روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۲۰۴: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۲۰۴ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۲۰۴ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۵۰
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۴، كِتَابُ الدِّيَات
و في روايه ابراهيم بن ابي البلاد عمن ذكره عن ابي عبد الله ع قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۲۰۳ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۴ ش ۲۰۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۵ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۴۶۰
و در روايت ابراهيم بن ابى البلاد از كسى كه نامش را برده آمده است كه امام صادق عليه السّلام فرمود: در زمان امير مؤمنان عليه السّلام بانوئى بود كه او را امّ فتّان مىگفتند، مردى از اصحاب امير عليه السّلام نزد او آمد و سلام كرد و او را سخت پريشان يافت، باو گفت: چرا تو را پريشان و غمگين مىبينم؟ زن گفت: كنيزى يا دوستى داشتم از دنيا رفت او را دو بار دفن كردم زمين جنازهاش را بيرون انداخت، گويد: پس بر امير المؤمنين عليه السّلام وارد شدم و باو گزارش دادم، امام فرمود: زمين جنازه يهودى و نصرانى را مىپذيرد، او را چه شده كه به عذابى اين چنين گرفتار شده است از جانب خداوند بزرگ، سپس فرمود: اگر از خاك قبر مرد مسلمانى بردارند و بر گور او ريزند زمين قرار گيرد و او را از خود دور نكند، گويد: نزد امّ فتان بازگشتم و باو خبر دادم، وى مشتى خاك از قبر مسلمانى برگرفت و بر گور او ريختند زمين وى را بيرون نينداخت، گويد: من از وى پرسيدم اين زن چه عملى داشت كه اين چنين با او مىشد؟ گفت: اين زن بسيار مرد دوست بود، و مرتّب حامله ميشد و فرزند را پس از وضع حمل در تنور مىانداخت.