العنكبوت ١٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link99 | آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link99 | آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link100 | بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۴#link100 | بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد]] | ||
خط ۴۹: | خط ۵۰: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۵#link113 | رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۵#link113 | رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۵۹#link103 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۵۹#link103 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ «15» | |||
پس او و سرنشينان كشتى را نجات داديم و آن (ماجرا) را براى جهانيان، نشانهى (عبرت) قرار داديم. | |||
جلد 7 - صفحه 122 | |||
===نکته ها=== | |||
در آغاز سوره خوانديم كه خداى متعال فرمود: مردم و مدّعيان ايمان رها نيستند، همه را مورد آزمون قرار مىدهيم. از اين آيه بهبعد داستان حضرت نوح، ابراهيم، لوط، شعيب، هود، صالح و موسى عليهم السلام را مىخوانيم و با نمونههايى از آزمايش امّتهاى پيشين آشنا مىشويم. | |||
تنها پيامبرى كه مدّت رسالتش در قرآن بيان شده، حضرت نوح است. نهصد و پنجاه سال، مدّت رسالت حضرت نوح تا زمان طوفان است؛ امّا مدّت زندگى آن حضرت و پيامبرى آن حضرت پس از طوفان، بيان نشده است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- در شيوهى تبليغ، سزاوار است ابتدا كليّات گفته شود و بعد تفصيل مطالب و نمونهها بيان گردد. در آيات قبل خوانديم: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» و اكنون به تفصيل بيان مىكند. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً» | |||
2- آشنايى با تاريخ اقوام گذشته، مورد توجّه قرآن است. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً» (بيان تاريخ انبياى پيشين، تسلّى بخش پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است.) | |||
3- انبيا، در ميان مردم بودند. «فِيهِمْ» (اگر پيامبرى از مردم قهر كند، تنبيه مىشود. | |||
چنانكه در مورد حضرت يونس مىخوانيم: «فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ» «1» پس از دورى از مردم، نهنگى او را بلعيد.) | |||
4- قرآن، با بيان عمر طولانى انسان، آن را محال نمىداند. أَلْفَ سَنَةٍ ... | |||
5- اگر قابليّت و آمادگى پذيرش نباشد، هزار سال تبليغ هم اثرى ندارد. «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» | |||
6- در تربيت و تبليغ، صبر و پايدارى لازم است. «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» اين آيه پايدارى نوح عليه السلام و سرسختىمردم را نشان دهد. | |||
7- آمار را دقيق نقل كنيم. «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» | |||
---- | |||
«1». صافّات، 142. | |||
جلد 7 - صفحه 123 | |||
8- بىتوجّهى به پيام انبيا، ظلم است و ظلم، كليد قهر الهى است. «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ» | |||
9- پيامبران و پيروان آنها، از قهر الهى در امانند. «فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ» | |||
10- طول عمر نوح، ساختن كشتى و زير آب رفتن همهى زمين، به امر خداوند بوده است. أَرْسَلْنا ... أَلْفَ سَنَةٍ ... فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ | |||
11- يارى الهى به معناى ترك كوشش و تلاش نيست. حضرت نوح و ياران او كشتى را ساختند. «السَّفِينَةِ» | |||
