الإسراء ٦٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

(به یاد آور) زمانی را که به تو گفتیم: «پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد؛ (و از وضعشان کاملاً آگاه است.) و ما آن رؤیایی را که به تو نشان دادیم، فقط برای آزمایش مردم بود؛ همچنین شجره ملعونه [= درخت نفرین شده‌] را که در قرآن ذکر کرده‌ایم. ما آنها را بیم داده (و انذار) می‌کنیم؛ اما جز طغیان عظیم، چیزی بر آنها نمی‌افزاید!»

|و آن‌گاه كه به تو گفتيم: به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد، و خوابى را كه به تو نمايانديم و نيز آن درخت نفرين شده در قرآن را صرفا براى امتحان مردم قرار داديم، و ما آنها را مى‌ترسانيم اما آنها را جز سركشى بزرگ نمى‌افزايد
و [ياد كن‌] هنگامى را كه به تو گفتيم: «به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد.» و آن رؤيايى را كه به تو نمايانديم، و [نيز] آن درخت لعنت شده در قرآن را جز براى آزمايش مردم قرار نداديم؛ و ما آنان را بيم مى‌دهيم، ولى جز بر طغيان بيشتر آنها نمى‌افزايد.
و (ای رسول ما، به یاد آر) وقتی که به تو گفتیم خدا البته به (همه افعال و افکار) مردم محیط است، و ما رؤیایی را که به تو ارائه دادیم و درختی را که به لعن در قرآن یاد شده (درخت نژاد بنی امیه و همه ظالمان عالم) قرار ندادیم جز برای آزمایش و امتحان مردم. و ما آنها را می‌ترسانیم و لیکن آیات بر آنها (از فرط شقاوت) جز طغیان بزرگ چیزی نیفزاید.
و [یاد کن] هنگامی را که به تو گفتیم: یقیناً پروردگارت [از هر جهت] به مردم احاطه کامل دارد و آن خوابی را که به تو نشان دادیم و نیز درخت لعنت شده در قرآن را [که مصداقش درخت زقّوم، بنی امیه، طاغیان و یاغیانند] جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم؛ و ما آنان را [از عاقبت شرک و کفر] هشدار می دهیم، ولی در آنان جز طغیانی بزرگ نمی افزاید!!
و آنگاه كه تو را گفتيم: پروردگارت بر همه مردم احاطه دارد. و آنچه در خواب به تو نشان داديم و داستان درخت ملعون كه در قرآن آمده است چيزى جز آزمايش مردم نبود. ما مردم را مى‌ترسانيم ولى تنها به كفر و سركشيشان افزوده مى‌شود.
و چنین بود که با تو گفتیم که پروردگارت بر همه مردمان احاطه دارد، و رؤیایی را که به تو نمایاندیم و شجره نفرین شده در قرآن را جز برای آزمون مردم قرار ندادیم، و ایشان را بیم می‌دهیم ولی جز بر طغیان شدید آنان نمی‌افزاید
و [ياد كن‌] آنگاه كه تو را گفتيم: همانا پروردگارت بر مردم احاطه دارد- به قدرت و علم- و آن خوابى را كه به تو نموديم و آن درخت نفرين شده- درخت زقوم- در قرآن را جز براى آزمايش مردم نكرديم- زيرا گفتند آتش درخت را مى‌سوزاند، پس چگونه در آن مى‌رويد-؟! و مى‌ترسانيمشان، ولى آنان را جز سركشى بزرگ نمى‌افزايد.
زمانی (را به یاد آور ای پیغمبر که) به تو گفتیم: پرودگارت احاطه‌ی کامل به مردم دارد و (از وضع آنان کاملاً آگاه است. پس بیباکانه دعوت خود را برسان و بدان که) ما دیداری را که (در شب معراج) برای تو میسّر کردیم و درخت نفرین شده (ی زقّوم را که در ته دوزخ می‌روید و خوراک بزهکاران است و مذکور) در قرآن، جز وسیله‌ی آزمایش مردمان قرار نداده‌ایم. ما ایشان را (با مخاوف دنیا و آخرت) بیم می‌دهیم، ولی چیزی بر آنان جز طغیان و عصیان فراوان نمی‌افزاید.
و چون برایت گفتیم: «به‌راستی پروردگارت به مردم احاطه داشته‌» و آن رؤیایی را که به تو نمایاندیم و (نیز) آن درخت لعنت‌شده در قرآن را، جز آزمایشی آتشین برای مردمان قرار ندادیم. و ما بیمشان می‌دهیم، پس ایشان را بجز طغیانی بزرگ نمی‌افزاید.
و هنگامی که گفتیم تو را که پروردگار تو فراگرفته است بر مردم و نگردانیدیم خوابی را که نمودیمت جز آزمایشی برای مردم و آن درخت لعنت شده را در قرآن و می‌ترسانیمشان پس نیفزایدشان مگر سرکشی بزرگ‌


