النور ٥٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۶#link137 | آيات ۴۷ - ۵۷، سوره نور]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۶#link137 | آيات ۴۷ - ۵۷، سوره نور]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۶#link138 | ايمان به خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) و اطاعت خدا و رسول (صلى اللّه عليه و آله ) واجب و ملازم يكديگرند]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۶#link138 | ايمان به خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) و اطاعت خدا و رسول (صلى اللّه عليه و آله ) واجب و ملازم يكديگرند]] | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۸#link152 | وقت استدلال صاحب روح المعانى به حديث فوق در تطبيق آيه با زمان خلفاء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۸#link152 | وقت استدلال صاحب روح المعانى به حديث فوق در تطبيق آيه با زمان خلفاء]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۷۳#link305 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۷۳#link305 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «56» لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ «57» | |||
و نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و از پيامبر اطاعت كنيد. شايد مورد رحمت قرار گيريد. هرگز گمان مبر كه كفّار، ما را در زمين عاجز و درمانده مىكنند. جايگاه آنان آتش است و به راستى كه بدسرانجامى است. | |||
===نکته ها=== | |||
امام صادق عليه السلام با تلاوت آيه 56 فرمود: زكاتِ فطره، مصداق زكات در آيه وواجب است. «1» | |||
شايد آيه 57 پاسخ سؤالى باشد كه با آن همه كفر و نفاق و امكاناتى كه مخالفان دارند، چگونه خداوند به مؤمنان وعده حاكميّت بر زمين را مىدهد؟ اين آيه مىفرمايد: و «لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ» ترديد نكن، زيرا مخالفان نمىتوانند در هيچ كجاى زمين اراده و راه خداوند را مختل و عاجز نمايند. بر خلاف ميل و پندار نادرست دشمنان، روزى حكومت امام زمان عليه السلام محقّق خواهد شد. «2» | |||
---- | |||
«1». بحار، ج 93، ص 104. | |||
«2». تفسير الميزان. | |||
جلد 6 - صفحه 209 | |||
===پیام ها=== | |||
1- اقامه نماز و اداى زكات، نمونه بارز عمل صالحى است كه در حاكميّت مؤمنان انجام مىشود. وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا ... أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ ... | |||
2- در اسلام، مسائل عبادى «أَقِيمُوا الصَّلاةَ» و مسائل مالى «آتُوا الزَّكاةَ» و مسائل سياسى و حكومتى «أَطِيعُوا الرَّسُولَ» از يكديگر جدا نيستند. | |||
3- وعدههاى الهى (در آيه قبل)، سبب تنپرورى نشود! أَقِيمُوا ... آتُوا الزَّكاةَ ... | |||
4- شرط رسيدن به رحمت الهى، پيروى از خدا و رسول است. «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ» | |||
5- كفّار، اگر چه ابرقدرت باشند، امّا در برابر قدرت خدا شكست خواهند خورد. | |||
لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ ... | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (56) | |||
بعد از آن امر مىفرمايد به اقامه امور دين: | |||
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ: و برپا داريد نماز را به اداى آن و حفظ اوقات و مراعات شرايط آن. وَ آتُوا الزَّكاةَ: و بدهيد زكات واجبه را. وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ: و فرمان بريد پيغمبر را در آنچه امر و نهى فرمايد، لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ: براى اينكه رحمت | |||
---- | |||
«1». اكمال الدين، ج 2، صفحه 356 و 357، دار الكتب الاسلاميّة. | |||
جلد 9 - صفحه 279 | |||
كرده شويد در دنيا و آخرت. | |||
نكته: در تكرير امر به طاعت رسول بدون تكرار اطاعت خدا، اشاره است به مبالغه و تأكيد در وجوب اطاعت رسول، و اشعار به آنكه اطاعت آن حضرت، همان اطاعت خدا باشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ (53) قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ (54) وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (55) وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (56) لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ (57) | |||
ترجمه | |||
و سوگند ياد كردند بخدا با سختترين سوگندهاشان كه اگر امر كرده بودى آنها را البته بيرون ميرفتند بگو سوگند مخوريد طاعتى است معروف بدرستيكه خدا آگاه است بآنچه ميكنيد | |||
بگو اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول را پس اگر روى گردانيد پس جز اين نيست كه بر او است آنچه بعهده گذارده شده و بر شما است آنچه بعهده گذارده شديد و اگر اطاعت كنيد او را راه يابيد و نيست بر رسول مگر رسانيدن آشكار | |||
