الأنفال ٢٥: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
== نزول == | |||
«شیخ طوسی» گویند: حسن بصرى و ابن عباس و سدى و مجاهد گویند: این آیه درباره اهل جمل نازل شده است، قتادة گوید: زبیر مى گفت، فردى از میان خود را نمى یافتیم كه مشمول این آیه واقع شده باشیم و در این باره اختلاف داشتیم تا این كه واقعا مشمول حقیقى این آیه واقع گشتیم.<ref> در تفسیر على بن ابراهیم آمده كه این آیه درباره طلحه و زبیر نازل شده هنگامى كه با امیرالمومنین على علیهالسلام جنگ كردند و نسبت به او ظلم و ستم روا داشتند، صاحب مجمع البیان از حاكم ابوالقاسم الحسكانى او از سید ابوالحمد مهدى بن نزار الحسینى و او بعد از ده واسطه از ابن عباس نقل كند كه وقتى كه این آیه نازل گردید. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود هر كه بعد از من نسبت به على علیهالسلام اذیت و آزارى روا بدارد مانند آنست كه نبوت من و پیامبران قبل از من را انكار كرده است، صاحب تفسیر برهان گوید ابوعبدالله محمد بن على بن السراج كه از مخالفین و عامه است. مرفوعا از عبدالله بن مسعود روایت نموده كه گفت: پیامبر بعد از نزول این آیه به من فرمود: اى ابن مسعود بدان هر كه نسبت به على علیهالسلام ظلم و ستم روا بدارد مانند آنست كه نبوت من و پیامبران پیش از من را انكار كرده باشد.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴#link26 | آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴#link26 | آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴#link27 | بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۴#link27 | بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ]] | ||
خط ۵۲: | خط ۵۷: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۷#link50 | چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... )) ]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۷#link50 | چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... )) ]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۵۲#link70 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۵۲#link70 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «25» | |||
و بترسيد (و حفظ كنيد خود را) از فتنهاى كه تنها دامنگير ستمگران شما نمىشود، (بلكه همه را فرا خواهد گرفت، چرا كه ديگران نيز در مقابل ستمگران سكوت كردند) و بدانيد كه خداوند سخت كيفر است. | |||
===نکته ها=== | |||
«فتنه»، به معناى شرك، كفر، بلا و آزمايش، شكنجه و عذاب است و در اين آيه به معناى بلا و مصيبتهاى اجتماعى است. «1» | |||
در آيهى قبل، دستور اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله بود، اينجا پرهيز از فتنه. پس معلوم مىشود كه يكى از مصاديق فتنه، عدم اطاعت از پيامبر است و مفهوم اين آيه، با آيهى «وَ اعْتَصِمُوا | |||
---- | |||
«1». تفسير نمونه. | |||
جلد 3 - صفحه 297 | |||
بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» «1» يكسان است. «2» | |||
مصداق ديگر فتنه، فساد و فحشا مىباشد كه باعث فروپاشى يك نظام مىشود و آسيب آن عمومى و فراگير است. مثل فساد حكّام بنىاميّه كه چون ولايت پيشواى حقّ را كنار زدند، مسلمانان را قرنها به ذلّت كشاندند. | |||
سكوت و ترك امر به معروف و نهى از منكر، باعث فتنه و فراگيرشدن عذاب است، چنانكه پيامبر فرمودند: «خداوند هرگز تمام مردم را به خاطر گناه بعضى از آنان مجازات نمىكند، مگر زمانى كه منكرات در ميان آنان آشكار گردد و ديگران در حالى كه توان انكار و برخورد با آن را داشته باشند، سكوت كنند كه اگر چنين شد، خداوند همهى آنان (خاصّ و عام) را عذاب مىكند». «3» چنانكه حضرت على عليه السلام فرمودند: «اگر گناهى پنهانى انجام گيرد، خداوند عموم مردم را عذاب نمىكند، امّا اگر گروهى منكراتى را آشكارا انجام دهند و مردم آنان را سرزنش نكنند، هر دو گروه مستوجب عقوبت مىشوند». «4» | |||
معناى پرهيز از اعمالى كه باعث فتنه شده ودر همه تأثير مىگذارد، عزلت وكنارهگيرى از مسائل نيست، بلكه هوشيارى و توجّه انسان را مىرساند. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «در فتنهها مثل بچّه شترى باشيد كه نه از شما بار بكشند و نه شما را بدوشند و نه از شما بهرهبردارى كنند. «كن فى الفتنة كابن الّبون، لاظهر فيركب و لاضرع فيحلب» «5» | |||
هنگام نزول اين آيه، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «هركس پس از من در جانشينى على عليه السلام ظلم كند، «فكانّما جحد نبوّتى و نبوة الانبياء قبلى» گويا رسالت من و نبوّت پيامبران پيشين را انكار كرده است». «6» | |||
