النور ٤٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۲۶: خط ۲۶:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link106 | آيات ۳۵ - ۴۶، سوره نور]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link106 | آيات ۳۵ - ۴۶، سوره نور]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link107 | معنا و مفادى كه آيات : ((الله نور السموات و الارض ...)) متضمن آن است .]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۳#link107 | معنا و مفادى كه آيات : ((الله نور السموات و الارض ...)) متضمن آن است .]]
خط ۵۸: خط ۵۹:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۶#link136 | چند روايت درباره : ((رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع ...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۵_بخش۱۶#link136 | چند روايت درباره : ((رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع ...))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۷۲#link292 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۴_بخش۷۲#link292 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «46»
به راستى كه آياتى روشنگر نازل كرديم و خداوند هر كه را بخواهد به راه مستقيم هدايت مى‌كند.
===نکته ها===
در فرق ميان كلماتِ «سبيل» و «طريق» با «صِراطٍ» گفته‌اند كه صراط به راهى مى‌گويند كه پيمودن آن هموار باشد و هيچ پيچيدگى و دشوارى نداشته باشد. «2»
----
«1». تفسير راهنما.
«2». فروق اللغة.
جلد 6 - صفحه 200
===پیام ها===
1- خداوند با فرستادن آيات روشن و روشنگر، اتمام حجّت كرده است. «أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ»
2- آيات الهى وسيله‌ى هدايت هستند ولى اصل‌هدايت كار اوست. وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ ...
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (46)
لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ‌: هر آينه بتحقيق نازل فرموديم دلالات آشكارا از شواهد توحيد و فرستادن پيغمبر و قرآن براى راهنمائى بندگان به سعادت و ايمان. وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌: و خداى تعالى راه نمايد هر كه را خواهد به راه راست و ايمان از آنانكه قبول كنند ايمان را، يعنى خداى تعالى هدايت فرمايد به طريق حق هر كه را خواهد به توفيق خود به سبب تأمل و نظر صحيح در آيات و ارشاد شدن به بينات. يا هر كه اطاعت كند خداوند را و مستحق شود ثواب را، او را راه نمايد به طريق بهشت و سعادت.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ (41) وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (42) أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ (43) يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ (44) وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ (45)
لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (46)
ترجمه‌
آيا نديدى كه خدا تسبيح ميكند مر او را هر كه در آسمانها و زمين است و پرندگان بال گشادگان در هوا هر يك بتحقيق دانسته دعايش را و تسبيحش را و خدا دانا است بآنچه ميكنند
و براى خدا است پادشاهى آسمانها و زمين و بسوى خدا است بازگشت‌
آيا نديدى كه خدا بتدريج ميراند ابر را پس تأليف ميكند ميان آن پس ميگرداند آنرا متراكم برروى هم پس مى‌بينى باران را كه بيرون ميآيد از لابلايش و فرو ميفرستد از آسمان از كوههائى كه باشد در آن از تگرگ پس صدمه ميرساند بآن كسى را كه بخواهد و بر ميگرداند آنرا از كسيكه بخواهد نزديك ميشود تابش برقش ببرد چشمها را ميگرداند
خدا شب و روز را همانا در آن هر آينه عبرتى است براى صاحبان بصيرت‌
و خدا آفريد هر جنبنده‌ئى را از آب پس بعضى از آنها آنست كه راه ميرود بشكمش و بعضى از آنها آن است كه راه ميرود بدو پاى و بعضى از آنها آنست است كه راه ميرود
----
جلد 4 صفحه 36
بر چهارپاى ميآفريند خدا آنچه را ميخواهد همانا خدا بر همه چيزى توانا است‌
هر آينه بتحقيق فرستاديم آيتهاى روشن كننده‌ئى و خدا هدايت ميكند آنرا كه ميخواهد براه راست.
تفسير
خداوند سبحان در اين آيات شريفه براى اثبات عظمت و قدرت كامله خويش به پيغمبر خود فرموده آيا نديدى و ندانستى كه تسبيح و تنزيه ميكند خدا را از شريك و عديل و نظير و ضدّ و ندّ و هر نقص و عيبى هر كس در آسمانها و زمين است از صاحبان عقول از قبيل ملائكه و جن و انس يا هر موجودى كه در آنها است اگر كلمه من بملاحظه تغليب صاحبان عقول بر غير آنها ذكر شده باشد و اين تسبيح يا مقالى است و آن اختصاص باهل ايمان دارد يا حالى است كه آن شامل تمام موجودات است چون تمام آنها بلسان حال دلالت دارند بر وجود صانع خبيرى كه منزه و مبرى است از هر نقص و فتورى‌
«برگ درختان سبز در نظر هوشيار
هر ورقى دفترى است معرفت كردگار»