وعده داده خدا آنان را كه گرويدند از شما و كردند كارهاى شايسته كه هر آينه جانشين كند البته ايشانرا در زمين چنانچه جانشين كرد آنانرا كه بودند پيش از ايشان و هر آينه جاى گزين و برقرار دارد البته براى ايشان دينشان را كه پسنديد براى ايشان و هر آينه مبدّل كند حالشان را البته بعد از ترسشان بايمنى كه پرستند مراو شريك قرار ندهند براى من چيزى را و هر كه كافر شد بعد از اين پس آنگروه آنهايند متمرّدان | |||
و بر پا بداريد نماز را و بدهيد زكوة را و فرمان بريد رسول را باشد كه شما رحم كرده شويد | |||
مپندار البته آنانرا كه كافر شدند عاجز كنندگان خدا در زمين و جاى ايشان آتش است و هر آينه بد جاى بازگشتى است. | |||
تفسير | |||
فرقه سابق الذكر در مقام اعتذار به پيغمبر اكرم با سوگند اكيد عرضه داشتند كه ما در مقام امتثال امر مبارك باين اندازه حاضريم كه اگر بفرمائى دست از ديار و مال خود برداريد و برويد ميرويم و آن شخص معرض مذكور اين كار را كرده بود چون از مهاجرين بود و باين اظهار خواستند منكر اعراض خودشان شوند و خدا ميدانست اسلام و هجرت آنها بچه اغراضى بوده | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 43 | |||
لذا فرموده و قسم ياد نمودند بخدا و مبالغه كردند مبالغه كردنى در قسمهاشان كه اگر امر كنى آنها را بخروج از ديارشان البته خارج ميشوند بگو ما از شما قسم دروغ نخواستيم ما طاعت پسنديده خواستيم كه در آن ريا نباشد و خدا آگاه است بآنچه ميكنيد و آنچه نميكنيد و آنكه براى چه ميكنيد و اى پيغمبر بآنها از طرف من بگو اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيغمبر او را پس اگر روى گردانيد و مخالفت كنيد جز اين نيست كه ضررش بخودتان ميرسد چون آنچه بعهده پيغمبر است تبليغ است و آنچه بعهده شما است اطاعت است و اگر اطاعت كنيد هدايت ميشويد براه نجات در دنيا و آخرت و بعهده پيغمبر نيست مگر بيان واضح و ابلاغ آشكار و كلمه جهد ظاهرا مفعول مطلق است براى فعل محذوف و اضافه بمفعول آن شده و در حكم حال است مانند آنكه بفرمايد قسم ياد نمودند در حاليكه مبالغه كننده بودند و طاعة مبتدا است و معروفة صفت آن و خبر، محذوف است يعنى طاعت معروفه بهتر است از براى شما از قسم منكر و تولّوا در اصل تتولّوا بوده و يكى از دو تاء حذف شده و بعهده گذارنده عقل است كه حكم ميكند باطاعت خدا و امر خدا باطاعت، ارشاد بحكم عقل است و حكم پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم حكم خدا است و عهدهدارى او در ابلاغ احكام و غيره هم بحكم عقل است و تكاليف الهيه مانند بار و دينى است كه بپشت و گردن مردم است و بايد آنرا بمنزل برسانند و ادا نمايند و اين معناى عهده است اگر آنرا انجام دادند بسعادت دنيا و آخرت نائل شدهاند و الافلا در كافى از امام صادق عليه السّلام در وصف پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرموده كه آنحضرت آنچه عهدهدار بود انجام داد و بار سنگين نبوت را بمنزل رساند و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود اى كسانيكه قرائت مينمائيد قرآن را از خدا بپرهيزيد در آنچه بعهده شما گذارده در آن همانا من مسئولم و شما مسئوليد من مسئول در تبليغ رسالتم و شما مسئول در آنچه بعهده شما گذارده شده از كتاب خدا و سنّت من و خداوند براى دلخوشى مسلمانان در انجام وظائف خودشان و استقامتشان در امر دين وعده داده بكسانيكه ايمان بخدا و روز جزا و پيغمبر و ائمه اثنى عشر عليهم الصلوة و السلام داشته باشند و بتمام وظائف دينى خودشان كه خدا بعهده ايشان گذارده عمل نمايند تا صادق باشد كه بار خود را بمنزل | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 44 | |||
رساندهاند و تمام اعمالشان شايسته بوده از ميان شما مسلمانان كه خليفه و جانشين كند ايشان را از پيغمبر خود در زمين چنانچه خليفه و جانشين نمود اين قبيل صلحاء را پيش از ايشان از انبياء گذشته و متمكن و مستقر و ثابت سازد براى ايشان دين حقشان را كه اسلام است و خدا پسنديده است براى ايشان و مبدل كند حال خوف اين نفوس ذكيّه را كه از اعداء دين و منافقين اين امت داشتند و تقيّه ميكردند بأمنيّت خاطر و اطمينان قلب تا عبادت كنند خدا را بهمان نحو كه مرضىّ او است بدون تقيه و ملاحظه نظر اعداء دين در عمل عبادى و كسانيكه كافر شوند بصدق اين وعده بعد از تصريح بآن پس آنگروه بيرون رفتهاند از راه حق و راستى و حكم خدا اگر چه در ظاهر احكام اسلام بر آنها مرتّب شود يا كسانيكه منكر شوند مقامات آن ذوات مقدسه را بعد از اين بيان و ساير ادلّه دالّه بر امامت، آنگروه كامل در تمرّد و فسقند و اينكه اولا تعبير بكفر فرموده و ثانيا بفسق براى آنستكه آنها باطنا كافرند و ظاهرا مسلمان فاسق معاند اين بيانى است كه بنظر حقير از ظاهر آيه و مجموع روايات مفّره رسيده است ولى جمعى از مفسرين فرمودهاند خدا وعده داده بصلحاء از اهل ايمان كه جانشين فرمايد ايشانرا از كفار در زمين يا خصوص مكه چنانچه اتباع انبياء سابق را از قبيل حضرت نوح و حضرت موسى و داود عليه السّلام جانشين كفار فرمود در زمين و متمكن كند و غالب نمايد دين ايشانرا كه اسلام است و خدا پسنديده است براى آنها بر اديان باطله و مبدل فرمايد خوف آنها را از كفار با منيّت مادامى كه موحّد باشند و عبادت غير خدا نكنند يا براى آنكه عبادت كنند خدا و ابا اطمينان خاطر و بدون شرك و ريا و كسيكه بكفر خود باقى بماند يا برگردد بكفر يا كفران اين نعمت را نمايد بعد از حصول آن فاسق و متمرد و خارج از دين است و اين وعده خدا در زمان پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در جزيرة العرب و بعد از آن حضرت بفاصله مختصرى در قسمت مهمى از معموره زمين بانجاز رسيد و كفار مقهور و ذليل شدند و اراضى آنها بتصرف مسلمانان در آمد و اين دليل بر صدق او است در ادعاء نبوت چون خبر دادن از غيب بدون وحى الهى ممكن نيست و در مجمع بعد از نقل خلاف در مورد آيه كه آيا وارد است در اصحاب پيغمبر | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 45 | |||
