ص ١٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۲#link181 | آيات ۱۷ - ۲۹ سوره ص]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۲#link181 | آيات ۱۷ - ۲۹ سوره ص]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۳#link182 | بيان آيات مربوط به اوصاف و اقوال داوود عليه السلام : تسبيح كوه ها و پرندگانبا او و...]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۳#link182 | بيان آيات مربوط به اوصاف و اقوال داوود عليه السلام : تسبيح كوه ها و پرندگانبا او و...]] | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۴#link196 | آنچه درباره شخصيت و سرگذشت داوود عليه السلام در قرآن آمده است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۲۴#link196 | آنچه درباره شخصيت و سرگذشت داوود عليه السلام در قرآن آمده است]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۴#link110 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۶۴#link110 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19» | |||
و پرندگان را (نيز) گرد آورده (و تسخير او كرديم) تا همگى به داود رجوع كنند (و در ذكر خدا با او هماهنگ گردند). | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19» | |||
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً: و نيز مسخر فرموديم مرغان را در حالتى كه جمع كرده شده بودند نزد او وصف زده بر بالاى سر او و به موافقت او به تسبيح ما مشغول بودند، كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ: هر يك از كوهها و مرغان مر تسبيح داود را باز گردنده بودند، يعنى در هر محلى كه داود به تسبيح ما لب مىگشود همه جبال و طيور با او مشغول مىشدند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ «16» اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ «17» إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ «18» وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19» وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ «20» | |||
ترجمه | |||
و گفتند پروردگارا زودتر برسان بما قسمت ما را پيش از روز شمار | |||
صبر كن بر آنچه ميگويند و ياد كن بنده ما داود صاحب قوّت را همانا او بود بازگشت كننده | |||
همانا ما رام كرديم كوهها را كه با او تسبيح ميگفتند بشبانگاه و اوّل روز | |||
و پرندهها را با آنكه جمع شده بودند هر يك براى او بازگشت كننده | |||
و محكم كرديم پادشاهى او را و داديم باو علم شريعت و قطع خصومت را | |||
تفسير | |||
خداوند متعال باز نقل فرموده مقال كفار مكه را كه بر سبيل استهزاء ميگفتند خدايا قسط و قسمت و- نصيب ما را از عذابى كه ما را محمّد صلى اللّه عليه و اله از آن ميترساند پيش از روز قيامت بما برسان چنانچه در معانى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و خداوند در اينمقام امر فرموده است حبيب خود را بصبر بر اقوال | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 462 | |||
بيهوده آنها و تذكّر پيدا كردن بر احوال انبياء عظام كه خداوند چه مقاماتى بايشان عطا فرمود در نتيجه صبر بر عبادت و اطاعت و تحمّل ناملايمات كه از آن جمله حضرت داود عليه السّلام بود كه داراى قوّت و نعمت بود چون يد كه ايد جمع آنست در كلام عرب بمعناى قوت و نعمت استعمال ميشود چنانچه در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل شده در اين آيه و نيز بسيار رجوع مينمود بطلب رضاى الهى براى قوّتش در دين و زياد دعا ميكرد و يك روز روزه ميگرفت و يكروز افطار مينمود و از نصف شب بر ميخاست چنانچه نقل نمودهاند و خداوند كوهها را مسخّر او فرموده بود كه هر شب و صبح با او مشغول بتسبيح و تقديس خدا ميشدند و بتبع او ذكر ميگفتند و پرندگان از آشيانههاى خودشان گرد او جمع ميشدند و هر يك بنغمه خود رجوع بتسبيح الهى نموده از او جواب گوئى ميكردند و خداوند سلطنت او را قوت و عظمت داد بهيبت و شوكت و نصرت و كثرت جنود و امراء خيرخواه و دود و بالاتر از همه آنكه خداوند تعالى علم دين و حكمت در آئين و قوه تشخيص حق از باطل و فصل خصومت بين مدعى و منكر را باو عنايت فرموده بود كه بسهولت ميتوانست حق را بذى حق برساند و نزاع را خاتمه دهد و بعضى گفتهاند مراد از فصل الخطاب آنستكه سخن را طورى ادا ميفرمود كه بر شنونده اشتباه نميشد و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه مراد از فصل الخطاب معرفت لغات است و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد علم بقاعده موضوعه براى دادرسى است كه مدّعى بايد اقامه بيّنه نمايد و منكر قسم بخورد و بنظر حقير برگشت تمام معانى بآنستكه طورى حكم ميفرمود كه همه ميفهميدند حكم بحق نموده و اشتباه نميكردند و او بزبان همه آشنا بود و بر مقاصدشان بخوبى مطّلع ميشد و در هر حال اخبار بسيارى وارد شده كه خداوند بائمه ما عليهم السلام هم حكمت و فصل الخطابرا عنايت فرموده است و بعضى گفتهاند مقصود از تسبيح كوهها با حضرت داود آنستكه وقتى او با آن صوت حسن در كوهپايه تلاوت زبور ميفرمود كوهها جواب گوئى از او مينمودند و بر حسن آن مىافزود و شمهاى از اينمعانى در سور سابقه ذكر شده است. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 463 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنّا سَخَّرنَا الجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحنَ بِالعَشِيِّ وَ الإِشراقِ «18» وَ الطَّيرَ مَحشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوّابٌ «19» | |||
جلد 15 - صفحه 227 | |||
محققا ما مسخر كرديم با او كوهها را که تسبيح ميكردند با او شب و روز و پرندهها را با او محشور بودند و تمام از براي او تمكين و مطاع بودند. | |||
چند جمله از اينکه آيه شريفه ميتوان استفاده نمود: | |||
جمله اوّلي اينكه تمام موجودات عالم از جمادات و نباتات و حيوانات و كرات جويّه از شمس و قمر و كواكب و غير اينها تمام عقل و شعور و معرفت بخدا دارند و تسبيح و تقديس حق ميكنند و عبادت و اطاعت او را مينمايند چنانچه بر طبق اينکه آيات بسياري داريم مثل وَ إِن مِن شَيءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَ لكِن لا تَفقَهُونَ تَسبِيحَهُم- اسرا آيه 46- و حمل بر تسبيح تكويني که دلالت بر وجود حق و صفات او غلط صرف است زيرا او را ميفهميم و درك ميكنيم. و مثل آيه وَ يُسَبِّحُ الرَّعدُ بِحَمدِهِ وَ المَلائِكَةُ مِن خِيفَتِهِ رعد آيه 14- و مثل آيه وَ لِلّهِ يَسجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ مِن دابَّةٍ- نحل آيه 51- و مثل آيه شريفه أَ لَم تَرَ أَنَّ اللّهَ يَسجُدُ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ وَ الشَّمسُ وَ القَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيهِ العَذابُ- حج آيه 18- و غير اينها از آيات و حمل بر تسبيح و سجده تكويني منافي با كثير من النّاس است زيرا انسان اعظم آية من آيات اللّه است: | |||
أ تزعم انّك جرم صغير || و فيك انطوي العالم الاكبر | |||
نمونه تمام مخلوقات علوي و سفلي مجرّدات و مادّيات در انسان موجود است. | |||
جمله ثانيه اينكه خداوند متعال براي داود مسخّر فرمود تمام | |||
جلد 15 - صفحه 228 | |||
اينها را که در تحت فرمان او بودند و اطاعت اوامر او را مينمودند که ميفرمايد: | |||
إِنّا سَخَّرنَا الجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحنَ بِالعَشِيِّ وَ الإِشراقِ صباحا و مساء شب و روز. | |||
(جمله ثالثه اينكه داود زبان طيور و جمادات و حيوانات را ميدانست و به آنها امر و نهي ميكرد حتّي آهن در دست او مثل موم نرم ميشد که ميفرمايد وَ أَلَنّا لَهُ الحَدِيدَ- سبأ آيه 10-. | |||
جمله رابعه- تمام طيور و حيوانات در خدمتش حاضر بودند که احاطه داشت بجميع آنها که ميفرمايد: | |||
وَ الطَّيرَ مَحشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوّابٌ. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 19)- نه تنها کوهها که «پرندگان را نیز دسته جمعی مسخّر او کردیم» تا همراه او تسبیح خدا گویند (وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَةً). | |||
همه این پرندگان و کوهها مطیع فرمان داود و همصدا با او و «بازگشت کننده به سوی او بودند» (کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ). | |||
این تسبیح توأم با صدای ظاهری و همراه با نوعی درک و شعور بوده که در باطن ذرات عالم است و تمامی موجودات جهان از یک نوع عقل و شعور بر خوردارند، و هنگامی که صدای دل انگیز این پیامبر بزرگ را به وقت مناجات میشنیدند با او همصدا میشدند، و غلغله تسبیح آنها در هم میآمیخت. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۲۶
ترجمه
ص ١٨ | آیه ١٩ | ص ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَحْشُورَةً»: گرد آمده و جمعآوری شده. «کُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ»: همگی فرمانبردار داود بودند و به سوی او برمیگشتند. جملگی فرمانبردار خدا و خاضع در برابر مشیّت الله بودند و هستند (نگا: انبیاء / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۷ - ۲۹ سوره ص
- بيان آيات مربوط به اوصاف و اقوال داوود عليه السلام : تسبيح كوه ها و پرندگانبا او و...
