المعارج ٣٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۴۴: خط ۴۴:
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲#link18 | توضيح معناى آيه: «فَمَالِ الّذِينِ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهطِعين...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲#link18 | توضيح معناى آيه: «فَمَالِ الّذِينِ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهطِعين...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳#link19 | بيان اين كه مراد از «الّذِين كَفَروا»، منافقان اطراف پيامبر «ص» بودند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳#link19 | بيان اين كه مراد از «الّذِين كَفَروا»، منافقان اطراف پيامبر «ص» بودند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳#link19 | چند وجه در معنای «إنّا خَلَقنَاهُم مِمّا یَعلَمُون»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳#link21 | بيان وجوهى از التفات در آيه: «فلا أقسم بربّ المشارق و المغارب ...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳#link21 | بيان وجوهى از التفات در آيه: «فلا أقسم بربّ المشارق و المغارب ...»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳#link22 | بيان وعدۀ «روز قيامت» به كافران و حوادث دشوار آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۳#link22 | بيان وعدۀ «روز قيامت» به كافران و حوادث دشوار آن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۲۸

کپی متن آیه
فَمَا لِ‌ الَّذِينَ‌ کَفَرُوا قِبَلَکَ‌ مُهْطِعِينَ‌

ترجمه

این کافران را چه می‌شود که با سرعت نزد تو می‌آیند...

|پس چيست كافران را كه به سوى تو مى‌شتابند
چه شده است كه آنان كه كفر ورزيده‌اند، به سوى تو شتابان،
(ای رسول) چه شده است کافران را که (با تمسخر) به جانبت می‌شتابند؟!
کافران را چه شده که به تو چشم دوخته به سویت شتابانند؟
پس چيست كه كافران به سوى تو مى‌شتابند؟
پس کافران را چه می‌شود که به سوی تو شتابانند
پس كافران را چيست كه به تو چشم دوخته و به سويت شتابانند،
کافران را چه شده است که به سوی تو شتابان می‌آیند (و گردن می‌کشند و به سخنان تو گوش فرا می‌دهند؟).
پس آنان را که کفر ورزیده‌اند، چه شده (که) سویت نگرانند؟
چه شود آنان را که کفر ورزیدند به نزد تو رمندگان‌

What is with those who disbelieve, stretching their necks towards you.
ترتیل:
ترجمه:
المعارج ٣٥ آیه ٣٦ المعارج ٣٧
سوره : سوره المعارج
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَا لِلَّذِینَ کَفَرُوا؟»: کافران را چه خبر است؟ بی‌دینان را چه می‌شود؟ در رسم‌الخطّ قرآنی (مالِ الَّذینَ کَفَرُوا) نوشته شده است. «مُهْطِعِینَ»: جمع مُهْطِع، در شتاب، شتابنده (نگا: ابراهیم / ، قمر / . کافران با عجله به خدمت پیغمبر می‌آمدند تا کلام او را بشنوند و کسب خبر کنند، و آن را وسیله استهزاء و مایه تمسخر کنند (نگا: المصحف‌المیسّر).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ «36» عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ «37» أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ «38» كَلَّا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ «39»

پس كافران را چه شده كه شتابان به سوى تو مى‌آيند. از راست و چپ، گروه گروه. آيا هر يك از آنان طمع دارد كه به بهشتى پر نعمت در آيد.

چنين نيست، همانا ما آنان را از آنچه مى‌دانند، آفريده‌ايم.

نکته ها

«مُهْطِعِينَ» به معناى گردن كشيدن يا خيره نگاه كردن يا به سرعت راه رفتن براى جستجوى چيزى است.

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله پيوسته با منافقان مدارا داشت و آنان را در سمت راست و چپ خود مى‌نشاند، تا آن كه خداوند اذن داد كه آنان را از خود دور كند و به اين آيه استناد فرمود: «فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ». «1» زيرا كفر به معناى تسليم نشدن است، نه نشناختن. چنانكه شيطان، خدا را مى‌شناخت وقيامت را قبول داشت، زيرا مى‌گفت: «أَنْظِرْنِي إِلى‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ» «2»* امّا با اين حال تسليم خدا نشد.


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». اعراف، 14.