صلّى اللّه عليه و اله و سلّم يا عموم امت فرموده و آنچه روايت شده از اهل بيت آنستكه آيه در شأن مهدى از آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نازل شده و عياشى ره باسناد خود از على بن الحسين عليه السّلام روايت نموده كه آنحضرت اين آيه را قرائت فرمود و فرمود آنها و اللّه شيعيان ما اهل بيتند كه خدا باين وعده عمل ميفرمايد در باره آنها بدست مردى از ما و او مهدى اين امت است و او آنكس است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود اگر باقى نماند از دنيا مگر يكروز هر آينه طولانى كند خدا آنروز را تا ولايت نمايد مردى از عترت من كه اسم او اسم من است پر ميكند زمين را از عدل و قسط چنانچه پر شده باشد از ظلم و جور و روايت شده است اين معنى از ابى جعفر و ابى عبد اللّه عليهما السلام و بنابر اين مراد از آنانكه ايمان آوردند و بجا آوردند اعمال صالحه را پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و اهل بيت او عليهم السلامند و اين اجماع عترت طاهره است و آن حجّت است چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرموده من دو امانت سنگين ميان شما گذاردم كتاب خدا و عترت خود اهل بيتم از يكديگر جدا نميشوند تا وارد شوند بر من لب آن حوض و نيز تمكن تامّ در زمين اتفاق نيفتاده در گذشته پس آن منتظر است در آتيه چون خداوند تعالى تخلف نميكند از وعده خود فيض ره فرموده مراد از فرمايش امام عليه السّلام كه فرموده آنها و اللّه شيعيان ما اهل بيتند كه باين وعده در باره آنها عمل ميشود تبديل خوف بأمن است براى ايشان و ظاهرا اين فرمايش را براى جمع بين اين روايت و ساير رواياتى كه خودش در اين باب نقل نموده فرموده باشد كه در آنها ذكر شده كه ايشان ائمه عليهم السلامند يا آيه با ظهور امام زمان عليه السّلام تطبيق شده ولى در بعضى از روايات مفسره بامام قائم و اصحابش تصريح شده و ظاهرا مراد همانستكه خداوند خودش بيان فرموده و جاى اختلاف و محتاج بتفسير نيست چون كسانيكه داراى ايمان كامل و اعمال خالص صالحند ائمه اطهار و شيعيان خاص ايشانند كه در زمان ظهور امام زمان و رجعت آن ذوات مقدسه بر عالم و عالميان مسلط و حكمفرما خواهند شد انشاء اللّه تعالى و نيز در مجمع و جوامع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده كه جمع كرده شد براى من زمين پس ارائه داده شدم مشارق و مغارب آنرا و زود باشد برسد ملك امت من بآنچه جمع كرده شد براى من و عالم گير شدن دين اسلام در زمانى بطرق | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 46 | |||
متعدده از آنحضرت نقل شده است و در بعضى از روايات حكمت تأخير در انجاز وعد را بيان فرمودهاند كه ممحّض شدن حق و مصفّا شدن ايمان از كدورت و ارتداد كسانيكه اهل شك و ريبند از شيعيان و مهلت يافتن شيطان و رسيدن موعد مقرر الهى است تا آنكه باقى نماند از اسلام مگر اسمش و از قرآن مگر رسمش و خداوند مؤيّد كند ولىّ غائب خود را بعساكر غيبى و غالب فرمايد دين پيغمبر خود را بر تمام اديان بدست مبارك امام زمان و خداوند بعد از اين بشارت امر فرموده باقامه نماز و اداء زكوة كه دور كن ايمان عملى است و ايجاب فرموده اطاعت پيغمبر را كه كلمه جامعه است در امر بتمام احكام شرعيه براى وصول برحمت الهيه ابديّه و اشاره فرموده بآنكه كفار نميتوانند مانع از نفوذ اراده الهيه در مملكت او شوند و نبايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم يا كسى اين تصور و گمان را بنمايد و مأوى و مقرّو مصير آنها آتش جهنم است كه براى آنها بسيار بد است اگر چه از خداوند بپاداش اعمال آنها خوب است و بعضى يحسبنّ بياء قرائت نمودهاند و استخلف بضم تاء و ليبدلنّهم از باب افعال نيز قرائت شده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُم تُرحَمُونَ (56) | |||
و بر پا داريد نماز را و اتيان كنيد زكاة را و اطاعت كنيد رسول را شايد شما مشمول رحمت الهي شويد. | |||
(وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ) اقامه نماز دو نحوه است يكي به جا آوردن نماز است که افضل عبادات و بهترين اعمال است و تركش در حكم كفر است و تضييعش مورث زوال ايمان است و نحوه دوم نگذارند نماز از ميانه جامعه برداشته شود به مواعظ و بيان احكام و ترغيب و تحريص بر فعل آن که امروز اكثر افراد شيعه تارك الصلاة هستند فضلا از غير آنها. | |||
