العنكبوت ٢٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link99 | آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link99 | آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link100 | بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link100 | بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد]] | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۵#link113 | رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۵#link113 | رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۰#link109 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۰#link109 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25» | |||
و (ابراهيم) گفت: شما به جاى خدا بتهايى را اختيار كردهايد كه مايهى پيوند شما در زندگى دنياست؛ امّا روز قيامت، بعضى از شما بعضى ديگر را انكار و برخى از شما برخى ديگر را لعنت خواهد كرد، و جايگاه شما (در) آتش است و براى شما ياورانى نخواهد بود. | |||
===نکته ها=== | |||
در ميان قبايل بتپرست، بتها محور بودند و هر قبيلهاى بت مخصوص داشت، مثلًا: | |||
قريش بتى به نام «عُزّى»، قبيلهى سقيف، بت «لات» داشت و اوس و خزرج «مَناة» داشتند. اين بتها وسيلهى پيوند بتپرستان با نياكانشان بود. | |||
در آيهى هفده خوانديم كه ابراهيم عليه السلام قبل از تهديد به آتش، به قوم خود فرمود: «إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً» شما به جاى خدا به پرستش بتها رو آوردهايد، پس از نجات از آتش، با قاطعيّت وصراحت بيشترى فرمود: «إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً»، بنابراين در آتش انداختن ابراهيم عليه السلام، در تبليغ وهدف او تأثيرى نداشت وآن حضرت مردم را رها نكرد. | |||
امام صادق عليه السلام به يكى از ياران خود فرمود: هيچ گروهى به رهبرى اقتدا نمىكنند، مگر آن كه در روز قيامت، ميان آن رهبر و پيروانش، لعنت رد و بدل خواهد شد، جز شما كه در خط اهلبيت پيامبر عليهم السلام هستيد. «انّه ليس من قوم ائتمّوا بامام فى الدنيا الّا جاء يوم القيامة يلعنهم و يلعنونه الّا انتم ...» «1» | |||
گاهى بايد به طرحها و عملكرد دشمن، كوبندهتر پاسخ داد؛ در آيهى قبل خوانديم كه كفّار، طرح دادند تا ابراهيم را در آتش بيندازند، «حَرِّقُوهُ» و خداوند به آنان پاسخ مىدهد: جايگاه ابدى شما آتش است. «مَأْواكُمُ النَّارُ» آرى، گاهى كلوخانداز را پاداش سنگ است. | |||
---- | |||
«1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 8، ص 146. | |||
جلد 7 - صفحه 131 | |||
===پیام ها=== | |||
1- پيوندهاى عاطفى، تأثير فراوانى در باورها و عقائد انسان دارد. إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ ... | |||
أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ | |||
2- دوستىهاى غيرالهى، موسمى و مقطعى بوده و سرانجام به دشمنى و لعنت تبديل خواهد شد. مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ... يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً | |||
3- در انتخاب راه، آيندهنگر باشيم. مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ ... مَأْواكُمُ النَّارُ | |||
4- دوستىهاى غير الهى، در قيامت هيچ گونه كارايى ندارد. «ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25» | |||
---- | |||
«1» بحار الانوار، ج 12، ص 32. | |||
جلد 10 - صفحه 222 | |||
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ: و فرمود ابراهيم بعد از نجات از آتش به قوم خود كه اين است و جز اين نيست كه فرا گرفتيد، مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً: غير از خدا بتان را خدايان، مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا: براى دوستى ميان شما در زندگانى دنيا، يعنى شما بت پرستان به يكديگر پيونديد و بر عبادت ايشان اجتماع و اتقان نمائيد و با هم الفت گيريد به سبب آن، همچنانكه مردمان بر مذهبى متفق مىشوند و آن سبب مودت و مصادقت ايشان مىشود به يكديگر. | |||
حاصل آنكه تا شما در دنيا هستيد اين دوستى شما به يكديگر باقى است به سبب عبادت اصنام تا وقت مرگ. ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ: پس روز قيامت، يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ: كافر شود و بيزارى جويد و انكار كند بعضى از شما مر بعضى را كه تابعان باشند، يعنى رؤسا از تابعين خود بيزارى و تبرى جويند، وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً: و لعنت مىكنند برخى از شما، يعنى پيروان و اراذل مر برخى ديگر را كه رؤسا و اشرافند، يا تبرى و لعن ميان شما و بتان واقع شود چنانچه فرمايد «وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا» «1» و اين معنى بنابر تغليب مخاطبين است. وَ مَأْواكُمُ النَّارُ: و بازگشت شماها تماما از تابع و متبوع جهنم است. وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ: و نيست مر شما را در آن روز ياران و مددكاران كه به سبب ايشان از آتش دوزخ خلاصى يابيد. و هر خلّت و دوستى كه در دنياست، روز قيامت به عداوت مبدّل شود مگر دوستى متقيان كه در آنجا باقى ماند، چنانچه فرمايد «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ» «2». | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ «21» وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «22» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «23» فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «24» وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25» | |||
