ص ١٨
کپی متن آیه |
---|
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِ وَ الْإِشْرَاقِ |
ترجمه
ص ١٧ | آیه ١٨ | ص ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ»: کوهها را با او همآوا و همصدا کردیم (نگا: سبأ / ). کوهها را فرمانبردارش ساختیم و از منافع آنها برخوردارش کردیم. «الإِشْرَاقِ»: برآمدن خورشید. تابیدن خورشید به هنگام چاشتگاه. «الْعَشِیِّ»: شب هنگام. شبانگاهان (نگا: آلعمران / ، انعام / ، کهف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۷ - ۲۹ سوره «ص»
- بيان آيات مربوط به اوصاف و اقوال داود «ع»
- مراد از «حكمت» و «فَصلُ الخطاب»، كه به داود «ع»، داده شده بود
- ماجرای قضاوت حضرت داود «ع»، و استغفار و انابۀ او
- آیا داستان مراجعه کنندگان به داود«ع»، رُخداد طبیعی بوده، یا تمثیلی؟
- مقصود از اين كه خداوند، داود «ع» را، خليفۀ در زمين قرار داد
- دو دلیل بر اثبات روز حساب
- بحث روايتى
- داستان ساختگی و عاشق شدن داود«ع»، به نقل از تورات
- سخنان امام رضا «ع»، در بیان جعلی بودن روایت تورات، در باره حضرت داود «ع»
- گفتاری در چند فصل، پیرامون سرگذشت حضرت داود «ع»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ «18»
همانا ما كوهها را رام كرديم در شامگاهان و بامدادان، همراه او تسبيح گويند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ «18»
إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ: بدرستى كه ما مسخر فرموديم كوهها را با او هر جا كه مىخواست با او مىرفتند، يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِ: در حالتى كه تسبيح خدا مىكردند به موافقت او به هنگام شبانگاه، وَ الْإِشْراقِ: و به وقت روشن شدن روز كه صبح باشد. و آن يا به خلق تسبيح است در جبال مانند خلق اصوات در
جلد 11 - صفحه 184
جمادات، يا خلق لسان در آن تا تسبيح كنند؛ و هر دو در قدرت الهى است، چنانچه تسبيح سنگريزه در دست مبارك سيد انبياء صلّى اللّه عليه و آله يكى از شواهد قدرت باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ «16» اصْبِرْ عَلى ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ «17» إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ «18» وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19» وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ «20»
ترجمه
و گفتند پروردگارا زودتر برسان بما قسمت ما را پيش از روز شمار
صبر كن بر آنچه ميگويند و ياد كن بنده ما داود صاحب قوّت را همانا او بود بازگشت كننده
همانا ما رام كرديم كوهها را كه با او تسبيح ميگفتند بشبانگاه و اوّل روز
و پرندهها را با آنكه جمع شده بودند هر يك براى او بازگشت كننده
و محكم كرديم پادشاهى او را و داديم باو علم شريعت و قطع خصومت را
تفسير
خداوند متعال باز نقل فرموده مقال كفار مكه را كه بر سبيل استهزاء ميگفتند خدايا قسط و قسمت و- نصيب ما را از عذابى كه ما را محمّد صلى اللّه عليه و اله از آن ميترساند پيش از روز قيامت بما برسان چنانچه در معانى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و خداوند در اينمقام امر فرموده است حبيب خود را بصبر بر اقوال
جلد 4 صفحه 462
بيهوده آنها و تذكّر پيدا كردن بر احوال انبياء عظام كه خداوند چه مقاماتى بايشان عطا فرمود در نتيجه صبر بر عبادت و اطاعت و تحمّل ناملايمات كه از آن جمله حضرت داود عليه السّلام بود كه داراى قوّت و نعمت بود چون يد كه ايد جمع آنست در كلام عرب بمعناى قوت و نعمت استعمال ميشود چنانچه در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل شده در اين آيه و نيز بسيار رجوع مينمود بطلب رضاى الهى براى قوّتش در دين و زياد دعا ميكرد و يك روز روزه ميگرفت و يكروز افطار مينمود و از نصف شب بر ميخاست چنانچه نقل نمودهاند و خداوند كوهها را مسخّر او فرموده بود كه هر شب و صبح با او مشغول بتسبيح و تقديس خدا ميشدند و بتبع او ذكر ميگفتند و پرندگان از آشيانههاى خودشان گرد او جمع ميشدند و هر يك بنغمه خود رجوع بتسبيح الهى نموده از او جواب گوئى ميكردند و خداوند سلطنت او را قوت و عظمت داد بهيبت و شوكت و نصرت و كثرت جنود و امراء خيرخواه و دود و بالاتر از همه آنكه خداوند تعالى علم دين و حكمت در آئين و قوه تشخيص حق از باطل و فصل خصومت بين مدعى و منكر را باو عنايت فرموده بود كه بسهولت ميتوانست حق را بذى حق برساند و نزاع را خاتمه دهد و بعضى گفتهاند مراد از فصل الخطاب آنستكه سخن را طورى ادا ميفرمود كه بر شنونده اشتباه نميشد و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه مراد از فصل الخطاب معرفت لغات است و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد علم بقاعده موضوعه براى دادرسى است كه مدّعى بايد اقامه بيّنه نمايد و منكر قسم بخورد و بنظر حقير برگشت تمام معانى بآنستكه طورى حكم ميفرمود كه همه ميفهميدند حكم بحق نموده و اشتباه نميكردند و او بزبان همه آشنا بود و بر مقاصدشان بخوبى مطّلع ميشد و در هر حال اخبار بسيارى وارد شده كه خداوند بائمه ما عليهم السلام هم حكمت و فصل الخطابرا عنايت فرموده است و بعضى گفتهاند مقصود از تسبيح كوهها با حضرت داود آنستكه وقتى او با آن صوت حسن در كوهپايه تلاوت زبور ميفرمود كوهها جواب گوئى از او مينمودند و بر حسن آن مىافزود و شمهاى از اينمعانى در سور سابقه ذكر شده است.
