الملك ٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۳۵: خط ۳۵:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link397 | آيات ۱ - ۱۴، سوره ملك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link397 | آيات ۱ - ۱۴  سوره مُلك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link398 | اشاره به غرض سوره مباركه ملك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link399 | بیان كمال تسلط خدا بر مُلك، در جملۀ «بِيَدِهِ المُلك»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link399 | افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله ((بيده الملك ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link400 | وجه اين كه فرمود: «خَلَقَ المَوتَ وَ الحَیاةَ...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link400 | وجه اينكه فرمود: ((خلق الموت ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link401 | آفرينش مرگ و حيات، برای معلوم شدن بهترین انسان های نیکوکار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link401 | مفاد اينكه درر تعليل آفرينش موت و حيات فرمود: ((ليبلوكم ايكم احسن عملا))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link402 | مقصود از نبودن تفاوت در خَلق چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link402 | بيان اينكه مقصود از نبوت تفاوت در خلق ارتباط واتصال اجزاء عالم و وحدت نظام جارى در آن است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link404 | مراد از اين كه: ستارگان را رُجُوم براى شياطين قرار داديم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link403 | تاءكيدى بر وحدت نظام عالم و اتصال و ارتباط اجزاء آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link405 | وصف جهنّم و سؤال و جواب فرشتگان موكّل بر دوزخ، با دوزخيان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link404 | اشاره به مراد از اينكه فرمود ستارگان را رجوم براى شياطين قرار داديم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۶#link406 | چرا دوزخيان در جواب فرشتگان گفتند: «لَو كُنّا نَسمَعُ أو نَعقِلَ...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۵#link405 | وصف جهنم و حكايت سؤ ال و جواب ملائكه موكل بر دوزخ با دوزخيان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۶#link407 | جواب به شبهه اى درباره معاد، و احاطه مطلق خداوند بر اعمال و احوال موجودات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۶#link406 | موارد استعمال ((سمع )) و وجه اينكه دوزخيان در جواب فرشتگان گفتند: ((لو كنا نسمعاو نعقل ..))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۶#link408 | بحث روایی: (رواياتى پیرامون برخی از آیات گذشته)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۶#link407 | جواب به شبهه اى درباره معاد، با بيان علم فراگير و احاطه مطلق خداوند براعمال و احوال موجودات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۴۶#link408 | (رواياتى در ذيل جمله :((ليبلوكم ايكم احسن عملا)) و درذيل برخى ديگر از آيات گذشته )]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۵۸

کپی متن آیه
وَ لِلَّذِينَ‌ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ‌ عَذَابُ‌ جَهَنَّمَ‌ وَ بِئْسَ‌ الْمَصِيرُ

ترجمه

و برای کسانی که به پروردگارشان کافر شدند عذاب جهنّم است، و بد فرجامی است!

و براى كسانى كه به پروردگارشان كافر شدند عذاب جهنم است، و بد سر انجامى است
و كسانى كه به پروردگارشان انكار آوردند، عذاب آتش جهنم خواهند داشت و چه بد سرانجامى است.
و بر آنان که به خدای خود کافر شدند عذاب جهنّم که بسیار بد منزلگاهی است مهیّاست.
و برای کسانی که به پروردگارشان کافر شدند، عذاب دوزخ است و بد بازگشت گاهی است.
و براى كسانى كه به پروردگارشان كافر شده‌اند عذاب جهنم باشد و جهنم بد سرانجامى است.
و برای کسانی که به پروردگارشان کفرورزیدند عذاب جهنم [آماده‌] است، و چه بد سرانجامی است‌
و كسانى را كه به پروردگارشان كافر شدند عذاب دوزخ است، و بد بازگشتگاهى است
کسانی که به پروردگار خود ایمان نداشته باشند، عذاب دوزخ دارند، و چه بد جایگاهی است!
و برای کسانی که به پروردگارشان کافر شدند، عذاب جهنم است و چه بد سرانجامی است.
و آنان را که کفر ورزیدند به پروردگار خویش عذاب دوزخ است و چه زشت است آن جایگاه‌

For those who reject their Lord, there is the torment of Hell. What an evil destination!
ترتیل:
ترجمه:
الملك ٥ آیه ٦ الملك ٧
سوره : سوره الملك
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«بِئْسَ الْمَصِیرُ»: (نگا: بقره / آل‌عمران / .


