هود ٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link130 | آيات ۴ - ۱، سوره هود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link130 | آيات ۴ - ۱، سوره هود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link131 | توحيد اصلى است متضمن تمامى تفاضيل و جزئيات معانى قرآن ، و تمامتفاضيل و فروع قرآن به آن اصل بر مى گردد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۶#link131 | توحيد اصلى است متضمن تمامى تفاضيل و جزئيات معانى قرآن ، و تمامتفاضيل و فروع قرآن به آن اصل بر مى گردد]]
خط ۴۴: خط ۴۵:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۸#link142 | بيان نادرستى سخن يكى از مفسرين در ارتباط با: ((يمتعكم متاعا حسنا))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۰_بخش۱۸#link142 | بيان نادرستى سخن يكى از مفسرين در ارتباط با: ((يمتعكم متاعا حسنا))]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۴۸#link2 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۹_بخش۴۸#link2 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»
كه جز خداوند يكتا را نپرستيد، همانا از طرف او براى شما هشدار دهنده و بشارت دهنده هستم.
===نکته ها===
قرآن از همين حروف الفبا تشكيل شده كه همواره در اختيار همه هست، امّا خداوند از همين حروف ساده، كتابى ساخته كه كسى نمى‌تواند مشابه آن را بياورد. چنانكه انسان از خاك، آجر و سفال مى‌سازد، ولى خداوند ازهمين خاك، هزاران نوع گل، گياه، ميوه، حيوان و انسان خلق مى‌كند. آرى، همان گونه كه قدرت خداوند را در نظام تكوين مى‌بينيم، قدرت او را در كتاب تشريع نيز مشاهده مى‌كنيم.
قرآن كتابى است هم محكم و هم مفصّل، نه تناقض دارد و نه تهافت، هم فصيح است و هم بليغ، محتوايش در فصل‌ها و سوره‌هاى مختلف، جداى از يكديگر امّا به دنبال هم و پيوسته آمده است.
قرآن، كتابى است محكم كه يك روح دارد و آن روحِ توحيد است و تمام داستان‌ها و
جلد 4 - صفحه 17
مواعظ و احكام و آيات قرآن، تفصيل همان روح توحيد است.
قرآن كتابى است محكم، نه تغيير و تحريف يافته و نه قابل شكّ و ترديد است. بناى آن بر حدس و فرض نيست، بلكه همه‌ى مطالبش محكم و استوار است.
===پیام ها===
1- قرآن كتاب بس مهم است. ( «كِتابٌ» نكره وتنوين دارد كه رمز عظمت است)
2- الفاظ و محتواى قرآن، نشانه‌ى عظمت آن است. «آية»
3- بنيان قرآن، محكم واستوار است وهيچ چيزى نمى‌تواند سبب تزلزل آن شود، بلكه با پيشرفت علم، اسرار اين كتاب بيشتر كشف مى‌شود. «أُحْكِمَتْ آياتُهُ»
4- قانون و كتاب، هم بايد محكم باشد و هم روشن و واضح. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌ (قوانين غير الهى، يا محكم نيست، يا روشن نيست و يا قانونگذار طبق حكمت و مصلحت و آگاهى، قانون را وضع نكرده است)
5- قرآن، هم استدلالى و تزلزل ناپذير است و هم جامع تمام ابعاد زندگى دنيوى و اخروى مى‌باشد. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌
6- كليّات قرآن يكجا بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده، آنگاه در مدّت بيست و سه سال تفصيل داده شده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌
7- چون خداوند حكيم است، كتابش محكم است و چون خبير است، تمام نيازها را تفصيل داده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ
8- دعوت به يكتاپرستى، سرلوحه‌ى پيام همه‌ى انبياست. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»
9- فلسفه‌ى نزول كتب آسمانى، توحيد و پاكسازى جامعه از شرك است. كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌
10- دعوت به يكتاپرستى و هشدار و بشارت، نمونه‌ى سخن استوار خداوند است. أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌
11- پيامبر صلى الله عليه و آله از جانب خدا، امّا براى سعادت مردم آمده است. «إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ»
12- شيوه‌ى تبليغ پيامبران، هشدار و بشارت است. «نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ»
تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 18
