مريم ١٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link30 | آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link30 | آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link31 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link31 | شباهت هاى داستان زندگی يحيى و داستان عيسى «ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link32 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link32 | مراد از جملۀ: «فَاتَّخَذَت مِن دُونِهِم حِجَاباً»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link33 | مقصود از روحى كه براى مريم | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link33 | مقصود از روحى كه براى مريم «ع»، به صورت بشر متمثّل شد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link35 | گفتارى در معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link35 | گفتارى در معناى تمثّل]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link36 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link36 | بررسى چهار اشكال پيرامون جبرئيل براى مريم«ع»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link39 | حاصل سخن درباره حقيقت تمثّل]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link40 | پناه بردن مريم به خدا، هنگام رویارویی با جبرئيل «ع»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۴#link39 | حاصل سخن درباره حقيقت | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link41 | حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين باره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link40 | پناه بردن مريم به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link42 | تسلّی و دلداری حضرت عيسى «ع» به مادر خود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link41 | حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link43 | سفارش به گرفتن روزه سكوت، براى رهايى از زخم زبان مردم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link42 | حضرت عيسى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link45 | وجوم مختلف درباره لفظ «كَانَ»، در جملۀ «كَيفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِى المَهدِ صَبِيّاً»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link43 | سفارش به روزه | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link47 | سخن گفتن عيسى «ع» در گهواره با مردم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link45 | وجوم مختلف درباره لفظ | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link48 | تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى «ع» براى خدا]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link47 | سخن گفتن عيسى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link51 | معناى جملۀ «ستمگران، در قیامت، در گمراهی آشکار هستند»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link48 | تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link52 | روز قيامت، براى ظالمان، روز حسرت است]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link55 | بحث روايتى: (رواياتى ذيل برخی آيات گذشته)]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۵#link51 | معناى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link52 | روز | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۴_بخش۶#link55 | بحث روايتى (رواياتى | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۳ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۵۶
کپی متن آیه |
---|
قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمٰنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِيّاً |
ترجمه
مريم ١٧ | آیه ١٨ | مريم ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِن کُنتَ تَقِیّاً»: اگر پرهیزگار هستی. با توجّه بدین معنی، جزای شرط محذوف و از سیاق پیدا است. تو پرهیزگار نیستی. چرا که بدون اجازه به حجره عبادتگاه او درآمده است. در این صورت، واژه (إِنْ) حرف نفی و به معنی (ما) است.
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم
- شباهت هاى داستان زندگی يحيى و داستان عيسى «ع»
- مراد از جملۀ: «فَاتَّخَذَت مِن دُونِهِم حِجَاباً»
- مقصود از روحى كه براى مريم «ع»، به صورت بشر متمثّل شد
- گفتارى در معناى تمثّل
- بررسى چهار اشكال پيرامون جبرئيل براى مريم«ع»
- حاصل سخن درباره حقيقت تمثّل
- پناه بردن مريم به خدا، هنگام رویارویی با جبرئيل «ع»
- حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين باره
- تسلّی و دلداری حضرت عيسى «ع» به مادر خود
- سفارش به گرفتن روزه سكوت، براى رهايى از زخم زبان مردم
- وجوم مختلف درباره لفظ «كَانَ»، در جملۀ «كَيفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِى المَهدِ صَبِيّاً»
- سخن گفتن عيسى «ع» در گهواره با مردم
- تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى «ع» براى خدا
- معناى جملۀ «ستمگران، در قیامت، در گمراهی آشکار هستند»
- روز قيامت، براى ظالمان، روز حسرت است
- بحث روايتى: (رواياتى ذيل برخی آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا «18»
(مريم به آن فرشته) گفت: همانا من از تو به خداى رحمان پناه مىبرم، اگر پرهيزكارى (از من دور شو).
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا «18»
چون مريم آن صورت را ديد، پناه به خداى تعالى برده:
قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ: گفت: بدرستى كه من پناه مىبرم به خداى بسيار بخشنده و معتصم به او مىشوم. مِنْكَ: از نزد تو، پس از نزد من بيرون رو.
إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا: اگر هستى تو پرهيزكار. مراد مريم از اين سخن ترهيب و تخويف او بود، زيرا پناه بردن به رحمان از پرهيزكار، موجب ارتداع و منع او مىشود از چيزى كه سبب سخط الهى باشد، به خلاف شقى (نظير اينست كه به كسى بگويند ان كنت مؤمنا فلا تظلمنى- اگر تو مؤمن هستى پس ظلم نكن مرا) پس حقيقت معنى آنكه: اگر تو به صفت ورع و تقوى آراستهاى و به سمت خشيت پيراستهاى و خداترس هستى، متعظ و متذكر شود و از نزد من بيرون رو
«1» رجوع شود: حياة القلوب، چاپ جاويدان ج 1، ص 389- 387، باب بيست و هفتم؛ احقاق الحق ج 10 ص 26- 25؛ جنّة العاصمه ص 56- 50؛ فاطمة الزهراء عليها السلام از ولادت تا شهادت ص 70- 64؛ انوار المواهب ص 109- 107 و ص 124- 117.
«2» مودة القربى، مودة 11 (در ضمن ينابيع المودة) صفحه 260.
جلد 8 - صفحه 160
و گرد من نگرد. از حضرت امير المؤمنين عليه السلام مروى است كه: علمت انّ التّقى ينهى التّقىّ عن المعصية دانستهام كه پرهيزكارى نهى مىكند پرهيزكار را از نافرمانى «1». حاصل اين كلام غايت مبالغه است در عفاف، يعنى اگر پرهيزكارى، من از تو پناه به خدا مىبرم، چه جاى آنكه چنين نباشى.
2- نزد بعضى «ان» حرف نفى است و معنى آنكه: نيستى تو پرهيزكار كه به استحلال نظر به سوى من مىكنى و با من اراده خلوت دارى.
3- بعضى گفتهاند كه «تقى» نام فاسقى شرير بود در آن زمان كه متعرض زنان مىشد و بعكس او را اين نام نهاده بودند. مريم قصه او را شنيده بود، گمان كرد او باشد، به خدا پناه برد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا «16» فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجاباً فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا «17» قالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا «18» قالَ إِنَّما أَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لِأَهَبَ لَكِ غُلاماً زَكِيًّا «19» قالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلامٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَ لَمْ أَكُ بَغِيًّا «20»
قالَ كَذلِكِ قالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ وَ لِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَ رَحْمَةً مِنَّا وَ كانَ أَمْراً مَقْضِيًّا «21»
ترجمه
و ياد كن در كتاب مريم را هنگاميكه كنارهگيرى كرد از كسانش در جائى از جانب مشرق
پس گرفت از برابر ايشان پردهاى پس فرستاديم بسوى او روح خودمان را پس متمثّل شد براى او بصورت انسانى درست اندام
گفت همانا من پناه ميبرم بخداى بخشنده از تو اگر هستى پرهيزكار
گفت نيستم من مگر فرستاده پروردگارت تا ببخشم بتو پسر پاكيزهاى
گفت از كجا ميباشد مرا پسرى با آنكه دست نرسانده بمن انسانى و نبودم زناكار
گفت اينچنين گفت پروردگار تو كه آن بر من آسان است و تا بگردانم آنرا علامتى براى مردم و رحمتى از ما و بوده است امرى مقرّر شده.
تفسير
خداوند تعالى بعد از قصّه حضرت زكريّا و يحيى شروع بذكر قصّه مريم و عيسى عليه السّلام نمود براى نسبت ايشان با يكديگر و شباهت احوالشان و اينكه قدرت خداوند در ولادت عيسى عليه السّلام بىپدر بيشتر ظاهر شد از ولادت يحيى از پدر پير و مادر نازا باين تقريب كه فرمود اى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ياد كن در قرآن از قصّه مريم بنت عمران وقتى كه اعتزال و كنارهگيرى نمود از اقوام و عشاير خود براى عبادت در مكانيكه از اماكن شرقى بود براى آنكه آفتاب رو باشد و بعضى گفتهاند ميخواست غسل كند و سرش را شانه نمايد و پردهاى آويخت براى آنكه از كسانش مستور باشد و از اينجا معلوم ميشود كه حجاب در شرايع سابقه هم ثابت بوده و اختصاص بدين مقدّس اسلام ندارد چون اگر نبود حضرت مريم عليها السلام از كسان خود اتّخاذ حجاب نميفرمود ناگاه جبرئيل كه ملقّب بروح الامين
جلد 3 صفحه 467