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «6» إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ «7» تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ «8»

و براى كسانى كه به پروردگارشان كفر ورزند عذاب جهنّم است كه بد بازگشتگاهى است. هنگامى كه به دوزخ پرتاب شوند، خروش نابهنجار آن را مى‌شنوند در حالى كه جوشش و فوران دارد. نزديك است از شدت خشم، پاره پاره شود، هرگاه گروهى در آن افكنده شوند، نگهبانان دوزخ از آنان پرسند: آيا هشدار دهنده‌اى به سراغ شما نيامد؟

نکته ها

«أُلْقُوا» از «القاء» به معناى پرتاب شدن بدون اختيار است.

«شَهِيقٌ» به زشت‌ترين و ناخوشايندترين صداها، همچون صداى گوش خراش خران گفته مى‌شود. «تَفُورُ» از فوران، بيانگر شعله‌هاى عظيم دوزخ است كه مى‌جوشد و بالا مى‌آيد.

صداى ناخوشايند «شَهِيقٌ» از خود دوزخ است، «لَها شَهِيقاً» و اهل دوزخ نيز شهيق دارند، چنانكه در آيه 106 سوره هود مى‌خوانيم: «لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ»

پیام ها

1- غضب و غيظ، گاهى به حدّ انفجار مى‌رسد. «تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ»

جلد 10 - صفحه 151

2- دوزخيان، به درون آتش پرتاب مى‌شوند. «أُلْقُوا فِيها»

3- عذاب جهنم، همراه با تحقير است: «أُلْقُوا فِيها»، گوش‌خراش است: «سَمِعُوا لَها شَهِيقاً» و همراه با سؤال توبيخ است. «سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها»

4- عذاب الهى بعد از اتمام حجت است. «أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «6»

چون كفار اتباع شياطين و مطاع امر ايشانند، از اين جهت بعد از وعيد شياطين، وعيد آنها فرمايد كه:

وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ‌: و مر آنان را كه كافر شدند به پروردگارشان به سبب گمراهى، عَذابُ جَهَنَّمَ‌: عذاب جهنم است، وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ: و بد جاى بازگشتنى است جهنم.

بيان: اعلام فرمايد آتش جهنم و عذاب، بزرگترين ضرر است كه واجب است عقلا از آن اعراض نمايند، و به وسيله اطاعت و فرمانبردارى، خود را از آن بازدارند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذابُ جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ «6» إِذا أُلْقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ «7» تَكادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّما أُلْقِيَ فِيها فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ «8» قالُوا بَلى‌ قَدْ جاءَنا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنا وَ قُلْنا ما نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فِي ضَلالٍ كَبِيرٍ «9» وَ قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِيرِ «10»

فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقاً لِأَصْحابِ السَّعِيرِ «11»

ترجمه‌

و براى آنانكه كافر شدند بپروردگارشان عذاب جهنّم است و بد جاى بازگشتى است‌

آن چون افكنده شوند در آن شنوند از آن صوت منكرى و آن فوران دارد

نزديك باشد كه از هم بپاشد از شدّت خشم هر گاه افكنده شوند در آن گروهى ميپرسند از آنها متصدّيان امور آن آيا نيامد شما را بيم دهنده‌اى‌

گويند آرى بتحقيق آمد ما را بيم دهنده‌اى پس تكذيب كرديم و گفتيم نفرستاده است خدا هيچ چيز نيستيد شما مگر در گمراهى بزرگ‌

و گويند اگر بوديم كه ميشنيديم يا درك و تعقّل ميكرديم نميبوديم در زمره اهل جهنّم‌

پس اقرار نمودند بگناهشان پس دورى از خير باد براى اهل جهنّم.

تفسير

خداوند متعال در تعقيب ذكر احوال شياطين كه داعيان بكفرند در آيات سابقه متعرّض احوال عموم كفّار شده ميفرمايد جهنّم كه مرجع و مئال و


