ق ٣١: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link358 | آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link358 | آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link359 | رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link359 | رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين]]
خط ۴۷: خط ۴۸:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link377 | روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link377 | روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۴#link122 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۴#link122 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ «31» هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ «32»
و بهشت را براى تقواپيشگان نزديك آورند، بى آنكه دور باشد. (به آنان گويند:) اين است آنچه به شما وعده داده مى‌شد كه براى هر انسان پرانابه توبه‌كار و حافظ (حدود الهى) است.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (31)
بعد از وعيد كافران و عاصيان، به مؤمنان و متقيان مژده فرمايد:
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ: و نزديك گردانيده شود بهشت، لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ: براى پرهيزكاران از كفر و شرك و معاصى در حالتى كه دور نباشد، يعنى بر وجهى بهشت را براى متقيان نزديك گردانند كه درجات خود را به عين مشاهده كنند و انهار جاريه و اشجار خضره و ثمار طيبه و حور و غلمان و تمام تشريفات را معاينه ببينند، يا وعده دخول متقيان در بهشت دور نيست از ايشان بلكه هر يك از اهل تقوى عنقريب داخل شوند در آن.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ (35)
وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ (36) إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‌ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ (37) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ (38) فَاصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ (39) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ (40)
ترجمه‌
و نزديك كرده شود بهشت براى پرهيزكاران با آنكه دور نيست‌
گويند اينست آنچه كه وعده داده ميشديد براى هر بازگشت كننده نگاه دارنده خود
كسيكه بترسد از خدا با آنكه غائب است و بيايد با دل بازگشته بحق گويند
داخل شويد در آن بسلامتى آن روز جاودانى است‌
براى ايشان است آنچه ميخواهند در آن و نزد ما زيادتى است‌
و چه بسيار هلاك كرديم پيش از اينها اهل زمانهائى را كه آنها شديدتر بودند از اينان در قوّت و توانگرى پس تجسّس كردند در بلدها آيا هيچ گريزگاهى باشد براى آنان‌
همانا در اين هر آينه تذكر و پندى است براى هر كه باشد براى او قلب يا فرا دارد گوش را با آنكه خود شاهد و حاضر است‌
و بتحقيق آفريديم آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است در شش روز و نرسيد ما را هيچ رنجى‌
پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح گوى با حمد پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب‌
و پاره‌اى از شب پس تسبيح گوى او را و در
----
جلد 5 صفحه 58
تعقيبات نماز.
تفسير
خداوند متعال معمولا بعد از ذكر احوال جهنّم بيان اوصاف بهشت را ميفرمايد و اينجا باين تقريب فرموده كه بهشت نزديك كرده ميشود باهل تقوى بتأييد الهى با آنكه نزديك بايشان است بعمل خودشان و گفته‌اند در قيامت نزديك ميشود بآنان بطوريكه حور و قصور و نعيم مقيم آن را مشاهده مينمايند و اين نزديك شدن بهشت و وصول بنعيم آن دور نيست از آنها چون محقق الوقوع است و مشتقى براى ايشان ندارد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنستكه زينت داده ميشود بزودى در هر حال خدا ميفرمايد اين بهشت با نعيم آن آنستكه وعده داده ميشويد شما اهل تقوى كه همگى اهل رجوع و بازگشت و توبه و انابه بدرگاه خدا و نگهدار خود از معاصى و حافظ حدود الهى هستيد داخل شويد بسلامتى باسلام و تحيّت و اكرام ملائكه در بهشت امروز روز خلود در نعمت جاويد و رحمت بى‌پايان الهى است هر چه بخواهند از نعمت و عزّت و حشمت و مكنت و مأكول و مشروب و ملبوس و ملموس و مأنوس براى ايشان آماده و مهيّا است و در نزد خدا است علاوه بر اينها آنچه چشم آنها نديده و گوششان نشنيده و بخاطرشان خطور نكرده از لذائذ و قمّى ره نقل فرموده كه آن نظر برحمت خدا است و باز خدا متذكّر فرموده كفّار مكّه را باحوال امم سابقه كه مكرّر بيان شده از قبيل قوم عاد و ثمود كه بمراتب اقوى و نيرومندتر