الإسراء ٥٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۲#link95 | آيات ۴۰ - ۵۵، سوره اسرى]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۲#link95 | آيات ۴۰ - ۵۵، سوره اسرى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۲#link96 | تصريف آيات (تنوع بيان واحتجاج ) به منظور متذكر شدن شنوندگان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۲#link96 | تصريف آيات (تنوع بيان واحتجاج ) به منظور متذكر شدن شنوندگان]] | ||
خط ۵۳: | خط ۵۴: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۴#link114 | چند روايت درباره ((بسم اللّه الرحمن الرحيم (( درذيل آيه : ((واذا ذكرت ربك ...((]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۳_بخش۱۴#link114 | چند روايت درباره ((بسم اللّه الرحمن الرحيم (( درذيل آيه : ((واذا ذكرت ربك ...((]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۰#link56 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۲_بخش۵۰#link56 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً «55» | |||
جلد 5 - صفحه 77 | |||
و پروردگارت به هر كه در آسمانها و زمين است، داناتر است. و البتّه ما بعضىاز پيامبران را بربعض ديگر برترىبخشيديم وبه داود زبور داديم. | |||
===نکته ها=== | |||
آيهى قبل، علم خدا به انسانها مطرح شد، اينجا علم او به همهى موجودات آسمانى و زمينى بيان شده است. | |||
در احاديث آمده است: پيامبران، يكصد وبيست وچهار هزار نفر بودهاند؛ بعضى از آنان مبعوث بر همهى مردم و داراى كتاب آسمانى بودند، برخى نيز در منطقه يا بر قوم خاصّى مأمور بودند وتحت فرمان پيامبر بزرگترى انجام وظيفه مىكردند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- پيامبران تحت توجّه خاصّ الهى مىباشند. «رَبُّكَ» | |||
2- عالم، محضر خداست و او بر همه چيز آگاه است. «رَبُّكَ أَعْلَمُ» | |||
3- در آسمانها نيز موجودات با شعور وجود دارند. «بِمَنْ فِي السَّماواتِ» | |||
4- در ميان پيامبران نيز سلسله مراتب و برترى وجود دارد. حتى بهترين افراد و متّقين با هم يكسان نيستند. «فَضَّلْنا» | |||
5- تفاوت و برترىدادنهاى الهى، بر اساس علم همه جانبهى او بر همه چيز و همه كس است. «رَبُّكَ أَعْلَمُ فَضَّلْنا» | |||
6- كتاب آسمانى، از نشانههاى برترى يك پيامبر است. «فَضَّلْنا آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً» | |||
7- برترى فرهنگى، اساسىترين برترى است، نه مال ومقام وعمر. «فَضَّلْنا زَبُوراً» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً (55) | |||
جلد 7 - صفحه 397 | |||
وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: و پروردگار تو داناتر است به آنها كه در آسمانها هستند از ملائكه و آنانكه در زمين باشند از انبياء. در اين آيه حق تعالى بيان فرمايد كه برگزيدن ملائكه و انبياء، نه به سبب ميل به آنها باشد، بلكه برگزيد ايشان را به جهت علم به باطن آنها. يا معنى آنكه: خداوند سبحان عالم به تمام عالميان، پس بر وفق حكمت و مقتضاى مصلحت، آنها را مختلف قرار داد در صورت و رزق و رفعت و ضيق و وسعت، چنانچه بعضى انبياء را بر بعضى فضيلت عطا فرمود. وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ: و هرآينه برترى داديم بعض پيغمبران را بر بعضى ديگر به زيادتى درجه و ثواب و معجزات و كتاب و جامعيت و خاتميت، اگرچه هر يك در مرتبه خود در اعلى درجه فضل بودند، لكن بعضى را بواسطه خصايصى برترى داديم: آدم عليه السّلام را رتبه صفوت، ادريس عليه السّلام را رفعت، نوح عليه السّلام را اجابت دعوت، ابراهيم عليه السّلام را مقام خلّت و دوستى، موسى عليه السّلام را رتبه كليميت، تو را مرتبه خاتميت. | |||
تفسير برهان «1»- ابن شهراشوب از الاعمش از ابى صالح در آيه (وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ) قال فضّل اللّه محمّدا بالعلم و الفضل على جميع الرّسل و فضّل علىّ بن أبي طالب على جميع الصّدّيقين بالعلم و العقل. | |||
وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً: و عطا فرموديم داود عليه السّلام را كتاب زبور. يعنى انكار نكنيد تفضيل حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اعطاى قرآن را، پس بتحقيق عطا فرموديم داود عليه السّلام را زبور. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ قُلْ لِعِبادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِيناً (53) رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً (54) وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً (55) قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَ لا تَحْوِيلاً (56) أُولئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ كانَ مَحْذُوراً (57) | |||
ترجمه | |||
و بگو به بندگان من بگويند آنچه آن خوبتر است همانا شيطان فساد ميكند ميان آنها همانا شيطان باشد مر آدمى را دشمنى آشكار | |||
پروردگار شما داناتر است بشما اگر بخواهد رحمت كند شما را و اگر بخواهد عذاب كند شما را و نفرستاديم تو را بر آنها كار گذار | |||
و پروردگار تو داناتر است بكسانيكه در آسمانها و زمينند و بتحقيق فضيلت داديم بعضى از پيغمبران را بر بعضى و داديم داود را زبور | |||
بگو بخوانيد آنانرا كه گمان كرديد جز او پس متمكّن نيستند دفع ضرر را از شما و نه تغييرى را | |||
آنگروه آنانند كه ميخوانند ميجويند بسوى پروردگارشان وسيلتى را هر كدامشان كه نزديكترند و اميدوارند برحمت او و مىترسند از عذاب او همانا عذاب پروردگار تو باشد حذر كرده شده. | |||
تفسير | |||
- خداوند دستور فرمود به پيغمبر خود كه به بندگان مؤمنش كه بلوازم بندگى عمل ميكنند بفرمايد بگويند در مقابل بندگانش كه بلوازم بندگى رفتار نميكنند و پيرو شيطانند كلمه و كلام و جمله و جملات بهتر و ملايمتر و پسنديدهترى را يعنى سخنى نگويند كه موجب مزيد عداوت و انزجار و تمرّد و استكبار آنها گردد بلكه سخنى بگويند كه موجب تأليف قلوب آنان باسلام باشد چون شيطان در كمين است كه برانگيزاند فتنه و فساد را در بين بنى آدم و گاه باشد كه يك سخن ناهنجار را دست آويز نموده شر بزرگى بر پا نمايد و براى تذكّر بنى آدم مكرّر تصريح بعداوت ديرينه شيطان با ايشان شده كه نامش در نظر باشد و از شرش در حذر باشند و محتمل است مراد از الّتى هى احسن آيه بعد باشد يعنى بگو بگويند بندگان صالح من به بندگان فاجر كه خداوند داناتر است از هر كس باحوال بندگانش اگر بخواهد رحمت ميكند و اگر بخواهد عذاب ميكند آنها را و نگويند شما مستحقّ عذابيد چون اين موجب تهييج عداوت آنها و يأسشان از رحمت حقّ | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 368 | |||
ميشود با آنكه خاتمه امر آنها معلوم نيست بر احدى جز خداوند كه بخير است يا بشرّ و بنابراين آيه بعد بيان و تفسير الّتى هى احسن است و جمله انّ الشيطان ينزغ بينهم تا آخر آيه اوّل معترضه ميباشد و محتمل است آيه دوّم مستقلّ بافاده باشد براى اثبات خوف و رجاء و بيان آنكه رحمت بفضل الهى و عذاب بعدل او است و اين اظهر است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم موكّل اعمال آنها نيست و نميتواند ايمان را باجبار در دلهاى آنها وارد نمايد و نبايد بنمايد وظيفه او فقط بشارت و انذار است و جز اين مسئوليّتى ندارد و خداوند داناتر است از هر كس بمراتب استعداد و قابليت اهل آسمانها و زمين از ملائكه و انبياء و اولياء و غيرهم پس جاى تعجّب نيست از آنكه يتيم ابو طالب صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بمقام قاب قوسين اوادنى برسد و بعضى از پيغمبران الوا العزم باشند مانند نوح و ابراهيم و عيسى و موسى و محمّد عليه و اله و عليهم السلام و بعضى رسول و بعضى نبى بر حسب استعداد و قابليت خودشان چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه سادات انبياء و مرسلين پنج نفرند كه بوجود ايشان وحى الهى دور ميزند و الوا العزمند يعنى بعزم ثابت كوشش در امر او نمودند و اسامى شريفه را ذكر فرموده و در علل از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه خداوند تعالى فضيلت داد پيغمبران مرسل را بر ملائكه مقرّبين و فضيلت داد مرا بر تمام انبياء و مرسلين و فضيلت بعد از من براى تو است اى على و براى ائمه از اولاد تو و همانا ملائكه خدّام ما و خدام دوستان مايند سلام اللّه عليهم اجمعين و تخصيص حضرت داود و كتاب زبور بذكر شايد براى آن باشد كه در زبور تصريح بمقام خاتميت پيغمبر آخر الزمان شده و آنكه دين او عالمگير و باقى خواهد