الصافات ٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۴#link115 | آيات ۱ -۱۱ سوره صافات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۴#link115 | آيات ۱ -۱۱ سوره صافات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۴#link116 | وجوه مختلف درباره مراد از سه طايفه : صافات ، زاجرات و تاليات كه خداوند بدانهاسوگند ياد كرده است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۴#link116 | وجوه مختلف درباره مراد از سه طايفه : صافات ، زاجرات و تاليات كه خداوند بدانهاسوگند ياد كرده است]] | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link122 | چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link122 | چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۳#link5 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۳#link5 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9» إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ «10» | |||
تا رانده شوند و براى آنها عذابى پاينده است. مگر شيطانى (به آسمان بالا رود و) به سرعت خبرى را بربايد كه شهاب و شرارهاى نافذ او را دنبال (و نابود) كند. | |||
جلد 8 - صفحه 18 | |||
===نکته ها=== | |||
«قذف» به معناى پرتاب چيزى به نقطهاى دور و «ملأ اعلى» اشاره به جايگاه والاى فرشتگان است. | |||
«دُحُوراً» به معناى راندن با قهر و به نحو ذلّت و خوارى، «واصِبٌ» به معناى دائم است، «خطفة» به معناى ربودن با سرعت، «ثاقِبٌ» به معناى نافذ و سوراخ كننده است. | |||
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد: در شب معراج فرشتهاى را ديدم كه مأمور تعقيب ربايندگان اخبار بود و هفتاد هزار فرشته تحت فرمان او بود كه هر كدام از آنها هفتاد هزار فرشته ديگر را تحت فرمان داشتند. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- اطلاعات و اخبار اهل زمين در اختيار فرشتگان عالم بالا قرار دارد كه در آن با يكديگر گفتگو مىكنند و شياطين مىتوانند گفتگوى آنان را بشنوند. لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ ... | |||
2- استراق سمع، كارى شيطانى است و بايد با آن مقابله كرد. «حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ لا يَسَّمَّعُونَ» | |||
3- سپاه خدا همه جا حضور دارد. «يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ» | |||
4- با شياطين جامعه بايد برخورد انقلابى شود. «يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ» | |||
5- شياطين موجوداتى مكلّف و مورد كيفر و باز خواست خداوند هستند. «وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ» | |||
6- بر حفظ اسرار، اصرار داشته باشيد. حِفْظاً ... يُقْذَفُونَ ... دُحُوراً ... فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ | |||
7- مطلع شدن شياطين از اسرار بالا به قدرى برايشان مهم است كه با آنكه از هر سو مورد هدف قرار مىگيرند باز هم به صورت دزدانه به استراق سمع دست مىزنند. «إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ» | |||
---- | |||
«1». تفاسير نورالثقلين و برهان. | |||
جلد 8 - صفحه 19 | |||
8- شهابها و سنگهاى آسمانى مأموران الهى هستند كه با هدف پرتاب مىشوند نه تصادفى و بى هدف. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ» | |||
9- شياطين پيش از استفاده از اخبار غيبى آسمان، نابود مىشوند. «ثاقِبٌ» | |||
10- شياطين موجوداتى قابل رؤيت و هدفگيرى هستند. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9» | |||
جلد 11 - صفحه 107 | |||
دُحُوراً: در حالتى كه رانده مىشوند از جانب آسمان، رانده مىشوند از آسمان راندنى به عنف و قهر، وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ: و مر شيطان را است در آخرت عذابى ثابت و دائم كه هرگز منقطع نشود و آن شياطين طاقت شنيدن كلام آنها را ندارند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا «1» فَالزَّاجِراتِ زَجْراً «2» فَالتَّالِياتِ ذِكْراً «3» إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ «4» | |||
