سبإ ٣٨: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link371 | آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link371 | آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link372 | گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۶#link372 | گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.]] | ||
خط ۳۹: | خط ۴۰: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link382 | رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۴۷#link382 | رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۲#link44 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۸_بخش۵۲#link44 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «38» | |||
و كسانى كه به قصد به ستوه آوردن (و محو و ابطال آيات) ما تلاش مىكنند، اينان در عذاب (الهى) احضار مىشوند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- سرمايه دارانى كه همواره ثروت خود را براى ساقط كردن و ناتوان جلوه دادن حقّ به كار مىبرند كيفر خواهند شد. (با توجّه به آيهى قبل و اين آيه). «يَسْعَوْنَ | |||
---- | |||
«1». زمر، 3. | |||
جلد 7 - صفحه 453 | |||
فِي آياتِنا» | |||
2- دشمن براى از بين بردن حقّ، همواره تلاش مىكند. «يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38) | |||
بعد از وعد مؤمنان، وعيد مشركان فرمايد: | |||
وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا: و كسانى كه سعايت كنند و كوشش نمايند در آيات، يعنى در ابطال قرآن و بر آن زبان طعن گشايند، مُعاجِزِينَ: در حالتى كه به زعم خود عاجز كنندگانند از انزال آن، يعنى گمان ايشان آنكه ما را از انزال قرآن عاجز توانند ساخت. يا مردمان را از قبول و ايمان به آن عاجز توانند گردانيد، يا از قبضه قدرت ما بيرون توانند رفت؛ چنين نيست بلكه گمان آنها بر باطل و نابود شود. أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ: آن گروه ساعيان در ابطال قرآن در عذاب جهنم حاضر شدگانند، يعنى عاقبت امر آنها جهنم خواهد بود. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36) وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (37) وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38) قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (39) وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ (40) | |||
قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (41) فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (42) | |||
ترجمه | |||
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند ولى بيشتر مردمان نميدانند | |||
و نيست مالهاى شما و نه فرزندانتان چيزى كه نزديك گرداند شما را نزد ما نزديك شدنى مگر آنكس كه | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 366 | |||
گرويد و كردكار شايستهئى پس آنگروه مر آنها را است پاداش دو چندان براى آنچه كردند و ايشان در منازل فوقانى ايمنانند | |||
و آنها كه كوشش ميكنند در آيات ما كه عاجزكنندگان ما باشند آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند | |||
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ ميگرداند براى او و آنچه انفاق كرديد از چيزى پس او عوض ميدهد آنرا و او است بهترين روزىدهندگان | |||
و روز كه برمىانگيزاند آنها را همگى پس ميگويد بملائكه آيا اينها شما را بودند كه ميپرستيدند | |||
گويند منزّهى تو تو صاحب اختيار مائى غير از آنها بلكه بودند كه ميپرستيدند جنّ را بيشترشان بآنها گروندگانند | |||
پس امروز مالك نميباشد بعضى از شما براى بعضى سودى را و نه زيانى و مىگوئيم بآنها كه ستم كردند بچشيد عذاب آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد. | |||
تفسير | |||
