گمنام

تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۳۰: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
__TOC__
__TOC__


«'''إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً فى كتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السمَاوَاتِ وَ الاَرْض'''»:
«'''إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً فى كتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْض'''»:


كلمه «شهر» مانند كلمه «سنه» و «اسبوع» از لغاتى است كه عموم مردم از قديمى ترين اعصار آنها را مى شناخته اند. و چنين بنظر مى رسد كه بعضى از اين اسامى باعث پيدايش بعضى ديگر شده و در تنبه مردم به آن بعضى ديگر اثر داشته ؛ چون بطور مسلم اولين تنبهى كه انسان پيدا كرده تنبه به تفاوت فصول چهارگانه سال بوده ، بعدا متوجه شده كه دوباره همين چهار فصل تكرار شده. (از اين رو ناگزير شده كه هر دورى از اين چهار فصل را به يك اسم بنامد كه در عربى «سنه» و در فارسى «سال» و در زبانهاى ديگر به كلمات ديگرى ناميده شده است).  
كلمه «شهر»، مانند كلمه «سَنَه» و «اسبوع»، از لغاتى است كه عموم مردم از قديمى ترين اعصار، آن ها را مى شناخته اند. و چنين به نظر مى رسد كه بعضى از اين اسامى، باعث پيدايش بعضى ديگر شده و در آگاهی مردم به آن بعضى ديگر اثر داشته. چون به طور مسلّم، اولين آگاهی كه انسان پيدا كرده، آگاهی به تفاوت فصول چهارگانه سال بوده، بعدا متوجه شده كه دوباره همين چهار فصل تكرار شده.  


آنگاه متوجه شده كه هر يك از اين فصول تقسيماتى دارند كه كوتاه تر از خود فصل است ، و اين تقسيمات را از اختلاف اشكال ماه فهميده و ديده اند كه در هر فصلى سه نوبت قرص ماه بصورت هلال درمى آيد، و طول هر نوبت قريب به سى روز است ، در نتيجه سال را كه از يك نظر به چهار فصل تقسيم شده بود از اين نظر به دوازده ماه تقسيم نموده و براى هر ماه نامى تعيين نمودند.
(از اين رو ناگزير شده كه هر دورى از اين چهار فصل را، به يك اسم بنامد، كه در عربى «سَنَه»، و در فارسى «سال»، و در زبان هاى ديگر، به كلمات ديگرى ناميده شده است).  


و ليكن بايد دانست چهار فصلى كه محسوس انسان است همان سال شمسى است كه از سيصد و شصت و پنج روز و چند ساعت مركب شده ، و اين سال با سال قمرى كه دوازده ماه قمرى و قريب به سيصد و پنجاه و چهار روز است منطبق نمى شود مگر با رعايت حساب كبيسه ، و با آنكه حساب سال شمسى دقيق تر است مع ذلك مردم ، سال قمرى را (بخاطر اينكه محسوس تر است و خرد و كلان ، عالم و جاهل و شهرى و دهاتى مى توانند با نگاه به ماه استفاده خود را نموده و زمان را تعيين نمايد) پيروى مى كنند.
آنگاه متوجه شده كه هر يك از اين فصول تقسيماتى دارند كه كوتاه تر از خود فصل است، و اين تقسيمات را از اختلاف اشكال ماه فهميده، و ديده اند كه در هر فصلى، سه نوبت ،قرص ماه به صورت هلال در مى آيد، و طول هر نوبت، قريب به سى روز است. در نتيجه، سال را كه از يك نظر به چهار فصل تقسيم شده بود، از اين نظر به دوازده ماه تقسيم نموده، و براى هر ماه، نامى تعيين نمودند.