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»
أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌: نازل فرمود اين قرآن مجيد را براى اينكه پرستش و ستايش نكنيد مگر ذات احديت خداى متعال را؛ بعد از دعوت به توحيد، ارشاد نمايد به تصديق رسالت خود: إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ: بدرستى كه من براى شما از طرف خداوند سبحان ترساننده‌ام از مخالفت و عصيان الهى به عذاب اليم، و بشارت دهنده‌ام بر طاعت و عبادت سبحانى به ثواب عظيم. «2»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌
الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1» أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2» وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3» إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «4»
ترجمه‌
كتابيست كه محكم شده است آيتهاى آن پس تفصيل داده شده است از نزد درست كردار آگاه‌
كه نپرستيد مگر خدا را همانا من شما را از او ترساننده و مژده دهنده‌ام‌
و آنكه آمرزش خواهيد از پروردگارتان پس بازگشت كنيد بسوى او برخوردار ميكند شما را برخوردارى نيكوئى تا مدّتى نام برده شده و ميدهد به هر صاحب مزيّتى مزيّتش را و اگر رو گردانيد پس همانا من ميترسم بر شما عذاب روزى را بزرگ‌
بسوى خدا است بازگشت شما و او بر هر چيزى توانا است.
تفسير
راجع به الربيانى در اوّل سوره يونس گذشت و محكم بودن آيات قرآن از حيث نظم و ترتيب و لفظ و معنى و حجّت و دليل و مطابقه با حقّ و حقيقت و مأمون بودن از نقص و خلل و بطلان و نسخ و زوال واضح و مبرهن است و بنابراين كتاب خبر مبتداء محذوف است كه قرآن باشد چنانچه قمّى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن قرآن است و نيز تفصيل داده شده است آيات قرآنيّه به بيان توحيد و نبوّت و امامت و معاد و دلائل آنها و مواعظ و نصايح و قصص و حكايات و بشارت و انذار و بيان هر حقّ و حقيقتى و بتدريج نازل شده است بر پيغمبر اكرم و آنحضرت قرائت فرموده است بر امّت بهمان نحو كه نازل شده است حتّى با فواصل آيات و بنابراين ممكن است اين جمله‌
----
جلد 3 صفحه 58
اشاره باشد بآنكه فواصل آيات و سور هم از قبل خداوند است چنانچه در اواخر تفسير سوره فاتحة الكتاب مفصّلا بيان شد و در هر صورت به اقتضاء حكمت و خبرويّت مفصّل و مرتّب شده است و كلمه ثمّ براى تراخى حالى است نه زمانى يعنى خصوصيّت و حالت تفصيل با حالت و خصوصيّت احكام متفاوت است و افتراق واضحى دارد و مقصود از انزال كتاب و احكام آيات و تفصيل آن آنستكه بندگان نپرستند جز خداوند يگانه را و بدانند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم منذر است بعقاب و مبشّر است بثواب از طرف خداوند اهل شرك و توحيد را و آنكه استغفار نمايند و توبه كنند از عقائد و اعمال ناشايسته خودشان تا خداوند در دنيا مدّت عمرشان بآنها امنيّت و وسعت و نعمت عنايت فرمايد و همه را بكمال لايق بحالشان برساند و در آخرت به اجر جزيل و جزاى جميل فائز شوند و بدانند كه در صورت مخالفت و اعراض از امتثال اوامر الهى بعذاب روز قيامت كه از هر جهت روز بزرگى است گرفتار خواهند شد و ممكن است مراد عذاب دنيوى از قبيل خسف و صاعقه باشد و در هر حال بازگشت خلق بخالق است و او بر هر امر و هر نوع عذاب و هر مرتبه از آن قادر است و بنابراين بزرگى و عظمت چنين روزى بر كسى كه اندك توجّهى كند و از وادى غفلت بيرون آيد واضح و آشكار است و محتاج بتوضيح و بيان نيست.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
أَلاّ تَعبُدُوا إِلاَّ اللّه‌َ إِنَّنِي‌ لَكُم‌ مِنه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»
اولين‌ دستور ‌آن‌ حكيم‌ خبير اينست‌ ‌که‌ پرستش‌ نكنيد مگر ذات‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ و نواقص‌ محققا ‌من‌ ‌که‌ ‌رسول‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ هستم‌ ‌بر‌ ‌شما‌ سر ‌تا‌ سر عالم‌ جن‌ و انس‌ انذار كننده‌ام‌ ‌از‌ شرك‌ و كفر و بشارت‌ دهنده‌ام‌ بتوحيد و ايمان‌.
