الزخرف ٨٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۵#link133 | آيات ۷۹ - ۸۹ سوره زخرف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۵#link133 | آيات ۷۹ - ۸۹ سوره زخرف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۵#link134 | وجوه مختلف در معناى آيه : | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۵#link134 | وجوه مختلف در معناى آيه: «قُل إن كَانَ لِلرّحمَانِ وَلَدٌ فَأنَا أوّلُ العَابِدِين»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۵#link136 | بحث روايتى]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۵#link136 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۳۴
کپی متن آیه |
---|
وَ قِيلِهِ يَا رَبِ إِنَ هٰؤُلاَءِ قَوْمٌ لاَ يُؤْمِنُونَ |
ترجمه
الزخرف ٨٧ | آیه ٨٨ | الزخرف ٨٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قِیلِهِ»: قیل و قَول و مَقال، مصدر ثلاثی مجرّدند و به معنی گفته و سخن هستند. برخی واژه (قیل) را عطف بر (السَّاعَة) در سه آیه قبل میدانند که معنی چنین میشود: خدا از قیامت آگاه است و از شکایت پیغمبر نیز درباره ایمان نیاوردن قوم خود آگاه است. بعضی هم واو پیش از آن را حرف جر و برای قسم میدانند، و چیزی را که قسم بر آن یاد شده است (یَارَبِّ إِنَّ هؤُلآءِ قَوْمٌ لاّ یُؤْمِنُونَ) و یا این که محذوف میدانند. مرجع ضمیر (ه) پیغمبر است که از (لَئِن سَأَلْتَهُمْ) در آیه پیش پیدا است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ «88»
و سخن رسول ما اين است: اى پروردگار! همانا اينان قومى هستند كه ايمان نمىآورند.
نکته ها
«قِيلِهِ» مثل «قوله» مصدر و به معناى گفتار است.
پیام ها
1- پيامبران در برابر افراد لجوج به خدا پناهنده مىشوند. «يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ»
جلد 8 - صفحه 482
2- مبلّغان دينى توقّع پذيرش حقّ را از همه مردم نداشته باشند. «هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ (88)
«1» منهج الصادقين، چاپ 1333 شمسى، ج 8، ص 264.
جلد 11 - صفحه 505
شأن نزول:
حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله هر چند در اثبات توحيد و ابطال اشراك دلايل قاطعه و براهين ساطعه اقامه مىنمود، مشركين بر عناد و انكار مىافزودند، حضرت شكايت حال بدرگاه الهى نمود آيه نازل شد:
وَ قِيلِهِ يا رَبِ: «تقدير قسم» يعنى سوگند مىخورم به گفتار رسول خود كه آن كلمه عظيم يا رب باشد در حين شكايت قوم به من، إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ: «جواب قسم» بدرستى كه اين مشركان و معاندان گروهى هستند كه ايمان نمياورند به يگانگى من از فرط عناد و لجاج.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (86) وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (87) وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ (88) فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (89)
ترجمه
و مالك نيستند آنان كه ميخوانند غير از خدا شفاعت را مگر
جلد 4 صفحه 618
كسانيكه شهادت دهند بحق با آنكه ايشان ميدانند
و اگر بپرسى از آنان چه كس آفريدشان هر آينه گويند البتّه خدا پس چگونه روى گردانده ميشوند
و ميداند گفتارش را اى پروردگار من همانا اينها گروهى هستند كه ايمان نميآورند
پس روى گردان از آنها و بگو سلامت باشيد پس زود باشد كه بدانند.
تفسير
خداوند متعال در مقام ردّ عقائد مشركين مكّه كه قائل بشفاعت بتها از آنان نزد خدا بودند فرموده قادر و متمكّن نيستند آنانكه عبادت ميكنند اهل شرك آنها را در دنيا از شفاعت در آخرت مگر كسانيكه شهادت دادند بوحدانيّت خدا از روى علم و دانش مانند حضرت عيسى و عزيز و ملائكه كه هر يك را جمعى معبود خود قرار دادند با آنكه ايشان خدا را عبادت نموده و مينمايند و از عبادت غير خدا بيزارند و تعجب در آنستكه اگر بپرسى تو اى پيغمبر از آنها كه خالق شما و ساير موجودات كيست قطعا ميگويند خدا خالق تمام خلق است ولى با وجود اين از حقّ بباطل منقلب و برگردانده ميشوند و تعبير بفعل مجهول شايد براى اشاره بآن باشد كه خودشان بالفطره ميدانند كه جز خدا قابل پرستش نيست ولى شيطان آنها را برميگرداند از حقّ بباطل و در اينمقام ظاهرا پيغمبر اكرم مأيوس از ايمان آنها شده و بخدا از اين امر شكايت نموده و خداوند براى گوشزد آنها نقل فرموده شكايت پيغمبر خود را باين تقريب كه و خدا ميداند قول پيغمبر خود يا رب انّ هؤلاء قوم لا يؤمنون و بنابر اين قول خداوند قيله مفعول يعلم مقدّر است و ضمير در آن به پيغمبر راجع است و بيشتر قرّاء بنصب قرائت نمودهاند و آن اجود از كسر است كه قرائت عاصم و حمزه است و معمول شده است در نوشتن قرآنها و بقرائت آن دو كه جرّ است بايد معطوف باشد به السّاعة در آيات سابقه يعنى نزد خدا است علم بقيامت و علم بقول پيغمبر اى پروردگار من همانا اينها گروهى هستند كه ايمان نميآورند و اخيرا خداوند امر فرموده است به پيغمبر خود كه از دعوت آنها صرف نظر فرمايد و بحال خودشان واگذارد و متاركه خود را از معارضه آنها اعلام نمايد يا بآنها سلام وداع كند و براى تسليت خاطر آنحضرت و تهديد آنها فرموده است بعدا خواهند دانست بچه عذابى گرفتار شدهاند در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده
جلد 4 صفحه 619
كه كسيكه قرائت نمايد سوره زخرف را خداوند او را در قبر از جانوران زمين و فشار قبر ايمن ميفرمايد تا در پيشگاه الهى حاضر شود و از آنجا بامر خدا داخل بهشت گردد و الحمد للّه رب العالمين.
