النحل ٥٢: تفاوت میان نسخهها
(QRobot edit) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَه|لَهُ]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::فِي|فِي]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[شامل این کلمه::السّمَاوَات|السَّمَاوَاتِ]] [[کلمه غیر ربط::السّمَاوَات| ]] [[شامل این ریشه::سمو| ]][[ریشه غیر ربط::سمو| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضِ]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض| ]][[ریشه غیر ربط::ارض| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَه|لَهُ]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[شامل این کلمه::الدّين|الدِّينُ]] [[کلمه غیر ربط::الدّين| ]] [[شامل این ریشه::دين| ]][[ریشه غیر ربط::دين| ]][[شامل این کلمه::وَاصِبا|وَاصِباً]] [[کلمه غیر ربط::وَاصِبا| ]] [[شامل این ریشه::وصب| ]][[ریشه غیر ربط::وصب| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::فَغَيْر|فَغَيْرَ]] [[کلمه غیر ربط::فَغَيْر| ]] [[شامل این ریشه::غير| ]][[ریشه غیر ربط::غير| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::تَتّقُون|تَتَّقُونَ]] [[کلمه غیر ربط::تَتّقُون| ]] [[شامل این ریشه::وقى| ]][[ریشه غیر ربط::وقى| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَه|لَهُ]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[شامل این کلمه::مَا|مَا]] [[شامل این ریشه::ما| ]][[شامل این کلمه::فِي|فِي]] [[شامل این ریشه::فى| ]][[شامل این کلمه::السّمَاوَات|السَّمَاوَاتِ]] [[کلمه غیر ربط::السّمَاوَات| ]] [[شامل این ریشه::سمو| ]][[ریشه غیر ربط::سمو| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::الْأَرْض|الْأَرْضِ]] [[کلمه غیر ربط::الْأَرْض| ]] [[شامل این ریشه::ارض| ]][[ریشه غیر ربط::ارض| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لَه|لَهُ]] [[شامل این ریشه::ل| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[شامل این کلمه::الدّين|الدِّينُ]] [[کلمه غیر ربط::الدّين| ]] [[شامل این ریشه::دين| ]][[ریشه غیر ربط::دين| ]][[شامل این کلمه::وَاصِبا|وَاصِباً]] [[کلمه غیر ربط::وَاصِبا| ]] [[شامل این ریشه::وصب| ]][[ریشه غیر ربط::وصب| ]][[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::فَغَيْر|فَغَيْرَ]] [[کلمه غیر ربط::فَغَيْر| ]] [[شامل این ریشه::غير| ]][[ریشه غیر ربط::غير| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::تَتّقُون|تَتَّقُونَ]] [[کلمه غیر ربط::تَتّقُون| ]] [[شامل این ریشه::وقى| ]][[ریشه غیر ربط::وقى| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ وَاصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و آنچه در آسمانها و زمین است از اوست، و طاعت پایدار خالصانه (نیز) از آنِ اوست. پس آیا از غیر خدا پروا میدارید؟ | |-|صادقی تهرانی=و آنچه در آسمانها و زمین است از اوست، و طاعت پایدار خالصانه (نیز) از آنِ اوست. پس آیا از غیر خدا پروا میدارید؟ | ||
|-|معزی=و برای او است آنچه در آسمانها و زمین است و برای او است دین پیوسته پس آیا جز خدای را میپرهیزید | |-|معزی=و برای او است آنچه در آسمانها و زمین است و برای او است دین پیوسته پس آیا جز خدای را میپرهیزید | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">To Him belongs everything in the heavens and the earth; and to Him obedience is due always. Do you, then, fear anyone other than Allah?</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/016052.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/016052.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::52|٥٢]] | قبلی = النحل ٥١ | بعدی = النحل ٥٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::7|٧ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::52|٥٢]] | قبلی = النحل ٥١ | بعدی = النحل ٥٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۴۱: | خط ۲۴۹: | ||