===پیام ها=== | |||
1- تخلّف از دين و دستورات الهى، مايهى بروز فتنه و نزول عذاب الهى است. | |||
دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ ... وَ اتَّقُوا فِتْنَةً ... | |||
---- | |||
«1». آلعمران، 103. | |||
«2». تفسير الميزان. | |||
«3». تفسير نمونه. | |||
«4». تفسير اثنىعشرى. | |||
«5». نهجالبلاغه، حكمت 1. | |||
«6». تفسير فرقان. | |||
جلد 3 - صفحه 298 | |||
2- نه خود عامل فتنه شويم، نه با فتنهگران همصدا شويم و نه در برابرشان سكوت كنيم. «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً» | |||
3- افراد جامعهى ايمانى علاوه بر كارهاى خود، نسبت به كارهاى ديگران نيز بايد تعهّد داشته باشند. چون گاهى آثار كارهاى خلاف، دامنگير ديگران هم مىشود، همچون كسى كه در كشتى، جايگاه خود را سوراخ كند. «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً» | |||
4- توجّه به شدّت و سختى عذاب الهى، زمينهساز پرهيز از ظلم و گناه است. وَ اتَّقُوا فِتْنَةً ... أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «25» | |||
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً: و بپرهيزيد و بيانديشيد امتحان و آزمايش را كه، لا تُصِيبَنَّ، الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً: نرسد به كسانى كه ظالمند از شما در حالتى كه مختص به آنها باشد، بلكه عام و به ظالم و غير ظالم اثر آن برسد، و شآمت آن به همه كس سرايت كند. اصل فتنه، امتحان و آزمايش باشد. بنابراين بليهاى را كه باطن آدمى به آن ظاهر شود، يا صفت و حالتى كه پديد آيد مردمان بر يكديگر ظلم نمايند، آن را فتنه خوانند. | |||
و مفسرين را در فتنه خلاف است: | |||
اغلب برآنند كه مراد عذاب، و آيه توعيد است نسبت به تاركين امر به معروف و نهى از منكر كه خاموش نباشيد و اصغاء نكنيد و راضى مشويد بر منكرات، چه عذاب الهى وقتى بيامد همه را فرا گيرد و تميز ظالم و غير ظالم را ندهد مانند عذاب استيصال بر امت سلف نازل و عاصى و غير عاصى و خاص و | |||
---- | |||
«1» تفسير برهان، جلد 2، صفحه 71، حديث 6. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 322 | |||
عام را تماما احاطه نمود، اما ظالمين معذّب و اما مؤمنين ممتحن باشند، چنانچه ابن بابويه رحمه اللّه در علل الشرايع- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام قال: | |||
انّ اللّه لا يعذّب العامّة بذنب الخاصّة اذا عملت الخاصّة بالمنكر سرّا من غير ان تعلم العامّة، فاذا عملت الخاصّة بالمنكر جهارا فلم تغيّر (فلم يعيّر) ذلك العامّة استوجب الفريقان العقوبة من اللّه عزّ و جلّ. فرمود: بدرستى كه خداى تعالى عذاب نفرمايد عموم مردم را به سبب گناه خاصه كه گناهكاران باشند هر گاه بجا آورند خاصه منكرات را پنهانى بدون اطلاع عامه. پس زمانى كه بجا آورند گناهكاران منكرات را آشكارا، و عامه مردم تغيير ندهند آن را يا سرزنش نكنند آنها را، مستوجب شوند هر دو دسته عقوبت را از خداى عز و جل. | |||
اقوال ديگر: | |||
1- مراد فتنه بليهاى است كه باطن آنها آشكار شود. | |||
2- مراد ضلالت و افتراق كلمه و مخالفت بعضى با بعضى است. | |||
3- مراد هرج و مرج است كه ظلم شايع و ضرر آن به هر كسى برسد. | |||
و در مخاطبين اين آيه نيز خلاف است: ابن عباس گويد خطاب خاصه اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باشد. و در تفسير قمى در حق دو نفر نازل شد: طلحه و زبير. «1» و چون زبير اين آيه را خواند و گفت سالهاست ما اين آيه را خوانديم و ندانستيم از اهل آنيم. در اين هنگام دانستيم مراد آيه مائيم. پس مخالفت كرديم و رسيد به ما آنچه رسيد، يعنى مخالفت بيعت حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نموده با او در مقام محاربه برآمديم و بدان جهت مفتون شديم. سدّى گويد: آيه شريفه روز بدر نازل و روز جمل نتيجه آن فتنه به آنها رسيد. | |||
در مجمع- أبو أيوب انصارى روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به عمار فرمود: يا عمّار انّه سيكون بعدى هنآت حتّى يختلف السّيف فيما بينهم و حتّى يقتل بعضهم بعضا و حتّى يبرء بعضهم من بعض، فاذا رأيت ذلك فعليك بهذا الاصلع عن يمينى علىّ بن أبي طالب؛ فان سلك النّاس كلّهم واديا و | |||
---- | |||
«1» ناشر. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 323 | |||
