الأحقاف ٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link189 | آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link189 | آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link190 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۲#link190 | غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف]] | ||
خط ۴۳: | خط ۴۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link204 | روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۲۴#link204 | روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۵#link133 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۱_بخش۱۵#link133 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ «3» | |||
ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: نيافريديم آسمانها و زمينها را، وَ ما بَيْنَهُما: و آنچه ميان آنها است از انواع و اصناف مخلوقات، إِلَّا بِالْحَقِ: مگر به راستى و درستى، يعنى معلل به غرض صحيح كه مقتضاى حكمت و معدلت است نه از روى عبث و لغو، زيرا فعل عبث قبيح، و صدور آن از حكيم على الاطلاق قبيح است. و چون ذات سبحانى غنى على الاطلاق باشد، پس آن غرض و فايده راجع به بندگان، و نفعى حقيقى نيست مگر ثواب و ايصال فيض، و آن باعث صدور تكليف امر و نهى و تعبد بندگان است تا به امتثال آن فيض سبحانى و ثواب ابدى را دريابند، پس خلق آسمان و زمين و آنچه در آنهاست براى ثبوت حق و ارشاد به حق خواهد بود. | |||
وَ أَجَلٍ مُسَمًّى: و نيافريديم اين موجودات را مگر به تقدير و زمانى نام برده شده و معين و آن روز قيامت است كه همه خلايق به آن منتهى مىشوند، يا تقدير اجل هر يك از آن اشياء كه بقاى مدت هر يك از آنها است. وَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و آنانكه كافر شدند به خدا و رسول و قيامت، عَمَّا أُنْذِرُوا: از آنچه | |||
جلد 12 - صفحه 67 | |||
ترسانيده شدند از اهوال آن روز كه به آن منتهى خواهند شد، مُعْرِضُونَ: روى گردانندگانند، يعنى در وقوع و دلايل آن تفكر نمىكنند تا يقين حاصل نموده براى آن مستعد و مهيا شوند و تدارك نمايند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «2» ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ «3» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «4» | |||
وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ «5» | |||
ترجمه | |||
فرو فرستادن اين كتاب از جانب خداى ارجمند درست كردار است | |||
نيافريديم آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است مگر براستى و درستى و مدّتى نامبرده شده و آنانكه كافر شدند از آنچه بيم داده شدند روى گردانندگانند | |||
بگو خبر دهيد از آنچه ميخوانيد بخدائى غير از خدا و بنمايانيد بمن كه چه چيز آفريدند از زمين يا براى آنها شركتى است در آسمانها بياوريد نزد من كتابى كه باشد پيش از اين يا اثر باقى ماندهاى از دانش اگر هستيد راستگويان | |||
و كيست گمراهتر از آنكه ميخواند غير از خدا كسى را كه اجابت نميكند او را تا روز قيامت و باشند آنها از خواندنشان بيخبران. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از افتتاح اينسوره مباركه به حم و بيان نزول قرآن از جانب خود كه شرح آن در سور سابقه گذشت براى اثبات معاد ميفرمايد كه ما آسمانها و زمين و موجودات ما بين آن دو را بيهوده و عبث و بباطل خلق ننموديم بلكه بحق و حقيقت و غرض صحيح عقلى آفريديم كه موجبات ترقى و تعالى بندگانرا بيان نمائيم و اسباب انحطاط و تنزّلشان را گوشزد كنيم تا در دنيا كه مدّت محدود معيّنى در نزد خدا دارد هر كس بكمال لايق خود برسد و پاداش اعمالش | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 646 | |||