[[رده:تعدد آسمان]][[رده:اطاعت از خدا]][[رده:امور شگفت آور]][[رده:منشأ پاداش]][[رده:سرزنش ترس از غیرخدا]][[رده:شگفتى ترس از غیرخدا]][[رده:عوامل ترس از خدا]][[رده:آثار توحید]][[رده:دلایل توحید]][[رده:جهان بینی توحیدى]][[رده:حق قانونگذارى]][[رده:آثار مالکیت خدا]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:حاکمیت خدا]][[رده:حقوق خدا]][[رده:مالکیت خدا]][[رده:منشأ تشریع دین]][[رده:وجوب پیروى از دین]][[رده:ذکر توحید]][[رده:ذکر مالکیت خدا]][[رده:صفات ناپسند]][[رده:منشأ کیفر]][[رده:حاکم موجودات]][[رده:مالک موجودات]] | [[رده:تعدد آسمان]][[رده:اطاعت از خدا]][[رده:امور شگفت آور]][[رده:منشأ پاداش]][[رده:سرزنش ترس از غیرخدا]][[رده:شگفتى ترس از غیرخدا]][[رده:عوامل ترس از خدا]][[رده:آثار توحید]][[رده:دلایل توحید]][[رده:جهان بینی توحیدى]][[رده:حق قانونگذارى]][[رده:آثار مالکیت خدا]][[رده:اختصاصات خدا]][[رده:حاکمیت خدا]][[رده:حقوق خدا]][[رده:مالکیت خدا]][[رده:منشأ تشریع دین]][[رده:وجوب پیروى از دین]][[رده:ذکر توحید]][[رده:ذکر مالکیت خدا]][[رده:صفات ناپسند]][[رده:منشأ کیفر]][[رده:حاکم موجودات]][[رده:مالک موجودات]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النحل ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النحل ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 52 سوره نحل | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 52 سوره نحل,نحل 52,وَ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ وَاصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ,تعدد آسمان,اطاعت از خدا,امور شگفت آور,منشأ پاداش,سرزنش ترس از غیرخدا,شگفتى ترس از غیرخدا,عوامل ترس از خدا,آثار توحید,دلایل توحید,جهان بینی توحیدى,حق قانونگذارى,آثار مالکیت خدا,اختصاصات خدا,حاکمیت خدا,حقوق خدا,مالکیت خدا,منشأ تشریع دین,وجوب پیروى از دین,ذکر توحید,ذکر مالکیت خدا,صفات ناپسند,منشأ کیفر,حاکم موجودات,مالک موجودات,آیات قرآن سوره النحل | |||
|description=وَ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ وَاصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۰۸
کپی متن آیه |
---|
وَ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ وَاصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ |
ترجمه
النحل ٥١ | آیه ٥٢ | النحل ٥٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الدِّینُ»: دین و شریعت. قوانین و سنن. اطاعت و انقیاد. «وَاصِباً»: همیشه و همواره (نگا: صافّات / . واجب و لازم. خالصانه. این واژه حال (الدّینُ) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۶۴،سوره نحل
- مقصود از حسنه در دنيا كه خداوند به مهاجرين وعده داده مجتمع صالح اسلامى است
- علت توصيف مهاجرين به دو صفت صبر و توكل
- مفاد آيه : ((و ما ارسلنا من قبلك الا رجالا...)) حصر رسالت در بشر عادى است
- معنا و موارد استعمال كلمه : ((ذكر))
- مراد از اهل ذكر در فاسئلوا اهل الذكر)) و اينكه مخاطبين اين خطاب كيانند
- معنا و مفاد آيه : ((و انزل اليك الذكر لتبين للناس مانزل اليهم ...))
