الشورى ٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link1 | آيات ۱ - | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link1 | آيات ۱ - ۶ سوره شورى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link2 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link2 | اقوال مفسران، در معنای حروف مقطعه]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link5 | شباهت سوره هایی که حروف مقطعه اولشان، یکی است]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link8 | توضيح آيه: «تَكَاُد السّمَاوَات يَتَفَطّرنَ مِن فَوقِهِنّ...»]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link5 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link9 | مقصود از استغفار ملائكه براى اهل زمين]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲#link11 | روايتى از امام صادق «ع»، در معناى حروف مقطعه]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲#link12 | بحث روایتی: (بررسى رواياتى كه حروف مقطعه را به اسماى حُسناى خدا معنى كرده اند)]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link8 | توضيح | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱#link9 | مقصود از استغفار ملائكه براى | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲#link11 | روايتى از امام صادق | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲#link12 | بررسى رواياتى | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۸ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۰۸:۵۱
کپی متن آیه |
---|
تَکَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَ وَ الْمَلاَئِکَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلاَ إِنَ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ |
ترجمه
الشورى ٤ | آیه ٥ | الشورى ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَتَفَطَّرْنَ»: از هم میشکافند. «مِن فَوْقِهِنَّ»: از قسمت بالای خود. «یَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ»: از هم شکافتن آسمانها به خاطر علوّ شأن و هیبت و عظمت آفریدگار جهان است (نگا: صفوةالبیان لمعانی القرآن، المنتخب). بعضی هم شکافتن آسمانها را به خاطر شرک و بتپرستی مشرکان میدانند و آیات و سوره مریم را هممعنی با این آیه میشمارند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۶ سوره شورى
- اقوال مفسران، در معنای حروف مقطعه
- شباهت سوره هایی که حروف مقطعه اولشان، یکی است
- توضيح آيه: «تَكَاُد السّمَاوَات يَتَفَطّرنَ مِن فَوقِهِنّ...»
- مقصود از استغفار ملائكه براى اهل زمين
- روايتى از امام صادق «ع»، در معناى حروف مقطعه
- بحث روایتی: (بررسى رواياتى كه حروف مقطعه را به اسماى حُسناى خدا معنى كرده اند)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «5»
نزديك است كه آسمانها (از عظمت وحى) از فرازشان بشكافند در حالى كه فرشتگان همراه با سپاس، پروردگارشان را تسبيح مىكنند و براى كسانى كه در زمين هستند آمرزش مىطلبند. آگاه باش كه فقط خداوند، بسيار بخشنده و مهربان.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «5»
تَكادُ السَّماواتُ: نزديك شده كه آسمانها از غايت هيبت عظمت و جلالت، يا از استعظام نسبت نالايق به ساحت درگاه سبحانى، يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَ: شكافته شود از بالاى يكديگر، يعنى مبدء شكافتن از عرش و كرسى شود به اين ترتيب تا به آسمان دنيا، و چون اجرام علويه با وجود رفعت و متانت از جهت سطوت و عظمت نزديك به انشقاق باشد، پس اكوان سفليه به طريق اولى منهدم گردد. در كشاف بيان نموده كه ذكر فوقيّت، اشعار است بر كمال عظمت و كبريا و جلال ملك متعال، زيرا فوق آسمانها عرش و كرسى و اصناف ملائكه مقربين و غير آن از آثار ملكوت و جبروت، پس ابتداى انشقاق از آنجا اعظم ادله باشد بر غايت عظمت و جلال حضرت عزت «1». يا همه آسمانها منشق گردند از فوق زمين.
وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ: و جميع ملائكه تسبيح مىكنند ذات سبحانى را از ناشايسته تنزيهى مقترن، بِحَمْدِ رَبِّهِمْ: به سپاسدارى و شكرگزارى پروردگار خود، يعنى تسبيح و حمد با هم مىگويند تا يكى نافى ناسزا و ديگر مثبت سزاوار. از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه مراد به ملائكه در اين مقام
«1» تفسير كشاف (چ مصر) ج 3 ص 396.