الإسراء ٥٩ آیه ٦٠ الإسراء ٦١
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الرُّؤْیَا»: رؤیت. مشاهده و دیدار. مراد دیدن کردن از چیزهائی است که در شب معراج صورت پذیرفت. «فِتْنَةً»: آزمایش. امتحان. «الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ»: درخت نفرین شده. مراد درخت زقّوم است که خوراک گناهکاران است و در بن دوزخ می‌روید (نگا: صافّات / - ، دخان / و ). علّت تسمیه آن بدین نام، از آن جهت است که چنین درختی نشانه دوری از رحمت خدا و لعنِ خورندگان آن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- خداوند، به همه انسانها احاطه کامل دارد. (إن ربّک أحاط بالناس)

۲- حقیقتى که پیامبر(ص) از جانب خداوند در خواب دید و نیز شجره ملعونه در قرآن، شایسته یاد و یادآورى است. (و إذ قلنا لک ... و الشجرة الملعونة فى القرءان) پیش از حرف «إذ»، «اذکر» در تقدیر است و از این فرمان به دست مى آید که آنچه خداوند به پیامبر(ص) یادآورى کرده، شایسته تذکر و یادآورى است.

۳- احاطه کامل خداوند بر انسان، مقتضى ترس از نافرمانى اوست. (و ما نرسل بالأیت إلاّ تخویفًا... إن ربّک أحاط بالناس ...و نخوّفهم)

۴- انسانها، همواره باید به احاطه کامل خداوند بر خود، توجه داشته باشند. (و إذ قلنا لک إن ربّک أحاط بالناس) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «إذ» متعلق به «اذکر» مقدر باشد و در عین اینکه مخاطب پیامبر(ص) است، همه انسانها نیز مخاطب آیه باشند.

۵- خداوند، علاوه بر آیات قرآن کریم، سخنانى ویژه با پیامبراکرم(ص) داشته است.* (و إذ قلنا لک إن ربّک أحاط بالناس) برداشت فوق، مبتنى بر دو نکته ادبى است: ۱- . «إذ» متعلق به «أذکر» مقدر (از ماده «ذُکْر») باشد; ۲. لام در «لک» براى اختصاص باشد. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: «اى پیامبر! به یاد آور نکته اى را که پیش از این اختصاصاً براى تو گفتیم». گفتنى است که نکته یاد شده در آیات پیشین نیامده است و این حکایت از آن دارد که به پیامبر(ص) غیر از قرآن، تعالیم دیگرى اعطا شده است.

۶- اعلام یکسان بودن رفتار امتها در برخورد با آیات الهى و تعمیم عکس العمل پیشینیان به نسلهاى بعد، برخواسته از اشراف و احاطه خداوند به همه انسانهاست. (و ما منعنا أن نرسل بالأیت إلاّ أن کذّب بها الأوّلون ... إن ربّک أحاط بالناس) خداوند، رفتار معجزه طلبان پیشین با معجزه خواهان بعدى را یکسان تلقى کرده و برخورد خود را به همه آنها تعمیم داده است و این آیه، در مقام تعلیل آن مى فرماید: «پروردگار به مردم احاطه دارد».

