ص ٥٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۶#link218 | آيات ۴۹ - ۶۴ سوره ص]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۶#link218 | آيات ۴۹ - ۶۴ سوره ص]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۶#link219 | وصف حال متقيان در بهشت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۶#link219 | وصف حال متقيان در بهشت]] | ||
خط ۳۶: | خط ۳۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۶#link221 | حكايت تخاصم و مشاجره متبوعان و تابعان در دوزخ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۶#link221 | حكايت تخاصم و مشاجره متبوعان و تابعان در دوزخ]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۸#link145 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۸#link145 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ «59» | |||
(به سران دوزخى گفته مىشود:) اينها گروهى (از پيروان شما) هستند كه همراه شما وارد مىشوند، (آنها مىگويند:) خوش آمدى براى آنان نيست، زيرا كه آنان وارد دوزخ شدند. | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 120 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ (59) | |||
چون رؤسا و تابعين را داخل جهنم كنند رؤسا به خزنه گويند: اينها كيستند، ملائكه گويند: | |||
هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ: اين گروهىاند كه به رنج و سختى در آيندگانند با شما در جهنم. رؤسا در حق تابعين خود گويند: لا مَرْحَباً بِهِمْ: مرحبا مباد ايشان را (اين كلمه موضوع است براى دعا و اكرام مهمان و بعد از داخل شدن «لا» دعاى بر عليه باشد)، إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ: بدرستى كه ايشان در آيندگان آتش جهنم و معذبند. | |||
تابعين چون اين را بشنوند: | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ (55) جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ (56) هذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ (57) وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ (58) هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ (59) | |||
قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ (60) قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ (61) | |||
ترجمه | |||
اين است و همانا براى سركشان بدى بازگشت است | |||
آنجهنّم است كه داخل ميشوند در آن پس بد بسترى است | |||
اين است پس بايد بچشند آنرا آب | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 475 | |||
جوشان و چرك جراحت است | |||
و ديگر از مانند آن اقسامى است گويند | |||
اين دسته انبوهى كه داخل شدهاند با شما گشايش مباد آنها را همانا آنها داخل شوندگان آتشند | |||
جواب گويند بلكه شما گشايش مباد برايتان شما پيش فرستاديد آنرا براى ما پس بد قرارگاهيست | |||
گويند پروردگارا كسى كه پيش فرستاد براى ما اين را پس زياد كن براى او عذابى دو چندان در آتش | |||
تفسير | |||
خداوند متعال پس از بيان احوال اهل تقوى در آيات سابقه فرموده اين است حال ايشان و براى اهل طغيان و سركشى از اطاعت خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و ائمه اطهار هر آينه عاقبت و مرجع بدى است كه آنجهنّم است وارد ميشوند در آن و بد آرامگاه و بستر گسترده است براى آنها آن و پس از ورود و مشتعل شدن از آتش و التماس آب اين تشريفات ورودى آنها است كه بايد بچشند آنرا و آن آب جوش و چرك جراحات اهل دوزخ است و ديگر از نوع چشيدنى شبيه بآن اصنافى است مانند زقوم و زهر مار و عقرب و ساير گزندگان و چون رؤساء آنها وارد ميشوند