الحجر ٨٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link187 | آيات ۸۵ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link187 | آيات ۸۵ - ۹۹ سوره حجر]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link189 | ردّ استدلال هر يك از قائلان به جبر و تفويض، به آيه شریفه]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link189 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link190 | معناى «صفح»، و فرق آن با «عَفو»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link190 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link191 | مراد از «سَبعاً مِنَ المَثَانى» چیست؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link191 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link193 | بيان چهار دستور به رسول خدا «ص»، در آيه شريفه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link194 | مقصود از «مُقتَسِمِين»، در آیه شریفه چیست؟]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۱#link193 | بيان چهار دستور به رسول | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link196 | مراد از «يقين» در آيه: «وَ اعبُد رَبَّكَ حَتَّى يَأتِيَكَ اليَقِين»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link194 | مقصود از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link197 | بحث روایتی: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link196 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link197 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link200 | بحثى فلسفى در چگونگى تكليف و دوام آن]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۲_بخش۲۲#link200 | بحثى فلسفى در چگونگى تكليف و دوام آن]] | ||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۷ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۵۶
کپی متن آیه |
---|
إِنَ رَبَّکَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ |
ترجمه
الحجر ٨٥ | آیه ٨٦ | الحجر ٨٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْخَلاّق»: آفریدگار. یکی از صفات خدا است و مراد آفریننده کلّ اشیاء است که قادر بر آفریدن هر چیزی و از جمله پدیدآوردن روز رستاخیز است (نگا: یس / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
أَ وَ لَيْسَ الَّذِي خَلَقَ... (۲)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً... (۰) فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ... (۰)
تفسیر
- آيات ۸۵ - ۹۹ سوره حجر
- ردّ استدلال هر يك از قائلان به جبر و تفويض، به آيه شریفه
- معناى «صفح»، و فرق آن با «عَفو»
- مراد از «سَبعاً مِنَ المَثَانى» چیست؟
- بيان چهار دستور به رسول خدا «ص»، در آيه شريفه
- مقصود از «مُقتَسِمِين»، در آیه شریفه چیست؟
- مراد از «يقين» در آيه: «وَ اعبُد رَبَّكَ حَتَّى يَأتِيَكَ اليَقِين»
- بحث روایتی: (رواياتى در باره برخی از آیات گذشته)
- بحثى فلسفى در چگونگى تكليف و دوام آن
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسير نور(10جلدى) ج4 477 سوره الحجر، آيه 86 ..... ص : 477
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ «86»
همانا پروردگار تو، اوست آفريننده دانا.
نکته ها
«صفح» از «صفحه» به معنى صورت مىباشد. «فَاصْفَحِ الصَّفْحَ» يعنى روى بگردان ولى نه از روى قهر، بلكه از روى عفو و اغماض. همچنانكه امام رضا عليه السلام صفح جميل را به عفو بدون مؤاخذه تفسير نمودهاند. «1»
پیام ها
1- آفرينش، هدفدار است و هدفش حقّ است. ما خَلَقْنَا ... إِلَّا بِالْحَقِ
2- خلقت، هدفدار و مسيرش معاد است. «إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ»
3- اگر توان تنبيه كفّار را نداريد، نگران نباشيد، قيامتى در كار است. «إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ»
4- زير بناى مسائل اخلاقى وگذشت وعفو، بايد ايمان به مبدأ ومعاد و هدفگيرىهاى صحيح باشد. خَلَقْنَا ... بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ
5- اكنون كه قيامت حقّ است و به حساب همه رسيدگى مىشود، پس نگران حيلهها و عنادهاى كفّار مباش و آنان را عفو كن. «إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ»
6- كسى كه فرمان گذشت مىدهد، خدايى است كه مربّى وخلّاق وعليم است «إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ»
(او مىداند كه عفو وگذشت در روح فرد وجامعه و جذب و رشد مردم چه اثرى دارد، پس عمل به فرمان صَفح براى شما سنگين نباشد.)
«1». تفسير نمونه.
تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 478
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ (86)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ: بتحقيق پروردگار تو او است آفريننده خلائق، دانا به موافق و منافق و تمام حقائق، پس پوشيده نباشد بر ذات احديت آنچه جارى شود ميان تو و ايشان، پس ذات سبحانى سزاوار است تفويض به سوى او تا حكم فرمايد به حق. يا پروردگار تو آفريده است شما را و دانا به آنچه اصلح باشد براى شما، و بتحقيق مىداند كه الآن، «گذشت» اصلح است، تا امر به شمشير بيابد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ (85) إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ (86) وَ لَقَدْ آتَيْناكَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ (87)
ترجمه
ترجمه- و نيافريديم آسمانها و زمين و آنچه را ميان آندو است مگر بحقّ و همانا قيامت هر آينه آينده است پس در گذر در گذشتى خوب
همانا پروردگار تو او است آفريدگار دانا
و بتحقيق داديم تو را هفت آيه از آيات دوبار قرائت شده و قرآن بزرگ.