خداوند سبحان در جواب ثروتمندان كه بمال و اولاد خود افتخار مينمودند و آنرا علامت عزّت و قرب و منزلت نزد خدا و ايمنى از عذاب او ميپنداشتند كه سابقا ذكر شد ميفرمايد بگو اى پيغمبر چنين نيست كه شما تصوّر نموديد خداوند بر حسب مصالح و حكمى روزى هر كس را بخواهد توسعه ميدهد و تضييق مينمايد ولى بيشتر مردم چون حكمت آنرا نميدانند و نميدانند كه اين از روى حكمت و مصلحت است تصوّر ميكنند براى محبّت است كه ما بآنها داريم با آنكه اموال و اولاد شما بهيچ وجه موجب تقرّب شما نزد ما نيست مگر كسيكه صرف نمايد آنمال و اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو برابر ساير مردم بچنين اشخاصى عوض خواهد داد چون با اينكه ثروتمند بودهاند و آن موجب غفلت از ياد خدا است بفكر تحصيل رضاى خدا افتادهاند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه شخصى در خدمت آنحضرت در باره ثروتمندان سخنان ناروا گفت فرمود ساكت شو مرد ثروتمند اگر واصل برحمت خدا باشد و نيكى كننده ببرادران خود خداوند دو برابر باو اجر ميدهد چنانچه در اين آيه فرموده است و قريب به اين معنى در علل هم نقل شده است ولى بعضى از | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 367 | |||
مفسّرين استثناء را منقطع گرفتهاند و گفتهاند مراد آنستكه مال و اولاد مقرّب نيست ايمان و عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرمودهاند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنهئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير اطلاق ميشود ولى انصاف آنستكه اعمال عبادى اين قبيل اشخاص قيمتش بيشتر است و چون ظاهر استثناء اتّصال است و مستثناى منقطع خلاف ظاهر و در روايت تصريح بدو برابر شده معناى اوّل متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است بجاى آن نيز قرائت شده است و آنكسانيكه سعى و كوشش ميكنند در ابطال و تكذيب آيات الهى براى آنكه انبياء عليهم السلام را خسته و عاجز نمايند از ترويج دين حق خداوند آنها را در عذاب جهنم حاضر و مخلّد خواهد فرمود بگو اى پيغمبر چنانچه خداوند بر حسب حكمت و مصلحت بعضى را غنى و بعضى را فقير ميفرمايد كه ذكر شد بعضى از اشخاص را هم گاهى غنى ميكند گاهى فقير بتوسعه رزق و تضييق آن و مربوط بمحبّت و عداوت با او نيست بلكه براى حكم و مصالح ديگرى است از قبيل امتحان و تكميل استحقاق عقاب يا درجات ثواب پس شما اهل ايمان بايد قدر نعمت خدا را بدانيد و تا دستتان ميرسد از فقراء و ضعفاء دستگيرى كنيد و مال خودتان را در راه خير صرف نمائيد كه هر قدر بدهيد خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت بشما عوض ميدهد و جانشين اموال صرف شده مينمايد و او بهترين روزىدهندگان است چون آنها واسطه در روزى دادنند و خداوند اصيل است و آنها بأغراض شخصى روزى ميدهند و خداوند بدون غرض و عوض و آنها گاهى بيجا ميدهند و خداوند هميشه بجا عطا ميفرمايد قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند متعال نازل فرمايد در هر شب جمعه امر خود را بآسمان دنيا در اوّل شب و در ساير شبها در يك قسمت از سه قسمت اخير شب و مقدّم بر آن ملكى است كه ندا ميكند آيا توبه كنندهئى هست كه توبه او پذيرفته شود آيا طلب آمرزش كنندهئى هست كه آمرزيده شود آيا سؤال كنندهئى هست كه عطا كرده شود خدايا بهر انفاق كننده عوض عطا كن | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 368 | |||
و بهر امساك كننده تلف روا دار تا طلوع فجر و چون فجر طالع شود امر پروردگار بعرش برميگردد و ارزاق را قسمت مينمايد ميان مردم و اين معناى قول خداوند است و ما انفقتم من شىء فهو يخلفه و اخبار در فضيلت انفاق در راه خير و عوض دادن خدا بمنفق در دنيا و آخرت بأضعاف آن بقدرى است كه نميشود احصاء نمود و چون بعضى از مشركين قائل بشركت ملائكه و شفاعت آنها از خودشان شده بودند و در بين آنها مالدار و فقير موجود بود و در آيات سابقه اقوال و عقايدشان گوشزد شده بود خداوند ميفرمايد اى پيغمبر متذكّر كن آنها را از روز كه جمع ميكند خدا رؤساء و زير دستان آنانرا تمامى پس ميگويد بملائكه براى اخذ اقرار از آنها بر خلاف يكدسته از اهل شرك كه آيا اين جماعت شما را در دنيا عبادت ميكردند و اين بفرمان شما بوده آنها جواب گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين امر قبيحى بآنها دهيم اينها اطاعت و بندگى شياطين را مينمودند آنها دستور اين عمل را باينها داده بودند و بيشتر اينها معتقد بودند كه دستورات آنها بر نفع خودشان است و گرويده بودند بآنها و تسويلاتشان و خدا بملائكه ميفرمايد امروز روزى است كه نه شما ميتوانيد بآنها نفعى برسانيد و شفاعتى از آنها كنيد و نه آنها ميتوانند بشما ضررى برسانند و شما را معذّب نمايند چون جز خدا متصرّفى در اين روز نيست و بمشركين ستمكار بر خويش و خلق ميفرمايد بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مينموديد آنرا. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ الَّذِينَ يَسعَونَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي العَذابِ مُحضَرُونَ (38) | |||
