البقرة ٢٣٩
ترجمه
البقرة ٢٣٨ | آیه ٢٣٩ | البقرة ٢٤٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رِجَالاً»: جمع راجل، پیادگان. «رُکْبَاناً»: جمع راکب، سواران. (رِجَالاً وَ رُکْبَاناً) حال ضمیر (و) در جواب شرط محذوف است که تقدیر آن چنین است: فَإِنْ خِفْتُمْ فَصَلُّوا رَاجِلِینَ أَوْ رَاکِبِینَ. «کَمَا»: همان گونه که.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۴۲ - ۲۲۸ ، سوره بقره
- اشاره به حكمت تشريع عده براى زن مطلقه
- توضيحى مبسوط پيرامون واژه (قرء) و معناى آن
- معناى كلمه (بعل ) و توضيح مرجع ضمير كلمه بعولتهن در آيه ت (و بعولتهن احق بردهن ...)
- سزاوارتر بودن شوهران به مردان مطلقه نسبت به مردان ديگر در صلاق رجعى
- تكرار كلمه ((معروف )) در آيات طلاق نشانه اهتمام شارع مقدس نسبت به انجام اين عمل به وجه سالم است
- ((معروف )) از نظر اسلام و روش صحيح رعايت تساوى در قانوگذارى اسلام
- معناى كلمه ((تسريح )) و مراد از ((تسريح زن بر احسان )) در آيه شريفه
- مراد از نگهدارى زن به وجه معروف يا طلاق دادن به او وجه نيكو
- وجه اينكه (امساك ) و (تسريح ) در آيه شريفه هم به قيد معروف و هم به قيد احسان مقيد شده اند
- وضعيتى كه طلاق جايز شمرده شده و شوهر مى تواند مهريه را پس گرفته طلاق دهد
- اكتفا به عمل به ظواهر دين و غفلت از روح آن و تفرقه بين احكام فقهى و معارف اخلاقى ، ابطال مصالح شريعت است
- نوع سوم طلاق و حكم آن
- لطائف و ظرائف دقيقى كه در آيات طلاق به كار رفته است
- اشاره به حكمت نهى از امساك به قصد ضرر در آيه (فمن يفعل ذالك فقد ظلم نفسه ...)
- مقصود از نعمت در ((و اذكرو نعمة الله عليكم ))
- نهى آيه شريفه از دخالت اوليا در امر ازدواج مجدد همسرانى كه عده شان تمام شده و مى خواهند دوباره با همسر قبلى خود ازواج كنند
- علت اينكه رجوع زنان به شوهران خود ازكى و اءطهر خوانده شده است
- وجه اينكه در آيه شريفه به جاى كلمه ((والد))، ((مولودله )) آورده شده است
- فرزند ملحق به پدر است يا مادر؟! و آيه قرآن كداميك را معتبر مى داند
- معناى كلمه ارضاع و حكم بچه شيرخواره پس از طلاق والدين او
- پيام احكامى چند در خصوص بچه شير خوار و وظايف والدين او پس از طلاق
- عقائد قبل از اسلام در باره زن شوهر مرده
- معنى تعريض و بيان فرق آن با كنايه
- معناى اكنان و مراد آيه (و لا جناح عليكم فيما عرضتم ...)
- معناى (عزم ) و وجه اينكه در آيه شريفه عقده نكاح به عزم وابسته شده است
- معناى (موسع ) و (مقتر) و آيه شريفه ((و متعوهن على الموسع قدره ...))
- موردى از طلاق كه مرد بايد نصف مهر زن را به او بدهد
- تشويق مردم به احسان و فضل نسبت به يكديگر در روابط بين خود
- نماز از واجباتى است كه در هيچ حالتى ساقط نمى شود
- معناى كلمه (عقل ) و بيان كلماتى كه در قرآن كريم درباره انواع ادركات انسانى آمده است ))
- معانى كلمات زن ، حسبان ، شعور، ذكر و عرفان و معرفت
- معانى كلمات فهم ، فقه ، درايت ، فكر و راءى
- معانى كلمات زعم ، علم ، حفظ، حكمت ، خبرت و شهادت
- تشويق مردم به احسان و فضل نسبت به يكديگر در روابط بين خود درباره عقل و خردمندى انسان
- در قرآن ، مراد از تعقل ادراك تواءم با سلامت فطرت است ، نه تعقل تحت تاءثير غرائز و اميال نفسانى
- بحث روايتى (در ذيل آيات طلاق )
- حكمت تحريم رجوع بعد از طلاق سوم
- درباره وقوع سه طلاق با يك لفظ يا در يك مجلس از نظر خاصه و عامة
- رواياتى در مورد طلاق خلع و مبارات
- معناى خلع از زبان امام باقر (ع ) و بيان اولين خلعى كه در اسلام واقع شده است
- معناى ((عسيله )) و روايت معروف به آن كه در زمان پيامبر اكرم (ص ) واقع شده است
- عقل متعه در محلل شدن كافى نيست
- دو روايت در شاءن نزول آيه ((فلا تعضلوهن ان ينكحن ازواجهن ).