ماند تا قيامت بر پا شود و شايد اشاره بآن باشد كه فضيلت او بداشتن كتاب است نه بپادشاهى با آنكه الوا العزم هم نيست و در كتابش احكامى ذكر نشده بلكه مشتمل است بر ثناى الهى و موعظه و توصيف پيغمبر آخر الزمان و تعريف امّت او و غلبه دينش بر تمام اديان و گفتهاند هر كتابيرا زبور گويند ولى علم بغلبه شده است براى كتاب داود عليه السّلام چنانچه فرقان هر فارق بين حقّ و باطلى است ولى غلبه پيدا كرده در قرآن و زبور بعد از تورية نازل شده با آنكه يهود قائل بودند بعد از تورية كتابى نازل نشده و باين مناسبت هم ممكن است مخصوص بذكر شده باشد و اخيرا پيغمبر اكرم مأمور شده است كه بفرمايد بكسانيكه براى خداوند | |||
---- | |||
جلد 3 صفحه 369 | |||
شريك و نظير و پسر و دختر و امثال اينها را قائل شدهاند مانند مسيح و عزير و ملائكه كه بخوانند آنها را براى بر آوردن حاجتشان تا بدانند كه هيچ پيغمبر مرسل و ملك مقرّبى بدون مشيت الهى قادر بر امرى نيست و نمىتواند دفع ضرر و جلب نفعى براى كسى كند و نه جاى آنرا تغيير دهد يعنى مثلا مرض و فقر و بلا را از جائى بجائى بىاذن خدا منتقل نمايد و ملائكه و انبياء و اولياء هر كدام قربشان بخدا بيشتر است بيشتر در صدد تحصيل وسيله تقرّب بخداوندند و عبادت و بندگى ميكنند و برحمت او اميدوار و از عذاب او ترسانند و بنابراين جمله ايّهم اقرب بدل است از فاعل يبتغون الى ربّهم الوسيله و غير آنها بايد متابعت و پيروى كنند و اقتداء ببزرگان خودشان نمايند در اطاعت و عبادت چون سزاوار و شايسته است كه تمام مردم حتى ملائكه و انبياء و اولياء از عذاب خداوند در ترس و بيم و حذر باشند براى احتمال قصور يا تقصيرى كه ممكن است در اداء وظيفه عبوديت براى ايشان روى دهد و منافات با عصمت ندارد بلكه مؤكّد آن است چون معصوم هم بايد بلطف الهى محفوظ از فتور و لغزش گردد و مسئوليتش زيادتر است .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ أَعلَمُ بِمَن فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ لَقَد فَضَّلنا بَعضَ النَّبِيِّينَ عَلي بَعضٍ وَ آتَينا داوُدَ زَبُوراً (55) | |||
و پروردگار تو داناتر است بكساني که در آسمانها و زمين هستند و هر آينه بتحقيق فضيلت داديم بعض انبياء را بر بعض ديگر و داديم داود را زبور وَ رَبُّكَ أَعلَمُ بِمَن فِي السَّماواتِ از عالم عقول و نفوس و ملائكه از عالم جبروت عالم انوار و نفوس فلكيه و عالم لاهوت که لا يعلمه الا هو و الارض از جن و انس و خداوند مقرر فرمود انبياء و اوصياء آنها را اشرف از جميع ملائكه و جن و انس بدليل امر بجميع ملائكه بسجده بآدم فَسَجَدَ المَلائِكَةُ كُلُّهُم أَجمَعُونَ حجر آيه 30 با اينكه ميانه ملائكه هم مراتب زيادي است در فضيلت از حمله عرش و چهار ملك مقرب و حور العين و غلمان بهشتي تا آخر که تمام معصوم هستند و در ميان انبياء هم | |||
جلد 12 - صفحه 271 | |||
مراتب فضل بسيار است. | |||
وَ لَقَد فَضَّلنا بَعضَ النَّبِيِّينَ عَلي بَعضٍ اولوا العزم افضل از تمام انبياء و مراتب فضل بسيار است نبي که مأمور برسالت نباشد و مأمور برسالت بر قريه و طائفة تا مأمور برسالت بر جن و انس و در ميان اولوا العزم تا عيسي عليه السّلام حضرت ابراهيم افضل و وجود مقدس خاتم النبيين و اوصياء طيبين و طاهرين او افضل از جميع انبياء و ملائكه حتي خليل اللّه بلكه در خبر دارد فرمود: | |||
الملائكة خدامنا و خدام شيعتنا | |||
و در ميان ائمه اطهار با اينكه | |||
كلهم نور واحد | |||
امير المؤمنين عليه السّلام افضل از ساير ائمه بلكه خمسه طيبه افضل از بقيه و البته اينکه مراتب فضل بواسطه مراتب علمي و عملي است. | |||
از امير المؤمنين عليه السّلام مرويست فرمود | |||
من غلب عقله علي شهوته فهو اشرف من الملائكة و من غلب شهوته علي عقله فهو اخسّ من البهائم | |||