جلد 4 صفحه 463
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنّا سَخَّرنَا الجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحنَ بِالعَشِيِّ وَ الإِشراقِ «18» وَ الطَّيرَ مَحشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوّابٌ «19»
جلد 15 - صفحه 227
محققا ما مسخر كرديم با او كوهها را که تسبيح ميكردند با او شب و روز و پرندهها را با او محشور بودند و تمام از براي او تمكين و مطاع بودند.
چند جمله از اينکه آيه شريفه ميتوان استفاده نمود:
جمله اوّلي اينكه تمام موجودات عالم از جمادات و نباتات و حيوانات و كرات جويّه از شمس و قمر و كواكب و غير اينها تمام عقل و شعور و معرفت بخدا دارند و تسبيح و تقديس حق ميكنند و عبادت و اطاعت او را مينمايند چنانچه بر طبق اينکه آيات بسياري داريم مثل وَ إِن مِن شَيءٍ إِلّا يُسَبِّحُ بِحَمدِهِ وَ لكِن لا تَفقَهُونَ تَسبِيحَهُم- اسرا آيه 46- و حمل بر تسبيح تكويني که دلالت بر وجود حق و صفات او غلط صرف است زيرا او را ميفهميم و درك ميكنيم. و مثل آيه وَ يُسَبِّحُ الرَّعدُ بِحَمدِهِ وَ المَلائِكَةُ مِن خِيفَتِهِ رعد آيه 14- و مثل آيه وَ لِلّهِ يَسجُدُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ مِن دابَّةٍ- نحل آيه 51- و مثل آيه شريفه أَ لَم تَرَ أَنَّ اللّهَ يَسجُدُ لَهُ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ وَ الشَّمسُ وَ القَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيهِ العَذابُ- حج آيه 18- و غير اينها از آيات و حمل بر تسبيح و سجده تكويني منافي با كثير من النّاس است زيرا انسان اعظم آية من آيات اللّه است:
أ تزعم انّك جرم صغيربرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- سپس طبق روش اجمال و تفصیل که در قرآن مجید به هنگام ذکر مسائل مختلف معمول است، بعد از بیان اجمالی نعمتهای خداوند بر داود، به شرح قسمتی از آن پرداخته، چنین میگوید: «ما کوهها را مسخّر او ساختیم که هر شامگاه و صبحگاه با او (خدا را) تسبیح میگفتند»! (إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ).
نکات آیه
۱ - کوه ها، تحت تسخیر خدا و رام او هستند. (إنّا سخّرنا الجبال)
۲ - کوه ها، در هر صبح و شام با داوود(ع) به تسبیح خدا مى پرداختند. (إنّا سخّرنا الجبال معه یسبّحن بالعشىّ و الإشراق)
۳ - داوود(ع) به طور مستمر به تسبیح خدا مى پرداخت. (إنّا سخّرنا الجبال معه یسبّحن بالعشىّ و الإشراق) تسبیح کوه ها همراه داوود(ع)، بیانگر این حقیقت است که خود آن حضرت نیز به این کار مى پرداخت. گفتنى است که ذکر صبح و شام مى تواند کنایه از استمرار عمل تسبیح باشد.
۴ - داوود(ع)، برخوردار از مقامى والا و ممتاز در پیشگاه خداوند (إنّا سخّرنا الجبال معه یسبّحن بالعشىّ و الإشراق) تسخیر کوه ها براى تسبیح گویى به همراه داوود(ع)، از عظمت و والامقامى این پیامبر حکایت مى کند.
۵ - همراهى کوه ها در تسبیح الهى با داوود(ع)، نمود قدرت و مقام معنوى آن حضرت (ذاالأید إنّه أوّاب . إنّا سخّرنا الجبال معه یسبّحن) جمله «إنّا سخّرنا الجبال...» مى تواند تعلیل براى «ذاالأید...» باشد; یعنى، داوود(ع) شخصیتى نیرومند در عبادت بود، زیرا ما کوه ها را با او همراه کردیم تا در صبح و شام با وى به تسبیح بپردازند.
۶ - شبانگاه و بامداد، بهترین وقت براى تسبیح پروردگار جهان (یسبّحن بالعشىّ و الإشراق) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که تصریح به شبانگاه و بامداد به خاطر خصوصیت ویژه اى باشد که در آن دو زمان وجود دارد و قهراً این خصوصیت مى تواند حاکى از برترى و امتیاز آن دو وقت باشد.
۷ - کوه ها، داراى نوعى شعور و شناخت نسبت به خداوند (یسبّحن بالعشىّ و الإشراق)
موضوعات مرتبط
- تسبیح: آداب تسبیح خدا ۶; تسبیح خدا ۲، ۳، ۵; تسبیح در شب ۲، ۶; تسبیح در صبح ۲، ۶; وقت تسبیح ۶
- جمادات: شعور جمادات ۷
- خدا: حاکمیت خدا ۱
- داود(ع): تداوم تسبیح داود(ع) ۳; تسبیح داود(ع) ۲، ۵; مقامات داود(ع) ۴; مقامات معنوى داود(ع) ۵; نشانه هاى قدرت داود(ع) ۵
- کوهها: انقیاد کوهها ۱; تسبیح کوهها ۲، ۵; تسخیر کوهها ۱; خداشناسى کوهها ۷; شعور کوهها ۷
منابع