جلد 5 صفحه 239

جايگاه بسيار بدى است و عذاب گوناگونش از آن آنها است وقتى ملائكه غلاظ و شداد كه موكّل امور دوزخند آنها را در آتش اندازند صوت مهيب منكرى مانند صوت حمار كه انكر اصوات است از شدّت التهاب آتش بگوش آنها ميرسد كه از استماع آن زهره آنها آب ميگردد و جهنّم مانند ديگى كه بشدت جوش آمده و محتويات خود را زير و بالا ميبرد و بيرون و درون ميكشد غليان و فوران دارد نزديك است از شدّت غيظ و غضب بر كفّار از هم بپاشد و اجزائش متفرّق گردد و اين از باب تمثيل و تشبيه بحال شخص غضبناك است كه نزديك باشد از شدت غيظ و غضب بتركد و پاره پاره شود و هر وقت آن موكّلين فوجى از كفّار را بجهنّم ميريزند با كمال شدّت از آنها استيضاح مينمايند كه آيا پيغمبرى در دنيا براى شما نيامد و آنها جواب ميدهند بلى آمد ولى ما تكذيب كرديم و گفتيم خدا چيزى نازل ننموده شما از پيش خودتان بأغراض شخصى سخن ميگوئيد و با پيروانتان در گمراهى و جهالت بزرگى بسر ميبريد و بعضى گفته‌اند اينجمله را كه شما در گمراهى و جهالت بزرگ ميباشيد ملائكه دوزخ بآنها ميگويند و بنابراين قول مقدّر است در هر حال آنجا از كرده خودشان پشيمان ميشوند ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد و با يكديگر ميگويند اگر ما گوش بسخنان رهبران دينى ميداديم و نصائح آنانرا بدون دليل قبول مينموديم براى آنكه از آنها جز صدق و صفا چيزى نديده بوديم يا فكر ميكرديم و بعقل ادراك مينموديم صدق گفتار ايشانرا امروز باين عذاب گرفتار نميشديم و قمّى ره نقل فرموده كه شنيدند و تعقّل نمودند ولى اطاعت و قبول نكردند و لذا خداوند فرموده پس اقرار نمودند بگناهشان و ظاهرا اعتراف آنها براى آنستكه آنجا حقايق آشكار ميشود و جاى انكار باقى نميماند و در خاتمه بنفرين خدا و ملائكه گرفتار شده‌اند چون سحق دورى از خير و رحمت است و مصدر فعل مقدّر يعنى دورى از خير و رحمت خدا باد براى اهل آتش جهنّم و تقدير فأسحقهم اللّه سحقا ميباشد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا بِرَبِّهِم‌ عَذاب‌ُ جَهَنَّم‌َ وَ بِئس‌َ المَصِيرُ «6»

و ‌از‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ كافر شدند بپروردگار ‌خود‌ عذاب‌ جهنم‌ ‌است‌ و بد بازگشتي‌ ‌است‌.

وَ لِلَّذِين‌َ كَفَرُوا عموم‌ دارد شامل‌ جميع‌ طبقات‌ كفر و اقسام‌ كفر ميشود ‌از‌ طبيعي‌ ‌که‌ منكر وجود جن‌ ‌است‌ تمام‌ امور ‌را‌ مستند بطبيعت‌ ميداند، و مشرك‌ ‌که‌

جلد 17 - صفحه 93

‌براي‌ ‌خدا‌ شريك‌ قرار داده‌ چه‌ شرك‌ ذاتي‌ مثل‌ ‌إبن‌ كمونه‌ ‌که‌ ‌گفت‌:

هويتان‌ بتمام‌ الذات‌ ‌قد‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 6)- از آنجا که در آیات گذشته سخن از نشانه‌های عظمت و قدرت خدا و دلائل آن در عالم آفرینش بود، در اینجا سخن از کسانی می‌گوید که این دلائل را نادیده گرفته، و راه کفر و شرک را پیش می‌گیرند، و همچون شیاطین، عذاب الهی را به جان می‌خرند.

نخست می‌فرماید: «برای کسانی که به پروردگارشان کافر شدند عذاب جهنم است و بدفرجامی است» (و للذین کفروا بربهم عذاب جهنم و بئس المصیر).

نکات آیه

۱ - آتش جهنم، کیفر منکران ربوبیت خداوند (و للذین کفروا بربّهم عذاب جهنّم)

۲ - انکار صفت ربوبیت خداوند، مساوى با کفر و موجب دوزخى شدن است. (و للذین کفروا بربّهم عذاب جهنّم)

۳ - دوزخ، جایگاهى نامیمون و سرانجامى شوم براى کافران (و بئس المصیر) «مصیر»، جایگاهى است که حرکت بدان جا منتهى مى شود.

موضوعات مرتبط

  • جهنم: آتش جهنم ۱; شومى جهنم ۳; موجبات جهنم ۲
  • خدا: آثار تکذیب ربوبیت خدا ۲; کیفر مکذبان ربوبیت خدا ۱
  • کافران: فرجام شوم کافران ۳
  • کفر: موجبات کفر ۲

منابع