- وجوهى كه مفسرين در تفسير آيه گفته اند
- حجت بودن بيانات رسول الله و عترت او (ائمه ) عليهم الصلاة و السلام
- انذار و تهديد مشركين كه از در مكه به خدا و پيامبرانش گناه مى كردند (مكروا السيئات )
- مراد از ((اخذ در تقلب )) و ((اخذ بر تخوف )) كه مشركين بدان تهديد شده اند
- گردش سايه اشياء نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست
- سجده جنبندگان آسمانها و زمين براى خدا به معناى خضوع وتذلل آنان در برابر خدا است
- توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و درمقابل خالق
- توضيحى درباره در مقابل مخلوق و در مقابل خالق
- وجه عدم استكبار عملى ملائكه در برابر خداى سبحان
- رد استدلال برخى به آيه : ((يخافون ربهم ...)) براىقول به اينكه ملائكه مكلف بوده خوف و رجا دارند وافضل از بشر هستند
- مقصود از جمله : ((لا تتخدوا الهين اثنين )) و معنايى كه از نهى از دو خدا گرفتن استفادهمى شود
- لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه فقط او معبود و دين دائما از او باشد (له الدين و اصبا)
- در تنگناها و شدائد، اميد بستن به مسبب الاسباب و دست به دامان او شدن فطرى انسان است
- توضيح اينكه كفران نعمت غات و غرض شرك ورزيدن مشركين است
- مقصود از اينكه مشركين بخشى از روزى خود را نصيب ((ما لا يعملون )) قرار مى دهند
- منشاء و سبب اينكه مشركين ملائكه را مؤ نث و دختران خدا مى دانستند
- معناى جمله : ((و لهم ما يشتهون )) و گفتگوئى كه در مورد شده است
- حكايت دختر كشى مشركين و نكوهش آن
- ايمان به آخرت منبع همه خيرات و بركات و ايمان نداشتن به آخرت ريشه همه گناهاناست .
- منزه بودن خداى تعالى از هر قبيح عقلى و طبعى و از اتصاف به صفات ممكنات
- معناى جمله ((ولله المثل الاعلى ))
- اگر خدا مردم را به ظلمشان اخذ كند دابه اى روى زمين نخواهد ماند
- بيان ضعف استدلال به اين آيه براى قول به معصوم نبودن انبياء
- مراد از ((امم )) و ((اليوم )) در آيه : ((تالله لقد ارسلنا الى امم من قبلك ...))
- رواياتى كه در آنها اهل ذكر در جمله : ((فاسئلوااهل الذكر)) به اهل بيت عليهم السلام تفسير شده است
- بيان اينكه با توجه به سياق آيات مراد از اهل ذكراهل كتاب است و با قطع نظر از خصوص آيه مراداهل بيت عليهم السلام مى باشد
- چند روايت در معناى : ((فاسئلوا اهل الذكر))، ((افا من الذين مكروا))، ((له الدين واصبا)) و ((لله المثل الاعلى ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ «52»
وآنچه در آسمانها وزمين است از آن اوست وپرستش وفرمانبردارى پيوسته براى اوست، پس آيا از غير خداوند پروا مىكنيد.
نکته ها
مراد از «دين» در اين آيه، پرستش و بندگى است كه لازمهى پذيرش دين و مكتب حقّ است. و «واصب» به معناى دائم و شديد است، مانند آيهى 9 سورهى صافّات: «وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ»
پیام ها
1- بر خلاف آن عقايد خرافى كه براى هر نوعى از موجودات، ربّى را فرض مىكردند، خداوندِ همهى آنچه در آسمانها وزمين است، يكى است. «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
جلد 4 - صفحه 532
2- پرستش و بندگى، تنها در برابر خالق يكتا جايز است. «لَهُ الدِّينُ واصِباً»
3- تشريع وقانونگذارى، حقّ كسى است كه تكوين وآفرينش از آنِ اوست. لَهُ ما فِي السَّماواتِ ... وَ لَهُ الدِّينُ سازندهى هستى بايد قانون آن را وضع وبيان كند.
4- شرك، هيچ دليل وتوجيهى ندارد. لَهُ ما فِي السَّماواتِ ... لَهُ الدِّينُ ... أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ (52)
وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: و براى ذات حق تعالى است خلقا و ملكا آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از ملائكه و جن و انس و غير آنها. وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً: و براى ذات احديت سبحانى است بخاصه اطاعت و انقياد از هر چه در آسمان و زمين است، در حالتى كه اين بندگى و فرمانبردارى واجب و ثابت باشد بدون زوالى، زيرا ذات الهى يگانه است در الهيت. پس ستايش و پرستش او را سزا است به حقانيت، يا واجب است بر بنده كه اطاعت كند خالق خود را به اخلاص و حقانيت. أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ: آيا پس از علم وجدانى به اختصاص خلق و ملك به ذات پاك يزدانى، غير خداى تعالى را اطاعت كنيد و بترسيد، يعنى نبايد از غير او بترسيد، بلكه بايد از او بترسيد، پس او را عبادت كنيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ (51) وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ (52) وَ ما بِكُمْ مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْئَرُونَ (53) ثُمَّ إِذا كَشَفَ الضُّرَّ عَنْكُمْ إِذا فَرِيقٌ مِنْكُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ (54) لِيَكْفُرُوا بِما آتَيْناهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (55)
ترجمه
- و گفت خدا نگيريد دو تا را دو خدا جز اين نيست كه او خدائى است يكتا پس از من بترسيد
و مر او را است آنچه در آسمانها و زمين است و مر او را است طاعت كه واجب است آيا پس از غير خدا ميترسيد
و آنچه با شما است از نعمتى پس از خدا است پس چون برسد شما را آسيبى پس بسوى او استغاثه ميكنيد
پس چون رفع كند از شما آسيب را آنگاه پارهاى از شما بپروردگارشان شرك مىآورند
تا كفران ورزند بآنچه داديمشان پس برخوردار شويد پس زود باشد كه بدانيد.