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ «5» إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ «6» وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ «7» لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ «8» دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9» | |||
إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ «10» | |||
ترجمه | |||
قسم به صفزدگان صف زدنى | |||
پس برانندگان راندنى | |||
پس بخوانندگان كتاب براى تذكّر | |||
همانا خداى شما يكى است | |||
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است و پروردگار مشرقها | |||
همانا ما آراستيم آسمان نزديكتر را به آرايشى كه ستارهها است | |||
و براى نگهدارى از هر شيطان سركش | |||
نميتوانند گوش فرا دارند بسوى گروه بالاتر و انداخته ميشوند از هر سوئى | |||
براى راندن قهرى و براى آنها عذابى است دائم | |||
مگر آنكه بربايد ربودنى پس از پى درآيد او را شعله فروزانى. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال قسم ياد نموده است براى تأكيد كلام و تسجيل مرام در مقابل اهل شرك بعد از اثبات توحيد بادلّه قطعيه سابقه بذوات مقدّسه انبياء و اولياء و ملائكه كه صفزنندگانند براى عبادت و اطاعت خدا و كسانيكه منع و زجر نمودند مردم را از گناه و معصيت او و آنانكه تلاوت نمودند كتاب خدايرا براى تذكّر چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه خدا و معبود حقيقى شما يك ذات بسيط مستجمع صفات كمال است كه پروردگار و خالق آسمانها و زمين و موجودات آن دو و ميان آن دو است و موجد مشارق و مغارب ستارهها و آفتاب است چون هر يك از | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 424 | |||
سيّارات مشرق و مغربى دارند و آفتاب در ايّام سال هر روز از مشرقى طلوع و در مغربى غروب مينمايد كه با روز قبل خود تفاوت دارد و لذا روز بلند و كوتاه ميشود و اينكه بذكر مشارق اكتفا شده براى آنستكه مغربها بحسب مشرقها تفاوت پيدا ميكنند و ايجاد روشنى و اشراق براى اثبات قدرت و اظهار نعمت ابلغ و انسب است و خدا از جهت فوق مقدارى از فضا را كه نزديكتر است بزمين و مشاهده ميشود اجرام در آن زينت داده است بوجود اجسام روشنى كه از آنها تعبير بكوكب و ستاره ميشود و اينها سه نوعند ثوابت كه متحرّك نيستند يا حركت كمى دارند كه محسوس نيست و سيّارات كه دائما در حركتند و هر يك فلك مستقلّى با مدار مخصوصى دارند كه بايد در آن سير نمايند و شهب ثواقب كه اجرام درخشانى هستند مأمور براندن شياطين از آسمان وقتى كه آنها بآسمان صعود نمايند براى استراق سمع از كلام ملائكه فورا بفرمان خدا اين ستارهها كه شعلههاى فروزانى هستند و گفته شده اجزاء دهنيّهئى هستند كه با بخارات زمين بالا ميروند از جاى خود حركت نموده مانند تيرى كه از كمان بيرون آيد بجانب آنها پرتاب ميشوند و آنها را محترق يا مطرود ميگردانند و اين عمل در آسمان غالبا محسوس ميشود پس ستارهها علاوه بر فوائد و آثار بيشمارى كه در نظام عالم دارند دو ثمر محسوس هم از آنها جالب نظر است يكى زينت آسمان بطوريكه در شب بهترين مناظر است نهايت آنكه چون مكرّر ديده شده بنظر چندان جلوه نميكند ديگر حفظ آن است از مراوده شياطين متمرّد خبيث و استماع كلام ملائكه كه كارفرمايان در اوضاع عالم بدستور الهى ميباشند مگر گاهيكه استراق سمعى براى آنها حاصل شود و شهاب ثاقب شخص مسترق را نسوزاند و او فرار كند و بزمين برسد و بعضى از اخبار سماوى را درست يا نادرست بأمثال خود برساند كه گفتهاند مبناى كهانت در قديم اين بوده است و بعد از بعثت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بكلّى ممنوع شدهاند و در هر حال براى آن شياطين عذاب دائمى در دنيا همان شهاب ثاقب است و در آخرت عذاب جهنّم كه در آن مخلّد خواهند بود و از بعضى از روايات معراجيّه كه در سوره بنى اسرائيل گذشت استفاده ميشود كه شهاب تاقب بامر ملائكه موكّل اين امر حركت ميكند و نام بزرگ آنها اسمعيل است و كلمه دحورا كه | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 425 | |||