سلك علىّ واديا فاسلك وادى علىّ و خلّ عن النّاس. يا عمّار انّ عليّا لا يردّك عن هدى و لا يدلّك على ردى، يا عمّار طاعة علىّ طاعتى و طاعتى طاعة اللّه. «1» مضمون حديث آنكه: حضرت به عمار فرمود: اى عمار، زود باشد بعد از من فتن و قبايح عظيمه ظاهر شود به آنكه شمشير در ميان، و بعضى بعضى را بكشند و برخى از برخى تبرى كنند، در اين حال بر تو است كه متمسك شوى به اين اصلع طرف راست من، على بن ابى طالب، چه اگر همه مردم در يك وادى بروند و على در وادى ديگر، تو در وادى على سلوك نما، و بگذار تمام مردم را. | |||
اى عمار، على تو را از هدايت نگرداند و به هلاكت وارد نكند. اى عمار، اطاعت على اطاعت من، و اطاعت من طاعت خدا است. | |||
در شواهد التنزيل ابو القاسم حسكانى به اسانيد خود از ابن عباس روايت نموده كه: وقتى آيه شريفه وَ اتَّقُوا فِتْنَةً، الايه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من ظلم عليّا مقعدى هذا بعد وفاتى فكانّما جحد نبوّتى و نبوّة الانبياء قبلى: «2» هر كه ظلم كند على را، جانشين مرا بعد از وفات من، پس مثل آنست كه انكار نموده نبوت من و نبوت انبياء پيش از مرا. | |||
تنبيه: اين مقدمه ثابت شده كه آيات قرآنيه شامل است تمام مكلفين را تا انقراض عالم، لذا آيه شريفه عموميت دارد نسبت به كليّه بشر. و مؤيد آنست قول ابن مسعود كه گفت: هيچكس نيست از ما مگر آنكه مفتون است به فتنه: | |||
الا ترى الى قوله: أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ، پس هر كسى بايد پناه برد به خدا تا از مضلات فتن رهائى يابد. | |||
ثعلبى به اسناد خود از حذيفه روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: اتتكم فتن كقطع اللّيل المظلم يهلك فيها كلّ شجاع بطل و كلّ راكب موضع و كلّ خطيب مصقع «3» فرمود: بيايد شما را فتنه مانند پارههاى شب تاريك كه هلاك شود در آن هر شجاع قوى و هر سوار سبك تاز و هر خطيب فصيح. | |||
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ: و بدانيد بتحقيق كه خداى متعال | |||
---- | |||
«1» مجمع البيان، جلد 2، صفحه 534. | |||
«2» تفسير مجمع البيان، جلد 2، صفحه 534. | |||
«3» تفسير مجمع البيان، جلد 2، صفحه 534. | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 324 | |||
شديد العقوبت است مر كسى را كه پرهيز نكند از معاصى. | |||
تذكره: بايد انديشه نمود از غضب الهى، كه وقتى عذاب سبحانى نازل گردد، ابرار و اشرار را فرا گيرد. | |||
در كافى- از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام مروى است كه در ذيل حديثى قال: انّ اللّه عزّ و جلّ اوحى الى شعيب النّبىّ عليه السّلام أنّى معذّب من قومك مائة الف، اربعين الفا من شرارهم و ستّين الفا من خيارهم. فقال عليه السّلام: يا ربّ هؤلاء الاشرار، فما بال الاخيار؟ فاوحى اللّه عزّ و جلّ اليه: | |||
انّهم داهنوا اهل المعاصى و لم يغضبوا لغضبى «1» فرمود: خداى تعالى وحى فرمود به شعيب نبى عليه السّلام: بتحقيق معذب نمايم از قوم تو صد هزار نفر را، چهل هزار اشرار، شصت هزار ابرار. عرض كرد: يا رب، آنها اشرارند، پس چه تقصير دارند نيكان؟ خطاب شد: بدرستى كه اخيار مداهنه نمودند اهل معاصى را، و غضب نكردند به جهت غضب من. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «25» | |||
ترجمه | |||
و بترسيد از فتنه كه نرسد البته آنانرا كه ظلم كردند از شما خصوصا و بدانيد كه خدا سخت عقوبت است. | |||
تفسير | |||
فتنه عذاب و بلا و اختلاف كلمه است و در مجمع از امير المؤمنين و امام باقر عليهما السلام و جمعى از قرّاء نقل نموده كه ايشان لتصيبنّ قرائت فرمودهاند و احتمال زائده بودن لا و توليد الف از اشباع لام مفتوحه را ذكر فرموده و عياشى ره از حضرت صادق عليه السلام نقل نموده كه اين فتنه بعد از رحلت حضرت رسول (ص) بمردم رسيد كه از على (ع) صرف نظر نمودند و با غير او بيعت كردند با آنكه آنحضرت امر فرموده بود مردم را بمتابعت على (ع) و اوصياء او از آل محمد (ص) و از ابن عباس روايت شده است كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر (ص) فرمود كسيكه ظلم كند بر على در خلافت من بعد از وفات من مانند آنستكه انكار كرده باشد نبوّت من و پيغمبران پيش از من را و قمى ره فرموده نازل شده است در باره طلحه و زبير كه جنگ كردند با امير المؤمنين (ع) و ظلم كردند در باره او و از ابو ايوب انصارى نقل شده كه پيغمبر (ص) بعمّار فرمود كه بعد از من فتنهها ظاهر مىگردد و شمشيرها كشيده ميشود پس تو دست از اين على ابن أبي طالب كه در طرف راست من نشسته بر مدار اگر تمام مردم يك سمت باشند و على يك سمت همه را بگذار و با او سلوك كن همانا او تو را از راه راست نگرداند و بهلاكت نيندازد اى عمار اطاعت على اطاعت من است و اطاعت من اطاعت خدا است و بنابر قرائت مشهوره بايد بترك امر بمعروف و | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 523 | |||
