النحل ٢٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link226 | آيات ۲۲ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link226 | آيات ۲۲ - ۴۰ سوره نحل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link227 | اعتقاد به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۵#link227 | اعتقاد به معاد، لازمۀ توحيد كامل است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link228 | بيان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link228 | بيان اين كه گمراه كنندگان، همانند بار گناهان ناشى از اضلال شان را بر دوش مى كشند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link229 | چگونگى تعدد | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link229 | چگونگى تعدد «وزر» و «عذاب»، در ازای عمل واحد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link230 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link230 | برداشت هاى نادرست از آيه «لِيَحمِلُوا أوزَارَهُم كَامِلَةً يَومَ القِيَامَة»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link231 | مقصود از كسانى كه علم داده شده | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link231 | مقصود از كسانى كه علم داده شده اند، در آيه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link233 | مقصود از طيب بودن «متقين»، در حال توفّى و مرگ]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link233 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link234 | توجیه تعلق مشيت خداوند، به امر عدمى، در آيه شریفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۶#link234 | تعلق مشيت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link235 | تقرير و تبيين استدلال مشركان، براى بت پرستى خود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link235 | تقرير و تبيين استدلال | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link236 | پاسخ به دليل مشركان: تنها وظيفه پيامبران، «بلاغ مُبين» است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link236 | پاسخ به دليل | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link237 | تقسيم امت ها، به دو طایفه هدايت يافته و گمراه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link237 | تقسيم امت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link239 | توضيح اين كه «ضلالت»، امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link240 | تسليت و دلدارى به رسول خدا «ص»: نسبت به هدايت مشركان، حريص مباش]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link239 | توضيح | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link241 | تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه، در جهت اثبات مذهب خود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link240 | تسليت و دلدارى رسول خدا | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link242 | مشرکان در قيامت، اصلا ياور و ناصری ندارند]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link241 | تفسير آيه توسط جبريون و | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link243 | رفع اختلاف در باره دین حق، يكى از معرّفات روز قيامت است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۷#link242 | در | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link244 | اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى، به: «قول»، «كلمه»، «امر»، «اراده» و «قضاى خدا»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link243 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link245 | بحث روايتى: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link244 | اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۸#link245 | بحث روايتى (رواياتى در | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۸ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۲۸
کپی متن آیه |
---|
لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ کَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاءَ مَا يَزِرُونَ |
ترجمه
