طه ٥٩: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link171 | آيات ۴۹ - ۷۹ سوره طه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤ ال فرعون كه گفت :((فمن ربكما يا موسى ((]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link172 | بيان ريشه اعتقادى اين سؤال فرعون كه گفت: «فَمَن رَبُّكُمَا يَا مُوسَى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link173 | توضيحى پيرامون مذهب بت پرستان ديدگاه آنان درباره خدا و روششان در اتخاذ آلهه وارباب ۲۲۸]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link174 | اقوال مختلف درباره مذهب و اعتقاد فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link174 | اقوال مختلفى كه درباره مذهب و اعتقاد فرعون نقل شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link175 | توضيح نكات جواب موسى «ع» در معرفی ربُّ العالَمين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۸#link175 | توضيح نكات و دقائق جواب موسى (عليه السلام ) كه در قالب برهان خلق و هدايت همه چيز رب العالمين را معرفى نمود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link176 | بيان تناسب جواب موسى «ع»، با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسران در معنای آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link176 | بيان تناسب جواب موسى (ع ) با مقضاى مقام و اشاره به وجوه نادرست مفسرين در معناىآيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link178 | پاسخ موسى «ع» به فرعون، در بعید شمردن مسأله معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link177 | سؤ ال ديگر فرعون : ((فما بال القرون الاولى (( كه معاد را استعباد كره زير سؤال مى برد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link180 | تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن، براى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link178 | پاسخ موسى (ع ) از استعباد فرعون امر معاد را]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link181 | متهم ساختن موسى «ع»، به توطئه و ساحرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link179 | معناى ذيل آيه ((لا يضل ربى و لا ينسى (( و ارتباط آن با صدر آيه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link182 | موعظه موسى «ع» به فرعون و فرعونيان، در نهى از بت پرستى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link180 | تتمه داستان هدايت عمومى و ارائه شواهدى روشن براى آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link184 | مشاوره فرعون با ايادى خود، و اتخاذ تصميم هاى محرمانه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link181 | گفتگو به متهم ساختن موسى (عليه السلام ) به توطئه و ساحرى منجر مى شود...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link186 | رويارویى موسى «ع» با ساحران، در روز موعود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link182 | موعظه موسى (عليه السلام ) به فرعون و فرعونيان در نهى از بت پرستى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link187 | وجوه گفته شده در باره مقصود از نگرانی موسی«ع»، بعد از مشاهده سحر ساحران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link183 | بازتاب اندرز موسى (عليه السلام ) و عكسالعمل مردم در برابر آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link189 | سجده ساحران در برابر معجزۀ موسی«ع»، و واکنش فرعون به ایمان آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۱۹#link184 | مشاوره فرعون با ايادى خود و اتخاذ تصميمهاى محرمانه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link192 | دو دیدگاه مختلف مادی و الهی فرعون و ساحران]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link185 | ترغيب و ترهيب مردم توسط فرعون در مقابله با دعوت موسى (ع )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link193 | دنباله پاسخ ساحران، كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link186 | روياروئى موسى (ع ) با ساحران در روز موعود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link187 | معناى جمله :((فاوجس فى نفسه خيفه موسى (( و وجوهى كه درباره مقصود از نگران شدن موسى (عليه السلام ) بعد از مشاهده سحر ساحران گفته شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link188 | غلبه موسى (عليه السلام ) به ساحران و ايمان آوردن آنان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link189 | ساحران در برابر عظمت آيت الهى به سجده افتادند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link190 | عكس العمل فرعون در برابر ايمان آوردن ساحران بخداىمتعال]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link191 | جواب بليغ مؤ منان حاكى از تحول فكرى و معنوى آنان بعد از ايمان مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link192 | فرعون و ساحران ، و دو ديدگاه مختلف مادى و الهى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link193 | دنباله پاسخ ساحران كه از توبه حقيقى آنان حكايت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۲۰#link194 | بحث روايتى]]



نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۲۳

کپی متن آیه
قَالَ‌ مَوْعِدُکُمْ‌ يَوْمُ‌ الزِّينَةِ وَ أَنْ‌ يُحْشَرَ النَّاسُ‌ ضُحًى‌