نهى از منكر و افتراق كلمه و ظهور بدعت و امثال اينها تفسير شود كه وبالش دامن گير عموم خواهد بود و اختصاص باهل معصيت ندارد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اتَّقُوا فِتنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُم خَاصَّةً وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقابِ «25» | |||
و بپرهيزيد فتنه و بلايي که اصابت نميكند كساني را که ظلم كرده باشند از شما بالخصوص يعني بغير ظالمين هم اصابت ميكند مخصوص بظالمين تنها نيست و بدانيد محققا خداوند سختگير است در عذاب و عقاب. | |||
اينکه آيه شريفه از مشكلات آيات است و در بعض اخبار فتنه را تفسير فرموده بفتنه خلافت پس از رحلت حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و در بعض اخبار بطلحه و زبير و جنگ جمل تفسير شده و معلوم است اينكه اينکه اخبار بيان اهم مصاديق است و منافي با عموم آيه نيست و لو اينكه بگوئيم در اينکه مورد وارد شده زيرا مورد مخصص نيست و راه اشكال در اينکه آيه اينست که اولا در موضوع نزول بلاء و عذاب خداوند اولا مؤمنين را نجات مرحمت ميفرمايد سپس كفار و ظالمين را مبتلا و معذب ميكند چنانچه در قضاياي امم سابقه مكررا بيان فرموده. | |||
و ثانيا گرفتاري بيتقصير خلاف عدل است و محال است از خداوند صادر شود. و ثالثا بر فرض عذاب آمد و بغير ظالم هم اصابت كرد اتقاء از آن معني ندارد زيرا خطاب وَ اتَّقُوا فِتنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُم خَاصَّةً اگر بظالمين باشد که آنها دربند اينکه نيستند که بغير آنها نرسد و همه بسوزند و اگر خطاب | |||
جلد 8 - صفحه 101 | |||
بمؤمنين باشد اتقاء از آن معني ندارد چه كنند که ظالمين ظلم نكنند و حل اينکه اشكالات باين است که معاصي و ظلم و كفر و ساير اموري که موجب عذاب ميشود دو قسم است يك قسم فقط مختص باين عاصي و ظالم و كافر است با ديگران كاري ندارد و يك قسم است که در مقام اضلال ديگران و آنها را هم رنگ خود كردن است و وادار كردن ديگران را بتبعيت خود مثل دعات باطله و رؤساء ظلمه چنانچه خلفاء جور بعد از رحلت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مردم را باجبار و اصرار و تبليغات سوء تابع خود كردند و همچنين طلحه و زبير و عايشه اهل بصره را وادار كردند بر جنگ با علي عليه السّلام و هزارها امثال اينها. و خطاب و اتقوا بمؤمنين است که فريب آنها را نخوريد و نزديك آنها نرويد و گوش بتبليغات آنها ندهيد و متابعت آنها را نكنيد که شما هم در بلاء و عذاب آنها گرفتار خواهيد شد (و اندفع الاشكالات بحذافيرها) وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقابِ (انّك انت ارحم الراحمين في موضع العفو و الرحمة و اشدّ المعاقبين في موضع النكال و النقمة و اعظم المتجبرين في موضع الكبرياء و العظمة) | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 25)- سپس اشاره به عواقب شوم عدم پذیرش دعوت حیات بخش خدا و پیامبر میکند و میگوید: «از فتنهای بپرهیزید که تنها دامن ستمکاران شما را نمیگیرد» بلکه همه را فرا خواهد گرفت (وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً). | |||
در آیه مورد بحث «فتنه» به معنای بلاها و مصائب اجتماعی است که دامن همه را میگیرد، و مفهوم آن این است: افراد جامعه نه تنها موظفند وظایف خود را انجام دهند بلکه موظفند دیگران را هم به انجام وظیفه وا دارند زیرا اختلاف و پراکندگی و ناهماهنگی در مسائل اجتماعی موجب شکست برنامهها خواهد شد و دود آن در چشم همه میرود. | |||
در پایان آیه با زبان تهدیدآمیز میگوید: «بدانید خداوند مجازاتش شدید است» (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۰
ترجمه
الأنفال ٢٤ | آیه ٢٥ | الأنفال ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فِتْنَةً»: بلا و مصیبت. «خَآصَّةً»: مخصوصاً. به ویژه.
نزول
«شیخ طوسی» گویند: حسن بصرى و ابن عباس و سدى و مجاهد گویند: این آیه درباره اهل جمل نازل شده است، قتادة گوید: زبیر مى گفت، فردى از میان خود را نمى یافتیم كه مشمول این آیه واقع شده باشیم و در این باره اختلاف داشتیم تا این كه واقعا مشمول حقیقى این آیه واقع گشتیم.[۱]
تفسیر
- آيات ۲۹ - ۱۵، سوره انفال
- بيان آيات شريفه متضمن دستوراتى راجع به جهاد اسلامى و نهى از فرار از جنگ
- پيروزى مسلمين در جنگ بدر مرهون عنايت الهى و امدادهاى غيبى بوده است (...و ما رميت اذا رمين...)