جلد 11 - صفحه 397
حمله عرشاند كه هميشه به تسبيح و تحميد الهى مشغولند «1». وَ يَسْتَغْفِرُونَ: و آمرزش مىطلبند، لِمَنْ فِي الْأَرْضِ: براى كسانى كه در زميناند از مؤمنان نه كافران، چه آنها هرگز رحمت الهى را نمىرسند و لذا در سوره مؤمن استغفار حمله عرش را مخصوص اهل ايمان گردانيده كه: «وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا». على ابن ابراهيم (رحمه اللّه:) استغفار كنند براى مؤمنين از شيعه توبه كنندگان خاصه، و لفظ آيه عام و معناى آن خاص است «2».
أَلا إِنَّ اللَّهَ: آگاه باشيد بدرستى كه خداى تعالى، هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ:
اوست بسيار بسيار آمرزنده بندگان، مهربان بر ايشان به قبول توبه. و از وفور رحمت و غفران او است كه ملائكه را امر فرمايد به استغفار براى گنه كاران مؤمنين. آيه شريفه بنابر تفسير اول براى زيادتى تقرير عظمت است، و بنابر ثانى به جهت دلالت است بر تقدّس ذات او از اتخاذ شريك.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
حم «1» عسق «2» كَذلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَ إِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «3» لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ «4»
تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ «5»
ترجمه
اينچنين وحى ميكند بسوى تو و بسوى آنانكه بودند پيش از تو خداى تواناى درست كردار
براى او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و او است بلند رتبه بزرگ مقام
نزديك است آسمانها شكافته شوند از بالاشان و فرشتگان تسبيح ميكنند بستايش پروردگارشان و آمرزش ميطلبند براى هر كه در زمين است آگاه باشيد كه همانا خدا آمرزنده مهربانست.
تفسير
گذشته از آنچه راجع بفواتح السّور بطور كلّى و خصوص حم ذكر شده در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه معناى حم عسق الحكيم المثيب العالم السّميع القادر القوى است و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن حروفى است مقطوع از اسم اعظم خدا كه تأليف ميكند آنرا پيغمبر و امام پس ميباشد اسم اعظمى كه چون خوانده شود خدا بآن اجابت ميكند و ظاهرا مفاد آيات شريفه آنستكه مانند آنچه در اين سوره است از معارف حقّه و مطالب حقيقيّه وحى ميكند بتو و ساير انبياء قبل خداوند ارجمند تواناى درست كردار محكم گفتار و براى او است ثابت و مستقرّ بملكيّت حقّه حقيقيّه و بسلطنت تامّه عامّه آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و او است بلند مرتبه و بزرگى كه بزرگيش بوصف در نيايد و براى تصوير رفعت و عظمت او ميتوان بطريق تمثيل گفت نزديك است
جلد 4 صفحه 569
آسمانهاى هفتگانه از عظمت مقام مافوق خودشان كه كرسى و عرش است و از مقام علم و مقرّ سلطنت مطلقه الهيّه بآن دو تعبير ميشود شكافته و متفرّق شود اجزائشان با آنكه خرق و تفرّق اجزاء در افلاك راه ندارد براى عظمت مقام خالق آنها و ملائكه آسمانها دائما تسبيح و تقديس مينمايند و مشغولند بحمد و ثناى الهى و طلب مغفرت مينمايند از خداوند براى اهل ايمان از شيعيان و توبه كنندگان كه در زمين جاى دارند چنانچه قمّى ره نقل نموده و فرموده لفظ آيه عام و معناى آن خاص است و در جوامع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه استغفار ملائكه مخصوص باهل ايمان است چون معلوم است كه خداوند آمرزنده و مهربان است و مسلّم است كه رحمت رحيميّه اختصاص بشيعيان دارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرنَ مِن فَوقِهِنَّ وَ المَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمدِ رَبِّهِم وَ يَستَغفِرُونَ لِمَن فِي الأَرضِ أَلا إِنَّ اللّهَ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ «5»
نزديك است آسمانها از هم پاشيده شود و پاره پاره گردد از بالاي سر آنها و ملائكه تسبيح و تحميد پروردگار خود ميكنند.
و طلب مغفرت ميكنند براي كساني که در زمين هستند آگاه باشيد که خداوند او آمرزنده مهربان است.