و معرفت باين تسبيح اختصاص به پيغمبر اكرم ندارد بلكه هر كس مختصرى تفكر در اوضاع كائنات نمايد دلالت آنها بر چنين خالقى براى او مشهود ميشود بلكه همه اين معرفت را بالفطره دارند نهايت آنكه شواغل دنيوى آنها را منصرف از توجه بعرفان خودشان نموده لذا در مواقع شدت بالطبع متوجه بخداوند عالم خبير بصير قدير ميشوند بلى ممكن است استماع تسبيح فطرى آنها كه نقل شده اختصاص بآنحضرت و سائر اولياء اللّه داشته باشد و اين دلالت ذاتى كه تسبيح حالى است بيشتر مشهود ميشود در پرندگان كه بال گشادگان در هوا طيران ميكنند بحول و قوه الهى كه بآنها عنايت شده و مانع از سقوط بزمين است با آنكه جسم ثقيلند و بالهام غيبى كه قبض و بسط بال و صفيف و دفيف آنها هر يك در وقت لزوم مشهود است لذا تخصيص بذكر يافته‌اند و بالاتر از اين آنستكه تمام موجودات در عالم بالا اشتغال بطلب ذاتى و تسبيح فطرى خودشان در وقت تجلّى الهى بصفات جمال داشته‌اند ولى در اين عالم كه آمدند خاموش شدند بلكه در اين عالم هم هر يك بحسب حال و مقال مناسب با خودشان اشتغال بدعا و ثناى الهى دارند و متوجه بحال خودشان هم هستند منتهى گوش شنوا
----
جلد 4 صفحه 37
ميخواهد كه بشنود لذا ميگويند ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خامشيم و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هيچ پرنده‌ئى در صحرا و دريا صيد نشود و هيچ چرنده‌ئى مگر براى كوتاهى او در ذكر خدا و نيز از آنحضرت نقل شده كه گنجشك‌ها قبل از طلوع آفتاب و بعد از آن تقديس پروردگار خود و در خواست روزيشان را مينمايند و از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه خواندن خروسها در زمين جواب گوئى و به تبع خواندن ملكى است بصورت خروس با اوصاف مخصوصى از عظمت و احاطه و ارتفاع كه ميگويد اشهد ان لا اله الا اللّه و اشهد انّ محمدا رسول اللّه و خاتم النبيّين و انّ وصيّه خير الوصيّين سبّوح قدّوس ربّ الملائكة و الرّوح و در اين باب در سور سابقه مخصوصا سوره بنى اسرائيل شرح مفصلى گذشت و بنابر آنچه ذكر شد ضمير در قد علم راجع بكلّ است چنانچه ظاهر كلام است و اگر راجع بخدا باشد محتاج به بيان نيست معلوم است كه خدا عالم بدعا و ثناى همه موجودات ميباشد چنانچه فرموده و خدا عالم است بافعال آنها و هر كس را بپاداش عملش از خير و شر ميرساند و نيز مسلّم است كه سلطنت حقه حقيقيّه در تمام آسمانها و زمين بالاستحقاق از آن حق است و غير او صلاحيت براى اين مقام ندارد و بازگشت تمام خلق در روز قيامت بحكم و فرمان او است و نيز فرموده آيا نديدى كه خداوند كم‌كم و بتدريج پاره‌هاى ابر را از جوانب و اطراف ميراند پس احداث انضمام و تأليف ميكند ميان آن ابر متفرق پس قرار ميدهد آنرا متراكم هر قطعه فوق ديگرى پس مى‌بينى قطرات باران را كه از خلل و فرج آن ريزان است و نازل ميكند از جهت فوق كه ابر است از قطعات بزرگى كه مانند كوه است و در آن جهت جاى دارد از جنس تگرگ تگرگ را يا نازل ميكند از آسمان از قطعات ابرى كه هر يك در عظمت و صلابت مانند كوهى است مقدارى از جنس تگرگ را پس آسيب ميرساند بآن تگرگ بر جان و مال و باغ و زراعت هر كس بخواهد و صرف ميكند آن آفت و بلا را از هر كس بخواهد و بر هر تقدير مفعول ينزّل محذوف يا مقدر است ولى مبيّن است و بنظر حقير معناى دوم احسن و اسهل است اگر چه معناى اول بين مفسرين اشهر است و در هر حال نزديك ميشود كه ضوء برق آن ابر
----
جلد 4 صفحه 38
ببرد نور چشمها را از شدت لمعان و خدا شب را مبدّل بروز و روز را مبدل بشب ميكند و ميگرداند آن دو را كوتاه و بلند و سر دو گرم و در تمام اين اوضاع و انقلابات كه ذكر شد موجبات عبرت و خداشناسى براى صاحبان بصيرت فراهم است در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود خداوند قرار داده ابرها را غربيلها از براى باران آن آب ميكند تگرگ را تا ضرر نزند بچيزيكه ميرسد و آنچه مى‌بينيد شما در آن از تگرگ و صاعقه نقمت است از خدا بهر كس بخواهد اصابت ميكند و نيز از آنحضرت نقل شده كه تگرگ خورده نميشود چون خدا فرموده يصيب بها من يشاء من عباده و در فقيه از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در حديثى كه در آن اقسام بادها ذكر شده كه بعضى از آنها بادهائى است كه ابر را حبس ميكند ميان آسمان و زمين و بعضى از بادها فشار ميدهد و تقطير ميكند آنرا باذن خدا و بعضى از بادها پراكنده ميكند آنرا و خداوند خلق فرموده هر جنبنده‌ئى در زمين را كه حيوان باشد از منى چنانچه قمى ره فرموده يا از آب چون گفته‌اند اصل تمام موجودات آب است چنانچه فرموده و جعلنا من الماء كلّ شى‌ء حىّ پس بعضى از آنها حيوانات خزنده‌اند مانند مار و ماهى و كرم كه بشكم راه ميروند و بعضى از حيوانات بدو پا راه ميروند مانند انسان و پرندگان و بعضى بچهارپا مانند چرندگان و درندگان و قمى ره از امام صادق عليه السّلام و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه بعضى