ترجمه | |||
عذاب ميكند آنرا كه ميخواهد و مىبخشد آنرا كه ميخواهد و بسوى او باز گردانده ميشويد | |||
و نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نه در آسمان و نيست براى شما غير از خدا هيچ دوستى و نه يارى كنندهاى | |||
و آنانكه كافر شدند بآيتهاى خدا و ملاقات او آنگروه نااميد شدند از رحمت من و آنگروه براى آنها است عذابى دردناك | |||
پس نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند بكشيد او را يا بسوزانيدش پس رهانيد او را خدا از آتش همانا در اين هر آينه آيتها است براى گروهى كه ميگروند | |||
و گفت جز اين نيست كه گرفتيد غير از خدا بتانى را بدوستى ميانتان در زندگانى دنيا پس روز قيامت بيزارى جويند برخى از شما نسبت به برخى و لعنت كنند برخى از شما برخى را و جايگاهتان آتش است | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 223 | |||
و نباشد براى شما يارى كنندهاى. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بمناسبت ذكر قدرت خود در آيه اخيره از آيات سابقه ميفرمايد عذاب ميكند هر كس را بخواهد و مىبخشد هر كس را بخواهد بلحاظ قدرت و مكنت ولى عذاب ميكند و مىبخشد بمقتضاى عدل و حكمت كسانيرا كه استحقاق يكى از آن دو را دارند و مرجع خلق در روز حشر باو و فرمان او است و بمقام اصلى مسترد خواهند شد و اگر كفّار و فجّار بخواهند از حكم خدا فرار كنند در هر نقطه از زمين يا آسمان باشند از تحت نفوذ حكم و قدرت او بيرون نخواهند بود و نميتوانند خدا را عاجز از دستگير كردن خودشان نمايند و غير از خدا هم كسى نميتواند نگهدارى و دستگيرى از آنها نمايد و يار و معين و ياورى ندارند و كسانيكه قرآن و پيغمبر و امام و حشر را انكار نمودند مأيوس از رحمت الهى ميباشند چون اعتقاد بآن ندارند و همين يأس و نااميدى در دنيا براى آنها كافى است علاوه بر عذاب اليم آخرت كه براى آنها ثابت و محقّق است و در جواب دعوت حضرت ابراهيم كه در آيات سابقه ذكر شد قوم او گفتند بكشيد يا بسوزانيد او را چون عاجز از جواب منطقى بودند چنانچه رسم جهّال است كه بعد از عجز از استدلال ستيزگى كنند و بدست درازى و ناسزاگوئى پردازند و گفتهاند اين كلام را بعضى گفتند و خداوند بهمه نسبت داده براى رضاى سايرين بآن و چنانچه در سور سابقه مفصّلا ذكر شد آتش مهمّى تهيّه نموده و حضرت را در آن انداختند و خداوند آتش را بر او برد و سلام يعنى سرد و سلامت فرمود و نجات داد او را از آن و در اين نجات دادن نشانههائى از قدرت و عظمت الهى ظاهر گرديد كه از آن جمله محفوظ ماندن آنحضرت و خاموش شدن آن آتش عظيم در اندك زمانى و مبدّل شدنش بگلستان بود ولى اهل انصاف و ايمان از آن آيات نفع بردند كه موجب مزيد ايمان و يقين ايشان شد نه اهل كفر و عناد كه موجب مزيد انكار و استحقاقشان براى عذاب گرديد و حضرت ابراهيم فرمود شما فقط براى حفظ روابط دوستانه دنيوى ميان خودتان و بزرگان و اعيانيكه باغراض شخصى شما را وادار بكارهائى ميكنند اين بتها را عبادت ميكنيد و براى محبّتى كه به تبعيّت از سيره آباء و اجدادتان داريد و | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 224 | |||
ميخواهيد در مسلك و دين موافق باشيد قائل بخدائى يا شفاعت آنها نزد خداى بزرگ شديد ولى روز قيامت اين مودّت و محبّت و الفت از بين ميرود آنها از شما بيزارى ميجويند و عمل شما را مستند باختيار خودتان ميكنند و شما از آنها بيزارى ميجوئيد و ميخواهيد گناه خودتان را بگردن آنها بيندازيد و هر دو دسته يكديگر را لعن ميكنيد و بهم ناسزا ميگوئيد و تمامى در آتش جايگزين خواهيد بود و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزيد و بسازيد و يار و ياور و معين و ناصرى نداشته و نخواهيد داشت و بعضى مودّت را ميان آنها و بتان قرار دادهاند و آنرا عبارت از علاقه و دلبستگى بآنها در دنيا دانستهاند و تناكر و تلاعن را هم ميان آنها فرض نمودهاند چنانچه خداوند فرموده و يكونون عليهم ضدّا و گفتهاند خداوند در قيامت بتان را داراى حيات و ادراك ميفرمايد براى آنكه از اتباع خود در حضورشان تبرّى جويند و لعن نمايند و مودّة بنصب و تنوين و برفع و اضافه نيز قرائت شده است و ظاهرا مفعول له براى اتّخذتم باشد و در اخبار ائمه اطهار يكفر به يتبرّء تفسير شده و فرمودهاند هر قومى كه امام و پيشوائى براى خود اختيار نمودند در دنيا روز قيامت آنها امامشان را و امامشان آنها را لعن مينمايند مگر شيعيان كه قائل بامامت ائمه اطهارند و بشفاعت آنها اگر گناهكار باشند فائز خواهند شد انشاء اللّه تعالى. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذتُم مِن دُونِ اللّهِ أَوثاناً مَوَدَّةَ بَينِكُم فِي الحَياةِ الدُّنيا ثُمَّ يَومَ القِيامَةِ يَكفُرُ بَعضُكُم بِبَعضٍ وَ يَلعَنُ بَعضُكُم بَعضاً وَ مَأواكُمُ النّارُ وَ ما لَكُم مِن ناصِرِينَ «25» | |||