را در آخرت كه نامحدود است در ثواب و عقاب به بيند ولى كفّار بكلّى از استعداد و تهيّه براى آنروز رو گردان و بآيات الهى كه راجع بترس و بيمدادن مردم است از عذاب آنروز اعتنائى ندارند و به پيغمبر خود دستور فرموده كه بآنها بفرمايد بگوئيد بهبينم اين بتها كه شما پرستش مينمائيد و ميخوانيد آنها را بخدائى و براى قضاء حوائجتان چه چيزى از اجزاء و اعضاء زمين را خلق نمودهاند يا با خدا در خلقت آسمانها شركت داشتهاند كه براى آن استحقاق پرستش و ستايش را پيدا كردهاند يكى از كتابهاى آسمانى سابق بر قرآن را يا اثرى و خبرى كه از پيغمبرى يا امامى رسيده باشد و موجب علم شود بياوريد كه دلالت بر وجوب يا جواز بتپرستى داشته باشد اگر راست ميگوئيد در ادّعاء خودتان كه جواز يا وجوب پرستش بت باشد خلاصه آنكه ادّعاء بدون دليل پذيرفته نيست دليل هم يا دليل عقلى است يا نقلى نقلى هم يا كتاب خدا است يا خبر قطعى از انبياء و اوصياء ايشان و شما هيچ يك را نداريد در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود مراد از كتاب تورية و انجيل است و مراد از أثارة من العلم علم اوصياء انبياء است و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه او أثرة بسكون ثاء بدون الف قرائت فرموده است و كسى گمراهتر نيست از آنكه بخواند جز خداوند سميع بصير قادر مجيب كسى يا بتى را كه عاجز و محتاج يا از جمادات بى ادراك و شعور است كه دعاء آنها را نميشنود و اگر فرضا بشنود نميتواند اجابت كند تا روز قيامت كه آخر دنيا است و در آنروز جز خدا حكم فرمائى نيست و چون معبود باطل كه جز خدا است اعمّ از ذوى العقول و غير آنست در ضمير جمع بلفظ مناسب با عقلاء از باب تغليب تعبير شده و محتمل است مقصود فقط بتها باشند كه معبود مشركين مكّه بودند و تعبير بجمع ذوى العقول در و هم عن دعائهم غافلون بملاحظه نسبت مدعوّ شدن و غفلت بآنها باشد كه مناسب با ذوى العقول است مانند قول خداوند در سوره يوسف عليه السّلام رأيتهم لى ساجدين كه مراد آفتاب و ماه و كواكبند و نسبت سجده كه مناسب با عقلاء است بآنها داده شده و باين مناسبت گفتهاند از ان بجمع عقلاء تعبير شده است. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 647 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ما خَلَقنَا السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ ما بَينَهُما إِلاّ بِالحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّي وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمّا أُنذِرُوا مُعرِضُونَ «3» | |||
ما خلق نكرديم آسمانها و زمين و آنچه بين اينکه دو است مگر بحق و مدت معيني و كساني که كافر شدند از آنچه که انذار ميشوند اعراض ميكنند. | |||
ما خَلَقنَا السَّماواتِ آنچه در عالم بالا است از عرش و كرسي و لوح و قلم و كرات جويه شمس و قمر و ستارگان و سدرة المنتهي و بيت المعمور و جنة- المأوي و غير اينها. | |||
وَ الأَرضَ از جمادات و نباتات و جبال و معادن و فلزّات و غير اينها، وَ ما بَينَهُما از هواي بين آسمان و زمين و جن و انس و ملك و غيرهم و باران و غير اينها، | |||
جلد 16 - صفحه 134 | |||
إِلّا بِالحَقِّ بدون حكمت و مصلحت نيست که يكي از حكم و مصالح آن اينکه است که بتوانند بندگانش تحصيل سعادت و رستگاري و فوز بنعم الهي كنند و به آن نعم بهشتي دائمي ابدي نائل شوند که: | |||
من نكردم خلق تا سودي كنم || بلكه تا بر بندگان جودي كنم | |||