تفسير
ظاهرا اثنين تأكيد الهين است چنانچه واحد تأكيد اله است و براى اشاره به تنافى معبود بودن با دو تا بودن و دفع توهم اراده اثبات معبوديّت خدا نه وحدانيّت او ذكر شده يعنى شريك قرار ندهيد با خدا غير او را در عبادت چون غير او مستحقّ پرستش نيست و او است خداى يكتا و غير او خدائى نيست و در نتيجه
جلد 3 صفحه 292
ثابت ميشود كه بايد از او ترسيد نه از غير او چون هر قدرت و قوّت و قهّاريّتى در برابر اراده اومندكّ است و بعضى گفتهاند مراد آنستكه دو فرد را دو معبود قرار ندهيد يعنى غير خدا را با خدا شريك در عبادت نكنيد و بنابراين اثنين مفعول اوّل لا تتّخذوا است كه مؤخر شده و الهين مفعول دوّم است كه مقدم گشته است و حقير ترجمه را براى سهولت بيان مبنى بر اين معنى نمودم ولى خلاف ظاهر است اگر چه حاصل هر دو معنى يكى است و آنچه در آسمانها و زمين است و خود آنها مخلوق و مملوك حقّند بملكيت حقّه حقيقيه حدوثا و بقاء و اطاعت او واجب است عقلا و نقلا و بعضى واصبا را بمعناى خالصا و بعضى بمعناى دائما گرفتهاند ولى عياشى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه فرمود يعنى واجب است و اين معنى اظهر است و نبايد از غير خدا بترسيد چون استفهام براى انكار و توبيخ است يعنى از بتها نبايد ترسيد چون عاجزند بلكه بايد از خدا ترسيد كه قادر است و آنچه با انسان و در وجود بشر موجود است از نعمت صحت و سلامت و عافيت و وسعت و قدرت و غيرها همه از جانب خدا است ولى انسان نوعا غافل و حقّ ناشناس است لذا وقتى آسيب و بلا و محنت و مشقّتى باو برسد با صداى بلند مشغول بتضرّع و زارى و دعاء و استغاثه بدرگاه قاضى الحاجات ميشود بدون توجّه بغير او و چون خداوند رفع فرمود آن بلاء و محنت و سختى را يك دسته از مردم نادان براى خدا شريك قرار ميدهند و بجاى عبادت خدا عبادت بت ميكنند و بدتر از همه آنكه مشرك ميشوند بعد از آنكه خداوند نعمت خود را بآنها بر گرداند و بلاء و محنت را رفع فرمود براى آنكه كفران نعمت خدا را نموده باشند و اين خيلى عجيب و كاشف از خبث نفس است كه غرض از شرك فقط كفران نعمت باشد و بنابراين لام در ليكفروا براى تعليل است و بعضى لام را براى امر بر وجه تهديد گرفتهاند يعنى بايد كفران نعمت كنند تا بپاداش عمل خود برسند و در هر حال امر اخير براى تهديد و وعيد است يعنى فعلا بهرهمند شويد از متاع موقت دنيا و بعد از اين ميدانيد چه خطاء بزرگى از شما سرزده و بچه عذاب اليمى گرفتار خواهيد شد و بنظر حقير لام در ليكفروا براى بيان غايت فعل است يعنى نتيجه شرك آنها كفران نعمت است و ثمر ديگرى براى آنها ندارد و اللّه اعلم از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه كسيكه نداند نعمت خدا را جز در طعام
جلد 3 صفحه 293
يا لباس خود ناقص شده است عمل او و نزديك شده است عذاب او ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً أَ فَغَيرَ اللّهِ تَتَّقُونَ (52)