زيرا ملائكه شهوت ندارند که جلوگير عقل باشد و بهائم عقل ندارند که مانع از شهوت شود وَ آتَينا داوُدَ زَبُوراً خداوند بر تمام انبياء كتاب نازل فرمود و تعبير بصحف شده صحف آدم شيث ابراهيم و غير اينها و در ميان اينکه صحف چهار كتاب موسوم باسمي شد توراة موسي زبور داود انجيل عيسي قرآن محمّد صلّي اللّه عليه و اله و امتياز زبور براي اينست که حضرت داود بر دين موسي بود دستور جديدي نياورد و شرع تازه تشريع نشد و زبور او مواعظ و نصايح بود لذا تخصيص بذكر داده شد زيرا تمام صحف و كتب آسماني مشتمل بر تشريع و احكام و تكاليف بود فقط زبور مواعظ و نصايح بود. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 55)- این آیه سخن را از این فراتر میبرد و میگوید: خدا تنها آگاه از حال شما نیست بلکه: «پروردگارت نسبت به حال همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از همه آگاهتر است» (وَ رَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ). | |||
سپس اضافه میکند: «و ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر فضیلت بخشیدیم و به داود کتاب زبور دادیم» (وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً). | |||
این جمله در حقیقت پاسخ به یکی از ایرادات مشرکان است، که با تعبیر تحقیر آمیز میگفتند: آیا خداوند شخص دیگری را نداشت که محمد یتیم را به | |||
ج2، ص648 | |||
نبوّت انتخاب کرد؟ وانگهی چه شد که او سر آمد همه پیامبران و خاتم آنها شد؟! قرآن میگوید: این جای تعجب نیست خداوند از ارزش انسانی هر کس آگاه است و پیامبران خود را از میان همین توده مردم برگزیده، یکی را به عنوان خلیل اللّهی مفتخر ساخت، دیگری را کلیم اللّه، و دیگری را روح اللّه قرار داد، پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله را به عنوان حبیب اللّه برگزید و خلاصه بعضی را بر بعضی فضیلت بخشید، طبق موازینی که خودش میداند و حکمتش اقتضا میکند. | |||
با این که داود دارای حکومت عظیم و کشور پهناوری بود، خداوند این را افتخار او قرار نمیدهد بلکه کتاب زبور را افتخار او میشمرد تا مشرکان بدانند عظمت یک انسان به مال و ثروت و داشتن قدرت و حکومت ظاهری نیست و یتیم و بیمال بودن دلیلی بر تحقیر نخواهد شد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۰۷
ترجمه
الإسراء ٥٤ | آیه ٥٥ | الإسراء ٥٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«زَبُوراً»: نام کتاب آسمانی داود است (نگا: نساء / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا... (۵) تِلْکَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا... (۴)
وَ إِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ... (۱) شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّينِ مَا... (۰)
تفسیر
- آيات ۴۰ - ۵۵، سوره اسرى
- تصريف آيات (تنوع بيان واحتجاج ) به منظور متذكر شدن شنوندگان
- با اينكه ثمره تصريف آيات ازدياد نفرت كفار بوده ، حكمت نزول آيات چه بوده است ؟
- احتجاجى با مشركين در نفى شريك براى خداوندمتعال
- تقرير استدلال بر نفى شرك براى خدا به صورت يك قياس استثنائى
- تسبيح سنگ وچوب به چه معنااست ؟
- وجود سراپا فقر ونياز موجودات ، وجود رب واحد را اعلام مى كند
- هر موجودى از موجودات داراى مرتبه اى از علم است وتسبيح موجودات تسبيح حقيقى است
- تسبيح همه موجودات تسبيح حقيقى وقالى است
- وجود موجودات هم حمد خدا وهم تسبيح اواست
- مقصود از (حجاب مستور) كه خداوند آنرا بين قارى قرآن ومشركين حائل قرار مى دهد
- وجوه مختلفى كه در معناى ((حجابا مستورا(( گفته شده است
- استبعاد مشركين مسئله معاد را
- پاسخ خداوند با قدرت مطلقه خود به استبعاد مشركين
- امر به خوش زبانى واجتناب از درشتگويى
- سعادت وشقاوت هر كس بسته به مشيت الهى است كه بر اساس عمل تعيين مى شود
- بحث روايتى
- رواياتى درباره تسبيح موجودات وسفارش مدارا با حيوانات
- توضيحى در مورد تسبيح محسوس برخى موجودات كه در پاره اى روايات نقل شده است
- چند روايت درباره ((بسم اللّه الرحمن الرحيم (( درذيل آيه : ((واذا ذكرت ربك ...((
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً «55»
جلد 5 - صفحه 77
و پروردگارت به هر كه در آسمانها و زمين است، داناتر است. و البتّه ما بعضىاز پيامبران را بربعض ديگر برترىبخشيديم وبه داود زبور داديم.
نکته ها
آيهى قبل، علم خدا به انسانها مطرح شد، اينجا علم او به همهى موجودات آسمانى و زمينى بيان شده است.
در احاديث آمده است: پيامبران، يكصد وبيست وچهار هزار نفر بودهاند؛ بعضى از آنان مبعوث بر همهى مردم و داراى كتاب آسمانى بودند، برخى نيز در منطقه يا بر قوم خاصّى مأمور بودند وتحت فرمان پيامبر بزرگترى انجام وظيفه مىكردند.