النحل ٢٤ | آیه ٢٥ | النحل ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِیَحْمِلُوا»: چنین میگویند تا این که بردارند. باید که بر دارند. حرف (لِ) لام عاقبت است (نگا: قصص / و یا این که لام امر (نگا: قرطبی). «أَوْزَار»: جمع وِزْر، بارهای سنگین. مراد گناهان سنگین و سزاهای کمرشکن است (نگا: انعام / ، نحل / ). «مِنْ أَوْزَار»: حرف (مِنْ) تبعیضیّه است، یعنی برخی از گناهان، و یا این که زائد است، یعنی برابر گناهان. «بِغَیْرِ عِلْمٍ»: بدون علم و آگهی و دلیل و برهان. یعنی سران قوم ناآگاهانه و جاهلانه زیردستان را گمراه کردهاند، یا این که زیردستان بدون حجّت و برهان به دنبال سران قوم راه افتادهاند. یعنی حال فاعل یا حال مفعول است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَا فِي کُلِ... (۰) قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ... (۲) وَ لَيَحْمِلُنَ أَثْقَالَهُمْ وَ... (۳) مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي... (۵) وَ لَيَحْمِلُنَ أَثْقَالَهُمْ وَ... (۳)
تفسیر
- آيات ۲۲ - ۴۰ سوره نحل
- اعتقاد به معاد، لازمۀ توحيد كامل است
- بيان اين كه گمراه كنندگان، همانند بار گناهان ناشى از اضلال شان را بر دوش مى كشند
- چگونگى تعدد «وزر» و «عذاب»، در ازای عمل واحد
- برداشت هاى نادرست از آيه «لِيَحمِلُوا أوزَارَهُم كَامِلَةً يَومَ القِيَامَة»
- مقصود از كسانى كه علم داده شده اند، در آيه شریفه
- مقصود از طيب بودن «متقين»، در حال توفّى و مرگ
- توجیه تعلق مشيت خداوند، به امر عدمى، در آيه شریفه
- تقرير و تبيين استدلال مشركان، براى بت پرستى خود
- پاسخ به دليل مشركان: تنها وظيفه پيامبران، «بلاغ مُبين» است
- تقسيم امت ها، به دو طایفه هدايت يافته و گمراه
- توضيح اين كه «ضلالت»، امر عدمى است و نمى توان گفت خدا آن را ايجاد كرده است
- تسليت و دلدارى به رسول خدا «ص»: نسبت به هدايت مشركان، حريص مباش
- تفسير آيه توسط جبريون و مفوضه، در جهت اثبات مذهب خود
- مشرکان در قيامت، اصلا ياور و ناصری ندارند
- رفع اختلاف در باره دین حق، يكى از معرّفات روز قيامت است
- اشاره به تعابير مختلف از ايجاد خداى تعالى، به: «قول»، «كلمه»، «امر»، «اراده» و «قضاى خدا»
- بحث روايتى: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ «25»
آنان بايد در روز قيامت، هم بار گناهان خود را به تمامى به دوش كشند و هم بخشى از بار گناهانِ كسانىكه بدون علم آنان را گمراه مىنمايند.
بدانيد كه چه بد بارى را برمىدارند.
نکته ها
اين آيه در مورد رهبران كفر است كه در دنيا با تبليغات دروغين خود سبب گمراهى مردم مىشوند، لذا در قيامت، هم گناه كفر خود را به دوش مىكشند و هم گناه كسانى را كه باعث انحراف آنها شدهاند. چنانكه در روايات مىخوانيم: هر كس راه كجى را ترسيم كند، در كيفر تمام منحرفان شريك است و هر كس راه خوبى را ترسيم كند، پاداش پويندگان آن راه را نيز به او مىدهند بدون آنكه از سهم او چيزى كم شود.
پیام ها
1- رهبران كفر و ضلالت از هيچ تخفيفى در كيفر برخوردار نيستند. «لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً»
جلد 4 - صفحه 509
2- كسىكه ديگران را به گناه دعوت كند، در كيفر آنان نيز شريك است. «مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ»
3- رهبران كفر، سهم گناه خود را بطور كامل، امّا سهم گناه پيروان را به مقدارى كه در آن نقش داشتهاند بر عهده دارند. كامِلَةً ... وَ مِنْ أَوْزارِ
4- ريشهى بسيارى از انحرافها، جهل است و دشمن از جهل مردم براى انحراف آنها استفاده مىكند. «يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ»
5- گناه، بار است و چه بد بارى. «ساءَ ما يَزِرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ «25»
لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ: عاقبت امر ايشان چون اين كار را كردند، اين شد كه بار برداشتند و زرهاى كفر خود را بتمامى و كمال در روز رستخيز. وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ: و برداشتند بعضى گناهان آنانكه گمراه مىنمودند ايشان را از راه مستقيم و طريق حق. بِغَيْرِ عِلْمٍ: در حالتى كه نمىدانستند تابعان كه متبوعان ايشان گمراهند. مراد آنست كه اين كفار هم عقوبت كفر خود را خواهند كشيد بتمام، و هم حصه تسبب و گمراه كردن ديگران.
تنبيه: آيه عام است نسبت به تمام گمراه كنندگان، لذا فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم «1»:
من سنّ سنّة سيّئة فله وزرها و وزر من عمل بها الى يوم القيمة من غير ان ينقص من وزره شىء.
هر كه روش بدى را وضع كند، وزر و وبال او و هر كه به آن عمل كند تا روز قيامت بر آن بانى باشد بدون اينكه از عقوبت او چيزى كم شود.
ايضا در مجمع «2»- قال ايّما داع دعا الى الهدى فاتبع فله مثل اجورهم
«1» صحيح مسلم، كتاب العلم، باب «من سنّ سنّة حسنة»، حديث اوّل (با اندكى تفاوت)- بحار الانوار، جلد 71، باب 72، حديث 5 و 6.
