ص ٦٠
کپی متن آیه |
---|
قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لاَ مَرْحَباً بِکُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ |
ترجمه
ص ٥٩ | آیه ٦٠ | ص ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا مَرْحَباً بِکُمْ»: خوش نیامدید خیر و خوشی نبینید! «قَدَّمْتُمُوهُ»: آن را پیشکشش کردهاید و عرضه داشتهاید. آن را عطاء نمودهاید. واو آن نتیجه اشباع ضمّهای است که بر اثر اتّصال ضمیر منصوب پیدا گشته است (نگا: گنجینه صرف، صفحه . ضمیر (هُ) به کفر یا دوزخ و یا عذاب مفهوم برمیگردد. «الْقَرَارُ»: مَقَرّ و جایگاه. منزل و مأوی (نگا: ابراهیم / ، مؤمنون / و ، نمل / ).
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ «60»
(آنان به رهبران و پيش كسوتان خود) گويند: بلكه خوش آمد بر شما مباد كه شما اين عذاب را براى ما پيش فرستاديد، پس چه جايگاه بدى است.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ (60)
قالُوا بَلْ أَنْتُمْ: گويند بلكه شما سزاواريد كه در حق ما گوئيد، لا مَرْحَباً بِكُمْ: مرحبا مباد شما را، چه هم گمراه بوديد و هم گمراه كرديد ما را، زيرا: أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا: شما مقدم داشتيد عذاب را، يعنى موجب آن را براى ما. مراد آنكه شما ما را الزام نموديد به عقايد باطله، فَبِئْسَ الْقَرارُ: پس بد قرارگاهى است جهنم.
جلد 11 - صفحه 208
بعد زبان به نفرين گشوده:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هذا وَ إِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ (55) جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَها فَبِئْسَ الْمِهادُ (56) هذا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ (57) وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْواجٌ (58) هذا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لا مَرْحَباً بِهِمْ إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ (59)
قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ (60) قالُوا رَبَّنا مَنْ قَدَّمَ لَنا هذا فَزِدْهُ عَذاباً ضِعْفاً فِي النَّارِ (61)
ترجمه
اين است و همانا براى سركشان بدى بازگشت است
آنجهنّم است كه داخل ميشوند در آن پس بد بسترى است
اين است پس بايد بچشند آنرا آب
جلد 4 صفحه 475
جوشان و چرك جراحت است
و ديگر از مانند آن اقسامى است گويند
اين دسته انبوهى كه داخل شدهاند با شما گشايش مباد آنها را همانا آنها داخل شوندگان آتشند
جواب گويند بلكه شما گشايش مباد برايتان شما پيش فرستاديد آنرا براى ما پس بد قرارگاهيست
گويند پروردگارا كسى كه پيش فرستاد براى ما اين را پس زياد كن براى او عذابى دو چندان در آتش
تفسير
خداوند متعال پس از بيان احوال اهل تقوى در آيات سابقه فرموده اين است حال ايشان و براى اهل طغيان و سركشى از اطاعت خدا و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و ائمه اطهار هر آينه عاقبت و مرجع بدى است كه آنجهنّم است وارد ميشوند در آن و بد آرامگاه و بستر گسترده است براى آنها آن و پس از ورود و مشتعل شدن از آتش و التماس آب اين تشريفات ورودى آنها است كه بايد بچشند آنرا و آن آب جوش و چرك جراحات اهل دوزخ است و ديگر از نوع چشيدنى شبيه بآن اصنافى است مانند زقوم و زهر مار و عقرب و ساير گزندگان و چون رؤساء آنها وارد ميشوند و مىبينند جمعيّت زيادى بفشار دنبال آنها بجهنّم ميآيند بعضى ببعضى