ما خَلَقتُ الجِنَّ وَ الإِنسَ إِلّا لِيَعبُدُونِ ذاريات آيه 56 وَ أَجَلٍ مُسَمًّي و مدت معيني که نام نهاده شده که روز قيامت باشد که تغييرات كلي در عالم واقع ميشود: يَومَ تُبَدَّلُ الأَرضُ غَيرَ الأَرضِ وَ السَّماواتُ ابراهيم آيه 49، و بسيار از آيات ديگر که مكرر بيان شده و تعبير به مسمي يا براي اينکه است که معين عند اللّه است: يَسئَلُونَكَ عَنِ السّاعَةِ أَيّانَ مُرساها قُل إِنَّما عِلمُها عِندَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقتِها إِلّا هُوَ اعراف آيه 186 يا براي اينکه است که در دفتر الهي ثبت شده. | |||
وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمّا أُنذِرُوا مُعرِضُونَ اعراض آنها يا براي اينکه است که منكر قيامت هستند مثل طبيعي، يا اينكه خود را معاف ميدانند مثل يهود و نصاري که گفتند: لَن يَدخُلَ الجَنَّةَ إِلّا مَن كانَ هُوداً أَو نَصاري بقره آيه 105 يا براي اينكه اهميتي باو نميدهند مثل اكثر ناس | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 3)- سپس از کتاب «تدوین» به کتاب «تکوین» پرداخته، و از عظمت و حقانیت آسمانها و زمین سخن میگوید، میفرماید: «ما آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است جز به حق برای سر آمد معینی نیافریدیم» که با فرار رسیدن آن دنیا فانی میشود (ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی). | |||
نه در کتاب آسمانیش کلمهای بر خلاف حق است، و نه در مجموعه عالم خلقتش چیزی ناموزون و مخالف حق یافت میشود. | |||
اما با این که قرآن حق است، و آفرینش جهان نیز حق «کافران لجوج از آنچه انذار شدهاند روی گردانند» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ). | |||
ج4، ص423 | |||
از یک سو آیات قرآن پیدرپی آنها را انذار و بیم میدهد که دادگاه بزرگی در پیش دارید، و از سوی دیگر جهان آفرینش با نظامات خاص خود نیز هشدار میدهد که حسابی در کار است، اما این غافلان بیخبر نه به این توجهی میکنند، و نه به آن. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۰۴
ترجمه
الأحقاف ٢ | آیه ٣ | الأحقاف ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَجَلٍ مُّسَمّیً»: سرآمد معیّن که قیامت است (نگا: یونس / روم / . عطف بر (الْحَقِّ) است. «عَمَّآ أُنذِرُوا»: از آنچه بیم داده شدهاند. مراد رستاخیز و دادگاهی و حسابرسی و مکافات و مجازات آخرت است که با کتاب مقروء و تدوینی قرآن، و با کتاب منظور و تکوینی جهان، کافران هشدار و بیم داده میشوند، ولی نه به این توجّهی میکنند و نه به آن.
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره احقاف
- غرض و مفاد كلى سوره مباركه احقاف
- احتجاج عليه پرستش بت ها و معبودهاى زمينى
- معناى واژه ((اثاره )) و مفاد آيه با توجه به معناى آن
- احتجاج عليه مشركين كه قرآن را افتراء به خدا دانسته رسالت پيامبر (ص ) را منكرشدند
- معنا و مفاد آيه : ((قل ما كنت بدعا من الرسل و ما ادرى مايفعل بى و لا بكم ))
- نفى علم غيب از پيامبر (ص ) در جمله ((و ما ادرى ...)) از جهت بشر بودن او است و بااثبات علم غيب براى آن حضرت از طريق وحى منافات ندارد
- عدم منافات نفى علم غيب از پيامبر در اين آيه با عالم بر غيب بودن ايشان به وسيله وحىالهى
- (درباره عالم بودن پيامبر (ص ) و ائمه (ع ) به غيب ، و اثر و رابطه آن با زندگى ورفتار ايشان )
- بيان اينكه علم غيب اثرى در جريان حوادث خارجى ندارد
- على ملازم با اراده موافق است كه تواءم با التزام قلب نسبت به آن باشد
- مقصود از ((شاهد من بنى اسرائيل )) در آيه :((قل اراءيتم ان كان من عند الله و كفرتم ...))
- وجوه مختلف در معناى آيه : ((و قال الذين كفروا للذين امنوا لو كان خيرا ما سبقونا اليه...))