از آنها بودند و بعد از بروز عذاب هر قدر تجسّس و تفحص و كاوش نمودند در بلاد اطراف خودشان مفرّ و مخلصى از عذاب الهى نبود براى آنها اينمعنى بنظر حقير رسيده چون اصل نقب بمعناى بحث و كاوش و تنقيب در بلاد گريزان گشتن در آنها است ولى مفسّرين فرموده‌اند مراد سير در بلاد و گشودن طرق و شوارع است بقوّت و قدرتيكه داشتند و تصرف در آنها و نيافتن چاره‌اى براى مرگ و در اين قبيل وقايع تذكّر و تنبه و موعظه و ارشاد است براى صاحبان قلب سليم و عقل مستقيم كه در امور فكر ميكنند و با دل پاك ميفهمند و مى‌يابند يا براى كسانيكه بمواعظ علما و دانشمندان صاحب نظر درست گوش ميدهند و خودشان را حاضر براى فهميدن و عمل نمودن مينمايند و خداوند آسمانها و زمين و موجودات‌
----
جلد 5 صفحه 59
بين آن دو را در شش روز خلق فرموده و بيان آن مفصّل و مكرّر گوشزد شده است و بعد از آن خداوند بهيچ وجه خسته و مانده و رنجور نگرديده و اين جمله براى ردّ يهود است كه ميگفتند خدا روز يكشنبه شروع بخلق عالم فرمود و جمعه فارغ شد و شنبه در عرش دراز كشيد و خستگى در كرد و در بعضى اخبار اظهار آنها اين اعتقاد را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ذكر شده و آنكه اين آيه در ردّ آنها نازل شده است و در خاتمه امر فرموده است پيغمبر خود را بصبر و بردبارى در برابر اقوال و عقائد ناحق نارواى كفّار راجع باوصاف ربوبى و تنزيه نمودن او را از آنچه لايق بذات مقدّس حق نيست از تشبيه بخلق و غيره و حمد و شكر نمودن بر نعمت حق شناسى و حق‌گوئى و ساير محامد و انعامات در دو وقت فضيلت آن كه صبح و عصر است قبل از شروع بكار و بعد از فراغ از آن و مقدارى از شب و در تعقيبات نمازها يا تعقيب نماز چون ادبار بكسر نيز قرائت شده و بر حسب معنى تفاوتى ندارد چون مراد جنس است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود مقصود آنستكه صبح و شام ده مرتبه بگويد لا اله الا اللّه وحده لا شريك له له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو على كلّ شى‌ء قدير و در بعضى از روايات ادبار السجود بنافله مغرب و در بعضى بنماز وتر تفسير شده و شايد مقصود تسبيح خدا است بعد از نماز در شب خواه در ضمن نافله مرتّبه باشد كه فرد اكمل است خواه نباشد كه از آن به تعقيب تعبير ميشود و اللّه و اوليائه اعلم بمراده و احكامه.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ أُزلِفَت‌ِ الجَنَّةُ لِلمُتَّقِين‌َ غَيرَ بَعِيدٍ (31)
و زينت‌ ‌شده‌ بهشت‌ ‌براي‌ اهل‌ تقوي‌ كساني‌ ‌که‌ متقي‌ هستند.
جلد 16 - صفحه 253
وَ أُزلِفَت‌ِ زلفي‌ و زلفه‌ بمعني‌ نزديك‌ ‌است‌ و مزدلفه‌ مشعر ‌است‌ ‌که‌ نزديك‌ حرم‌ ‌است‌ ‌يعني‌ سهل‌ و آسان‌ ‌است‌ و نزديك‌ و زينت‌ ‌شده‌ ‌است‌.
الجنة بهشت‌ بتمام‌ نعم‌ ‌آن‌ ‌از‌ انهار و اشجار و ثمرات‌ و حور و غلمان‌ و ابنيه فاخره‌ ‌من‌ الزمرد و الزبرجد و الياقوت‌، و فرش‌ عاليه‌ و البسه‌، و مأكولات‌ لذيذه‌ و ‌از‌ همه‌ بالاتر حشر ‌با‌ انبياء و ائمه‌ و صلحاء و امراء و اخيار و بالاترين‌ ‌از‌ اينها رضاي‌ الهي‌ و ‌در‌ جوار رحمت‌ و خلود ‌در‌ ‌آن‌.
لِلمُتَّقِين‌َ مكرر مراتب‌ تقوي‌ ‌را‌ تذكر داده‌ايم‌ تقواي‌ ‌از‌ شرك‌. كفر و ضلالت‌ و بدعت‌ و انكار ضروري‌ ‌که‌ مرادف‌ ‌با‌ ايمان‌ ميشود، و تقواي‌ ‌از‌ كبار معاصي‌ ‌که‌ موجب‌ تكفير سيئات‌ ميشود، و تقواي‌ ‌از‌ كليه‌ معاصي‌ و صفات‌ خبيثه‌ و علاقه بدنيا و ‌از‌ وساوس‌ شيطاني‌ و هواهاي‌ نفساني‌ ‌که‌ كلمه المتقين‌ جمع‌ محلي‌ بالف‌ و لام‌ ‌است‌ افاده‌ عموم‌ مي‌كند شامل‌ جميع‌ ‌اينکه‌ مراتب‌ ميشود بتفاوت‌ درجات‌ و مقامات‌.
غَيرَ بَعِيدٍ نزديك‌ ‌است‌ دور نيست‌ بمجرد موت‌ آثارش‌ ظاهر ميشود و بشاراتش‌ ميآيد و پرده‌ها عقب‌ مي‌رود و جاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ مي‌بيند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 31)- با توجه به این که بحثهای این سوره غالبا بر محور مسأله معاد و اموری که در ارتباط با آن است دور می‌زند و با توجه به این که در آیات گذشته از چگونگی افکندن کفار لجوج در جهنم و شدت عذاب آنها و صفاتی که آنها را به دوزخ می‌کشد سخن به میان آمد، در اینجا صحنه دیگری را ترسیم می‌کند، صحنه داخل شدن پرهیزکاران به بهشت با احترام کامل، و اشاره به انواع نعمتهای بهشتی و صفاتی که انسان را در صف بهشتیان قرار می‌دهد، تا در مقایسه با یکدیگر حقایق روشنتر گردد.
نخست می‌فرماید: «و در آن روز بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می‌کنند و فاصله‌ای از آنان ندارد»! (وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۵