أَلّا تَعبُدُوا إِلَّا اللّه‌َ عبوديت‌ ‌از‌ ماده‌ ‌عبد‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌براي‌ ‌عبد‌ دو معني‌ ‌است‌ يك‌ معني‌ مقابل‌ مولوية و ‌از‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ معني‌ مراتبي‌ ‌است‌: مرتبه‌ اولي‌ غلام‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ كفار مسلمين‌ ميگيرند ‌ يا ‌ زر خريد ‌است‌ عَبداً مَملُوكاً لا يَقدِرُ عَلي‌ شَي‌ءٍ نحل‌ ‌آيه‌ 77. ‌در‌ مقابل‌ حرّ ‌که‌ بمعني‌ آزاد ‌است‌.
و ثانيه‌‌-‌ عبوديت‌ نسبت‌ بموالي‌ مثل‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ طاهرين‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌که‌ امير المؤمنين‌ [ع‌] بصعصعه‌ فرمود
(انا ‌عبد‌ ‌من‌ عبيد ‌محمّد‌ [ص‌])
و ‌در‌ زيارات‌ ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ بسيار داريم‌ بلكه‌ نسبت‌ بپدر فرمود
(انت‌ و مالك‌ لابيك‌)
و ‌اينکه‌ معني‌ وجوب‌ اطاعت‌ و ترك‌ مخالفت‌ ‌است‌ ‌تا‌ حد محدودي‌ ‌که‌ شارع‌ مقدس‌ مقرر فرموده‌، و مولاي‌ حقيقي‌ ذاتي‌ خداوند ‌است‌ و بس‌ و بقيه‌ موالي‌ جعلي‌ ‌است‌ بجعل‌ الهي‌. و شايد اشاره‌ بهمين‌ معني‌ ‌باشد‌ خطاب‌ الهي‌ بملائكه‌ ‌در‌ سجده‌ بآدم‌
جلد 11 - صفحه 5
‌که‌ ‌در‌ تحت‌ اطاعت‌ ‌او‌ بايد باشند و ‌از‌ همين‌ جهت‌ شيطان‌ امتناع‌ كرد و زير بار اطاعت‌ آدم‌ نرفت‌.
معناي‌ دوم‌ عبوديت‌ اطاعت‌ و پرستش‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ الوهيت‌ و چون‌ الوهيت‌ اختصاص‌ بذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ دارد لذا پرستش‌ مختص‌ باو ‌است‌ و ‌اينکه‌ معناي‌ توحيد ‌است‌ و مفاد مطابقي‌ كلمه‌ طيبه‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ مشركين‌ ‌که‌ بت‌ پرست‌ و آفتاب‌ و آتش‌ و ملائكه‌ و جن‌ و گاو و گوساله‌ و درخت‌ و عيسي‌ [ع‌] و امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و ‌غير‌ اينها ‌را‌ ميپرستيدند و ‌براي‌ ‌آنها‌ مقام‌ الوهيت‌ قائل‌ بودند ‌حتي‌ فرعون‌ لعنه‌ اللّه‌ بحضرت‌ موسي‌ [ع‌] عرض‌ كرد لَئِن‌ِ اتَّخَذت‌َ إِلهَاً غَيرِي‌ لَأَجعَلَنَّك‌َ مِن‌َ المَسجُونِين‌َ شعراء ‌آيه‌ 28، و ‌آيه‌ شريفه‌ راجع‌ باين‌ قسمت‌ ‌است‌.
إِنَّنِي‌ لَكُم‌ مِنه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ ضمير ‌منه‌ اللّه‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌من‌ ‌هر‌ چه‌ ميگويم‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ ‌است‌ وَ ما يَنطِق‌ُ عَن‌ِ الهَوي‌ إِن‌ هُوَ إِلّا وَحي‌ٌ يُوحي‌ نجم‌ ‌آيه‌ 3، و ضمير كم‌ خطاب‌ بجميع‌ افراد جن‌ و انس‌ ‌است‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ زيرا حضرتش‌ مبعوث‌ ‌بر‌ كافه‌ جن‌ و انس‌ ‌است‌، نذير انذار كننده‌ ‌است‌ ‌از‌ كليه‌ عقائد فاسده‌ و اخلاق‌ رذيله‌ و قبايح‌ عقليه‌ و محرمات‌ شرعيه‌ ‌که‌ تماما موجب‌ استحقاق‌ عذاب‌ ميشود و ‌در‌ معرض‌ بليات‌ دنيويه‌ و عقوبات‌ برزخيه‌ و عذابهاي‌ اخرويه‌ ‌است‌، و بشير بشارت‌ دهنده‌ ‌است‌ بعقائد حقه‌ و ملكات‌ حسنه‌ و محاسن‌ عقليه‌ و عبادات‌ الهيه‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبات‌ دينيه‌، و تقديم‌ نذير ‌بر‌ بشير ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ اول‌ بايد تخليه‌ كرد سپس‌ تحليه‌.
منظر دل‌ نيست‌ جاي‌ صحبت‌ اغيار ||  ديو چون‌ بيرون‌ رود فرشته‌ ‌در‌ آيد
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 2)- در این آیه مهمترین و اساسی‌ترین محتوای قرآن یعنی توحید و مبارزه با شرک را به این صورت بیان می‌کند: نخستین دعوت من این است که «جز خداوند یگانه یکتا را نپرستید» (أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ).
و دومین برنامه دعوتم این است که: «من برای شما از سوی او نذیر و بشیرم» (إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَ بَشِیرٌ).
در برابر نافرمانیها و ظلم و فساد و شرک و کفر، شما را بیم می‌دهم، و از عکس العمل کارهایتان و مجازات الهی بر حذر می‌دارم، و در برابر اطاعت و پاکی و تقوا شما را بشارت به سرنوشتی سعادتبخش می‌دهم.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۲۲