۷- پیامبر(ص)، تحت ربوبیت و عنایت ویژه خداوند (إن ربّک أحاط بالناس)

۸- ربوبیت خداوند، مقتضى احاطه کامل به همه انسانهاست. (إن ربّک أحاط بالناس)

۹- برخى حقایق، براى پیامبر(ص) در عالم رؤیا، نمایانده و کشف مى شد. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)

۱۰- برخى از رؤیاها، صادق بوده و با واقعیت تطبیق مى کند. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک)

۱۱- حقیقتى که پیامبر(ص) در عالم رؤیا دید، با اراده و خواست خداوند بود. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک)

۱۲- حقیقت نمایانده شده در رؤیا به پیامبر(ص)، وسیله آزمایش مردم بود. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)

۱۳- نمایانده شدن برخى حقایق به پیامبر(ص) در معراج، وسیله آزمایش مردم بود.* (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «رؤیا» به معناى خواب نباشد; بلکه به معناى مشاهده در بیدارى باشد کما اینکه در لغت آمده رؤیا، گاهى در بیدارى است (لسان العرب). و نیز اشاره به اولین آیه سوره، یعنى معراج پیامبر(ص) داشته باشد.

۱۴- ارائه حقایقى در عالم رؤیا به پیامبر(ص)، جلوه اى از احاطه علمى خداوند است. (إن ربّک أحاط بالناس و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة للناس)

۱۵- شجره ملعونه در قرآن، وسیله آزمایش مردم (إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرءان)

۱۶- خداوند، برخى از مردم ملعون و مطرود را وسیله آزمایش دیگر مردمان قرار مى دهد. (و ما جعلنا ... الشجرة الملعونة فى القرءان) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مراد از «شجرة الملعونة فى القرآن» مردمانى هستند که در قرآن، مورد لعن و نفرین خداوند قرار گرفته اند.

۱۷- خداوند، مردمان را همواره از فرجام شرک، کفر و نافرمانى بیم داده و مى ترساند. (و نخوّفهم)

۱۸- حقیقتى که در رؤیا به پیامبر(ص) ارائه شد و نیز طرح شجره ملعونه در قرآن، به منظور انذار و ترساندن مردم است. (و ما جعلنا الرءیا التى أرینک إلاّ فتنة ... و الشجرة الملعونة فى القرءان و نخوّفهم) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که مفعول بىواسطه اى براى «نخوّفهم» در تقدیر باشد همانند «بذلک». بنابراین معنا چنین مى شود: ما به وسیله اینها، مردم را انذار مى کنیم.

۱۹- حق ناپذیران مکه در برابر انذار و بیم خداوند، نه تنها تسلیم نشدند; بلکه جز سرکشى و طغیان بیشتر، چیزى بر آنها افزوده نشد. (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا) هر چند ضمیر «هم» به «الناس» برمى گردد و شامل همه مردم مى شود، ولى به قرینه و «و ما یزیدهم» مى توان استفاده کرد که مرجع «هم» انسانهایى اند که اصل طغیان در وجودشان هست و با مواعظ الهى تشدید مى شود.