ترجمه

گفت: «میعاد ما و شما روز زینت [= روز عید] است؛ به شرط اینکه همه مردم، هنگامی که روز، بالا می‌آید، جمع شوند!»

|گفت: موعد شما روز جشن باشد كه مردم پيش از ظهر گردآورده مى‌شوند
[موسى‌] گفت: «موعد شما روز جشن باشد كه مردم پيش از ظهر گرد مى‌آيند.»
موسی گفت: وعده ما و شما روز زینت (یعنی روز عید قبطیان) باشد و مردم پیش از ظهر (به موعد برای مشاهده) همه گرد آورده شوند.
موسی گفت: وعده گاه شما روز جشن است [روزی که] همه مردم را پیش از ظهر گرد هم می آورند.
گفت: موعد شما روز زينت است و همه مردم بدان هنگام كه آفتاب بلند گردد گرد آيند.
گفت موعدتان روز جشن باشد که مردمان نیز در روز گرد آیند
[موسى‌] گفت: وعده‌گاه شما روز آرايش- روز عيد- است و آنگاه كه مردمان در نيمروز گرد آورده شوند.
(موسی) گفت: میعاد ما و شما روز جشنی است که در آن خود را می‌آرایند. باید مردم در چاشتگاه گرد آورده شوند (تا ماجرائی را ببینند که میان ما و شما می‌گذرد).
(موسی) گفت: «موعد شما روز آرایش (و جشن) عمومی است، و اینکه مردم در روشنایی روز گردآورده شوند.»
گفت وعده‌گاه شما روز آرایش است و آنکه گردآورده شوند مردم چاشتگاه‌

He said, “Your appointment is the day of the festival, so let the people be gathered together at mid-morning.”
ترتیل:
ترجمه:
طه ٥٨ آیه ٥٩ طه ٦٠
سوره : سوره طه
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَوْمُ الزِّینَةِ»: روز زینت. روزی بوده است که یکی از اعیاد به حساب می‌آمده است و همگان در آن خود را می‌آراسته‌اند و به سرور و شادی می‌پرداخته‌اند. گویا امروزه در مصر هنوز برقرار و «وفاء نیل» نام دارد. «ضُحیً»: چاشتگاه. چاشت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى «59»

(موسى) گفت: وعدگاه (ما و) شما، روز زينت (روز عيد) و در وقت چاشت (نيمروز) كه همه‌ى مردم جمع شده باشند.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌5، ص: 357

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59)

خلاصه حضرت موسى قبول نمود:

قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ: فرمود موسى به فرعون زمان وعده شما روز آرايش قبطيان است، و آن روز عيد اهل مصر بود كه همه آراسته و پيراسته در موضعى حاضر شده تماشا كردى. به قولى روز نوروز يا روز عاشورا بود. سعيد بن مسيب گفته: بازارى بود كه آن روز خود را آراسته و به آنجا آمدى. وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى‌: و اينكه جمع شوند آن روز مردم در وقت ظهور حق و زهوق باطل آشكارا على رءوس الاشهاد واقع شود، و خبر آن به اطراف عالم منتشر گردد. وقت ظهر كمال نورانيت روز است تا همه كس برهان حق را بى‌مانع كدورت هوا مانند آفتاب در وسط آسمان مشاهده كند، و شبهه و دغدغه خاطر براى كسى نماند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَ أَ جِئْتَنا لِتُخْرِجَنا مِنْ أَرْضِنا بِسِحْرِكَ يا مُوسى‌ (57) فَلَنَأْتِيَنَّكَ بِسِحْرٍ مِثْلِهِ فَاجْعَلْ بَيْنَنا وَ بَيْنَكَ مَوْعِداً لا نُخْلِفُهُ نَحْنُ وَ لا أَنْتَ مَكاناً سُوىً (58) قالَ مَوْعِدُكُمْ يَوْمُ الزِّينَةِ وَ أَنْ يُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى (59) فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتى‌ (60) قالَ لَهُمْ مُوسى‌ وَيْلَكُمْ لا تَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ كَذِباً فَيُسْحِتَكُمْ بِعَذابٍ وَ قَدْ خابَ مَنِ افْتَرى‌ (61)

فَتَنازَعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ وَ أَسَرُّوا النَّجْوى‌ (62) قالُوا إِنْ هذانِ لَساحِرانِ يُرِيدانِ أَنْ يُخْرِجاكُمْ مِنْ أَرْضِكُمْ بِسِحْرِهِما وَ يَذْهَبا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلى‌ (63) فَأَجْمِعُوا كَيْدَكُمْ ثُمَّ ائْتُوا صَفًّا وَ قَدْ أَفْلَحَ الْيَوْمَ مَنِ اسْتَعْلى‌ (64) قالُوا يا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَلْقى‌ (65) قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى‌ (66)

ترجمه‌

گفت آيا آمدى نزد ما تا بيرون كنى ما را از زمين ما بسحر خود اى موسى‌

پس هر آينه آوريم تو را بسحرى مانند آن پس قرار ده ميان ما و ميان خود ميعادى كه تخلف نكنيم از آن ما و نه تو در مكانى كه مساوى باشد نسبت آن بدو طرف‌

گفت ميعاد شما روز آرايش است و آنكه جمع كرده شوند مردم در بلندى آفتاب‌

پس رو گردان شد فرعون و جمع‌آورى نمود وسائل مكر خود را پس آمد

گفت مر آنها را موسى واى بر شما مبنديد بر خدا دروغ را پس نابود كند شما را بعذابى و بتحقيق محروم ماند كسيكه افترا بست‌

پس كشانيدند بنزاع كارشان را ميان خودشان و پنهان داشتند راز گوئى را

گفتند همانا اين دو نفر هر آينه دو ساحرند ميخواهند كه بيرون كنند شما را از زمينتان بسحرشان و براندازند آئين شما را كه بهتر است‌

پس جمع كنيد وسائل مكرتان را پس بيائيد صف كشيده و بتحقيق رستگار شد امروز كسيكه غلبه نمود

گفتند اى موسى يا اين است كه مى‌اندازى و يا آنكه باشيم ما اوّل كسيكه انداخت‌

گفت بلكه بيندازيد پس آنگاه ريسمانهاشان و عصاهاشان بخيال او افتاده ميشد از سحر آنان كه آنها مى‌شتابند.

تفسير

- پس از طى مذاكرات سابقه بين فرعون و حضرت موسى آن ملعون از محاجّه طفره زد و از روى تعجّب بآنحضرت گفت پس از آنكه از مصر گريختى‌


جلد 3 صفحه 512

و سالها فرارى بودى اينك آمدى بطمع آنكه مملكت ما را بوسيله جادو و نيرنگهائى كه در اينمدت آموختى تصرف كنى و بهانه كرده‌اى كه من ميخواهم بنى اسرائيل را با خود ببرم بشامات اين خيال خام را از سر بدر كن كه هرگز بمقصود نخواهى رسيد ولى باطنا ترسيده بود از غلبه آنحضرت و زوال ملك خودش لذا در مقام معارضه بمثل با آنحضرت بر آمد باعتقاد خود كه گفت پس هر آينه ما هم ميآوريم براى تو سحرى مانند سحر تو پس قرار ده ميان ما و خود وعده‌اى كه تخلّف از آن ننمائيم در مكانى كه فاصله آن از ما و شما يكسان و مساوى باشد و بعضى گفته‌اند مراد مكانى است كه مستوى و هموار باشد و پست و بلند نباشد و سوى بكسر سين نيز قرائت شده است حضرت موسى فرمود وعده شما با ما روز عيد باشد كه مردم زينت و زيور مينمايند و آن در سال يكروز بود و تمام مردم جمع شوند در وقت بلندى آفتاب كه موقع چاشت است براى آنكه خوب حقّ و باطل بر همه واضح و آشكار گردد و خبرش بتمام نواحى و اقطار برسد و همه مطّلع گردند فرعون هم قبول نمود و از مجلس بيرون آمد و امر كرد كه هر قدر ممكن باشد از جادو گران و وسائل جادو و نيرنگ تهيّه نمايند و مهيا شد و در موعد مقرّر و مكان مقدّر حاضر و ناظر گرديدند و حضرت موسى زبان بنصيحت و دلالت آنها گشود كه بيائيد از خدا بترسيد و افترا بخدا نزنيد كه معجزات او را بگوئيد سحر است و براى او شريك قرار دهيد چون كسيكه مرتكب اين قبيل امور گردد بعذاب الهى در دنيا و آخرت گرفتار خواهد شد و نيست و نابود ميگردد و محروم از هر خير و نا اميد از هر ثواب خواهد بود در اين وقت كلام حضرت موسى در بعضى از سحره اثر كرد و گفتند از لحن اين شخص معلوم است كه جادو گر نيست و نبايد با او طرفيّت نمود ولى بعضى ديگر مخالفت نمودند و محرمانه با يكديگر صحبت كردند و گفتند اگر موسى بر ما غالب شد تبعيّت از او ميكنيم و اگر ما بر او غلبه نموديم معلوم ميشود ساحر بوده و فرعون و كسانش گفتند مسلّما اين دو نفر ساحرند ميخواهند شما را از مملكت خودتان بيرون كنند بواسطه سحرشان و طريقه شما را كه بهترين طريقه و مذهب است از ميان ببرند و دين خودشان را رواج دهند و بعضى گفته‌اند مراد از طريقه مثلى صاحبان آن ميباشند و باين كلمه از اشراف و وجوه قوم تعبير ميشود