بمعناى راندن بعنف و قهر است يا مفعول مطلق براى فعل محذوف است يعنى رانده ميشوند راندنى يا مفعول له براى يقذفون چنانچه ترجمه شد و الّا من خطف الخطفة استثناء است از فاعل لا يسمعون يعنى گوش نميدهند سخنان جماعت بالا را مگر كسيكه ناگاه بجهد از جا و اختلاس نمايد اختلاس نمودنى بسرعت از نزديك آسمان امريرا كه در اينصورت تعقيب خواهد شد و بزينة الكواكب باضافه و نصب الكواكب نيز قرائت شده است و سماء الدّنيا باضافه هم از حفص نقل قرائت شده است و بنابراين مراد از دنيا زمين و موجودات آنند و بقرائت مشهور دنيا تأنيث أدنى است يعنى آسمان نزديكتر بزمين كه گفتهاند آسمان اوّل است و اشكال شده كه كواكب در آسمان هشتم مىباشند جواب گفتهاند اعتبار بمشاهده و زينت بودن است و بنابر آنكه مراد از آسمان جهت فوق باشد اشكالى نيست چنانچه بيان شد | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
دُحُوراً وَ لَهُم عَذابٌ واصِبٌ «9» | |||
آن شياطين را بعنف و زجر دفع ميكنند و از براي آنهاست عذاب ثابت لازم. | |||
دُحُوراً دحور دفع بعنف و شدت و سختيست چنانچه ميفرمايد در خطاب بشيطان اخرُج مِنها مَذؤُماً مَدحُوراً اعراف آيه 17 و ميفرمايد جَهَنَّمَ يَصلاها مَذمُوماً مَدحُوراً اسراء آيه 19 و ميفرمايد وَ لا تَجعَل مَعَ اللّهِ إِلهاً آخَرَ فَتُلقي فِي جَهَنَّمَ مَلُوماً مَدحُوراً اسراء آيه 41. | |||
وَ لَهُم عَذابٌ واصِبٌ واصب بمعني ثابت لازم واجب است چنانچه ميفرمايد وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً نحل آيه 54 يعني دين الهي ثابت و لازم و دائم و واجب است و از بين رفتني نيست که اشاره بدين مقدس اسلام است که ميفرمايد إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسلامُ آل عمران آيه 17 و ميفرمايدمنبه وَ مَن يَبتَغِ غَيرَ الإِسلامِ دِيناً فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرِينَ آل عمران آيه 79 و اينکه اشاره بخاتميت حضرت رسالت است که دين مقدس او تا قيامت باقيست و زايل شدني نيست ثابت و محقق است که مسئله خاتميت يكي از آن چهار چيز است که از مختصات پيغمبر است افضليت خاتميت معراج قرآن و در اينجا وَ لَهُم عَذابٌ واصِبٌ اشاره بعذاب جهنم است که زوال ندارد که مسئله خلود است که در نوع سور قرآني تصريح فرموده و از ضروريات دين است و منكر آن كافر و مرتد است و احكام مرتد نجاست بدن جدايي زن ذهاب مال الي الورثة و قتل اگر مرتد فطري باشد و حبس اگر ملي باشد و در قبولي توبه اختلاف است و حق قبول است و مكرر بيان شده. | |||
122 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 9)- آری «آنها به شدت به عقب رانده میشوند (و از صحنه آسمان طرد میگردند) و برای آنان مجازاتی دائم است» (دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ). | |||
ج4، ص133 | |||
اشاره به این که نه تنها شیاطین از نزدیک شدن به عرصه آسمان منع و طرد میشوند بلکه سر انجام گرفتار عذاب دائم نیز میگردند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۱۲
ترجمه
الصافات ٨ | آیه ٩ | الصافات ١٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دُحُوراً»: طرد. راندن. مفعول مطلق فعل محذوفی است: «یُدْحَرُونَ دُحُوراً». «وَاصِبٌ»: تامّ و خالص. همیشگی و دائمی. (نگا: نحل / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ -۱۱ سوره صافات
- وجوه مختلف درباره مراد از سه طايفه : صافات ، زاجرات و تاليات كه خداوند بدانهاسوگند ياد كرده است
- بيان اينكه مراد، سه طائفه از ملائكه كه ماءمورنزول وحى بوده اند مى باشد
- سه طايفه مذكور اعوان جبرئيل در نزول وحى اند مى باشد
- توضيح اينكه سوگند به صافات ، زاجرات و تاليات ، متضمن استدلال براى ان الهكم لواحد است
- بيان آيات راجع به تزيين آسمان دنيا به زيور كواكب و حفظ آن از شياطين ماردو...
- گفتارى در معناى شهاب در ذيل آيه : الا من خطف الخطفة فاتبعه شهاب ثاقب
- چند روايت در ذيل برخى آيات گذشته
تفسیر نور (محسن قرائتی)
دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9» إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ «10»
تا رانده شوند و براى آنها عذابى پاينده است. مگر شيطانى (به آسمان بالا رود و) به سرعت خبرى را بربايد كه شهاب و شرارهاى نافذ او را دنبال (و نابود) كند.