از حيوانات به بيشتر از چهارپا راه ميروند و اثبات شى‌ء نفى ما عدا نميكند چون خدا نميخواهد اقسام حيوانات را بيان بفرمايد ميخواهد بفرمايد خدا هر قسم بخواهد خلق ميكند از اين اقسام و غير آنها چون او بر هر مقدورى قادر است و اختلاف حيوانات با اتفاق اصلشان دليل بر وجود صانع خبير بصير حكيم مقتدر است و براى گرفتن اين نتيجه ذكر همان اقسام كافى است كه در انظار مردم جلوه‌گر است و در خاتمه براى اتمام حجت خود بر خلق فرموده كه بتحقيق ما نازل نموديم آيات واضحه و مبيّنه معارف و احكام را بر مردم تا تفكر و تأمل نمايند و مهتدى بهدايت الهى شوند ولى باز خدا هر كس را بخواهد توفيق تفكر و تأمل ميدهد و هدايت ميكند براه مستقيم موصل بحق و ببهشت و اينكه از حيوانات‌
----
جلد 4 صفحه 39
ديگر غير از انسان بكلمه من كه مخصوص بذوى العقول است تعبير شده گفته‌اند براى وجود ذوى العقول است در حيوانات كه بآن ملاحظه از باب تغليب بضمير جمع ذوى العقول در فمنهم من يمشى از آنها تعبير شده تا موافق شود تفصيل با اجمال و توافق حاصل شود بين اقسام و بعضى فرمايش قمى را هم در باب خلق حيوانات از منى حمل بر اغلب نموده‌اند و گفته‌اند بعضى از حيوانات از منى خلق نميشوند ولى آب جزء مادّه آنها است چون يكى از عناصر اربعه است و اين خود وجه ديگرى است براى بيان خلق تمام حيوانات از آب و خالق باضافه بكلّ نيز قرائت شده و بنظر حقير خداوند براى بيان مراد از من فى السموات و الارض كه اعمّ از ذوى العقول ظاهرى است و تقرير و تثبيت تسبيح براى كلّيه حيوانات معامله ذوى العقول در منهم و كلمه من در سه موضع با آنها فرموده است خصوصا بملاحظه اثبات علم بدعا و تسبيح كه براى كلّ شده كه بايد اين مراعات بشود تا توافق بين آيه اولى و اين آيه حاصل گردد و اللّه اعلم بمرامه و محسّنات كلامه.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لَقَد أَنزَلنا آيات‌ٍ مُبَيِّنات‌ٍ وَ اللّه‌ُ يَهدِي‌ مَن‌ يَشاءُ إِلي‌ صِراطٍ مُستَقِيم‌ٍ (46)
‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ نازل‌ فرموديم‌ آيات‌ و دلائل‌ واضحه مبينه‌ و خداوند هدايت‌ مي‌فرمايد كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ بخواهد بسوي‌ راه‌ راست‌.
(لَقَد أَنزَلنا) نفرمود انزلت‌ زيرا نزول‌.
(آيات‌ٍ) بتوسط ملائكه‌ ‌بر‌ قلب‌ مطهر حضرت‌ رسالت‌ ‌بود‌ و آيات‌ دلائل‌ ‌بر‌ توحيد و علم‌ و قدرت‌ و حكمت‌ ‌او‌ و ‌بر‌ صدق‌ نبي‌ محترم‌ و ساير امور دينيه‌.
(مُبَيِّنات‌ٍ) واضح‌ و روشن‌ و مبرهن‌ ‌است‌ لكن‌ قلوب‌ قاسيه‌ نمي‌پذيرند و ‌از‌ قابليت‌ افتاده‌ بلكه‌ ‌بر‌ عناد و عصبيت‌ ‌آنها‌ افزوده‌ ميشود.
(وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِين‌َ إِلّا خَساراً) اسرا ‌آيه‌ 84.
(وَ لا يَزِيدُ الكافِرِين‌َ كُفرُهُم‌ عِندَ رَبِّهِم‌ إِلّا مَقتاً وَ لا يَزِيدُ الكافِرِين‌َ كُفرُهُم‌ إِلّا خَساراً) فاطر آيه 37.
(وَ اللّه‌ُ يَهدِي‌ مَن‌ يَشاءُ إِلي‌ صِراطٍ مُستَقِيم‌ٍ) اشخاصي‌ ‌که‌ داراي‌ قلب‌ صافي‌ باشند و پي‌ جويي‌ ‌از‌ حق‌ و حقيقت‌ مي‌كنند خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ اعانت‌ ميكند و توفيق‌ مي‌دهد و اسباب‌ هدايت‌ ‌را‌ ‌در‌ دسترس‌ ‌آنها‌ مي‌گذارد و ميداند ‌که‌ اينها قابل‌ هدايت‌ هستند و ‌آنها‌ ‌را‌ بصراط مستقيم‌ و طريق‌ مستوي‌ و راه‌ راست‌ هدايت‌ ميفرمايد و اينها مورد كلمه ‌من‌ يشاء هستند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
اشاره
(آیه 46)
شأن نزول:
در مورد نزول این آیه و چهار آیه بعد نقل شده: یکی از منافقان با یک مرد یهودی نزاعی داشت، مرد یهودی، منافق ظاهر مسلمان را به داوری پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله خواند، اما منافق زیر بار نرفت، و او را به داوری «کعب بن اشرف یهودی»! دعوت کرد این آیات نازل شد و سخت این گونه اشخاص را مورد سر زنش و مذمت قرار داد.
تفسیر:
ایمان و پذیرش داوری خدا- از آنجا که در آیات گذشته، سخن از ایمان به خدا و دلائل توحید و نشانه‌های او در جهان تکوین بود، در اینجا سخن از آثار ایمان و بازتابهای توحید در زندگی انسان و تسلیم او در برابر حق و حقیقت است.
نخست می‌گوید: «ما آیات روشن و روشنگری نازل کردیم» (لَقَدْ أَنْزَلْنا آیاتٍ)
ج3، ص305
مُبَیِّناتٍ). آیاتی که دلها را به نور ایمان و توحید روشن می‌کند، افکار انسانها را نور و صفا می‌بخشد و محیط تاریک زندگیشان را عوض می‌کند.
البته وجود این «آیات مبینات» زمینه را برای ایمان فراهم می‌سازد، ولی نقش اصلی را هدایت الهی دارد، چرا که «خدا هر کس را بخواهد به صراط مستقیم هدایت می‌کند» (وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).
و می‌دانیم که اراده خداوند و مشیت او بی‌حساب نیست، او نور هدایت را به دلهایی می‌افکند که آماده پذیرش آن هستند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۰۲