و از براي او است و اختصاص باو دارد آنچه در آسمانها و زمين و مختص باو است دين با دوام ثابت پس آيا غير خدا را پرهيز ميكنيد وَ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ خالق و موجد و محدث و مبقي و رازق و حافظ همه آنها او است و بس اختصاص باو دارد قادر و محيط بر همه آنها او است غير او هيچگونه قدرتي ندارند إِنَّ الَّذِينَ تَدعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لَن يَخلُقُوا ذُباباً وَ لَوِ اجتَمَعُوا لَهُ وَ إِن يَسلُبهُمُ الذُّبابُ شَيئاً لا يَستَنقِذُوهُ مِنهُ ضَعُفَ الطّالِبُ وَ المَطلُوبُ حجر آيه 72 وَ لَهُ الدِّينُ دين اختصاص باو دارد كسي ديني نميتواند اختراع كند اديان باطله و مذاهب مختلفه که از روي هواهاي نفسانيه اختراع شده که بعض ارباب ضلال جعل كردند و ديگران متابعت كردند و استدلال كردند که إِنّا وَجَدنا آباءَنا عَلي أُمَّةٍ وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُقتَدُونَ وَ إِنّا عَلي آثارِهِم مُهتَدُونَ زخرف آيه 21 و 22 (واصبا) ثابت و باقي و دائم است إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسلامُ آل عمران آيه 17منبه وَ مَن يَبتَغِ غَيرَ الإِسلامِ دِيناً فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرِينَ آل عمران آيه 79.
و تحقيق كلام اينكه از زمان آدم تا قيام قيامت يك دين بوده دين اسلام و مسئله نسخ شرائع در پارهاي از خصوصيات فروع بوده أَ فَغَيرَ اللّهِ تَتَّقُونَ غير خدا از ساير آلهه مشركين که قدرت بر دفع ضرري يا جلب نفعي ندارند وَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً لا يَخلُقُونَ شَيئاً وَ هُم يُخلَقُونَ وَ لا يَملِكُونَ لِأَنفُسِهِم ضَرًّا وَ لا نَفعاً وَ لا يَملِكُونَ مَوتاً وَ لا حَياةً وَ لا نُشُوراً فرقان آيه 3 و 4 پس بايد فقط از مخالفت خدا پرهيز نمود و متقي شد.
138
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 52)- و به دنبال این دستور ضمن سه آیه، دلیل توحید عبادت را با چهار بیان مشخص میکند: نخست میگوید: «آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست» (وَ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
آیا در مقابل کسی که مالک عالم هستی است باید سجده کرد یا بتهای فاقد همه چیز؟
سپس اضافه میکند: نه تنها آسمانها و زمین از آن اوست که «همواره دین و تمام قوانین نیز از ناحیه او میباشد» (وَ لَهُ الدِّینُ واصِباً).
و در پایان این آیه میفرماید: با این حال که همه قوانین و دین و اطاعت از آن خداست «آیا از غیر خدا پرهیز میکنید»؟ (أَ فَغَیْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ).
ج2، ص574
مگر بتها میتوانند به شما زیانی برسانند؟ یا نعمتی به شما ببخشند؟ که از مخالفتشان بیم دارید و عبادتشان را لازم میشمرید؟!
نکات آیه
۱- مالکیت تمامى موجودات آسمانها و زمین و حاکمیت بر آنها، در انحصار خداوند است. (و له ما فى السموت و الأرض) لازمه مالکیت، حاکمیت است و «أفغیر الله تتقون» (آیا از غیر خدا مى ترسید) مى تواند قرینه بر این باشد که: مراد از «له ما فى السماوات و...» حاکمیت نیز هست.
