گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
<span id='link260'><span>
<span id='link260'><span>


==توضيحى در مورد نسبى بودن ايمان و شرك، و امكان اجتماع بعض مراتب آن دو با هم ==
==توضيحى در باره نسبى بودن ايمان و شرك ==
و اگر بپرسى چگونه ممكن است آدمى در آن واحد، هم متلبس به ايمان باشد و هم به شرك ، با اينكه ايمان و شرك دو معناى مقابل همند كه در محل واحد جمع نمى شوند؟  
و اگر بپرسى: چگونه ممكن است آدمى در آن واحد، هم متلبس به ايمان باشد و هم به شرك ، با اينكه ايمان و شرك دو معناى مقابل همند كه در محل واحد جمع نمى شوند؟  


جواب مى گوييم : اين اجتماع ، نظير اجتماع اعتقادات متناقض و اخلاقيات متضاد است ، و از اين نظر ممكن است كه اينگونه امور از معانى اى باشند كه فى نفسه قابل شدت و ضعفند، و مانند دورى و نزديكى ، به اضافه و نسبت مختلف مى شوند، مثلا «'''قرب '''» و «'''بعد'''» اگر مطلق و بدون اضافه لحاظ شود هرگز در محل واحد جمع نمى شوند، ولى اگر نسبى و اضافى لحاظ شوند، ممكن است در محل واحد جمع شوند، و با هم مطابقت داشته باشند، مثلا درباره مكه ، هم دورى صادق است و هم نزديكى ، دورى از شام ، و نزديكى به مدينه ، همچنين اگر مكه با مدينه مقايسه شود از شام دور هست ، ولى اگر با بغداد مقايسه شود به شام نزديك خواهد بود.
جواب مى گوييم: اين اجتماع ، نظير اجتماع اعتقادات متناقض و اخلاقيات متضاد است ، و از اين نظر ممكن است كه اينگونه امور از معانى اى باشند كه فى نفسه قابل شدت و ضعفند، و مانند دورى و نزديكى ، به اضافه و نسبت مختلف مى شوند، مثلا «'''قرب '''» و «'''بعد'''» اگر مطلق و بدون اضافه لحاظ شود هرگز در محل واحد جمع نمى شوند، ولى اگر نسبى و اضافى لحاظ شوند، ممكن است در محل واحد جمع شوند، و با هم مطابقت داشته باشند، مثلا درباره مكه ، هم دورى صادق است و هم نزديكى ، دورى از شام ، و نزديكى به مدينه ، همچنين اگر مكه با مدينه مقايسه شود از شام دور هست ، ولى اگر با بغداد مقايسه شود به شام نزديك خواهد بود.


ايمان به خدا و شرك به او هم - كه حقيقتشان عبارتست از تعلق و بستگى قلب به خضوع و در برابر خدا يعنى ذات واجب الوجود و بستگى آن بغير او از چيرهايى كه مالك خود و چيز ديگرى نيستند مگر به اذن خدا، - دو مطلب اضافى هستند كه به اختلاف نسبت و اضافه ، مختلف مى شوند.
ايمان به خدا و شرك به او هم - كه حقيقتشان عبارتست از تعلق و بستگى قلب به خضوع و در برابر خدا يعنى ذات واجب الوجود و بستگى آن بغير او از چيرهايى كه مالك خود و چيز ديگرى نيستند مگر به اذن خدا، - دو مطلب اضافى هستند كه به اختلاف نسبت و اضافه ، مختلف مى شوند.
۱۶٬۹۰۷

ویرایش