و كساني که سعايت ميكنند در آيات ما براي تعجيز انبياء و مؤمنين، اينها فرداي قيامت در عذاب الهي احضارشان ميكنند. | |||
وَ الَّذِينَ يَسعَونَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ كفار و مشركين و ضالين دو دستهاند. يك دسته آن ها که متعرض مؤمنين و انبياء و ائمه و احكام دين و آيات الهي نيستند و كاري به كار آنها ندارند. | |||
اينها و لو به عذاب كفر و شرك و ضلالت معذب ميشوند و لكن عقوبت ديگري ندارند. و يك دسته در مقام ظلم و اذيت به انبياء و اوصياء و مؤمنين هستند و سعايت ميكنند که دين حق را پامال كنند و آيات قرآني را ابطال كنند و اهل ايمان را اضلال كنند و القاء شبهات در اذهان آنها كنند و حق را از بين ببرند اينها به مراتب عذاب آنها سختتر و شديدتر است از ساير كفار و مشركين و ضالين و آيه شريفه اشاره به اينکه دسته است که ميفرمايد: | |||
وَ الَّذِينَ يَسعَونَ فِي آياتِنا سعايت و حيله و تقلب و مكر است که اذيتي به كسي وارد كنند مثل كسي که نزد ظالم برود و او را وادار كند به ظلم به مظلومي يعني مايه كسي را بزند و آيات الهي انبياء و اوصياء قرآن و احكام الهي است. | |||
مُعاجِزِينَ يعني بخواهند آنها را بيچاره و گرفتار كنند. | |||
أُولئِكَ فِي العَذابِ مُحضَرُونَ آنها را خداوند در آن عذاب مخصوص حاضر ميفرمايد که عذاب سعايت و تعجيز مؤمنين باشد مضافا به عذاب كفر و شرك و ضلالت. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 38)- در این آیه گروه مقابل آنها را توصیف کرده، میگوید: «اما آنها که برای انکار و ابطال آیات ما تلاش و کوشش میکنند (نه خود ایمان دارند و نه اجازه میدهند دیگران در راه حق گام نهند) در حالی که چنین میپندارند که میتوانند از چنگال قدرت ما فرار کنند، آنها در عذاب دردناک روز قیامت احضار میشوند» (وَ الَّذِینَ یَسْعَوْنَ فِی آیاتِنا مُعاجِزِینَ أُولئِکَ فِی الْعَذابِ مُحْضَرُونَ). | |||
آنها همان کسانی هستند که با استفاده از اموال و اولاد و نفرات خود به تکذیب انبیا پرداخته و به وسوسه خلق خدا مشغول شدند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۰۱
ترجمه
سبإ ٣٧ | آیه ٣٨ | سبإ ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الَّذِینَ یَسْعَوْنَ ...»: (نگا: حجّ / ، سبأ / . «مُحْضَرُونَ»: احضار شدگان. یعنی فرشتگان به زور آنان را در دوزخ حاضر میآورند (نگا: قصص / ).
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۵۴، سوره سباء
- گفتگو و مخاصمه ضعفاى با بزرگانشان ، در قيامت ، كه گمراهى خود را متوجهبزرگان خود كرده بزرگانشان نيز خود را تبرئه مى كنند.
- دروغگويى و پنهانكارى كفار در قيامت كه روز كشف اسرار است ، از باب ظهور ملكاترذيله و عادات بد نفسانى است
- وجه اينكه مترقين گفتند ما عذاب نمى شويم
- جواب به آنان با بيان اينكه كثرت مال و اولاد بدون ايمان وعمل صالح مانع از عذاب نيست
- سؤ ال خداوند از ملائكه (آهولاء اياكم كانوايعبدون ) و بيزارى جستن ملائكه از عبادتمشركين
- مقصود از اينكه مشركين به جن ايمان داشته آنها را عبادت مى كرده اند
- اصرار و پافشارى مشركين در پيروى هوى و مقاومت بدوندليل در برابر حق و موعظه پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) آنان را به قيام الله
- وصف حال مشركين در ساعت مرگ كه از سلطه خدا مفرى نداشته ، ايمان دير هنگامشان سودىبه حالشان نمى رساند
- بحث روايتى
- رواياتى درباره انفاق و صدقه دادن
- رواياتى در باره اينكه آيات ((و لوترى اذ فزعوا)) ناظر بر فرو رفتن لشكرسفيانى در زمين (در زمان ظهور حضرت مهدى ((عج )) ) مى باشد
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ «38»
و كسانى كه به قصد به ستوه آوردن (و محو و ابطال آيات) ما تلاش مىكنند، اينان در عذاب (الهى) احضار مىشوند.
