۱۶٬۹۹۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==مراد از ماه هاى دوازده گانه، در آیه: «إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً...»== | ==مراد از ماه هاى دوازده گانه، در آیه: «إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً...»== | ||
از سوى ديگر، اين حساب تنها در كره ما معتبر است و اما ساير كواكب و كرات | از سوى ديگر، اين حساب تنها در كره ما معتبر است و اما ساير كواكب و كرات آسمانى، هر كدام حساب جداگانه اى دارند. مثلا سال در هر يك از كرات و سيارات منظومه شمسى، عبارت است از مدت زمانى كه در آن زمان، فلان سياره، يك بار به دور خورشيد بچرخد. اين حساب سال شمسى آن سياره است، و اگر سياره اى باشد كه داراى قمر و يا اقمارى بوده باشد، البته ماه قمرى اش، ماه ديگرى است كه در علم هيئت به طور مفصّل بيان شده. | ||
پس | پس اين كه فرمود: «إنَّ عِدَّةَ الشُّهُور عِندَ الله اثنَا عَشَرَ شَهراً...»، ناظر است به ماه هاى قمرى، كه گفتيم داراى منشأى است حسى، و آن تحولاتى است كه كره ماه به خود گرفته و در نتيجه، خود را به اهل زمين به اشكال مختلفى نشان مى دهد. | ||
و دليل | و دليل اين كه گفتيم منظور از آن، ماه هاى قمرى است، اين است كه: | ||
اولاً بعد از آن فرموده: «مِنهَا أربَعَةٌ حُرُمٌ»، و اين معنا، ضرورى و مورد اتفاق است كه اسلام از ماه هاى دوازده گانه، چهار ماه قمرى، يعنى «ذى القعده»، «ذى الحجّه»، «محرّم» و «رجب» را، حرام دانسته، نه چهار ماه شمسى را. | |||
و | و ثانيا فرموده: «عِندَ الله»، و نيز فرموده: «فِى كِتَابِ اللهِ يَومَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الأرض». چون همه اين قيدها، دليل است بر اين كه عدد نامبرده در آيه، عددى است كه هيچ تغيير و اختلافى در آن راه ندارد. چون نزد خدا و در كتاب خدا، «دوازده» است. | ||
پس | و در سوره «يس» فرموده: «آفتاب را چنين قرار داد كه در مدار معينى حركت كند، و ماه را چنين مقدر فرمود كه چون بند هلالى شكل خوشه خرما، منزل هایى را طى نموده، دوباره از سر گيرد. نه آفتاب به ماه برخورد، و نه شب از روز جلو افتد، بلكه هر يك از آن اجرام، در مدارى معين شناورى كنند». | ||
پس دوازده گانه بودن ماه، حكمى است نوشته در كتاب تكوين، و هيچ كس نمى تواند حكم خداى تعالى را، پس و پيش كند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۵۸ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۵۸ </center> | ||
و | و پُر واضح است كه ماه هاى شمسى از قراردادهاى بشرى است، گرچه فصول چهارگانه و سال شمسى اين طور نبوده و صرف اصطلاح بشرى نيست، وليكن ماه هاى آن، صرف اصطلاح است، به خلاف ماه هاى قمرى، كه يك واقعيت تكوينى است، و به همين جهت، آن دوازده ماهى كه داراى اصل ثابتى باشد، همان دوازده ماه قمرى است، نه شمسى. | ||
بنابر اين بيان، معناى آيه چنين مى شود: | |||
و از | «شمارۀ ماه هاى سال، دوازده ماه است كه سال از آن تركيب مى يابد و اين شماره اى است در علم خداى سبحان، و شماره ای است كه كتاب تكوين و نظام آفرينش، از آن روزى كه آسمان ها و زمين خلق شده و اجرام فلكى به راه افتاده و پاره اى از آن ها به دور كره زمين به گردش در آمدند، آن را تثبيت نمود»، و به همين جهت بايد گفت: ماه هاى قمرى و دوازده گانه بودن آن ها، اصل ثابتى از عالم خلقت دارد. | ||
و از اين جا به خوبى روشن مى گردد اين كه بعضى از مفسران گفته اند: منظور از «كتاب الله» در آيه مورد بحث، قرآن و يا كتاب ديگرى از مقوله دفتر و كاغذ است كه اسامى ماه ها در آن نوشته شده»، تا چه اندازه فاسد است. | |||
<span id='link198'><span> | <span id='link198'><span> | ||
==حكم حرمت قتال در ماه هاى حرام چهارگانه == | ==حكم حرمت قتال در ماه هاى حرام چهارگانه == | ||
«'''مِنهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِك الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسكمْ'''»: | «'''مِنهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِك الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلا تَظلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسكمْ'''»: |
ویرایش