- رواياتى در باره شير دادن به فرزند و احكام آن
- آنچه در اسلام حكم سلبى و يا عدم صحت و عدم اعتبار بر آن بار شده است
- رواياتى راجع به عده زن مطلقه و شوهر مرده
- رواياتى در باره آيه ((و لا حناح عليكم ان ...)) و موردى كه بر پرداخت نصف مهر بر مرد واجب مى شود
- مراد از ((صلوة وسطى )) در ((حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى ))
- اقوال مفسرين در تفسير صلاة وسطى مختلف است
- رواياتى در ارتباط با آيه ((فرجالا او ركبانا...)) و نماز خوف
- بحث علمى (پيرامون زن ، حقوق و شخصيت و موقعيت اجتماعى او از نظر اسلام و ديگر ملل مذاهب ).
- زندگى زن در ملت هاى عقب مانده
- زندگى زن در ملت هاى متمدن قبل از اسلام
- موقعيت زن در بين كلدانيان ، آشوريان ، روميان و يونانيان قديم
- وضع زن در عرب و محيط زندگى اعراب
- نتايجى كه از آنچه گفته شد به دست مى آيد
- تحولى كه اسلام در امر زن پديد آورد
- هويت زن در اسلام
- از نظر اسلام مرد و زن از نظر خلقت برابرند
- ملاك برترى از نظر اسلام تقوى و پرهيزگارى است
- نكوهش عرب جاهليت در قرآن به جهت بى اعتنايى به امر زنان
- وزن و موقعيت اجتماعى زن در اسلام
- دو خصلت ويژه در آفرينش زن
- احكام مختص و احكام مشترك زن و مرد در اسلام
- حيات اجتماعى سعادتمندانه ، حيات منطبق با خلقت و فطرت است
- فطرت در مورد وظائف و حقوق اجتماعى افراد و عدالت بين آنان چه اقتضائى دارد؟
- معناى تساوى در مورد حقوق زن و مرد
- عدم اجراى صحيح قانون به معناى نقص در قانونگذارى نيست
- آزادى زن در تمدن غربى
- بحث علمى ديگر (درباره زناشوئى و منشاء طبيعى و فطرى آن )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«239» فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
پس اگر (از دشمن يا خطرى) بيم داشتيد، پياده يا سواره (به هر شكل كه مىتوانيد نماز گزاريد) و آنگاه كه ايمن شديد خدا را ياد كنيد، همانگونه كه آنچه را نمىتوانستيد بدانيد به شما آموخت.
نکته ها
در قرآن گاهى به جاى كلمهى «صلاة»، كلمه «ذكر» گفته شده است، چنانكه درباره نماز جمعه مىفرمايد: «فَاسْعَوْا إِلى ذِكْرِ اللَّهِ» به سوى ذكر خدا بشتابيد. و يا خداوند به موسى عليه السلام مىفرمايد: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» نماز را بپادار تا ياد من باشى. در اين آيه نيز مراد از «فَاذْكُرُوا اللَّهَ» نماز است.
آرى، فلسفه و روح نماز، ياد خداوند است.
اين آيه اشاره به نماز خوف دارد كه در شرايط جنگى با احكام مخصوصى كه در فقه آمده است، اقامه مىشود.
در احاديث مىخوانيم كه پيامبر صلى الله عليه و آله در جنگ احزاب با اشاره نماز خواندند و حضرت على عليه السلام در بعضى از جنگها دستور مىدادند كه هنگام جنگ با ايماء و اشاره نماز بخوانند.
امام كاظم عليه السلام در جواب شخصى كه پرسيد: اگر حيوان درندهاى به ما حمله كرد و وقت نماز تنگ بود چه كنيم؟ فرمودند: با همان وضعى كه داريد نماز بخوانيد، گرچه پشت به قبله باشد. «1»
پیام ها
1- نماز، در هيچ حالى ساقط نمىشود. «فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُكْباناً»
2- در اسلام عسر و حرج نيست. وقتى امكان استقرار بدن و يا ايستادن به سوى قبله و يا ساير شرايط نباشد، حذف مىشوند. «فَرِجالًا أَوْ رُكْباناً»
«1». تفسير نمونه، ج 2، ص 148 ونورالثقلين، ج 2، ص 239.