- معناى (( الذين قالوا سمعنا و هم لا يسمعون )) و اينكه مراد از آن در آيه شريفه چه كسانى است
- بدترين جنبندگان ، كر و لالهايى هستند كه تعقل نمى كنند
- شرحى در مورد (( حيات )) و اقسام آن از نظر قرآن ، در ذيل آيه شريفه : (( استجيبوا لله وللرسول اذا دعاكم و لما يحييكم ))
- آيه شريفه ناظر به زندگى حقيقى انسان است كه اشرف واكمل از حيات دنيوى است و با علم و عمل درك مى شود
- وجوهى كه درباره مراد از آنچه رسول الله (ص ) بدان دعوت مى كند و موجب احياء است گفته شده است
- معناى (( قلب )) در قرآن كريم و توضيح درباره جمله : (( ان اللهيحول بين المرء و قبله ))
- از آنجا كه خدا مالك حقيقى تمام موجودات است و انسان به تمليك او مالك مى شود، پس خداوند ميان انسان و متعلقات او حائل و رابط است
- براى ترك اجابت دعوت پيامبر (ص ) هيچ عذرى مقبولنيست
- از آنجا كه دلها مسخر خداوند است ، غرور به خاطر تمايل قلب به صلاح و تقوا، و ياءس و نوميدى از عدم اقبال قلب به خيرات و صالحات بى مورد است
- اشاره به اينكه آيه شريفه : (( ان الله يحول بين المرء و قبله )) از جامع ترين آيات قرآنى است
- فتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين وفتنه اى كه دامنه آن همه را (ظالمين و غير ظالمين )فرا مى گيرد و از آن زنهار داده شده است عبارتست از اختلاف داخلى بين امت
- معناى آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لاتصيبن الذين ظلموا منكم خاصه )) بنابر قرائت مشهورو بنابر قرائت (( لتصيبن ))
- روزگار استضعاف و نگرانى خود و تاءييد و يارى خدا را بياد آوريد
- معناى : (( و تخونوا اماناتكم و انتم تعلمون )) در آيه شريفه كه از خيانت به خدا و رسول (ص ) نهى مى كند
- نهى از خيانت به خدا و رسول (ص ) ناظر به عمل بعضى از مسلمين بوده است كه تصميمات سرى را به دشمن اطلاع مى داده اند
- (در ذيل آيات مربوط به جنگ بدر)
- عدم اختصاص نهى از فرار از جنگ به جنگ بدر و سخن صاحب المنار در اين باره
- اشكال سخن صاحب المنار
- رواياتى در مورد شاءن نزول آيه : (( و ما رميت اذ رميت و لكن اله رمى ))
- چند روايت در معناى : (( واعملوا ان الله يحول بين المرء و قبله ))
- رواياتى در ذيل آيه شريفه : (( واتقوا فتنة لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصه ))
- چند روايت در مورد شاءن نزول آيه : (( يا ايها الذين آمنوا لاتخوفوا اللهوالرسول ... ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «25»
و بترسيد (و حفظ كنيد خود را) از فتنهاى كه تنها دامنگير ستمگران شما نمىشود، (بلكه همه را فرا خواهد گرفت، چرا كه ديگران نيز در مقابل ستمگران سكوت كردند) و بدانيد كه خداوند سخت كيفر است.
نکته ها
«فتنه»، به معناى شرك، كفر، بلا و آزمايش، شكنجه و عذاب است و در اين آيه به معناى بلا و مصيبتهاى اجتماعى است. «1»
در آيهى قبل، دستور اطاعت از پيامبر صلى الله عليه و آله بود، اينجا پرهيز از فتنه. پس معلوم مىشود كه يكى از مصاديق فتنه، عدم اطاعت از پيامبر است و مفهوم اين آيه، با آيهى «وَ اعْتَصِمُوا
«1». تفسير نمونه.
جلد 3 - صفحه 297
بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا» «1» يكسان است. «2»
مصداق ديگر فتنه، فساد و فحشا مىباشد كه باعث فروپاشى يك نظام مىشود و آسيب آن عمومى و فراگير است. مثل فساد حكّام بنىاميّه كه چون ولايت پيشواى حقّ را كنار زدند، مسلمانان را قرنها به ذلّت كشاندند.
سكوت و ترك امر به معروف و نهى از منكر، باعث فتنه و فراگيرشدن عذاب است، چنانكه پيامبر فرمودند: «خداوند هرگز تمام مردم را به خاطر گناه بعضى از آنان مجازات نمىكند، مگر زمانى كه منكرات در ميان آنان آشكار گردد و ديگران در حالى كه توان انكار و برخورد با آن را داشته باشند، سكوت كنند كه اگر چنين شد، خداوند همهى آنان (خاصّ و عام) را عذاب مىكند». «3» چنانكه حضرت على عليه السلام فرمودند: «اگر گناهى پنهانى انجام گيرد، خداوند عموم مردم را عذاب نمىكند، امّا اگر گروهى منكراتى را آشكارا انجام دهند و مردم آنان را سرزنش نكنند، هر دو گروه مستوجب عقوبت مىشوند». «4»
معناى پرهيز از اعمالى كه باعث فتنه شده ودر همه تأثير مىگذارد، عزلت وكنارهگيرى از مسائل نيست، بلكه هوشيارى و توجّه انسان را مىرساند. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «در فتنهها مثل بچّه شترى باشيد كه نه از شما بار بكشند و نه شما را بدوشند و نه از شما بهرهبردارى كنند. «كن فى الفتنة كابن الّبون، لاظهر فيركب و لاضرع فيحلب» «5»
هنگام نزول اين آيه، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: «هركس پس از من در جانشينى على عليه السلام ظلم كند، «فكانّما جحد نبوّتى و نبوة الانبياء قبلى» گويا رسالت من و نبوّت پيامبران پيشين را انكار كرده است». «6»
پیام ها
1- تخلّف از دين و دستورات الهى، مايهى بروز فتنه و نزول عذاب الهى است.
دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ ... وَ اتَّقُوا فِتْنَةً ...
«1». آلعمران، 103.
«2». تفسير الميزان.
«3». تفسير نمونه.
«4». تفسير اثنىعشرى.
«5». نهجالبلاغه، حكمت 1.
«6». تفسير فرقان.