پیام ها
1- پيامبران تحت توجّه خاصّ الهى مىباشند. «رَبُّكَ»
2- عالم، محضر خداست و او بر همه چيز آگاه است. «رَبُّكَ أَعْلَمُ»
3- در آسمانها نيز موجودات با شعور وجود دارند. «بِمَنْ فِي السَّماواتِ»
4- در ميان پيامبران نيز سلسله مراتب و برترى وجود دارد. حتى بهترين افراد و متّقين با هم يكسان نيستند. «فَضَّلْنا»
5- تفاوت و برترىدادنهاى الهى، بر اساس علم همه جانبهى او بر همه چيز و همه كس است. «رَبُّكَ أَعْلَمُ فَضَّلْنا»
6- كتاب آسمانى، از نشانههاى برترى يك پيامبر است. «فَضَّلْنا آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً»
7- برترى فرهنگى، اساسىترين برترى است، نه مال ومقام وعمر. «فَضَّلْنا زَبُوراً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً (55)
جلد 7 - صفحه 397
وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: و پروردگار تو داناتر است به آنها كه در آسمانها هستند از ملائكه و آنانكه در زمين باشند از انبياء. در اين آيه حق تعالى بيان فرمايد كه برگزيدن ملائكه و انبياء، نه به سبب ميل به آنها باشد، بلكه برگزيد ايشان را به جهت علم به باطن آنها. يا معنى آنكه: خداوند سبحان عالم به تمام عالميان، پس بر وفق حكمت و مقتضاى مصلحت، آنها را مختلف قرار داد در صورت و رزق و رفعت و ضيق و وسعت، چنانچه بعضى انبياء را بر بعضى فضيلت عطا فرمود. وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ: و هرآينه برترى داديم بعض پيغمبران را بر بعضى ديگر به زيادتى درجه و ثواب و معجزات و كتاب و جامعيت و خاتميت، اگرچه هر يك در مرتبه خود در اعلى درجه فضل بودند، لكن بعضى را بواسطه خصايصى برترى داديم: آدم عليه السّلام را رتبه صفوت، ادريس عليه السّلام را رفعت، نوح عليه السّلام را اجابت دعوت، ابراهيم عليه السّلام را مقام خلّت و دوستى، موسى عليه السّلام را رتبه كليميت، تو را مرتبه خاتميت.
تفسير برهان «1»- ابن شهراشوب از الاعمش از ابى صالح در آيه (وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ) قال فضّل اللّه محمّدا بالعلم و الفضل على جميع الرّسل و فضّل علىّ بن أبي طالب على جميع الصّدّيقين بالعلم و العقل.
وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً: و عطا فرموديم داود عليه السّلام را كتاب زبور. يعنى انكار نكنيد تفضيل حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و اعطاى قرآن را، پس بتحقيق عطا فرموديم داود عليه السّلام را زبور.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قُلْ لِعِبادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوًّا مُبِيناً (53) رَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِنْ يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِنْ يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلاً (54) وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلى بَعْضٍ وَ آتَيْنا داوُدَ زَبُوراً (55) قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِهِ فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ وَ لا تَحْوِيلاً (56) أُولئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَ يَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ يَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّكَ كانَ مَحْذُوراً (57)
ترجمه
و بگو به بندگان من بگويند آنچه آن خوبتر است همانا شيطان فساد ميكند ميان آنها همانا شيطان باشد مر آدمى را دشمنى آشكار
پروردگار شما داناتر است بشما اگر بخواهد رحمت كند شما را و اگر بخواهد عذاب كند شما را و نفرستاديم تو را بر آنها كار گذار
و پروردگار تو داناتر است بكسانيكه در آسمانها و زمينند و بتحقيق فضيلت داديم بعضى از پيغمبران را بر بعضى و داديم داود را زبور
بگو بخوانيد آنانرا كه گمان كرديد جز او پس متمكّن نيستند دفع ضرر را از شما و نه تغييرى را
آنگروه آنانند كه ميخوانند ميجويند بسوى پروردگارشان وسيلتى را هر كدامشان كه نزديكترند و اميدوارند برحمت او و مىترسند از عذاب او همانا عذاب پروردگار تو باشد حذر كرده شده.