- مراد از حكمت و فصلالخطاب كه به داوود عليه السلام داده شده بود
- معناى خشيت ، خوف و فزع
- و توضيحى درباره فزع داوود عليه السلام در ماجراى مراجعه دو خصم نزد او براىداورى
- بيان مطلب مورد نزاع در پيشگاه داودع
- قضاوت و حكم داوود عليه السلام و سپس استغفار و انابه او
- بيان اينكه مراجعه كنندگان نزد داوود ملائكه بوده اند و داستان مرافعهتمثل بوده و حكم ناصواب درعالم غيرواقعى گناه محسوب نمى شود
- مقصود از اينكه خداوند داوود عليه السلام را خليفه در زمين قرار داد
- عصمت باعث سلب اختيار نيست و توجه خطاب لا تتبع الهوى به داوود عليه السلام بلااشكال است
- احتجاج بر مسئله معاد با بيان اينكه خلق سماء و ارضباطل نيست
- احتجاج ديگرى بر معاد با بيان اينكه خداوند متقين و فجار را در يك رديف قرارنمى دهد.
- بحث روايتى : داستان مراجعه دو طائفه متخاصم نزد داوود عليه السلام و...
- داستان عاشق شدن داودع به نقل از تورات !
- فرمايشات امام رضاع در رد موهومات نسبت داده شده به داودع
- آنچه درباره شخصيت و سرگذشت داوود عليه السلام در قرآن آمده است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19»
و پرندگان را (نيز) گرد آورده (و تسخير او كرديم) تا همگى به داود رجوع كنند (و در ذكر خدا با او هماهنگ گردند).
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19»
وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً: و نيز مسخر فرموديم مرغان را در حالتى كه جمع كرده شده بودند نزد او وصف زده بر بالاى سر او و به موافقت او به تسبيح ما مشغول بودند، كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ: هر يك از كوهها و مرغان مر تسبيح داود را باز گردنده بودند، يعنى در هر محلى كه داود به تسبيح ما لب مىگشود همه جبال و طيور با او مشغول مىشدند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ «16» اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ «17» إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ «18» وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19» وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ «20»
ترجمه
و گفتند پروردگارا زودتر برسان بما قسمت ما را پيش از روز شمار
صبر كن بر آنچه ميگويند و ياد كن بنده ما داود صاحب قوّت را همانا او بود بازگشت كننده
همانا ما رام كرديم كوهها را كه با او تسبيح ميگفتند بشبانگاه و اوّل روز
و پرندهها را با آنكه جمع شده بودند هر يك براى او بازگشت كننده
و محكم كرديم پادشاهى او را و داديم باو علم شريعت و قطع خصومت را
تفسير
خداوند متعال باز نقل فرموده مقال كفار مكه را كه بر سبيل استهزاء ميگفتند خدايا قسط و قسمت و- نصيب ما را از عذابى كه ما را محمّد صلى اللّه عليه و اله از آن ميترساند پيش از روز قيامت بما برسان چنانچه در معانى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و خداوند در اينمقام امر فرموده است حبيب خود را بصبر بر اقوال