«2» مجمع البيان جلد 3، صفحه 356.
جلد 7 - صفحه 187
من غير ان ينقص من اجورهم شيئا و ايما داع دعا الى ضلالة فاتّبع عليه فانّ عليه مثل اوزار من اتّبعه من غير ان ينقص من اوزارهم شيئا.
فرمود پيغمبر مكرم: هر داعى كه بخواند به هدايتى، پس پيروى كنند، براى او است مثل اجر آنها بدون نقصان چيزى از اجر آنها؛ و هر داعى كه بخواند و دعوت كند به گمراهى، پس پيروى نمايند، بر او است مثل عقوبت آنان بدون كمى چيزى از عقوبت ايشان.
نكته: فايده قيد بغير علم دلالت است بر آن كه نادانى پيروان و ندانستن آنان، گمراهى متبوعان را عذر نمىشود در رفع عذاب، زيرا بر اتباع و تابعين واجب است تفحص و بحث كنند تا تميز دهند محق را از مبطل، و به صرف دعوتى، پيروى ننمايند.
أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ: آگاه باشيد كه بد بارى است آنچه برداشتند و مىكشند از عقوبت گمراهى خود و گمراه كردن ديگران.
على بن ابراهيم قمى «1» قدس اللّه سره در اين آيه فرمايد: آنان كه غصب كردند حق امير المؤمنين عليه السّلام را، حمل كنند گناهان خود را و گناهان هر كه اقتدا به آنها نموده.
و از فرمايش حضرت صادق عليه السّلام است كه «2»: قسم به خدا نريزد شاخى از خون، و نه زدن عصائى به عصائى، و نه غصب فرج حرامى، و نه گرفتن مال حرامى، مگر وزر آنها در اعناق آن دو نفر باشد، بدون نقصانى از اوزار عاملين چيزى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّكُمْ قالُوا أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «24» لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ «25» قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيانَهُمْ مِنَ الْقَواعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ أَتاهُمُ الْعَذابُ مِنْ حَيْثُ لا يَشْعُرُونَ «26» ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُخْزِيهِمْ وَ يَقُولُ أَيْنَ شُرَكائِيَ الَّذِينَ كُنْتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَ السُّوءَ عَلَى الْكافِرِينَ «27» الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ ما كُنَّا نَعْمَلُ مِنْ سُوءٍ بَلى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ «28»
فَادْخُلُوا أَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ «29»
ترجمه
و چون گفته شود بآنها چه چيز نازل كرد پروردگار شما گويند افسانههاى پيشينيان
تا بردارند بارهاى گناهشان را بتمامى روز قيامت و پارهاى از گناهان آنانكه گمراه ميكنند آنها را از بىدانشى آگاه باشيد بد است آنچه بدوش بر ميدارند
بتحقيق مكر كردند آنانكه بودند پيش از آنها پس آمد فرمان خدا بناى آنها را از پايهها پس فرود آمد بر آنها سقف از بالاسرشان و آمد آنها را عذاب از آنجا كه نميدانستند
پس روز قيامت خوار ميكند آنها را و ميگويد كجايند انبازان من كه بوديد ستيزه ميكرديد در آنها گويند آنانكه داده شدند دانش را همانا خوارى امروز و بدى براى كافران است
آنانكه قبض روح ميكنند آنها را ملائكه با آنكه ستم كارانند بخودهاشان پس آورند پيش تسليم را كه نبوديم ما آنكه بجا آوريم هيچ بدى را آرى همانا خدا دانا است بآنچه بوديد كه بجا مىآورديد
پس در آئيد از درهاى جهنّم جاودانيان در آن پس هر آينه بد است آرامگاه تكبّر كنندگان..