تفسير
- خداوند دستور فرمود به پيغمبر خود كه به بندگان مؤمنش كه بلوازم بندگى عمل ميكنند بفرمايد بگويند در مقابل بندگانش كه بلوازم بندگى رفتار نميكنند و پيرو شيطانند كلمه و كلام و جمله و جملات بهتر و ملايمتر و پسنديدهترى را يعنى سخنى نگويند كه موجب مزيد عداوت و انزجار و تمرّد و استكبار آنها گردد بلكه سخنى بگويند كه موجب تأليف قلوب آنان باسلام باشد چون شيطان در كمين است كه برانگيزاند فتنه و فساد را در بين بنى آدم و گاه باشد كه يك سخن ناهنجار را دست آويز نموده شر بزرگى بر پا نمايد و براى تذكّر بنى آدم مكرّر تصريح بعداوت ديرينه شيطان با ايشان شده كه نامش در نظر باشد و از شرش در حذر باشند و محتمل است مراد از الّتى هى احسن آيه بعد باشد يعنى بگو بگويند بندگان صالح من به بندگان فاجر كه خداوند داناتر است از هر كس باحوال بندگانش اگر بخواهد رحمت ميكند و اگر بخواهد عذاب ميكند آنها را و نگويند شما مستحقّ عذابيد چون اين موجب تهييج عداوت آنها و يأسشان از رحمت حقّ
جلد 3 صفحه 368
ميشود با آنكه خاتمه امر آنها معلوم نيست بر احدى جز خداوند كه بخير است يا بشرّ و بنابراين آيه بعد بيان و تفسير الّتى هى احسن است و جمله انّ الشيطان ينزغ بينهم تا آخر آيه اوّل معترضه ميباشد و محتمل است آيه دوّم مستقلّ بافاده باشد براى اثبات خوف و رجاء و بيان آنكه رحمت بفضل الهى و عذاب بعدل او است و اين اظهر است و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم موكّل اعمال آنها نيست و نميتواند ايمان را باجبار در دلهاى آنها وارد نمايد و نبايد بنمايد وظيفه او فقط بشارت و انذار است و جز اين مسئوليّتى ندارد و خداوند داناتر است از هر كس بمراتب استعداد و قابليت اهل آسمانها و زمين از ملائكه و انبياء و اولياء و غيرهم پس جاى تعجّب نيست از آنكه يتيم ابو طالب صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بمقام قاب قوسين اوادنى برسد و بعضى از پيغمبران الوا العزم باشند مانند نوح و ابراهيم و عيسى و موسى و محمّد عليه و اله و عليهم السلام و بعضى رسول و بعضى نبى بر حسب استعداد و قابليت خودشان چنانچه در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه سادات انبياء و مرسلين پنج نفرند كه بوجود ايشان وحى الهى دور ميزند و الوا العزمند يعنى بعزم ثابت كوشش در امر او نمودند و اسامى شريفه را ذكر فرموده و در علل از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه خداوند تعالى فضيلت داد پيغمبران مرسل را بر ملائكه مقرّبين و فضيلت داد مرا بر تمام انبياء و مرسلين و فضيلت بعد از من براى تو است اى على و براى ائمه از اولاد تو و همانا ملائكه خدّام ما و خدام دوستان مايند سلام اللّه عليهم اجمعين و تخصيص حضرت داود و كتاب زبور بذكر شايد براى آن باشد كه در زبور تصريح بمقام خاتميت پيغمبر آخر الزمان شده و آنكه دين او عالمگير و باقى خواهد ماند تا قيامت بر پا شود و شايد اشاره بآن باشد كه فضيلت او بداشتن كتاب است نه بپادشاهى با آنكه الوا العزم هم نيست و در كتابش احكامى ذكر نشده بلكه مشتمل است بر ثناى الهى و موعظه و توصيف پيغمبر آخر الزمان و تعريف امّت او و غلبه دينش بر تمام اديان و گفتهاند هر كتابيرا زبور گويند ولى علم بغلبه شده است براى كتاب داود عليه السّلام چنانچه فرقان هر فارق بين حقّ و باطلى است ولى غلبه پيدا كرده در قرآن و زبور بعد از تورية نازل شده با آنكه يهود قائل بودند بعد از تورية كتابى نازل نشده و باين مناسبت هم ممكن است مخصوص بذكر شده باشد و اخيرا پيغمبر اكرم مأمور شده است كه بفرمايد بكسانيكه براى خداوند
جلد 3 صفحه 369
شريك و نظير و پسر و دختر و امثال اينها را قائل شدهاند مانند مسيح و عزير و ملائكه كه بخوانند آنها را براى بر آوردن حاجتشان تا بدانند كه هيچ پيغمبر مرسل و ملك مقرّبى بدون مشيت الهى قادر بر امرى نيست و نمىتواند دفع ضرر و جلب نفعى براى كسى كند و نه جاى آنرا تغيير دهد يعنى مثلا مرض و فقر و بلا را از جائى بجائى بىاذن خدا منتقل نمايد و ملائكه و انبياء و اولياء هر كدام قربشان بخدا بيشتر است بيشتر در صدد تحصيل وسيله تقرّب بخداوندند و عبادت و بندگى ميكنند و برحمت او اميدوار و از عذاب او ترسانند و بنابراين جمله ايّهم اقرب بدل است از فاعل يبتغون الى ربّهم الوسيله و غير آنها بايد متابعت و پيروى كنند و اقتداء ببزرگان خودشان نمايند در اطاعت و عبادت چون سزاوار و شايسته است كه تمام مردم حتى ملائكه و انبياء و اولياء از عذاب خداوند در ترس و بيم و حذر باشند براى احتمال قصور يا تقصيرى كه ممكن است در اداء وظيفه عبوديت براى ايشان روى دهد و منافات با عصمت ندارد بلكه مؤكّد آن است چون معصوم هم بايد بلطف الهى محفوظ از فتور و لغزش گردد و مسئوليتش زيادتر است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ رَبُّكَ أَعلَمُ بِمَن فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ لَقَد فَضَّلنا بَعضَ النَّبِيِّينَ عَلي بَعضٍ وَ آتَينا داوُدَ زَبُوراً (55)
و پروردگار تو داناتر است بكساني که در آسمانها و زمين هستند و هر آينه بتحقيق فضيلت داديم بعض انبياء را بر بعض ديگر و داديم داود را زبور وَ رَبُّكَ أَعلَمُ بِمَن فِي السَّماواتِ از عالم عقول و نفوس و ملائكه از عالم جبروت عالم انوار و نفوس فلكيه و عالم لاهوت که لا يعلمه الا هو و الارض از جن و انس و خداوند مقرر فرمود انبياء و اوصياء آنها را اشرف از جميع ملائكه و جن و انس بدليل امر بجميع ملائكه بسجده بآدم فَسَجَدَ المَلائِكَةُ كُلُّهُم أَجمَعُونَ حجر آيه 30 با اينكه ميانه ملائكه هم مراتب زيادي است در فضيلت از حمله عرش و چهار ملك مقرب و حور العين و غلمان بهشتي تا آخر که تمام معصوم هستند و در ميان انبياء هم
جلد 12 - صفحه 271
مراتب فضل بسيار است.