12- بعضى از افراد و حوادث، فوق زمان و مكانند. «آيَةً لِلْعالَمِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ «15» | |||
فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ: پس نجات داديم نوح و ياران كشتى را از غرقاب، يعنى نوح عليه السّلام و هر كه با او بود از مؤمنان و هر چه با او بود از انواع حيوانات؛ و عدّه بشر كه نجات يافتند هشتاد نفر بودند بقيه تمام بشر و حيوانات همه هلاك شدند. وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ: و قرار داديم واقعه كشتى و حادثه نوح و گزارش ايشان را دلالت و عبرتى از براى عالميان تا از آن پند يابند و بدانند كه عاقبت مخالفت فرامين الهى و سركشى از اوامر سبحانى و عناد و لجاج با مقدسات دينى، وخيم و آخر الامر ياغيان و طاغيان در همين دنيا به مكافات عمل خود گرفتار شوند؛ و تفصيل قصه نوح عليه السّلام در سوره «هود» مذكور است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ لَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْمُنافِقِينَ «11» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنا وَ لْنَحْمِلْ خَطاياكُمْ وَ ما هُمْ بِحامِلِينَ مِنْ خَطاياهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ «12» وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَ أَثْقالاً مَعَ أَثْقالِهِمْ وَ لَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَمَّا كانُوا يَفْتَرُونَ «13» وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ «14» فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ «15» | |||
ترجمه | |||
و هر آينه ميداند البته خدا آنانرا كه ايمان آوردند و هر آينه ميداند البته منافقانرا | |||
و گفتند آنها كه كافر شدند بآنانكه ايمان آوردند پيروى كنيد راه ما را و بايد بر داريم گناهان شما را و نباشند آنها بر دارندگان از گناهان ايشان چيزيرا همانا آنها هر آينه دروغگويانند | |||
و هر آينه بر ميدارند البته بارهاى گران خود را و بارهاى گرانى با بارهاى گران خود و هر آينه پرسيده ميشوند روز قيامت از آنچه كه بدروغ نسبت ميدادند | |||
و بتحقيق فرستاديم نوح را بسوى قومش پس درنگ كرد در ميان آنها هزار سال مگر پنجاه سال پس گرفت آنها را طوفان و آنها بودند ستمكاران | |||
پس نجات داديم او و اهل كشتى را و قرار داديم آنرا عبرتى براى جهانيان. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال براى تأكيد ابطال تصوّر منافقان سابق الذّكر قسم ياد فرموده كه از ضمير اهل ايمان و آنها آگاه است چون لام مشعر بقسم ميباشد و ميداند و ميشناسد بخوبى يكايكشان را و بجزاى كامل خواهد رسانيد و بعضى گفتهاند مراد | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 219 | |||
از علم تميز است چنانچه در اوائل سوره گذشت يعنى خداوند ممتاز ميفرمايد در خارج آن دو فرقه را از يكديگر بامتحان براى رسوائى منافقان و سر بلندى اهل ايمان و نيز نقل فرموده كلام كفّار را كه در صدر اسلام باهل ايمان ميگفتند شما تابع مسلك ما باشيد و اگر از عذاب الهى ميترسيد كه آن حق باشد ما گناهان شما را بگردن ميگيريم تا از اين جهت خاطر شما مشوّش نباشد ولى واقعا معتقد بمعاد نبودند و اين سخن را براى گمراه نمودن اهل ايمان ميگفتند كه آنها را فريب دهند و از راه حق باز دارند و خداوند در ردّ قول آنها فرموده كه بهيچ اندازه اينجماعت نميتوانند گناهان غير خودشان را بگردن بگيرند بطوريكه خداوند بجاى غير آنها آنها را عذاب نمايد و از عذاب غير صرف نظر فرمايد اينها دروغ ميگويند و مقصودشان اضلال اهل ايمان است بلى گناه اشخاصيكه