و مىبينند جمعيّت زيادى بفشار دنبال آنها بجهنّم ميآيند بعضى ببعضى ميگويند اين فوج كه بزحمت با شما ميآيند گشايش و وسعت مباد براى آنها همانا آنان وارد ميشوند در جهنم و جا را بر ما تنگ ميكنند اتباع ميشنوند و جواب ميگويند بلكه گشايش و وسعت مباد بر خودتان شما از پيش جهنّم را براى ما آماده نموديد و ما را شما به اين روز انداختيد پس بد قرارگاهى است آن و نفرين ميكنند بآنها و ميگويند پروردگارا كسيكه اين جايگاه را قبلا براى ما تهيّه نمود باضلال و اغوا عذابش را در آتش دو برابر گردان اين نحو گفتگو بنظر حقير رسيد و ذكر شد ولى مفسّرين گفتهاند خزنه جهنّم برؤساء ميگويند اينجماعت كه بفشار دنبال شما ميآيند اتباع شمايند و آنها در جواب ملائكه ميگويند گشايش مباد براى آنها چون ميآيند جاى ما را تنگ ميكنند و اتباع ميشنوند و در جواب آنها ميگويند بنحويكه ذكر شد و بنابراين يك قول علاوه بايد تقدير نمود و اخر بصيغه جمع بجاى آخر نيز قرائت شده است و قمّى ره طاغيان را باوّلى و دوّمى و بنى اميّه و آخر من شكله را به بنى عباس تفسير فرموده و ظاهرا ضمير من شكله را بچشنده رجوع داده و مقاولات بين رؤساء و اتباع را بآنها | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 476 | |||
بحسب مراتب تقدّم خودشان در ظلم بآل محمّد صلّى اللّه عليه و اله نسبت داده است و غسّاق را نقل نموده كه واديى است در جهنّم كه در آن سيصد و سى كوشك است هر كوشكى سيصد اطاق دارد و هر اطاقى چهل گوشه دارد در هر گوشه مار بزرگى است در شكم هر مارى سيصد و سى عقرب است در نيش هر عقربى سيصد و سى سبوى زهر است كه اگر يكى از آنعقربها زهرش را بريزد بر اهل جهنّم همه را كفايت مينمايد و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نقل نموده كه جهنّم تنگ شود بر اهلش مانند تنگى بن نيزه بر آن و غسّاق بآبى كه از سردى سوزنده است نيز تفسير شده و بتخفيف هم قرائت نمودهاند و بعضى ضمير من شكله را بعذاب راجع دانستهاند و شكل را بجنس و ازواج را بانواع تفسير نمودهاند و اللّه اعلم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
هذا فَوجٌ مُقتَحِمٌ مَعَكُم لا مَرحَباً بِهِم إِنَّهُم صالُوا النّارِ (59) قالُوا بَل أَنتُم لا مَرحَباً بِكُم أَنتُم قَدَّمتُمُوهُ لَنا فَبِئسَ القَرارُ (60) | |||
و اينکه فوجي است که اتباع شما هستند و با شما اقتحام ميكنند در عذاب و مجتمع ميشوند با شما هيچگونه رحمتي و عنايتي به آنها نميشود محقّقا آنها هم بآتش شما واصل ميشوند و در آتش انداخته ميشوند آنها به شما و رؤساء و پيشوايان خود ميگويند بلكه شما هيچگونه را حتي و عنايتي نداريد، شما پيشاپيش ما در آتش انداخته شدهايد و بر ما مقدم شدهايد پس بد جايگاهي است. | |||
اخبار بسيار داريم که دسته اول غاصبين حقوق ائمه اطهار | |||
جلد 15 - صفحه 262 | |||
هستند که به عذابهاي مذكوره در آيات قبل معذب ميشوند از بني اميه و بني العباس و ديگران. | |||
و دسته دوم هذا فَوجٌ مُقتَحِمٌ مَعَكُم اتباع آنها از مخالفين و معاندين هستند که در تعقيب آنها وارد ميشوند و در آيات تعبير به ضعفاء ميكنند و پيشينيان را بمستكبرين و محاجه آنها را با يكديگر بيان ميفرمايد: | |||
لا مَرحَباً بِهِم إِنَّهُم صالُوا النّارِ آنچه عبادت كردند از نماز و روزه و حج و تلاوت قرآن اذكار و غيرها بقدر خردلي ارزش ندارد چون ايمان و ولايت نداشتند که شرط اولي صحت است و ميفرمايد وَ قَدِمنا إِلي ما عَمِلُوا مِن عَمَلٍ فَجَعَلناهُ هَباءً مَنثُوراً فرقان آيه 25- قالُوا بَل أَنتُم لا مَرحَباً بِكُم گفتند ضعفاء و اتباع به رؤساء و اكابر بلكه شما نيست مرحبايي به شما و هيچگونه نيكي و خوبي. | |||