جلد 3 صفحه 280
تفسير
- وقتى مردمان منصف آيات قرآن را از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مسلمانان ميشنيدند و تعجّب ميكردند از طرز و اسلوب و فصاحت و بلاغت آن و بكفّار قريش ميگفتند اين چه كلامى است كه پروردگار شما نازل فرموده و از عهده بشر آوردن مانند آن خارج است آنها در جواب از روى تكبّر و عناد ميگفتند سخنان پريشان و افسانههاى پيشينيان مانند اسكندر نامه و رستم نامه است و اين سخن براى آنها نتيجهاى نداشت جز آنكه علاوه بر بار گناهان خودشان كه بايد بدوش بكشند بدون نقص در روز قيامت قسمتى از گناهان كسانى را هم كه براى نادانيشان باين سخن آنها گمراه شدند بايد بدوش بكشند چون عقلا و شرعا كسانيكه سبب معصيت و گمراهى ديگران شوند با آنها در گناه شريكند به اين معنى كه بمقدار گناه عملى كه از معصيت كار صادر شده در نامه عمل كسانيكه سبب معصيت شدهاند ثبت خواهد شد بدون آنكه از گناه صاحب معصيت كم شود و همچنين است حال كسانيكه موجب شدند كه عمل خيرى از كسانى صادر شود آنها هم شريكند با اينها بدون آنكه چيزى از ثواب آن عمل خير براى عاملش كم شود و به اين معنى رواياتى در مجمع و غيره از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده است و اين در صورتى است كه گمراه شدگان تقصير نموده باشند در طلب علم و بدون دقت و نظر و تحقيق قول گمراه كنندگان را قبول كرده باشند به بىدانشى و الا معذورند ولى كسانيكه جد و جهد نمايند در طلب حقّ خداوند راه هدايت را بآنها ارائه خواهد داد پس اگر بضلالت باقى بمانند معلوم است كه در طلب كوتاهى نمودهاند اين حال گناهانى است كه از گمراه شدگان باغواء گمراه كنندگان سر ميزند و اما گناهانى كه از آنها بدون اين سبب سر ميزند مربوط باينها نيست بلكه مخصوص بخودشان است و بلحاظ اين نكته كلمه من تبعيضيه ذكر شده است و البته گناهى را كه سايرين لذتش را بردهاند شخص بدوش بكشد بد بارى است كه بدوش كشيده و در بعضى روايات حاملان بار گناه بكسانيكه غصب خلافت امير المؤمنين عليه السّلام را نمودند و گمراه شدگان باتباع آنها تفسير شده است و هر خون ناحقّ و فتنه و فساد و غضب فرج و مالى كه محقّق شود گناهش را براى آن دو نفر اثبات فرمودهاند بدون آنكه از گناه اهل عالم چيزى كم شود و كسانيكه با خدا و پيغمبرانش مكر و حيله نمودند
جلد 3 صفحه 281
از اقوام سابقه خداوند همان نقشهاى را كه كشيده بودند بخدعه در مقابل دعوت انبياء مانند بنائى كه از پى و بن كنده شود بر سر آنها خراب فرمود و در نتيجه همان نقشه كشى و مكر و خدعه ذليل و خوار و هلاك شدند كه بهيچ وجه احتمال نميدادند و تصوّر نميكردند كه از اين راه معذّب شوند علاوه بر اين روز قيامت خوار و ذليل و رسوا فرمايد خداوند آنها را و ميفرمايد كجايند بتهائيكه شريك من قرار داده بوديد و با اهل ايمان و پيغمبران من بر سر آنها مخالفت و منازعت و مخاصمت مينموديد و انبياء و ائمه و علماء كه داعيان بتوحيد بودند براى شماتت و مزيد اهانت آنها ميگويند امروز روز رسوائى و ذلت و خوارى و عذاب اين كافران است كه بحال كفر و ظلم بنفس از دنيا رفتند و ملائكه عذاب از اعوان ملك الموت آنها را قبض روح نمودند به اين كه خودشان را بدست خودشان مستحق عذاب دائم نموده بودند پس آنها از در تسليم و انقياد بيرون آيند و از نهايت وحشت منكر شوند اعمال بد خودشان را ولى ديگر فائده ندارد جواب از طرف داعيان بتوحيد ميرسد بآنها بلى دروغ ميگوئيد خدا ميداند كه چه كارهاى بدى ميكرديد از بت پرستى و تكذيب انبياء و ائمه هدى و بمجازات خواهيد رسيد پس وارد شويد هر دستهاى از درى از درهاى جهنّم كه مخصوص بآن دسته است براى اقامت دائمى و بد است آرامگاه كسانيكه تكبّر نمودند از قبول اوامر انبياء و ائمه و علماء كه داعيان الى اللّه بودند در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود هر كس براى خود برترى بر ديگرى بيند او از متكبّران است شخصى عرض كرد كسى ديگرى را مشغول بگناهى بيند و خود را برتر از او داند براى آنكه از آن گناه محفوظ مانده فرمود هيهات هيهات شايد خداوند آن گناهكار را آمرزيد و او تكليفش معلوم نشد و موقوف بحساب گرديد چنانچه سحره در قصّه حضرت موسى فورا آمرزيده شدند و ساير اهل ايمان تعيين تكليفشان موقوف بحساب بود.