جلد 8 - صفحه 18
نکته ها
«قذف» به معناى پرتاب چيزى به نقطهاى دور و «ملأ اعلى» اشاره به جايگاه والاى فرشتگان است.
«دُحُوراً» به معناى راندن با قهر و به نحو ذلّت و خوارى، «واصِبٌ» به معناى دائم است، «خطفة» به معناى ربودن با سرعت، «ثاقِبٌ» به معناى نافذ و سوراخ كننده است.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد: در شب معراج فرشتهاى را ديدم كه مأمور تعقيب ربايندگان اخبار بود و هفتاد هزار فرشته تحت فرمان او بود كه هر كدام از آنها هفتاد هزار فرشته ديگر را تحت فرمان داشتند. «1»
پیام ها
1- اطلاعات و اخبار اهل زمين در اختيار فرشتگان عالم بالا قرار دارد كه در آن با يكديگر گفتگو مىكنند و شياطين مىتوانند گفتگوى آنان را بشنوند. لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ ...
2- استراق سمع، كارى شيطانى است و بايد با آن مقابله كرد. «حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ لا يَسَّمَّعُونَ»
3- سپاه خدا همه جا حضور دارد. «يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ»
4- با شياطين جامعه بايد برخورد انقلابى شود. «يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ»
5- شياطين موجوداتى مكلّف و مورد كيفر و باز خواست خداوند هستند. «وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ»
6- بر حفظ اسرار، اصرار داشته باشيد. حِفْظاً ... يُقْذَفُونَ ... دُحُوراً ... فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ
7- مطلع شدن شياطين از اسرار بالا به قدرى برايشان مهم است كه با آنكه از هر سو مورد هدف قرار مىگيرند باز هم به صورت دزدانه به استراق سمع دست مىزنند. «إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ»
«1». تفاسير نورالثقلين و برهان.
جلد 8 - صفحه 19
8- شهابها و سنگهاى آسمانى مأموران الهى هستند كه با هدف پرتاب مىشوند نه تصادفى و بى هدف. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ»
9- شياطين پيش از استفاده از اخبار غيبى آسمان، نابود مىشوند. «ثاقِبٌ»
10- شياطين موجوداتى قابل رؤيت و هدفگيرى هستند. «فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9»
جلد 11 - صفحه 107
دُحُوراً: در حالتى كه رانده مىشوند از جانب آسمان، رانده مىشوند از آسمان راندنى به عنف و قهر، وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ: و مر شيطان را است در آخرت عذابى ثابت و دائم كه هرگز منقطع نشود و آن شياطين طاقت شنيدن كلام آنها را ندارند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا «1» فَالزَّاجِراتِ زَجْراً «2» فَالتَّالِياتِ ذِكْراً «3» إِنَّ إِلهَكُمْ لَواحِدٌ «4»
رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَيْنَهُما وَ رَبُّ الْمَشارِقِ «5» إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ «6» وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ «7» لا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلى وَ يُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جانِبٍ «8» دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ «9»
إِلاَّ مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهابٌ ثاقِبٌ «10»
ترجمه
قسم به صفزدگان صف زدنى
پس برانندگان راندنى
پس بخوانندگان كتاب براى تذكّر
همانا خداى شما يكى است
پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است و پروردگار مشرقها
همانا ما آراستيم آسمان نزديكتر را به آرايشى كه ستارهها است
و براى نگهدارى از هر شيطان سركش
نميتوانند گوش فرا دارند بسوى گروه بالاتر و انداخته ميشوند از هر سوئى
براى راندن قهرى و براى آنها عذابى است دائم
مگر آنكه بربايد ربودنى پس از پى درآيد او را شعله فروزانى.