جلد 10 - صفحه 222

به هر حال، علم غير از ايمان است، منافقان نسبت به پيامبر صلى الله عليه و آله شناخت داشتند ولى تسليم او نبودند و لذا لقب كافر در مورد آنان به كار رفته است.

«قبل» به معناى روبرو و «عِزِينَ» جمع «عزة» به معناى گروه‌هاى پراكنده است.

عُمر سعد در صبح عاشورا براى كشتن امام حسين عليه السلام به لشكرش گفت: «يا خيل الله اركبى و أبشرى بالجنة» «1» اى لشكر خدا بر اسبان سوار شويد و شما را به بهشت بشارت باد.

كفّار به تمسخر مى‌گفتند: اگر سخنان پيامبر درباره بهشت درست باشد ما هم بهشتى هستيم و حتّى زودتر به آنجا خواهيم رفت. «أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ»

پیام ها

1- قرآن، جاذبه‌اى داشت كه حتّى مخالفان، براى شنيدن آن گرد پيامبر اجتماع كرده و گردن مى‌كشيدند. «فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ»

2- پيامبر سعه صدرى داشت كه حتّى مخالفان دور او جمع مى‌شدند. «عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ»

3- به هر اجتماع و استقبال گرم مردم، دلخوش نكنيد. «مُهْطِعِينَ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ»

4- چه بسا دشمن براى گرفتن اخبار و تصميمات مؤمنان، در اطراف آنان حضور يابند. فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا ... عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ‌

5- كفّار، از پيامبر صلى الله عليه و آله اعراض مى‌كردند و اين منافقين بودند كه خود را هر چه بيشتر به پيامبر نزديك مى‌كردند. «عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ»

6- منافق، به عمل خود مغرور است و به بهشت طمع دارد. «يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ»


«1». تفسير اطيب‌البيان.

جلد 10 - صفحه 223

7- منافقان توقّع دارند بدون ايمان و عمل وارد بهشت شوند. «يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ»

8- به دشمنان و آرزوهاى نابجاى آنان، قاطعانه پاسخ دهيد. يَطْمَعُ‌ ... كَلَّا

9- كسانى كه مى‌دانند ما آنها را از آبى پست آفريده‌ايم، چرا اين همه غرور دارند كه با وجود كفر و نفاق، توقّع بهشت دارند. «كَلَّا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ»

10- كسانى كه مى‌دانند ما آنان را از چه چيز آفريده‌ايم، بايد بدانند قدرت دوباره آفريدن را داريم. «إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ (36)

شأن نزول: بعد از نزول اين آيات، مشركان به دور حضرت حلقه زدند استهزاء كنندگان، كه اگر اصحاب پيغمبر طمع دارند بوستانهاى عقبى را، ما نيز طمع داريم پيش از ايشان بيائيم، زيرا در دنيا افضل از ايشان هستيم از حيث اموال و خدم و حشم؛ آيه آمد:

فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا: پس چيست و چه بوده است مر آنانكه كافر شدند و از صفات مذكوره بى‌بهره‌اند، قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ‌: در حالتى كه به سوى تو شتابندگانند و گردن دراز كننده به سوى تو و نگاه نمايند بر تو به نظر دشمنى.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَما لِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ (36) عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ عِزِينَ (37) أَ يَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ (38) كَلاَّ إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ (39) فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِبِ إِنَّا لَقادِرُونَ (40)

عَلى‌ أَنْ نُبَدِّلَ خَيْراً مِنْهُمْ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (41) فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَ يَلْعَبُوا حَتَّى يُلاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (42) يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً كَأَنَّهُمْ إِلى‌ نُصُبٍ يُوفِضُونَ (43) خاشِعَةً أَبْصارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كانُوا يُوعَدُونَ (44)

ترجمه‌

پس چيست آنانرا كه كافر شدند نزد تو شتابندگانند

از راست و چپ دسته‌هاى متعدّده حلقه زدگان‌

آيا طمع دارد هر مردى از آنها كه داخل شود در بهشت پر نعمت‌

نه چنين است همانا ما آفريديم آنها را از آنچه ميدانند

پس سوگند به پروردگار مشرقها و مغربها همانا ما هر آينه توانائيم‌

بر آنكه بدل آوريم بهتر از آنها را و نيستيم ما آنكه پيشى گيرد بر ما ديگرى‌

پس واگذار آنها را كه در آيند در باطل و بازى كنند تا ملاقات كنند روزشان را كه وعده داده ميشوند

