ص ٢٠

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ شَدَدْنَا مُلْکَهُ‌ وَ آتَيْنَاهُ‌ الْحِکْمَةَ وَ فَصْلَ‌ الْخِطَابِ‌

ترجمه

و حکومت او را استحکام بخشیدیم، (هم) دانش به او دادیم و (هم) داوری عادلانه!

ترتیل:
ترجمه:
ص ١٩ آیه ٢٠ ص ٢١
سوره : سوره ص
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَدَدْنَا»: تقویت کردیم و استحکام بخشیدیم. پا برجای و استوار نمودیم. «مُلْکَهُ»: شاهی و حکومت او را. مملکت و کشور او را. «الْحِکْمَةَ»: شناخت اسرار اشیاء و اصابت در گفتار و کردار (نگا: آل‌عمران / ). «فَصْلَ الْخِطَابِ»: سخن فیصله دهنده. گفتار نیرومندی که نمایانگر قضاوت عادلانه و بیانگر داوری قاطعانه باشد. مصدر و به معنی اسم فاعل، یعنی فاصل است و اضافه مصدر به مفعول خود یا اضافه صفت به موصوف خود می‌باشد. یعنی الْخِطَابَ الْفَاصِلَ. همان گونه که جَوَامِعُ الْکَلِمِ، به معنی أَلْکَلام الْجَامِعُ است.


تفسیر


نکات آیه

۱ - خداوند، به حکومت داوود(ع) استحکام و استوارى بخشید. (و شددنا ملکه)

۲ - داوود(ع)، در دوران رسالت خویش رهبرى جامعه و مدیریت اجتماعى را در دست داشت. (و شددنا ملکه)

۳ - حکومت و مدیریت اجتماعى در نگاه وحى، امرى ضرورى و پسندیده براى جوامع بشرى (و شددنا ملکه) تثبیت و تقویت حکومت داوود(ع) از سوى خداوند، گویاى سه نکته است: ۱- اصل وجود حکومت و مدیریت اجتماعى امرى ضرورى و مطلوب است; ۲- در دست گرفتن حکومت و مدیریت اجتماعى از سوى مردان الهى (همچون داوود(ع)) کارى بایسته و شایسته است و این کار با اهداف معنوى و الهى بشر کاملاً سازگارى دارد; ۳- دین از سیاست اجتماع جدا نیست; بلکه کاملاً با آن سازگار و هماهنگ است.

۴ - در دست گرفتن حکومت و مدیریت اجتماعى، امرى شایسته و بایسته براى مردان الهى (و شددنا ملکه)

۵ - دین از سیاست و اجتماع جدا نیست; بلکه کاملاً با آن سازگار و هماهنگ است. (و شددنا ملکه)

۶ - خداوند، به داوود(ع) حکمت آموخت. (و ءاتینه الحکمة)

۷ - خداوند به داوود(ع)، منطقى نیرومند در شناساندن حق و باطل و نیز توانایى بر فیصله دادن به نزاع ها و خصومت ها اعطا کرد. (و ءاتینه ... فصل الخطاب) «فصل» مصدر و به معناى چیزى را از چیز دیگرى جدا کردن و نیز فیصله دادن نزاع ها و خصومت ها آمده است. اگر مراد آیه معناى اول باشد، کلمه «خطاب» به معناى سخن بوده و مقصود از «فصل خطاب» سخن جدا کننده حق از باطل و شناساننده صواب از ناصواب خواهد بود. و اگر معناى دوم مراد باشد، واژه «خطاب» به معناى خصومت و نزاع بوده و مقصود از «فصل خطاب» رفع خصومت ها و فیصله دادن به نزاع ها خواهد بود.

۸ - ارتباط همیشگى با خداوند، نیرومندى، حکمت، توانایى بر فیصله دادن به امور و داشتن منطق قوى در جداسازى حق از باطل، از شرایط لازم رهبران و مدیران جامعه در نگاه وحى (واذکر عبدنا داود ذاالأید إنّه أوّاب ... و شددنا ملکه و ءاتینه الحکمة و فصل الخطاب) برداشت یاد شده از مجموع اوصافى که خداوند براى داوود(ع) به عنوان حاکم و فرمانروا ذکر کرده است، به دست مى آید.

۹ - لزوم تقویت و تثبیت حکومت مردان الهى و رهبران صالح (و شددنا ملکه و ءاتینه الحکمة و فصل الخطاب) از این که خداوند پس از ذکر اوصاف معنوى داوود(ع) (واذکر عبدنا داود ذاالأید إنّه أوّاب)، مسأله تقویت و استحکام بخشیدن حکومت آن حضرت را مطرح کرده است، مى توان برداشت یاد شده را به دست آورد.

موضوعات مرتبط

  • انسان: نیازهاى اجتماعى انسان ۳
  • اولیاءالله: اهمیت تقویت حکومت اولیاءالله ۹; حکومت اولیاءالله ۴; مسؤولیت اجتماعى اولیاءالله ۴
  • باطل: اهمیت تشخیص باطل ۸; تشخیص باطل ۷
  • حق: اهمیت تشخیص حق ۸; تشخیص حق ۷
  • حکومت: اهمیت حکومت ۳
  • خدا: افعال خدا ۱; تعالیم خدا ۶، ۷
  • داود(ع): حکومت داود(ع) ۲; رهبرى داود(ع) ۲; قضاوت داود(ع) ۷; معلم داود(ع) ۶، ۷; منشأ استحکام حکومت داود(ع) ۱; منشأ حکمت داود(ع) ۶; منشأ علم داود(ع) ۷
  • دین: هماهنگى دین با سیاست ۵
  • رهبرى: حکمت در رهبرى ۸; شرایط رهبرى ۸; علم در رهبرى ۸; قدرت در رهبرى ۸
  • مدیریت: شرایط مدیریت ۸
  • نیازها: نیاز به حکومت ۳

منابع