تفسير
خداوند متعال قسم ياد نموده است براى تأكيد كلام و تسجيل مرام در مقابل اهل شرك بعد از اثبات توحيد بادلّه قطعيه سابقه بذوات مقدّسه انبياء و اولياء و ملائكه كه صفزنندگانند براى عبادت و اطاعت خدا و كسانيكه منع و زجر نمودند مردم را از گناه و معصيت او و آنانكه تلاوت نمودند كتاب خدايرا براى تذكّر چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه خدا و معبود حقيقى شما يك ذات بسيط مستجمع صفات كمال است كه پروردگار و خالق آسمانها و زمين و موجودات آن دو و ميان آن دو است و موجد مشارق و مغارب ستارهها و آفتاب است چون هر يك از
جلد 4 صفحه 424
سيّارات مشرق و مغربى دارند و آفتاب در ايّام سال هر روز از مشرقى طلوع و در مغربى غروب مينمايد كه با روز قبل خود تفاوت دارد و لذا روز بلند و كوتاه ميشود و اينكه بذكر مشارق اكتفا شده براى آنستكه مغربها بحسب مشرقها تفاوت پيدا ميكنند و ايجاد روشنى و اشراق براى اثبات قدرت و اظهار نعمت ابلغ و انسب است و خدا از جهت فوق مقدارى از فضا را كه نزديكتر است بزمين و مشاهده ميشود اجرام در آن زينت داده است بوجود اجسام روشنى كه از آنها تعبير بكوكب و ستاره ميشود و اينها سه نوعند ثوابت كه متحرّك نيستند يا حركت كمى دارند كه محسوس نيست و سيّارات كه دائما در حركتند و هر يك فلك مستقلّى با مدار مخصوصى دارند كه بايد در آن سير نمايند و شهب ثواقب كه اجرام درخشانى هستند مأمور براندن شياطين از آسمان وقتى كه آنها بآسمان صعود نمايند براى استراق سمع از كلام ملائكه فورا بفرمان خدا اين ستارهها كه شعلههاى فروزانى هستند و گفته شده اجزاء دهنيّهئى هستند كه با بخارات زمين بالا ميروند از جاى خود حركت نموده مانند تيرى كه از كمان بيرون آيد بجانب آنها پرتاب ميشوند و آنها را محترق يا مطرود ميگردانند و اين عمل در آسمان غالبا محسوس ميشود پس ستارهها علاوه بر فوائد و آثار بيشمارى كه در نظام عالم دارند دو ثمر محسوس هم از آنها جالب نظر است يكى زينت آسمان بطوريكه در شب بهترين مناظر است نهايت آنكه چون مكرّر ديده شده بنظر چندان جلوه نميكند ديگر حفظ آن است از مراوده شياطين متمرّد خبيث و استماع كلام ملائكه كه كارفرمايان در اوضاع عالم بدستور الهى ميباشند مگر گاهيكه استراق سمعى براى آنها حاصل شود و شهاب ثاقب شخص مسترق را نسوزاند و او فرار كند و بزمين برسد و بعضى از اخبار سماوى را درست يا نادرست بأمثال خود برساند كه گفتهاند مبناى كهانت در قديم اين بوده است و بعد از بعثت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله بكلّى ممنوع شدهاند و در هر حال براى آن شياطين عذاب دائمى در دنيا همان شهاب ثاقب است و در آخرت عذاب جهنّم كه در آن مخلّد خواهند بود و از بعضى از روايات معراجيّه كه در سوره بنى اسرائيل گذشت استفاده ميشود كه شهاب تاقب بامر ملائكه موكّل اين امر حركت ميكند و نام بزرگ آنها اسمعيل است و كلمه دحورا كه
جلد 4 صفحه 425
بمعناى راندن بعنف و قهر است يا مفعول مطلق براى فعل محذوف است يعنى رانده ميشوند راندنى يا مفعول له براى يقذفون چنانچه ترجمه شد و الّا من خطف الخطفة استثناء است از فاعل لا يسمعون يعنى گوش نميدهند سخنان جماعت بالا را مگر كسيكه ناگاه بجهد از جا و اختلاس نمايد اختلاس نمودنى بسرعت از نزديك آسمان امريرا كه در اينصورت تعقيب خواهد شد و بزينة الكواكب باضافه و نصب الكواكب نيز قرائت شده است و سماء الدّنيا باضافه هم از حفص نقل قرائت شده است و بنابراين مراد از دنيا زمين و موجودات آنند و بقرائت مشهور دنيا تأنيث أدنى است يعنى آسمان نزديكتر بزمين كه گفتهاند آسمان اوّل است و اشكال شده كه كواكب در آسمان هشتم مىباشند جواب گفتهاند اعتبار بمشاهده و زينت بودن است و بنابر آنكه مراد از آسمان جهت فوق باشد اشكالى نيست چنانچه بيان شد
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
دُحُوراً وَ لَهُم عَذابٌ واصِبٌ «9»
آن شياطين را بعنف و زجر دفع ميكنند و از براي آنهاست عذاب ثابت لازم.