روزى كه بيرون مى‌آيند از گورها شتاب كنندگان گوئيا آنها بسوى بتهاى منصوب خود ميشتابند

با آنكه از ترس بزير افكنده باشد چشمهاشان فرا ميگيردشان خوارى اين است آنروزى كه بآن وعده داده ميشدند.

تفسير

در احتجاج از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه هميشه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم با منافقان الفت ميفرمود و آنها را نزديك بخود و در جانب راست و چپش مينشاند تا خداوند اذن فرمود كه آنها را از خود دور فرمايد آنجا كه فرموده و اهجرهم هجرا جميلا و فرموده فما للّذين كفروا قبلك مهطعين تا آخر آيات و گفته‌اند وقتى پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم قرائت قرآن ميفرمود مردمان متفرّقه دسته دسته در طرف دست راست و چپ حضرت حلقه ميزدند و با ديده عداوت باو نظر مينمودند و با خود ميگفتند اگر اين بهشتى كه محمّد ميگويد راست باشد ما بآن سزاوارتريم و بنابر اين ظاهر آيات شريفه آنستكه چيست و چه موجب و باعث شده براى كفّار واقعى كه اهل‌


جلد 5 صفحه 275

نفاقند كه نزد تو بشتاب جمع ميشوند يا بعداوت بر تو نظر مينمايند چون مهطعين در هر دو معنى استعمال مى‌شود و از راست و چپ تو دسته دسته و فرقه فرقه دور هم حلقه ميزنند و تماشا ميكنند و هر يك از آنها طمع دارند بدون ايمان و عمل صالح داخل در بهشت كه دار نعمت جاويد الهى است شوند نه چنين است آرزوى محالى نموده‌اند ما بنى آدم را از نطفه و آب گنديده نجسى خلق نموديم كه همه ميدانند و چيزى باين پستى بخودى خود قابل دخول در بهشت نميگردد بايد بايمان و عمل صالح خود را از آلودگيهاى مادّه پاك كند تا قابل بهشت گردد پس قسم نميخورم چون محتاج بقسم نيست يا پس نه چنين است كه شما تصوّر نموديد قسم ياد ميكنم بپروردگار مشرقها و مغربها و كلمه لا در فلا اقسم براى نفى مقاله آنها است يا سوگند ياد ميكنم بپروردگار و لا زائده است و اين اظهر است چنانچه قمى ره نقل فرموده و آنكه مراد از مشارق و مغارب مشارق و مغارب تابستان و زمستان است و از امير المؤمنين عليه السّلام بمشارق و مغارب روزانه از ايّام سال شمسى كه سيصد و شصت روز است تفسير شده و فرموده خورشيد در هر روز از ايّام سال مشرق و مغربى دارد كه عود نميكند بآن تا سال ديگر و متعلّق قسم آنستكه خدا قدرت دارد تمام آنها را نيست و نابود فرمايد در يك آن و بجاى آنها مردمى ايجاد فرمايد كه مؤمن و خداشناس و مخلص باشند و كسى نميتواند بر عذاب خدا سبقت گيرد بفرار بطوريكه دست انتقام الهى باو نرسد و مسبوق گردد پس امر فرموده به پيغمبر اكرم كه آنها را بحال خودشان وا گذارد تا در درياى جهالت و غوايت غوطه‌ور شوند و بلهو و لعب كودكانه موقت مشغول گردند تا بملاقات وعده گاه الهى كه روز قيامت است و عذاب آنروز واصل گردند و آن روزى است كه آنها از قبورشان بيرون ميآيند و بسرعت در محشر حاضر ميشوند مانند آنكه در دنيا بجانب بتهائيكه براى عبادت خودشان آنها را نصب نموده‌اند بسرعت ميروند و بر يكديگر سبقت ميگيرند يا بجانب علمى كه براى خودشان در لشگرگاهشان بپا داشته‌اند ميشتابند و نصب بفتح نون و سكون صاد نيز قرائت شده و بضمّتين كه قرائت مشهوره است محتمل است جمع باشد مانند سقف و سقف و ميشود هر يك لغتى جداگانه باشد و استعمال گردد و


جلد 5 صفحه 276

در هر حال با كمال خوارى و مذلّت سر بزير چشمها از شدّت ترس بزمين دوخته شده ببارگاه عدل الهى حاضر ميگردند و آنروز همان روز موعود الهى است كه در دنيا بتوسط انبياء و اولياء بآنها وعده داده ميشد و باور نميكردند. در ثواب الاعمال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه سوره سئل سائل را زياد بخوانيد چون كسى كه آن را زياد بخواند خداوند روز قيامت از گناهش سؤال نميكند و با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در بهشت او را جاى ميدهد و در مجمع مانند اين حديث را از امام باقر عليه السّلام نقل نموده است و الحمد للّه و سلام على عباده الّذين اصطفى.


جلد 5 صفحه 277

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَما ل‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا قِبَلَك‌َ مُهطِعِين‌َ (36)

‌پس‌ چه‌ چيز ‌است‌ و چه‌ باعث‌ ‌شده‌ و چه‌ وادار كرده‌ كساني‌ ‌را‌ ‌که‌ كافر شدند ‌در‌ مقابل‌ و روبروي‌ تو ‌که‌ شتاب‌ ميكنند ‌در‌ عداوت‌ و دشمني‌ ‌با‌ ‌شما‌ ‌اينکه‌ آيه شريفه‌ ‌در‌ حق‌ منافقين‌ ‌است‌ ‌با‌ آيات‌ ‌بعد‌ زيرا ساير كفار اعراض‌ ميكنند و رو ‌بر‌ ميگردانند و پشت‌ ميكنند لكن‌ منافقين‌ روبرو ميآيند ‌با‌ كمال‌ عداوت‌ ‌که‌ ‌در‌ ظاهر اقبال‌ كردند و ‌در‌ باطن‌ اعداء عدو هستند ‌که‌ باصطلاح‌ درد داخلي‌ هستند و اشد عذاب‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد: إِن‌َّ

جلد 17 - صفحه 196

المُنافِقِين‌َ فِي‌ الدَّرك‌ِ الأَسفَل‌ِ مِن‌َ النّارِ نساء آيه 144.

فَما ل‌ِ الَّذِين‌َ كَفَرُوا ‌يعني‌ چه‌ گمان‌ ميكنند و پيش‌ ‌خود‌ تصور ميكنند.

قِبَلَك‌َ ‌در‌ مقابل‌ ‌شما‌ ‌يعني‌ ‌در‌ نزد ‌شما‌ ميآيند.

مُهطِعِين‌َ بسرعت‌ و شتاب‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌ما ‌اگر‌ منافعي‌ و بهره‌اي‌ ‌از‌ ‌براي‌ مؤمنين‌ ‌باشد‌ ‌در‌ دنيا ‌ما ‌هم‌ ‌با‌ ‌آنها‌ شركت‌ ميكنيم‌ و بهره‌برداري‌ ميكنيم‌ بلكه‌ ‌در‌ منافع‌ ‌آنها‌ بيشتر و بالاتر بهره‌برداري‌ ميكنيم‌ چنانچه‌ كردند آنچه‌ كردند و ‌در‌ آخرت‌ ‌بر‌ حسب‌ عقيده باطني‌ ‌خود‌ بكفر و شرك‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ مقدم‌ هستيم‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ منافقين‌ بيش‌ ‌از‌ مسلمين‌ ‌خود‌ ‌را‌ بپيغمبر اكرم‌ نزديك‌ ميكردند و خداوند ‌در‌ چند مورد باين‌ معني‌ اشاره‌ دارد و فرداي‌ قيامت‌ ‌هم‌ بشتاب‌ رو بآتش‌ بروند ‌که‌ ميفرمايد: يَخرُجُون‌َ مِن‌َ الأَجداث‌ِ كَأَنَّهُم‌ جَرادٌ مُنتَشِرٌ مُهطِعِين‌َ إِلَي‌ الدّاع‌ِ يَقُول‌ُ الكافِرُون‌َ هذا يَوم‌ٌ عَسِرٌ قمر آيه 7 و 8، وَ لا تَحسَبَن‌َّ اللّه‌َ غافِلًا عَمّا يَعمَل‌ُ الظّالِمُون‌َ إِنَّما يُؤَخِّرُهُم‌ لِيَوم‌ٍ تَشخَص‌ُ فِيه‌ِ الأَبصارُ مُهطِعِين‌َ مُقنِعِي‌ رُؤُسِهِم‌ لا يَرتَدُّ إِلَيهِم‌ طَرفُهُم‌ وَ أَفئِدَتُهُم‌ هَواءٌ ابراهيم‌ آيه 43 و 44.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 36)- به کدام رو سفیدی طمع بهشت داری! در آیات گذشته بحثهائی پیرامون نشانه‌های مؤمنان و کفار و سرنوشت هر یک از این دو گروه آمده است، در اینجا بار دیگر به شرحی پیرامون وضع کفار و استهزای آنها نسبت به مقدسات باز می‌گردد.

بعضی گفته‌اند این آیات در مورد گروههائی از مشرکان نازل شده که وقتی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله در مکّه آیات معاد را برای مسلمانان می‌خواند، آنها از هر گوشه و کنار

ج5، ص282

می‌آمدند و می‌گفتند: اگر معادی در کار باشد وضع ما از این افرادی که به تو ایمان آورده‌اند در آن عالم بهتر است، همان گونه که در این دنیا وضع ما از آنها بهتر می‌باشد! قرآن در پاسخ آنها چنین می‌گوید: «این کافران را چه می‌شود که با سرعت نزد تو می‌آیند ...» (فما ل الذین کفروا قبلک مهطعین).

نکات آیه

۱ - تجمّع سریع و شتابزده کافران در اطراف پیامبر(ص)، به هنگام تلاوت وحى براى مردم (فمالِ الذین کفروا قبلک مهطعین) «اهطاع» (مصدر «مهطعین») به معناى گردن کشیدن و به سرعت راه رفتن و نیز به معناى گردن کشیدن براى خبر گرفتن آمده است.

۲ - سرزنش خداوند از کافران، به سبب تجمّع شتاب آلودشان براى استماع قرآن; به رغم کفرورزى آنان نسبت به آن (فمالِ الذین کفروا قبلک مهطعین) «ما» در «فمالِ»، اسم استفهام و براى توبیخ است.

۳ - قرآن و کلام الهى، داراى جاذبه بسیار; حتى براى کافران لجوج و حق ناپذیر (فمالِ الذین کفروا قبلک مهطعین)

روایات و احادیث

۴ - «عن أمیرالمؤمنین(ع) ... و قد ذَکَرَ المنافقین و مازال رسول اللّه(ص) یتألّفهم و یُقرّبهم و یُجْلِسُهُم عن یمینه و عن شماله حتّى أَذِنَ اللّهُ عزّوجلّ له فى إبعادهم ... بقوله «فمالِ الذین کفروا قبلک مهطعین عن الیمین و عن الشمال عزین...»;[۱] امیرالمؤمنین(ع) در ضمن سخنانى که درباره منافقان داشت فرمود: ... رسول خدا(ص) پیوسته با آنان مدارا و الفت با ایشان را تحمل مى کرد و آنان را به خود نزدیک مى کرد و آنها را در راست و چپ خود مى نشاند تا آن که خداى عزّوجلّ به آن حضرت اذن داد که آنان را از خود دور نماید...; با گفته خود که فرمود: (فمالِ الذین کفروا قبلک مهطعین...)».

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
  • تبرى: تبرى از کافران ۴
  • حق: حق ناپذیران و قرآن ۳
  • خدا: سرزنشهاى خدا ۲
  • قرآن: جذابیت قرآن ۳
  • کافران: استماع قرآن کافران ۲; تجمع کافران ۱، ۲; سرزنش کافران ۲; کافران و قرآن ۳
  • محمد(ص): تلاوت قرآن محمد(ص) ۱

منابع

  1. نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۲۰، ح ۴۰.