ترجمه

(در آن روز) بهشت را به پرهیزگاران نزدیک می‌کنند، و فاصله‌ای از آنان ندارد!

|و بهشت براى پرهيزگاران نزديك آورده شود و دور نباشد
و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك گردانند، بى‌آنكه دور باشد.
و بهشت را برای اهل تقوا نزدیک آرند تا هیچ دور از آن نباشند (و رنج حرکت نکشند).
و بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می کنند بی آنکه فاصله ای از آنان داشته باشد.
و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك بياورند، تا از آن دور نباشند.
و بهشت برای پرهیزگاران نزدیک آورده شود و دور نباشد
و بهشت را براى پرهيزگاران نزديك آرند و دور نباشد.
و بهشت به پرهیزکاران نزدیک گردانده می‌شود و فاصله‌ی چندانی از آنان نخواهد داشت.
و بهشت برای پرهیزگاران با آرایشی (ویژه) نزدیک آورده شد، حال آنکه دور (هم) نیست.
و جایگاه شد بهشت برای پرهیزکاران نه دور


ق ٣٠ آیه ٣١ ق ٣٢
سوره : سوره ق
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُزْلِفَتْ»: نزدیک گردانده شد (نگا: شعراء / و ). «غَیْرَ»: ظرف یا حال است. «غَیْرَ بَعِیدٍ»: برای تأکید معنی (أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ) است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ «31» هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ «32»