ترجمه

ما آیات روشنگری نازل کردیم؛ و خدا هر که را بخواهد به صراط مستقیم هدایت می‌کند!

|البته ما آياتى روشنگر نازل كرديم، و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‌كند
قطعاً آياتى روشنگر فرود آورده‌ايم، و خدا هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى‌كند.
همانا ما آیات و ادله بسیار روشن فرستادیم. و خدا هر که را خواهد به راه راست هدایت می‌کند.
همانا آیاتی روشن نازل کردیم؛ و خدا هر که را بخواهد به راهی راست راهنمایی می کند.
به تحقيق آياتى روشنگر نازل كرديم و خدا هر كس را كه بخواهد به راه راست هدايت مى‌كند.
به راستی آیاتی روشنگر نازل کردیم و خداوند هر کس را که بخواهد به راه راست هدایت می‌کند
هر آينه آياتى روشن و روشنگر فرو فرستاديم، و خدا هر كه را خواهد به راه راست راه نمايد.
ما (از طریق وحی) آیه‌های روشن و روشنگری را فرو فرستاده‌ایم (که هم خود واضح بوده و هم بیانگر احکام دینی و امثال زندگی و اسرار کونی می‌باشند) و خداوند هرکه را بخواهد (در پرتو تلاش شخص و توفیق الهی) به راه راست رهنمود می‌کند.
همواره به‌درستی آیاتی روشنگر فرود آوردیم. و خدا هر که را بخواهد به راهی بس راست هدایت می‌کند.
همانا فرستادیم آیتهائی روشن و خدا هدایت کند هر که را خواهد بسوی راهی راست‌


النور ٤٥ آیه ٤٦ النور ٤٧
سوره : سوره النور
نزول : ١٠ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُبَیِّنَاتٍ»: روشن. روشنگر (نگا: نور / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ «46»

به راستى كه آياتى روشنگر نازل كرديم و خداوند هر كه را بخواهد به راه مستقيم هدايت مى‌كند.

نکته ها

در فرق ميان كلماتِ «سبيل» و «طريق» با «صِراطٍ» گفته‌اند كه صراط به راهى مى‌گويند كه پيمودن آن هموار باشد و هيچ پيچيدگى و دشوارى نداشته باشد. «2»


«1». تفسير راهنما.

«2». فروق اللغة.