ميگويند اين فوج كه بزحمت با شما ميآيند گشايش و وسعت مباد براى آنها همانا آنان وارد ميشوند در جهنم و جا را بر ما تنگ ميكنند اتباع ميشنوند و جواب ميگويند بلكه گشايش و وسعت مباد بر خودتان شما از پيش جهنّم را براى ما آماده نموديد و ما را شما به اين روز انداختيد پس بد قرارگاهى است آن و نفرين ميكنند بآنها و ميگويند پروردگارا كسيكه اين جايگاه را قبلا براى ما تهيّه نمود باضلال و اغوا عذابش را در آتش دو برابر گردان اين نحو گفتگو بنظر حقير رسيد و ذكر شد ولى مفسّرين گفتهاند خزنه جهنّم برؤساء ميگويند اينجماعت كه بفشار دنبال شما ميآيند اتباع شمايند و آنها در جواب ملائكه ميگويند گشايش مباد براى آنها چون ميآيند جاى ما را تنگ ميكنند و اتباع ميشنوند و در جواب آنها ميگويند بنحويكه ذكر شد و بنابراين يك قول علاوه بايد تقدير نمود و اخر بصيغه جمع بجاى آخر نيز قرائت شده است و قمّى ره طاغيان را باوّلى و دوّمى و بنى اميّه و آخر من شكله را به بنى عباس تفسير فرموده و ظاهرا ضمير من شكله را بچشنده رجوع داده و مقاولات بين رؤساء و اتباع را بآنها
جلد 4 صفحه 476
بحسب مراتب تقدّم خودشان در ظلم بآل محمّد صلّى اللّه عليه و اله نسبت داده است و غسّاق را نقل نموده كه واديى است در جهنّم كه در آن سيصد و سى كوشك است هر كوشكى سيصد اطاق دارد و هر اطاقى چهل گوشه دارد در هر گوشه مار بزرگى است در شكم هر مارى سيصد و سى عقرب است در نيش هر عقربى سيصد و سى سبوى زهر است كه اگر يكى از آنعقربها زهرش را بريزد بر اهل جهنّم همه را كفايت مينمايد و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله نقل نموده كه جهنّم تنگ شود بر اهلش مانند تنگى بن نيزه بر آن و غسّاق بآبى كه از سردى سوزنده است نيز تفسير شده و بتخفيف هم قرائت نمودهاند و بعضى ضمير من شكله را بعذاب راجع دانستهاند و شكل را بجنس و ازواج را بانواع تفسير نمودهاند و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هذا فَوجٌ مُقتَحِمٌ مَعَكُم لا مَرحَباً بِهِم إِنَّهُم صالُوا النّارِ (59) قالُوا بَل أَنتُم لا مَرحَباً بِكُم أَنتُم قَدَّمتُمُوهُ لَنا فَبِئسَ القَرارُ (60)
و اينکه فوجي است که اتباع شما هستند و با شما اقتحام ميكنند در عذاب و مجتمع ميشوند با شما هيچگونه رحمتي و عنايتي به آنها نميشود محقّقا آنها هم بآتش شما واصل ميشوند و در آتش انداخته ميشوند آنها به شما و رؤساء و پيشوايان خود ميگويند بلكه شما هيچگونه را حتي و عنايتي نداريد، شما پيشاپيش ما در آتش انداخته شدهايد و بر ما مقدم شدهايد پس بد جايگاهي است.
اخبار بسيار داريم که دسته اول غاصبين حقوق ائمه اطهار
جلد 15 - صفحه 262
هستند که به عذابهاي مذكوره در آيات قبل معذب ميشوند از بني اميه و بني العباس و ديگران.
و دسته دوم هذا فَوجٌ مُقتَحِمٌ مَعَكُم اتباع آنها از مخالفين و معاندين هستند که در تعقيب آنها وارد ميشوند و در آيات تعبير به ضعفاء ميكنند و پيشينيان را بمستكبرين و محاجه آنها را با يكديگر بيان ميفرمايد:
لا مَرحَباً بِهِم إِنَّهُم صالُوا النّارِ آنچه عبادت كردند از نماز و روزه و حج و تلاوت قرآن اذكار و غيرها بقدر خردلي ارزش ندارد چون ايمان و ولايت نداشتند که شرط اولي صحت است و ميفرمايد وَ قَدِمنا إِلي ما عَمِلُوا مِن عَمَلٍ فَجَعَلناهُ هَباءً مَنثُوراً فرقان آيه 25- قالُوا بَل أَنتُم لا مَرحَباً بِكُم گفتند ضعفاء و اتباع به رؤساء و اكابر بلكه شما نيست مرحبايي به شما و هيچگونه نيكي و خوبي.
