المؤمنون ١١٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link63 | آيات ۹۹ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link63 | آيات ۹۹ - ۱۱۸ سوره مؤمنون]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link64 | وصف حال | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link64 | وصف حال مشركان، هنگام رويارویی با مرگ و تمنّاى بازگشت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link65 | معناى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link65 | معناى «برزخ» و مراد از: «وَ مِن وَرَائِهِم بَرزَخٌ إلَى يَومِ يُبعَثُون»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link66 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link66 | در قيامت، حَسَب و نَسَبى در بين نيست، و كسى از حال ديگرى نمى پرسد]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link67 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link67 | اهل عذاب، با دیدن عذاب قیامت، می گویند: «پروردگارا! شقاوت ما، بر ما غلبه کرد»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link68 | جواب | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link68 | جواب ردّ خداوند، به توبه و تقاضاى دوزخيان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link69 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۸#link69 | برهانى براى مسأله بعث، با بيان منزّه بودن خداوند، از انجام كار بيهوده و عبث]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۹#link70 | بحث روايتى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۹#link70 | بحث روايتى: (روایاتی در بارۀ برزخ و...)]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۹#link73 | رواياتى ديگر، درباره بهشت و دوزخ و ساكنان آن ها]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۹#link73 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ مهر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۵۵
کپی متن آیه |
---|
قَالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ |
ترجمه
المؤمنون ١١١ | آیه ١١٢ | المؤمنون ١١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَمْ»: چقدر؟ مفعولفیه (لَبِثْتُمْ) است. «لَبِثْتُمْ»: توقّف کردهاید و ماندگار شدهاید. «عَدَداً»: تمییز (کَمْ) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ کَأَنْ لَمْ... (۱) يَوْمَ يَدْعُوکُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ... (۱) نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ إِذْ... (۳)
تفسیر
- آيات ۹۹ - ۱۱۸ سوره مؤمنون
- وصف حال مشركان، هنگام رويارویی با مرگ و تمنّاى بازگشت
- معناى «برزخ» و مراد از: «وَ مِن وَرَائِهِم بَرزَخٌ إلَى يَومِ يُبعَثُون»
- در قيامت، حَسَب و نَسَبى در بين نيست، و كسى از حال ديگرى نمى پرسد
- اهل عذاب، با دیدن عذاب قیامت، می گویند: «پروردگارا! شقاوت ما، بر ما غلبه کرد»
- جواب ردّ خداوند، به توبه و تقاضاى دوزخيان
- برهانى براى مسأله بعث، با بيان منزّه بودن خداوند، از انجام كار بيهوده و عبث
- بحث روايتى: (روایاتی در بارۀ برزخ و...)
- رواياتى ديگر، درباره بهشت و دوزخ و ساكنان آن ها
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ «112» قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ «113»
(خداوند) از آنان مىپرسد: شما در زمين چقدر مانديد؟ مىگويند: يك روز يا بخشى از يك روز، پس از شمارشگران بپرس.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ (112)
بعد از آن بر سبيل توبيخ در روز قيامت، خداوند احديت معاندين را سؤال فرمايد:
قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ: فرمايد چقدر درنگ نموديد در زمين، عَدَدَ سِنِينَ: شماره سالها، يعنى چند سال بوديد در دنيا زنده بر روى زمين و مرده در قبر. چون كافران از روى غفلت و درازى آرزو، تصور مىكردند كه هميشه در دنيا خواهند بود، لذا به طريق سرزنش سؤال شود چند سال در دنيا زندگانى كرديد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّهُ كانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبادِي يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ (109) فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِي وَ كُنْتُمْ مِنْهُمْ تَضْحَكُونَ (110) إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ (111) قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ (112) قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ (113)
قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (114)
ترجمه
- همانا بودند گروهى از بندگان من كه ميگفتند پروردگارا گرويديم پس بيامرز ما را و ببخشاى ما را و توئى بهترين بخشايندگان
پس گرفتيد ايشانرا باستهزاء تا از ياد شما بردند ذكر مرا و بوديد كه به ايشان ميخنديديد
همانا من جزا دادم ايشانرا امروز بآنچه صبر كردند كه ايشانند
جلد 3 صفحه 658
بكام رسيدگان
گويد چند درنگ كرديد در زمين بشمار سالها
گويند درنگ كرديم روزى يا پارهئى از روز پس بپرس از شمرندگان
گويد درنگ نكرديد مگر اندكى اگر شما باشيد كه بدانيد.