جلد 3 - صفحه 298
2- نه خود عامل فتنه شويم، نه با فتنهگران همصدا شويم و نه در برابرشان سكوت كنيم. «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً»
3- افراد جامعهى ايمانى علاوه بر كارهاى خود، نسبت به كارهاى ديگران نيز بايد تعهّد داشته باشند. چون گاهى آثار كارهاى خلاف، دامنگير ديگران هم مىشود، همچون كسى كه در كشتى، جايگاه خود را سوراخ كند. «وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً»
4- توجّه به شدّت و سختى عذاب الهى، زمينهساز پرهيز از ظلم و گناه است. وَ اتَّقُوا فِتْنَةً ... أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «25»
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً: و بپرهيزيد و بيانديشيد امتحان و آزمايش را كه، لا تُصِيبَنَّ، الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً: نرسد به كسانى كه ظالمند از شما در حالتى كه مختص به آنها باشد، بلكه عام و به ظالم و غير ظالم اثر آن برسد، و شآمت آن به همه كس سرايت كند. اصل فتنه، امتحان و آزمايش باشد. بنابراين بليهاى را كه باطن آدمى به آن ظاهر شود، يا صفت و حالتى كه پديد آيد مردمان بر يكديگر ظلم نمايند، آن را فتنه خوانند.
و مفسرين را در فتنه خلاف است:
اغلب برآنند كه مراد عذاب، و آيه توعيد است نسبت به تاركين امر به معروف و نهى از منكر كه خاموش نباشيد و اصغاء نكنيد و راضى مشويد بر منكرات، چه عذاب الهى وقتى بيامد همه را فرا گيرد و تميز ظالم و غير ظالم را ندهد مانند عذاب استيصال بر امت سلف نازل و عاصى و غير عاصى و خاص و
«1» تفسير برهان، جلد 2، صفحه 71، حديث 6.
جلد 4 صفحه 322
عام را تماما احاطه نمود، اما ظالمين معذّب و اما مؤمنين ممتحن باشند، چنانچه ابن بابويه رحمه اللّه در علل الشرايع- از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام قال:
انّ اللّه لا يعذّب العامّة بذنب الخاصّة اذا عملت الخاصّة بالمنكر سرّا من غير ان تعلم العامّة، فاذا عملت الخاصّة بالمنكر جهارا فلم تغيّر (فلم يعيّر) ذلك العامّة استوجب الفريقان العقوبة من اللّه عزّ و جلّ. فرمود: بدرستى كه خداى تعالى عذاب نفرمايد عموم مردم را به سبب گناه خاصه كه گناهكاران باشند هر گاه بجا آورند خاصه منكرات را پنهانى بدون اطلاع عامه. پس زمانى كه بجا آورند گناهكاران منكرات را آشكارا، و عامه مردم تغيير ندهند آن را يا سرزنش نكنند آنها را، مستوجب شوند هر دو دسته عقوبت را از خداى عز و جل.
اقوال ديگر:
1- مراد فتنه بليهاى است كه باطن آنها آشكار شود.
2- مراد ضلالت و افتراق كلمه و مخالفت بعضى با بعضى است.
3- مراد هرج و مرج است كه ظلم شايع و ضرر آن به هر كسى برسد.
و در مخاطبين اين آيه نيز خلاف است: ابن عباس گويد خطاب خاصه اصحاب پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم باشد. و در تفسير قمى در حق دو نفر نازل شد: طلحه و زبير. «1» و چون زبير اين آيه را خواند و گفت سالهاست ما اين آيه را خوانديم و ندانستيم از اهل آنيم. در اين هنگام دانستيم مراد آيه مائيم. پس مخالفت كرديم و رسيد به ما آنچه رسيد، يعنى مخالفت بيعت حضرت امير المؤمنين عليه السّلام نموده با او در مقام محاربه برآمديم و بدان جهت مفتون شديم. سدّى گويد: آيه شريفه روز بدر نازل و روز جمل نتيجه آن فتنه به آنها رسيد.
در مجمع- أبو أيوب انصارى روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به عمار فرمود: يا عمّار انّه سيكون بعدى هنآت حتّى يختلف السّيف فيما بينهم و حتّى يقتل بعضهم بعضا و حتّى يبرء بعضهم من بعض، فاذا رأيت ذلك فعليك بهذا الاصلع عن يمينى علىّ بن أبي طالب؛ فان سلك النّاس كلّهم واديا و
«1» ناشر.
جلد 4 صفحه 323
سلك علىّ واديا فاسلك وادى علىّ و خلّ عن النّاس. يا عمّار انّ عليّا لا يردّك عن هدى و لا يدلّك على ردى، يا عمّار طاعة علىّ طاعتى و طاعتى طاعة اللّه. «1» مضمون حديث آنكه: حضرت به عمار فرمود: اى عمار، زود باشد بعد از من فتن و قبايح عظيمه ظاهر شود به آنكه شمشير در ميان، و بعضى بعضى را بكشند و برخى از برخى تبرى كنند، در اين حال بر تو است كه متمسك شوى به اين اصلع طرف راست من، على بن ابى طالب، چه اگر همه مردم در يك وادى بروند و على در وادى ديگر، تو در وادى على سلوك نما، و بگذار تمام مردم را.
اى عمار، على تو را از هدايت نگرداند و به هلاكت وارد نكند. اى عمار، اطاعت على اطاعت من، و اطاعت من طاعت خدا است.