جلد 3 صفحه 513

يعنى ميخواهند بزرگان و اشراف شما را از بين ببرند و كلمه ان ظاهرا مخفّفه از مثقّله است و ملغى از عمل شده بدليل دخول لام بر خبر و محتمل است نافيه باشد و لام بمعناى الا باشد و بعضى انّ بتشديد قرائت نموده‌اند و بنابراين اختصاص بلغت بعضى دارد كه الف تثنيه را در احوال سه گانه اعراب ثابت قرار داده‌اند و بعضى هذين خوانده‌اند و بنابراين اشكالى نيست و وجوه ديگرى هم نقل شده كه ذكرش لزوم ندارد و در خاتمه مذاكرات با يكديگر تصميم گرفتند و گفتند هر وسيله‌اى كه داريد براى جادوگرى جمع‌آورى كنيد و بيائيد باتفاق صف بسته تا مهابت شما زيادتر شود و گفته‌اند هفتاد هزار نفر بودند كه هر يك با عصا و ريسمانى وارد ميدان شدند و در مقابل حضرت موسى صف بستند و با خود گفتند امروز روزى است كه كامران شود كسيكه غالب گردد و بآنحضرت گفتند تو اوّل عصاى خود را مى‌اندازى يا ما اوّل بيندازيم و چون آنها بمراعات ادب اين اظهار را نموده بودند حضرت موسى هم در مقابل تأدّب فرمود و جواب داد شما بيندازيد و شايد مقصود حضرت اين بود كه آنها هر چه تهيّه كرده‌اند بكار بزنند بعد او معجزه الهيّه را ظاهر نمايد و سحر و نيرنجات آنها را ضايع و باطل كند علاوه بر آنكه مستظهر بلطف الهى بود و از عمليّات آنها باكى نداشت و آنها عصاها و ريسمانهاشان را انداختند و چون بصورت مار تعبيه نموده بودند و آلوده بجيوه كرده بودند و آفتاب بآنها تابيد همه بحركت آمدند بطوريكه در نظر حضرت موسى نمودار شد و بخيال او در آمد براى اين سحرى كه نموده بودند كه آن عصاها و ريسمانها به تندى حركت ميكنند و روى زمين راه ميروند و بعضى بجاى يخيّل بصيغه مجهول با ياء كه قرائت مشهور است تخيّل با تاء بصيغه معلوم قرائت نموده‌اند و بنابراين معنى واضح‌تر است چون فاعل آن ضمير مستتر راجع بحبال و عصى است و جمله انّها تسعى بدل اشتمال از ضمير است و بقرائت مشهور جمله فاعل يخيّل است و بعضى گفته‌اند زيبق را در باطن آنها جا داده بودند و چون حرارت آفتاب بآنها رسيد زيبق ميل بصعود نمود و بحركت در آمدند و بعضى گفته‌اند فرعون بخيال افتاد كه آنها حركت ميكنند و راه ميروند و اين خلاف ظاهر است.