ترجمه

(دعوت من این است) که: جز «اللّه» را نپرستید! من از سوی او برای شما بیم دهنده و بشارت دهنده‌ام!

كه جز خدا را نپرستيد و من شما را از جانب او بيم دهنده و مژده رسانم
كه جز خدا را نپرستيد. به راستى من از جانب او براى شما هشداردهنده و بشارتگرم،
(تا تذکر دهد به خلق) که جز خدای یکتا هیچ کس را نپرستید، که من حقّا برای اندرز و بشارت شما امت آمده‌ام.
که جز خدا را نپرستید، یقیناً من از سوی او برای شما بیم دهنده [از عذاب] و مژده دهنده [به بهشت و رضوان] هستم.
كه جز خداى يكتا را نپرستيد، من از جانب او بيم‌دهنده شما و نيز مژده‌دهنده‌اى براى شما هستم.
حاکی از اینکه جز خداوند را مپرستید، که من برای شما از سوی او هشداردهنده و بشارت آورنده‌ام‌
كه جز خداى را نپرستيد، كه من شما را از سوى او بيم‌كننده و نويددهنده‌ام،
(ای پیغمبر! بدیشان بگو:) این که جز خدا را نپرستید. بیگمان من از سوی خدا بیم دهنده (ی کافران به عذاب دوزخ) و مژده‌دهنده (ی مؤمنان به نعمت بهشت) هستم.
«که جز خدا را نپرستید. به‌راستی من از جانب او برای شما هشداردهنده و بشارتگری (شایسته) هستم.»
که پرستش نکنید جز خدا را همانا منم برای شما از نزد او ترساننده و نویددهنده‌


هود ١ آیه ٢ هود ٣
سوره : سوره هود
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَلاّ»: این که نه. تا این که نه. «أَلاّ تَعْبُدُوا»: مفعول به فعل مقدّر (قُلْ) در اوّل آن است. معنی بالا با توجّه بدین نکته است. امّا این جمله می‌تواند علّت دو فعل (اُحْکِمَتْ ... فصّلت) در آیه قبلی باشد که معنی چنین می‌شود: تحکیم و تفصیل آیات، به زبان حال. یعنی به زبان برهان و استدلال، شما را فریاد می‌دارند که جز خدا را نپرستید.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»

كه جز خداوند يكتا را نپرستيد، همانا از طرف او براى شما هشدار دهنده و بشارت دهنده هستم.

نکته ها

قرآن از همين حروف الفبا تشكيل شده كه همواره در اختيار همه هست، امّا خداوند از همين حروف ساده، كتابى ساخته كه كسى نمى‌تواند مشابه آن را بياورد. چنانكه انسان از خاك، آجر و سفال مى‌سازد، ولى خداوند ازهمين خاك، هزاران نوع گل، گياه، ميوه، حيوان و انسان خلق مى‌كند. آرى، همان گونه كه قدرت خداوند را در نظام تكوين مى‌بينيم، قدرت او را در كتاب تشريع نيز مشاهده مى‌كنيم.