و فرمود جز اينکه نيست که گرفتيد شما از غير خداوند متعال بتهايي که دوست داشتيد بين خودتان در زندگاني دنيا پس از آن روز قيامت كافر ميشويد، | |||
جلد 14 - صفحه 311 | |||
بعضي ببعض ديگر و لعن ميكنيد بعضي بعض ديگر را و جايگاه تمام شما آتش است و نيست از براي شما از ناصر و معيني. | |||
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذتُم مِن دُونِ اللّهِ أَوثاناً گذشت که اينها در دوره ابراهيم بت بزرگي داشتند که خداي همه آنها بود و هر محله و قبيله و طايفه بتي داشتند مخصوص بآنها بود و هر فرد بتي مخصوص بخود داشت. | |||
مَوَدَّةَ بَينِكُم فِي الحَياةِ الدُّنيا تا بعين براي دوستي با رؤسا که قادة ميگويند و رؤسا و قادة براي دوستي اتباع خود. | |||
ثُمَّ يَومَ القِيامَةِ يَكفُرُ بَعضُكُم بِبَعضٍ اما آلهه بكلي منكر ميشوند و ميگويند ما كانُوا إِيّانا يَعبُدُونَ و اما عبده انكار ميكنند آلهه خود را و همچنين رؤساء و مستكبرين نسبت بتابعين و ضعفاء نسبت بمستكبرين وَ لَو تَري إِذِ الظّالِمُونَ مَوقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِم يَرجِعُ بَعضُهُم إِلي بَعضٍ القَولَ يَقُولُ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا لَو لا أَنتُم لَكُنّا مُؤمِنِينَ قالَ الَّذِينَ استَكبَرُوا لِلَّذِينَ استُضعِفُوا أَ نَحنُ صَدَدناكُم عَنِ الهُدي بَعدَ إِذ جاءَكُم بَل كُنتُم مُجرِمِينَ وَ قالَ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا بَل مَكرُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ إِذ تَأمُرُونَنا أَن نَكفُرَ بِاللّهِ وَ نَجعَلَ لَهُ أَنداداً الاية (سبا آيه 31 الي 33). | |||
وَ يَلعَنُ بَعضُكُم بَعضاً بعضي مثل اتباع لعن ميكنند رؤساء را و دوستان بعضي بعض ديگري را که اگر اينکه نبود با من من در ضلالت نميافتادم چنانچه ميفرمايد الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِينَ (زخرف آيه 67) و ميفرمايد وَ يَومَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلي يَدَيهِ يَقُولُ يا لَيتَنِي اتَّخَذتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يا وَيلَتي لَيتَنِي لَم أَتَّخِذ فُلاناً خَلِيلًا لَقَد أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكرِ بَعدَ إِذ جاءَنِي الايه (فرقان آيه 27 و 28 و 29). | |||
وَ مَأواكُمُ النّارُ مأوي و مسكن جايگاه است منزلي که در آن سكونت ميكنيد و از او ديگر خارج نميشويد آتش است مثل اينكه انسان اگر در منازل ديگران بعنوان ضيافت يا عنوان ديگري برود يا مسافر در اثناء سفر جايي منزل كند ميگويد اينجا منزل من نيست چون در او ماندني | |||
جلد 14 - صفحه 312 | |||
نيستم اما اگر خانه خود رود آنجا ثابت ميماند منزل ثابت آنها آتش است نه دنيا و عالم برزخ که عاريه است چهار روزي بايد بيرون رفت. | |||
وَ ما لَكُم مِن ناصِرِينَ لَيسَ لَهُم مِن دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ (انعام آيه 51) لَيسَ لَها مِن دُونِ اللّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ (انعام آيه 70) فَما لَنا مِن شافِعِينَ وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (شعراء آيه 100 و 101). | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 25)- به هر حال ابراهیم (ع) از آن آتش عظیم به صورت خارق العادهای به لطف پروردگار رهایی یافت، ولی نه تنها دست از بیان هدفهای خود بر نداشت بلکه شتاب و سرعت و حرارت بیشتری به آن داد. | |||
ابراهیم «گفت: شما غیر از خدا بتهایی برای خود انتخاب کردهای که مایه دوستی و محبت میان شما در زندگی دنیا باشد سپس روز قیامت از یکدیگر بیزاری میجویید و یکدیگر را لعن میکنید و جایگاه شما آتش است و هیچ یار و یاوری برای شما نخواهد بود» (وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَیْنِکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکْفُرُ بَعْضُکُمْ بِبَعْضٍ وَ یَلْعَنُ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ مَأْواکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ ناصِرِینَ). | |||
پرستش برای هر قوم و قبیلهای به اصطلاح رمز وحدت بود و نیز پیوندی میان آنها و نیاکانشان ایجاد میکرد. از این گذشته سران کفار پیروان خود را دعوت به پرستش بتها میکردند و این حلقه اتصالی بین «سران» و «پیروان» بود. | |||
ولی در قیامت همه این پیوندهای پوچ و پوسیده و پوشالی از هم گسسته میشود و هر یک گناه را به گردن دیگری میاندازد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۴۰
ترجمه
العنكبوت ٢٤ | آیه ٢٥ | العنكبوت ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَوَدَّةَ بَیْنَکُمْ»: به خاطر محبّت میان خود. مراد این است که بتهائی که میپرستید، مجسّمه افراد صالح یا بزرگان قوم است، یا این که پدران خود را بر پرستش چنین بتهائی دیدهاید و محض تقلید از ایشان و چشم همچشمی یکدیگر، شما هم آنها را میپرستید. و یا این که پرستش بتهای مخصوص رمز وحدت هر قوم و قبیلهای بشمار میآمد و بتپرستی تنها به خاطر دوست داشتن و جانبداری از قوم و قبیله بود و بس. واژه (مَوَدَّة) مفعول له است. «یَکْفُرُ»: بیزاری میجوید (نگا: ابراهیم / ، مریم / ). کَفَرَ بِالشَّیْءِ: تَبَرَّأَ مِنْهُ.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا... (۰) وَ لَقَدْ جِئْتُمُونَا فُرَادَى کَمَا... (۱) قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ... (۶) وَ إِذَا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَکُوا... (۳) قَالَ الَّذِينَ حَقَ عَلَيْهِمُ... (۲) قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ... (۳) الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ... (۴) الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ... (۲) وَ إِذَا حُشِرَ النَّاسُ کَانُوا لَهُمْ... (۱)
تفسیر
- آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت
- بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد
- توضيح سخن ابراهيم (عليه السلام ) به قوم خود در مقام دعوت به توحيد و عبادت خدا وابطال بت پرستى
- احتجاج بر مساءله معاد با اشاره به آغاز خلقت خلق
- احتجاج بر مساءله معاد با اشاره به آغاز خلقت خلق
- بت پرستى دليل و مستندى نداشته ، منشاء آن تقليد و علاقه هاى قومى است
- بيان عاقبت بت پرستى : عابد و معبود يكديگر را تكفير مى كنند
- تنها لوط(ع ) است كه به حضرت ابراهيم (ع ) ايمان آورد
- معنى و مورد استعمال كلمه ((اجر)) و مقصود از اينكه درباره ابراهيم (عليه السلام )فرمود: ((وآتينا اجره فى الدنيا))
- مراد از اتيان رجال ، قطع سبيل و اتيان منكر در نادى كه قوم لوط مرتكب مى شده اند
- نفرين لوط قومش را و به استجابت رسيدن آن
- مقصود ابراهيم (ع ) از (ان فيها لوطا...) خطاب به ملائكه عذاب
- اشاره به امتحان و ابتلاء قوم مدين ، عاد و ثمود و... و گرفتار شدنشان به عذاب الهى
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل بعضى آيات گذشته )
- رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25»
و (ابراهيم) گفت: شما به جاى خدا بتهايى را اختيار كردهايد كه مايهى پيوند شما در زندگى دنياست؛ امّا روز قيامت، بعضى از شما بعضى ديگر را انكار و برخى از شما برخى ديگر را لعنت خواهد كرد، و جايگاه شما (در) آتش است و براى شما ياورانى نخواهد بود.
نکته ها
در ميان قبايل بتپرست، بتها محور بودند و هر قبيلهاى بت مخصوص داشت، مثلًا:
قريش بتى به نام «عُزّى»، قبيلهى سقيف، بت «لات» داشت و اوس و خزرج «مَناة» داشتند. اين بتها وسيلهى پيوند بتپرستان با نياكانشان بود.
در آيهى هفده خوانديم كه ابراهيم عليه السلام قبل از تهديد به آتش، به قوم خود فرمود: «إِنَّما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً» شما به جاى خدا به پرستش بتها رو آوردهايد، پس از نجات از آتش، با قاطعيّت وصراحت بيشترى فرمود: «إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً»، بنابراين در آتش انداختن ابراهيم عليه السلام، در تبليغ وهدف او تأثيرى نداشت وآن حضرت مردم را رها نكرد.
امام صادق عليه السلام به يكى از ياران خود فرمود: هيچ گروهى به رهبرى اقتدا نمىكنند، مگر آن كه در روز قيامت، ميان آن رهبر و پيروانش، لعنت رد و بدل خواهد شد، جز شما كه در خط اهلبيت پيامبر عليهم السلام هستيد. «انّه ليس من قوم ائتمّوا بامام فى الدنيا الّا جاء يوم القيامة يلعنهم و يلعنونه الّا انتم ...» «1»
گاهى بايد به طرحها و عملكرد دشمن، كوبندهتر پاسخ داد؛ در آيهى قبل خوانديم كه كفّار، طرح دادند تا ابراهيم را در آتش بيندازند، «حَرِّقُوهُ» و خداوند به آنان پاسخ مىدهد: جايگاه ابدى شما آتش است. «مَأْواكُمُ النَّارُ» آرى، گاهى كلوخانداز را پاداش سنگ است.
«1». تفسير نورالثقلين؛ كافى، ج 8، ص 146.
جلد 7 - صفحه 131
پیام ها
1- پيوندهاى عاطفى، تأثير فراوانى در باورها و عقائد انسان دارد. إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ ...
أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ
2- دوستىهاى غيرالهى، موسمى و مقطعى بوده و سرانجام به دشمنى و لعنت تبديل خواهد شد. مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ... يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً
3- در انتخاب راه، آيندهنگر باشيم. مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ ... مَأْواكُمُ النَّارُ
4- دوستىهاى غير الهى، در قيامت هيچ گونه كارايى ندارد. «ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25»
«1» بحار الانوار، ج 12، ص 32.