تفسير
- خداوند متعال جهت استحقاق كفّار عذاب را براى آنها بيان فرموده باين تقريب كه امر چنين است فرقهئى از بندگان من بودند در دنيا كه ميگفتند پروردگارا ما ايمان آورديم بوحدانيّت تو و نبوّت پيغمبرت و آنكه آنچه او آورده از طرف تو حقّ و صدق است پس بيامرز ما را و رحم كن بر ما تو بهترين رحم كنندگانى و شما آنها را استهزاء و مسخره مينموديد تا اندازهاى كه استهزاء شما آنها را موجب آن شد كه بكلّى از ياد من غافل شديد و ميتوان گفت آنها شما را بفراموشى انداختند چون وسيله سرگرمى شما بودند و شما بآنها و اقوال و اعمالشان ميخنديديد منهم امروز كه روز جزا است جزاى ايشانرا دادم كه بهشت برين است براى صبرى كه در مقابل آزار و اذيتهاى شما نمودند و آنها بمراد خود رسيدند و كامياب شدند حال شما بگوئيد چند سال روى هم رفته زنده و مرده در زمين درنگ نموديد آنها براى طول مدّت عذاب و شدّت آن و حواس پرتى ميگويند يك روز يا پارهئى از روز بعد متوجه ميشوند كه خيلى اشتباه كردند ميگويند يك روز يا پارهئى از روز بعد متوجه ميشوند كه خيلى اشتباه كردند ميگويند ما ديگر حساب همه چيز از دستمان در رفته از ملائكه كه موكّل حفظ ايّام و ساعات عمر ما بودند و تمام اعمال و اقوال حتّى نفسهاى ما را نوشتهاند بپرس و خدا ميفرمايد درنگ نكرديد مگر كمى و اگر ميدانستيد آن زندگانى كم چه عاقبت ممتدّ جانسوزى دارد آنمدّت كم را صرف در لهو و لعب و معصيت نمينموديد و فائده اين مقاولات در آندار سرزنش و ملامت كفّار و تكميل عذابشان بعتاب رب الارباب است و در اين دار نقل آن براى ما است كه موجب تنبّه و تذكّر شود و عاقبت خودمان را مانند آنها ننمائيم و بعضى بجاى قال در دو جا قل قرائت نمودهاند و بنابراين نقل خطاب خدا بمالك دوزخ است چنانچه بنابر قرائت قال هم ممكن است نقل قول او باشد و بعضى انّهم بكسر قرائت نمودهاند و بنابراين جمله مستقلّه است و بقرائت مشهوره تقدير لانّهم هم الفائزون است و محتمل است مفعول دوم جزيت باشد مانند و جزاهم بما صبروا جنّة و حريرا يعنى جزا دادم
جلد 3 صفحه 659
براى صبرشان فوز بجنّت را و عدد سنين تميز است براى كم استفهاميّه يعنى چه مقدار درنگ كرديد در زمين از حيث عدد سالها و بعضى گفتهاند مقصود سؤال از زمان درنگ زندگى دنيا است نه مطلق درنگ كه بيان شد و آنكه آنها جواب دادند يكروز يا پارهئى از روز براى آن بوده كه در دنيا خوش بودند و زمان خوشى كم بنظر ميآيد خصوصا اگر با ناخوشى مقابل شود و بعيد نيست و اللّه اعلم ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ كَم لَبِثتُم فِي الأَرضِ عَدَدَ سِنِينَ (112) قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ فَسئَلِ العادِّينَ (113) قالَ إِن لَبِثتُم إِلاّ قَلِيلاً لَو أَنَّكُم كُنتُم تَعلَمُونَ (114)
فرمود: چه اندازه مكث كرديد در روي زمين شماره سالهاي شما چند سال عمر كرديد گفتند مكث كرديم يك روز يا بعض روز، پس سؤال فرما از آنهايي که شماره سالها را ميدانند و شماره ميكنند.
جلد 13 - صفحه 480
فرمود: لبث نكرديد مگر اندكي اگر محققا شما بوديد که ميدانستيد انسان پس از گذشتن مدة مديدي به نظر او بسيار كم ميآيد پير مرد هشتاد ساله موقعي که قضاياي طفوليت خود را متذكر ميشود ميگويد:
انگار ديروز بود. و همچنين بالاخص كسي که در غفلت باشد يا در خواب باشد يا اشتغال به ملاهي داشته باشد، جايي که حضرت عزير صد سال مرده بود موقعي که خداوند او را زنده فرمود:
(قالَ كَم لَبِثتَ قالَ لَبِثتُ يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ قالَ بَل لَبِثتَ مِائَةَ عامٍ) بقره آيه 261.
و همچنين اصحاب كهف پس از سيصد سال چون بيدار شدند (قالَ قائِلٌ مِنهُم كَم لَبِثتُم قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ) كهف آيه 18 بعلاوه اينکه كفار پس از دخول در عذاب اليم دنيا و عالم برزخ نزد آنها ناچيز ميآيد، مثل كسي که صد سال در ناز و نعمت باشد يك شب تب و مرض باو متوجه شود يا به بلائي گرفتار شود مثل زندان و شكنجه آن شب به نظرش خيلي طولاني ميآيد و آن صد سال به نظرش خيلي كوتاه مينمايد، لذا از آنها سؤال ميشود.
(قالَ كَم لَبِثتُم فِي الأَرضِ عَدَدَ سِنِينَ) با اينكه تصريح به سنين ميفرمايد مع ذلک در نظر آنها نه سال ميآيد نه ماه نه هفته.
(قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ) و اينکه كلام را هم حدسي گفتند و ترسيدند که اشتباه شده باشد گفتند:
(فَسئَلِ العادِّينَ) ملائكه موكل به ما که حساب كارهاي ما را و ساعات عمر ما را ميدانند از آنها سؤال فرما خداوند ميفرمايد من از آنها بهتر ميدانم و داناترم حتي بعدد نفوس شما.
(قالَ إِن لَبِثتُم إِلّا قَلِيلًا) چون دنيا سرتاسر آن اگر نسبت بآخرت بدهي نسبت قطره به دريا غلط گفتهاي، زيرا دريا هم محدود است و آخر دارد لكن
جلد 13 - صفحه 481
عذاب آخرت، و همچنين مثوبات بهشت آخر ندارد و محدود نيست، لذا ميفرمايد:
(فَما مَتاعُ الحَياةِ الدُّنيا فِي الآخِرَةِ إِلّا قَلِيلٌ).
(لَو أَنَّكُم كُنتُم تَعلَمُونَ) اگر ميدانستيد در دنيا که مدت عمر شما چه اندازه كم است و چه زود سپري ميشود به فكر دين و آخرت ميافتاديد و تحصيل زاد و توشه براي آخرت خود ميكرديد، لكن خيال ميكرديد هميشه در دنيا هستيد و پس از دنيا هم خبري نيست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 112)- کوتاهی عمر این جهان: در تعقیب آیات گذشته در اینجا نوعی دیگر از مجازاتهای روانی دوزخیان که به صورت سرزنشهای الهی است مطرح شده نخست میگوید: در آن روز خداوند آنها را مخاطب قرار داده «میگوید: چند سال در روی زمین توقف (و زندگی) کردید»؟ (قالَ کَمْ لَبِثْتُمْ فِی الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِینَ).
نکات آیه
۱ - پرسش خداوند از دوزخیان، نسبت به مدت زندگى آنان در دنیا (قل کم لبثتم فى الأرض عدد سنین) ضمیر فاعل در «قال» با توجه به آیات قبل، به خداوند باز مى گردد. «کم» براى استفهام از مقدار و «لبث» (مصدر «لبثم») به معناى درنگ کردن است.
۲ - طولانى شمردن زندگى و نعمت هاى دنیا، عامل مهم روى گردانى انسان از حیات اخروى (قل کم لبثتم فى الأرض عدد سنین) پرسش از مدت درنگ در دنیا، در حقیقت مقدمه براى این است که نادرستى پندارهاى دنیوى دوزخیان، به آنان نمایانده شود و روشن گردد که عمر کوتاه دنیا، ارزش آن همه کفر و ناسپاسى را ندارد.
۳ - پرسش خداوند از دوزخیان، پیرامون درنگ آنان در عالم برزخ (قل کم لبثتم فى الأرض عدد سنین) با توجه به پاسخ سؤال یاد شده در آیه بعد «لبثنا یومًا أو بعض یوم...، یک روز یا پاره اى از یک روز» مى توان گفت که مراد، درنگ آنها در عالم برزخ است.
۴ - «قال رسول اللّه(ص) إنّ اللّه إذا أدخل أهل الجنّة الجنّة و أهل النار النار قال لأهل الجنة: «کم لبثتم فى الأرض عدد سنین؟ قالوا: لبثنا یوماً أو بعض یوم» قال لنعم ما اتجرتم فى یوم أو بعض یوم رحمتى و رضوانى و جنتى اُسکنوا فیها خالدین مخلّدین ثمّ یقول: یا أهل النار «کم لبثتم فى الأرض عدد سنین : قالوا لبثنا یوماً أو بعض یوم» فیقول: بئس ما اتجرتم فى یوم أو بعض یوم نارى و سخطى اُمکثوا فیها خالدین; رسول خدا(ص) فرمود: همانا خدا وقتى که اهل بهشت را در بهشت و اهل آتش را در آتش داخل مى کند، به بهشتیان مى گوید «کم لبثتم فى الأرض عدد سنین؟» و آنان جواب مى هند: «لبثنا یوماً أو بعض یوم». خدا مى فرماید: چه خوب تجارتى کردید در یک روز یا قسمتى از آن! اینک [این] رحمت، رضوان و بهشت من است، در آن ساکن شوید همیشه و جاویدان. سپس مى فرماید: اى اهل آتش «کم لبثتم فى الأرض عدد سنین؟» و آنان جواب مى هند: «لبثنا یوماً أو بعض یوم». پس خدا مى فرماید: چه بد تجارتى کردید در یک روز یا قسمتى از یک روز. اینک، [این] آتش و خشم من است، در آن همیشه بمانید». ۱- الدرالمنثور، ج ۶، ص ۱۲۱.
موضوعات مرتبط
- آخرت: عوامل اعراض از آخرت ۲
- بهشتیان: پرسش از بهشتیان ۴; مدت زندگى دنیوى بهشتیان ۴
- جهنمیان: پرسش از جهنمیان ۱، ۳، ۴; مدت زندگى دنیوى جهنمیان ۴
- خدا: پرسشهاى خدا ۱، ۳
- زندگى : پرسش از مدت زندگى دنیوى ۱
- عالم برزخ: پرسش از مدت عالم برزخ ۳
منابع