(وَ آتُوا الزَّكاةَ) عدل نماز است و گفتيم زكاة به 9 چيز تعلق ميگيرد غلات اربعه، انعام ثلاثه، نقدين و عقوبت تركش قبل از مردن ميرسد که ميگويد. | |||
(لَو لا أَخَّرتَنِي إِلي أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُن مِنَ الصّالِحِينَ) منافقون آيه 10. | |||
(وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ) در جميع فرمايشاتش مخصوصا در امر ولايت و وصايت و امامت که موجب اكمال دين و اتمام نعمت و رضايت حق که دين اسلام باشد که بدون او مرضيّ حق نيست. | |||
(لَعَلَّكُم تُرحَمُونَ) تعبير به لعلّ براي اينست که بسا در ضلالت ميافتند و منكر ميشوند که رسول نفرموده چنانچه حضرت رضا فرمود | |||
(بشرطها و انا من شروطها) | |||
و بسا آلوده به بعض صفات و بعض اعمال ميشوند که از قابليت رحمت ميافتند خدا حفظ كند. | |||
558 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 56)- فرار از چنگال مجازات او ممکن نیست! در آیه گذشته وعده خلافت روی زمین به مؤمنان صالح داده شده بود در این آیه و آیه بعد مردم را برای فراهم کردن مقدمات این حکومت بسیج میکند. | |||
نخست میگوید: «و نماز را بر پا دارید» (وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ). همان نمازی که رمز پیوند خلق با خالق است، و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمین میکند، و میان آنها و فحشا و منکر حائل میشود. | |||
«و زکات را بدهید» (وَ آتُوا الزَّکاةَ). همان زکاتی که نشانه پیوند با «خلق خدا» است، و وسیله مؤثری برای کم کردن فاصلهها، و سبب استحکام پیوندهای عاطفی است. | |||
«و رسول (خدا) را اطاعت کنید» (وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ). اطاعتی که شما را در خط مؤمنان صالح که شایسته حکومت بر زمینند قرار میدهد. | |||
«تا (در پرتو انجام این دستورات) مشمول رحمت او (خدا) شوید» (لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ). و شایسته پرچمداری حکومت حق و عدالت گردید. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۰۳
ترجمه
النور ٥٥ | آیه ٥٦ | النور ٥٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ»: تا به شما رحم شود. به امید رحمت و عنایت خدا به خود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۷ - ۵۷، سوره نور
- ايمان به خدا و پيامبر (صلى اللّه عليه و آله ) و اطاعت خدا و رسول (صلى اللّه عليه و آله ) واجب و ملازم يكديگرند
- بيان اينكه نفاق انگيزه اعراض پاره اى از مؤ منان ظاهرى از حكم و حكميت رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) بوده است
- بر خلاف منافقان ، مؤ منان در برابر حكميت و حكم خدا ورسول (صلى اللّه عليه و آله ) تسليم بوده مى گويند: ((سمعنا و اطعنا...))
- منافقان سوگندهاى شديد ياد مى كنند كه از تو اطاعت مى كنند، بگو قسم مخوريد...
- رسول را وظيفه اى و شما را وظيفه اى است ، نافرمانى شما به او زيانى نمى رساند وپيروى از او مايه هدايت خود شما است
- وعده جميل الهى به مؤ منينى كه عمل صالح انجام مى دهند
- مراد از استخلاف مؤ منين صالح العمل در زمين و مقصود از مستخلفينقبل از ايشان در آيه : ((وعد اللّه الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحات ...))
- مراد از تمكين دين در ((وليمكنن لهم دينهم الذى ارتضى لهم )) و بيان مفردات ديگر آيه
- اختلاف شديد مفسرين پيرامون مورد نزول اين آيه و مفاد آن
- بيان حق مطلب در معنا و مفاد آيه و مورد نزول آن
- توضيح اينكه وعده استخلاف در آيه ، جز با اجتماعى كه با ظهور مهدى (ع ) بر پا مىشود با هيچ مجتمعى قابل انطباق نيست
- رواياتى در شاءن نزول آيات مربوط به منافقين
- رواياتى درباره شاءن نزول و مفاد آيه : ((وعد اللّه الذين آمنوا منكم و عملوا الصالحاتليستخلقنكم فى الارض ...))
- حديثى از اميرالمؤ منين عليه السّلام در نهج البلاغه كه در آن به آيه (وعد اللّه الذينآمنوا...) در عزت و نصرت مؤ منين استدلال كرده اند
- وقت استدلال صاحب روح المعانى به حديث فوق در تطبيق آيه با زمان خلفاء
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «56» لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ «57»
و نماز را به پا داريد و زكات را بپردازيد و از پيامبر اطاعت كنيد. شايد مورد رحمت قرار گيريد. هرگز گمان مبر كه كفّار، ما را در زمين عاجز و درمانده مىكنند. جايگاه آنان آتش است و به راستى كه بدسرانجامى است.
نکته ها
امام صادق عليه السلام با تلاوت آيه 56 فرمود: زكاتِ فطره، مصداق زكات در آيه وواجب است. «1»
شايد آيه 57 پاسخ سؤالى باشد كه با آن همه كفر و نفاق و امكاناتى كه مخالفان دارند، چگونه خداوند به مؤمنان وعده حاكميّت بر زمين را مىدهد؟ اين آيه مىفرمايد: و «لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ» ترديد نكن، زيرا مخالفان نمىتوانند در هيچ كجاى زمين اراده و راه خداوند را مختل و عاجز نمايند. بر خلاف ميل و پندار نادرست دشمنان، روزى حكومت امام زمان عليه السلام محقّق خواهد شد. «2»
«1». بحار، ج 93، ص 104.