۲- جهان هستى، داراى آسمانهاى متعدد (و له ما فى السموت و الأرض)
۳- مالکیت انحصارى خداوند بر تمامى موجودات، دلیل وحدانیت اوست. (إنما هو إله وحد ... و له ما فى السموت و الأرض)
۴- تشریع دین و قانون گذارى، حق اختصاصى خداوند است. (و له الدین واصبًا)
۵- تنها خداوند، شایسته اطاعت دائمى است. (و له الدین واصبًا) از جمله معناهایى که در لغت براى «دین» گفته شده، طاعت است و این برداشت، بر اساس معناى یاد شده است.
۶- یگانگى خداوند، مستلزم اختصاص یافتن حق تشریع دین به او (إنما هو إله وحد ... و له الدین واصبًا) اینکه خداوند در پى دستور به اجتناب از عقیده به ثنویت، برخى ویژگیها و اختصاصات خود، از جمله اختصاص داشتن دین را یادآورى مى کند; احتمال دارد براى بیان نکته یاد شده باشد.
۷- جزا دادن به بندگان (کیفر و پاداش)، حق اختصاصى و دائمى خداوند است. (و له الدین واصبًا) «دین» داراى چند معناست و از جمله آنها جزاست. برداشت فوق بر اساس این معنا مى باشد.
۸- ترس از غیر خداوند، امرى نکوهیده و مذموم است. (أفغیر الله تتقون) «تقوا» در اصل به معناى حفظ خود از چیزى است که مایه نگرانى و ترس باشد و به معناى خودِ ترس نیز آمده است. برداشت فوق، بر اساس معناى دوم است.
۹- واهمه داشتن از غیر خداوند - با توجه به وحدانیت و مالکیت انحصارى او بر جهان - امرى شگفت آور و غیر منطقى است. (إنما هو إله وحد ... و له ما فى السموت و الأرض ... أفغیر الله تتّقون) همزه «أفغیر الله»، استفهام انکارى بوده و متضمن معناى تعجب است و تعجب در جایى رخ مى دهد که کارى غیر طبیعى و غیر متداول باشد. اینکه پس از یادآورى «إنما هو إله واحد» و «له ما فى السماوات و الأرض» با شگفتى اظهار مى دارد: «أفغیر الله تتّقون»، نکته فوق قابل استفاده است.
۱۰- در انحصار خداوند بودن جزا (کیفر و پاداش)، مقتضى اختصاص دادن ترس، به ترس از او (و له الدین واصبًا أفغیر الله تتّقون) به تناسب موضوع (توبیخ ترس از غیر خدا)، احتمال دارد مراد از «الدین» جزا باشد. اینکه ترس از غیر خدا مورد سرزنش قرار گرفته ممکن است به خاطر این باشد که جزا منحصراً در اختیار خداوند است و در این صورت، جایى براى ترس از غیر خدا نمى ماند.
روایات و احادیث
۱۱- «سماعة عن أبى عبدالله(ع) قال: سألته عن قول الله: «و له الدین واصباً» قال: واجباً;[۱] سماعة گوید از امام صادق(ع) از معناى قول خدا «و له الدین واصباً» سؤال کردم، حضرت فرمود: «واصب»، یعنى واجب».
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ۲
- اطاعت: اطاعت از خدا ۵
- امور: امور شگفت آور ۹
- پاداش: منشأ پاداش ۷، ۱۰
- ترس: سرزنش ترس از غیرخدا ۸; شگفتى ترس از غیرخدا ۹; عوامل ترس از خدا ۱۰
- توحید: آثار توحید ۶; دلایل توحید ۳
- جهان بینى: جهان بینی توحیدى ۱
- حقوق: حق قانونگذارى ۴
- خدا: آثار مالکیت خدا ۳; اختصاصات خدا ۱، ۳، ۴، ۵، ۷، ۱۰; حاکمیت خدا ۱; حقوق خدا ۴، ۶، ۷; مالکیت خدا ۱
- دین: منشأ تشریع دین ۴، ۶; وجوب پیروى از دین ۱۱
- ذکر: ذکر توحید ۹; ذکر مالکیت خدا ۹
- صفات: صفات ناپسند ۸
- کیفر: منشأ کیفر ۷، ۱۰
- موجودات: حاکم موجودات ۱; مالک موجودات ۱
منابع
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۲۶۲، ح ۳۷; تفسیر برهان، ج ۲، ص ۳۷۳، ح ۱.