جلد 4 صفحه 462
بيهوده آنها و تذكّر پيدا كردن بر احوال انبياء عظام كه خداوند چه مقاماتى بايشان عطا فرمود در نتيجه صبر بر عبادت و اطاعت و تحمّل ناملايمات كه از آن جمله حضرت داود عليه السّلام بود كه داراى قوّت و نعمت بود چون يد كه ايد جمع آنست در كلام عرب بمعناى قوت و نعمت استعمال ميشود چنانچه در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل شده در اين آيه و نيز بسيار رجوع مينمود بطلب رضاى الهى براى قوّتش در دين و زياد دعا ميكرد و يك روز روزه ميگرفت و يكروز افطار مينمود و از نصف شب بر ميخاست چنانچه نقل نمودهاند و خداوند كوهها را مسخّر او فرموده بود كه هر شب و صبح با او مشغول بتسبيح و تقديس خدا ميشدند و بتبع او ذكر ميگفتند و پرندگان از آشيانههاى خودشان گرد او جمع ميشدند و هر يك بنغمه خود رجوع بتسبيح الهى نموده از او جواب گوئى ميكردند و خداوند سلطنت او را قوت و عظمت داد بهيبت و شوكت و نصرت و كثرت جنود و امراء خيرخواه و دود و بالاتر از همه آنكه خداوند تعالى علم دين و حكمت در آئين و قوه تشخيص حق از باطل و فصل خصومت بين مدعى و منكر را باو عنايت فرموده بود كه بسهولت ميتوانست حق را بذى حق برساند و نزاع را خاتمه دهد و بعضى گفتهاند مراد از فصل الخطاب آنستكه سخن را طورى ادا ميفرمود كه بر شنونده اشتباه نميشد و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه مراد از فصل الخطاب معرفت لغات است و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد علم بقاعده موضوعه براى دادرسى است كه مدّعى بايد اقامه بيّنه نمايد و منكر قسم بخورد و بنظر حقير برگشت تمام معانى بآنستكه طورى حكم ميفرمود كه همه ميفهميدند حكم بحق نموده و اشتباه نميكردند و او بزبان همه آشنا بود و بر مقاصدشان بخوبى مطّلع ميشد و در هر حال اخبار بسيارى وارد شده كه خداوند بائمه ما عليهم السلام هم حكمت و فصل الخطابرا عنايت فرموده است و بعضى گفتهاند مقصود از تسبيح كوهها با حضرت داود آنستكه وقتى او با آن صوت حسن در كوهپايه تلاوت زبور ميفرمود كوهها جواب گوئى از او مينمودند و بر حسن آن مىافزود و شمهاى از اينمعانى در سور سابقه ذكر شده است.
جلد 4 صفحه 463
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنّا سَخَّرنَا الجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحنَ بِالعَشِيِّ وَ الإِشراقِ «18» وَ الطَّيرَ مَحشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوّابٌ «19»
جلد 15 - صفحه 227
محققا ما مسخر كرديم با او كوهها را که تسبيح ميكردند با او شب و روز و پرندهها را با او محشور بودند و تمام از براي او تمكين و مطاع بودند.