«2». تفسير الميزان.
جلد 6 - صفحه 209
پیام ها
1- اقامه نماز و اداى زكات، نمونه بارز عمل صالحى است كه در حاكميّت مؤمنان انجام مىشود. وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا ... أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ ...
2- در اسلام، مسائل عبادى «أَقِيمُوا الصَّلاةَ» و مسائل مالى «آتُوا الزَّكاةَ» و مسائل سياسى و حكومتى «أَطِيعُوا الرَّسُولَ» از يكديگر جدا نيستند.
3- وعدههاى الهى (در آيه قبل)، سبب تنپرورى نشود! أَقِيمُوا ... آتُوا الزَّكاةَ ...
4- شرط رسيدن به رحمت الهى، پيروى از خدا و رسول است. «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»
5- كفّار، اگر چه ابرقدرت باشند، امّا در برابر قدرت خدا شكست خواهند خورد.
لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (56)
بعد از آن امر مىفرمايد به اقامه امور دين:
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ: و برپا داريد نماز را به اداى آن و حفظ اوقات و مراعات شرايط آن. وَ آتُوا الزَّكاةَ: و بدهيد زكات واجبه را. وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ: و فرمان بريد پيغمبر را در آنچه امر و نهى فرمايد، لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ: براى اينكه رحمت
«1». اكمال الدين، ج 2، صفحه 356 و 357، دار الكتب الاسلاميّة.
جلد 9 - صفحه 279
كرده شويد در دنيا و آخرت.
نكته: در تكرير امر به طاعت رسول بدون تكرار اطاعت خدا، اشاره است به مبالغه و تأكيد در وجوب اطاعت رسول، و اشعار به آنكه اطاعت آن حضرت، همان اطاعت خدا باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمانِهِمْ لَئِنْ أَمَرْتَهُمْ لَيَخْرُجُنَّ قُلْ لا تُقْسِمُوا طاعَةٌ مَعْرُوفَةٌ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ (53) قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْهِ ما حُمِّلَ وَ عَلَيْكُمْ ما حُمِّلْتُمْ وَ إِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَ ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ (54) وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (55) وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (56) لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ لَبِئْسَ الْمَصِيرُ (57)
ترجمه
و سوگند ياد كردند بخدا با سختترين سوگندهاشان كه اگر امر كرده بودى آنها را البته بيرون ميرفتند بگو سوگند مخوريد طاعتى است معروف بدرستيكه خدا آگاه است بآنچه ميكنيد
بگو اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد رسول را پس اگر روى گردانيد پس جز اين نيست كه بر او است آنچه بعهده گذارده شده و بر شما است آنچه بعهده گذارده شديد و اگر اطاعت كنيد او را راه يابيد و نيست بر رسول مگر رسانيدن آشكار
وعده داده خدا آنان را كه گرويدند از شما و كردند كارهاى شايسته كه هر آينه جانشين كند البته ايشانرا در زمين چنانچه جانشين كرد آنانرا كه بودند پيش از ايشان و هر آينه جاى گزين و برقرار دارد البته براى ايشان دينشان را كه پسنديد براى ايشان و هر آينه مبدّل كند حالشان را البته بعد از ترسشان بايمنى كه پرستند مراو شريك قرار ندهند براى من چيزى را و هر كه كافر شد بعد از اين پس آنگروه آنهايند متمرّدان
و بر پا بداريد نماز را و بدهيد زكوة را و فرمان بريد رسول را باشد كه شما رحم كرده شويد
مپندار البته آنانرا كه كافر شدند عاجز كنندگان خدا در زمين و جاى ايشان آتش است و هر آينه بد جاى بازگشتى است.
تفسير
فرقه سابق الذكر در مقام اعتذار به پيغمبر اكرم با سوگند اكيد عرضه داشتند كه ما در مقام امتثال امر مبارك باين اندازه حاضريم كه اگر بفرمائى دست از ديار و مال خود برداريد و برويد ميرويم و آن شخص معرض مذكور اين كار را كرده بود چون از مهاجرين بود و باين اظهار خواستند منكر اعراض خودشان شوند و خدا ميدانست اسلام و هجرت آنها بچه اغراضى بوده
جلد 4 صفحه 43
لذا فرموده و قسم ياد نمودند بخدا و مبالغه كردند مبالغه كردنى در قسمهاشان كه اگر امر كنى آنها را بخروج از ديارشان البته خارج ميشوند بگو ما از شما قسم دروغ نخواستيم ما طاعت پسنديده خواستيم كه در آن ريا نباشد و خدا آگاه است بآنچه ميكنيد و آنچه نميكنيد و آنكه براى چه ميكنيد و اى پيغمبر بآنها از طرف من بگو اطاعت كنيد خدا را و اطاعت كنيد پيغمبر او را پس اگر روى گردانيد و مخالفت كنيد جز اين نيست كه ضررش بخودتان ميرسد چون آنچه بعهده پيغمبر است تبليغ است و آنچه بعهده شما است اطاعت است و اگر اطاعت كنيد هدايت ميشويد براه نجات در دنيا و آخرت و بعهده پيغمبر نيست مگر بيان واضح و ابلاغ آشكار و كلمه جهد