- رواياتى درباره مراد از ((اثارة من علم )) و راجع بهنزول آيه : ((ام يقولون افتريه ...))
- روايتى در ذيل جمله : ((و ما ادرى ما يفعل بى ولابكم )) و اشكالات آن
- روايتى درباره نزول آيه : ((و شهد شاهد من بنىاسرائيل ...))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ «3»
ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ: نيافريديم آسمانها و زمينها را، وَ ما بَيْنَهُما: و آنچه ميان آنها است از انواع و اصناف مخلوقات، إِلَّا بِالْحَقِ: مگر به راستى و درستى، يعنى معلل به غرض صحيح كه مقتضاى حكمت و معدلت است نه از روى عبث و لغو، زيرا فعل عبث قبيح، و صدور آن از حكيم على الاطلاق قبيح است. و چون ذات سبحانى غنى على الاطلاق باشد، پس آن غرض و فايده راجع به بندگان، و نفعى حقيقى نيست مگر ثواب و ايصال فيض، و آن باعث صدور تكليف امر و نهى و تعبد بندگان است تا به امتثال آن فيض سبحانى و ثواب ابدى را دريابند، پس خلق آسمان و زمين و آنچه در آنهاست براى ثبوت حق و ارشاد به حق خواهد بود.
وَ أَجَلٍ مُسَمًّى: و نيافريديم اين موجودات را مگر به تقدير و زمانى نام برده شده و معين و آن روز قيامت است كه همه خلايق به آن منتهى مىشوند، يا تقدير اجل هر يك از آن اشياء كه بقاى مدت هر يك از آنها است. وَ الَّذِينَ كَفَرُوا: و آنانكه كافر شدند به خدا و رسول و قيامت، عَمَّا أُنْذِرُوا: از آنچه
جلد 12 - صفحه 67
ترسانيده شدند از اهوال آن روز كه به آن منتهى خواهند شد، مُعْرِضُونَ: روى گردانندگانند، يعنى در وقوع و دلايل آن تفكر نمىكنند تا يقين حاصل نموده براى آن مستعد و مهيا شوند و تدارك نمايند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «2» ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ «3» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «4»
وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ «5»
ترجمه
فرو فرستادن اين كتاب از جانب خداى ارجمند درست كردار است
نيافريديم آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است مگر براستى و درستى و مدّتى نامبرده شده و آنانكه كافر شدند از آنچه بيم داده شدند روى گردانندگانند
بگو خبر دهيد از آنچه ميخوانيد بخدائى غير از خدا و بنمايانيد بمن كه چه چيز آفريدند از زمين يا براى آنها شركتى است در آسمانها بياوريد نزد من كتابى كه باشد پيش از اين يا اثر باقى ماندهاى از دانش اگر هستيد راستگويان
و كيست گمراهتر از آنكه ميخواند غير از خدا كسى را كه اجابت نميكند او را تا روز قيامت و باشند آنها از خواندنشان بيخبران.
