المرسلات ١٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۸#link161 | آيات ۱۶ - ۵۰، سوره مرسلات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۸#link161 | آيات ۱۶ - ۵۰، سوره مرسلات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link162 | بيان احتجاجاتى بريگانگى خداوند در ربوبيت ، و بر اثبات يوم الفصل كه از آيه : ((الم نهلك الاولين ...)) و آيات بعد از آن استفاده مى شود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link162 | بيان احتجاجاتى بريگانگى خداوند در ربوبيت ، و بر اثبات يوم الفصل كه از آيه : ((الم نهلك الاولين ...)) و آيات بعد از آن استفاده مى شود]] | ||
خط ۳۲: | خط ۳۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link165 | (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۹#link165 | (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۸#link174 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۸#link174 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «15» أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ «18» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «19» | |||
در آن روز، واى بر تكذيب كنندگان. آيا پيشينيان را هلاك نكرديم. سپس ديگران را در پى آنان آورديم. ما با مجرمان اين گونه عمل مىكنيم. واى بر تكذيب كنندگان در آن روز. | |||
---- | |||
«1». تكوير، 2. | |||
«2». انشقاق، 1. | |||
«3». طه، 105. | |||
«4». مائده، 109. | |||
جلد 10 - صفحه 346 | |||
===نکته ها=== | |||
در اين سوره بارها آيه «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»* تكرار شده و در پايان هر چند آيه، اين هشدار به چشم مىخورد. | |||
كلمه «وَيْلٌ» در مقام هشدار و تهديد به عذاب و هلاكت به كار مىرود و بر اساس روايات، نام وادى خاصّى در جهنّم و يا نام يكى از درهاى آن است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- تكذيب كنندگان دين در معرض هلاكت و نابودى هستند و قهر خداوند نسبت به آنان، يك سنّت الهى است. «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ» | |||
2- با طرح تاريخ گذشتگان، وجدانهاى خفته را بيدار كنيد. «أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ» | |||
3- تكذيب دين سابقه طولانى دارد. لِلْمُكَذِّبِينَ ... الْأَوَّلِينَ | |||
4- تمدّنهاى بشرى، اگر از مرز دين بگذرند، روبه افول و سقوط مىروند و جاى خود را به تمدنهاى ديگر مىدهند. نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ ... نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ | |||
5- ريشه جرم و فساد در جامعه، تكذيب دين و ارزشهاى دينى است. المكذبين ... | |||
المجرمين | |||
6- قهر خداوند، قانونمند است و تنها گناهكاران و مجرمان را در برمىگيرد. | |||
«كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ» | |||
7- عذابهاى الهى، از روى انتقام نيست، بلكه بر اساس استحقاق انسانها است. | |||
«كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» | |||
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ: پس از پى آنها درآريم به هلاكت پسينيان را كه نظير ايشانند مانند آنها كه قحط و غلا و قتل وارد ساختيم، يا قوم لوط و شعيب و | |||
جلد 13 - صفحه 432 | |||
موسى در عقب اقوام سلف معذب ساختيم. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ «18» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «19» أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «20» | |||
فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ «22» فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «24» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً «25» | |||
أَحْياءً وَ أَمْواتاً «26» وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً «27» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «28» انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «29» انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ (30) | |||
لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ (31) إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ (32) كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ (33) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (34) هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ (35) | |||
وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ (36) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (37) هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ (38) فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ (39) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (40) | |||
ترجمه | |||
آيا هلاك ننموديم پيشينيان را | |||
پس از پى آنها در آورديم اهل ازمنه متأخره را | |||
اينچنين رفتار ميكنيم با گناهكاران | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
آيا نيافريديم شما را از آبى پست و بيمقدار | |||
پس قرار داديم آنرا در جايگاهى محكم و محفوظ | |||
تا مدّتى معيّن معلوم | |||
پس اعمال قدرت نموديم و نيك توانائيم ما | |||
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان | |||
آيا قرار نداديم زمين را مسكنها | |||
براى زندگان و مردگان شما | |||
و قرار داديم در آن كوههاى استوار بلند و نوشانديم بشما آبى گوارا | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
برويد بسوى آنچه كه آنرا تكذيب ميكرديد | |||
برويد بسوى دودى مانند سايه كه داراى سه شعبه است | |||
نه سايه افكن است و نه مانع ميشود از شعله آتش | |||
همانا آن پرتاب ميكند پارههائى از آتش را كه مانند كوشك است | |||
گوئيا آنها قطار شتران زردند | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان | |||
اين روزى است كه سخن نميگويند | |||
و اذن داده نميشود بآنها تا عذر خواهى كنند | |||
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان | |||
اين روز جدا كردن حق از باطل است جمع نموديم شما را با پيشينيان | |||
پس اگر هست براى شما مكرى پس مكر كنيد با من | |||
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال تكذيب كنندگان انبياء و اولياء را در اخبارشان از روز جزا كه در آيات سابقه ذكر شد تهديد فرموده باين تقريب كه آيا ما هلاك | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 327 | |||
ننموديم پيشينيان شما را مانند قوم نوح و عاد و ثمود پس بهلاكت اندازيم در دنبال آنان كسانيرا كه پيروى نمودند از آنها در عقائد و اعمال مانند اهل مكّه كه بسزاى خود رسيدند در جنگ بدر و غيره و كسانيرا كه مخالفت نمودند با اوصياء بترك طاعت و تكذيب نصوص ولايت چون ملاك اخذ و انتقام خدا جرم و گناه است و اوّلين و آخرين در اينمقام يكسان خواهند بود مانند دشمنان اهل بيت (ع) و غاصبين حقوقشان در رجعت و روز جزا واى در آنروز بحال تكذيب كنندگان چنانچه مستفاد از بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند آنرا تحقيقا و شما ميدانيد تقريبا كه نه ماه است پس قدرت يافتيم بر خلق او يا مقدّر نموديم اندازه آنرا كه بايد بشود از طول و عرض و ساير خصوصيّات و چگونگى او را از پسرى و دخترى و امثال اينها چون فقدّرنا بتشديد نيز قرائت شده و در هر حال ما خوب قادر و توانا بوده و هستيم و خواهيم بود كه در چنين جاى تنگ و تاريكى اينطور خلق و تقدير و نقش بندى و اندازه گيرى مينمائيم واى در قيامت بحال كسانيكه در دنيا منكر قدرت ما شدند آيا قرار نداديم ما زمين را مسكنها براى زندگان و مردگان چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه امير المؤمنين عليه السّلام در مراجعت از صفّين بقبرستانى نظر كرد و فرمود اين مساكن اموات است پس نظر بكوفه انداخت و فرمود اين مساكن احياء است و اين آيه را تلاوت فرمود و در معانى هم اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده چون كفات جمع كفت بمعناى وعاء و ظرف است و قرار داديم در زمين كوههاى بلند را و آشامانديم بشما در دنيا آبهاى شيرين گوارا را به اجراء نهرها و چشمههاى صافى واى در روز قيامت بحال كسانيكه كفران اين نعمتها را نمودند بتكذيب انبيا و اولياء خدا بآنها گفته ميشود روان شويد بسوى عذابى كه در دنيا آنرا تكذيب مينموديد و مخصوصا بايد برويد بجانب دودى كه از جهنّم برخاسته ميشود كه شبيه بسايه از دور نمايان است و بجانب شما ميآيد و سه شعبه دارد و از بالاى سر و دست راست و دست چپ | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 328 | |||