قرآن كتابى است هم محكم و هم مفصّل، نه تناقض دارد و نه تهافت، هم فصيح است و هم بليغ، محتوايش در فصل‌ها و سوره‌هاى مختلف، جداى از يكديگر امّا به دنبال هم و پيوسته آمده است.

قرآن، كتابى است محكم كه يك روح دارد و آن روحِ توحيد است و تمام داستان‌ها و

جلد 4 - صفحه 17

مواعظ و احكام و آيات قرآن، تفصيل همان روح توحيد است.

قرآن كتابى است محكم، نه تغيير و تحريف يافته و نه قابل شكّ و ترديد است. بناى آن بر حدس و فرض نيست، بلكه همه‌ى مطالبش محكم و استوار است.

پیام ها

1- قرآن كتاب بس مهم است. ( «كِتابٌ» نكره وتنوين دارد كه رمز عظمت است)

2- الفاظ و محتواى قرآن، نشانه‌ى عظمت آن است. «آية»

3- بنيان قرآن، محكم واستوار است وهيچ چيزى نمى‌تواند سبب تزلزل آن شود، بلكه با پيشرفت علم، اسرار اين كتاب بيشتر كشف مى‌شود. «أُحْكِمَتْ آياتُهُ»

4- قانون و كتاب، هم بايد محكم باشد و هم روشن و واضح. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌ (قوانين غير الهى، يا محكم نيست، يا روشن نيست و يا قانونگذار طبق حكمت و مصلحت و آگاهى، قانون را وضع نكرده است)

5- قرآن، هم استدلالى و تزلزل ناپذير است و هم جامع تمام ابعاد زندگى دنيوى و اخروى مى‌باشد. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌

6- كليّات قرآن يكجا بر قلب پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده، آنگاه در مدّت بيست و سه سال تفصيل داده شده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ‌

7- چون خداوند حكيم است، كتابش محكم است و چون خبير است، تمام نيازها را تفصيل داده است. أُحْكِمَتْ‌ ... ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ

8- دعوت به يكتاپرستى، سرلوحه‌ى پيام همه‌ى انبياست. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»

9- فلسفه‌ى نزول كتب آسمانى، توحيد و پاكسازى جامعه از شرك است. كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌

10- دعوت به يكتاپرستى و هشدار و بشارت، نمونه‌ى سخن استوار خداوند است. أُحْكِمَتْ آياتُهُ‌ ... أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌

11- پيامبر صلى الله عليه و آله از جانب خدا، امّا براى سعادت مردم آمده است. «إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ»

12- شيوه‌ى تبليغ پيامبران، هشدار و بشارت است. «نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌4، ص: 18

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»

أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ‌: نازل فرمود اين قرآن مجيد را براى اينكه پرستش و ستايش نكنيد مگر ذات احديت خداى متعال را؛ بعد از دعوت به توحيد، ارشاد نمايد به تصديق رسالت خود: إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ: بدرستى كه من براى شما از طرف خداوند سبحان ترساننده‌ام از مخالفت و عصيان الهى به عذاب اليم، و بشارت دهنده‌ام بر طاعت و عبادت سبحانى به ثواب عظيم. «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الر كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَكِيمٍ خَبِيرٍ «1» أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنِي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2» وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى‌ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخافُ عَلَيْكُمْ عَذابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ «3» إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «4»

ترجمه‌

كتابيست كه محكم شده است آيتهاى آن پس تفصيل داده شده است از نزد درست كردار آگاه‌

كه نپرستيد مگر خدا را همانا من شما را از او ترساننده و مژده دهنده‌ام‌

و آنكه آمرزش خواهيد از پروردگارتان پس بازگشت كنيد بسوى او برخوردار ميكند شما را برخوردارى نيكوئى تا مدّتى نام برده شده و ميدهد به هر صاحب مزيّتى مزيّتش را و اگر رو گردانيد پس همانا من ميترسم بر شما عذاب روزى را بزرگ‌

بسوى خدا است بازگشت شما و او بر هر چيزى توانا است.