تَكادُ السَّماواتُ يَتَفَطَّرنَ مِن فَوقِهِنَّ بعضي گفتند که مراد كلام مشركين است که از شرك باللّه نزديك است آسمانها از هم بپاشد بعضي گفتند از كلام يهود و نصاري و مجوس که گفتندبه اتَّخَذَ اللّهُ وَلَداً که آدم را پسر خدا دانستند و عزير را يهود و نصاري عيسي را بلكه گفتند نَحنُ أَبناءُ اللّهِ بعضي گفتند از عظمت و كبريايي الهي.
اقول: دستگاه شرك و كفر و اينکه مزخرفات از زمان آدم الي زماننا هذا بوده و خردلي بدستگاه الهي لطمه وارد نكرده و خداوند براي وجود مقدس انبياء و ائمه اطهار و حجج الهيّه و علماء دين و مؤمنين، اينکه دستگاه را فراهم كرده و ظاهرا مراد نزديك شدن قيامت باشد که فرمود إِنَّهُم يَرَونَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً- معارج آيه 6- که آسمانها در هم پيچيده ميشود و از هم پاره ميگردد إِذَا السَّماءُ انفَطَرَت- انفطار آيه 1- از طبقه بالا تا طبقه پائين.
وَ المَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمدِ رَبِّهِم و در قيامت ملائكه که آثار قدرت
جلد 15 - صفحه 455
الهيّه را مشاهده ميكنند تسبيح و تحميد حق ميكنند که تسبيح تنزيه حق است از عيوب و نواقص و تحميد تمجيد او است بجميع كمالات.
وَ يَستَغفِرُونَ لِمَن فِي الأَرضِ از مؤمنين که آلوده ببعض معاصي شدهاند چون غير مؤمنين لياقت استغفار ندارند و غير آلوده بمعاصي احتياج به استغفار ندارند.
أَلا إِنَّ اللّهَ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيمُ خداوند متعال ميبخشد و ميآمرزد و بعلاوه مشمول رحمتهاي واسعه خود ميفرمايد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- در این آیه میافزاید: «نزدیک است آسمانها (به خاطر نسبتهای ناروای مشرکان) از بالا متلاشی شوند» (تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ).
سپس در دنباله آیه میافزاید: «و فرشتگان پیوسته تسبیح و حمد
ج4، ص327
پروردگارشان را به جا میآورند و برای کسانی که در زمین هستند استغفار میکنند» (وَ الْمَلائِکَةُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ).
رابطه این جمله با جمله قبل چنین است که فرشتگان حامل این وحی بزرگ آسمانی پیوسته حمد و تسبیح خدا به جا میآورند. و او را به هر کمالی میستایند، و از هر نقصی منزه میشمرند، و چون در محتوای این وحی بزرگ یک سلسله تکالیف و وظائف الهی است، و احیانا ممکن است برای مؤمنان لغزشهایی پیش آید، میگوید آنها به یاری مؤمنان میشتابند. و برای لغزشهای آنها از خدا طلب آمرزش میکنند.
در پایان این آیه به دو وصف دیگر از اوصاف پروردگار که آن هم در زمینه غفران و رحمت است و تناسب نزدیکی با مسأله وحی و محتوای آن در مورد وظائف مؤمنان دارد اشاره کرده، میفرماید: «آگاه باشید خداوند آمرزنده و مهربان است» (أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ).
و به این ترتیب مجموعه کاملی از اسمای حسنای خداوند را در رابطه با مسأله وحی بیان میکند، و در ضمن اشاره لطیفی است بر اجابت دعای فرشتگان در مورد استغفار برای مؤمنان.
نکات آیه
۱ - وحى، از پدیده هاى شگفت انگیز جهان هستى است. (کذلک یوحى ... تکاد السموت یتفطّرن من فوقهنّ) ذکر شکافته شدن آسمان ها پس از بیان نزول وحى، مى تواند بیانگر تأثیر نزول وحى بر جهان هستى باشد و این مطلب نشانگر عظمت و شگفتى این پدیده است.
۲ - عبور وحى الهى، از آسمان ها (کذلک یوحى ... تکاد السموت یتفطّرن) چنانچه عامل شکافته شدن آسمان ها را وحى الهى بدانیم، نزدیک ترین رابطه میان وحى و آسمان ها، چیزى جز این نخواهد بود که آسمان ها مسیر عبور وحى است.