بفريب آنها مرتكب معصيت شدند بر گناهان فريب دهندگان افزوده و روى بار گناه آنها خواهد آمد ولى چنين نيست كه مرتكب معصيت از عذاب آن ايمن گردد بلكه او معذّب بيك عذاب و گمراه كننده معذّب بدو عذاب خواهد بود عذاب گناه خود و عذاب گناه غير كه باضلال او مرتكب شده است و روز قيامت بازخواست خواهد شد كه چرا چنين دروغى گفتهاند و چنين افترائى بستهاند كه اين قبيل ضمانت از گناه در پيشگاه الهى مقبول است چون مستفاد از كلام آنها با اهل ايمان كه تعهّدى بصورت امر بخودشان است اين بوده. از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه هر كس ديگرى را دعوت بضلالت نمايد و او دعوتش را اجابت نمايد و پيروى از آن كند پس بر دوش آن گمراه كننده مانند گناهان پيروى كننده است بدون اينكه از گناه پيروان چيزى كم گردد و خداوند حضرت نوح پيغمبر را مبعوث فرمود بر قومش و او در ميان آنها نهصد و پنجاه سال بدون شريك سرّا و علنا مشغول بدعوت بود و چون سركشى و طغيان آنها از حدّ گذشت عرضه داشت ربّ انّى مغلوب فانتصر پس طوفان بر آنها احاطه نمود و غرق شدند چون ستمكار بودند و در سور سابقه شرح اين واقعه بتفصيل گذشت و خداوند آنحضرت و كسانيرا كه با او در كشتى بودند نجات داد و قرار داد آن كشتى را موجب عبرت براى جهانيان كه معلوم شد موحّدين و اهل ايمان بأمان و اصل شدند و براى | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 220 | |||
مشركين و مخالفين جز خسران دنيا و آخرت چيزى حاصل نشد پس نبايد خاطر مبارك پيغمبر خاتم آزرده و ملول از مكر و حيله كفّار براى اضلال و گمراه نمودن مسلمانان باشد چون خداوند هميشه دوستان خود را بر دشمنان ظفر داده و خواهد داد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَأَنجَيناهُ وَ أَصحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلناها آيَةً لِلعالَمِينَ «15» | |||
پس نجات بخشيديم ما نوح را و اصحاب سفينه که در كشتي بودند با حضرت و قرار داديم اينکه نجات را آيت و دليل بر جميع عالمين الي يوم القيمة. | |||
موقعي که مشيت الهي تعلق گرفت بر هلاكت قوم نوح مأمور شد حضرت نوح به ساختن كشتي که اول كشتي که در عالم ساخته شد كشتي نوح بود و اول كسي که علم نجاري باو آموخته شد حضرت نوح بود که امر الهي رسيد باو بساختن كشتي که باو خطاب شد «وَ اصنَعِ الفُلكَ بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا» حضرت نوح مشغول بساختن كشتي شد که كفار ميآمدند تماشا ميكردند که يك خانه چوبي ميسازد روي زمين که هيچ در زمين نصب نشده حمل بر جنون ميكردند بخصوص از كسي که قريب دو هزار سال از عمرش گذشته ميگفتند بسيار خرفت شده و او را مسخره ميكردند | |||
جلد 14 - صفحه 301 | |||
که ميفرمايد وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيهِ مَلَأٌ مِن قَومِهِ سَخِرُوا مِنهُ قالَ إِن تَسخَرُوا مِنّا فَإِنّا نَسخَرُ مِنكُم كَما تَسخَرُونَ (هود آيه 38 و 39) پس از تماميت كشتي امر شد که مؤمنين در كشتي جايگير شوند و حضرت نوح از حيواناتي که توليدي بودند نر و ماده دارند يك نر و ماده در كشتي ميبرد که ميفرمايد: | |||
قُلنَا احمِل فِيها مِن كُلٍّ زَوجَينِ اثنَينِ (هود آيه 40) اينکه هم يك اسباب مضحكه قوم شد که اينها در اينکه خانه چوبي با اينکه حيوانات قرار گرفتند که يك مرتبه از آسمان باريد و از زمين جوشيد که تمام صفحه زمين حتي كوهها و اشجار و ابنيه زير آب رفت فقط اينکه كشتي روي آب قرار گرفت و اهل كشتي مشاهده ميكردند که اينکه نعشهاي كفار روي آب افتاده و تمام هلاك شدند پس از آن آب فرو نشست و كشتي روي زمين در كوه جودي قرار گرفت که ميفرمايد: وَ قِيلَ يا أَرضُ ابلَعِي ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقلِعِي وَ غِيضَ الماءُ وَ قُضِيَ الأَمرُ وَ استَوَت عَلَي الجُودِيِّ (هود آيه 44) و اينست مفاد: | |||