ظاهرا مفعول مطلق است براى فعل محذوف و اضافه بمفعول آن شده و در حكم حال است مانند آنكه بفرمايد قسم ياد نمودند در حاليكه مبالغه كننده بودند و طاعة مبتدا است و معروفة صفت آن و خبر، محذوف است يعنى طاعت معروفه بهتر است از براى شما از قسم منكر و تولّوا در اصل تتولّوا بوده و يكى از دو تاء حذف شده و بعهده گذارنده عقل است كه حكم ميكند باطاعت خدا و امر خدا باطاعت، ارشاد بحكم عقل است و حكم پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم حكم خدا است و عهدهدارى او در ابلاغ احكام و غيره هم بحكم عقل است و تكاليف الهيه مانند بار و دينى است كه بپشت و گردن مردم است و بايد آنرا بمنزل برسانند و ادا نمايند و اين معناى عهده است اگر آنرا انجام دادند بسعادت دنيا و آخرت نائل شدهاند و الافلا در كافى از امام صادق عليه السّلام در وصف پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرموده كه آنحضرت آنچه عهدهدار بود انجام داد و بار سنگين نبوت را بمنزل رساند و از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود اى كسانيكه قرائت مينمائيد قرآن را از خدا بپرهيزيد در آنچه بعهده شما گذارده در آن همانا من مسئولم و شما مسئوليد من مسئول در تبليغ رسالتم و شما مسئول در آنچه بعهده شما گذارده شده از كتاب خدا و سنّت من و خداوند براى دلخوشى مسلمانان در انجام وظائف خودشان و استقامتشان در امر دين وعده داده بكسانيكه ايمان بخدا و روز جزا و پيغمبر و ائمه اثنى عشر عليهم الصلوة و السلام داشته باشند و بتمام وظائف دينى خودشان كه خدا بعهده ايشان گذارده عمل نمايند تا صادق باشد كه بار خود را بمنزل
جلد 4 صفحه 44
رساندهاند و تمام اعمالشان شايسته بوده از ميان شما مسلمانان كه خليفه و جانشين كند ايشان را از پيغمبر خود در زمين چنانچه خليفه و جانشين نمود اين قبيل صلحاء را پيش از ايشان از انبياء گذشته و متمكن و مستقر و ثابت سازد براى ايشان دين حقشان را كه اسلام است و خدا پسنديده است براى ايشان و مبدل كند حال خوف اين نفوس ذكيّه را كه از اعداء دين و منافقين اين امت داشتند و تقيّه ميكردند بأمنيّت خاطر و اطمينان قلب تا عبادت كنند خدا را بهمان نحو كه مرضىّ او است بدون تقيه و ملاحظه نظر اعداء دين در عمل عبادى و كسانيكه كافر شوند بصدق اين وعده بعد از تصريح بآن پس آنگروه بيرون رفتهاند از راه حق و راستى و حكم خدا اگر چه در ظاهر احكام اسلام بر آنها مرتّب شود يا كسانيكه منكر شوند مقامات آن ذوات مقدسه را بعد از اين بيان و ساير ادلّه دالّه بر امامت، آنگروه كامل در تمرّد و فسقند و اينكه اولا تعبير بكفر فرموده و ثانيا بفسق براى آنستكه آنها باطنا كافرند و ظاهرا مسلمان فاسق معاند اين بيانى است كه بنظر حقير از ظاهر آيه و مجموع روايات مفّره رسيده است ولى جمعى از مفسرين فرمودهاند خدا وعده داده بصلحاء از اهل ايمان كه جانشين فرمايد ايشانرا از كفار در زمين يا خصوص مكه چنانچه اتباع انبياء سابق را از قبيل حضرت نوح و حضرت موسى و داود عليه السّلام جانشين كفار فرمود در زمين و متمكن كند و غالب نمايد دين ايشانرا كه اسلام است و خدا پسنديده است براى آنها بر اديان باطله و مبدل فرمايد خوف آنها را از كفار با منيّت مادامى كه موحّد باشند و عبادت غير خدا نكنند يا براى آنكه عبادت كنند خدا و ابا اطمينان خاطر و بدون شرك و ريا و كسيكه بكفر خود باقى بماند يا برگردد بكفر يا كفران اين نعمت را نمايد بعد از حصول آن فاسق و متمرد و خارج از دين است و اين وعده خدا در زمان پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در جزيرة العرب و بعد از آن حضرت بفاصله مختصرى در قسمت مهمى از معموره زمين بانجاز رسيد و كفار مقهور و ذليل شدند و اراضى آنها بتصرف مسلمانان در آمد و اين دليل بر صدق او است در ادعاء نبوت چون خبر دادن از غيب بدون وحى الهى ممكن نيست و در مجمع بعد از نقل خلاف در مورد آيه كه آيا وارد است در اصحاب پيغمبر
جلد 4 صفحه 45
صلّى اللّه عليه و اله و سلّم يا عموم امت فرموده و آنچه روايت شده از اهل بيت آنستكه آيه در شأن مهدى از آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نازل شده و عياشى ره باسناد خود از على بن الحسين عليه السّلام روايت نموده كه آنحضرت اين آيه را قرائت فرمود و فرمود آنها و اللّه شيعيان ما اهل بيتند كه خدا باين وعده عمل ميفرمايد در باره آنها بدست مردى از ما و او مهدى اين امت است و او آنكس است كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود اگر باقى نماند از دنيا مگر يكروز هر آينه طولانى كند خدا آنروز را تا ولايت نمايد مردى از عترت من كه اسم او اسم من است پر ميكند زمين را از عدل و قسط چنانچه