جلد 6 - صفحه 200

پیام ها

1- خداوند با فرستادن آيات روشن و روشنگر، اتمام حجّت كرده است. «أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ»

2- آيات الهى وسيله‌ى هدايت هستند ولى اصل‌هدايت كار اوست. وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ ...

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (46)

لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ‌: هر آينه بتحقيق نازل فرموديم دلالات آشكارا از شواهد توحيد و فرستادن پيغمبر و قرآن براى راهنمائى بندگان به سعادت و ايمان. وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ‌: و خداى تعالى راه نمايد هر كه را خواهد به راه راست و ايمان از آنانكه قبول كنند ايمان را، يعنى خداى تعالى هدايت فرمايد به طريق حق هر كه را خواهد به توفيق خود به سبب تأمل و نظر صحيح در آيات و ارشاد شدن به بينات. يا هر كه اطاعت كند خداوند را و مستحق شود ثواب را، او را راه نمايد به طريق بهشت و سعادت.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الطَّيْرُ صَافَّاتٍ كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ وَ اللَّهُ عَلِيمٌ بِما يَفْعَلُونَ (41) وَ لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ (42) أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحاباً ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكاماً فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَ يُنَزِّلُ مِنَ السَّماءِ مِنْ جِبالٍ فِيها مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشاءُ يَكادُ سَنا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالْأَبْصارِ (43) يُقَلِّبُ اللَّهُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصارِ (44) وَ اللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ رِجْلَيْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلى‌ أَرْبَعٍ يَخْلُقُ اللَّهُ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ (45)

لَقَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ اللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشاءُ إِلى‌ صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ (46)

ترجمه‌

آيا نديدى كه خدا تسبيح ميكند مر او را هر كه در آسمانها و زمين است و پرندگان بال گشادگان در هوا هر يك بتحقيق دانسته دعايش را و تسبيحش را و خدا دانا است بآنچه ميكنند

و براى خدا است پادشاهى آسمانها و زمين و بسوى خدا است بازگشت‌

آيا نديدى كه خدا بتدريج ميراند ابر را پس تأليف ميكند ميان آن پس ميگرداند آنرا متراكم برروى هم پس مى‌بينى باران را كه بيرون ميآيد از لابلايش و فرو ميفرستد از آسمان از كوههائى كه باشد در آن از تگرگ پس صدمه ميرساند بآن كسى را كه بخواهد و بر ميگرداند آنرا از كسيكه بخواهد نزديك ميشود تابش برقش ببرد چشمها را ميگرداند

خدا شب و روز را همانا در آن هر آينه عبرتى است براى صاحبان بصيرت‌

و خدا آفريد هر جنبنده‌ئى را از آب پس بعضى از آنها آنست كه راه ميرود بشكمش و بعضى از آنها آن است كه راه ميرود بدو پاى و بعضى از آنها آنست است كه راه ميرود


جلد 4 صفحه 36

بر چهارپاى ميآفريند خدا آنچه را ميخواهد همانا خدا بر همه چيزى توانا است‌

هر آينه بتحقيق فرستاديم آيتهاى روشن كننده‌ئى و خدا هدايت ميكند آنرا كه ميخواهد براه راست.

تفسير

خداوند سبحان در اين آيات شريفه براى اثبات عظمت و قدرت كامله خويش به پيغمبر خود فرموده آيا نديدى و ندانستى كه تسبيح و تنزيه ميكند خدا را از شريك و عديل و نظير و ضدّ و ندّ و هر نقص و عيبى هر كس در آسمانها و زمين است از صاحبان عقول از قبيل ملائكه و جن و انس يا هر موجودى كه در آنها است اگر كلمه من بملاحظه تغليب صاحبان عقول بر غير آنها ذكر شده باشد و اين تسبيح يا مقالى است و آن اختصاص باهل ايمان دارد يا حالى است كه آن شامل تمام موجودات است چون تمام آنها بلسان حال دلالت دارند بر وجود صانع خبيرى كه منزه و مبرى است از هر نقص و فتورى‌

«برگ درختان سبز در نظر هوشيار

هر ورقى دفترى است معرفت كردگار»

و معرفت باين تسبيح اختصاص به پيغمبر اكرم ندارد بلكه هر كس مختصرى تفكر در اوضاع كائنات نمايد دلالت آنها بر چنين خالقى براى او مشهود ميشود بلكه همه اين معرفت را بالفطره دارند نهايت آنكه شواغل دنيوى آنها را منصرف از توجه بعرفان خودشان نموده لذا در مواقع شدت بالطبع متوجه بخداوند عالم خبير بصير قدير ميشوند بلى ممكن است استماع تسبيح فطرى آنها كه نقل شده اختصاص بآنحضرت و سائر اولياء اللّه داشته باشد و اين دلالت ذاتى كه تسبيح حالى است بيشتر مشهود ميشود در پرندگان كه بال گشادگان در هوا طيران ميكنند بحول و قوه الهى كه بآنها عنايت شده و مانع از سقوط بزمين است با آنكه جسم ثقيلند و بالهام غيبى كه قبض و بسط بال و صفيف و دفيف آنها هر يك در وقت لزوم مشهود است لذا تخصيص بذكر يافته‌اند و بالاتر از اين آنستكه تمام موجودات در عالم بالا اشتغال بطلب ذاتى و تسبيح فطرى خودشان در وقت تجلّى الهى بصفات جمال داشته‌اند ولى در اين عالم كه آمدند خاموش شدند بلكه در اين عالم هم هر يك بحسب حال و مقال مناسب با خودشان اشتغال بدعا و ثناى الهى دارند و متوجه بحال خودشان هم هستند منتهى گوش شنوا