فَأَنجَيناهُ وَ أَصحابَ السَّفِينَةِ و در اينکه سفينه و اينکه قضيه و پيش آمد بيسابقه دليل بزرگيست بر حقانيت نوح و اينكه خداوند در بلاها مؤمنين را نجات ميبخشد و كفار و فجار را هلاك ميكند که مفاد: | |||
وَ جَعَلناها آيَةً لِلعالَمِينَ است. | |||
تنبيه: سفينه نجات اينکه امت از كليه مهالك دنيوي و اخروي خاندان نبوت و رسالت و آل اطهار صلوات اللّه عليهم اجمعين هستند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 15)- در این آیه میافزاید: «ما او و سر نشینان کشتی را رهایی بخشیدیم، و آن را آیتی برای جهانیان قرار دادیم» (فَأَنْجَیْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِینَةِ وَ جَعَلْناها آیَةً لِلْعالَمِینَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۳۹
ترجمه
العنكبوت ١٤ | آیه ١٥ | العنكبوت ١٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَصْحَابَ السَّفینَةِ»: سواران بر کشتی. مسافران کشتی. «جَعَلْنَاهَا»: ضمیر (هَا) به (السَّفینَة) برمیگردد که متضمّن داستان قبل و بعد طوفان مجموعه وقائع و حوادث کشتی و کشتیساز و کشتیبان است. «آیَةً»: پند و عبرت (نگا: حاقّه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَکَذَّبُوهُ فَأَنْجَيْنَاهُ وَ... (۲) وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا... (۱) إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ... (۰)
وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ... (۰) ثُمَ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ... (۱) وَ خَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا... (۰) وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلاَ... (۰) وَ لَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا... (۱) لِنَجْعَلَهَا لَکُمْ تَذْکِرَةً وَ... (۱) إِلاَّ رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتَاعاً إِلَى... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۴ - ۴۰، سوره عنكبوت
- بيان اين آيات شريفه كه به هفت داستان از انبياء و آزمايش شده امم ايشان اشاره دارد
- توضيح سخن ابراهيم (عليه السلام ) به قوم خود در مقام دعوت به توحيد و عبادت خدا وابطال بت پرستى
- احتجاج بر مساءله معاد با اشاره به آغاز خلقت خلق
- احتجاج بر مساءله معاد با اشاره به آغاز خلقت خلق
- بت پرستى دليل و مستندى نداشته ، منشاء آن تقليد و علاقه هاى قومى است
- بيان عاقبت بت پرستى : عابد و معبود يكديگر را تكفير مى كنند
- تنها لوط(ع ) است كه به حضرت ابراهيم (ع ) ايمان آورد
- معنى و مورد استعمال كلمه ((اجر)) و مقصود از اينكه درباره ابراهيم (عليه السلام )فرمود: ((وآتينا اجره فى الدنيا))
- مراد از اتيان رجال ، قطع سبيل و اتيان منكر در نادى كه قوم لوط مرتكب مى شده اند
- نفرين لوط قومش را و به استجابت رسيدن آن
- مقصود ابراهيم (ع ) از (ان فيها لوطا...) خطاب به ملائكه عذاب
- اشاره به امتحان و ابتلاء قوم مدين ، عاد و ثمود و... و گرفتار شدنشان به عذاب الهى
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل بعضى آيات گذشته )
- رواياتى درباره عمل قوم لوط و عذاب الهى آنان
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ «15»
پس او و سرنشينان كشتى را نجات داديم و آن (ماجرا) را براى جهانيان، نشانهى (عبرت) قرار داديم.
