روایت:الکافی جلد ۲ ش ۸۲۸: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۸۲۸ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۸۲۸ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۹
آدرس: الكافي، جلد ۲، كتاب الإيمان و الكفر
عنه عن بعض اصحابنا رفعه عن احدهما ع قال :
الکافی جلد ۲ ش ۸۲۷ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۸۲۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۵, ۲۹
يكى از دو امام (امام باقر يا امام صادق (ع) فرمايد: امير المؤمنين (ع) به انجمنى از مردم قريش گذر كرد، بر خلاف انتظار، ديد همه جامهاى سفيد در بر دارند و رنگ و روى آنها با صفا است، پر مىخندند، و هر كس به آنها مىگذرد او را انگشت نما مىسازد (او را مسخره مىكنند و وسيله تفريح خود نمايند) سپس به انجمنى از اوس و خزرج (انصار مدينه) گذر كرد، ديد مردمى هستند فرسوده تن، گردنِ آنها لاغر شده و رنگ آنها از رياضت زرد است و در سخن و گفتارِ خود با تواضع هستند. على (ع) از اين دو انجمن در شگفت شد (چون قدرت انصار براى زندگى بيشتر بود و بهتر مىتوانستند خوشگذرانى كنند زيرا در وطن خود بودند و داراى ثروت و نسبت به دين از قريش دورتر بودند و دين اسلام از قريش براى آنها به ارمغان آمده بود و در حقيقت تأثير ديانت و توجه به دين اسلام، انصار را چنين كرده بود و قريش از بىتوجهى به دين به آن صورت شده بودند و اين خود مايه تعجّب على (ع) گرديد) آن حضرت، خدمت رسول خدا (ص) رسيد و گفت: پدر و مادرم بقربانت، من به انجمنى از آل فلان رسيدم، و حال آنها را شرح داد، و به انجمنى از اوس و خزرج رسيدم، و حال آنها را شرح داد، سپس عرض كرد: همه اينها هم در شمار مؤمنان هستند؟ يا رسول اللَّه! به من وصف مؤمن را خبر بده. رسول خدا (ص) سر بزير افكند و سپس سر برداشت و فرمود: در مؤمن بيست خصلت است و اگر آنها در وى نباشند، ايمانش كامل نيست، به راستى اى على، از اخلاق مؤمنان است كه: ۱- در نماز جماعت حاضرند ۲- به پرداخت زكاة شتابانند ۳- به مستمندان خوراك دهند ۴- دست مهر بر سر يتيم كشند ۵- جامههاى خود را پاكيزه دارند ۶- كمر خود را محكم بندند ۷- آن كسانى كه اگر خبرى گويند، دروغ نگويند ۸- اگر وعده كنند تخلّف نكنند. ۹- اگر امانتى گيرند، در آن خيانت نورزند ۱۰- چون سخن كنند، راست گويند ۱۱- در شب، چون راهبان، عبادت كنند ۱۲- در روز، چون شيران دلير باشند ۱۳- روزها روزه دارند ۱۴- و شبها را به عبادت گذرانند ۱۵- همسايه نيازارند ۱۶- همسايه از آنها آزار نكشد (فرق ميان اين و پيشتر اين است كه مقصود از همسايه در اول، پناهنده است و در دوّم، همسايه خانه، يا در اوّل، همسايه خانه است و در دوّم، همسايه در مجلس و مركب، يا مقصود از اوّلى، آزار بىواسطه است و از دوّمى، آزار بواسطه خدم و اعوان- از مجلسى ره- ولى ظاهر اين است كه مقصود از اوّل، تعدّى به حقوق همسايه است و مقصود از دوّم اينكه وضعى دارد مناسب با حال همسايه مؤمن خود و كارهايى را هم كه تعدّى به حقّ همسايه نيست ولى بسا مايه آزار او است، مرتكب نمىشود) ۱۷- آنها كه آرام بر زمين راه مىروند ۱۸- به خانه بيوه زنان سركشى كنند ۱۹- دنباله جنازه مردگان بروند ۲۰- خدا ما و شما را از متّقيان سازد (از اين جمله برآيد كه وصف بيستم مؤمن، همان تقوى است، فتدبّر).