جلد 4 صفحه 37

ميخواهد كه بشنود لذا ميگويند ما سميعيم و بصيريم و هشيم با شما نامحرمان ما خامشيم و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هيچ پرنده‌ئى در صحرا و دريا صيد نشود و هيچ چرنده‌ئى مگر براى كوتاهى او در ذكر خدا و نيز از آنحضرت نقل شده كه گنجشك‌ها قبل از طلوع آفتاب و بعد از آن تقديس پروردگار خود و در خواست روزيشان را مينمايند و از امير المؤمنين عليه السّلام روايت شده كه خواندن خروسها در زمين جواب گوئى و به تبع خواندن ملكى است بصورت خروس با اوصاف مخصوصى از عظمت و احاطه و ارتفاع كه ميگويد اشهد ان لا اله الا اللّه و اشهد انّ محمدا رسول اللّه و خاتم النبيّين و انّ وصيّه خير الوصيّين سبّوح قدّوس ربّ الملائكة و الرّوح و در اين باب در سور سابقه مخصوصا سوره بنى اسرائيل شرح مفصلى گذشت و بنابر آنچه ذكر شد ضمير در قد علم راجع بكلّ است چنانچه ظاهر كلام است و اگر راجع بخدا باشد محتاج به بيان نيست معلوم است كه خدا عالم بدعا و ثناى همه موجودات ميباشد چنانچه فرموده و خدا عالم است بافعال آنها و هر كس را بپاداش عملش از خير و شر ميرساند و نيز مسلّم است كه سلطنت حقه حقيقيّه در تمام آسمانها و زمين بالاستحقاق از آن حق است و غير او صلاحيت براى اين مقام ندارد و بازگشت تمام خلق در روز قيامت بحكم و فرمان او است و نيز فرموده آيا نديدى كه خداوند كم‌كم و بتدريج پاره‌هاى ابر را از جوانب و اطراف ميراند پس احداث انضمام و تأليف ميكند ميان آن ابر متفرق پس قرار ميدهد آنرا متراكم هر قطعه فوق ديگرى پس مى‌بينى قطرات باران را كه از خلل و فرج آن ريزان است و نازل ميكند از جهت فوق كه ابر است از قطعات بزرگى كه مانند كوه است و در آن جهت جاى دارد از جنس تگرگ تگرگ را يا نازل ميكند از آسمان از قطعات ابرى كه هر يك در عظمت و صلابت مانند كوهى است مقدارى از جنس تگرگ را پس آسيب ميرساند بآن تگرگ بر جان و مال و باغ و زراعت هر كس بخواهد و صرف ميكند آن آفت و بلا را از هر كس بخواهد و بر هر تقدير مفعول ينزّل محذوف يا مقدر است ولى مبيّن است و بنظر حقير معناى دوم احسن و اسهل است اگر چه معناى اول بين مفسرين اشهر است و در هر حال نزديك ميشود كه ضوء برق آن ابر


جلد 4 صفحه 38

ببرد نور چشمها را از شدت لمعان و خدا شب را مبدّل بروز و روز را مبدل بشب ميكند و ميگرداند آن دو را كوتاه و بلند و سر دو گرم و در تمام اين اوضاع و انقلابات كه ذكر شد موجبات عبرت و خداشناسى براى صاحبان بصيرت فراهم است در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود خداوند قرار داده ابرها را غربيلها از براى باران آن آب ميكند تگرگ را تا ضرر نزند بچيزيكه ميرسد و آنچه مى‌بينيد شما در آن از تگرگ و صاعقه نقمت است از خدا بهر كس بخواهد اصابت ميكند و نيز از آنحضرت نقل شده كه تگرگ خورده نميشود چون خدا فرموده يصيب بها من يشاء من عباده و در فقيه از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در حديثى كه در آن اقسام بادها ذكر شده كه بعضى از آنها بادهائى است كه ابر را حبس ميكند ميان آسمان و زمين و بعضى از بادها فشار ميدهد و تقطير ميكند آنرا باذن خدا و بعضى از بادها پراكنده ميكند آنرا و خداوند خلق فرموده هر جنبنده‌ئى در زمين را كه حيوان باشد از منى چنانچه قمى ره فرموده يا از آب چون گفته‌اند اصل تمام موجودات آب است چنانچه فرموده و جعلنا من الماء كلّ شى‌ء حىّ پس بعضى از آنها حيوانات خزنده‌اند مانند مار و ماهى و كرم كه بشكم راه ميروند و بعضى از حيوانات بدو پا راه ميروند مانند انسان و پرندگان و بعضى بچهارپا مانند چرندگان و درندگان و قمى ره از امام صادق عليه السّلام و در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه بعضى از حيوانات به بيشتر از چهارپا راه ميروند و اثبات شى‌ء نفى ما عدا نميكند چون خدا نميخواهد اقسام حيوانات را بيان بفرمايد ميخواهد بفرمايد خدا هر قسم بخواهد خلق ميكند از اين اقسام و غير آنها چون او بر هر مقدورى قادر است و اختلاف حيوانات با اتفاق اصلشان دليل بر وجود صانع خبير بصير حكيم مقتدر است و براى گرفتن اين نتيجه ذكر همان اقسام كافى است كه در انظار مردم جلوه‌گر است و در خاتمه براى اتمام حجت خود بر خلق فرموده كه بتحقيق ما نازل نموديم آيات واضحه و مبيّنه معارف و احكام را بر مردم تا تفكر و تأمل نمايند و مهتدى بهدايت الهى شوند ولى باز خدا هر كس را بخواهد توفيق تفكر و تأمل ميدهد و هدايت ميكند براه مستقيم موصل بحق و ببهشت و اينكه از حيوانات‌