جلد 7 - صفحه 122
نکته ها
در آغاز سوره خوانديم كه خداى متعال فرمود: مردم و مدّعيان ايمان رها نيستند، همه را مورد آزمون قرار مىدهيم. از اين آيه بهبعد داستان حضرت نوح، ابراهيم، لوط، شعيب، هود، صالح و موسى عليهم السلام را مىخوانيم و با نمونههايى از آزمايش امّتهاى پيشين آشنا مىشويم.
تنها پيامبرى كه مدّت رسالتش در قرآن بيان شده، حضرت نوح است. نهصد و پنجاه سال، مدّت رسالت حضرت نوح تا زمان طوفان است؛ امّا مدّت زندگى آن حضرت و پيامبرى آن حضرت پس از طوفان، بيان نشده است.
پیام ها
1- در شيوهى تبليغ، سزاوار است ابتدا كليّات گفته شود و بعد تفصيل مطالب و نمونهها بيان گردد. در آيات قبل خوانديم: «وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ» و اكنون به تفصيل بيان مىكند. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً»
2- آشنايى با تاريخ اقوام گذشته، مورد توجّه قرآن است. «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً» (بيان تاريخ انبياى پيشين، تسلّى بخش پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله است.)
3- انبيا، در ميان مردم بودند. «فِيهِمْ» (اگر پيامبرى از مردم قهر كند، تنبيه مىشود.
چنانكه در مورد حضرت يونس مىخوانيم: «فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ» «1» پس از دورى از مردم، نهنگى او را بلعيد.)
4- قرآن، با بيان عمر طولانى انسان، آن را محال نمىداند. أَلْفَ سَنَةٍ ...
5- اگر قابليّت و آمادگى پذيرش نباشد، هزار سال تبليغ هم اثرى ندارد. «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً»
6- در تربيت و تبليغ، صبر و پايدارى لازم است. «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً» اين آيه پايدارى نوح عليه السلام و سرسختىمردم را نشان دهد.
7- آمار را دقيق نقل كنيم. «أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِينَ عاماً»
«1». صافّات، 142.
جلد 7 - صفحه 123
8- بىتوجّهى به پيام انبيا، ظلم است و ظلم، كليد قهر الهى است. «فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ»
9- پيامبران و پيروان آنها، از قهر الهى در امانند. «فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ»
10- طول عمر نوح، ساختن كشتى و زير آب رفتن همهى زمين، به امر خداوند بوده است. أَرْسَلْنا ... أَلْفَ سَنَةٍ ... فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ
11- يارى الهى به معناى ترك كوشش و تلاش نيست. حضرت نوح و ياران او كشتى را ساختند. «السَّفِينَةِ»
12- بعضى از افراد و حوادث، فوق زمان و مكانند. «آيَةً لِلْعالَمِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ «15»
فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ: پس نجات داديم نوح و ياران كشتى را از غرقاب، يعنى نوح عليه السّلام و هر كه با او بود از مؤمنان و هر چه با او بود از انواع حيوانات؛ و عدّه بشر كه نجات يافتند هشتاد نفر بودند بقيه تمام بشر و حيوانات همه هلاك شدند. وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ: و قرار داديم واقعه كشتى و حادثه نوح و گزارش ايشان را دلالت و عبرتى از براى عالميان تا از آن پند يابند و بدانند كه عاقبت مخالفت فرامين الهى و سركشى از اوامر سبحانى و عناد و لجاج با مقدسات دينى، وخيم و آخر الامر ياغيان و طاغيان در همين دنيا به مكافات عمل خود گرفتار شوند؛ و تفصيل قصه