تفسير
- خداوند آسمانها و زمين را بحقّ و مقتضاى حكمت آفريد نه بباطل و عبث پس بايد از فساد و فتنه و شر محفوظ و مأمون باشد و لذا خداوند اهل باطل و فساد را در زمين باقى نميگذارد و هلاك ميفرمايد مانند اقوام مذكوره در آيات سابقه و آن وقت معيّن كه قيامت كبرى است بطور يقين خواهد آمد و در آنروز خداوند انتقام كامل از كفار و تكذيب كنندگان پيغمبران خواهد كشيد پس نبايد خاطر مبارك پيغمبر خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از سلوك كفّار آزرده و ملول باشد و از خطاء آنها بايد صرف نظر فرمايد و بحسن خلق خود با آنها رفتار فرمايد تا موقع انتقام از آنها در دنيا يا آخرت برسد و در عيون از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده كه صفح جميل عفو است بدون عتاب و بعضى اين آيه را منسوخ دانستهاند بآيه قتال و ظاهرا مراد همان است كه ذكر شد و منافات با قتال آنها در موقع مقتضى ندارد و پروردگار عالم كه آفريننده بندگان و عالم باحوال آنها است از هر كس صلاح آنها را بهتر ميداند و ميداند كه چه وقت و چه نوع بايد از كفار انتقام بكشد و آنها را عذاب فرمايد و بپاداش كردارشان برساند پس بايد بر او تو كل كرد و منتظر حكم و فرمان او بود و تعجيل در عقوبت ننمود و خدا منّت نهاده است بر پيغمبر خود كه باو عطا فرموده و داده است هفت آيه كه سوره فاتحة الكتاب است و در نماز دو مرتبه قرائت ميشود چنانچه در اوائل كتاب بيان شد كه بسم اللّه الرّحمن الرحيم جزء سوره فاتحه است و با آن هفت آيه ميشود و مشتمل بر تمام معانى قرآن است لذا اينجا در مقابل قرآن بزرگ قرار داده شده چون بحقيقت قرآن كوچك است و نيز باو عطاء فرموده قرآن بزرگ را كه بهتر است از دنيا و ما فيها و در روايات متعدده سبع المثانى بسوره فاتحة الكتاب و سوره حمد از امير المؤمنين و امام باقر و صادق
جلد 3 صفحه 264
و سجّاد عليهم السّلام در اين آيه تفسير شده و در بعضى تصريح بوجه تسميه بمثانى فرمودهاند كه آنستكه دو مرتبه خوانده ميشود و بعضى گفتهاند چون دو مرتبه نازل شده يكمرتبه در مكّه و ديگر در مدينه و وجوه ديگرى هم ذكر نمودهاند كه حسنى ندارد و قابل اعتماد نيست و بعضى سبع المثانى را بهفت سوره طولانى از اوّل قرآن بعد از فاتحة الكتاب تأويل و تفسير نمودهاند و انفال و برائة را يك سوره حساب كردهاند باعتبار آنكه بين آن دو بسم اللّه نيست و وجه تسميه آنرا بمثانى تكرار قصص و حكايات آنها دانستهاند و در توحيد و عيّاشى ره و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مائيم مثانى كه خداوند به پيغمبر ما عطاء فرموده و صدوق ره فرموده مراد آنستكه مائيم كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ما را قرين قرآن قرار داد و وصيّت فرمود بر تمسّك بقرآن و بما و خبر داد بامّت خود كه از يكديگر جدا نشويم تا وارد شويم بر او در كنار حوض و ظاهرا ميخواهد بفرمايد چون در حديث مشهور بين فريقين پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود من در ميان شما دو چيز سنگين بوديعت ميگذارم كتاب خدا و عترت خودم عترت بر كتاب عطف شده است پس آنذوات مقدّسه دومى قرآن شدهاند و باين اعتبار مثانى برايشان اطلاق ميشود و فيض ره فرموده اطلاق سبع بر ايشان باعتبار اسماء مقدسه آنها است كه هفت است يعنى محمد و على و فاطمه و حسن و حسين و جعفر و موسى و اطلاق مثانى يا باعتبار ثناء بر آنها است اگر مثانى مأخوذ از ثناء باشد يا باعتبار دو تا شدنشان است با قرآن اگر مأخوذ از تثنيه باشد يا كنايه بودن از عدد ايشان كه چهارده معصومند با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم چون دو هفت است و محسوب شدن آنحضرت از ايشان باعتبار آنستكه تمامى نور واحدند و تغاير اعتبارى است سلام اللّه عليهم اجمعين ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الخَلاّقُ العَلِيمُ (86)
محققا پروردگار تو او خلّاقست که تمام ما سوي اللّه مخلوق او هستند و علم بخصوصيات آنها دارد ميداند با هر که در هر موقعي چه نحو رفتار كند (اشكال) امر بصفح و گذشت منافي با امر بجهاد است و فرمايش وَ قاتِلُوا المُشرِكِينَ كَافَّةً توبه آيه 36.