شما بر شما احاطه مينمايد و آن دود سايه ندارد و شعله آتش را از شما دفع نميكند و آتش جهنّم شرارههاى خود را بجانب شما پرتاب ميكند و آن شراره مانند كوشك و كوه است در بزرگى چنانچه قمّى ره نقل فرموده و نيز مانند دسته شتران زرد است كوچكهاى آنها در بزرگى و رنگ و پى در پى آمدن و قمّى ره فرموده مراد شتران سياهند چون شتر سياه مايل بزردى است و جمالات نيز قرائت شده و آن جمع جمال است كه آن جمع جمل است يعنى شتر نر و بنابر اين وجه شبه، زيادى هم هست واى بحال كسانيكه آتش جهنّم را تكذيب ميكنند و منكر آن ميشوند در چنين روزى كه براى آنها خواهد آمد اين روز روزى است كه در بعضى از مواقف آن از شدّت وحشت و حيرت اهل جهنّم قدرت بر سخن گفتن ندارند و اذن سخن گفتن بآنها داده نميشود پس عذر خواهى نميكنند چون عذرى ندارند نه آنكه عذرى داشته باشند و خداوند اجازه بيان آنرا ندهد چون او اعدل و اجلّ و بزرگتر از اين است كه عذر بنده را نپذيرد چنانچه مستفاد از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام است واى بحال تكذيب كنندگان چنين روزى در آنروز اين روز روز فصل خصومت ميان اهل حقّ و باطل است و خداوند كفّار اولين و آخرين را جمع ميفرمايد و همه را بمجازات شديد ميرساند و بكفّار مكّه ميفرمايد حال اگر ميتوانيد براى من كيد و مكرى كنيد بكنيد و مراد كيد و مكر براى پيغمبر و اهل ايمان است و آنكه نميتوانند بكنند و اگر بخيال خودشان كارى بكنند در دنيا و آخرت دامنگير خودشان خواهد شد واى بحال تكذيب كنندگان انبيا و اوليا و مكر و غدر كنندگان با ايشان در روز قيامت چون راه خلاص و نجات از عذاب را بهيچ وجه ندارند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
أَ لَم نُهلِكِ الأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتبِعُهُمُ الآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفعَلُ بِالمُجرِمِينَ «18» وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ «19» | |||
آيا هلاك نكرديم اولين را پس از آن تابع آنها قرار ميدهيم آخرين را و همين نحو رفتار ميكنيم بمجرمين ويل در آن روز براي مكذبين است. | |||
أَ لَم نُهلِكِ الأَوَّلِينَ قوم نوح عاد ثمود لوط قوم شعيب فرعونيان که بغرق و طوفان و باد و صيحه و صاعقه و خسف و امطار حجاره تمام را هلاك كرديم. | |||
ثُمَّ نُتبِعُهُمُ الآخِرِينَ ثم براي تراخي است که همين نحو عذاب ميكنيم آخرين را در جنگ بدر و حنين و احزاب و جمل و صفين و خوارج تا در زمان ظهور حضرت بقية اللّه و دوره رجعت، اينها بلاهاي دنيوي آنها است تا بعذابهاي آخرتي: فَإِنَّهُم يَومَئِذٍ فِي العَذابِ مُشتَرِكُونَ إِنّا كَذلِكَ نَفعَلُ بِالمُجرِمِينَ الصافات آيه 32 و 33. | |||
كَذلِكَ نَفعَلُ بِالمُجرِمِينَ مجرم كسي را گويند که مستحق جرم باشد و اينکه شامل تمام كفار و مشركين و طبيعي و دهري و يهود و نصاري و مجوس و نواصب و مخالفين و معاندين و ظالمين و فساق و فجار که استحقاق عذاب دارند ميشود. | |||
وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ تفسيرش گذشت. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 17)- «سپس دیگر (مجرمان) را به دنبال آنها میفرستیم» (ثم نتبعهم الآخرین). چرا که این یک سنّت مستمر است و تبعیض و استثنا بر نمیدارد، مگر ممکن است گروهی را به جرمی مجازات کند و همان جرم را برای دیگران بپسندد؟! | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۲۵
ترجمه
المرسلات ١٦ | آیه ١٧ | المرسلات ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الآخِرِینَ»: پسینیان. متأخّرین. همچون قوم لوط و شعیب و موسی.
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۵۰، سوره مرسلات
- بيان احتجاجاتى بريگانگى خداوند در ربوبيت ، و بر اثبات يوم الفصل كه از آيه : ((الم نهلك الاولين ...)) و آيات بعد از آن استفاده مى شود
- وصف عذابى كه مكذبان قيامت در آن روز به سوى آن روانه مى شوند
- مقصود از ركوع در آيه : ((و اذا قيل لهم اركعوا لايركعون )) و وجهاتصال اين آيه با آيات قبل
- (چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته )
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «15» أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ «18» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «19»
در آن روز، واى بر تكذيب كنندگان. آيا پيشينيان را هلاك نكرديم. سپس ديگران را در پى آنان آورديم. ما با مجرمان اين گونه عمل مىكنيم. واى بر تكذيب كنندگان در آن روز.