تفسير
خداوند متعال بعد از افتتاح اينسوره مباركه به حم و بيان نزول قرآن از جانب خود كه شرح آن در سور سابقه گذشت براى اثبات معاد ميفرمايد كه ما آسمانها و زمين و موجودات ما بين آن دو را بيهوده و عبث و بباطل خلق ننموديم بلكه بحق و حقيقت و غرض صحيح عقلى آفريديم كه موجبات ترقى و تعالى بندگانرا بيان نمائيم و اسباب انحطاط و تنزّلشان را گوشزد كنيم تا در دنيا كه مدّت محدود معيّنى در نزد خدا دارد هر كس بكمال لايق خود برسد و پاداش اعمالش
جلد 4 صفحه 646
را در آخرت كه نامحدود است در ثواب و عقاب به بيند ولى كفّار بكلّى از استعداد و تهيّه براى آنروز رو گردان و بآيات الهى كه راجع بترس و بيمدادن مردم است از عذاب آنروز اعتنائى ندارند و به پيغمبر خود دستور فرموده كه بآنها بفرمايد بگوئيد بهبينم اين بتها كه شما پرستش مينمائيد و ميخوانيد آنها را بخدائى و براى قضاء حوائجتان چه چيزى از اجزاء و اعضاء زمين را خلق نمودهاند يا با خدا در خلقت آسمانها شركت داشتهاند كه براى آن استحقاق پرستش و ستايش را پيدا كردهاند يكى از كتابهاى آسمانى سابق بر قرآن را يا اثرى و خبرى كه از پيغمبرى يا امامى رسيده باشد و موجب علم شود بياوريد كه دلالت بر وجوب يا جواز بتپرستى داشته باشد اگر راست ميگوئيد در ادّعاء خودتان كه جواز يا وجوب پرستش بت باشد خلاصه آنكه ادّعاء بدون دليل پذيرفته نيست دليل هم يا دليل عقلى است يا نقلى نقلى هم يا كتاب خدا است يا خبر قطعى از انبياء و اوصياء ايشان و شما هيچ يك را نداريد در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود مراد از كتاب تورية و انجيل است و مراد از أثارة من العلم علم اوصياء انبياء است و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه او أثرة بسكون ثاء بدون الف قرائت فرموده است و كسى گمراهتر نيست از آنكه بخواند جز خداوند سميع بصير قادر مجيب كسى يا بتى را كه عاجز و محتاج يا از جمادات بى ادراك و شعور است كه دعاء آنها را نميشنود و اگر فرضا بشنود نميتواند اجابت كند تا روز قيامت كه آخر دنيا است و در آنروز جز خدا حكم فرمائى نيست و چون معبود باطل كه جز خدا است اعمّ از ذوى العقول و غير آنست در ضمير جمع بلفظ مناسب با عقلاء از باب تغليب تعبير شده و محتمل است مقصود فقط بتها باشند كه معبود مشركين مكّه بودند و تعبير بجمع ذوى العقول در و هم عن دعائهم غافلون بملاحظه نسبت مدعوّ شدن و غفلت بآنها باشد كه مناسب با ذوى العقول است مانند قول خداوند در سوره يوسف عليه السّلام رأيتهم لى ساجدين كه مراد آفتاب و ماه و كواكبند و نسبت سجده كه مناسب با عقلاء است بآنها داده شده و باين مناسبت گفتهاند از ان بجمع عقلاء تعبير شده است.
جلد 4 صفحه 647
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
ما خَلَقنَا السَّماواتِ وَ الأَرضَ وَ ما بَينَهُما إِلاّ بِالحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّي وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمّا أُنذِرُوا مُعرِضُونَ «3»
ما خلق نكرديم آسمانها و زمين و آنچه بين اينکه دو است مگر بحق و مدت معيني و كساني که كافر شدند از آنچه که انذار ميشوند اعراض ميكنند.
ما خَلَقنَا السَّماواتِ آنچه در عالم بالا است از عرش و كرسي و لوح و قلم و كرات جويه شمس و قمر و ستارگان و سدرة المنتهي و بيت المعمور و جنة- المأوي و غير اينها.
وَ الأَرضَ از جمادات و نباتات و جبال و معادن و فلزّات و غير اينها، وَ ما بَينَهُما از هواي بين آسمان و زمين و جن و انس و ملك و غيرهم و باران و غير اينها،
جلد 16 - صفحه 134
إِلّا بِالحَقِّ بدون حكمت و مصلحت نيست که يكي از حكم و مصالح آن اينکه است که بتوانند بندگانش تحصيل سعادت و رستگاري و فوز بنعم الهي كنند و به آن نعم بهشتي دائمي ابدي نائل شوند که:
من نكردم خلق تا سودي كنمبرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- سپس از کتاب «تدوین» به کتاب «تکوین» پرداخته، و از عظمت و حقانیت آسمانها و زمین سخن میگوید، میفرماید: «ما آسمانها و زمین و آنچه را میان این دو است جز به حق برای سر آمد معینی نیافریدیم» که با فرار رسیدن آن دنیا فانی میشود (ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلَّا بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّی).