۲۰- روى آوردن حق ناپذیران مکه به سرکشیها و جرایمى بس بزرگتر، پس از انذارهاى هشدار دهنده الهى (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا کبیرًا)

۲۱- برخى از مردمان، آن چنان حق ناپذیرند که هیچ سخن حقى - هر چند کلام خدا باشد - در آنان کارساز نیست. (و نخوّفهم فما یزیدهم إلاّ طغینًا کبیرًا)

روایات و احادیث

۲۲- «عن على(ع) قال: إن رسول الله(ص) أخذته نعسة و هو على منبره، فرأى فى منامه رجالاً ینزون على منبره نزوة القردة، یردّون الناس على أعقابهم القهقرى فاستوى رسول الله(ص) جالساً و الحزن یعرف فى وجهه فأتاه جبرئیل بهذه الأیة «و ما جعلنا الرؤیا التى أریناک إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرآن ...» یعنى بنى أمیة...;[۱] از حضرت على(ع) روایت شده است که فرمود: همانا رسول خدا(ص) بر منبر بود که لحظه اى خواب چشم او را ربود، پس در خواب دید مردانى را که چون بوزینگان بر منبر آن حضرت مى جهند و مردم را به روش گذشتگانشان (دوران جاهلیت) باز مى گردانند. پس پیامبر(ص) در حالى که نشسته بود به خود آمد و آثار حزن و اندوه در چهره اش نمایان شد. پس جبرئیل این آیه را براى حضرت آورد: «و ما جعلنا الرؤیا التى أریناک إلاّ فتنة للناس و الشجرة الملعونة فى القرآن ...»; یعنى، بنى امیه...».

موضوعات مرتبط

  • امتحان: ابزار امتحان ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶; امتحان با ملعونان ۱۶
  • امّتها: امّتها و آیات خدا ۶; هماهنگى برخورد امّتها ۶
  • انذار: انذار از فرجام شرک ۱۷; انذار از فرجام عصیان ۱۷; انذار از فرجام کفر ۱۷
  • انسان: امتحان انسان ها ۱۲، ۱۳، ۱۵، ۱۶; اهمیت انذار انسان ها ۱۸
  • بنى امیه: سرزنش بنى امیه ۲۲
  • تذکر: تذکر رؤیاى محمد(ص) ۲; تذکر شجره ملعونه ۲
  • ترس: عوامل ترس از عصیان خدا ۳
  • جامعه: قانونمندى جوامع ۶
  • حدیث قدسى ۵:
  • حق: حق ناپذیران ۲۱
  • حق ناپذیران مکّه: بى تأثیرى انذار بر حق ناپذیران مکّه ۲۰; طغیان حق ناپذیران مکّه ۱۹، ۲۰; عصیان حق ناپذیران مکّه ۱۹
  • خدا: آثار احاطه خدا ۳، ۶; آثار انذارهاى خدا ۱۹، ۲۰; آثار ربوبیت خدا ۸; احاطه خدا ۱; اراده خدا ۱۱; امتحانهاى خدا ۱۶; انذارهاى خدا ۱۷; تکلم خدا با محمد(ص) ۵; ربوبیت خدا ۷; زمینه احاطه خدا ۸; نشانه هاى احاطه علمى خدا ۱۴
  • ذکر: اهمیت ذکر خدا ۴; ذکر احاطه خدا ۴
  • رؤیا: اقسام رؤیا ۱۰; رؤیاى صادق ۱۰
  • شجره ملعونه: فلسفه شجره ملعونه ۱۸; مراد از شجره ملعونه ۲۲; نقش شجره ملعونه ۱۵
  • لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۷
  • محمد(ص): شجره ملعونه در رؤیاى محمد(ص) ۲۲; ظهور حقایق در رؤیاى محمد(ص) ۹، ۱۱، ۱۴; فلسفه ظهور حقایق در رؤیاى محمد(ص) ۱۲، ۱۸; فلسفه ظهور حقایق در محمد(ص) ۱۳; مربّى محمد(ص) ۷; معراج محمد(ص) ۱۳; مقامات محمد(ص) ۷; وحى به محمد(ص) ۵
  • معراج: فلسفه ظهور حقایق در معراج ۱۳

منابع

  1. صحیفه سجادیه، ص ۱۰; بحارالأنوار، ج ۵۵، ص ۳۵۰.