همچنانكه در تقسيم ماه به چهار هفته با اينكه با حساب دقيق درست درنمى آيد دچار اين سهل انگارى شده اند، و نسلهاى بعدى هم با اينكه در حساب سال و ماه تجديد نظر نموده و آن دو را رصدبندى كرده و در نتيجه ماههاى قمرى را به ماههاى شمسى مبدل نموده مع ذلك حساب هفته را به اعتبار خود باقى گذارده و هيچ گونه تغييرى در آن نداده اند.
وليكن بايد دانست چهار فصلى كه محسوس انسان است، همان سال شمسى است كه از سيصد و شصت و پنج روز و چند ساعت مركب شده، و اين سال، با سال قمرى، كه دوازده ماه قمرى و قريب به سيصد و پنجاه و چهار روز است، منطبق نمى شود، مگر با رعايت حساب كبيسه، و با آن كه حساب سال شمسى، دقيق تر است، با این حال مردم، سال قمرى را (به خاطر اين كه محسوس تر است و خُرد و كلان، عالم و جاهل، و شهرى و دهاتى مى توانند با نگاه به ماه استفاده خود را نموده و زمان را تعيين نمايد)، پيروى مى كنند.
 
همچنان كه در تقسيم ماه به چهار هفته، با اين كه با حساب دقيق درست در نمى آيد، دچار اين سهل انگارى شده اند، و نسل هاى بعدى هم، با اين كه در حساب سال و ماه تجديد نظر نموده و آن دو را رصدبندى كرده و در نتيجه ماه هاى قمرى را، به ماه هاى شمسى مبدّل نموده، با این حال، حساب هفته را به اعتبار خود باقى گذارده و هيچ گونه تغييرى در آن نداده اند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۵۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۳۵۷ </center>
البته ، همه اينها كه گفته شد مربوط است به ساكنين قسمت عمده مسكونى كره زمين كه عبارتست از كشورها و شهرهاى است وائى و معتدله شمالى و جنوبى و كشورهائى كه عرض آنها از خط استواء بيش ‍ از شصت و هفت درجه نيست، و اما نقاطى كه عرضشان از خط استواء بيش از اين است ، حساب سال و ماه آنها حساب ديگرى است، و هر چه به قطب نزديك تر شود حساب ديگرى پيدا مى كند، تا آنجا كه در دو نقطه قطب شمالى و جنوبى، سال عبارت مى شود از يك روز (بطول شش ماه ) و يك شب (بطول شش ماه).
البته همه اين ها كه گفته شد، مربوط است به ساكنان قسمت عمده مسكونى كرۀ زمين، كه عبارت است از: كشورها و شهرهاى است وائى و معتدله شمالى و جنوبى و كشورهایى كه عرض آن ها از خط استواء، بيش ‍ از شصت و هفت درجه نيست، و اما نقاطى كه عرضشان از خط استواء بيش از اين است، حساب سال و ماه آن ها، حساب ديگرى است، و هرچه به قطب نزديك تر شود، حساب ديگرى پيدا مى كند. تا آن جا كه در دو نقطه قطب شمالى و جنوبى، سال عبارت مى شود از: يك روز (به طول شش ماه)، و يك شب (به طول شش ماه).


و به همين جهت ساكنين قسمت عمده زمين وقتى مجبور مى شوند كه با ساكنان دو قطب كه البته خيلى هم اندكند، ارتباط پيدا كنند ناگزير مى شوند به همين حساب ، سال و ماه و هفته و روز خودشان را در آنجا به كار برند (مثلا هر بيست و چهار ساعت را يك شبانه روز حساب كنند)، بنابراين مى توان گفت حساب سال، ماه و هفته حسابى است كه در تمامى مكان كره زمين بكار مى رود.
و به همين جهت، ساكنان قسمت عمده زمين، وقتى مجبور مى شوند كه با ساكنان دو قطب، كه البته خيلى هم اندك اند، ارتباط پيدا كنند، ناگزير مى شوند به همين حساب، سال و ماه و هفته و روز خودشان را در آن جا به كار برند. (مثلا هر بيست و چهار ساعت را يك شبانه روز حساب كنند). بنابراين، مى توان گفت حساب سال، ماه و هفته حسابى است كه در تمامى مكان كره زمين به كار مى رود.


==مراد از ماه هاى دوازده گانه، در آیه: «إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً...»==
==مراد از ماه هاى دوازده گانه، در آیه: «إِنَّ عِدَّةَ الشهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشرَ شهْراً...»==
۱۶٬۹۹۹

ویرایش