فَاقتُلُوا المُشرِكِينَ حَيثُ وَجَدتُمُوهُم توبه آيه 5 فَإِن تَوَلَّوا فَخُذُوهُم وَ اقتُلُوهُم حَيثُ وَجَدتُمُوهُم نساء آيه 91 و غير اينها.
(جواب) مكرر گفتهايم که مواقع مختلف است تا مادامي که رجاء اينست که بشرف إسلام مشرف شوند يا در نسل آنها مؤمني پيدا شود جاي صفح است، و أمّا اگر يأس پيدا شد بايد عضو فاسد را قطع كرد جاي جهاد است إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الخَلّاقُ العَلِيمُ تمام را ميشناسد و طريقه معامله با آنها را ميداند و عقوبت آنها را بموقعش بآنها متوجّه ميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 86)- این آیه- بطوری که جمعی از مفسران گفتهاند- در واقع به منزله دلیلی بر لزوم گذشت و عفو و صفح جمیل است، میگوید: «پروردگار تو، آفریننده و آگاه است» (إِنَّ رَبَّکَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ).
او میداند که همه مردم یکسان نیستند، او از اسرار درون و طبایع و میزان رشد فکری و احساسات مختلف آنها باخبر است، نباید از همه آنها انتظار داشته باشی که یکسان باشند بلکه باید با روحیه عفو و گذشت با آنها برخورد کنی تا تدریجا تربیت شوند و به راه حق آیند.
نکات آیه
۱- خداوند، تنها آفریننده داناست. (إن ربّک هو الخلّ-ق العلیم) معرفه آورده شدن مبتدا و خبر و نیز آمدن ضمیر فصل «هو» دلالت بر حصر مى کند.
۲- آفرینش جهان، آفرینشى عالمانه و آگاهانه است. (إن ربّک هو الخلّ-ق العلیم) برداشت فوق بر این اساس است که «العلیم» صفت براى «الخلّ-ق» باشد.
۳- خداوند، خلاّق (آفریننده) و علیم (دانا) است. (إن ربّک هو الخلّ-ق العلیم)
۴- دلجویى خداوند از پیامبر(ص) در برابر اذیت و آزار دشمنان و مشکلات رسالت (فاصفح ... إن ربّک هو الخلّ-ق العلیم) آمدن «ربک» به جاى «الله» و نیز تذکر به علم و آگاهى خداوند پس از توصیه به گذشت از دشمنان، مى تواند گویاى حقیقت فوق باشد.
۵- ربوبیت خداوند، مقتضى آفرینش عالمانه جهان است. (إن ربّک هو الخلّ-ق العلیم)
۶- گذشت و اغماض پیامبر(ص) از دشمنان و کافران، به خیر و صلاح آن حضرت و در راستاى تربیت و کمال اوست. (فاصفح الصفح الجمیل . إن ربّک هو الخلّ-ق العلیم) جمله «إن ربک ...» به منزله تعلیل براى «فاصفح ...» است; یعنى، اى پیامبر! گذشت کن; زیرا پروردگار و مربى تو مى داند که چه کارى به مصلحت و در جهت تربیت و رشد توست.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: خلقت عالمانه آفرینش ۲، ۵
- اسماء و صفات: خلاق ۳; علیم ۳
- توحید: توحید در خالقیت ۱
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۱
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۵; اختصاصات خدا ۱; خالقیت خدا ۱; علم خدا ۱
- دشمنان: اذیتهاى دشمنان ۴; عفو دشمنان ۶
- کافران: عفو کافران ۶
- محمد(ص): اذیت محمد(ص) ۴; دلدارى به محمد(ص) ۴; زمینه تکامل محمد(ص) ۶; عفوهاى محمد(ص) ۶; مصالح محمد(ص) ۶
منابع