جلد 4 صفحه 39

ديگر غير از انسان بكلمه من كه مخصوص بذوى العقول است تعبير شده گفته‌اند براى وجود ذوى العقول است در حيوانات كه بآن ملاحظه از باب تغليب بضمير جمع ذوى العقول در فمنهم من يمشى از آنها تعبير شده تا موافق شود تفصيل با اجمال و توافق حاصل شود بين اقسام و بعضى فرمايش قمى را هم در باب خلق حيوانات از منى حمل بر اغلب نموده‌اند و گفته‌اند بعضى از حيوانات از منى خلق نميشوند ولى آب جزء مادّه آنها است چون يكى از عناصر اربعه است و اين خود وجه ديگرى است براى بيان خلق تمام حيوانات از آب و خالق باضافه بكلّ نيز قرائت شده و بنظر حقير خداوند براى بيان مراد از من فى السموات و الارض كه اعمّ از ذوى العقول ظاهرى است و تقرير و تثبيت تسبيح براى كلّيه حيوانات معامله ذوى العقول در منهم و كلمه من در سه موضع با آنها فرموده است خصوصا بملاحظه اثبات علم بدعا و تسبيح كه براى كلّ شده كه بايد اين مراعات بشود تا توافق بين آيه اولى و اين آيه حاصل گردد و اللّه اعلم بمرامه و محسّنات كلامه.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لَقَد أَنزَلنا آيات‌ٍ مُبَيِّنات‌ٍ وَ اللّه‌ُ يَهدِي‌ مَن‌ يَشاءُ إِلي‌ صِراطٍ مُستَقِيم‌ٍ (46)

‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ نازل‌ فرموديم‌ آيات‌ و دلائل‌ واضحه مبينه‌ و خداوند هدايت‌ مي‌فرمايد كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ بخواهد بسوي‌ راه‌ راست‌.

(لَقَد أَنزَلنا) نفرمود انزلت‌ زيرا نزول‌.

(آيات‌ٍ) بتوسط ملائكه‌ ‌بر‌ قلب‌ مطهر حضرت‌ رسالت‌ ‌بود‌ و آيات‌ دلائل‌ ‌بر‌ توحيد و علم‌ و قدرت‌ و حكمت‌ ‌او‌ و ‌بر‌ صدق‌ نبي‌ محترم‌ و ساير امور دينيه‌.

(مُبَيِّنات‌ٍ) واضح‌ و روشن‌ و مبرهن‌ ‌است‌ لكن‌ قلوب‌ قاسيه‌ نمي‌پذيرند و ‌از‌ قابليت‌ افتاده‌ بلكه‌ ‌بر‌ عناد و عصبيت‌ ‌آنها‌ افزوده‌ ميشود.

(وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِين‌َ إِلّا خَساراً) اسرا ‌آيه‌ 84.

(وَ لا يَزِيدُ الكافِرِين‌َ كُفرُهُم‌ عِندَ رَبِّهِم‌ إِلّا مَقتاً وَ لا يَزِيدُ الكافِرِين‌َ كُفرُهُم‌ إِلّا خَساراً) فاطر آيه 37.