جلد 3 صفحه 514

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ مَوعِدُكُم‌ يَوم‌ُ الزِّينَةِ وَ أَن‌ يُحشَرَ النّاس‌ُ ضُحًي‌ (59)

حضرت‌ موسي‌ فرمود ميعادگاه‌ ‌ما ‌در‌ روز عيد ‌شما‌ ‌که‌ تمام‌ زينت‌ ميكنند

جلد 13 - صفحه 49

و تعطيل‌ عموميست‌ و ‌براي‌ تفريح‌ و تفرّج‌ ‌از‌ شهر خارج‌ ميشوند ‌در‌ وقت‌ ضحي‌ ‌که‌ تمام‌ جمع‌ ‌شده‌ باشند و مشاهده‌ كنند.

(قال‌َ مَوعِدُكُم‌) نفرمود و موعدي‌ ‌براي‌ ظهور و دلالت‌ كلام‌ چون‌ فرعون‌ تقاضاي‌ ميعاد كرد ميفرمايد ‌اينکه‌ تقاضاي‌ ‌شما‌.

(يَوم‌ُ الزِّينَةِ) ‌باشد‌ و تعبير بيوم‌ الزينة ‌با‌ اينكه‌ مناسب‌ ‌بود‌ بفرمايد يوم العيد ‌بر‌ اينست‌ ‌که‌ ‌آن‌ روز ‌را‌ فرعونيان‌ عيد ميگرفتند ولي‌ حقيقتا عيد نبود ‌ يا ‌ روز ميلاد فرعون‌ بوده‌ ‌ يا ‌ روز تاجگذاري‌ ‌او‌ ‌ يا ‌ روز دعوي‌ الوهيت‌ ‌او‌ بوده‌ زيرا عيد بايد ‌ يا ‌ بجعل‌ الهي‌ ‌باشد‌ مثل‌ فطر واضحي‌ و جمعه‌ ‌ يا ‌ بواسطه‌ ولادت‌ پيشوايان‌ دين‌ حق‌ّ ‌ يا ‌ رسالت‌ انبياء و نصب‌ اولياء ‌باشد‌ لذا فرمود (يَوم‌ُ الزِّينَةِ) ‌که‌ عموم‌ اهل‌ مصر طوعا ‌او‌ كرها عيد ميكردند و شغل‌ ‌خود‌ ‌را‌ تعطيل‌ ميكنند و ‌خود‌ ‌را‌ زينت‌ ميكنند و چنين‌ روزها ميروند ‌براي‌ لهو و لعب‌ و هزار گونه‌ فسق‌ و فجور و گردش‌ و ‌اينکه‌ دستگاه‌ تماشائيست‌ و سابقه‌ نداشته‌ تمام‌ حاضر ميشوند.

(وَ أَن‌ يُحشَرَ النّاس‌ُ ضُحًي‌) مخصوصا ‌پس‌ ‌از‌ چندي‌ ‌از‌ آفتاب‌ برآمده‌ ‌که‌ ‌از‌ خواب‌ و خوراك‌ ‌خود‌ فارغ‌ ‌شده‌ باشند و ديد و بازديد تمام‌ ‌شده‌ ‌باشد‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 59)- ولی موسی بی‌آنکه خونسردی خود را از دست دهد و از جنجال فرعون هراسی به دل راه دهد با صراحت و قاطعیت «گفت: (من هم آماده‌ام، هم اکنون روز و ساعت آن را تعیین کنم) میعاد ما و شما روز زینت (روز عید) است، مشروط بر این که مردم همگی به هنگامی که روز بالا می‌آید در محل جمع شوند» (قالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَ أَنْ یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًی).

ج3، ص127

نکات آیه

۱ - مردم مصر در عصر فرعون داراى سنت تزیین و تجمل در روزى مخصوص (عید) و اجتماع در مکانى معین (موعدکم یوم الزینة و أن یحشرالناس ضحًى ) فرعون در سخن خود با موسى(ع) دو درخواست را مطرح کرد: ۱- تعیین زمان مقابله، ۲- تعیین مکان مقابله. آن حضرت نیز «یوم الزینة» را به عنوان زمان موعود مطرح کرد. به نطر مى رسد به خاطر معین بودن مکان اجتماع روز عید، دیگر نیازى به ذکر خصوص مکان نبوده است.

