»: اقتراف به معنی اکتساب، یعنی: فراچنگ آوردن است (نگا: توبه / و شوری / ). در اینجا به معنی ارتکاب گناه است. «مُقْتَرِفُونَ»: فراچنگ آورندگان. مرتکبان بزه و گناه.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَإِنَّکُمْ وَ مَا تَعْبُدُونَ (۰) مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ (۰) إِلاَّ مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِيمِ (۰) إِنَّکُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ (۰) يُؤْفَکُ عَنْهُ مَنْ أُفِکَ (۰) وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَا لِکُلِ نَبِيٍ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۱۳ - ۱۰۶، سوره انعام
- در نظام عالم تشريع نيز سنت عليت و معلوليت حاكم است .
- مراد از اينكه پيامبر (ص ) حفيظ و وكيل بر مردم نيست .
- نهى از هر كلام زشتى نسبت به مقدسات دينى .
- اقسام لذائذى كه عمل و متعلقات عمل انسان را زينت داده او را به عمل وامى دارد.
- وجه اينكه لذات موافق با هواى نفس و گناهان بدون واسطه به خدا نسبت داده نمى شود.
- اقوال متعددى كه درباره مراد از زينت دادن اعمال در (( و كذلك زينالكل امة عملهم )) گفته شده است .
- ايمان آوردن مردم منوط به مشيت الهى است و كفرشان نيز خارج از مشيت خدا نمى باشد.
- (روايتى در ذيل آيات شريفه گذشته : نهى از سب خدايان مشركين ، ايمان نياوردن كفارو...).
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لِتَصْغى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِيَرْضَوْهُ وَ لِيَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُونَ «113»
و (شياطين، سخنان فريبندهى خود را بر مردم مىخوانند) تا گوش دل آنان كه به قيامت ايمان ندارند، به آن سخنان مايل شود و آن را بپسندند و آنان به دست آورند آنچه را به دنبال به دست آوردنش هستند.
نکته ها
«لِتَصْغى» از «صَغْو»، به معناى تمايل است، تمايلى كه از راه شنيدن حاصل مىشود.
«اقتراف»، به معناى تحصيل و كسب چيزى است.
پیام ها
1- وسوسهها و تبليغات، به تنهايى عامل انحراف نيست، بلكه گوش دادن و دل سپردن و جذب شدن، مؤثّر است. لِتَصْغى ... لِيَرْضَوْهُ
2- ايمان نداشتن به آخرت، سبب تسخير و نفوذ شيطان است. «لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لِتَصْغى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِيَرْضَوْهُ وَ لِيَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُونَ (113)
وَ لِتَصْغى إِلَيْهِ: و وسوسه كنند تا ميل نمايد به آن القاء سخنان كذب مزيّن شده أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ: قلوب كسانى را كه ايمان نيارند از روى عناد به آخرت وَ لِيَرْضَوْهُ وَ لِيَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُونَ: و براى آنكه بپسندند آنچه را كه كسب كنندهاند از گناهان در عداوت پيغمبر و مؤمنين.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لِتَصْغى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَ لِيَرْضَوْهُ وَ لِيَقْتَرِفُوا ما هُمْ مُقْتَرِفُونَ (113)
ترجمه
و تا ميل كند بآن دلهاى آنانكه نميگروند بآخرت و تا پسند كنند آنرا و تا كسب كنند آنچه را ايشانند كسب كنندگان.
تفسير
عطف است بر غرور در آيه سابقه يعنى شياطين قول مزخرف را بيكديگر ميرسانند براى اين اغراض فاسده و نتيجه آن كه كسب گناه است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لِتَصغي إِلَيهِ أَفئِدَةُ الَّذِينَ لا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَ لِيَرضَوهُ وَ لِيَقتَرِفُوا ما هُم مُقتَرِفُونَ (113)
باين وساوس شياطين انسي و جنّي قلوب كساني که ايمان بآخرت ندارند گوش فرا ميدهند و وساوس آنها را ميپسندند و كسب ميكنند معاصي و اعمال زشت و عداوت با انبياء و اولياء حق را و بمقام عمل ميگذارند وَ لِتَصغي إِلَيهِ لام مكسوره افاده علت غايي ميكند يعني غرض اينکه اعداء انبياء که شياطين انسي و جني هستند از اينکه وساوس و بيان زخرف قول اينکه است که توجه كنند و بگوش دل بشنوند افئدة جمع فؤاد بمعني قلب است الَّذِينَ
جلد 7 - صفحه 177
لا يُؤمِنُونَ بِالآخِرَةِ البته كسي که ايمان بيوم القيمة ندارد كافر است اينکه شياطين اينکه نمره اشخاص كافر يعني ساير كفار را نميگذارند که بيايند بفرمايشات انبياء و معجزات صادره از آنها ايمان بياورند و اگر هم در مقام اينکه موضوع برآيند بالقاء شبهات باينها جلوگيري كنند و شبهات اينها در قلوب ساير كفار جايگير شود که اينکه انبياء كذّاب هستند و معجزات آنها سحر و جادو است.