أَنتُم قَدَّمتُمُوهُ لَنا شما هم در دنيا بر ما جلو افتاديد در ضلالت و گمراهي و ما بتبع شما و متابعت شما در ضلالت افتاديم و هم در آخرت پيشاپيش ما وارد جهنم شديد و در شكنجه عذاب افتاديد. | |||
فَبِئسَ القَرارُ پس بد منزلگاهي بر خود و بر ما اختيار كرديد بلكه عذابهاي ما هم بر شما بار شده چون شما فاعل بالتسبيب بوديد و سبب ضلالت ما شديد علاوه بر عذابهاي خود. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 59)- سپس آخرین مجازات آنها را که همنشینان بد با زبانی مملوّ از سرزنش است مطرح ساخته، میگوید: هنگامی که رؤسای ضلال وارد دوزخ میشوند و با چشم خود میبینند که پیروان را نیز به سمت دوزخ میآورند به یکدیگر میگویند: «این گروهی است که همراه شما وارد دوزخ میشوند» اینها همان سران گمراهیند (هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَکُمْ). | |||
«خوشامد بر آنها مباد»! (لا مَرْحَباً بِهِمْ). | |||
«همگی در آتش خواهند سوخت» (إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۸
ترجمه
ص ٥٨ | آیه ٥٩ | ص ٦٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«هذَا فَوْجٌ ...»: این سخن میتواند گفته فرشتگان عذاب، خطاب به گروه دیگری از خودشان باشد. «مُقْتَحِمٌ»: کسی که با فشار و زور و هول دادن، وادار به دخول به جائی شود (نگا: التفسیر القرآنی للقرآن، و معالم التنزیل بغوی). کسی که با زور خود را به جائی بیندازد. «لا مَرْحَباً بِهِمْ»: خوش نیامدند. خیر و خوشی نبینند. گفته سردستگان کفر و ضلال، خطاب به پیروان سرگشته است. مفعول مطلق است. «صَالُوا النَّارِ»: وارد شوندگان به آتش و سوختگان در آن. واژه (صَالُو) که در اصل (صَالُونَ) است و نون آن در حالت اضافه افتاده است، جمع (صَالِی) به معنی وارد شونده به آتش و سوزنده بدان است (نگا: صافّات / مطفّفین / ). در رسمالخطّ قرآنی الف زائدی در آخر دارد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ «59»
(به سران دوزخى گفته مىشود:) اينها گروهى (از پيروان شما) هستند كه همراه شما وارد مىشوند، (آنها مىگويند:) خوش آمدى براى آنان نيست، زيرا كه آنان وارد دوزخ شدند.
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 120
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ (59)
چون رؤسا و تابعين را داخل جهنم كنند رؤسا به خزنه گويند: اينها كيستند، ملائكه گويند:
هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ: اين گروهىاند كه به رنج و سختى در آيندگانند با شما در جهنم. رؤسا در حق تابعين خود گويند: لا مَرْحَباً بِهِمْ: مرحبا مباد ايشان را (اين كلمه موضوع است براى دعا و اكرام مهمان و بعد از داخل شدن «لا» دعاى بر عليه باشد)، إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ: بدرستى كه ايشان در آيندگان آتش جهنم و معذبند.
تابعين چون اين را بشنوند:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ (55) جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ (56) هذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ (57) وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ (58) هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ (59)
قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ (60) قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ (61)
ترجمه
اين است و همانا براى سركشان بدى بازگشت است
آنجهنّم است كه داخل ميشوند در آن پس بد بسترى است
اين است پس بايد بچشند آنرا آب
جلد 4 صفحه 475
جوشان و چرك جراحت است
و ديگر از مانند آن اقسامى است گويند
اين دسته انبوهى كه داخل شدهاند با شما گشايش مباد آنها را همانا آنها داخل شوندگان آتشند