پیام ها
1- سرمايه دارانى كه همواره ثروت خود را براى ساقط كردن و ناتوان جلوه دادن حقّ به كار مىبرند كيفر خواهند شد. (با توجّه به آيهى قبل و اين آيه). «يَسْعَوْنَ
«1». زمر، 3.
جلد 7 - صفحه 453
فِي آياتِنا»
2- دشمن براى از بين بردن حقّ، همواره تلاش مىكند. «يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38)
بعد از وعد مؤمنان، وعيد مشركان فرمايد:
وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا: و كسانى كه سعايت كنند و كوشش نمايند در آيات، يعنى در ابطال قرآن و بر آن زبان طعن گشايند، مُعاجِزِينَ: در حالتى كه به زعم خود عاجز كنندگانند از انزال آن، يعنى گمان ايشان آنكه ما را از انزال قرآن عاجز توانند ساخت. يا مردمان را از قبول و ايمان به آن عاجز توانند گردانيد، يا از قبضه قدرت ما بيرون توانند رفت؛ چنين نيست بلكه گمان آنها بر باطل و نابود شود. أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ: آن گروه ساعيان در ابطال قرآن در عذاب جهنم حاضر شدگانند، يعنى عاقبت امر آنها جهنم خواهد بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36) وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (37) وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38) قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (39) وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ (40)
قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (41) فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (42)
ترجمه
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند ولى بيشتر مردمان نميدانند
و نيست مالهاى شما و نه فرزندانتان چيزى كه نزديك گرداند شما را نزد ما نزديك شدنى مگر آنكس كه
جلد 4 صفحه 366
گرويد و كردكار شايستهئى پس آنگروه مر آنها را است پاداش دو چندان براى آنچه كردند و ايشان در منازل فوقانى ايمنانند
و آنها كه كوشش ميكنند در آيات ما كه عاجزكنندگان ما باشند آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند
بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ ميگرداند براى او و آنچه انفاق كرديد از چيزى پس او عوض ميدهد آنرا و او است بهترين روزىدهندگان
و روز كه برمىانگيزاند آنها را همگى پس ميگويد بملائكه آيا اينها شما را بودند كه ميپرستيدند
گويند منزّهى تو تو صاحب اختيار مائى غير از آنها بلكه بودند كه ميپرستيدند جنّ را بيشترشان بآنها گروندگانند
پس امروز مالك نميباشد بعضى از شما براى بعضى سودى را و نه زيانى و مىگوئيم بآنها كه ستم كردند بچشيد عذاب آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد.
تفسير
خداوند سبحان در جواب ثروتمندان كه بمال و اولاد خود افتخار مينمودند و آنرا علامت عزّت و قرب و منزلت نزد خدا و ايمنى از عذاب او ميپنداشتند كه سابقا ذكر شد ميفرمايد بگو اى پيغمبر چنين نيست كه شما تصوّر نموديد خداوند بر حسب مصالح و حكمى روزى هر كس را بخواهد توسعه ميدهد و تضييق مينمايد ولى بيشتر مردم چون حكمت آنرا نميدانند و نميدانند كه اين از روى حكمت و مصلحت است تصوّر ميكنند براى محبّت است كه ما بآنها داريم با آنكه اموال و اولاد شما بهيچ وجه موجب تقرّب شما نزد ما نيست مگر كسيكه صرف نمايد آنمال و اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو برابر ساير مردم بچنين اشخاصى عوض خواهد داد چون با اينكه ثروتمند بودهاند و آن موجب غفلت از ياد خدا است بفكر تحصيل رضاى خدا افتادهاند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه شخصى در خدمت آنحضرت در باره ثروتمندان سخنان ناروا گفت فرمود ساكت شو مرد ثروتمند اگر واصل برحمت خدا باشد و نيكى كننده ببرادران خود خداوند دو برابر باو اجر ميدهد چنانچه در اين آيه فرموده است و قريب به اين معنى در علل هم نقل شده است ولى بعضى از
جلد 4 صفحه 367