أَنتُم قَدَّمتُمُوهُ لَنا شما هم در دنيا بر ما جلو افتاديد در ضلالت و گمراهي و ما بتبع شما و متابعت شما در ضلالت افتاديم و هم در آخرت پيشاپيش ما وارد جهنم شديد و در شكنجه عذاب افتاديد.
فَبِئسَ القَرارُ پس بد منزلگاهي بر خود و بر ما اختيار كرديد بلكه عذابهاي ما هم بر شما بار شده چون شما فاعل بالتسبيب بوديد و سبب ضلالت ما شديد علاوه بر عذابهاي خود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- به هر حال این صدا به گوش پیروان میرسد و از ناخوشامد گفتن رؤسای ضلالت سخت خشمگین میگردند، رو به سوی آنها کرده، «میگویند: بلکه خوشامد بر شما مباد که این عذاب را شما برای ما فراهم ساختید، چه بد قرارگاهی است اینجا»؟! (قالُوا بَلْ أَنْتُمْ لا مَرْحَباً بِکُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنا فَبِئْسَ الْقَرارُ).
هدف پیروان از این تعبیر این است که آنها میخواهند بگویند هر چه هست این حسن را دارد که شما رؤسای ضلالت نیز در این امر با ما مشترکید، و این مایه تشفی قلب ماست.
نکات آیه
۱ - پیروان طاغیان در مقابل نکوهش و بدگویى طغیان گران، متقابلاً به بدگویى و نکوهش آنان مى پردازند. (قالوا بل أنتم لامرحبًا بکم)
۲ - اعلام انزجار و تنفر پیروان طاغیان از آنان (قالوا بل أنتم لامرحبًا بکم) برداشت یاد شده از لحن آیه شریفه استفاده مى شود.
۳ - پیروان طاغیان، آنان را عامل دوزخى شدن خود معرفى مى کنند. (أنتم قدّمتموه لنا)
۴ - بحث و جدل طاغیان با پیروانشان در جهنم، درباره چرایى و سبب دوزخى شدن آنان (لامرحبًا بهم ... قالوا بل أنتم لامرحبًا بکم أنتم قدّمتموه لنا فبئس القرار)
۵ - طاغیان و پیروانشان، درصدد تبرئه خود و مقصر دانستن دیگرى در دوزخى شدن آنان هستند. (قالوا بل أنتم لامرحبًا بکم أنتم قدّمتموه لنا فبئس القرار)
۶ - چگونگى زندگى انسان در دنیا، تعیین کننده سرنوشت وى و سازنده حیات اخروى او است. (بل ... أنتم قدّمتموه لنا) از تعبیر «قدّمتموه لنا» (شما آن عذاب را پیش فرستادید)، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۷ - دوزخ، قرارگاه طغیان گران (للطغین لشرّ مئاب ... فبئس القرار) «قرار» اسم مکان به معناى قرارگاه است.
۸ - دوزخ، قرارگاهى بد و ناگوار (فبئس القرار)
موضوعات مرتبط
- تبرى: تبرى از طغیانگران ۲
- جهنم: شومى جهنم ۸; موجبات جهنم ۳، ۵
- جهنمیان :۷ منازعه جهنمیان ۷ ۵
- زندگى: آثار زندگى دنیوى ۶; عوامل مؤثر در زندگى اخروى ۶
- طغیانگران: بینش پیروان طغیانگران ۳; پیروان طغیانگران در جهنم ۳; تبرئه پیروان طغیانگران ۵; تبرئه طغیانگران ۵; تبرى پیروان طغیانگران ۲; جایگاه اخروى طغیانگران ۷; سرزنش پیروان طغیانگران ۱; سرزنش طغیانگران ۱; سرزنشهاى پیروان طغیانگران ۱; سرزنشهاى طغیانگران ۱; طغیانگران در جهنم ۴، ۷; منازعه پیروان طغیانگران ۴; منازعه طغیانگران ۴; نقش پیروان طغیانگران ۵; نقش طغیانگران ۳، ۵
- مکان: بدترین مکان ۸
منابع