نه در کتاب آسمانیش کلمهای بر خلاف حق است، و نه در مجموعه عالم خلقتش چیزی ناموزون و مخالف حق یافت میشود.
اما با این که قرآن حق است، و آفرینش جهان نیز حق «کافران لجوج از آنچه انذار شدهاند روی گردانند» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ).
ج4، ص423
از یک سو آیات قرآن پیدرپی آنها را انذار و بیم میدهد که دادگاه بزرگی در پیش دارید، و از سوی دیگر جهان آفرینش با نظامات خاص خود نیز هشدار میدهد که حسابی در کار است، اما این غافلان بیخبر نه به این توجهی میکنند، و نه به آن.
نکات آیه
۱- آفرینش آسمان ها و زمین و موجودات هستى، آفرینشى بایسته و بحق (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ)
۲ - خداوند، در آفرینش جهان، داراى هدفى بایسته و به دور از کمترین کاستى و بیهودگى (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ) اطلاق «الحقّ» - با همه گستردگى و شمول آن - بر آفرینش خداوند، مى رساند که در آفرینش او، کمترین ضعف، سستى، بیهودگى و... وجود ندارد; بلکه از همه جهات در نهایت حقانیت و کمال است.
۳- کتاب تشریع و نظام تکوین، هر دو بحق، حکیمانه و متکى به عزت و توانمندى خداوند (تنزیل الکتب من اللّه العزیز الحکیم . ما خلقنا السموت و الأرض ) طرح مسأله حقانیت آفرینش آسمان و زمین و نظام تکوین - در پى بیان نزول کتاب از سوى خداوند عزیز و حکیم - مى تواند اشاره به همگونى و هماهنگى کتابِ تشریع با نظام تکوین، در حقانیت و استوارى و استحکام داشته باشد.
۴ - نزول کتاب آسمانى، لازمه حقانیت آفرینش و عبث نبودن آن * (تنزیل الکتب ... ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ) از ارتباط «تنزیل الکتاب ...» با «و ما خلقنا السماوات ...إلاّ بالحقّ»، مطلب یاد شده قابل برداشت است.
۵- آفرینش بهینه آسمان ها و زمین و سایر موجودات، نمود عزت و حکمت الهى است. (من اللّه العزیز الحکیم . ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّبالحقّ) از ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل (من اللّه العزیز الحکیم)، مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۶- آسمان ها و زمین و تمامى موجودات هستى، داراى فرجام و پایانى معین و از پیش تعیین شده (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى)
۷- نظام جهان، داراى عمرى محدود و پایان یافتنى (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى) تعبیر «السماوات و الأرض» مى تواند اشاره به پیکره مادى جهان آفرینش داشته باشد. با توجه به این نکته، ذکر مسأله وجود اجل و سرآمد براى هستى از سوى خداوند، مى رساند که چنین آفرینشى نامحدود و پایان ناپذیر نخواهد بود.
۸- فرجام و پایان عمر عالم ماده و موجودات آن، امرى قانونمند و تحت برنامه خداوند است; نه اتفاقى و بى حساب. (ما خلقنا السموت ... إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى) از واژه «بالحقّ»، قانونمندى و از کلمه «مسمّى» برنامه ریزى قبلى استفاده مى شود.
۹ - لازمه حقانیت آفرینش، وجود معاد و عالمى دیگر، غیر از جهان مادى دنیوى (خلقنا ... إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) چنانچه زندگى انسان، محدود به حیات دنیوى وى باشد، بسیارى از نابرابرى ها و بى عدالتى ها جبران نشده و حق حاکم نمى گردد. از این بیان مى توان استفاده کرد که لازمه حق بودن آفرینش، وجود جهان دیگرى پس از این جهان است.
۱۰- علم تفصیلى خداوند، به لحظه لحظه عمر جهان و پدیده هاى آن، از آغاز آفرینش * (ما خلقنا السموت و الأرض و ما بینهما إلاّ بالحقّ و أجل مسمًّى) تعیین «أجل» براى هر پدیده از سوى خداوند - از ابتداى آفرینش آن - بدان معنا است که خداوند، از لحظه آفرینش هر موجودى، تا پایان آن را مى داند و این مستلزم علم تفصیلى خداوند، به لحظه لحظه تحولات آنها است.