جلد 3 صفحه 282
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لِيَحمِلُوا أَوزارَهُم كامِلَةً يَومَ القِيامَةِ وَ مِن أَوزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيرِ عِلمٍ أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ «25»
براي اينكه حمل كنند بارهاي سنگين خود بالتمام روز قيامت و نيز حمل ميكنند از بارهاي سنگين كساني که آنها را گمراه كردند بدون علم آگاه باشند بد است آنچه بر خود بار ميكنند (ليحملوا) متعلق است بآيه قبل که در جواب ساير مشركين گفتند (اساطير الاولين) (اوزارهم) وزر بار سنگين است و در آيات شريفه اطلاق بر معاصي و اخلاق رذيله و عقائد فاسده ميشود که عقوبت و عذاب هر يك طاقت فرسا و قدرت بر تحمل ندارد، و وزير را وزير گفتند براي اينست که يك قسمت مشاق مملكت که در عهده سلطان است تحمل ميكند و اعانت مينمايد، و او زار مشركين بسيار است از كفر و شرك و ظلم و تعدي و اعمال سيئه و اخلاق فاسده که مورث أشد عذابها در قيامت و بليات در دنيا ميشود تمام اينها را بر خود حمل كردند که مفاد كلمه (كامله) است بنحوي که از كوچكترين آنها خلاصي و نجات ندارند (يَومَ القِيامَةِ) اينکه جمله دلالت ندارد بر اينكه در غير يوم القيامة عقوبت و عذابي نداشته باشند، بلكه در دنيا ببليات مبتلا ميشوند و در عالم برزخ هم معذب هستند بلي عقوبت كامل و عذاب دائم فرداي قيامت است وَ مِن أَوزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم البته عقوبت كساني که اينها اضلال كردند بدون اينكه خردلي از عذاب ضالين كم شود مطابقش بر اضلال كننده هست
(من سن سنة حسنة کان له اجرها و اجر من عمل بها الي يوم القيمة و من سن سنة سيئة کان له وزرها و وزر من عمل بها الي يوم القيامة)
في الحديث.
(تنبيه) كساني که غصب خلافت كردند علاوه از عقوبات خود عقوبات بني اميه و بني العباس و تمام اهل تسنن و تمام ظلمها که در اسلام شده و خونهايي که بناحق ريخته ميشود و معاصي که از فساق و فجار سرميزند، بلكه عقوبت كفار از يهود
جلد 12 - صفحه 108
و نصاري و غيرهم را دارند، زيرا اگر حق بذي الحق داده شده بود همان انتظاري که داريم پس از ظهور حضرت بقية اللّه که زمين پر از عدل و داد شود ائمه اطهار انجام داده بودند (بِغَيرِ عِلمٍ) از روي جهالت و حماقت و عناد و عصبيت (أَلا ساءَ ما يَزِرُونَ) بدي اينکه حمل اوزار واضح و روشن است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 25)- این آیه نتیجه اعمال این کوردلان را چنین بیان میکند: «اینها باید
ج2، ص562
روز رستاخیز هم بار گناهان خود را بطور کامل بر دوش بکشند و هم سهمی از گناهان کسانی را که بخاطر جهل گمراه کردهاند»! (لِیَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ کامِلَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِینَ یُضِلُّونَهُمْ بِغَیْرِ عِلْمٍ).