مفسّرين استثناء را منقطع گرفتهاند و گفتهاند مراد آنستكه مال و اولاد مقرّب نيست ايمان و عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرمودهاند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنهئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير اطلاق ميشود ولى انصاف آنستكه اعمال عبادى اين قبيل اشخاص قيمتش بيشتر است و چون ظاهر استثناء اتّصال است و مستثناى منقطع خلاف ظاهر و در روايت تصريح بدو برابر شده معناى اوّل متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است بجاى آن نيز قرائت شده است و آنكسانيكه سعى و كوشش ميكنند در ابطال و تكذيب آيات الهى براى آنكه انبياء عليهم السلام را خسته و عاجز نمايند از ترويج دين حق خداوند آنها را در عذاب جهنم حاضر و مخلّد خواهد فرمود بگو اى پيغمبر چنانچه خداوند بر حسب حكمت و مصلحت بعضى را غنى و بعضى را فقير ميفرمايد كه ذكر شد بعضى از اشخاص را هم گاهى غنى ميكند گاهى فقير بتوسعه رزق و تضييق آن و مربوط بمحبّت و عداوت با او نيست بلكه براى حكم و مصالح ديگرى است از قبيل امتحان و تكميل استحقاق عقاب يا درجات ثواب پس شما اهل ايمان بايد قدر نعمت خدا را بدانيد و تا دستتان ميرسد از فقراء و ضعفاء دستگيرى كنيد و مال خودتان را در راه خير صرف نمائيد كه هر قدر بدهيد خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت بشما عوض ميدهد و جانشين اموال صرف شده مينمايد و او بهترين روزىدهندگان است چون آنها واسطه در روزى دادنند و خداوند اصيل است و آنها بأغراض شخصى روزى ميدهند و خداوند بدون غرض و عوض و آنها گاهى بيجا ميدهند و خداوند هميشه بجا عطا ميفرمايد قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند متعال نازل فرمايد در هر شب جمعه امر خود را بآسمان دنيا در اوّل شب و در ساير شبها در يك قسمت از سه قسمت اخير شب و مقدّم بر آن ملكى است كه ندا ميكند آيا توبه كنندهئى هست كه توبه او پذيرفته شود آيا طلب آمرزش كنندهئى هست كه آمرزيده شود آيا سؤال كنندهئى هست كه عطا كرده شود خدايا بهر انفاق كننده عوض عطا كن
جلد 4 صفحه 368
و بهر امساك كننده تلف روا دار تا طلوع فجر و چون فجر طالع شود امر پروردگار بعرش برميگردد و ارزاق را قسمت مينمايد ميان مردم و اين معناى قول خداوند است و ما انفقتم من شىء فهو يخلفه و اخبار در فضيلت انفاق در راه خير و عوض دادن خدا بمنفق در دنيا و آخرت بأضعاف آن بقدرى است كه نميشود احصاء نمود و چون بعضى از مشركين قائل بشركت ملائكه و شفاعت آنها از خودشان شده بودند و در بين آنها مالدار و فقير موجود بود و در آيات سابقه اقوال و عقايدشان گوشزد شده بود خداوند ميفرمايد اى پيغمبر متذكّر كن آنها را از روز كه جمع ميكند خدا رؤساء و زير دستان آنانرا تمامى پس ميگويد بملائكه براى اخذ اقرار از آنها بر خلاف يكدسته از اهل شرك كه آيا اين جماعت شما را در دنيا عبادت ميكردند و اين بفرمان شما بوده آنها جواب گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين امر قبيحى بآنها دهيم اينها اطاعت و بندگى شياطين را مينمودند آنها دستور اين عمل را باينها داده بودند و بيشتر اينها معتقد بودند كه دستورات آنها بر نفع خودشان است و گرويده بودند بآنها و تسويلاتشان و خدا بملائكه ميفرمايد امروز روزى است كه نه شما ميتوانيد بآنها نفعى برسانيد و شفاعتى از آنها كنيد و نه آنها ميتوانند بشما ضررى برسانند و شما را معذّب نمايند چون جز خدا متصرّفى در اين روز نيست و بمشركين ستمكار بر خويش و خلق ميفرمايد بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مينموديد آنرا.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ الَّذِينَ يَسعَونَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي العَذابِ مُحضَرُونَ (38)
و كساني که سعايت ميكنند در آيات ما براي تعجيز انبياء و مؤمنين، اينها فرداي قيامت در عذاب الهي احضارشان ميكنند.
وَ الَّذِينَ يَسعَونَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ كفار و مشركين و ضالين دو دستهاند. يك دسته آن ها که متعرض مؤمنين و انبياء و ائمه و احكام دين و آيات الهي نيستند و كاري به كار آنها ندارند.