۱۱- کافران، روى گردان از انذارها و هشدارهاى الهى (و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون)
۱۲- توجه به محدودیت عمر زندگى، هشدارى به انسان ها و عاملى در جهت حق گرایى و روى آوردن آنان به حقایق دین* (ما خلقنا...إلاّ بالحقّ وأجل مسمًّى و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) برداشت بالا براساس این احتمال است که تذکر خداوند به «أجل مسمّى» - در پى تذکر به حقانیت هستى - هشدارى باشد به آدمیان که دل به زندگى ناپایدار نبندند و از حاکمیت حق غافل نگردند.
۱۳- کافران، گریزان از هشدارهاى الهى نسبت به زوال پذیرى دنیا و وجود معاد (و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) در این آیه، پیش از مسأله انذار، موضوع حقانیت هستى و محدود بودن حیات دنیوى مطرح شده است. با توجه به این مطلب مى توان گفت: یکى از موضوعات مورد انذار، ناپایدارى حیات دنیا و وجود رستاخیز بوده است.
۱۴ - یاد کرد حقانیت نظام هستى، انذارى به حق گریزان پوچ گرا * (ما خلقنا ... إلاّ بالحقّ ... و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) از آن جا که قبل از تعبیر «عمّا اُنذروا...»، انذار صریحى در این آیه و آیه قبل نیامده است، احتمال مى رود که نفس تذّکر به حقانیت هستى، هشدار به کسانى است که هستى را پوچ و بى هدف دانسته و هیچ تعهّدى در برابر ارزش ها ندارند.
۱۵- قرآن، پیام دار انذار و هشدار به کافران (تنزیل الکتب ... و الذین کفروا عمّا أُنذروا معرضون) از ارتباط این آیه با آیه قبل - که در آن مسأله نزول کتاب مطرح شده - استفاده مى شود که روى گردانى کافران، از انذارهایى است که در متن «کتاب» صورت گرفته است.
موضوعات مرتبط
- آسمان: اجل آسمان ها ۶; حقانیت خلقت آسمان ها ۱; خلقت آسمان ها ۵; فرجام آسمان ها ۶
- آفرینش: اجل آفرینش ۷; حقانیت آفرینش ۳، ۴، ۹; فرجام آفرینش ۷; فناپذیرى آفرینش ۷; قانونمندى فرجام آفرینش ۸; هدفدارى خلقت آفرینش ۲
- اجل: اجل مسمى ۶، ۷
- تذکر: آثار تذکر حقانیت آفرینش ۱۴
- حق: انذار به حق ناپذیران ۱۴
- حق طلبى: عوامل حق طلبى ۱۲
- خدا: آثار حکمت خدا ۳; آثار قدرت خدا ۳; احاطه علمى خدا ۱۰; اعراض از انذارهاى خدا ۱۳; علم تفصیلى خدا ۱۰; علم خدا به آفرینش ۱۰; معرضان از انذارهاى خدا ۱۱; نشانه هاى حکمت خدا ۵; نشانه هاى عزت خدا ۵
- دنیا: فناپذیرى دنیا ۱۳
- دین: حقانیت دین ۳
- ذکر: آثار ذکر محدودیت عمر ۱۲
- زمین: اجل زمین ۶; حقانیت خلقت زمین ۱; خلقت زمین ۵; فرجام زمین ۶
- قرآن: انذارهاى قرآن ۱۵
- کافران: اعراض کافران ۱۱، ۱۳; انذار کافران ۱۵
- کتب آسمانى: آثار نزول کتب آسمانى ۴
- گرایشها: زمینه گرایش به دین ۱۲
- معاد: اهمیت معاد ۹; حتمیت معاد ۱۳
- موجودات: اجل موجودات ۶; حقانیت خلقت موجودات ۱; خلقت موجودات ۵; فرجام موجودات ۶; قانونمندى فرجام موجودات ۸