«بدانید آنها بدترین و زر و مسؤولیت را بر دوش میکشند» (أَلا ساءَ ما یَزِرُونَ).
چرا که گاهی گفتار آنها سبب گمراهی هزاران نفر میشود، چقدر دشوار است که انسان هم بار گناهان خود را بر دوش کشد و هم سهمی از گناهان هزاران نفر دیگر را، و هرگاه سخنان گمراه کننده آنها باقی بماند و سر چشمه گمراهی نسلها شود بار آنها نیز بر دوششان سنگینی میکند!
نکات آیه
۱- تکذیب کنندگان حقانیت قرآن، سرانجام تمامى گناهان عمل خویش را در قیامت بر دوش خواهند کشید. (و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة) لام «لیحملوا» لام عاقبت است و «أوزار» (جمع وزر) به معناى ثقل و سنگینى و کنایه از گناه است.
۲- کیفر کسانى که قرآن را اسطوره مى خوانند، در قیامت بدون هیچ کاستى داده خواهد شد. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة)
۳- ساختگى دانستن قرآن، گناهى بس بزرگ و سنگین (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة)
۴- گناه، بارى سنگین بر دوش گناهکار (لیحملوا أوزارهم کاملة) تعبیر از گناه به «وزر» - که به معناى سنگین و ثقیل است - دلالت بر نکته یاد شده دارد.
۵- کسانى که با ساختگى دانستن قرآن، دیگران را به گمراهى کشیدند، بخشى از گناهان آنان را به عهده خواهند داشت. (و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة و من أوزار الذین یضلّونهم) برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که «من» براى تبعیض باشد.
۶- افترا زنندگان به قرآن، علاوه بر گناه خویش، عهده دار گناه گمراه شدگان به دست خود نیز خواهند بود. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة و من أوزار الذین یضلّونهم) برداشت فوق بر این احتمال است که «من» یا زاید و یا براى جنس باشد چنان که مفسّران احتمال داده اند.
۷- کسانى که قرآن را اسطوره مى خوانند، علاوه بر گناه افترا زدن به قرآن، برخى از گناه دیگران (گناه گمراهى آنان) را نیز بر دوش مى کشند. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة و من أوزار الذین یضلّونهم) این برداشت، مبتنى بر تبعیض بودن «من» در «من أوزار الذین» است.
۸- اسطوره قلمداد کردن قرآن، بازدارنده مردم از ایمان به آن است. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا ... و من أوزار الذین یضلّونهم)
۹- اعمال انسانها و پیامد آنها، کاملاً ثبت و ضبط مى شود. (لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیمة و من أوزار الذین یضلّونهم) اگرچه در این آیه سخن از گناه به میان آمده است و اینکه گناه کاران گناه خودشان را بر دوش خواهند کشید، اما گناه خصوصیتى ندارد و نمونه است براى اینکه اثبات کند: همه اعمال ثبت مى شود.
۱۰- کسانى که قرآن را اسطوره مى خواندند، با استفاده از جهل مردم، آنان را به قرآن بدبین کرده و گمراهشان مى ساختند. (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا ... و من أوزار الذین یضلّونهم بغیر علم) این برداشت بر این اساس است که «بغیر علم» حال براى ضمیر مفعولى «یضلّونهم» باشد.
۱۱- جهل و نادانى، زمینه و بسترى مناسب براى سوء استفاده دیگران (یضلّونهم بغیر علم)
۱۲- ادعاى اسطوره اى بودن قرآن، جاهلانه و به دور از مبانى علمى است. (قالوا أسطیر الأولین ... یضلّونهم بغیر علم) برداشت فوق مبتنى بر این احتمال است که «بغیر» حال براى ضمیر فاعلى «یضلّون» باشد و از آن جایى که مایه اضلال، اسطوره خواندن قرآن بوده است، معلوم مى شود که آن ادعا عالمانه نبوده است.