و بهشت را براى تقواپيشگان نزديك آورند، بى آنكه دور باشد. (به آنان گويند:) اين است آنچه به شما وعده داده مى‌شد كه براى هر انسان پرانابه توبه‌كار و حافظ (حدود الهى) است.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (31)

بعد از وعيد كافران و عاصيان، به مؤمنان و متقيان مژده فرمايد:

وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ: و نزديك گردانيده شود بهشت، لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ: براى پرهيزكاران از كفر و شرك و معاصى در حالتى كه دور نباشد، يعنى بر وجهى بهشت را براى متقيان نزديك گردانند كه درجات خود را به عين مشاهده كنند و انهار جاريه و اشجار خضره و ثمار طيبه و حور و غلمان و تمام تشريفات را معاينه ببينند، يا وعده دخول متقيان در بهشت دور نيست از ايشان بلكه هر يك از اهل تقوى عنقريب داخل شوند در آن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ (35)

وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ (36) إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‌ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ (37) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ (38) فَاصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ (39) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ (40)

ترجمه‌

و نزديك كرده شود بهشت براى پرهيزكاران با آنكه دور نيست‌

گويند اينست آنچه كه وعده داده ميشديد براى هر بازگشت كننده نگاه دارنده خود

كسيكه بترسد از خدا با آنكه غائب است و بيايد با دل بازگشته بحق گويند

داخل شويد در آن بسلامتى آن روز جاودانى است‌

براى ايشان است آنچه ميخواهند در آن و نزد ما زيادتى است‌

و چه بسيار هلاك كرديم پيش از اينها اهل زمانهائى را كه آنها شديدتر بودند از اينان در قوّت و توانگرى پس تجسّس كردند در بلدها آيا هيچ گريزگاهى باشد براى آنان‌

همانا در اين هر آينه تذكر و پندى است براى هر كه باشد براى او قلب يا فرا دارد گوش را با آنكه خود شاهد و حاضر است‌

و بتحقيق آفريديم آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است در شش روز و نرسيد ما را هيچ رنجى‌

پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح گوى با حمد پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب‌

و پاره‌اى از شب پس تسبيح گوى او را و در


جلد 5 صفحه 58

تعقيبات نماز.

تفسير

خداوند متعال معمولا بعد از ذكر احوال جهنّم بيان اوصاف بهشت را ميفرمايد و اينجا باين تقريب فرموده كه بهشت نزديك كرده ميشود باهل تقوى بتأييد الهى با آنكه نزديك بايشان است بعمل خودشان و گفته‌اند در قيامت نزديك ميشود بآنان بطوريكه حور و قصور و نعيم مقيم آن را مشاهده مينمايند و اين نزديك شدن بهشت و وصول بنعيم آن دور نيست از آنها چون محقق الوقوع است و مشتقى براى ايشان ندارد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنستكه زينت داده ميشود بزودى در هر حال خدا ميفرمايد اين بهشت با نعيم آن آنستكه وعده داده ميشويد شما اهل تقوى كه همگى اهل رجوع و بازگشت و توبه و انابه بدرگاه خدا و نگهدار خود از معاصى و حافظ حدود الهى هستيد داخل شويد بسلامتى باسلام و تحيّت و اكرام ملائكه در بهشت امروز روز خلود در نعمت جاويد و رحمت بى‌پايان الهى است هر چه بخواهند از نعمت و عزّت و حشمت و مكنت و مأكول و مشروب و ملبوس و ملموس و مأنوس براى ايشان آماده و مهيّا است و در نزد خدا است علاوه بر اينها آنچه چشم آنها نديده و گوششان نشنيده و بخاطرشان خطور نكرده از لذائذ و قمّى ره نقل فرموده كه آن نظر برحمت خدا است و باز خدا متذكّر فرموده كفّار مكّه را باحوال امم سابقه كه مكرّر بيان شده از قبيل قوم عاد و ثمود كه بمراتب اقوى و نيرومندتر از آنها بودند و بعد از بروز عذاب هر قدر تجسّس و تفحص و كاوش نمودند در بلاد اطراف خودشان مفرّ و مخلصى از عذاب الهى نبود براى آنها اينمعنى بنظر حقير رسيده چون اصل نقب بمعناى بحث و كاوش و تنقيب در بلاد گريزان گشتن در آنها است ولى مفسّرين فرموده‌اند مراد سير در بلاد و گشودن طرق و شوارع است بقوّت و قدرتيكه داشتند و تصرف در آنها و نيافتن چاره‌اى براى مرگ و در اين قبيل وقايع تذكّر و تنبه و موعظه و ارشاد است براى صاحبان قلب سليم و عقل مستقيم كه در امور فكر ميكنند و با دل پاك ميفهمند و مى‌يابند يا براى كسانيكه بمواعظ علما و دانشمندان صاحب نظر درست گوش ميدهند و خودشان را حاضر براى فهميدن و عمل نمودن مينمايند و خداوند آسمانها و زمين و موجودات‌