جلد 4 صفحه 620
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَومٌ لا يُؤمِنُونَ (88)
و گفته شده و اي پروردگار من محقق اينکه كفار و مشركين قومي هستند که ايمان نمياورند وَ قِيلِهِ يا رَبِّ قائل وجود مقدس حضرت رسالت است و تعبير بقيله و نفرمود وَ قالَ الرَّسُولُ براي اينکه است که قبلا حضرت رسالت در پيشگاه احديت عرض كرده بود خداوند در اينجا نقل كلام او را که گفته او اينکه بوده يا رب.
إِنَّ هؤُلاءِ اشاره به مشركين و كفار يهود و نصاري است که اينها.
جلد 16 - صفحه 66
قَومٌ لا يُؤمِنُونَ يعني من مأيوس هستم از ايمان اينها و قساوت قلب اينها و سياهي دل اينها و كبر و نخوت و هواهاي نفسانيه و حب شهوات و كثرت معاصي و طغيان آنها و معايب ديگر مانع از قبولي ايمان اينها ميشود چنانچه حضرت نوح هم همين شكايت را در پيشگاه احديت داشت که عرض كرد قالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُم عَصَونِي وَ اتَّبَعُوا مَن لَم يَزِدهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلّا خَساراً الي اخر الآيات نوح آيه 2-.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 88)- این آیه از شکایت پیامبر در پیشگاه خدا از این قوم لجوج و بیمنطق سخن گفته، میفرماید: «آنها چگونه از شکایت پیامبر (در پیشگاه خداوند) که میگوید: پروردگارا! اینها قومی هستند که ایمان نمیآورند» غافل میشوند؟ (وَ قِیلِهِ یا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا یُؤْمِنُونَ).
او میگوید: من شب و روز با آنها سخن گفتم، از طریق بشارت و انذار وارد شدم، سرگذشت دردناک اقوام پیشین را برای آنها بر شمردم، و آنچه گفتنی بود، گفتم اما با این همه سخنان گرم من در قلب سرد آنها اثر نگذاشت و ایمان نیاوردند، تو میدانی و آنها.
ج4، ص388
نکات آیه
۱ - خداوند، آگاه به شکوه پیامبر(ص) از قوم حق ناپذیر خویش (و قیله یربّ إنّ هؤلاء قوم لایؤمنون) «قیل»، مصدر براى «قال» و عطف بر «الساعة» است; یعنى، «و عنده علم قیله».
۲ - یأس و ناامیدى پیامبر(ص)، از ایمان آوردن مشرکان مکه (و قیله یربّ إنّ هؤلاء قوم لایؤمنون)
۳ - التجاى پیامبر(ص) به پروردگار خویش، در مشکلات ابلاغ رسالت (و قیله یربّ إنّ هؤلاء قوم لایؤمنون)
۴ - نظارت الهى بر موضع گیرى مشرکان علیه پیامبر(ص)، پشتوانه مجازات و محاکمه آنان (و عنده علم الساعة و إلیه ترجعون ... و قیله یربّ إنّ هؤلاء قوم لایؤمنون) عطف «قیله» بر «الساعة» در دو آیه قبل گویاى ارتباط این آیه با «إلیه ترجعون» در آن آیه است و از مجموع دو آیه، براشت یاد شده استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- التجا: التجا به خدا ۳
- خدا: علم خدا ۱; نظارت خدا ۴
- محمد(ص): التجاى محمد(ص) ۳; گلایه محمد(ص) ۱; محمد(ص) و حق ناپذیران ۱; مشکلات رسالت محمد(ص) ۳; موضعگیرى علیه محمد(ص) ۴; یأس محمد(ص) ۲
- مشرکان: زمینه کیفر مشرکان ۴; موضعگیرى مشرکان ۴
- یأس: یأس از ایمان مشرکان مکه ۲
منابع