جلد 10 - صفحه 222
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ: و فرمود ابراهيم بعد از نجات از آتش به قوم خود كه اين است و جز اين نيست كه فرا گرفتيد، مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً: غير از خدا بتان را خدايان، مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا: براى دوستى ميان شما در زندگانى دنيا، يعنى شما بت پرستان به يكديگر پيونديد و بر عبادت ايشان اجتماع و اتقان نمائيد و با هم الفت گيريد به سبب آن، همچنانكه مردمان بر مذهبى متفق مىشوند و آن سبب مودت و مصادقت ايشان مىشود به يكديگر.
حاصل آنكه تا شما در دنيا هستيد اين دوستى شما به يكديگر باقى است به سبب عبادت اصنام تا وقت مرگ. ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ: پس روز قيامت، يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ: كافر شود و بيزارى جويد و انكار كند بعضى از شما مر بعضى را كه تابعان باشند، يعنى رؤسا از تابعين خود بيزارى و تبرى جويند، وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً: و لعنت مىكنند برخى از شما، يعنى پيروان و اراذل مر برخى ديگر را كه رؤسا و اشرافند، يا تبرى و لعن ميان شما و بتان واقع شود چنانچه فرمايد «وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا» «1» و اين معنى بنابر تغليب مخاطبين است. وَ مَأْواكُمُ النَّارُ: و بازگشت شماها تماما از تابع و متبوع جهنم است. وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ: و نيست مر شما را در آن روز ياران و مددكاران كه به سبب ايشان از آتش دوزخ خلاصى يابيد. و هر خلّت و دوستى كه در دنياست، روز قيامت به عداوت مبدّل شود مگر دوستى متقيان كه در آنجا باقى ماند، چنانچه فرمايد «الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ» «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يُعَذِّبُ مَنْ يَشاءُ وَ يَرْحَمُ مَنْ يَشاءُ وَ إِلَيْهِ تُقْلَبُونَ «21» وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ ما لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا نَصِيرٍ «22» وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ لِقائِهِ أُولئِكَ يَئِسُوا مِنْ رَحْمَتِي وَ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ «23» فَما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا اقْتُلُوهُ أَوْ حَرِّقُوهُ فَأَنْجاهُ اللَّهُ مِنَ النَّارِ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «24» وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ثُمَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ مَأْواكُمُ النَّارُ وَ ما لَكُمْ مِنْ ناصِرِينَ «25»
ترجمه
عذاب ميكند آنرا كه ميخواهد و مىبخشد آنرا كه ميخواهد و بسوى او باز گردانده ميشويد
و نيستيد شما عاجز كنندگان در زمين و نه در آسمان و نيست براى شما غير از خدا هيچ دوستى و نه يارى كنندهاى
و آنانكه كافر شدند بآيتهاى خدا و ملاقات او آنگروه نااميد شدند از رحمت من و آنگروه براى آنها است عذابى دردناك
پس نبود جواب قومش مگر آنكه گفتند بكشيد او را يا بسوزانيدش پس رهانيد او را خدا از آتش همانا در اين هر آينه آيتها است براى گروهى كه ميگروند
و گفت جز اين نيست كه گرفتيد غير از خدا بتانى را بدوستى ميانتان در زندگانى دنيا پس روز قيامت بيزارى جويند برخى از شما نسبت به برخى و لعنت كنند برخى از شما برخى را و جايگاهتان آتش است
جلد 4 صفحه 223
و نباشد براى شما يارى كنندهاى.
تفسير
خداوند متعال بمناسبت ذكر قدرت خود در آيه اخيره از آيات سابقه ميفرمايد عذاب ميكند هر كس را بخواهد و مىبخشد هر كس را بخواهد بلحاظ قدرت و مكنت ولى عذاب ميكند و مىبخشد بمقتضاى عدل و حكمت كسانيرا كه استحقاق يكى از آن دو را دارند و مرجع خلق در روز حشر باو و فرمان او است و بمقام اصلى مسترد خواهند شد و اگر كفّار و فجّار بخواهند از حكم خدا فرار كنند در هر نقطه از زمين يا آسمان باشند از تحت نفوذ حكم و قدرت او بيرون نخواهند بود و نميتوانند خدا را عاجز از دستگير كردن خودشان نمايند و غير از خدا هم كسى نميتواند نگهدارى و دستگيرى از آنها نمايد و يار و معين و ياورى ندارند و كسانيكه قرآن و پيغمبر و امام و حشر را انكار نمودند مأيوس از رحمت الهى ميباشند چون اعتقاد بآن ندارند و همين يأس و نااميدى در دنيا براى آنها كافى است علاوه بر عذاب اليم آخرت كه براى