جواب گويند بلكه شما گشايش مباد برايتان شما پيش فرستاديد آنرا براى ما پس بد قرارگاهيست
گويند پروردگارا كسى كه پيش فرستاد براى ما اين را پس زياد كن براى او عذابى دو چندان در آتش
تفسير
خداوند متعال پس از بيان احوال اهل تقوى در آيات سابقه فرموده اين است حال ايشان و براى اهل طغيان و سركشى از اطاعت خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و ائمه اطهار هر آينه عاقبت و مرجع بدى است كه آنجهنّم است وارد ميشوند در آن و بد آرامگاه و بستر گسترده است براى آنها آن و پس از ورود و مشتعل شدن از آتش و التماس آب اين تشريفات ورودى آنها است كه بايد بچشند آنرا و آن آب جوش و چرك جراحات اهل دوزخ است و ديگر از نوع چشيدنى شبيه بآن اصنافى است مانند زقوم و زهر مار و عقرب و ساير گزندگان و چون رؤساء آنها وارد ميشوند و مىبينند جمعيّت زيادى بفشار دنبال آنها بجهنّم ميآيند بعضى ببعضى ميگويند اين فوج كه بزحمت با شما ميآيند گشايش و وسعت مباد براى آنها همانا آنان وارد ميشوند در جهنم و جا را بر ما تنگ ميكنند اتباع ميشنوند و جواب ميگويند بلكه گشايش و وسعت مباد بر خودتان شما از پيش جهنّم را براى ما آماده نموديد و ما را شما به اين روز انداختيد پس بد قرارگاهى است آن و نفرين ميكنند بآنها و ميگويند پروردگارا كسيكه اين جايگاه را قبلا براى ما تهيّه نمود باضلال و اغوا عذابش را در آتش دو برابر گردان اين نحو گفتگو بنظر حقير رسيد و ذكر شد ولى مفسّرين گفتهاند خزنه جهنّم برؤساء ميگويند اينجماعت كه بفشار دنبال شما ميآيند اتباع شمايند و آنها در جواب ملائكه ميگويند گشايش مباد براى آنها چون ميآيند جاى ما را تنگ ميكنند و اتباع ميشنوند و در جواب آنها ميگويند بنحويكه ذكر شد و بنابراين يك قول علاوه بايد تقدير نمود و اخر بصيغه جمع بجاى آخر نيز قرائت شده است و قمّى ره طاغيان را باوّلى و دوّمى و بنى اميّه و آخر من شكله را به بنى عباس تفسير فرموده و ظاهرا ضمير من شكله را بچشنده رجوع داده و مقاولات بين رؤساء و اتباع را بآنها
جلد 4 صفحه 476
بحسب مراتب تقدّم خودشان در ظلم بآل محمّد صلّى اللّه عليه و اله نسبت داده است و غسّاق را نقل نموده كه واديى است در جهنّم كه در آن سيصد و سى كوشك است هر كوشكى سيصد اطاق دارد و هر اطاقى چهل گوشه دارد در هر گوشه مار بزرگى است در شكم هر مارى سيصد و سى عقرب است در نيش هر عقربى سيصد و سى سبوى زهر است كه اگر يكى از آنعقربها زهرش را بريزد بر اهل جهنّم همه را كفايت مينمايد و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نقل نموده كه جهنّم تنگ شود بر اهلش مانند تنگى بن نيزه بر آن و غسّاق بآبى كه از سردى سوزنده است نيز تفسير شده و بتخفيف هم قرائت نمودهاند و بعضى ضمير من شكله را بعذاب راجع دانستهاند و شكل را بجنس و ازواج را بانواع تفسير نمودهاند و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هذا فَوجٌ مُقتَحِمٌ مَعَكُم لا مَرحَباً بِهِم إِنَّهُم صالُوا النّارِ (59) قالُوا بَل أَنتُم لا مَرحَباً بِكُم أَنتُم قَدَّمتُمُوهُ لَنا فَبِئسَ القَرارُ (60)
و اينکه فوجي است که اتباع شما هستند و با شما اقتحام ميكنند در عذاب و مجتمع ميشوند با شما هيچگونه رحمتي و عنايتي به آنها نميشود محقّقا آنها هم بآتش شما واصل ميشوند و در آتش انداخته ميشوند آنها به شما و رؤساء و پيشوايان خود ميگويند بلكه شما هيچگونه را حتي و عنايتي نداريد، شما پيشاپيش ما در آتش انداخته شدهايد و بر ما مقدم شدهايد پس بد جايگاهي است.
اخبار بسيار داريم که دسته اول غاصبين حقوق ائمه اطهار
جلد 15 - صفحه 262
هستند که به عذابهاي مذكوره در آيات قبل معذب ميشوند از بني اميه و بني العباس و ديگران.