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۳, ۳۲۷
امير المؤمنين عليه السّلام بانجمنى از مردم قريش گذشت كه جامههاى سفيد پوشيده بودند و رنگ صافى داشتند و بسيار مىخنديدند و بهر كه از آنجا مىگذشت با انگشت اشاره مىكردند، سپس بانجمن اوس و خزرج گذشت و آنها را ديد با پيكر فرسوده و گردن باريك و رنگ زرد، كه با فروتنى سخن ميگفتند. على عليه السلام از اين دو انجمن در شگفت شد و خدمت رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله آمد و گفت: پدر و مادرم بقربانت، من بانجمن آل فلان گذشتم- و حال آنها را بيان كرد- و بمجلس اوس و خزرج گذشتم- و حال آنها را گفت- سپس عرضكرد: و همه آنها مؤمنند، اى رسول خدا صفت مؤمن را برايم بازگو، رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله اندكى سر بزير انداخت و سپس سر بلند كرد و فرمود: بيست خصلت در مؤمن است كه اگر نداشته باشد ايمانش كامل نيست. از اخلاق مؤمنانست كه: ۱- در نماز جماعت حاضرند. ۲- در پرداخت زكاة شتابان. ۳- مستمندان را اطعام كنند. ۴- بر سر يتيم دست نوازش كشند. ۵- لباسهاى خود را پاكيزه دارند. ۶- بند زير جامه را بكمر بندند (تا ستر عورت شود و بزمين نكشد). ۷- اگر خبر دهند دروغ نگويند. ۸- اگر وعده كنند خلف ننمايند. ۹- چون امانت گيرند خيانت نكنند. ۱۰- چون سخن گويند راست گويند. ۱۱- در شب عابدند. ۱۲- در روز شير دليرند. ۱۳- روزها روزه دارند. ۱۴- شبها (براى عبادت) بپاخيزند. ۱۵- همسايه را نيازارند. ۱۶- همسايه از آنها آزار نبيند (اگر چه بوسيله بچه و خادم آنها باشد). ۱۷- بر زمين با آرامش گام بردارند. ۱۸- بخانههاى بيوه زنان (بمنظور كمك و مساعدت) رهسپارند. ۱۹- تشييع جنازه كنند. ۲۰- خدا ما و شما را از جمله متقين قرار دهد (كنايه از اينكه صفت بيستم آنها تقوى است).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۳, ۵۷۳
از او، از بعضى از اصحاب ما روايت است كه آن را مرفوع ساخته، از امام محمد باقر يا امام جعفر صادق عليهما السلام كه فرمود: «اميرالمؤمنين به مجلسى گذشت كه جماعتى از قريش در آن حاضر بودند. و گروهى را ديد كه جامههاى سفيد پوشيده، رنگهاى صاف و روشن دارند و بسيار مىخندند، و به سوى هر كه به ايشان مىگذرد، به انگشتان خويش اشاره مىكنند. بعد از آن به مجلسى گذشت كه گروهى از اوس و خزرج در آن بودند؛ پس ديد كه گروهى چندند كه بدنهاى ايشان كهنه و گردنهاى ايشان باريك و رنگهاى ايشان زرد شده و در سخن گفتن فروتنى مىكنند؛ پس على عليه السلام از اين امر تعجّب كرد و به رسول خدا صلى الله عليه و آله داخل شد و عرض كرد كه: پدر و مادرم فداى تو باد! من به مجلسى از آن فلان گذشتم و قصّه ايشان را شرح كرد. و به مجلسى از اوس و خزرج گذشتم و حال ايشان را وصف نمود. بعد از آن عرض كرد كه: همه مؤمناند؛ پس مرا خبر ده يا رسول اللَّه به صفت مؤمن. رسول خدا صلى الله عليه و آله زمانى سر به زير انداخت، بعد از آن سر خود را بلند كرد و فرمود كه: بيست خصلت در مؤمن است كه اگر آن خصلتها در او نباشد، ايمانش كامل نيست. يا على! به درستى كه از جمله اخلاق و صفات مؤمنان آن است كه به نماز جماعت حاضر مىشوند، و به سوى دادن زكات مىشتابند، و گدا را طعام مىدهند، و دست بر سر يتيمان مىكشند، و جامههاى كهنه خويش را پاك و پاكيزه مىگردانند، و لنگها بر ميان مىبندند؛ يعنى در عبادت دامن بر ميان مىزنند و مردانه عبادت مىكنند. آنان كه اگر خبر دهند دروغ نگويند، و اگر وعده دهند خلف آن نكنند، و اگر كسى ايشان را امين دارد خيانت ننمايند، و اگر سخن كنند راست گويند. در شب راهب و مشغول عبادتاند و در روز شيران بيشه شجاعت. در روز روزهاند و در شب به عبادت ايستادهاند. هيچ همسايهاى را نرنجانند و همسايهاى به سبب ايشان بر رنجش نيايد. آنان كه رفتن ايشان بر روى زمين به هموارى يا عين خوارى است، و گامهاى ايشان به سوى خانههاى بيوهزنان جارى، و مىروند در پس جنازه مردگان. خدا قرار دهد ما و شما را از پرهيزگاران».