آنها ثابت و محقّق است و در جواب دعوت حضرت ابراهيم كه در آيات سابقه ذكر شد قوم او گفتند بكشيد يا بسوزانيد او را چون عاجز از جواب منطقى بودند چنانچه رسم جهّال است كه بعد از عجز از استدلال ستيزگى كنند و بدست درازى و ناسزاگوئى پردازند و گفتهاند اين كلام را بعضى گفتند و خداوند بهمه نسبت داده براى رضاى سايرين بآن و چنانچه در سور سابقه مفصّلا ذكر شد آتش مهمّى تهيّه نموده و حضرت را در آن انداختند و خداوند آتش را بر او برد و سلام يعنى سرد و سلامت فرمود و نجات داد او را از آن و در اين نجات دادن نشانههائى از قدرت و عظمت الهى ظاهر گرديد كه از آن جمله محفوظ ماندن آنحضرت و خاموش شدن آن آتش عظيم در اندك زمانى و مبدّل شدنش بگلستان بود ولى اهل انصاف و ايمان از آن آيات نفع بردند كه موجب مزيد ايمان و يقين ايشان شد نه اهل كفر و عناد كه موجب مزيد انكار و استحقاقشان براى عذاب گرديد و حضرت ابراهيم فرمود شما فقط براى حفظ روابط دوستانه دنيوى ميان خودتان و بزرگان و اعيانيكه باغراض شخصى شما را وادار بكارهائى ميكنند اين بتها را عبادت ميكنيد و براى محبّتى كه به تبعيّت از سيره آباء و اجدادتان داريد و
جلد 4 صفحه 224
ميخواهيد در مسلك و دين موافق باشيد قائل بخدائى يا شفاعت آنها نزد خداى بزرگ شديد ولى روز قيامت اين مودّت و محبّت و الفت از بين ميرود آنها از شما بيزارى ميجويند و عمل شما را مستند باختيار خودتان ميكنند و شما از آنها بيزارى ميجوئيد و ميخواهيد گناه خودتان را بگردن آنها بيندازيد و هر دو دسته يكديگر را لعن ميكنيد و بهم ناسزا ميگوئيد و تمامى در آتش جايگزين خواهيد بود و تا خدا خدائى ميكند بايد بسوزيد و بسازيد و يار و ياور و معين و ناصرى نداشته و نخواهيد داشت و بعضى مودّت را ميان آنها و بتان قرار دادهاند و آنرا عبارت از علاقه و دلبستگى بآنها در دنيا دانستهاند و تناكر و تلاعن را هم ميان آنها فرض نمودهاند چنانچه خداوند فرموده و يكونون عليهم ضدّا و گفتهاند خداوند در قيامت بتان را داراى حيات و ادراك ميفرمايد براى آنكه از اتباع خود در حضورشان تبرّى جويند و لعن نمايند و مودّة بنصب و تنوين و برفع و اضافه نيز قرائت شده است و ظاهرا مفعول له براى اتّخذتم باشد و در اخبار ائمه اطهار يكفر به يتبرّء تفسير شده و فرمودهاند هر قومى كه امام و پيشوائى براى خود اختيار نمودند در دنيا روز قيامت آنها امامشان را و امامشان آنها را لعن مينمايند مگر شيعيان كه قائل بامامت ائمه اطهارند و بشفاعت آنها اگر گناهكار باشند فائز خواهند شد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذتُم مِن دُونِ اللّهِ أَوثاناً مَوَدَّةَ بَينِكُم فِي الحَياةِ الدُّنيا ثُمَّ يَومَ القِيامَةِ يَكفُرُ بَعضُكُم بِبَعضٍ وَ يَلعَنُ بَعضُكُم بَعضاً وَ مَأواكُمُ النّارُ وَ ما لَكُم مِن ناصِرِينَ «25»
و فرمود جز اينکه نيست که گرفتيد شما از غير خداوند متعال بتهايي که دوست داشتيد بين خودتان در زندگاني دنيا پس از آن روز قيامت كافر ميشويد،
جلد 14 - صفحه 311
بعضي ببعض ديگر و لعن ميكنيد بعضي بعض ديگر را و جايگاه تمام شما آتش است و نيست از براي شما از ناصر و معيني.
وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذتُم مِن دُونِ اللّهِ أَوثاناً گذشت که اينها در دوره ابراهيم بت بزرگي داشتند که خداي همه آنها بود و هر محله و قبيله و طايفه بتي داشتند مخصوص بآنها بود و هر فرد بتي مخصوص بخود داشت.
مَوَدَّةَ بَينِكُم فِي الحَياةِ الدُّنيا تا بعين براي دوستي با رؤسا که قادة ميگويند و رؤسا و قادة براي دوستي اتباع خود.
ثُمَّ يَومَ القِيامَةِ يَكفُرُ بَعضُكُم بِبَعضٍ اما آلهه بكلي منكر ميشوند و ميگويند ما كانُوا إِيّانا يَعبُدُونَ و اما عبده انكار ميكنند آلهه خود را و همچنين رؤساء و مستكبرين نسبت بتابعين و ضعفاء نسبت بمستكبرين وَ لَو تَري إِذِ الظّالِمُونَ مَوقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِم يَرجِعُ بَعضُهُم إِلي بَعضٍ القَولَ يَقُولُ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا لَو لا أَنتُم لَكُنّا مُؤمِنِينَ قالَ الَّذِينَ استَكبَرُوا لِلَّذِينَ استُضعِفُوا أَ نَحنُ صَدَدناكُم عَنِ الهُدي بَعدَ إِذ جاءَكُم بَل كُنتُم مُجرِمِينَ وَ قالَ الَّذِينَ استُضعِفُوا لِلَّذِينَ استَكبَرُوا بَل مَكرُ اللَّيلِ وَ النَّهارِ إِذ تَأمُرُونَنا أَن نَكفُرَ بِاللّهِ وَ نَجعَلَ لَهُ أَنداداً الاية (سبا آيه 31 الي 33).