وَ لِيَرضَوهُ و نيز غرض آنها است که مورد پسند اينکه كفار شود چون كسي که معتقد نيست هر كلامي که موافق هواي نفس باشد و سوق بشهوات نفسانيه دهد زود ميپسندد و اما كلمات حقه و دستورات دينيه و فرمايشات انبياء اغلب بر خلاف شهوات نفسانيه است و باين زودي كسي زير بار آنها نميرود، در علم اخلاق مثل زدند اضلال مردم و سوق آنها را بطرف شهوات و هوسهاي نفساني مثل سنگيست که از بالاي كوه بخواهند بطرف اسفل ببرند باندك حركت ميآيد و مثل كلمات حقه مثل سنگي است که بخواهند از پائين كوه ببرند بطرف بالا چه اندازه زحمت دارد باصطلاح اگر سنگي ديوانه در چاه بيندازد صد عاقل نميتوانند بيرون آورند خراب كردن عمارت بدو نفر عمله يك روز انجام ميگيرد ولي ساختمان چه اندازه بنّاء و عمله لازم دارد از اينکه جهت است که اتباع باطل بسيار و اتباع حق قليل هستند وَ لِيَقتَرِفُوا يعني تحصيل و كسب كنند ما هُم مُقتَرِفُونَ آنچه را که از آنها اخذ كردند از كفر و شرك و معاصي و اخلاق فاسده و دشمني با انبياء و اولياء و علماء و كساني که تابع حق هستند از مؤمنين.
178
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- منکران قیامت تحت تأثیر تبلیغات فریبنده شیاطین جن و انس قرار مى گیرند. (و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون بالأخرة)
۲- قرار داده شدن شیاطین در برابر انبیا داراى فلسفه و جهت و به منظور تأمین اهدافى معین است. (و کذلک جعلنا ... و لتصغى إلیه أفئدة الذین) جمله «لتصغى إلیه» عطف به مقدر است; لذا معنى چنین مى شود: «جعلنا ... لغایات و لتصغى إلیه».
۳- باور نداشتن قیامت زمینه پذیرش القائات و تبلیغات شیطانى است. (و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون بالأخرة)
۴- تبلیغات فریبنده شیاطین (دشمنان انبیا) براى جذب دلهاى منکران آخرت و معاد است. (یوحى بعضهم إلى بعض زخرف القول غرورا ... و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون بالأخرة) بنابراین که «لتصغى» عطف به «غرورا» در آیه قبل، که مفعول له است، باشد. «تصغى» از «صغى» یا «صغو» به معنى میل پیدا نمود، است. (قاموس اللغة). لذا «لتصغى» یعنى براى جذب شدن و متمایل گشتن.
۵- القائات شیطانى و تبلیغات دشمنان انبیا مورد رضایت و پسند منکران معاد قرار مى گیرد. (و لتصغى ... و لیرضوه)
۶- رضایت درونى منکران آخرت و قیامت، از اهداف تبلیغات فریبنده شیاطین است. (زخرف القول غرورا ... و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون) «لیرضوه» عطف بر «غرورا» است; در نتیجه عامل آن فعل «یوحى» است; یعنى: «یوحى بعضهم إلى بعض زخرف القول لیرضوه».
۷- دل سپردن و رضایت دادن و عمل کردن، مراحل تأثیر تبلیغات شیطانى است. (و لتصغى ... و لیرضوه و لیقترفوا) «اقتراف» به معنى به دستاوردن چیزى است و غالباً در مواردى به کار مى رود که آن کار ناپسند باشد.
۸- تبلیغات فریبنده نقش مؤثرى در انحراف فکرى و عملى مردم دارد. (یوحى بعضهم إلى بعض ... و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون ... و لیرضوه و لیقترفوا ما هم مقترفون)
۹- نقش تعیین کننده اعتقاد به معاد و یا انکار آن در انتخاب چگونگى زندگى و تلقى آدمى از حیات خود (یوحى بعضهم إلى بعض ... و لتصغى إلیه أفئدة الذین لایؤمنون بالأخرة و لیرضوه و لیقترفوا) مجموعه این چند آیه بیانگر خطوط اصلى اعتقادى و نقش آن است. یک طرف پیامبر (ص) و طرف دیگر شیاطین و پیروان آنها قرار دارند. آنچه در این میان مرز گرایش به یکى از دو طرف دانسته شده، ایمان به آخرت و یا انکار آن است.
۱۰- هماهنگ شدن منکران آخرت با کردار شیاطین، از اهداف تبلیغات فریبنده شیاطین است. (و لیقترفوا ما هم مقترفون)
موضوعات مرتبط
- آخرت: آثار تکذیب آخرت ۹; رضایت مکذّبان آخرت ۵
- القائات: شیطانى ۵; تأثیر القائات شیطانى ۷; زمینه قبول القائات شیطانى ۳
- انبیا: اهداف دشمنان انبیا ۲; تبلیغ دشمنان انبیا ۵; دشمنان انبیا ۴
- انحراف: عوامل مؤثر در انحراف فکرى ۸
- ایمان: آثار ایمان به آخرت ۹; متعلق ایمان ۹
- تبلیغ: آثار تبلیغ ۸
- جهان بینى: و ایدئولوژى ۹
- رفتار: پایههاى رفتار ۹
- شیاطین: اهداف تبلیغى شیاطین ۱۰; اهداف مبارزه شیاطین ۲; تأثیر اغواگرى شیاطین انسى ۱; تأثیر اغواگرى شیاطین جنى ۱; شیاطین و مکذّبان آخرت ۴، ۱۰; فلسفه اغواگرى شیاطین ۴، ۶; فلسفه وجودى شیاطین ۲
- عمل: ناپسند ۷
- قیامت: تأثیرپذیرى مکذّبان قیامت ۱
- کفر: آثار کفر به قیامت ۳
- گناه: رضایت به گناه ۷
- معاد: رضایت مکذّبان معاد ۶