دُحُوراً دحور دفع بعنف و شدت و سختيست چنانچه ميفرمايد در خطاب بشيطان اخرُج مِنها مَذؤُماً مَدحُوراً اعراف آيه 17 و ميفرمايد جَهَنَّمَ يَصلاها مَذمُوماً مَدحُوراً اسراء آيه 19 و ميفرمايد وَ لا تَجعَل مَعَ اللّهِ إِلهاً آخَرَ فَتُلقي فِي جَهَنَّمَ مَلُوماً مَدحُوراً اسراء آيه 41.
وَ لَهُم عَذابٌ واصِبٌ واصب بمعني ثابت لازم واجب است چنانچه ميفرمايد وَ لَهُ الدِّينُ واصِباً نحل آيه 54 يعني دين الهي ثابت و لازم و دائم و واجب است و از بين رفتني نيست که اشاره بدين مقدس اسلام است که ميفرمايد إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الإِسلامُ آل عمران آيه 17 و ميفرمايدمنبه وَ مَن يَبتَغِ غَيرَ الإِسلامِ دِيناً فَلَن يُقبَلَ مِنهُ وَ هُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسِرِينَ آل عمران آيه 79 و اينکه اشاره بخاتميت حضرت رسالت است که دين مقدس او تا قيامت باقيست و زايل شدني نيست ثابت و محقق است که مسئله خاتميت يكي از آن چهار چيز است که از مختصات پيغمبر است افضليت خاتميت معراج قرآن و در اينجا وَ لَهُم عَذابٌ واصِبٌ اشاره بعذاب جهنم است که زوال ندارد که مسئله خلود است که در نوع سور قرآني تصريح فرموده و از ضروريات دين است و منكر آن كافر و مرتد است و احكام مرتد نجاست بدن جدايي زن ذهاب مال الي الورثة و قتل اگر مرتد فطري باشد و حبس اگر ملي باشد و در قبولي توبه اختلاف است و حق قبول است و مكرر بيان شده.
122
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 9)- آری «آنها به شدت به عقب رانده میشوند (و از صحنه آسمان طرد میگردند) و برای آنان مجازاتی دائم است» (دُحُوراً وَ لَهُمْ عَذابٌ واصِبٌ).
ج4، ص133
اشاره به این که نه تنها شیاطین از نزدیک شدن به عرصه آسمان منع و طرد میشوند بلکه سر انجام گرفتار عذاب دائم نیز میگردند.
نکات آیه
۱ - شیاطینى که به قصد استراق سمع به آسمان صعود کنند، به ذلت و خوارى رانده شده و به این مقصد نخواهند رسید. (و یقذفون من کلّ جانب . دحورًا) «دُحور» به معناى طرد و دور ساختن به وضع ذلت و خوارى است (مفردات راغب).
۲ - شیاطینى که با صعود به آسمان، آهنگ استراق سمع کنند، به عذاب دائم الهى دچار خواهند شد. (و لهم عذاب واصب) «واصب» به معناى دائم است.
۳ - شیاطین، موجوداتى مکلف و مسؤول و مورد کیفر و بازخواست الهى (و لهم عذاب واصب) برداشت یاد شده از مبتلا شدن به عذاب و کیفر الهى به دست مى آید; زیرا کیفر و عذاب بدون تکلیف و مسؤولیت، معقول نیست.
روایات و احادیث
۴ - «عن أبى جعفر(ع) قال: «عذاب واصب» اى دائم، موجعٌ قد وصل إلى قلوبهم;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده که فرمود: «عذاب واصب»; یعنى، عذاب همیشگى و دردآور که به قلب هاى آنان مى رسد».
موضوعات مرتبط
- شیاطین: تکلیف شیاطین ۳; حسابرسى از شیاطین ۳; ذلت شیاطین ۱; زمینه تداوم عذاب شیاطین ۲; طرد شیاطین از آسمان ۱; کیفر استراق سمع شیاطین ۲; کیفر شیاطین ۳; ممانعت از استراق سمع شیاطین ۱; نافرجامى تلاش شیاطین ۱
- عذاب: عذاب جاودان ۴; عذاب دردناک ۴
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۲، ص ۲۲۱; نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۰۰، ح ۷.