الواقعة ٣٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link145 | آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۵#link146 | موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند]]
خط ۳۷: خط ۳۸:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۹_بخش۱۷#link154 | رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۰#link90 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۳_بخش۱۰#link90 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ «34» إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً «35» فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً «36» عُرُباً أَتْراباً «37»
و هم خوابگانى والا قدر. كه ما آنان را به نوع خاصى آفريديم. پس آنان را دوشيزه و باكره قرار داديم. زنانى هم سن و سال و شوهر دوست.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (34)
وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ: و فرشها براى استراحت كه برداشته شده، يعنى رفيع القدر يا بر بالاى هم نهاده شده تا بحد ارتفاع رسيده. در روايت آمده كه ارتفاع آن سيصد گز باشد و در حينى كه مؤمن اراده كند كه بر بالاى آن نشيند منخفض شود و بعد از قعود مرتفع گردد. و از حضرت امير المؤمنين مروى است كه‌ «فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ» به اين معنى است كه فرشهاى برداشته شده بر بالاى سريرهاى افكنده.
در كافى از حضرت صادق عليه السّلام (مروى است) كه حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله در تفسير اين آيه فرمود: فرشتها بعضى بر بعضى از حرير و ديباج به الوان مختلفه و اطراف آن مشك و كافور و عنبر، و اين است فرمايش‌ «وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ».
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ «27» فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ «28» وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ «29» وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ (30) وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ (31)
وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ (32) لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ (33) وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (34) إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً (35) فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً (36)
عُرُباً أَتْراباً (37) لِأَصْحابِ الْيَمِينِ (38) ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ (39) وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ (40)
ترجمه‌
و ياران جانب راست چيست حال ياران جانب راست‌
در زير درخت كنار بى‌خار
و موز روى هم چيده شده‌
و سايه گسترده شده‌
و آبى از بالا ريخته شده‌
----
جلد 5 صفحه 129
و ميوه‌اى بسيار
كه نه قطع ميشود و نه منع ميگردد
و گستردنيهاى قيمتى اعلا
همانا ما آفريديم آن زنان را آفريدنى‌
پس قرار داديمشان دوشيزگان‌
شيفتگان شوهران همسالان با يكديگر
براى ياران جانب راست‌
گروهى از پيشينيان‌
و گروهى از امت آخر الزّمان.
تفسير
اصحاب يمين كه قبلا بيان شد با آنكه مقاماتشان در بهشت نازل‌تر از مقرّبان است باز جاى تعجّب از خوبى حالشان باقى است چون در زير درخت سدرى كه خارهاى آنها را بريده‌اند و در فارسى آن را كنار ميگويند و درخت موزى كه ميوه آن از زيادى رويهم چيده شده و سر تا پاى درخت را گرفته جاى دارند ولى مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه صحيح طلع منضود است يعنى شكوفه چيده شده بالاى هم از درخت خرما اگر چه بنحو معروف ميتوان قرائت نمود چون طلح لغتى است در طلع و بعضى آنرا بدرخت ام غيلان كه بزرگ و پربار و شكوفه است بطوريكه از پائين تا بالاى درخت همه جاى آنرا گرفته تفسير نموده‌اند و نيز در سايه ممتدّ درختان بهشتى ميباشند و در مجمع نقل نموده كه در بهشت درختى است كه سواره در سايه آن يك صد سال راه ميپيمايد و تمام نميشود و اوقات بهشت مانند صبح تابستان نه گرم است و نه سرد و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در ضمن حديثى از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در اوصاف اهل بهشت كه آنها متنعّمند در باغهاى خودشان در سايه گسترده مانند ما بين طلوع فجر و آفتاب و بهتر از آن و نيز در كنار آبشارى كه خداوند بقدرت خود در مناظر آنها براى صفاء آن و شرب ايشان و درختان بهشتى ايجاد و جارى فرموده و هيچ وقت قطع نميشود ميباشند و ميوجات بهشتى از هر نوع و صنف فراوان و هميشه هست و باختلاف فصول مانند ميوه‌هاى دنيا تمام نميشود و كسى را از چيدن آنها منع نميكنند و هر چند چيده شوند فورا بجاى آنها روئيده ميشود و فرشهاى قيمتى اعلا و فراشهاى گذارده شده بالاى هم از حرير و ديبا بألوان مختلفه كه در جوفشان مشك و عنبر و كافور است براى آنها مهيّا و آماده شده چنانچه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در كافى و قمّى ره نقل نموده است و بعضى فرش مرفوعه را بزنان بلند مرتبه در جمال و كمال حمل نموده‌اند و مؤيّد اين معنى را جمله بعد
----
جلد 5 صفحه 130
از اين قرار داده‌اند كه خداوند فرموده ما زنان بهشتى را بدوا بدون سابقه ولادت خلق نموديم پس قرار داديم ايشان را هميشه بكر و صاحب جمالان شوهر دوستان همسالان با يكديگر و مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه حور العين كه زنان بهشتى هستند از خاك بهشت نورانى خلق شده‌اند و اينكه هميشه بكرند براى آنست كه پاك و پاكيزه خلق شده و هيچ آفت و عاهتى بر آنها وارد نميشود و حيض نمى‌بينند و در روايت علوى بزنان پرشهوت با كرشمه و ناز شوهر پسند معرّفى شده‌اند و مستفاد از روايت نبوى آنكه بعضى از اينها همان پير زنان دنيويند كه آنجا باين اوصاف بيرون مى‌آيند و پوشيده نماند كه خداوند نعمتهاى سابقون مقرّبون را از قبيل تختهاى مرصع و تقابل آنها با يكديگر براى استيناس و خدمتگزاران زيبا و نوشابه گوارا و ميوه مختار و گوشت مرغ موافق ميل و بودن پاداش آنان باستحقاق مناسب حال اهل دانش از شهرنشينان بيان فرموده و نعم اصحاب يمين را از قبيل درخت و سايه ممتدّ و آبشار و ميوه فراوان دائمى و فرش و بساط اعلا مناسب حال عوام و باديه‌نشينان ذكر فرموده است تا هر دسته بآمال و منويّات خود موفق گردند و اصحاب يمين هم مانند سابقين مقرّبين دو دسته هستند گروهى از امم سابقه و گروهى از امّت آخر الزمان ولى اينجا ديگر مزيّتى بر يكديگر از جهت زيادى و كمى ندارند چون هر دو زيادند و قمّى ره اصحاب يمين را در اين مقام باصحاب امير المؤمنين و ثلّة من الاوّلين را بطبقه‌اى از آنها كه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بودند و ثلّة من الآخرين را بكسانيكه بعد از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بودند از اين امّت تفسير فرموده است و ظاهرا از باب تطبيق است نه تخصيص و بعضى هر دو ثلّه را از اين امّت دانسته‌اند و اظهر و اقوى همان است كه اولاد ذكر شد و اللّه اعلم بحقايق الامور.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ فُرُش‌ٍ مَرفُوعَةٍ (34)
و فراش‌هايي‌ بالاي‌ تختها ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ يك‌ حوريهايي‌ هستند.
محقّقا ‌ما ايجاد فرموديم‌ ‌آن‌ حوري‌ها چه‌ ايجاد كردني‌ ‌از‌ زيبايي‌ و صباحت‌ و خوش‌ سيمايي‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
(آیه 34)- سپس به نعمت دیگری اشاره کرده، می‌افزاید: «و همسرانی بلند مرتبه» (وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۴۰