تفسير

راجع به الربيانى در اوّل سوره يونس گذشت و محكم بودن آيات قرآن از حيث نظم و ترتيب و لفظ و معنى و حجّت و دليل و مطابقه با حقّ و حقيقت و مأمون بودن از نقص و خلل و بطلان و نسخ و زوال واضح و مبرهن است و بنابراين كتاب خبر مبتداء محذوف است كه قرآن باشد چنانچه قمّى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن قرآن است و نيز تفصيل داده شده است آيات قرآنيّه به بيان توحيد و نبوّت و امامت و معاد و دلائل آنها و مواعظ و نصايح و قصص و حكايات و بشارت و انذار و بيان هر حقّ و حقيقتى و بتدريج نازل شده است بر پيغمبر اكرم و آنحضرت قرائت فرموده است بر امّت بهمان نحو كه نازل شده است حتّى با فواصل آيات و بنابراين ممكن است اين جمله‌


جلد 3 صفحه 58

اشاره باشد بآنكه فواصل آيات و سور هم از قبل خداوند است چنانچه در اواخر تفسير سوره فاتحة الكتاب مفصّلا بيان شد و در هر صورت به اقتضاء حكمت و خبرويّت مفصّل و مرتّب شده است و كلمه ثمّ براى تراخى حالى است نه زمانى يعنى خصوصيّت و حالت تفصيل با حالت و خصوصيّت احكام متفاوت است و افتراق واضحى دارد و مقصود از انزال كتاب و احكام آيات و تفصيل آن آنستكه بندگان نپرستند جز خداوند يگانه را و بدانند كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم منذر است بعقاب و مبشّر است بثواب از طرف خداوند اهل شرك و توحيد را و آنكه استغفار نمايند و توبه كنند از عقائد و اعمال ناشايسته خودشان تا خداوند در دنيا مدّت عمرشان بآنها امنيّت و وسعت و نعمت عنايت فرمايد و همه را بكمال لايق بحالشان برساند و در آخرت به اجر جزيل و جزاى جميل فائز شوند و بدانند كه در صورت مخالفت و اعراض از امتثال اوامر الهى بعذاب روز قيامت كه از هر جهت روز بزرگى است گرفتار خواهند شد و ممكن است مراد عذاب دنيوى از قبيل خسف و صاعقه باشد و در هر حال بازگشت خلق بخالق است و او بر هر امر و هر نوع عذاب و هر مرتبه از آن قادر است و بنابراين بزرگى و عظمت چنين روزى بر كسى كه اندك توجّهى كند و از وادى غفلت بيرون آيد واضح و آشكار است و محتاج بتوضيح و بيان نيست.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَلاّ تَعبُدُوا إِلاَّ اللّه‌َ إِنَّنِي‌ لَكُم‌ مِنه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ «2»

اولين‌ دستور ‌آن‌ حكيم‌ خبير اينست‌ ‌که‌ پرستش‌ نكنيد مگر ذات‌ مستجمع‌ جميع‌ كمالات‌ و منزه‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ و نواقص‌ محققا ‌من‌ ‌که‌ ‌رسول‌ ‌از‌ جانب‌ ‌او‌ هستم‌ ‌بر‌ ‌شما‌ سر ‌تا‌ سر عالم‌ جن‌ و انس‌ انذار كننده‌ام‌ ‌از‌ شرك‌ و كفر و بشارت‌ دهنده‌ام‌ بتوحيد و ايمان‌.

أَلّا تَعبُدُوا إِلَّا اللّه‌َ عبوديت‌ ‌از‌ ماده‌ ‌عبد‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌براي‌ ‌عبد‌ دو معني‌ ‌است‌ يك‌ معني‌ مقابل‌ مولوية و ‌از‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ معني‌ مراتبي‌ ‌است‌: مرتبه‌ اولي‌ غلام‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ كفار مسلمين‌ ميگيرند ‌ يا ‌ زر خريد ‌است‌ عَبداً مَملُوكاً لا يَقدِرُ عَلي‌ شَي‌ءٍ نحل‌ ‌آيه‌ 77. ‌در‌ مقابل‌ حرّ ‌که‌ بمعني‌ آزاد ‌است‌.