در شواهد التنزيل ابو القاسم حسكانى به اسانيد خود از ابن عباس روايت نموده كه: وقتى آيه شريفه وَ اتَّقُوا فِتْنَةً، الايه نازل شد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: من ظلم عليّا مقعدى هذا بعد وفاتى فكانّما جحد نبوّتى و نبوّة الانبياء قبلى: «2» هر كه ظلم كند على را، جانشين مرا بعد از وفات من، پس مثل آنست كه انكار نموده نبوت من و نبوت انبياء پيش از مرا.
تنبيه: اين مقدمه ثابت شده كه آيات قرآنيه شامل است تمام مكلفين را تا انقراض عالم، لذا آيه شريفه عموميت دارد نسبت به كليّه بشر. و مؤيد آنست قول ابن مسعود كه گفت: هيچكس نيست از ما مگر آنكه مفتون است به فتنه:
الا ترى الى قوله: أَنَّما أَمْوالُكُمْ وَ أَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ، پس هر كسى بايد پناه برد به خدا تا از مضلات فتن رهائى يابد.
ثعلبى به اسناد خود از حذيفه روايت نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: اتتكم فتن كقطع اللّيل المظلم يهلك فيها كلّ شجاع بطل و كلّ راكب موضع و كلّ خطيب مصقع «3» فرمود: بيايد شما را فتنه مانند پارههاى شب تاريك كه هلاك شود در آن هر شجاع قوى و هر سوار سبك تاز و هر خطيب فصيح.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ: و بدانيد بتحقيق كه خداى متعال
«1» مجمع البيان، جلد 2، صفحه 534.
«2» تفسير مجمع البيان، جلد 2، صفحه 534.
«3» تفسير مجمع البيان، جلد 2، صفحه 534.
جلد 4 صفحه 324
شديد العقوبت است مر كسى را كه پرهيز نكند از معاصى.
تذكره: بايد انديشه نمود از غضب الهى، كه وقتى عذاب سبحانى نازل گردد، ابرار و اشرار را فرا گيرد.
در كافى- از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام مروى است كه در ذيل حديثى قال: انّ اللّه عزّ و جلّ اوحى الى شعيب النّبىّ عليه السّلام أنّى معذّب من قومك مائة الف، اربعين الفا من شرارهم و ستّين الفا من خيارهم. فقال عليه السّلام: يا ربّ هؤلاء الاشرار، فما بال الاخيار؟ فاوحى اللّه عزّ و جلّ اليه:
انّهم داهنوا اهل المعاصى و لم يغضبوا لغضبى «1» فرمود: خداى تعالى وحى فرمود به شعيب نبى عليه السّلام: بتحقيق معذب نمايم از قوم تو صد هزار نفر را، چهل هزار اشرار، شصت هزار ابرار. عرض كرد: يا رب، آنها اشرارند، پس چه تقصير دارند نيكان؟ خطاب شد: بدرستى كه اخيار مداهنه نمودند اهل معاصى را، و غضب نكردند به جهت غضب من.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقابِ «25»
ترجمه
و بترسيد از فتنه كه نرسد البته آنانرا كه ظلم كردند از شما خصوصا و بدانيد كه خدا سخت عقوبت است.
تفسير
فتنه عذاب و بلا و اختلاف كلمه است و در مجمع از امير المؤمنين و امام باقر عليهما السلام و جمعى از قرّاء نقل نموده كه ايشان لتصيبنّ قرائت فرمودهاند و احتمال زائده بودن لا و توليد الف از اشباع لام مفتوحه را ذكر فرموده و عياشى ره از حضرت صادق عليه السلام نقل نموده كه اين فتنه بعد از رحلت حضرت رسول (ص) بمردم رسيد كه از على (ع) صرف نظر نمودند و با غير او بيعت كردند با آنكه آنحضرت امر فرموده بود مردم را بمتابعت على (ع) و اوصياء او از آل محمد (ص) و از ابن عباس روايت شده است كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر (ص) فرمود كسيكه ظلم كند بر على در خلافت من بعد از وفات من مانند آنستكه انكار كرده باشد نبوّت من و پيغمبران پيش از من را و قمى ره فرموده نازل شده است در باره طلحه و زبير كه جنگ كردند با امير المؤمنين (ع) و ظلم كردند در باره او و از ابو ايوب انصارى نقل شده كه پيغمبر (ص) بعمّار فرمود كه بعد از من فتنهها ظاهر مىگردد و شمشيرها كشيده ميشود پس تو دست از اين على ابن أبي طالب كه در طرف راست من نشسته بر مدار اگر تمام مردم يك سمت باشند و على يك سمت همه را بگذار و با او سلوك كن همانا او تو را از راه راست نگرداند و بهلاكت نيندازد اى عمار اطاعت على اطاعت من است و اطاعت من اطاعت خدا است و بنابر قرائت مشهوره بايد بترك امر بمعروف و
جلد 2 صفحه 523
نهى از منكر و افتراق كلمه و ظهور بدعت و امثال اينها تفسير شود كه وبالش دامن گير عموم خواهد بود و اختصاص باهل معصيت ندارد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ اتَّقُوا فِتنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُم خَاصَّةً وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقابِ «25»
و بپرهيزيد فتنه و بلايي که اصابت نميكند كساني را که ظلم كرده باشند از شما بالخصوص يعني بغير ظالمين هم اصابت ميكند مخصوص بظالمين تنها نيست و بدانيد محققا خداوند سختگير است در عذاب و عقاب.