نوح عليه السّلام در سوره «هود» مذكور است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَيَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَيَعْلَمَنَّ الْمُنافِقِينَ «11» وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا اتَّبِعُوا سَبِيلَنا وَ لْنَحْمِلْ خَطاياكُمْ وَ ما هُمْ بِحامِلِينَ مِنْ خَطاياهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ «12» وَ لَيَحْمِلُنَّ أَثْقالَهُمْ وَ أَثْقالاً مَعَ أَثْقالِهِمْ وَ لَيُسْئَلُنَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَمَّا كانُوا يَفْتَرُونَ «13» وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِيهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاَّ خَمْسِينَ عاماً فَأَخَذَهُمُ الطُّوفانُ وَ هُمْ ظالِمُونَ «14» فَأَنْجَيْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلْناها آيَةً لِلْعالَمِينَ «15»
ترجمه
و هر آينه ميداند البته خدا آنانرا كه ايمان آوردند و هر آينه ميداند البته منافقانرا
و گفتند آنها كه كافر شدند بآنانكه ايمان آوردند پيروى كنيد راه ما را و بايد بر داريم گناهان شما را و نباشند آنها بر دارندگان از گناهان ايشان چيزيرا همانا آنها هر آينه دروغگويانند
و هر آينه بر ميدارند البته بارهاى گران خود را و بارهاى گرانى با بارهاى گران خود و هر آينه پرسيده ميشوند روز قيامت از آنچه كه بدروغ نسبت ميدادند
و بتحقيق فرستاديم نوح را بسوى قومش پس درنگ كرد در ميان آنها هزار سال مگر پنجاه سال پس گرفت آنها را طوفان و آنها بودند ستمكاران
پس نجات داديم او و اهل كشتى را و قرار داديم آنرا عبرتى براى جهانيان.
تفسير
خداوند متعال براى تأكيد ابطال تصوّر منافقان سابق الذّكر قسم ياد فرموده كه از ضمير اهل ايمان و آنها آگاه است چون لام مشعر بقسم ميباشد و ميداند و ميشناسد بخوبى يكايكشان را و بجزاى كامل خواهد رسانيد و بعضى گفتهاند مراد
جلد 4 صفحه 219
از علم تميز است چنانچه در اوائل سوره گذشت يعنى خداوند ممتاز ميفرمايد در خارج آن دو فرقه را از يكديگر بامتحان براى رسوائى منافقان و سر بلندى اهل ايمان و نيز نقل فرموده كلام كفّار را كه در صدر اسلام باهل ايمان ميگفتند شما تابع مسلك ما باشيد و اگر از عذاب الهى ميترسيد كه آن حق باشد ما گناهان شما را بگردن ميگيريم تا از اين جهت خاطر شما مشوّش نباشد ولى واقعا معتقد بمعاد نبودند و اين سخن را براى گمراه نمودن اهل ايمان ميگفتند كه آنها را فريب دهند و از راه حق باز دارند و خداوند در ردّ قول آنها فرموده كه بهيچ اندازه اينجماعت نميتوانند گناهان غير خودشان را بگردن بگيرند بطوريكه خداوند بجاى غير آنها آنها را عذاب نمايد و از عذاب غير صرف نظر فرمايد اينها دروغ ميگويند و مقصودشان اضلال اهل ايمان است بلى گناه اشخاصيكه بفريب آنها مرتكب معصيت شدند بر گناهان فريب دهندگان افزوده و روى بار گناه آنها خواهد آمد ولى چنين نيست كه مرتكب معصيت از عذاب آن ايمن گردد بلكه او معذّب بيك عذاب و گمراه كننده معذّب بدو عذاب خواهد بود عذاب گناه خود و عذاب گناه غير كه باضلال او مرتكب شده است و روز قيامت بازخواست خواهد شد كه چرا چنين دروغى گفتهاند و چنين افترائى بستهاند كه اين قبيل ضمانت از گناه در پيشگاه الهى مقبول است چون مستفاد از كلام آنها با اهل ايمان كه تعهّدى بصورت امر بخودشان است اين