«1». تكوير، 2.
«2». انشقاق، 1.
«3». طه، 105.
«4». مائده، 109.
جلد 10 - صفحه 346
نکته ها
در اين سوره بارها آيه «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ»* تكرار شده و در پايان هر چند آيه، اين هشدار به چشم مىخورد.
كلمه «وَيْلٌ» در مقام هشدار و تهديد به عذاب و هلاكت به كار مىرود و بر اساس روايات، نام وادى خاصّى در جهنّم و يا نام يكى از درهاى آن است.
پیام ها
1- تكذيب كنندگان دين در معرض هلاكت و نابودى هستند و قهر خداوند نسبت به آنان، يك سنّت الهى است. «وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ»
2- با طرح تاريخ گذشتگان، وجدانهاى خفته را بيدار كنيد. «أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ»
3- تكذيب دين سابقه طولانى دارد. لِلْمُكَذِّبِينَ ... الْأَوَّلِينَ
4- تمدّنهاى بشرى، اگر از مرز دين بگذرند، روبه افول و سقوط مىروند و جاى خود را به تمدنهاى ديگر مىدهند. نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ ... نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ
5- ريشه جرم و فساد در جامعه، تكذيب دين و ارزشهاى دينى است. المكذبين ...
المجرمين
6- قهر خداوند، قانونمند است و تنها گناهكاران و مجرمان را در برمىگيرد.
«كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ»
7- عذابهاى الهى، از روى انتقام نيست، بلكه بر اساس استحقاق انسانها است.
«كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17»
ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ: پس از پى آنها درآريم به هلاكت پسينيان را كه نظير ايشانند مانند آنها كه قحط و غلا و قتل وارد ساختيم، يا قوم لوط و شعيب و
جلد 13 - صفحه 432
موسى در عقب اقوام سلف معذب ساختيم.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ لَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ «18» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «19» أَ لَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ ماءٍ مَهِينٍ «20»
فَجَعَلْناهُ فِي قَرارٍ مَكِينٍ «21» إِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ «22» فَقَدَرْنا فَنِعْمَ الْقادِرُونَ «23» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «24» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفاتاً «25»
أَحْياءً وَ أَمْواتاً «26» وَ جَعَلْنا فِيها رَواسِيَ شامِخاتٍ وَ أَسْقَيْناكُمْ ماءً فُراتاً «27» وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «28» انْطَلِقُوا إِلى ما كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «29» انْطَلِقُوا إِلى ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ (30)
لا ظَلِيلٍ وَ لا يُغْنِي مِنَ اللَّهَبِ (31) إِنَّها تَرْمِي بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ (32) كَأَنَّهُ جِمالَتٌ صُفْرٌ (33) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (34) هذا يَوْمُ لا يَنْطِقُونَ (35)
وَ لا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ (36) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (37) هذا يَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْناكُمْ وَ الْأَوَّلِينَ (38) فَإِنْ كانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ (39) وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ (40)
ترجمه
آيا هلاك ننموديم پيشينيان را
پس از پى آنها در آورديم اهل ازمنه متأخره را
اينچنين رفتار ميكنيم با گناهكاران
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
آيا نيافريديم شما را از آبى پست و بيمقدار
پس قرار داديم آنرا در جايگاهى محكم و محفوظ
تا مدّتى معيّن معلوم
پس اعمال قدرت نموديم و نيك توانائيم ما
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
آيا قرار نداديم زمين را مسكنها
براى زندگان و مردگان شما
و قرار داديم در آن كوههاى استوار بلند و نوشانديم بشما آبى گوارا
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
برويد بسوى آنچه كه آنرا تكذيب ميكرديد
برويد بسوى دودى مانند سايه كه داراى سه شعبه است
نه سايه افكن است و نه مانع ميشود از شعله آتش
همانا آن پرتاب ميكند پارههائى از آتش را كه مانند كوشك است
گوئيا آنها قطار شتران زردند
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان
اين روزى است كه سخن نميگويند
و اذن داده نميشود بآنها تا عذر خواهى كنند
واى در اين روز بر تكذيب كنندگان
اين روز جدا كردن حق از باطل است جمع نموديم شما را با پيشينيان
پس اگر هست براى شما مكرى پس مكر كنيد با من
واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان.