(وَ اللّه‌ُ يَهدِي‌ مَن‌ يَشاءُ إِلي‌ صِراطٍ مُستَقِيم‌ٍ) اشخاصي‌ ‌که‌ داراي‌ قلب‌ صافي‌ باشند و پي‌ جويي‌ ‌از‌ حق‌ و حقيقت‌ مي‌كنند خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ اعانت‌ ميكند و توفيق‌ مي‌دهد و اسباب‌ هدايت‌ ‌را‌ ‌در‌ دسترس‌ ‌آنها‌ مي‌گذارد و ميداند ‌که‌ اينها قابل‌ هدايت‌ هستند و ‌آنها‌ ‌را‌ بصراط مستقيم‌ و طريق‌ مستوي‌ و راه‌ راست‌ هدايت‌ ميفرمايد و اينها مورد كلمه ‌من‌ يشاء هستند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

اشاره

(آیه 46)

شأن نزول:

در مورد نزول این آیه و چهار آیه بعد نقل شده: یکی از منافقان با یک مرد یهودی نزاعی داشت، مرد یهودی، منافق ظاهر مسلمان را به داوری پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله خواند، اما منافق زیر بار نرفت، و او را به داوری «کعب بن اشرف یهودی»! دعوت کرد این آیات نازل شد و سخت این گونه اشخاص را مورد سر زنش و مذمت قرار داد.

تفسیر:

ایمان و پذیرش داوری خدا- از آنجا که در آیات گذشته، سخن از ایمان به خدا و دلائل توحید و نشانه‌های او در جهان تکوین بود، در اینجا سخن از آثار ایمان و بازتابهای توحید در زندگی انسان و تسلیم او در برابر حق و حقیقت است.

نخست می‌گوید: «ما آیات روشن و روشنگری نازل کردیم» (لَقَدْ أَنْزَلْنا آیاتٍ)

ج3، ص305

مُبَیِّناتٍ). آیاتی که دلها را به نور ایمان و توحید روشن می‌کند، افکار انسانها را نور و صفا می‌بخشد و محیط تاریک زندگیشان را عوض می‌کند.

البته وجود این «آیات مبینات» زمینه را برای ایمان فراهم می‌سازد، ولی نقش اصلی را هدایت الهی دارد، چرا که «خدا هر کس را بخواهد به صراط مستقیم هدایت می‌کند» (وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ).

و می‌دانیم که اراده خداوند و مشیت او بی‌حساب نیست، او نور هدایت را به دلهایی می‌افکند که آماده پذیرش آن هستند.

نکات آیه

۱ - خداوند، آیات روشنگرى را به منظور هدایت مردمان نازل کرد. (لقد أنزلنا ءایت مبیّنت) جمله «و اللّه یهدى...» قرینه بر این است که نزول آیات روشن کننده، به منظور هدایت مردم است.

۲ - آیات الهى (قرآن)، روشن و قابل شناخت براى انسان است. (لقد أنزلنا ءایت مبیّنت) برداشت یاد شده، از توصیف آیات الهى به «مبیّنات» (روشنگر) به دست مى آید; زیرا چیزى که صفت روشنگرى داشته باشد، بى گمان خود روشن و قابل درک است.

۳ - خداوند، هدایت گر انسان ها به صراط مستقیم (راه معتدل، میانه و متناسب) (و اللّه یهدى من یشاء إلى صرط مستقیم) «استقامت» (مصدر «مستقیم») به معناى «اعتدال» و «استواء» است. به متوسط بین دو حال از نظر کمى و کیفى، بلندى و کوتاهى، سردى و گرمى و... «اعتدال» گویند و نیز هر شىء متناسب را، معتدل خوانند (لسان العرب).

۴ - صراط مستقیم الهى، راهى آسان و هموار و بدون پیچیدگى و دشوارى است. (و اللّه یهدى من یشاء إلى صرط مستقیم) برخى از اهل لغت در فرق «سبیل» و «طریق» با «صراط» آورده اند که: «صراط» تنها به راهى گفته مى شود که آسان و هموار باشد و از هر گونه پیچیدگى و دشوارى منزه باشد (فروق اللغة).

۵ - هدایت شدن هر کسى به صراط مستقیم الهى، به مشیت و خواست خداوند بستگى دارد. (و اللّه یهدى من یشاء إلى صرط مستقیم)

۶ - آیات الهى (قرآن)، بیانگر صراط مستقیم الهى و رهنمون کننده به این راه است. (لقد أنزلنا ءایت مبیّنت و اللّه یهدى من یشاء إلى صرط مستقیم) خداوند متعال، در توصیف آیاتش فرمود: «آیات روشنگر»; ولى متعلق روشنگرى را (این که چه چیز را روشن مى سازد) بیان نفرمود; ولى ذیل آیه (و اللّه یهدى...) مى تواند قرینه باشد که متعلق آن، صراط مستقیم الهى و هدایت به این راه است.

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: فهم آیات خدا ۲; نقش آیات خدا ۱; وضوح آیات خدا ۲; هدایتگرى آیات خدا ۶
  • انسان: هدایت انسان ها ۳
  • خدا: آثار مشیت خدا ۵; هدایتگرى خدا ۳; هدایتهاى خدا ۱
  • صراط مستقیم: سهولت صراط مستقیم ۴; منشأ هدایت به صراط مستقیم ۵; هدایت به صراط مستقیم ۳، ۶
  • قرآن: سهولت فهم قرآن ۲; وضوح قرآن ۲

منابع