۳ - وحى، پدیده اى آسمانى و از مبدئى اعلى (کذلک یوحى ... تکاد السموت یتفطّرن من فوقهنّ)
۴ - تحمل عبور وحى، امرى سخت و دشوار بر آسمان ها (تکاد السموت یتفطّرن من فوقهنّ) این که آسمان ها هنگام نزول وحى در آستانه فرو پاشى قرار مى گیرند، حاکى از سختى و دشوارى تحمل عبور وحى براى آنها است.
۵ - فرشتگان، همواره در حال ستایش، تسبیح و تنزیه پروردگار خویش (و الملئکة یسبّحون بحمد ربّهم) فعل مضارع «یسبّحون» افاده استمرار مى کند.
۶ - عظمت وحى، موجب تسبیح و ستایش فرشتگان (کذلک یوحى إلیک ... و الملئکة یسبّحون بحمد ربّهم) جمله «و الملائکة ...» عطف بر جمله «تکاد السماوات ...» است. بنابراین عظمت وحى به هنگام نزول به زمین، همان گونه که آسمان ها را در آستانه فروپاشى قرار مى دهد، فرشتگان را نیز به تسبیح و تقدیس خدا وا مى دارد.
۷ - نزول وحى، مایه کمال آفرینش، در نگاه فرشتگان (کذلک یوحى إلیک ... و الملئکة یسبّحون بحمد ربّهم) با توجه به این که «تسبیح» به معناى تنزیه و نفى نقیصه و کاستى است، تسبیح فرشتگان، حکایت از مشاهده کمال آفرینش پس از نزول وحى دارد.
۸ - استغفار و آمرزش خواهى همیشگى فرشتگان، براى زمینیان (و یستغفرون لمن فى الأرض)
۹ - فرشتگان، خواهان نزول وحى بر اهل زمین * (و یستغفرون لمن فى الأرض) برداشت یاد شده با توجّه به دو مطلب زیر است: الف) مغفرت بدون سبب تحقق پیدا نمى کند. ب) مراد از سبب مغفرت، نزول وحى و تشریع دین باشد که اهل زمین بدین وسیله مشمول مغفرت الهى شوند.
۱۰ - اهل زمین، در طبیعت زمینى خود - بدون بهره گیرى از وحى و شریعت الهى - مبتلا به لغزش و گمراهى اند. (کذلک یوحى ... و یستغفرون لمن فى الأرض)
۱۱ - خداوند، غفور (آمرزنده گناهان) و رحیم (داراى مهرى پایان ناپذیر) است. (ألا إنّ اللّه هو الغفور الرحیم) «غفور» صیغه مبالغه و بیانگر گستردگى غفران است و «رحیم» (بر وزن فعیل) حاکى از عدم انفکاک رحمت و پایان ناپذیرى آن مى باشد. گفتنى است که صفت هاى بر وزن فعیل، غالباً دلالت بر عدم انفکاک وصف از ذات مى نماید (مانند علیم، قدیر، سخى و...).
۱۲ - وحى، تجلى رحمت و غفران بى پایان الهى است. (کذلک یوحى ... ألا إنّ اللّه هوالغفور الرحیم)
۱۳ - استغفار ملائکه براى زمینیان، مورد پذیرش خداوند است. (و یستغفرون لمن فى الأرض ألا إنّ اللّه هوالغفور الرحیم)
۱۴ - استغفار و طلب خیر و رحمت براى دیگران، داراى تأثیر است. (و یستغفرون ... ألا إنّ اللّه هوالغفور الرحیم)
۱۵ - آسمان ها و زمین در معرض فروپاشى در برابر عظمت الهى (و هو العلىّ العظیم . تکاد السموت یتفطّرن) برداشت یاد شده بر این پایه است که آیه شریفه، مرتبط با ذیل آیه قبل (و هو العلىّ العظیم) بوده و درصدد ارائه عظمت خدا باشد.
۱۶ - تسبیح و ستایش مداوم فرشتگان، ره آورد درک و تلقى آنان از عظمت الهى است. (و هو العلىّ العظیم ... و الملئکة یسبّحون بحمد ربّهم) برداشت بالا بر این اساس است که آیه درصدد بیان عظمت خدا باشد.