وَ يَلعَنُ بَعضُكُم بَعضاً بعضي مثل اتباع لعن ميكنند رؤساء را و دوستان بعضي بعض ديگري را که اگر اينکه نبود با من من در ضلالت نميافتادم چنانچه ميفرمايد الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِينَ (زخرف آيه 67) و ميفرمايد وَ يَومَ يَعَضُّ الظّالِمُ عَلي يَدَيهِ يَقُولُ يا لَيتَنِي اتَّخَذتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا يا وَيلَتي لَيتَنِي لَم أَتَّخِذ فُلاناً خَلِيلًا لَقَد أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكرِ بَعدَ إِذ جاءَنِي الايه (فرقان آيه 27 و 28 و 29).
وَ مَأواكُمُ النّارُ مأوي و مسكن جايگاه است منزلي که در آن سكونت ميكنيد و از او ديگر خارج نميشويد آتش است مثل اينكه انسان اگر در منازل ديگران بعنوان ضيافت يا عنوان ديگري برود يا مسافر در اثناء سفر جايي منزل كند ميگويد اينجا منزل من نيست چون در او ماندني
جلد 14 - صفحه 312
نيستم اما اگر خانه خود رود آنجا ثابت ميماند منزل ثابت آنها آتش است نه دنيا و عالم برزخ که عاريه است چهار روزي بايد بيرون رفت.
وَ ما لَكُم مِن ناصِرِينَ لَيسَ لَهُم مِن دُونِهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ (انعام آيه 51) لَيسَ لَها مِن دُونِ اللّهِ وَلِيٌّ وَ لا شَفِيعٌ (انعام آيه 70) فَما لَنا مِن شافِعِينَ وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ (شعراء آيه 100 و 101).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 25)- به هر حال ابراهیم (ع) از آن آتش عظیم به صورت خارق العادهای به لطف پروردگار رهایی یافت، ولی نه تنها دست از بیان هدفهای خود بر نداشت بلکه شتاب و سرعت و حرارت بیشتری به آن داد.
ابراهیم «گفت: شما غیر از خدا بتهایی برای خود انتخاب کردهای که مایه دوستی و محبت میان شما در زندگی دنیا باشد سپس روز قیامت از یکدیگر بیزاری میجویید و یکدیگر را لعن میکنید و جایگاه شما آتش است و هیچ یار و یاوری برای شما نخواهد بود» (وَ قالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثاناً مَوَدَّةَ بَیْنِکُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا ثُمَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَکْفُرُ بَعْضُکُمْ بِبَعْضٍ وَ یَلْعَنُ بَعْضُکُمْ بَعْضاً وَ مَأْواکُمُ النَّارُ وَ ما لَکُمْ مِنْ ناصِرِینَ).
پرستش برای هر قوم و قبیلهای به اصطلاح رمز وحدت بود و نیز پیوندی میان آنها و نیاکانشان ایجاد میکرد. از این گذشته سران کفار پیروان خود را دعوت به پرستش بتها میکردند و این حلقه اتصالی بین «سران» و «پیروان» بود.
ولی در قیامت همه این پیوندهای پوچ و پوسیده و پوشالی از هم گسسته میشود و هر یک گناه را به گردن دیگری میاندازد.
نکات آیه
۱ - حضرت ابراهیم(ع) پس از نجات از آتش، قوم خود را رها نکرد و به ارشاد آنان پرداخت. (فأنجیه اللّه من النار ... و قال إنّما اتّخذتم من دون اللّه أوثنًا)
۲ - قوم ابراهیم، به جاى خداى واحد، بت هاى متعدّدى براى پرستش داشتند. (إنّما اتّخذتم من دون اللّه أوثنًا)
۳ - حضرت ابراهیم(ع) براى آگاهى قوم اش، حقارت و ناتوانى بت ها را تبلیغ مى کرد. (و قال إنّما اتّخذتم من دون اللّه أوثنًا) «أوثاناً» به صورت نکره آورده شده و تنوین آن، براى تحقیر است.
۴ - قوم ابراهیم، بت ها را، خودشان، براى پرستش ساخته و پرداخته بودند. (إنّما اتّخذتم من دون اللّه أوثنًا)
۵ - پیام توحیدى حضرت ابراهیم(ع) پیش و پس از انداخته شدن در آتش، تفاوتى نداشت. إنّما تعبدون من دون اللّه أوثنًا ... إلاّ أن قالوا اقتلوه أو حرّقوه ... و قال إنّما اتّخذتم من دون اللّه أوثنًا
۶ - عواطف قومى، قوم ابراهیم را به بت پرستى و پایبندى به آن، کشیده بود. (إنّما اتّخذتم من دون اللّه أوثنًا مودّة بینکم) «مودّة» مفعولٌ له «اتّخذتم» است. بنابراین، مفاد آیه، چنین مى شود: تنها چیزى که شما، به خاطر آن، بت پرستى را انتخاب کردید، مودّت بین خودتان بود.
۷ - قوم ابراهیم، باهم، رابطه اى عاطفى داشتند. (اتّخذتم ... أوثنًا مودّة بینکم)
۸ - پیوندهاى عاطفى، تأثیر فراوانى در باورها و عقاید انسان ها دارد. (إنّما اتّخذتم ... أوثنًا مودّة بینکم)
۹ - رابطه دوستانه و قومى، ناپایدار، و محدود به حیات دنیوى است. (مودّة بینکم فى الحیوة الدنیا) قید «فى الحیاة الدنیا» متعلق به «مودّة» است. بنابراین، مفاد جمله، چنین مى شود: عواطف و مودّت، مربوط به دنیا است و با پایان آن، چنین روابطى در هم مى ریزد.