جلد 1 - صفحه 374
3- نماز، شكر نعمت است. «فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ»
4- بعضى از مسائل را انسان نمىداند، ولى مىتواند به تجربه بدست آورد. ولى بعضى از مسائل را انسان نمىداند و نمىتواند كه بداند، مگر از طريق وحى.
«ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ» ونفرمود: «لا تعلمون»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (239)
فَإِنْ خِفْتُمْ: پس اگر بترسيد از دشمن يا از درنده موذى، فَرِجالًا أَوْ رُكْباناً: پس نماز گذاريد در حالتى كه پياده يا سواره هستيد و بر قدر امكان ملاحظه شرايط و افعال آن را نمائيد، و اگر ركوع و سجود ممكن
«1» جامع احاديث الشيعه، جلد 4، باب 4، صفحه 56، حديث 38.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 428
نباشد، به عوض هر ركعتى تسبيحات اربع بگوئيد با نيت و تكبيرة الاحرام و تشهد و سلام، و در اين آيه دليل است بر جواز صلاة در حال خوف پياده و سواره و در حال مسايفه به هر نوعى كه واقع شود چه رو بقبله باشد يا نباشد؛ چنانچه مروى است كه حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در روز احزاب و حضرت امير المؤمنين عليه السلام در ليلة الهرير نماز را به ايماء بجا آوردند. «1» (احكام نماز خوف راجع به رسائل عمليه است).
فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ: پس چون ايمن شديد و ترس شما زايل شد، پس نماز گذاريد با شرايط و آداب مانند كسى كه مأمون باشد. يا مراد ذكر شكر است، يعنى چون ايمن شديد شكر الهى بجاى آريد بر نعمت امنيت كه شما را عطا فرموده. كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ: همچنانكه تعليم فرمود شما را آنچه را كه نمىتوانستيد دريابيد آن را و بفهميد به خودى خود از آداب نماز و كيفيت آن در حال امنيت و ترس، لكن به اتفاق اكثر، مراد به ذكر در اين آيه نماز مىباشد، زيرا بيان راجع به نماز باشد.
در منهج- آيه شريفه در غزوه ذات الرقاع نازل شد، حضرت امر فرمود جماعتى در جلو بايستند براى محافظت، و دسته ديگر به آن حضرت اقتدا نموده، ركعت اول را با جماعت و ركعت دوم را فرادى خواندند. و حضرت به ركعت دوم قيام و صبر نمود تا مصلين نماز خود را تمام و بجاى دسته اول رفته و آنها به ركعت دوم حضرت اقتداء و بقيه را خود بجا آوردند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (239)
ترجمه
پس اگر بترسيد پس پيادگان يا سواران پس چون ايمن شديد ياد كنيد خدا را چنانچه آموخت شما را آنچه را كه نبوديد بدانيد..
تفسير
خوف يا از دشمن است يا از دزد يا از درنده يا از غير اينها در هر حال بايد نماز را ترك ننمود نهايت آنكه در راه پياده يا سواره بايد بجا آورد و استقرار شرط نيست و در كافى از حضرت صادق (ع) نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود اگر بترسد از درنده يا دزد تكبير ميگويد و اشاره مينمايد اشاره و در فقيه از آنحضرت نقل نموده در نماز زحف كه رفتن بسوى دشمن است كه فرمود تكبير و تهليل است و اين آيه را تلاوت فرمود و نيز از آنحضرت مروى است كه اگر در زمين خوفناك باشى و بترسى از دزد يا درنده پس نماز بجاى آور با آنكه سوار بر مركب خود باشى و از حضرت باقر (ع) روايت شده است كه كسيكه بترسد باشاره نماز ميخواند بر مركب خود پس چون خوف شما زائل شد نماز بخوانيد بنحو متعارف بطوريكه آموخت شما را خداوند با آنكه شكر نمائيد بر امنيت چنانچه تعليم فرمود شما را آنچه نميدانستيد از شرايع و آداب نماز و شكرگزارى و تشبيه در اين مقامات مفيد تعليل است چنانچه سابقا بيان گرديد و تفصيل آداب و شرائط نماز خوف بايد از مراجعه بكتب فقهيه معلوم شود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِن خِفتُم فَرِجالاً أَو رُكباناً فَإِذا أَمِنتُم فَاذكُرُوا اللّهَ كَما عَلَّمَكُم ما لَم تَكُونُوا تَعلَمُونَ (239)