و ثانيه‌‌-‌ عبوديت‌ نسبت‌ بموالي‌ مثل‌ پيغمبر صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ و ائمه‌ طاهرين‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ ‌که‌ امير المؤمنين‌ [ع‌] بصعصعه‌ فرمود

(انا ‌عبد‌ ‌من‌ عبيد ‌محمّد‌ [ص‌])

و ‌در‌ زيارات‌ ائمه‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ بسيار داريم‌ بلكه‌ نسبت‌ بپدر فرمود

(انت‌ و مالك‌ لابيك‌)

و ‌اينکه‌ معني‌ وجوب‌ اطاعت‌ و ترك‌ مخالفت‌ ‌است‌ ‌تا‌ حد محدودي‌ ‌که‌ شارع‌ مقدس‌ مقرر فرموده‌، و مولاي‌ حقيقي‌ ذاتي‌ خداوند ‌است‌ و بس‌ و بقيه‌ موالي‌ جعلي‌ ‌است‌ بجعل‌ الهي‌. و شايد اشاره‌ بهمين‌ معني‌ ‌باشد‌ خطاب‌ الهي‌ بملائكه‌ ‌در‌ سجده‌ بآدم‌

جلد 11 - صفحه 5

‌که‌ ‌در‌ تحت‌ اطاعت‌ ‌او‌ بايد باشند و ‌از‌ همين‌ جهت‌ شيطان‌ امتناع‌ كرد و زير بار اطاعت‌ آدم‌ نرفت‌.

معناي‌ دوم‌ عبوديت‌ اطاعت‌ و پرستش‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ الوهيت‌ و چون‌ الوهيت‌ اختصاص‌ بذات‌ اقدس‌ ربوبي‌ دارد لذا پرستش‌ مختص‌ باو ‌است‌ و ‌اينکه‌ معناي‌ توحيد ‌است‌ و مفاد مطابقي‌ كلمه‌ طيبه‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌است‌ ‌در‌ مقابل‌ مشركين‌ ‌که‌ بت‌ پرست‌ و آفتاب‌ و آتش‌ و ملائكه‌ و جن‌ و گاو و گوساله‌ و درخت‌ و عيسي‌ [ع‌] و امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و ‌غير‌ اينها ‌را‌ ميپرستيدند و ‌براي‌ ‌آنها‌ مقام‌ الوهيت‌ قائل‌ بودند ‌حتي‌ فرعون‌ لعنه‌ اللّه‌ بحضرت‌ موسي‌ [ع‌] عرض‌ كرد لَئِن‌ِ اتَّخَذت‌َ إِلهَاً غَيرِي‌ لَأَجعَلَنَّك‌َ مِن‌َ المَسجُونِين‌َ شعراء ‌آيه‌ 28، و ‌آيه‌ شريفه‌ راجع‌ باين‌ قسمت‌ ‌است‌.

إِنَّنِي‌ لَكُم‌ مِنه‌ُ نَذِيرٌ وَ بَشِيرٌ ضمير ‌منه‌ اللّه‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌به‌ اينكه‌ ‌من‌ ‌هر‌ چه‌ ميگويم‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ ‌است‌ وَ ما يَنطِق‌ُ عَن‌ِ الهَوي‌ إِن‌ هُوَ إِلّا وَحي‌ٌ يُوحي‌ نجم‌ ‌آيه‌ 3، و ضمير كم‌ خطاب‌ بجميع‌ افراد جن‌ و انس‌ ‌است‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ زيرا حضرتش‌ مبعوث‌ ‌بر‌ كافه‌ جن‌ و انس‌ ‌است‌، نذير انذار كننده‌ ‌است‌ ‌از‌ كليه‌ عقائد فاسده‌ و اخلاق‌ رذيله‌ و قبايح‌ عقليه‌ و محرمات‌ شرعيه‌ ‌که‌ تماما موجب‌ استحقاق‌ عذاب‌ ميشود و ‌در‌ معرض‌ بليات‌ دنيويه‌ و عقوبات‌ برزخيه‌ و عذابهاي‌ اخرويه‌ ‌است‌، و بشير بشارت‌ دهنده‌ ‌است‌ بعقائد حقه‌ و ملكات‌ حسنه‌ و محاسن‌ عقليه‌ و عبادات‌ الهيه‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبات‌ دينيه‌، و تقديم‌ نذير ‌بر‌ بشير ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ اول‌ بايد تخليه‌ كرد سپس‌ تحليه‌.

منظر دل‌ نيست‌ جاي‌ صحبت‌ اغيار

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 2)- در این آیه مهمترین و اساسی‌ترین محتوای قرآن یعنی توحید و مبارزه با شرک را به این صورت بیان می‌کند: نخستین دعوت من این است که «جز خداوند یگانه یکتا را نپرستید» (أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ).