پر شده باشد از ظلم و جور و روايت شده است اين معنى از ابى جعفر و ابى عبد اللّه عليهما السلام و بنابر اين مراد از آنانكه ايمان آوردند و بجا آوردند اعمال صالحه را پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و اهل بيت او عليهم السلامند و اين اجماع عترت طاهره است و آن حجّت است چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرموده من دو امانت سنگين ميان شما گذاردم كتاب خدا و عترت خود اهل بيتم از يكديگر جدا نميشوند تا وارد شوند بر من لب آن حوض و نيز تمكن تامّ در زمين اتفاق نيفتاده در گذشته پس آن منتظر است در آتيه چون خداوند تعالى تخلف نميكند از وعده خود فيض ره فرموده مراد از فرمايش امام عليه السّلام كه فرموده آنها و اللّه شيعيان ما اهل بيتند كه باين وعده در باره آنها عمل ميشود تبديل خوف بأمن است براى ايشان و ظاهرا اين فرمايش را براى جمع بين اين روايت و ساير رواياتى كه خودش در اين باب نقل نموده فرموده باشد كه در آنها ذكر شده كه ايشان ائمه عليهم السلامند يا آيه با ظهور امام زمان عليه السّلام تطبيق شده ولى در بعضى از روايات مفسره بامام قائم و اصحابش تصريح شده و ظاهرا مراد همانستكه خداوند خودش بيان فرموده و جاى اختلاف و محتاج بتفسير نيست چون كسانيكه داراى ايمان كامل و اعمال خالص صالحند ائمه اطهار و شيعيان خاص ايشانند كه در زمان ظهور امام زمان و رجعت آن ذوات مقدسه بر عالم و عالميان مسلط و حكمفرما خواهند شد انشاء اللّه تعالى و نيز در مجمع و جوامع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم نقل نموده كه جمع كرده شد براى من زمين پس ارائه داده شدم مشارق و مغارب آنرا و زود باشد برسد ملك امت من بآنچه جمع كرده شد براى من و عالم گير شدن دين اسلام در زمانى بطرق
جلد 4 صفحه 46
متعدده از آنحضرت نقل شده است و در بعضى از روايات حكمت تأخير در انجاز وعد را بيان فرمودهاند كه ممحّض شدن حق و مصفّا شدن ايمان از كدورت و ارتداد كسانيكه اهل شك و ريبند از شيعيان و مهلت يافتن شيطان و رسيدن موعد مقرر الهى است تا آنكه باقى نماند از اسلام مگر اسمش و از قرآن مگر رسمش و خداوند مؤيّد كند ولىّ غائب خود را بعساكر غيبى و غالب فرمايد دين پيغمبر خود را بر تمام اديان بدست مبارك امام زمان و خداوند بعد از اين بشارت امر فرموده باقامه نماز و اداء زكوة كه دور كن ايمان عملى است و ايجاب فرموده اطاعت پيغمبر را كه كلمه جامعه است در امر بتمام احكام شرعيه براى وصول برحمت الهيه ابديّه و اشاره فرموده بآنكه كفار نميتوانند مانع از نفوذ اراده الهيه در مملكت او شوند و نبايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم يا كسى اين تصور و گمان را بنمايد و مأوى و مقرّو مصير آنها آتش جهنم است كه براى آنها بسيار بد است اگر چه از خداوند بپاداش اعمال آنها خوب است و بعضى يحسبنّ بياء قرائت نمودهاند و استخلف بضم تاء و ليبدلنّهم از باب افعال نيز قرائت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ لَعَلَّكُم تُرحَمُونَ (56)
و بر پا داريد نماز را و اتيان كنيد زكاة را و اطاعت كنيد رسول را شايد شما مشمول رحمت الهي شويد.
(وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ) اقامه نماز دو نحوه است يكي به جا آوردن نماز است که افضل عبادات و بهترين اعمال است و تركش در حكم كفر است و تضييعش مورث زوال ايمان است و نحوه دوم نگذارند نماز از ميانه جامعه برداشته شود به مواعظ و بيان احكام و ترغيب و تحريص بر فعل آن که امروز اكثر افراد شيعه تارك الصلاة هستند فضلا از غير آنها.
(وَ آتُوا الزَّكاةَ) عدل نماز است و گفتيم زكاة به 9 چيز تعلق ميگيرد غلات اربعه، انعام ثلاثه، نقدين و عقوبت تركش قبل از مردن ميرسد که ميگويد.
(لَو لا أَخَّرتَنِي إِلي أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَ أَكُن مِنَ الصّالِحِينَ) منافقون آيه 10.
(وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ) در جميع فرمايشاتش مخصوصا در امر ولايت و وصايت و امامت که موجب اكمال دين و اتمام نعمت و رضايت حق که دين اسلام باشد که بدون او مرضيّ حق نيست.
(لَعَلَّكُم تُرحَمُونَ) تعبير به لعلّ براي اينست که بسا در ضلالت ميافتند و منكر ميشوند که رسول نفرموده چنانچه حضرت رضا فرمود
(بشرطها و انا من شروطها)
و بسا آلوده به بعض صفات و بعض اعمال ميشوند که از قابليت رحمت ميافتند خدا حفظ كند.
558
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 56)- فرار از چنگال مجازات او ممکن نیست! در آیه گذشته وعده خلافت روی زمین به مؤمنان صالح داده شده بود در این آیه و آیه بعد مردم را برای فراهم کردن مقدمات این حکومت بسیج میکند.
