الدخان ٤٢: تفاوت میان نسخهها
(افزودن جزییات آیه) |
(←تفسیر) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۷#link150 | آيات ۳۴ - ۵۹ سوره دخان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۷#link150 | آيات ۳۴ - ۵۹ سوره دخان]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۷#link151 | توضيح | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۷#link151 | توضيح سخن منكران معاد كه گفتند: «إن هِىَ إلّا مَوتَتُنَا الأولى»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۷#link152 | خلاصه اشكال و پاسخ آن]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۷#link152 | خلاصه اشكال آیه فوق و پاسخ آن]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link153 | اثبات معاد با بيان | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link153 | اثبات معاد با بيان اين كه خلقت آسمان ها و زمين، به «حق» بوده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link155 | مراد از اين كه فرمود: اهل بهشت، جز مرگ نخستين، مرگى نمى چشند]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link155 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link156 | پاسخ از اشكال دوم آیه: «الموتةَ الأولی»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link156 | پاسخ از اشكال دوم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link157 | بحث روایتی: رواياتى درباره «تبع»، «شفاعت» و...]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۱۸#link157 | | |||
}} | }} |
نسخهٔ کنونی تا ۳ اردیبهشت ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۳۲
کپی متن آیه |
---|
إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ |
ترجمه
الدخان ٤١ | آیه ٤٢ | الدخان ٤٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ»: اشاره به رحمت در عین قدرت خداوند ذوالجلال است.
تفسیر
- آيات ۳۴ - ۵۹ سوره دخان
- توضيح سخن منكران معاد كه گفتند: «إن هِىَ إلّا مَوتَتُنَا الأولى»
- خلاصه اشكال آیه فوق و پاسخ آن
- اثبات معاد با بيان اين كه خلقت آسمان ها و زمين، به «حق» بوده
- مراد از اين كه فرمود: اهل بهشت، جز مرگ نخستين، مرگى نمى چشند
- پاسخ از اشكال دوم آیه: «الموتةَ الأولی»
- بحث روایتی: رواياتى درباره «تبع»، «شفاعت» و...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «42»
جز كسى كه خداوند او را مورد رحمت قرار دهد، همانا او عزيز و رحيم است.
نکته ها
چون آفرينش هدفى بر حقّ دارد، پس قيامت بايد باشد، خداى حكيم كه هستى را بر اساس حقّ آفريد، گل سر سبد هستى را با مرگ رها نمىكند.
كلمهى «مَوْلًى» به معناى دوست، سرپرست، خدمتگزار و بنده بكار مىرود.
پیام ها
1- قيامت روز فاصله حقّ از باطل و نيكان از بدان است. «يَوْمَ الْفَصْلِ»
2- حضور در قيامت استثنا بردار نيست. «أَجْمَعِينَ»
3- در قيامت همه علاقهها بى اثرند جز شفاعت. لا يُغْنِي مَوْلًى ... إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ
4- در قيامت هيچ نوع كمكى در كار نيست. «شَيْئاً»
5- در قيامت نه فرد به فرد كمك مىكند «مَوْلًى عَنْ مَوْلًى» نه گروه به گروه. «وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ»
6- در قيامت، با آنكه همه جمعند و انسان در جمع است، امّا تنهاست. أَجْمَعِينَ ... لا هُمْ يُنْصَرُونَ
7- تنها خداست كه قدرت او همراه با رحمت است، نسبت به كفّار عزيز و نسبت به مؤمنان رحيم است. «إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ»
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 504
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (42)
إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ: مگر كسى كه خدا بر او رحم كرده باشد به عفو از او و اذن شفاعت در حق او. مراد مؤمن گناهكار است، زيرا جميع كفار از اين شفاعت بىنصيبند. إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ: بدرستى كه خداى تعالى غالب است در تعذيب كفار، مهربان است نسبت به مؤمن فرمانبردار.
تنبيه: آيات شريفه تذكر فرمايد قيامت را كه تمام اولين و آخرين را محشور فرمايد براى جزاى اعمال، و هر كسى گروگان عمل خود و هيچ دوستى از دوست خود نتواند دفع عذاب نمايد مگر آن را كه خدا ترحم فرمايد.
از كلمات حضرت سيد سجاد عليه السّلام است: يابن ادم انّك ميّت و مبعوث و موقوف بين يدى اللّه عزّ و جلّ و مسئول فاعدّ له جوابا: اى پسر آدم بدرستى كه تو مرده و زنده خواهى شوى و توقيف گردى محضر خداى عز و جل و سؤال شوى از
جلد 12 - صفحه 29
عمليات خود، پس مهيا كن جواب را «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لا هُمْ يُنْصَرُونَ (41) إِلاَّ مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ (42) إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ (43) طَعامُ الْأَثِيمِ (44) كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ (45)
كَغَلْيِ الْحَمِيمِ (46) خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلى سَواءِ الْجَحِيمِ (47) ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذابِ الْحَمِيمِ (48) ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ (49) إِنَّ هذا ما كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ (50)
ترجمه
روزى كه كفايت نميكند دوستى از دوستى چيزى را و نه آنها يارى كرده ميشوند
مگر آنرا كه رحمت كرد خدا همانا او ارجمند مهربانست
همانا درخت زقّوم
خوراك كسى است كه بسيار گناهكار است
مانند مس گداخته ميجوشد در شكمها
چون جوشيدن آب داغ
بگيريد او را پس بكشيدش بعنف بميان دوزخ
پس بريزيد بر بالاى سرش از عذاب آب جوشان
بچش همانا تو آن كسى كه ارجمند بزرگوارى
همانا اين آنست كه بوديد بآن شك ميآورديد.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب آيات سابقه اوصاف روز قيامت را بيان فرموده كه آن روزى است كه هيچ دوست و يار و ياورى نميتواند بىنياز كند دوست و يار و ياور خود را كه در دنيا داشته بهيچ قدر از بىنيازى و نه آنها از خارج يارى كرده شوند مگر خداوند ترحّم فرمايد بر كسى بعفو از گناه او بدون وسيله يا بوسيله شفاعت شفعاء آنانكه خدا اذن شفاعت بايشان داده مانند انبياء و اولياء و اهل ايمان هر يك بحسب مرتبه قرب و اذنى كه از خدا باو در شفاعت داده شده همانا عزّت مطلقه و رحمت رحيميّه از آن حقّ است و كسيرا در آن مستقلّا راهى نيست و قمّى ره نقل فرموده كه كسانيكه نميتوانند با هم كمك كنند مواليان غير اولياء خدا هستند و كسانيكه مشمول رحمت خدا ميشوند و استثنا شدهاند اولياء آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم ميباشند و در بعضى از روايات مستثنى و مورد رحمت حقّ بائمّه اطهار و شيعيان ايشان تفسير شده كه ميتوانند دستگيرى كنند و درخت زقوم كه در سوره الصّافات شرح آن گذشت خوراك شخص بسيار گناهكار است كه گفتهاند مراد ابو جهل است و در روايات ائمه اطهار تأييد شده و آن مانند فلزّى است كه در آتش گداخته شده باشد و قمّى ره آنرا به مس گداخته تفسير فرموده و ميجوشد در شكمها مانند جوشيدن آبيكه به منتهاى حرارت رسيده است و خطاب از مصدر جلال صادر ميشود بملائكه عذاب كه از آنها بزبانيه تعبير ميشود بگيريد او را پس با فشار باطراف و جوانبش بكشيدش بسوى جهنّم و در وسط آن جاى دهيد چنانچه قمّى ره فرموده پس بر كاسه سرش آب
جلد 4 صفحه 629
جوش بريزيد و بگوئيد بچش عذاب را همانا تو آن كسى هستى كه خود را عزيز كريم ميخواندى چون در جوامع و قمّى ره نقل نموده كه او در مكّه ميگفت منم عزيز كريم و بعدا باو و رفقايش گفته ميشود اين عذابى است كه تا در دنيا بوديد در آن شك و ترديد داشتيد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَومَ لا يُغنِي مَولًي عَن مَولًي شَيئاً وَ لا هُم يُنصَرُونَ (41) إِلاّ مَن رَحِمَ اللّهُ إِنَّهُ هُوَ العَزِيزُ الرَّحِيمُ (42)
روزي که هيچ دوست و رفيقي بينياز نميكند دوست از او رفيق خود هيچ شيئي را و نيستند آنها که بتوانند ياري كنند آنها را مگر كساني که مشمول رحمت الهي شده باشند محققا خداوند او است عزيز مقتدر و رحيم بمؤمنين.
يَومَ لا يُغنِي مَولًي عَن مَولًي شَيئاً روز قيامت روز وانفسا است هر كس بفكر خويش است نه پدر بفكر فرزند نه فرزند بفكر پدر: يَومَ يَفِرُّ المَرءُ مِن أَخِيهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ لِكُلِّ امرِئٍ مِنهُم يَومَئِذٍ شَأنٌ يُغنِيهِ عبس، آيه 34 الي 37.
وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري انعام آيه 164.
وَ لا هُم يُنصَرُونَ احدي آنها را ياري نميكند بلكه با يكديگر عداوت پيدا ميكنند که اگر تو نبودي من باين عذاب گرفتار نميشدم. الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ زخرف، آيه 67.
إِلّا مَن رَحِمَ اللّهُ كساني که مشمول رحمت الهي هستند درجه اول انبياء و ائمه طاهرين که شفاعت ميكنند عصات مؤمنين را، و پس از آنها مؤمنين که برحمت الهي نائل شدند ديگران از مؤمنين را شفاعت ميكنند، و مسأله شفاعت از ضروريات مذهب شيعه است و صريح آيات و اخبار متواتره و اجماع علماء شيعه بر او قائم
جلد 16 - صفحه 96
است و انكار كننده او از ربقه ايمان خارج است غاية الامر مشروط باذن پروردگار است و خاص اهل ايمان است که دين او مرضي خدا باشد، و ما در مجلد سوم كلم الطيب صفحه 237- 245 مفصلا آيات و اخبار آن را ذكر كردهايم، و شرايط شفيع و مشفع عنه و شفعاء يوم القيامة و دفع اشكالاتي که عامه كردهاند بيان كردهايم مستدعي است مراجعه نمائيد.
إِنَّهُ هُوَ العَزِيزُ قاهر و غالب و قادر بر عذاب اهل النار است، او اشد المعاقبين است في موضع النكال و النقمة، و أعظم المتجبرين است في موضع الكبرياء و العظمة.
الرَّحِيمُ نسبت بمؤمنين و ارحم الراحمين است في موضع العفو و الرحمة که ميفرمايد: وَ رَحمَتِي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُم بِآياتِنا يُؤمِنُونَ اعراف آيه 155.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 42)- تنها یک گروه مستثنا هستند همان گونه که این آیه میگوید: «مگر کسی که خدا او را مورد رحمت قرار داده است، چرا که او توانا و رحیم است» (إِلَّا
ج4، ص400
مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ)
.بدون شک این رحمت الهی بیحساب نیست و تنها شامل مؤمنانی میشود که دارای عمل صالحند.
نکات آیه
۱- جز برخورداران از رحمت الهى، همه انسان ها، در قیامت بى پناه و بى یاوراند. (و لا هم ینصرون . إلاّ من رحم اللّه)
۲- رحمت خداوند، تنها تکیه گاه و نقطه امید براى انسان در قیامت (یوم لایغنى مولًى عن مولًى شیًا ... إلاّ من رحم اللّه)
۳- تکیه بر هر چیز و هر کس - جز رحمت الهى - در قیامت، بى ثمر به حال انسان (یوم لایغنى مولًى عن مولًى شیًا ... إلاّ من رحم اللّه)
۴- تنها برخورداران از رحمت الهى، بهره مند از شفاعت در قیامت (و لا هم ینصرون ... إلاّ من رحم اللّه) «إلاّ من رحم اللّه» مى تواند استثناى از «و لا هم ینصرون» باشد.
۵- مقام شفاعت و شفاعت گرى، تنها از آنِ برخورداران از رحمت الهى * (إلاّ من رحم اللّه) چنانچه «إلاّ من رحم» استثناى از «مولى» «لایغنى مولًى» باشد، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۶- قدرت مطلقه و رحمت گسترده، در انحصار خداوند است. (إنّه هو العزیز الرحیم)
۷- خداوند، «عزیز» (قدرت مند شکست ناپذیر) و «رحیم»، (داراى مهرى پایان ناپذیر) است. (إنّه هو العزیز الرحیم)
۸- داورى نافذ الهى در قیامت و ناتوانى همه نیروها در قبال آن، نمود عزت و اقتدار یگانه او است. (إنّ یوم الفصل ... یوم لایغنى ... إنّه هو العزیز الرحیم)
۹- وجود اصل شفاعت در قیامت، نمود رحمت گسترده خداوند است. (یوم لایغنى ... إلاّ من رحم اللّه إنّه هو العزیز الرحیم)
۱۰- اقتدار و عزت خداوند، آمیخته با رحمت گسترده و جاودان او است. (هو العزیز الرحیم)
موضوعات مرتبط
- اتکا: بى ثمرى اتکا به غیرخدا ۳
- اسماء و صفات: رحیم ۷; عزیز ۷
- امیدوارى: امیدوارى به رحمت خدا ۲
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۶
- خدا: آثار رحمت خدا ۳; اختصاصات خدا ۶; اهمیت رحمت خدا ۲; جاودانگى رحمت خدا ۱۰; رحمت خدا در قیامت ۲; قضاوت اخروى خدا ۸; منشأ رحمت خدا ۶; منشأ قدرت خدا ۶; نشانه هاى رحمت خدا ۹; نشانه هاى عزت خدا ۸; نشانه هاى قدرت خدا ۸; وسعت رحمت خدا ۹، ۱۰; ویژگیهاى عزت خدا ۱۰; ویژگیهاى قدرت خدا ۱۰
- رحمت خدا: مشمولان رحمت خدا ۱، ۴، ۵
- شفاعت: مشمولان شفاعت اخروى ۴
- شفیعان: شفیعان در قیامت ۵
- قیامت: بى یاورى در قیامت ۱; شفاعت در قیامت ۹; قضاوت در قیامت ۸
- موجودات: عجز موجودات ۸
منابع