۱۰ - در قیامت، قوم ابراهیم - به رغم دوستى در دنیا - از هم برائت مى جویند. (ثمّ یوم القیمة یکفر بعضکم ببعض) «یکفر» در این آیه، احتمال دارد به معناى رایج آن، یعنى «کفر ورزیدن» باشد، و احتمال هم دارد به معناى «بى زارى جستن» باشد. برداشت بالا بنابر احتمال دوم است.
۱۱ - روابط دوستانه دنیوى مشرکان، در قیامت، تبدیل به نفرت مى شود. (مودّة بینکم ... ثمّ یوم القیمة یکفر بعضکم ببعض)
۱۲ - قوم ابراهیم، در قیامت، معبودان خود را مورد انکار و کفر قرار مى دهند. (ثمّ یوم القیمة یکفر بعضکم ببعض) برداشت بالا بنابراین اساس است که «یکفر» به همان معناى رایج اش بوده و مفعول آن «ببعض» باشد که مراد از آن معبودان مشرکان است.
۱۳ - قوم ابراهیم، در قیامت همدیگر را لعن مى کنند. (ثمّ یوم القیمة ... و یلعن بعضکم بعضًا)
۱۴ - ناسزاگویى و لعن دیگران، در روز قیامت، امرى ممکن است. (ثمّ یوم القیمة یکفر بعضکم ببعض و یلعن بعضکم بعضًا)
۱۵ - حضرت ابراهیم(ع) وضعیت قوم اش را در قیامت، براى آنان تشریح کرد. (و قال إنّما ... ثمّ یوم القیمة یکفر بعضکم ببعض و یلعن بعضکم بعضًا و مأویکم النار)
۱۶ - جایگاه قوم مشرک ابراهیم، آتش جهنم است. (و مأویکم النار)
۱۷ - مشرکانِ قوم ابراهیم، در قیامت هیچ یار و یاورى نخواهند داشت. (ثمّ یوم القیمة ... و ما لکم من نصرین)
روایات و احادیث
۱۸ - «عن أبى عمرو الزبیرى، عن أبى عبداللّه(ع) قال: قلت له: أخبرنى عن وجوه الکفر فى کتاب اللّه عزّوجلّ! قال: الکفر فى کتاب اللّه، على خمسة أوجه... والوجه الخامس من الکفر، کفرُ البرائة. و ذلک قوله عزّوجلّ یحکى قول ابراهیم...: «إنّما اتخذتم من دون اللّه أوثاناً مودّة بینکم فى الحیاة الدنیا ثمّ یوم القیامة یکفر بعضکم ببعض و یلعن بعضکم بعضاً» یعنى «یتبرّأُ بعضکم من بعض»;[۱] ابوعمرو زبیرى، از امام صادق(ع) از اقسام کفر، در قرآن سؤال کرد. امام فرمود: کفر، در کتاب خدا، پنج قسم است: ... و قسم پنجم آن، کفر برائت و بیزارى است. این معنا، همان سخن خداوند است که از جانب ابراهیم(ع) حکایت کرده: «إنّما اتخذتم من دون اللّه أوثاناً...و یکفر بعضکم ببعض» یعنى، برخى از شما، از برخى دیگر بیزارى مى جویید».
موضوعات مرتبط
- آتش: نجات از آتش ۱
- ابراهیم(ع): دعوتهاى ابراهیم(ع) ۵; روش تبلیغ ابراهیم(ع) ۳; سوزاندن ابراهیم(ع) ۵; قصه ابراهیم(ع) ۱، ۳، ۵; نجات ابراهیم(ع) ۱; هدایتگرى ابراهیم(ع) ۱
- روابط: آثار روابط عاطفى ۸; ناپایدارى روابط عاطفى ۹; ناپایدارى روابط قومى ۹
- عقیده: عوامل مؤثر در عقیده ۸
- قوم ابراهیم: بت پرستى قوم ابراهیم ۲، ۴; بتهاى قوم ابراهیم ۲، ۴; بى یاورى اخروى قوم ابراهیم ۱۷; تاریخ قوم ابراهیم ۲، ۶; تبرى قوم ابراهیم ۱۰، ۱۸; تحقیر بتهاى قوم ابراهیم ۳; تعدد معبودان قوم ابراهیم ۲; تعصب قومى قوم ابراهیم ۶; دشمنى اخروى قوم ابراهیم ۱۰; دوستى دنیوى قوم ابراهیم ۱۰; روابط عاطفى قوم ابراهیم ۷; شرک قوم ابراهیم ۱۶; عذاب قوم ابراهیم ۱۶; عوامل بت پرستى قوم ابراهیم ۶; قوم ابراهیم در جهنم ۱۶; قوم ابراهیم در قیامت ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۵; لعن اخروى قوم ابراهیم ۱۳; معبودان ساختگى قوم ابراهیم ۴
- قیامت: دشنام در قیامت ۱۴; لعن در قیامت ۱۴
- مشرکان: دشمنى اخروى مشرکان ۱۱; دوستى دنیوى مشرکان ۱۱
- معبودان باطل: تکذیب اخروى معبودان باطل ۱۲
منابع
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۳۹۰، ح ۱; نورالثقلین، ج ۴، ص ۱۵۵، ح ۲۶.