۲ - موسى(ع)، روز عید را به عنوان روز موعود براى مقابله با فرعون برگزید. (قال موعدکم یوم الزینة )

۳ - اجتماع مردم مصر در روز عید، به هنگام بالا آمدن و روشنایى کامل آفتاب بود. (یوم الزینة و أن یحشرالناس ضحًى ) «ضحى» به زمانى گفته مى شود که اندکى از بالا آمدن آفتاب گذشته باشد و «حشر» به معناى جمع است (قاموس). مجهول بودن «یُحشر» دلالت براین مى کند که برگزارکنندگان مراسم عید، براى جمع کردن مردم اقدام مى کردند.

۴ - هنگام بالا آمدن آفتاب و اجتماع مردم در روز عید، زمان مواعده موسى(ع) و فرعون (موعدکم ... و أن یحشرالناس ضحًى )

۵ - موسى(ع) با قاطعیت براى مقابله با فرعون در برابر مردم، اعلام آمادگى کرد. (قال موعدکم یوم الزینة ) کلمه «موعد» در این آیه، اسم زمان و به معناى زمان وعده است. تعیین قاطع و روشن زمان وعده و انتخاب روز عید و اجتماع مردم، جملگى حکایت از قاطعیت موسى(ع) در امر مقابله با فرعون دارد.

۶ - موسى(ع)، مناسب ترین زمان را براى تبلیغ و ارائه معجزات خویش و منکوب ساختن فرعون برگزید. (قال موعدکم یوم الزینة و أن یحشرالناس ضحًى ) روز عید، نوعاً روز فراغت و آمادگى فکرى مردم است. انتخاب چنین روزى از سوى موسى(ع) و نیز توجه به حضور گسترده مردم در روشنایى روز، حکایت از انتخاب مناسب آن حضرت دارد.

۷ - لزوم توجه و دقت در انتخاب زمان و مکان مناسب براى تبلیغ دین (موعدکم یوم الزینة و أن یحشرالناس ضحًى ) حسن انتخاب موسى(ع) در مورد روز مقابله و نیز مکان و دیگر شرایط، درسى است براى همه مبلغان، که در تبلیغ، باید موقعیت زمانى و مکانى را به دقت سنجیده و بهترین شرایط را براى آن انتخاب کنند.

۸ - توجه به شرایط روحى مردم و آمادگى آنان، از ضرورت هاى کار تبلیغ است. (موعدکم یوم الزینة و أن یحشرالناس ضحًى )

۹ - موسى(ع) همراه با تعیین زمان و مکان مبارزه، تلاش فرعونیان را براى جمع کردن مردم در صحنه مبارزه، شرط کرد. (موعدکم یوم الزینة و أن یحشر الناس ضحًى ) مجهول آوردن «یُحشر» حاکى از نقش عواملى در جمع شدن مردم است. چنانچه حرف «واو» در «و أن یحشر...» به معناى «مع» باشد، قید «محشور شدن مردم» گویاى این نکته است که موسى(ع)، وعده خویش را به احضار مردم مشروط ساخت.

موضوعات مرتبط

  • تبلیغ: آداب تبلیغ ۷، ۸; زمان در تبلیغ ۷; موقعیت شناسى در تبلیغ ۷، ۸
  • فرعون: میعاد فرعون با موسى(ع) ۲، ۴، ۶، ۹
  • مردم: روحیه مردم در تبلیغ ۸
  • مصرباستان: تاریخ مصرباستان ۱، ۳
  • مصریان باستان: زینت مصریان باستان ۱; سنتهاى مصریان باستان ۱، ۳; عید مصریان باستان ۱، ۲، ۳، ۴
  • موسى(ع): قاطعیت موسى(ع) ۵; قصه موسى(ع) ۲، ۴، ۵، ۶، ۹; وقت ارائه معجزه موسى(ع) ۶

منابع