وَ لَقَد فَضَّلنا بَعضَ النَّبِيِّينَ عَلي بَعضٍ اولوا العزم افضل از تمام انبياء و مراتب فضل بسيار است نبي که مأمور برسالت نباشد و مأمور برسالت بر قريه و طائفة تا مأمور برسالت بر جن و انس و در ميان اولوا العزم تا عيسي عليه السّلام حضرت ابراهيم افضل و وجود مقدس خاتم النبيين و اوصياء طيبين و طاهرين او افضل از جميع انبياء و ملائكه حتي خليل اللّه بلكه در خبر دارد فرمود:
الملائكة خدامنا و خدام شيعتنا
و در ميان ائمه اطهار با اينكه
كلهم نور واحد
امير المؤمنين عليه السّلام افضل از ساير ائمه بلكه خمسه طيبه افضل از بقيه و البته اينکه مراتب فضل بواسطه مراتب علمي و عملي است.
از امير المؤمنين عليه السّلام مرويست فرمود
من غلب عقله علي شهوته فهو اشرف من الملائكة و من غلب شهوته علي عقله فهو اخسّ من البهائم
زيرا ملائكه شهوت ندارند که جلوگير عقل باشد و بهائم عقل ندارند که مانع از شهوت شود وَ آتَينا داوُدَ زَبُوراً خداوند بر تمام انبياء كتاب نازل فرمود و تعبير بصحف شده صحف آدم شيث ابراهيم و غير اينها و در ميان اينکه صحف چهار كتاب موسوم باسمي شد توراة موسي زبور داود انجيل عيسي قرآن محمّد صلّي اللّه عليه و اله و امتياز زبور براي اينست که حضرت داود بر دين موسي بود دستور جديدي نياورد و شرع تازه تشريع نشد و زبور او مواعظ و نصايح بود لذا تخصيص بذكر داده شد زيرا تمام صحف و كتب آسماني مشتمل بر تشريع و احكام و تكاليف بود فقط زبور مواعظ و نصايح بود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 55)- این آیه سخن را از این فراتر میبرد و میگوید: خدا تنها آگاه از حال شما نیست بلکه: «پروردگارت نسبت به حال همه کسانی که در آسمانها و زمین هستند، از همه آگاهتر است» (وَ رَبُّکَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ).
سپس اضافه میکند: «و ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر فضیلت بخشیدیم و به داود کتاب زبور دادیم» (وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیِّینَ عَلی بَعْضٍ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً).
این جمله در حقیقت پاسخ به یکی از ایرادات مشرکان است، که با تعبیر تحقیر آمیز میگفتند: آیا خداوند شخص دیگری را نداشت که محمد یتیم را به
ج2، ص648
نبوّت انتخاب کرد؟ وانگهی چه شد که او سر آمد همه پیامبران و خاتم آنها شد؟! قرآن میگوید: این جای تعجب نیست خداوند از ارزش انسانی هر کس آگاه است و پیامبران خود را از میان همین توده مردم برگزیده، یکی را به عنوان خلیل اللّهی مفتخر ساخت، دیگری را کلیم اللّه، و دیگری را روح اللّه قرار داد، پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله را به عنوان حبیب اللّه برگزید و خلاصه بعضی را بر بعضی فضیلت بخشید، طبق موازینی که خودش میداند و حکمتش اقتضا میکند.
با این که داود دارای حکومت عظیم و کشور پهناوری بود، خداوند این را افتخار او قرار نمیدهد بلکه کتاب زبور را افتخار او میشمرد تا مشرکان بدانند عظمت یک انسان به مال و ثروت و داشتن قدرت و حکومت ظاهری نیست و یتیم و بیمال بودن دلیلی بر تحقیر نخواهد شد.