بوده. از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه هر كس ديگرى را دعوت بضلالت نمايد و او دعوتش را اجابت نمايد و پيروى از آن كند پس بر دوش آن گمراه كننده مانند گناهان پيروى كننده است بدون اينكه از گناه پيروان چيزى كم گردد و خداوند حضرت نوح پيغمبر را مبعوث فرمود بر قومش و او در ميان آنها نهصد و پنجاه سال بدون شريك سرّا و علنا مشغول بدعوت بود و چون سركشى و طغيان آنها از حدّ گذشت عرضه داشت ربّ انّى مغلوب فانتصر پس طوفان بر آنها احاطه نمود و غرق شدند چون ستمكار بودند و در سور سابقه شرح اين واقعه بتفصيل گذشت و خداوند آنحضرت و كسانيرا كه با او در كشتى بودند نجات داد و قرار داد آن كشتى را موجب عبرت براى جهانيان كه معلوم شد موحّدين و اهل ايمان بأمان و اصل شدند و براى
جلد 4 صفحه 220
مشركين و مخالفين جز خسران دنيا و آخرت چيزى حاصل نشد پس نبايد خاطر مبارك پيغمبر خاتم آزرده و ملول از مكر و حيله كفّار براى اضلال و گمراه نمودن مسلمانان باشد چون خداوند هميشه دوستان خود را بر دشمنان ظفر داده و خواهد داد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَأَنجَيناهُ وَ أَصحابَ السَّفِينَةِ وَ جَعَلناها آيَةً لِلعالَمِينَ «15»
پس نجات بخشيديم ما نوح را و اصحاب سفينه که در كشتي بودند با حضرت و قرار داديم اينکه نجات را آيت و دليل بر جميع عالمين الي يوم القيمة.
موقعي که مشيت الهي تعلق گرفت بر هلاكت قوم نوح مأمور شد حضرت نوح به ساختن كشتي که اول كشتي که در عالم ساخته شد كشتي نوح بود و اول كسي که علم نجاري باو آموخته شد حضرت نوح بود که امر الهي رسيد باو بساختن كشتي که باو خطاب شد «وَ اصنَعِ الفُلكَ بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا» حضرت نوح مشغول بساختن كشتي شد که كفار ميآمدند تماشا ميكردند که يك خانه چوبي ميسازد روي زمين که هيچ در زمين نصب نشده حمل بر جنون ميكردند بخصوص از كسي که قريب دو هزار سال از عمرش گذشته ميگفتند بسيار خرفت شده و او را مسخره ميكردند
جلد 14 - صفحه 301
که ميفرمايد وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيهِ مَلَأٌ مِن قَومِهِ سَخِرُوا مِنهُ قالَ إِن تَسخَرُوا مِنّا فَإِنّا نَسخَرُ مِنكُم كَما تَسخَرُونَ (هود آيه 38 و 39) پس از تماميت كشتي امر شد که مؤمنين در كشتي جايگير شوند و حضرت نوح از حيواناتي که توليدي بودند نر و ماده دارند يك نر و ماده در كشتي ميبرد که ميفرمايد:
قُلنَا احمِل فِيها مِن كُلٍّ زَوجَينِ اثنَينِ (هود آيه 40) اينکه هم يك اسباب مضحكه قوم شد که اينها در اينکه خانه چوبي با اينکه حيوانات قرار گرفتند که يك مرتبه از آسمان باريد و از زمين جوشيد که تمام صفحه زمين حتي كوهها و اشجار و ابنيه زير آب رفت فقط اينکه كشتي روي آب قرار گرفت و اهل كشتي مشاهده ميكردند که اينکه نعشهاي كفار روي آب افتاده و تمام هلاك شدند پس از آن آب فرو نشست و كشتي روي زمين در كوه جودي قرار گرفت که ميفرمايد: وَ قِيلَ يا أَرضُ ابلَعِي ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقلِعِي وَ غِيضَ الماءُ وَ قُضِيَ الأَمرُ وَ استَوَت عَلَي الجُودِيِّ (هود آيه 44) و اينست مفاد:
فَأَنجَيناهُ وَ أَصحابَ السَّفِينَةِ و در اينکه سفينه و اينکه قضيه و پيش آمد بيسابقه دليل بزرگيست بر حقانيت نوح و اينكه خداوند در بلاها مؤمنين را نجات ميبخشد و كفار و فجار را هلاك ميكند که مفاد:
وَ جَعَلناها آيَةً لِلعالَمِينَ است.