ترجمه

و همسرانی بلندمرتبه!

|و همسرانى بلند [مرتبه‌]
و همخوابگانى بالا بلند.
و فرشهای پربها (یا فراش و زنان زیبا).
و همسرانی بلند مرتبه،
و زنانى ارجمند.
و دوشیزگان گرامی‌
و فرشهايى برافراشته- بر تختهاى بلند افكنده‌شده، يا گرانبها-.
و در بین همسران ارجمند و گرانقدر (خوش می‌گذرانند).
و همخوابگانی بالا بلند در بلنداها(ی تخت‌ها).
و زنانی افراشته (بلندبالا)


الواقعة ٣٣ آیه ٣٤ الواقعة ٣٥
سوره : سوره الواقعة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فُرُشٍ»: جمع فِراش، کنایه از همسر است. همان گونه که لباس گاهی بدین معنی است (نگا: بقره / . «مَرْفُوعَةٍ»: والامقام. بلند بالا.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ «34» إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً «35» فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً «36» عُرُباً أَتْراباً «37»

و هم خوابگانى والا قدر. كه ما آنان را به نوع خاصى آفريديم. پس آنان را دوشيزه و باكره قرار داديم. زنانى هم سن و سال و شوهر دوست.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (34)

وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ: و فرشها براى استراحت كه برداشته شده، يعنى رفيع القدر يا بر بالاى هم نهاده شده تا بحد ارتفاع رسيده. در روايت آمده كه ارتفاع آن سيصد گز باشد و در حينى كه مؤمن اراده كند كه بر بالاى آن نشيند منخفض شود و بعد از قعود مرتفع گردد. و از حضرت امير المؤمنين مروى است كه‌ «فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ» به اين معنى است كه فرشهاى برداشته شده بر بالاى سريرهاى افكنده.

در كافى از حضرت صادق عليه السّلام (مروى است) كه حضرت پيغمبر صلى اللّه عليه و آله در تفسير اين آيه فرمود: فرشتها بعضى بر بعضى از حرير و ديباج به الوان مختلفه و اطراف آن مشك و كافور و عنبر، و اين است فرمايش‌ «وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ «27» فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ «28» وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ «29» وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ (30) وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ (31)

وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ (32) لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ (33) وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (34) إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً (35) فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً (36)

عُرُباً أَتْراباً (37) لِأَصْحابِ الْيَمِينِ (38) ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ (39) وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ (40)

ترجمه‌

و ياران جانب راست چيست حال ياران جانب راست‌

در زير درخت كنار بى‌خار

و موز روى هم چيده شده‌

و سايه گسترده شده‌

و آبى از بالا ريخته شده‌


جلد 5 صفحه 129

و ميوه‌اى بسيار

كه نه قطع ميشود و نه منع ميگردد

و گستردنيهاى قيمتى اعلا

همانا ما آفريديم آن زنان را آفريدنى‌

پس قرار داديمشان دوشيزگان‌

شيفتگان شوهران همسالان با يكديگر

براى ياران جانب راست‌

گروهى از پيشينيان‌

و گروهى از امت آخر الزّمان.

تفسير

اصحاب يمين كه قبلا بيان شد با آنكه مقاماتشان در بهشت نازل‌تر از مقرّبان است باز جاى تعجّب از خوبى حالشان باقى است چون در زير درخت سدرى كه خارهاى آنها را بريده‌اند و در فارسى آن را كنار ميگويند و درخت موزى كه ميوه آن از زيادى رويهم چيده شده و سر تا پاى درخت را گرفته جاى دارند ولى مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه صحيح طلع منضود است يعنى شكوفه چيده شده بالاى هم از درخت خرما اگر چه بنحو معروف ميتوان قرائت نمود چون طلح لغتى است در طلع و بعضى آنرا بدرخت ام غيلان كه بزرگ و پربار و شكوفه است بطوريكه از پائين تا بالاى درخت همه جاى آنرا گرفته تفسير نموده‌اند و نيز در سايه ممتدّ درختان بهشتى ميباشند و در مجمع نقل نموده كه در بهشت درختى است كه سواره در سايه آن يك صد سال راه ميپيمايد و تمام نميشود و اوقات بهشت مانند صبح تابستان نه گرم است و نه سرد و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در ضمن حديثى از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در اوصاف اهل بهشت كه آنها متنعّمند در باغهاى خودشان در سايه گسترده مانند ما بين طلوع فجر و آفتاب و بهتر از آن و نيز در كنار آبشارى كه خداوند بقدرت خود در مناظر آنها براى صفاء آن و شرب ايشان و درختان بهشتى ايجاد و جارى فرموده و هيچ وقت قطع نميشود ميباشند و ميوجات بهشتى از هر نوع و صنف فراوان و هميشه هست و باختلاف فصول مانند ميوه‌هاى دنيا تمام نميشود و كسى را از چيدن آنها منع نميكنند و هر چند چيده شوند فورا بجاى آنها روئيده ميشود و فرشهاى قيمتى اعلا و فراشهاى گذارده شده بالاى هم از حرير و ديبا بألوان مختلفه كه در جوفشان مشك و عنبر و كافور است براى آنها مهيّا و آماده شده چنانچه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در كافى و قمّى ره نقل نموده است و بعضى فرش مرفوعه را بزنان بلند مرتبه در جمال و كمال حمل نموده‌اند و مؤيّد اين معنى را جمله بعد