جلد 5 صفحه 59

بين آن دو را در شش روز خلق فرموده و بيان آن مفصّل و مكرّر گوشزد شده است و بعد از آن خداوند بهيچ وجه خسته و مانده و رنجور نگرديده و اين جمله براى ردّ يهود است كه ميگفتند خدا روز يكشنبه شروع بخلق عالم فرمود و جمعه فارغ شد و شنبه در عرش دراز كشيد و خستگى در كرد و در بعضى اخبار اظهار آنها اين اعتقاد را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ذكر شده و آنكه اين آيه در ردّ آنها نازل شده است و در خاتمه امر فرموده است پيغمبر خود را بصبر و بردبارى در برابر اقوال و عقائد ناحق نارواى كفّار راجع باوصاف ربوبى و تنزيه نمودن او را از آنچه لايق بذات مقدّس حق نيست از تشبيه بخلق و غيره و حمد و شكر نمودن بر نعمت حق شناسى و حق‌گوئى و ساير محامد و انعامات در دو وقت فضيلت آن كه صبح و عصر است قبل از شروع بكار و بعد از فراغ از آن و مقدارى از شب و در تعقيبات نمازها يا تعقيب نماز چون ادبار بكسر نيز قرائت شده و بر حسب معنى تفاوتى ندارد چون مراد جنس است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود مقصود آنستكه صبح و شام ده مرتبه بگويد لا اله الا اللّه وحده لا شريك له له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو على كلّ شى‌ء قدير و در بعضى از روايات ادبار السجود بنافله مغرب و در بعضى بنماز وتر تفسير شده و شايد مقصود تسبيح خدا است بعد از نماز در شب خواه در ضمن نافله مرتّبه باشد كه فرد اكمل است خواه نباشد كه از آن به تعقيب تعبير ميشود و اللّه و اوليائه اعلم بمراده و احكامه.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ أُزلِفَت‌ِ الجَنَّةُ لِلمُتَّقِين‌َ غَيرَ بَعِيدٍ (31)

و زينت‌ ‌شده‌ بهشت‌ ‌براي‌ اهل‌ تقوي‌ كساني‌ ‌که‌ متقي‌ هستند.

جلد 16 - صفحه 253

وَ أُزلِفَت‌ِ زلفي‌ و زلفه‌ بمعني‌ نزديك‌ ‌است‌ و مزدلفه‌ مشعر ‌است‌ ‌که‌ نزديك‌ حرم‌ ‌است‌ ‌يعني‌ سهل‌ و آسان‌ ‌است‌ و نزديك‌ و زينت‌ ‌شده‌ ‌است‌.

الجنة بهشت‌ بتمام‌ نعم‌ ‌آن‌ ‌از‌ انهار و اشجار و ثمرات‌ و حور و غلمان‌ و ابنيه فاخره‌ ‌من‌ الزمرد و الزبرجد و الياقوت‌، و فرش‌ عاليه‌ و البسه‌، و مأكولات‌ لذيذه‌ و ‌از‌ همه‌ بالاتر حشر ‌با‌ انبياء و ائمه‌ و صلحاء و امراء و اخيار و بالاترين‌ ‌از‌ اينها رضاي‌ الهي‌ و ‌در‌ جوار رحمت‌ و خلود ‌در‌ ‌آن‌.