نکات آیه
۱- پروردگار عالم نسبت به احوال همه موجودات آسمانها و زمین، از خود آنها داناتر و آگاهتر است. (و ربّک أعلم بمن فى السموت و الأرض)
۲- پیامبر(ص)، تحت توجه و پرورش ویژه خداوند قرار داشت. (و ربّک أعلم بمن فى السموت و الأرض) با توجه به اینکه خداوند ربّ همه موجودات است و در آیه قبل نیز خود را «ربّ» همه انسانها معرفى کرد; ولى در این آیه «ربّ» به ضمیر مفرد مخاطب - که مقصود از آن پیامبر(ص) است - اضافه شده و این حکایت از آن دارد که آن حضرت، تحت توجه و پرورش خاص خداوند قرار داشت.
۳- ربوبیت خداوند، مقتضى علم و آگاهى او به همه موجودات آسمانها و زمین است. (ربّک أعلم بمن فى السموت و الأرض)
۴- جهان آفرینش، داراى آسمانهاى متعدد است. (السموت)
۵- در آسمانها، همچون زمین، موجوداتى باشعور زندگى مى کنند. (أعلم بمن فى السموت و الأرض) استعمال «من» - که غالباً براى موجودات ذى شعور اطلاق مى گردد - در آیه فوق، مى تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.
۶- مرتبه و مقام معنوى انبیا، متفاوت بوده و برخى از آنان بر بعضى دیگر برترى دارند. (و لقد فضّلنا بعض النبیّن على بعض)
۷- اعطاى فضیلت بیشتر به برخى از انبیا از جانب خداوند، بر اساس علم او به شایستگى و لیاقت آنان است. (و ربّک أعلم بمن ... و لقد فضّلنا بعض النبیّن على بعض)
۸- پیامبر(ص)، از زمره انبیاى برتر و برگزیده خداوند است. (و لقد فضّلنا بعض النبیّن على بعض) ذکر «و لقد فضّلنا بعض ...» پس از ذکر برخوردهاى مشرکان با پیامبر(ص) و سؤالهاى آنان احتمال دارد پاسخ سؤال مقدرى باشد و یا جواب اشکالى باشد که مشرکان درباره شخصیت پیامبر(ص) مطرح مى کرده اند.
۹- خداوند، به داوود(ع) کتاب آسمانى «زبور» را اعطا کرد. (و ءاتینا داود زبورًا)
۱۰- حضرت داوود(ع)، از زمره انبیاى برتر و برگزیده خداوند (و لقد فضّلنا بعض النبیّن على بعض و ءاتینا داود زبورًا) از اینکه خداوند، پس از ذکر برترى برخى از انبیا بر بعضى دیگر، از حضرت داوود(ع) سخن به میان آورده است، مى تواند از باب ذکر خاص پس از عام، مشعر به نکته یاد شده باشد.
روایات و احادیث
۱۱- «عن رسول الله(ع) قال: إنى کنت أوّل من أقرّ بربّى جلّ جلاله و أوّل من أجاب حیث أخذ الله میثاق النبیین...;[۱] از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمود: من اولین کسى بودم که اقرار به پروردگارم - جلّ جلاله - کردم و اولین پاسخ دهنده بودم آن گاه که خداوند از پیامبران پیمان مى گرفت...».
۱۲-«[النبى(ص)] قال: ... أمّا العشرون: أنزل الزبور على داود فى عشرین یوماً خلون من شهر رمضان و ذلک قوله فى القرآن: «و آتینا داود زبوراً»...;[۲] [پیامبر(ص)] فرمود: ... اما بیست ... مقصود بیستم ماه رمضان است که در آن زبور بر داوود نازل شد و این سخن خدا در قرآن است که مى فرماید: و آتینا داود زبوراً...».
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۴; موجودات باشعور آسمان ها ۵
- انبیا: تفاوت انبیا ۶; زمینه تفضل به انبیا ۷; مراتب انبیا ۶، ۷; مقامات انبیا ۶، ۱۰; منشأ تفاوت انبیا ۷
- برگزیدگان خدا ۸، ۱۰:
- خدا: آثار ربوبیت خدا ۳; آثار علم خدا ۷; ربوبیت خدا ۲; زمینه علم غیب خدا ۳; علم غیب خدا ۱
- داود(ع): برگزیدگى داود(ع) ۱۰; کتاب داود(ع) ۱۲; مقامات داود(ع) ۱۰
- زبور: زبور از کتب آسمانى ۹; وقت نزول زبور ۱۲
- لیاقت: نقش لیاقت ۷
- مؤمنان: اولین مؤمن ۱۱
- محمد(ص): ایمان محمد(ص) ۱۱; برگزیدگى محمد(ص) ۸; فضایل محمد(ص) ۱۱; مربى محمد(ص) ۲; مقامات محمد(ص) ۸