جلد 5 صفحه 130

از اين قرار داده‌اند كه خداوند فرموده ما زنان بهشتى را بدوا بدون سابقه ولادت خلق نموديم پس قرار داديم ايشان را هميشه بكر و صاحب جمالان شوهر دوستان همسالان با يكديگر و مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه حور العين كه زنان بهشتى هستند از خاك بهشت نورانى خلق شده‌اند و اينكه هميشه بكرند براى آنست كه پاك و پاكيزه خلق شده و هيچ آفت و عاهتى بر آنها وارد نميشود و حيض نمى‌بينند و در روايت علوى بزنان پرشهوت با كرشمه و ناز شوهر پسند معرّفى شده‌اند و مستفاد از روايت نبوى آنكه بعضى از اينها همان پير زنان دنيويند كه آنجا باين اوصاف بيرون مى‌آيند و پوشيده نماند كه خداوند نعمتهاى سابقون مقرّبون را از قبيل تختهاى مرصع و تقابل آنها با يكديگر براى استيناس و خدمتگزاران زيبا و نوشابه گوارا و ميوه مختار و گوشت مرغ موافق ميل و بودن پاداش آنان باستحقاق مناسب حال اهل دانش از شهرنشينان بيان فرموده و نعم اصحاب يمين را از قبيل درخت و سايه ممتدّ و آبشار و ميوه فراوان دائمى و فرش و بساط اعلا مناسب حال عوام و باديه‌نشينان ذكر فرموده است تا هر دسته بآمال و منويّات خود موفق گردند و اصحاب يمين هم مانند سابقين مقرّبين دو دسته هستند گروهى از امم سابقه و گروهى از امّت آخر الزمان ولى اينجا ديگر مزيّتى بر يكديگر از جهت زيادى و كمى ندارند چون هر دو زيادند و قمّى ره اصحاب يمين را در اين مقام باصحاب امير المؤمنين و ثلّة من الاوّلين را بطبقه‌اى از آنها كه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بودند و ثلّة من الآخرين را بكسانيكه بعد از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بودند از اين امّت تفسير فرموده است و ظاهرا از باب تطبيق است نه تخصيص و بعضى هر دو ثلّه را از اين امّت دانسته‌اند و اظهر و اقوى همان است كه اولاد ذكر شد و اللّه اعلم بحقايق الامور.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ فُرُش‌ٍ مَرفُوعَةٍ (34)

و فراش‌هايي‌ بالاي‌ تختها ‌که‌ ‌در‌ ‌هر‌ يك‌ حوريهايي‌ هستند.

محقّقا ‌ما ايجاد فرموديم‌ ‌آن‌ حوري‌ها چه‌ ايجاد كردني‌ ‌از‌ زيبايي‌ و صباحت‌ و خوش‌ سيمايي‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 34)- سپس به نعمت دیگری اشاره کرده، می‌افزاید: «و همسرانی بلند مرتبه» (وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ).

نکات آیه

۱ - وجود فرش هاى عالى و گران بها در بهشت اصحاب الیمین (و فرش مرفوعة) «فُرُش» جمع «فراش» است و «فراش» به چیزى گفته مى شود که پهن باشد و انسان بتواند روى آن استقرار پیدا کند. ازاین رو در قرآن بر «زمین»، «مرکب»، «فرش»، «تشک» و «تخت»، «فراش» اطلاق شده است. بنابراین «و فرش مرفوعة» مى تواند به معناى فرش هاى نفیس و گران بها باشد.

۲ - استفاده اصحاب الیمین در بهشت، از تخت هاى بلند و با شکوه (و فرش مرفوعة) برداشت یاد شده بر این احتمال است که «فرش» به معناى تخت ها باشد.

۳ - همخوابگان اصحاب الیمین در بهشت، زنانى در اوج شکوه و جلال مادى و معنوى (عقل، کمال و جمال) (و فرش مرفوعة) برخى از مفسران بر آنند که مراد از «فرش» در آیه شریفه - به قرینه آیه بعد (إنّا أنشأناهنّ إنشاء) - همسران و همخوابگان مى باشد. بر این اساس وصف «مرفوعة» اشاره به مطلبى دارد که در برداشت بالا آمده است.

روایات و احادیث

۴ - «عن رسول اللّه(ص) «...فیها فرش مرفوعة» بعضها فوق بعض من الحریر و الدیباج بألوان مختلفة... و ذلک قول اللّه عزّوجلّ «و فرش مرفوعة»...;[۱] از رسول خدا(ص) روایت شده است: در غرفه هاى بهشت فرش هایى است که بعضى از آنها بر روى بعض دیگر گسترده شده و از جنس حریر و دیبا با رنگ هاى مختلف است... و این گفتار خداوند است که مى فرماید: و فرش مرفوعة»... .

موضوعات مرتبط

  • اصحاب یمین: اصحاب یمین در بهشت ۱، ۲; همسران بهشتى اصحاب یمین ۳
  • بهشت: جنس فرشهاى بهشت ۴; زیبایى همسران بهشتى ۳; عظمت تختهاى بهشت ۲; عقل همسران بهشتى ۳; کمال همسران بهشتى ۳; مرغوبیت فرشهاى بهشت ۱

منابع

  1. کافى، ج ۸، ص ۹۷، ح ۶۹; تفسیر برهان، ج ۴، ص ۲۷۹- ، ح ۱.