(پس اگر ترسيديد پس نماز گزاريد در حالي که پيادگان يا سوارگان باشيد، پس هنگامي که ايمن شديد خدا را ياد كنيد چنانچه شما را آموخت آنچه نميدانستيد) اينکه آيه راجع بصلاة خوف و مطارده، است و در اخبار بصلاة مواقفه و مسايفه
جلد 2 - صفحه 488
و مرامحه تعبير نمودهاند و مراد نماز در ميدان جنگ با دشمنان است که دو لشگر بهم ريخته و با سيوف و رماح و نحو اينها مقاتله مينمايند و يكديگر را طرد ميكنند، و در بعض اخبار خوف از لصوص و قطاع الطريق و سباع را هم بآن ملحق نمودهاند و در كلمات بعضي اعلام صلوة غريق و حريق و مهدوم عليه نيز بآن الحاق شده ولي در اخبار ذكري از آنها نشده و شمول اطلاق خوف نيز بر آن مشكل است و توضيح اينکه مسئله بنحو اختصار اينست که چون در اخبار وارد شده که «
الصلاة لا تسقط بحال
» يعني نماز در هيچ حالي ساقط نميشود و در ميدان جنگ مجاهدين متمكن از صلوة تامه نيستند و در مقام ضرورت بقدر تمكن بايد انجام وظيفه نمود که فرمودهاند «الضرورات تتقدر بقدرها»، لذا در ميدان جنگ و در حال قتال هر مقداري از نماز که انسان متمكن است بايد انجام دهد و ركوع و سجود آن را بايماء و اشاره بجاي آورد و لو در حال انحراف از قبله و در حال حركت و عدم استقرار و متوجه بدشمن باشد و نماز خوف مانند نماز مسافر قصر است و اگر از اينکه مقدار هم متمكن نباشد يعني اعمال نماز را بايماء و اشاره هم نتواند انجام دهد بواسطه اينكه ممكن است ذهنش از دشمن منصرف گردد، فقط ذكر بر او واجب است، و قدر مسلم از ذكر که باجماع علماء شيعه كافي است اينکه است که نيت كند و تكبيرة الاحرام بگويد و اگر ممكن است رو بقبله و گرنه بهر طرفي که متوجه است عوض هر ركعت يك مرتبه تسبيحات اربعه «سبحان اللّه و الحمد للّه و لا اله الا اللّه و اللّه اكبر» بگويد مثلا اگر نماز مغرب است سه مرتبه و اگر ساير نمازها است دو مرتبه بگويد. ولي لزوم اينکه هم معلوم نيست زيرا در بعض اخبار بگفتن تكبير اقتصار شده و در بعضي تكبير و تحميد و تهليل و تسبيح و دعاء ذكر شده و مسلما دعاء واجب نيست بلكه مستحبّ است، علي اي حال آنچه ذكر شد مطابق فتواي علماء اعلام و موافق با احتياط است.
جلد 2 - صفحه 489
لكن اينکه حديث در غريق و حريق و امثال آن جاري نميباشد و تنقيح مناط هم تمام نبوده و قياس نيز باطل است و اينکه موارد از مورد اخبار خارجند و حكم آنها حكم مريض است که هر مقدار از نماز که ميسور است بايد انجام دهد چه از حيث شرايط و چه از حيث اجزاء «لان الميسور لا يسقط بالمعسور، و ما لا يدرك كله لا يترك كله» و اما تفسير آيه فَإِن خِفتُم فَرِجالًا أَو رُكباناً تفريع بر آيه قبل است که امر بمحافظت صلوة فرموده و در اينجا ميفرمايد اگر خوف براي شما پيدا شد چه در محاربه يا از سباع و لصوص پس نماز بگزاريد در حال پياده يا سواره و رجال جمع راجل يعني پياده و ركبان جمع راكب يعني سواره، يعني در همان حال محاربه يا فرار از دزد و درنده بهر وضعي هستيد نماز بگذاريد و رجالا و ركبانا حال است براي فعل محذوف يعني «فصلوا رجالا او ركبانا» فَإِذا أَمِنتُم فَاذكُرُوا اللّهَ پس هر گاه ايمن شديد به اينكه جنگ راكد شود يا از سباع و لصوص نجات يابيد ياد خدا كنيد يعني نماز با تمام اجزاء و شرايط بجاي آوريد و اطلاق ذكر بر نماز در بسياري از آيات شده مانند:
اذكُرُوا اللّهَ ذِكراً كَثِيراً در مجمع البحرين در بيان اينکه آيه در ذيل لغت ذكر ميگويد «يشتمل الصلاة و قراءة القرآن و تدريس الصلاة و مناظرة العلماء» و ظاهرا اينکه مذكورات از باب مثال است و هر چه انسان را متوجه خدا كند و بياد خدا اندازد اطلاق ذكر بر او صحيح است.
كَما عَلَّمَكُم ما لَم تَكُونُوا تَعلَمُونَ آن چنان نماز را بجاي آوريد که خداوند بشما تعليم داد و مطابق دستور او و با رعايت شرايط و آداب آن، نه از پيش خود و اختراع خود، زيرا نماز عبادتي است توقيفي و بايد طبق دستور شرع عمل شود.
490
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 239)- در این آیه تأکید میکند که در سختترین شرایط حتی در صحنه جنگ نباید نماز فراموش شود. منتها در چنین وضعی، بسیاری از شرایط نماز همچون رو به قبله بودن و انجام رکوع و سجود بطور متعارف، ساقط میشود.
لذا میفرماید: «و اگر (بخاطر جنگ یا خطر دیگری) بترسید باید (نماز را) در حال پیاده یا سواره انجام دهید» و رکوع و سجود را با ایماء و اشاره بجا آورید (فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجالًا أَوْ رُکْباناً).
بنابراین، محافظت بر نمازها، تنها در حال امنیت نیست، بلکه در همه حال باید نماز را بجا آورد.
«اما به هنگامی که امنیت خود را باز یافتید، خدا را یاد کنید، آن چنانکه به شما، چیزهایی را تعلیم داد که نمیدانستید» و نماز را در این حال به صورت معمولی و با تمام آداب و شرایط انجام دهید (فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْکُرُوا اللَّهَ کَما عَلَّمَکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ).
روشن است شکرانه این تعلیم الهی که طرز نماز خواندن در حالت امن و خوف را به انسانها آموخته، همان عمل کردن بر طبق آن است.
نکات آیه
۱ - جواز بجاآوردن نماز در حال حرکت، پیاده یا سواره در هنگام ترس (فان خفتم فرجالا او رکباناً) جمله «فان خفتم ... » حکایت از شرطى محذوف دارد که حکم آیه قبل را مشروط مى کند ; یعنى مراقبت کامل شرایط در نماز در صورت امنیّت است ; ولى آنگاه که خوفى عارض شود، به مقدار ممکن حفظ شرایط و آداب لازم است نه همه آنها. همچنین «رجالا» جمع راجلا به معنى پیاده و «رکباناً» جمع راکباً به معناى سواره است و در هر دو، حرکت لحاظ مى شود.
۲ - عدم جواز ترک نماز، حتى در سخت ترین شرایط (فان خفتم فرجالا او رکباناً)
۳ - سقوط برخى از شرایط نماز در هنگام ترس (فان خفتم فرجالا او رکباناً)
۴ - لزوم انجام نماز به حالت عادى با تمام شرایط، پس از بازگشت امنیّت و آرامش (فاذا امنتم فاذکروا اللّه کما علّمکم ما لم تکونوا تعلمون)
۵ - نماز، ذکر خداست. (فاذا امنتم فاذکروا اللّه) مراد از «ذکر» در جمله «فاذکروا اللّه» نماز است.
۶ - نماز، تکلیفى است که از سوى خداوند آموخته شده و باید بر طبق این آموخته انجام شود. (فاذکروا اللّه کما علّمکم)
۷ - باید آن گونه به یاد خدا بود که او به انسان آموخته است. (فاذکروا اللّه کما علّمکم)
۸ - عجز انسان از فراگیرى احکام الهى بدون تعلیم خداوند (کما علّمکم ما لم تکونوا تعلمون)
۹ - حرکت نداشتن به هنگام اقامه نماز، از شرایط آن (فان خفتم فرجالا او رکباناً) جواز نماز در حال حرکت به هنگام ترس، حکایت از مشروط بودن آن به حرکت نداشتن در مواقع عادى است.
موضوعات مرتبط
- احکام: ۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۹ احکام ثانوى ۱
- اضطرار: اضطرار و رفع تکلیف ۳
- انسان: ضعف انسان ۸
- ذکر: آداب ذکر ۷ ; ذکر خدا ۷ ; موارد ذکر ۵
- نماز: احکام نماز ۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۹ ; اهمیّت نماز ۱، ۲، ۵ ; توقیفیّت نماز ۶ ; شرایط نماز ۹ ; نماز خوف ۱، ۳