است از جانب خداوند نزد او آمد بصورت جوانى زيبا و خوش اندام مريم از نهايت عفّت بوحشت افتاد و گفت من پناه ميبرم بخداوند رحمن از تو اگر با تقوى و پرهيزكارى چون شخص خدا ترس اگر اتفاقا قصد سوئى به كسى داشته باشد اگر طرف از شرّ او پناه بخدا ببرد از آنقصد بر ميگردد و اگر متوجّه نباشد كه آن عمل سوء منافى با تقوى است متوجّه ميشود مانند آنكه بگويند اگر مسلمانى مردم آزارى مكن جبرئيل گفت آسوده خاطر باش كه من از طرف همان خداى رحمن كه پناه باو بردى آمدم تا ببخشم بتو از جانب او و بعضى بجاى لأهب ليهب قرائت نمودهاند يعنى تا ببخشد او بتو پسرى كه پاك و پاكيزه باشد از گناه و اخلاق رذيله بتوسط دميدن من در پيراهن تو روح او را مريم گفت از كجا باشد براى من چنين پسرى با آنكه دست بشرى بمن نرسيده از راه حلال و هيچگاه العياذ باللّه زناكار نبودم جبرئيل گفت اينچنين گفت پروردگار تو كه آن براى من آسان است و اين كار را ميكنم براى آنكه وجود آن پسر را از مثل تو زن پاك دامنى بدون پدر علامت و دليل قدرت خود قرار دهم براى خلق و تا رحمتى باشد از من بر بندگان كه هدايت و ارشاد شوند بتوسط او براه راست و دين حقّ و اين كار از قضاى حتم و حكم قطعى الهى بود كه در علم ازلى گذشته بود واقع شود و شد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَت إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحمنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا «18»
و گفت محققا من پناه ميبرم بخداوند رحمن از تو اگر بوده باشي با تقوي (اشكال) استعاذه باللّه از شر فساق و كفار و فجار و شياطين ميبرند نه از اهل ايمان و تقوي پس اينکه جمله که قالَت إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحمنِ مِنكَ إِن كُنتَ تَقِيًّا چه معني دارد (جواب) اگر انسان عمل غير مناسبي از كسي مشاهده كرد ميگويد اگر تو مؤمن مقدّسي هستي اينکه عمل از تو چرا سر ميزند كانه ميگويد مناسبت با تقوي ندارد اينکه عمل كار فساق و فجار است نه مؤمن با تقوي كانه فريب شيطان و هواي نفس و حب شهوت ترا وادار باين عمل كرده بيايي مقابل زن اجنبيّه.
(تنبيه) مسلما مريم خود را در لباس پوشانيده بود و حجاب قرار داده که قد و بالاي او را مردان اجنبي مشاهده نكنند و امروز زنها بچه كيفيّت ميان مردان سير ميكنند بالاخص نصاري که معتقد بمريم هستند چه ميكنند!.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 18)- پیداست که در این موقع مریم از دیدن چنین منظرهای که مرد بیگانه زیبایی به خلوتگاه او راه یافته چه ترس و وحشتی به او دست میدهد؟ لذا بلا فاصله «صدا زد: من به خدای رحمان از تو پناه میبرم اگر پرهیزکار هستی» (قالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ إِنْ کُنْتَ تَقِیًّا)
.و این نخستین لرزهای بود که سراسر وجود مریم را فرا گرفت.
بردن نام خدای رحمان، و توصیف او به رحمت عامهاش از یک سو، و تشویق او به تقوا و پرهیز کاری از سوی دیگر، همه برای آن بود که اگر آن شخص ناشناس قصد سوئی دارد او را کنترل کند.
نکات آیه
۱- برانگیختن روحیه تقوا و خداترسى در مرد ناشناس، واکنش اعتراض آمیز مریم(س)، هنگام مشاهده او در خلوت گاه خویش بود. (قالت إنّى أعوذ بالرحمن منک إن کنت تقیًّا) جمله «إن کنت تقیّاً» دعوت به تقوا در قالب جمله شرطیه است، مفاد آیه این است که اگر متّقى هستى - که باید باشى - از من دور شو و خود را گرفتار خشم خداوند مساز، که من خود را در پناه او قرار داده و دفع خطر تو را از او مى خواهم.
۲- مریم(س) با وحشت از حضور مرد ناشناس نزد وى، به خداوند پناه برد و او را از خشم خداوند برحذر داشت. (قالت إنّى أعوذ بالرحمن منک إن کنت تقیًّا) مریم(س) به جاى «اللّهم إنّى أعوذ بک» مرد ناشناس را مخاطب ساخت تا ترس از خشم خداوند را در دل او ایجاد کند. «تقوى» ; یعنى قرار دادن خویش در وقایة (مانع) از هر چیز ترسناک (مفردات راغب) و «تقیّاً»; یعنى پرهیزکننده از خطر. به قرینه کلام مریم(س) که مخاطب خود را از خداوند ترساند، مراد خطر خشم خداوند است.