اينها و لو به عذاب كفر و شرك و ضلالت معذب ميشوند و لكن عقوبت ديگري ندارند. و يك دسته در مقام ظلم و اذيت به انبياء و اوصياء و مؤمنين هستند و سعايت ميكنند که دين حق را پامال كنند و آيات قرآني را ابطال كنند و اهل ايمان را اضلال كنند و القاء شبهات در اذهان آنها كنند و حق را از بين ببرند اينها به مراتب عذاب آنها سختتر و شديدتر است از ساير كفار و مشركين و ضالين و آيه شريفه اشاره به اينکه دسته است که ميفرمايد:
وَ الَّذِينَ يَسعَونَ فِي آياتِنا سعايت و حيله و تقلب و مكر است که اذيتي به كسي وارد كنند مثل كسي که نزد ظالم برود و او را وادار كند به ظلم به مظلومي يعني مايه كسي را بزند و آيات الهي انبياء و اوصياء قرآن و احكام الهي است.
مُعاجِزِينَ يعني بخواهند آنها را بيچاره و گرفتار كنند.
أُولئِكَ فِي العَذابِ مُحضَرُونَ آنها را خداوند در آن عذاب مخصوص حاضر ميفرمايد که عذاب سعايت و تعجيز مؤمنين باشد مضافا به عذاب كفر و شرك و ضلالت.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 38)- در این آیه گروه مقابل آنها را توصیف کرده، میگوید: «اما آنها که برای انکار و ابطال آیات ما تلاش و کوشش میکنند (نه خود ایمان دارند و نه اجازه میدهند دیگران در راه حق گام نهند) در حالی که چنین میپندارند که میتوانند از چنگال قدرت ما فرار کنند، آنها در عذاب دردناک روز قیامت احضار میشوند» (وَ الَّذِینَ یَسْعَوْنَ فِی آیاتِنا مُعاجِزِینَ أُولئِکَ فِی الْعَذابِ مُحْضَرُونَ).
آنها همان کسانی هستند که با استفاده از اموال و اولاد و نفرات خود به تکذیب انبیا پرداخته و به وسوسه خلق خدا مشغول شدند.
نکات آیه
۱ - کسانى که همواره بر ضد آیات الهى تلاش مى کنند، کیفر خواهند دید. (و الذین یسعون فى ءایتنا ... أُولئک فى العذاب محضرون)
۲ - تلاش گران بر ضد آیات خدا، در پى بى اثر ساختن و از کارآیى انداختن آنها در میان مردم اند. (و الذین یسعون فى ءایتنا معجزین) «معاجزین» حال براى ضمیر فاعلى «یسعون» است. «معاجزین» از ریشه «عجز» است که مقابل توان و قدرت استعمال مى شود (مفردات راغب) و مراد از آن در آیه شریفه، به عجز درآوردن است; یعنى، آیات را به گونه اى جلوه مى دهد که از اثر ساقط شود.
۳ - تلاش گران بر ضد آیات الهى، در صدد ناتوان جلوه دادن خدا هستند. (و الذین یسعون فى ءایتنا معجزین) متعلق «معاجزین» ذکر نشده و به قرینه «آیاتنا» مى تواند خدا باشد; یعنى، آنان بر ضد آیات الهى تلاش مى کنند تا از آنها براى اثبات ناتوانى خداوند استفاده کنند.
۴ - حضور دائمى تلاش گران بر ضد آیات الهى در عذاب قطعى است. (و الذین یسعون فى ءایتنا ... أُولئک فى العذاب محضرون) «محضرون» (اسم مفعول از مصدر «احضار») به چیزى گفته مى شود که همواره حاضر باشد. این نکته مستلزم حضور همیشگى و غایب نبودن در هیچ وقت است.
۵ - تلاش گران بر ضد آیات قرآن، عذابى قطعى خواهند داشت. (و قال الذین کفروا لن نؤمن بهذا القرءان ... و الذین یسعون فى ءایتنا ... أُولئک فى العذاب محضرون) در این که مراد از «آیات» در این آیه، مطلق آیات خدا است و یا آیه هاى قرآن (به قرینه این که در آیات پیشین از قرآن سخن به میان آمده است)، دو احتمال وجود دارد. برداشت یاد شده بنابر احتمال دوم است.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: تلاش براى بى تأثیرى آیات خدا ۲; تلاش توطئه گران علیه آیات خدا ۲، ۳; عذاب توطئه گران علیه آیات خدا ۴; کیفر توطئه گران علیه آیات خدا ۱
- خدا: خدا و عجز ۳
- عذاب: جاودانان در عذاب ۴
- قرآن: حتمیت عذاب توطئه گران علیه قرآن ۵