لِلمُتَّقِين‌َ مكرر مراتب‌ تقوي‌ ‌را‌ تذكر داده‌ايم‌ تقواي‌ ‌از‌ شرك‌. كفر و ضلالت‌ و بدعت‌ و انكار ضروري‌ ‌که‌ مرادف‌ ‌با‌ ايمان‌ ميشود، و تقواي‌ ‌از‌ كبار معاصي‌ ‌که‌ موجب‌ تكفير سيئات‌ ميشود، و تقواي‌ ‌از‌ كليه‌ معاصي‌ و صفات‌ خبيثه‌ و علاقه بدنيا و ‌از‌ وساوس‌ شيطاني‌ و هواهاي‌ نفساني‌ ‌که‌ كلمه المتقين‌ جمع‌ محلي‌ بالف‌ و لام‌ ‌است‌ افاده‌ عموم‌ مي‌كند شامل‌ جميع‌ ‌اينکه‌ مراتب‌ ميشود بتفاوت‌ درجات‌ و مقامات‌.

غَيرَ بَعِيدٍ نزديك‌ ‌است‌ دور نيست‌ بمجرد موت‌ آثارش‌ ظاهر ميشود و بشاراتش‌ ميآيد و پرده‌ها عقب‌ مي‌رود و جاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ مي‌بيند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 31)- با توجه به این که بحثهای این سوره غالبا بر محور مسأله معاد و اموری که در ارتباط با آن است دور می‌زند و با توجه به این که در آیات گذشته از چگونگی افکندن کفار لجوج در جهنم و شدت عذاب آنها و صفاتی که آنها را به دوزخ می‌کشد سخن به میان آمد، در اینجا صحنه دیگری را ترسیم می‌کند، صحنه داخل شدن پرهیزکاران به بهشت با احترام کامل، و اشاره به انواع نعمتهای بهشتی و صفاتی که انسان را در صف بهشتیان قرار می‌دهد، تا در مقایسه با یکدیگر حقایق روشنتر گردد.

نخست می‌فرماید: «و در آن روز بهشت را به پرهیزکاران نزدیک می‌کنند و فاصله‌ای از آنان ندارد»! (وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِینَ غَیْرَ بَعِیدٍ).

نکات آیه

۱ - نزدیک شدن بهشت در قیامت، به اهل تقوا و قرار گرفتن آن در فاصله اى بسیار نزدیک به ایشان (و أُزلفت الجنّة للمتّقین)

۲ - «متقین»، قادر به مشاهده بهشت در صحنه قیامت* (الجنّة ... غیر بعید) برداشت بالا بدان احتمال است که تعبیر «غیر بعید» - از پى «أزلفت» - بیانگر این معنا باشد که بهشت آن قدر به متقین نزدیک خواهد شد، که در مرئى و منظر آنان قرار خواهد گرفت.

۳ - تقوا، مهم ترین سرمایه مؤمنان براى ورود به بهشت (و أُزلفت الجنّة للمتّقین)

۴ - «متقین»، مورد اجلال و تکریم الهى در قیامت (و أُزلفت الجنّة للمتّقین) تعبیر «أزلفت» و این که بهشت به متقین نزدیک مى شود و آنان حتى زحمت حرکت به سوى بهشت را احساس نمى کنند; کرامت و ارجمندى آنان را نزد خداوند مى رساند.

موضوعات مرتبط

  • بهشت: موجبات بهشت ۳
  • تقوا: آثار تقوا ۳
  • قیامت: رؤیت بهشت در قیامت ۲
  • متقین: تکریم متقین ۴; فضایل اخروى متقین ۴; متقین در قیامت ۲، ۴; نزدیکى بهشت به متقین ۱

منابع