تنبيه: سفينه نجات اينکه امت از كليه مهالك دنيوي و اخروي خاندان نبوت و رسالت و آل اطهار صلوات اللّه عليهم اجمعين هستند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 15)- در این آیه میافزاید: «ما او و سر نشینان کشتی را رهایی بخشیدیم، و آن را آیتی برای جهانیان قرار دادیم» (فَأَنْجَیْناهُ وَ أَصْحابَ السَّفِینَةِ وَ جَعَلْناها آیَةً لِلْعالَمِینَ).
نکات آیه
۱ - خداوند، نوح(ع) و اصحاب کشتى او را، از غرق شدن در طوفان، نجات داد. (فأخذهم الطوفان ... فأنجینه و أصحب السفینة)
۲ - نوح(ع) و جمعى از مردم مؤمن به وى، در واقعه طوفان، بر کشتى سوار شدند. (فأخذهم الطوفان ... فأنجینه و أصحب السفینة)
۳ - خداوند، در سیر تحوّلات تاریخ و دگرگون کردن مسیر آن، دخالت دارد. (فأخذهم الطوفان ... فأنجینه و أصحب السفینة) درهم کوبیدن قومى دیرپا، با پدید آوردن سیلى بنیان کن، مظهر بارز دخالت در تحولات تاریخ است.
۴ - حوادث طبیعى، مجارى تحقق اراده الهى است.* (فأخذهم الطوفان ... فأنجینه و أصحب السفینة)
۵ - مدت رسالت نهصدوپنجاه ساله نوح(ع) در میان قوم اش، تنها، مربوط به زمان قبل از طوفان است. (و لقد أرسلنا نوحًا إلى قومه فلبث فیهم ... فأخذهم الطوفان ... فأنجینه)
۶ - واقعه طوفان و هلاکت قوم نوح و نجات آن حضرت و مؤمنان به وى، از آن حادثه، درس عبرتى بزرگ براى انسان ها است. (فأخذهم الطوفان ... فأنجینه و أصحب السفینة و جعلنها ءایة للعلمین) مرجع ضمیر «ها» مى تواند «سفینة» و یا «واقعه طوفان» باشد. برداشت بالا، بنابر احتمال دوم است. گفتنى است، «آیة» به معناى «عبرت» است و نکره آمدن اش، دلالت بر تفخیم مى کند.
۷ - کشتى نوح(ع)، اثرى باقیمانده از طوفان نوح، و آیه بزرگ الهى براى همه جهانیان است. (فأنجینه و أصحب السفینة و جعلنها ءایة للعلمین)
۸ - نجات نوح(ع) و اصحاب کشتى وى و باقى ماندن کشتى، به عنوان آیه الهى براى مردم، به دست خداوند بود. (فأنجینه و أصحب السفینة و جعلنها ءایة للعلمین)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا :۷، ۸
- اعداد: عدد نهصدوپنجاه ۵
- تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۳
- حوادث: نقش حوادث طبیعى ۴
- خدا: افعال خدا ۸; مجارى اراده خدا ۴; نجات بخشى خدا ۱; نقش خدا ۳
- عبرت: عوامل عبرت ۶
- قوم نوح: عبرت از قوم نوح ۶
- نوح(ع): بقاى کشتى نوح(ع) ۷، ۸; پیروان نوح(ع) در کشتى ۲; طوفان نوح(ع) ۱، ۲، ۵، ۶; قصه نوح(ع) ۱، ۲، ۵; مدت نبوت نوح(ع) ۵; نجات پیروان نوح(ع) ۶، ۸; نجات نوح(ع) ۱، ۶، ۸; نجات همسفران نوح(ع) ۱; نوح(ع) در کشتى ۲