۳- خداوند، پناه گاه انسان، در تنگاها است. (إنّى أعوذ بالرحمن)
۴- رحمت وافر خداوند، مقتضى پناه دادن او به گرفتاران و بى پناهان است. (إنّى أعوذ بالرحمن منک) «رحمان» صیغه مبالغه و به معناى بسیار مهربان است. تکیه حضرت مریم براین نام از بین نام هاى دیگر خداوند نشانه ویژگى این وصف در بین اوصاف خداوند و تناسب بیشتر آن با مقام استعاذه است.
۵- در تنگناها و زمینه هاى سقوط در ورطه خلاف عفت، باید به خداوند پناه برد. (قالت إنّى أعوذ بالرحمن منک)
۶- رحمان، از اسما و اوصاف خداوند است. (أعوذ بالرحمن)
۷- حضرت مریم(س) بانویى در اوج پاکدامنى و تقواپیشگى (قالت إنّى أعوذ بالرحمن منک إن کنت تقیًّا) مریم عذرا، به محض مشاهده مردى ناشناس در محل استقرار خود، سراسیمه به تذکر و نصیحت و پناه بردن به خداوند اقدام کرد. این بازتاب نشانه رسوخ پاک دامنى در او است.
۸- تقوا، عمده ترین عامل در حفظ آدمى از گناه است. (أعوذ بالرحمن منک إن کنت تقیًّا)
۹- خلوت کردن زن و مرد نامحرم - حتى براى تقواپیشگان - دامى خطرناک و زمینه سقوط به ورطه گناه است. (إنّى أعوذ بالرحمن منک إن کنت تقیًّا) جواب شرط «إن کنت» محذوف است. برخى مراد از جمله شرطیه را ترغیب به تقوا دانسته و برخى اشتراط را حقیقى مى دانند; در صورت دوم، مفاد آیه این است که اگر اهل تقوا باشى جا دارد که من به خدا پناه ببرم (تا چه رسد به این که متقى نباشى). بنابراین، نکته شرط آن است که چنین موقعیتى، حتى براى تقواپیشگان خطرناک است، تاچه رسد به غیر آنان.
۱۰- لزوم اجتناب از خلوت با نامحرم (قالت إنّى أعوذ بالرحمن منک إن کنت تقیًّا) با این که مرد ناشناس هیچ حرکتى از خود نشان نداده بود که حمل بر برخى اغراض گردد، ولى حضرت مریم از صرف خلوت بودن مکان متأثر گشته و به خدا پناه مى برد و زبان به نصیحت مى گشاید. با این مقدمات مى توان نتیجه گرفت که اصل خلوت با نامحرم، کارى دور از تقوا است.
روایات و احادیث
۱۱- «روى عن على(ع) إنّه قال: علمت أنّ التقىّ ینهاه التقى عن المعصیة ; از حضرت على(ع) روایت شده که فرمود: مریم دانست که انسان پرهیزگار، تقوایش او را از معصیت باز مى دارد».[۱]
موضوعات مرتبط
- استعاذه: استعاذه به خدا ۲، ۳; اهمیت استعاذه به خدا ۵; زمینه استعاذه به خدا ۴
- اسماء و صفات: رحمان ۶
- انذار: انذار از غضب خدا ۲
- انسان: پناهگاه انسان ۳، ۴
- تقوا: آثار تقوا ۸، ۱۱; دعوت به تقوا ۱
- خدا: آثار رحمت ۴
- سختى: روش برخورد با سختى ۵
- گناه: روش برخورد با گناه ۵; زمینه گناه ۹; موانع گناه ۸، ۱۱
- مریم(ع): استعاذه مریم(ع) ۲; اعتراض مریم(ع) ۱; بینش مریم(ع) ۱۱; پناهگاه مریم(ع) ۱; ترس مریم(ع) ۲; تقواى مریم(ع) ۷ عفت مریم(ع) ۷; فضایل مریم(ع) ۷; قصه مریم(ع) ۱، ۲
- نامحرم: آثار خلوت با نامحرم ۹; اجتناب از خلوت با نامحرم ۱۰
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۶، ص ۷۸۴; بحارالأنوار، ج ۱۴، ص ۲۲۴.