چند جمله از اينکه آيه شريفه ميتوان استفاده نمود:
جمله اوّلي اينكه تمام موجودات عالم از جمادات و نباتات و حيوانات و كرات جويّه از شمس و قمر و كواكب و غير اينها تمام عقل و شعور و معرفت بخدا دارند و تسبيح و تقديس حق ميكنند و عبادت و اطاعت او را مينمايند چنانچه بر طبق اينکه آيات بسياري داريم مثل وَ إِن مِن شَيءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَ لكِن لا تَفقَهُونَ تَسبِيحَهُم- اسرا آيه 46- و حمل بر تسبيح تكويني که دلالت بر وجود حق و صفات او غلط صرف است زيرا او را ميفهميم و درك ميكنيم. و مثل آيه وَ يُسَبِّحُ الرَّعدُ بِحَمدِهِ وَ المَلائِكَةُ مِن خِيفَتِهِ رعد آيه 14- و مثل آيه وَ لِلّهِ يَسجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ مِن دابَّةٍ- نحل آيه 51- و مثل آيه شريفه أَ لَم تَرَ أَنَّ اللّهَ يَسجُدُ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ وَ الشَّمسُ وَ القَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيهِ العَذابُ- حج آيه 18- و غير اينها از آيات و حمل بر تسبيح و سجده تكويني منافي با كثير من النّاس است زيرا انسان اعظم آية من آيات اللّه است:
أ تزعم انّك جرم صغيربرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- نه تنها کوهها که «پرندگان را نیز دسته جمعی مسخّر او کردیم» تا همراه او تسبیح خدا گویند (وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَةً).
همه این پرندگان و کوهها مطیع فرمان داود و همصدا با او و «بازگشت کننده به سوی او بودند» (کُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ).
این تسبیح توأم با صدای ظاهری و همراه با نوعی درک و شعور بوده که در باطن ذرات عالم است و تمامی موجودات جهان از یک نوع عقل و شعور بر خوردارند، و هنگامی که صدای دل انگیز این پیامبر بزرگ را به وقت مناجات میشنیدند با او همصدا میشدند، و غلغله تسبیح آنها در هم میآمیخت.
نکات آیه
۱ - پرندگان با زندگى دسته جمعى خود، مسخر و رام خدا هستند. (إنّا سخّرنا الجبال ... و الطیر محشورة) «و الطیر» عطف بر «الجبال» و عامل آن فعل «سخّرنا» است. «محشورة» نیز به معناى «مجتمعة» (دسته جمعى) و حال براى «طیر» است.
۲ - تمامى پرندگان به خاطر تسبیح داوود(ع)، پیوسته به او مراجعه مى کردند و با ایشان به تسبیح مى پرداختند. (و الطیر محشورة کلّ له أوّاب) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که لام در «له» براى تعلیل و ضمیر آن به داوود بازگردد و نیز با توجه به این نکته است که آیه شریفه عطف بر آیه قبل بوده و در آن سخن از تسبیح کوه ها با داوود(ع) به میان آمده است. قهراً مقصود از رجوع بسیار پرندگان به آن حضرت (له أوّاب) رفت و آمد بسیار با ایشان، براى همراهى با او جهت تسبیح خواهد بود.
۳ - تمامى پرندگان در خدمت داوود(ع) و در رفت و آمد بسیار، با ایشان بودند. (و الطیر محشورة کلّ له أوّاب) برداشت یاد شده بر این اساس استوار است که اوّاب بودن پرندگان براى تسبیح با داوود(ع) نباشد; بلکه این رجوع و بازگشت مکرر و پیوسته، صرفاً به خاطر در خدمت او بودن باشد.
۴ - تمامى کوه ها و پرندگان به خاطر تسبیح داوود(ع) همراه او به تسبیح مى پرداختند. (إنّا سخّرنا الجبال معه یسبّحن ... و الطیر محشورة کلّ له أوّاب) برداشت یاد شده بر پایه این احتمال است که واژه «کلّ» شامل «جبال» (کوه ها) هم بشود.
۵ - داوود(ع)، برخوردار از مقامى والا و ممتاز در پیشگاه خداوند (و الطیر محشورة کلّ له أوّاب)
۶ - پرندگان، داراى نوعى شعور و شناخت نسبت به انسان و خدا (و الطیر محشورة کلّ له أوّاب)
موضوعات مرتبط
- پرندگان: انسان شناسى پرندگان ۶; تسبیح پرندگان ۲، ۴; تسخیر پرندگان ۱، ۳; خداشناسى پرندگان ۶; زندگى جمعى پرندگان ۱; شعور پرندگان ۶
- خدا: حاکمیت خدا ۱
- داود(ع): آثار تسبیح داود(ع) ۴; تسبیح داود(ع) ۲; فضایل داود(ع) ۳; مقامات داود(ع) ۵
- کوهها: تسبیح کوهها ۴