۱۳- ارتکاب گناه کبیره هر چند جاهلانه، تقلیدى و تحت تأثیر تبلیغات باشد، کیفر دارد. (لیحملوا أوزارهم ... و من أوزار الذین یضلّونهم بغیر علم) این برداشت، مبتنى بر این اساس است که «من» براى تبعیض و «بغیر» حال براى ضمیر مفعولى باشد. بنابراین معناى عبارت چنین مى شود: آنان به دوش مى کشند گناهان خود و بخشى از گناه گمراه شدگان به دست خود را، هر چند اینها عالم نبوده اند.
۱۴- بار گناه اسطوره خواندن قرآن، بارى بس ناشایست و زشت (قالوا أسطیر الأولین ... ألا ساء ما یزرون)
۱۵- اسطوره تلقى کنندگان قرآن، به پیامد کلام گمراه گر خود توجه ندارند. (قالوا أسطیر الأولین ... و من أوزار الذین یضلّونهم بغیر علم)
۱۶- اسطوره تلقى کنندگان قرآن، نیازمند به هشدار الهى، به خاطر بى خبرى از پیامد گناه و کیفر عمل زشت خویش (قالوا أسطیر الأولین . لیحملوا أوزارهم ... ألا ساء ما یزرون)
روایات و احادیث
۱۷- «عن أبى جعفر(ع) فى قوله: «لیحملوا اوزارهم کاملة یوم القیامة» یعنى لیستکملوا الکفر یوم القیامة «و من اوزار الذین یضلّونهم بغیر علم» یعنى کفر الذین یتولّونهم;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده است که در باره قول خدا «لیحملوا أوزارهم کاملة یوم القیامة» فرمود: مقصود این است که کفر خود را در قیامت کامل کنند و درباره «و من اوزار الذین یضلّونهم بغیر علم» فرمود: مقصود این است که کفر پیروان خویش را [بر دوش بگیرند]...».
۱۸- «عن النبى(ص) قال: أیّما داع دعى إلى ضلالة فاتبع کان علیه مثل أوزار من اتبعه من غیر أن ینقص من أوزارهم شىء...;[۲] از پیغمبر(ص) روایت شده است که فرمود: هر دعوت کننده اى که مردم را به گمراهى بخواند و از او پیروى شود، همانند بار سنگین گناهان کسانى که او را پیروى کرده اند بر دوش دعوت کننده است; بى آنکه چیزى از گناهان پیروان او کاسته شود...».
موضوعات مرتبط
- اضلالگران: گناه اضلالگران ۱۸
- ایمان: موانع ایمان به قرآن ۸
- جهل: آثار جهل ۱۰، ۱۱، ۱۲
- خدا: انذارهاى خدا ۱۶
- سوءاستفاده: زمینه سوءاستفاده ۱۰، ۱۱
- عمل: آثار عمل ۹; ثبت عمل ۹
- قرآن: آثار افترا به قرآن ۸، ۱۵; اضلال مفتریان به قرآن ۱۰; انذار مفتریان به قرآن ۱۶; بی توجهى مفتریان به قرآن ۱۵; پوچى افترا به قرآن ۱۲; تهمت افسانه به قرآن ۲، ۳، ۵، ۷، ۸، ۱۲، ۱۴، ۱۵، ۱۶; عمل ناپسند مفتریان به قرآن ۱۶; فرجام مکذبان قرآن ۱; کیفر اخروى مفتریان به قرآن ۲; کیفر مفتریان به قرآن ۱۶; گناه افترا به قرآن ۳، ۱۴; گناه مفتریان به قرآن ۵، ۶، ۷; گناه مکذبان قرآن ۱; مکذبان قرآن در قیامت ۱; ناپسندى افترا به قرآن ۱۴
- قیامت: ویژگیهاى قیامت ۱۷
- کافران: کافران در قیامت ۱۷; گناه کافران پیرو ۱۷
- گمراهان: گناه گمراهان ۱۸
- گمراهى: زمینه گمراهى ۱۰
- گناه: تحمل گناه دیگران ۵، ۶، ۷، ۱۷، ۱۸; سنگینى گناه ۴
- گناهان کبیره ۳: کیفر گناهان کبیره۳ ۱۳
- گناهکاران: تقلید گناهکاران ۱۳; جهل گناهکاران ۱۳
- مردم: گناه اضلال مردم ۵، ۶، ۷
منابع