و دسته دوم هذا فَوجٌ مُقتَحِمٌ مَعَكُم اتباع آنها از مخالفين و معاندين هستند که در تعقيب آنها وارد ميشوند و در آيات تعبير به ضعفاء ميكنند و پيشينيان را بمستكبرين و محاجه آنها را با يكديگر بيان ميفرمايد:
لا مَرحَباً بِهِم إِنَّهُم صالُوا النّارِ آنچه عبادت كردند از نماز و روزه و حج و تلاوت قرآن اذكار و غيرها بقدر خردلي ارزش ندارد چون ايمان و ولايت نداشتند که شرط اولي صحت است و ميفرمايد وَ قَدِمنا إِلي ما عَمِلُوا مِن عَمَلٍ فَجَعَلناهُ هَباءً مَنثُوراً فرقان آيه 25- قالُوا بَل أَنتُم لا مَرحَباً بِكُم گفتند ضعفاء و اتباع به رؤساء و اكابر بلكه شما نيست مرحبايي به شما و هيچگونه نيكي و خوبي.
أَنتُم قَدَّمتُمُوهُ لَنا شما هم در دنيا بر ما جلو افتاديد در ضلالت و گمراهي و ما بتبع شما و متابعت شما در ضلالت افتاديم و هم در آخرت پيشاپيش ما وارد جهنم شديد و در شكنجه عذاب افتاديد.
فَبِئسَ القَرارُ پس بد منزلگاهي بر خود و بر ما اختيار كرديد بلكه عذابهاي ما هم بر شما بار شده چون شما فاعل بالتسبيب بوديد و سبب ضلالت ما شديد علاوه بر عذابهاي خود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 59)- سپس آخرین مجازات آنها را که همنشینان بد با زبانی مملوّ از سرزنش است مطرح ساخته، میگوید: هنگامی که رؤسای ضلال وارد دوزخ میشوند و با چشم خود میبینند که پیروان را نیز به سمت دوزخ میآورند به یکدیگر میگویند: «این گروهی است که همراه شما وارد دوزخ میشوند» اینها همان سران گمراهیند (هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَکُمْ).
«خوشامد بر آنها مباد»! (لا مَرْحَباً بِهِمْ).
«همگی در آتش خواهند سوخت» (إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ).
نکات آیه
۱ - پیروان طاغیان، به سرنوشت خود آنان دچار گشته و به جایگاه آنان وارد مى شوند. (هذا فوج مقتحم معکم لامرحبًا بهم) «فوج» به معناى جماعت و «مقتحم» (از ماده «اقتحام») به معناى وارد شدن در کار شدید است. گفتنى است مقصود از «فوج» - به قرینه (معکم) و آیه بعد - پیروان طاغیان مى باشد.
۲ - دوزخ، مکانى بس ناگوار و سخت (هذا فوج مقتحم معکم) برداشت یاد شده با توجه به معناى «مقتحم» است.
۳ - طغیان گران، از ورود پیروانشان به دوزخ ناراحت شده و آنان را مورد نکوهش و بدگویى قرار مى دهند. (هذا فوج مقتحم معکم لامرحبًا بهم) «مرحباً» کلمه اى است که به هنگام خوش آمد گفتن به میهمان گفته مى شود و «لا مرحباً» ضد آن است; یعنى، این کلمه در جاى نکوهش و بدگویى و از سر ناراحتى گفته مى شود.
۴ - سوختن پیروان طاغیان در آتش دوزخ (إنّهم صالوا النار)
۵ - سوختن پیروان طاغیان در آتش دوزخ، سبب نکوهش شدن آنان از سوى طغیان گران مى شود. (لامرحبًا بهم إنّهم صالوا النار) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که جمله «إنّهم صالوا النار» - که تعلیل براى «لا مرحباً بهم» است - سخن طاغیان باشد.
موضوعات مرتبط
- جهنم: ویژگیهاى جهنم ۲
- جهنمیان :۴
- طغیانگران: پیروان طغیانگران در جهنم ۳، ۴، ۵; سرزنش پیروان طغیانگران ۳، ۵; سرزنشهاى طغیانگران ۳، ۵; فرجام پیروان طغیانگران ۱; فرجام طغیانگران ۱
- مکان: بدترین مکان ۲