تفسير
خداوند متعال تكذيب كنندگان انبياء و اولياء را در اخبارشان از روز جزا كه در آيات سابقه ذكر شد تهديد فرموده باين تقريب كه آيا ما هلاك
جلد 5 صفحه 327
ننموديم پيشينيان شما را مانند قوم نوح و عاد و ثمود پس بهلاكت اندازيم در دنبال آنان كسانيرا كه پيروى نمودند از آنها در عقائد و اعمال مانند اهل مكّه كه بسزاى خود رسيدند در جنگ بدر و غيره و كسانيرا كه مخالفت نمودند با اوصياء بترك طاعت و تكذيب نصوص ولايت چون ملاك اخذ و انتقام خدا جرم و گناه است و اوّلين و آخرين در اينمقام يكسان خواهند بود مانند دشمنان اهل بيت (ع) و غاصبين حقوقشان در رجعت و روز جزا واى در آنروز بحال تكذيب كنندگان چنانچه مستفاد از بعضى روايات معتبره است آيا خلق ننموديم ما شما را از آبى خوار و بيمقدار و نجس و بدبو و پست و همان آبرا قرار داديم در رحم زنان كه مقرّى است مصون و محفوظ از آفات تا مدّت معيّنى كه محتاج بآن بود و خدا ميداند آنرا تحقيقا و شما ميدانيد تقريبا كه نه ماه است پس قدرت يافتيم بر خلق او يا مقدّر نموديم اندازه آنرا كه بايد بشود از طول و عرض و ساير خصوصيّات و چگونگى او را از پسرى و دخترى و امثال اينها چون فقدّرنا بتشديد نيز قرائت شده و در هر حال ما خوب قادر و توانا بوده و هستيم و خواهيم بود كه در چنين جاى تنگ و تاريكى اينطور خلق و تقدير و نقش بندى و اندازه گيرى مينمائيم واى در قيامت بحال كسانيكه در دنيا منكر قدرت ما شدند آيا قرار نداديم ما زمين را مسكنها براى زندگان و مردگان چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه امير المؤمنين عليه السّلام در مراجعت از صفّين بقبرستانى نظر كرد و فرمود اين مساكن اموات است پس نظر بكوفه انداخت و فرمود اين مساكن احياء است و اين آيه را تلاوت فرمود و در معانى هم اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده چون كفات جمع كفت بمعناى وعاء و ظرف است و قرار داديم در زمين كوههاى بلند را و آشامانديم بشما در دنيا آبهاى شيرين گوارا را به اجراء نهرها و چشمههاى صافى واى در روز قيامت بحال كسانيكه كفران اين نعمتها را نمودند بتكذيب انبيا و اولياء خدا بآنها گفته ميشود روان شويد بسوى عذابى كه در دنيا آنرا تكذيب مينموديد و مخصوصا بايد برويد بجانب دودى كه از جهنّم برخاسته ميشود كه شبيه بسايه از دور نمايان است و بجانب شما ميآيد و سه شعبه دارد و از بالاى سر و دست راست و دست چپ
جلد 5 صفحه 328
شما بر شما احاطه مينمايد و آن دود سايه ندارد و شعله آتش را از شما دفع نميكند و آتش جهنّم شرارههاى خود را بجانب شما پرتاب ميكند و آن شراره مانند كوشك و كوه است در بزرگى چنانچه قمّى ره نقل فرموده و نيز مانند دسته شتران زرد است كوچكهاى آنها در بزرگى و رنگ و پى در پى آمدن و قمّى ره فرموده مراد شتران سياهند چون شتر سياه مايل بزردى است و جمالات نيز قرائت شده و آن جمع جمال است كه آن جمع جمل است يعنى شتر نر و بنابر اين وجه شبه، زيادى هم هست واى بحال كسانيكه آتش جهنّم را تكذيب ميكنند و منكر آن ميشوند در چنين روزى كه براى آنها خواهد آمد اين روز روزى است كه در بعضى از مواقف آن از شدّت وحشت و حيرت اهل جهنّم