و دومین برنامه دعوتم این است که: «من برای شما از سوی او نذیر و بشیرم» (إِنَّنِی لَکُمْ مِنْهُ نَذِیرٌ وَ بَشِیرٌ).

در برابر نافرمانیها و ظلم و فساد و شرک و کفر، شما را بیم می‌دهم، و از عکس العمل کارهایتان و مجازات الهی بر حذر می‌دارم، و در برابر اطاعت و پاکی و تقوا شما را بشارت به سرنوشتی سعادتبخش می‌دهم.

نکات آیه

۱- لزوم پرستش خدا و پرهیز از پرستش غیر او (ألاّ تعبدوا إلاّ الله)

۲- توحید و لزوم یکتاپرستى از تعالیم اساسى ، متقن و روشنِ قرآن است. (کتب أُحکمت ءایته ثم فصلت ... ألاّ تعبدوا إلاّ الله) «ألاّ» مرکب از «أن» تفسیریه و «لا» ى ناهیه است و جمله «لاتعبدوا ...» تفسیر «کتاب اُحکمت آیاته ثم فصلت» مى باشد; یعنى ، نهى از پرستش غیر خدا ، سخن متقن و روشن قرآن است.

۳- پرستش غیر خدا ، فرجام شوم و نامیمونى را درپى خواهد داشت. (ألاّ تعبدوا إلاّ الله إننى لکم منه نذیر) جمله «ألاّ تعبدوا إلاّ الله» حاوى دو معناست: ۱. نهى از پرستش غیر خدا; ۲. لزوم پرستش خداوند. «انذار» که به معناى ترساندن از فرجامى شوم است، در ارتباط با معناى نخست و بشارت که به معناى مژدگانى به عاقبتى خوش است، در ارتباط با معناى دوم ایراد شده است. لام در «لکم» لام تقویت و متعلق به «نذیر و بشیر» است.

۴- پرستش خداى یکتا ، درپى دارنده فرجامى خوش و نیکوست. (إننى لکم منه ... بشیر)

۵- پیامبر(ص) ، وظیفه دار انذار مشرکان و ترساندن آنان از فرجامى شوم (ألاّ تعبدوا إلاّ الله إننى لکم منه نذیر)

۶- پیامبر(ص) ، وظیفه دار مژده دادن به موحدان و بشارت دادن آنان به عاقبتى خوش (ألاّ تعبدوا إلاّ الله إننى لکم منه ... بشیر)

۷- محمد(ص) ، پیامبرى از ناحیه خداوند (إننى لکم منه)

۸- رسالت پیامبر(ص) ، از پیامهاى متقن ، روشن و اساسىِ قرآن (کتب أُحکمت ءایته ثم فصلت ... إننى لکم منه نذیر و بشیر) جمله «إننى لکم منه ...» نیز همانند «لاتعبدوا ...» تفسیر «کتاب اُحکمت ...» مى باشد; یعنى ، از پیامهاى این کتاب ، رسالت و نبوت پیامبر(ص) است.

موضوعات مرتبط

  • بشارت: بشارت به حسن فرجام ۶
  • توحید: اتقان توحید عبادى ۲; اهمیت توحید عبادى ۱، ۲; توحید عبادى ۲; فرجام توحید عبادى ۴; وضوح توحید۲
  • رسولان خدا: ۷
  • شرک: اجتناب از شرک عبادى ۱; فرجام شرک عبادى ۳
  • عبادت: اهمیت عبادت خدا ۱; فرجام عبادت غیر خدا ۳
  • فرجام: انذار از فرجام شوم ۵; عوامل حسن فرجام ۴; عوامل فرجام شوم۳
  • قرآن: مهمترین تعالیم قرآن ۲، ۸
  • محمد(ص): انذارهاى محمد(ص) ۵; اهمیت نبوت محمد(ص) ۸; بشارتهاى محمد(ص) ۶; محمد(ص)در قرآن ۸; محمد(ص) و مشرکان ۵; محمد(ص) و موحدان ۶; مسؤولیت محمد(ص) ۵، ۶; مقامات محمد(ص) ۸; نبوت محمد(ص) ۷; وضوح نبوت محمد(ص) ۸
  • مشرکان: انذار مشرکان ۵
  • موحدان: بشارت به موحدان ۶

منابع