نخست میگوید: «و نماز را بر پا دارید» (وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ). همان نمازی که رمز پیوند خلق با خالق است، و ارتباط مستمر آنها را با خدا تضمین میکند، و میان آنها و فحشا و منکر حائل میشود.
«و زکات را بدهید» (وَ آتُوا الزَّکاةَ). همان زکاتی که نشانه پیوند با «خلق خدا» است، و وسیله مؤثری برای کم کردن فاصلهها، و سبب استحکام پیوندهای عاطفی است.
«و رسول (خدا) را اطاعت کنید» (وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ). اطاعتی که شما را در خط مؤمنان صالح که شایسته حکومت بر زمینند قرار میدهد.
«تا (در پرتو انجام این دستورات) مشمول رحمت او (خدا) شوید» (لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ). و شایسته پرچمداری حکومت حق و عدالت گردید.
نکات آیه
۱ - مؤمنان، وظیفه دار برپایى نماز و پرداخت زکات (وعد اللّه الذین ءامنوا... و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة)
۲ - نماز و زکات، از مهم ترین و با ارزش ترین فریضه ها و احکام الهى (وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الصلحت ... و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة) برداشت فوق با توجه به اختصاص به ذکر یافتن نماز و زکات، پس از بیان اعمال صالح - که نماز و زکات نیز جزء آنها مى باشد - قابل استفاده است.
۳ - فریضه نماز، در مقایسه با دیگر فریضه ها و احکام الهى، از ارزش و اهمیت ویژه اى برخوردار است. (وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الصلحت ... و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة) برداشت یاد شده، از تقدم فریضه نماز بر زکات استفاده شده است.
۴ - مؤمنان، وظیفه دار اطاعت و فرمان برى همه جانبه از فرمان هاى رسول خدا (وعد اللّه الذین ءامنوا... و أطیعوا الرسول) حذف متعلق «أطیعوا» دلیل اطلاق آن است; یعنى، اطاعت از رسول(ص) شامل تمامى اوامر و نواهى او مى باشد.
۵ - ارتباط با خدا، رسیدگى به محرومان جامعه و فرامان برى از رهبرى جامعه اسلامى، از مصداق هاى مهم و بارز اعمال صالح (وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الصلحت ... و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة و أطیعوا الرسول) برداشت فوق با توجه به این نکته است که فریضه نماز، زکات و اطاعت از رسول خدا(ص) که جزو اعمال صالح مى باشد، اختصاص به ذکر یافته است.
۶ - مؤمنان نیکوکار در سایه برپایى نماز، پرداخت زکات و اطاعت از پیامبر(ص) مشمول رحمت خدا هستند. (وعد اللّه الذین ءامنوا منکم و عملوا الصلحت... و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة و أطیعوا الرسول لعلّکم ترحمون)
۷ - برپایى نماز، پرداخت زکات و اطاعت از پیامبر(ص) و رهبران الهى، مایه جلب رحمت خدا است. (و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة و أطیعوا الرسول لعلّکم ترحمون)
۸ - امید به برخوردارى از رحمت خدا در پرتو اقامه نماز، پرداخت زکات و اطاعت از پیامبر(ص) امیدى به جا و شایسته (و أقیموا الصلوة و ءاتوا الزکوة و أطیعوا الرسول لعلّکم ترحمون) از این که خداوند پس از توصیه مؤمنان به اقامه نماز، پرداخت زکات و فرمان برى از پیامبر(ص)، آنان را به رحمت خویش امیدوار ساخته است به دست مى آید که امید داشتن به رحمت خدا، پس از عمل به توصیه هاى الهى، امیدى به جا و شایسته است.
۹ - «ابراهیم بن عبدالحمید عن أبى الحسن قال: سألته عن صدقة الفطر أواجبة هى بمنزلة الزکاة فقال: هى ممّا قال اللّه: «أقیموا الصلوة و آتوا الزکاة» هى واجبة ...; ابراهیم بن عبدالحمید گوید: از امام رضا(ع) پرسیدم: آیا زکات فطره به منزله زکات واجب است؟ فرمود: زکات فطره، از همان زکاتى است که خداوند فرموده: «...و آتوا الزکاة» و آن واجب است». ۱- تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۴۲، ح ۳۳; بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۱۰۴- ، ح ۷.
موضوعات مرتبط
- احکام ۹:
- اطاعت : آثار اطاعت از رهبران دینى ۷; آثار اطاعت از محمد(ص) ۶، ۷، ۸; اطاعت از رهبران دینى ۵; اهمیت اطاعت از خدا ۴; اهمیت اطاعت از محمد(ص) ۴
- امیدوارى: امدوار به رحمت ۸
- تکلیف: مهمترین تکلیف ۲
- خدا: ارتباط با خدا ۵; رحمت خدا ۶، ۷
- رحمت: زمینه رحمت ۷; مشمولان رحمت ۶
- زکات : آثار زکات ۶، ۷، ۸; احکام زکات فطره ۹; اهمیت زکات ۱، ۲; فضیلت زکات ۲
- عمل صالح ۵:
- فقرا : تأمین فقرا ۵
- مؤمنان: اطاعت مؤمنان ۶; انقیاد مؤمنان ۴; تکلیف مؤمنان ۱، ۴; رحمت بر مؤمنان ۶; زکات مؤمنان ۶; نماز مؤمنان ۶
- نماز: آثار نماز ۶، ۷، ۸; اهمیت نماز ۱، ۲، ۳; برپایى نماز ۱; فضیلت نماز ۲، ۳
- واجبات ۲، ۹: