۱۷٬۰۳۳
ویرایش
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
«'''أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِى سَحَاباً ثمَّ يُؤَلِّف بَيْنَهُ ثمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَترَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ...'''»: | «'''أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِى سَحَاباً ثمَّ يُؤَلِّف بَيْنَهُ ثمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَترَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ...'''»: | ||
كلمۀ «يُزجِى»، مضارع از مصدر «ازجاء» است كه به معناى دفع كردن است. و كلمۀ «رُكَام»، به معناى متراكم و انباشته بر روى هم است. و كلمۀ «وَدق»، به معناى باران، و «خِلال»، جمع «خلل» است، كه شكاف در ميان دو چيز را گويند. | |||
خطاب در اين | خطاب در اين آيه، به رسول خدا «صلى الله عليه و آله» است، البته به عنوان يك شنونده. پس در حقيقت، خطاب به هر شنونده اى است و معنايش اين است كه: آيا تو و هر بيننده ديگر نمى بينيد كه خدا با بادها ابرهاى متفرق و از هم جدا را مى راند، و آن ها را با هم جمع مى كند، و سپس روى هم انباشته مى سازد. پس مى بينى كه باران از خلال و شكاف آن ها بيرون مى آيد و به زمين مى ريزد؟ | ||
«''' | «'''وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِن جِبَالٍ فِيهَا مِن بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَن يَشَاءُ وَ يَصرِفُهُ عَن مَن يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرقِهِ يَذهَبُ بِالأبصَار'''» - كلمۀ «سماء»، به معناى جهت علوّ، و بالا است، و جملۀ «مِن جِبَالٍ فِيهَا»، بيان همان سماء است. و «جِبَال»، جمع جَبَل (كوه) است، و جملۀ «مِن بَرَدٍ»، بيان جبال است، و كلمۀ «بَرَد»، قطعات يخى (تگرگ) است كه از آسمان مى آيد، و اگر آن را «جبال» در آسمان خوانده، كنايه است از بسيارى و تراكم آن. و كلمۀ «سنا» (بدون مد)، به معناى روشنى است. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۱۹۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۵ صفحه :۱۹۰ </center> | ||
اين | اين گفتار، عطف است بر جملۀ «يُزجِى» و معناى آن، اين است كه: آيا نمى بينى كه خدا از آسمان تگرگ متراكم و انبوه نازل مى كند، به كوه ها و به هر سرزمينى كه بخواهد، مى فرستد، و زراعت ها و بستان ها را تباه مى كند، و چه بسا نفوس و حيوانات را هم هلاك مى نمايد، و از هر كس بخواهد، بر مى گرداند، و در نتيجه، از شرّ آن ايمن مى شود، برف و تگرگى است كه روشنى برق آن، نزديك است چشم ها را كور سازد. | ||
و اين آيه - به طورى كه سياق مى رساند - در مقام تعليل مطلب گذشته | و اين آيه - به طورى كه سياق مى رساند - در مقام تعليل مطلب گذشته است، كه نور خدا را به مؤمنان اختصاص مى داد، و معنايش اين است كه مسأله مذكور، منوط به مشيّت خداى تعالى است، همچنان كه مى بينى كه او وقتى بخواهد از آسمان بارانى مى فرستد كه در آن، منافعى براى خود مردم و حيوانات و زراعت ها و بستان هاى ايشان است، و چون بخواهد، تگرگى مى فرستد كه در هر سرزمينى كه بخواهد، نازل مى كند، و از هر سرزمينى كه بخواهد، شرّ آن را بر مى گرداند. | ||
«''' | «'''يُقَلِّبُ اللَّهُ الَّيْلَ وَ النَّهَارَ إِنَّ فى ذَلِك لَعِبرَةً لاُولى الاَبْصَارِ'''»: | ||
اين | اين آيه، بيان ديگرى است براى برگشت امر به مشيّت خداى تعالى و بس. و معناى «تقليب ليل و نهار»، جا به جا كردن شب و روز است و معناى آيه، روشن است. | ||
<span id='link131'><span> | <span id='link131'><span> | ||
ویرایش