قدرت بر سخن گفتن ندارند و اذن سخن گفتن بآنها داده نميشود پس عذر خواهى نميكنند چون عذرى ندارند نه آنكه عذرى داشته باشند و خداوند اجازه بيان آنرا ندهد چون او اعدل و اجلّ و بزرگتر از اين است كه عذر بنده را نپذيرد چنانچه مستفاد از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام است واى بحال تكذيب كنندگان چنين روزى در آنروز اين روز روز فصل خصومت ميان اهل حقّ و باطل است و خداوند كفّار اولين و آخرين را جمع ميفرمايد و همه را بمجازات شديد ميرساند و بكفّار مكّه ميفرمايد حال اگر ميتوانيد براى من كيد و مكرى كنيد بكنيد و مراد كيد و مكر براى پيغمبر و اهل ايمان است و آنكه نميتوانند بكنند و اگر بخيال خودشان كارى بكنند در دنيا و آخرت دامنگير خودشان خواهد شد واى بحال تكذيب كنندگان انبيا و اوليا و مكر و غدر كنندگان با ايشان در روز قيامت چون راه خلاص و نجات از عذاب را بهيچ وجه ندارند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم نُهلِكِ الأَوَّلِينَ «16» ثُمَّ نُتبِعُهُمُ الآخِرِينَ «17» كَذلِكَ نَفعَلُ بِالمُجرِمِينَ «18» وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ «19»
آيا هلاك نكرديم اولين را پس از آن تابع آنها قرار ميدهيم آخرين را و همين نحو رفتار ميكنيم بمجرمين ويل در آن روز براي مكذبين است.
أَ لَم نُهلِكِ الأَوَّلِينَ قوم نوح عاد ثمود لوط قوم شعيب فرعونيان که بغرق و طوفان و باد و صيحه و صاعقه و خسف و امطار حجاره تمام را هلاك كرديم.
ثُمَّ نُتبِعُهُمُ الآخِرِينَ ثم براي تراخي است که همين نحو عذاب ميكنيم آخرين را در جنگ بدر و حنين و احزاب و جمل و صفين و خوارج تا در زمان ظهور حضرت بقية اللّه و دوره رجعت، اينها بلاهاي دنيوي آنها است تا بعذابهاي آخرتي: فَإِنَّهُم يَومَئِذٍ فِي العَذابِ مُشتَرِكُونَ إِنّا كَذلِكَ نَفعَلُ بِالمُجرِمِينَ الصافات آيه 32 و 33.
كَذلِكَ نَفعَلُ بِالمُجرِمِينَ مجرم كسي را گويند که مستحق جرم باشد و اينکه شامل تمام كفار و مشركين و طبيعي و دهري و يهود و نصاري و مجوس و نواصب و مخالفين و معاندين و ظالمين و فساق و فجار که استحقاق عذاب دارند ميشود.
وَيلٌ يَومَئِذٍ لِلمُكَذِّبِينَ تفسيرش گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- «سپس دیگر (مجرمان) را به دنبال آنها میفرستیم» (ثم نتبعهم الآخرین). چرا که این یک سنّت مستمر است و تبعیض و استثنا بر نمیدارد، مگر ممکن است گروهی را به جرمی مجازات کند و همان جرم را برای دیگران بپسندد؟!
نکات آیه
۱ - تهدید شدن تکذیب گران دین، از سوى خداوند به هلاکت و نابودى (ثمّ نتبعهم الأخرین)
۲ - تکذیب گران دین، در معرض هلاکت و نابودى (ثمّ نتبعهم الأخرین) از این که خداوند، پیشینیان را نابود کرده و پسینیان را به هلاکت تهدید نموده است، استفاده مى شود که تکذیب گران، همیشه در معرض چنین برخوردى از سوى خداوند مى باشند.
۳ - تکذیب دین، موجب هلاکت و نابودى است. (ألم نهلک الأوّلین . ثمّ نتبعهم الأخرین)
موضوعات مرتبط
- خدا: تهدیدهاى خدا ۱
- دین: آثار تکذیب دین ۳; تهدید مکذبان دین ۱; هلاکت مکذبان دین ۱، ۲
- هلاکت: تهدید به هلاکت ۱; عوامل هلاکت ۳