۱۷ - تسبیح و عبادت، برخاسته از میزان درک نسبت به عظمت الهى (و هو العلىّ العظیم ... و الملئکة یسبّحون بحمد ربّهم) از این که فرشتگان بر اساس درکشان از عظمت الهى، به تسبیح مداوم حق مى پردازند، مطلب بالا قابل برداشت است.
۱۸ - استغفار فرشتگان براى آدمیان، در پى مشاهده غفلت زمینیان از عظمت خداوندى (و هو العلىّ العظیم ... و یستغفرون لمن فى الأرض) بنابراین که آیه درصدد بیان عظمت خداوند باشد و قهراً استغفار فرشتگان براى اهل زمین مى تواند از این جهت باشد که مردم غافل از عظمت خدایند.
۱۹ - شرک آدمیان، امرى سنگین و غیرقابل تحمل براى مجموعه نظام هستى (له ما فى السموت ... تکاد السموت یتفطّرن) جمله «تکادالسماوات» کنایه از غیر قابل تحمل بودن امرى عظیم براى آسمان ها است. این مطلب به قرینه آیه بعد - که درباره شرک است - مى تواند ناظر به شرک مشرکان باشد.
۲۰ - استغفار فرشتگان براى زمینیان، موجب بقاى نظام هستى (تکاد السموت یتفطّرن ... و الملئکة ... و یستغفرون لمن فى الأرض) چنانچه آیات در مقام توحید و نفى شرک باشد، از ارتباط فرازهاى آیه مى توان استفاده کرد که پیامد گناه شرک، چنان بزرگ و سنگین است که اگراستغفار ملائکه براى زمینیان نبود، نظام هستى فرو مى پاشید.
۲۱ - دوام جهان هستى، برخاسته از غفران و رحمت بى کران حق، با وجود شرک و ناسپاسى آدمیان (له ما فى السموت ... تکاد السموت یتفطّرن ... ألا إنّ اللّه هو الغفور الرحیم) چنانچه این آیات در مقام توحید و نفى شرک باشد، ارتباط آخرین عبارت آیه (ألا إنّ اللّه...) با بخش اول آیه، مى تواند از جهت یاد شده باشد.
موضوعات مرتبط
- آسمان: عوامل انهدام آسمان ها ۱۵
- آفرینش: زمینه بقاى آفرینش ۲۰; عوامل تکامل آفرینش ۷; منشأ بقاى آفرینش ۲۱
- استغفار: آثار استغفار ۱۴
- اسماء و صفات: رحیم ۱۱; غفور ۱۱
- انسان: آثار غفلت انسان ها ۱۸; استغفار براى انسان ها ۸، ۱۳، ۱۸، ۲۰; زمینه لغزش انسان ها ۱۰
- تسبیح: منشأ تسبیح خدا ۱۷
- تسبیح گویان خدا: ۵
- حمد: حمد خدا ۵
- خدا: آثار آمرزشهاى خدا ۲۱; آثار درک عظمت خدا ۱۶، ۱۷; آثار رحمت خدا ۲۱; آثار عظمت خدا ۱۵; نشانه آمرزشهاى خدا ۱۲; نشانه هاى رحمت خدا ۱۲
- زمین: اهل زمین ۸، ۱۰، ۱۳، ۱۸، ۲۰; عوامل انهدام زمین ۱۵
- شرک: سنگینى شرک ۱۹
- عبادت: منشأ عبادت خدا ۱۷
- غفلت: غفلت از عظمت خدا ۱۸
- ملائکه: آثار استغفار ملائکه ۲۰; آثار درک صحیح ملائکه ۱۶; استغفار ملائکه ۸; بینش ملائکه ۷; تداوم تسبیح ملائکه ۵; تداوم حمد ملائکه ۵; خواسته هاى ملائکه ۹; عوامل استغفار ملائکه ۱۸; عوامل تسبیح ملائکه ۶; عوامل حمد ملائکه ۶; قبول استغفار ملائکه ۱۳; منشأ تسبیح ملائکه ۱۶; منشأ حمد ملائکه ۱۶
- وحى: آثار عظمت وحى ۶; آثار نزول وحى ۷; خاستگاه وحى ۳; درخواست نزول وحى ۹; سختى عبور وحى از آسمانها ۴; شگفتى وحى ۱; عبور وحى از آسمانها ۲; منشأ وحى ۳; نقش وحى ۱۰، ۱۲
منابع