اينکه آيه شريفه از مشكلات آيات است و در بعض اخبار فتنه را تفسير فرموده بفتنه خلافت پس از رحلت حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و در بعض اخبار بطلحه و زبير و جنگ جمل تفسير شده و معلوم است اينكه اينکه اخبار بيان اهم مصاديق است و منافي با عموم آيه نيست و لو اينكه بگوئيم در اينکه مورد وارد شده زيرا مورد مخصص نيست و راه اشكال در اينکه آيه اينست که اولا در موضوع نزول بلاء و عذاب خداوند اولا مؤمنين را نجات مرحمت ميفرمايد سپس كفار و ظالمين را مبتلا و معذب ميكند چنانچه در قضاياي امم سابقه مكررا بيان فرموده.
و ثانيا گرفتاري بيتقصير خلاف عدل است و محال است از خداوند صادر شود. و ثالثا بر فرض عذاب آمد و بغير ظالم هم اصابت كرد اتقاء از آن معني ندارد زيرا خطاب وَ اتَّقُوا فِتنَةً لا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنكُم خَاصَّةً اگر بظالمين باشد که آنها دربند اينکه نيستند که بغير آنها نرسد و همه بسوزند و اگر خطاب
جلد 8 - صفحه 101
بمؤمنين باشد اتقاء از آن معني ندارد چه كنند که ظالمين ظلم نكنند و حل اينکه اشكالات باين است که معاصي و ظلم و كفر و ساير اموري که موجب عذاب ميشود دو قسم است يك قسم فقط مختص باين عاصي و ظالم و كافر است با ديگران كاري ندارد و يك قسم است که در مقام اضلال ديگران و آنها را هم رنگ خود كردن است و وادار كردن ديگران را بتبعيت خود مثل دعات باطله و رؤساء ظلمه چنانچه خلفاء جور بعد از رحلت پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم مردم را باجبار و اصرار و تبليغات سوء تابع خود كردند و همچنين طلحه و زبير و عايشه اهل بصره را وادار كردند بر جنگ با علي عليه السّلام و هزارها امثال اينها. و خطاب و اتقوا بمؤمنين است که فريب آنها را نخوريد و نزديك آنها نرويد و گوش بتبليغات آنها ندهيد و متابعت آنها را نكنيد که شما هم در بلاء و عذاب آنها گرفتار خواهيد شد (و اندفع الاشكالات بحذافيرها) وَ اعلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِيدُ العِقابِ (انّك انت ارحم الراحمين في موضع العفو و الرحمة و اشدّ المعاقبين في موضع النكال و النقمة و اعظم المتجبرين في موضع الكبرياء و العظمة)
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 25)- سپس اشاره به عواقب شوم عدم پذیرش دعوت حیات بخش خدا و پیامبر میکند و میگوید: «از فتنهای بپرهیزید که تنها دامن ستمکاران شما را نمیگیرد» بلکه همه را فرا خواهد گرفت (وَ اتَّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً).
در آیه مورد بحث «فتنه» به معنای بلاها و مصائب اجتماعی است که دامن همه را میگیرد، و مفهوم آن این است: افراد جامعه نه تنها موظفند وظایف خود را انجام دهند بلکه موظفند دیگران را هم به انجام وظیفه وا دارند زیرا اختلاف و پراکندگی و ناهماهنگی در مسائل اجتماعی موجب شکست برنامهها خواهد شد و دود آن در چشم همه میرود.
در پایان آیه با زبان تهدیدآمیز میگوید: «بدانید خداوند مجازاتش شدید است» (وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ).
نکات آیه
۱- آثار شوم برخى از گناهان و ظلمها تنها دامنگیر گناهکار و ظالم، و برخى داراى آثارى فراگیر بر گنهکار و بى گناه (و اتقوا فتنة لاتصیبن)
۲- برخى از گناهان و ستمکاریها در جامعه ایمانى مایه گرفتار شدن همگان (مرتکبان گناه و غیر آنها، یعنى ظالم و غیر ظالم) به عذابهاى الهى است. (و اتقوا فتنة لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصة) «لا» در «لاتصیبن» نافیه و «خاصة» حال براى «الذین» است. جمله «لاتصیبن الذین ... » تبیین و توضیحى است براى «فتنة». و مراد از اتقاء فتنة، پرهیز از عامل آن مى باشد که به قرینه «ظلموا»، ستمکارى است. بنابراین معناى آیه چنین مى شود: اى اهل ایمان از گناهانى که موجب فتنه اى عظیم مى شود بپرهیزید ; آن گونه فتنه اى که نه تنها دامنگیر گناهکار مى شود، بلکه همگان را در شعله هاى خود خواهد سوزانید.
۳- اهل ایمان موظف به مبارزه با فتنه هایى که شعله هاى آن دامنگیر کل جامعه است. (و اتقوا فتنة لاتصیبن الذین) عامل فتنه در مورد بحث چنانچه گذشت گناه و ستمکارى است و مرتکب این گناه به دلیل «ظلموا منکم» تنها برخى از افراد جامعه هستند. بنابراین امر به اتقا (اتقوا فتنة) نسبت به مخاطبان متفاوت خواهد بود. یعنى نسبت به گنهکاران و ستم پیشگان، پرهیز از خود گناه است و نسبت به آنان که مرتکب نمى شوند، جلوگیرى از ارتکاب آن است.
۴- مؤمنان وظیفه دار اهتمام بیشتر در پرهیز از گناهانى که آثار شوم آن فراگیر جامعه ایمانى است. (و اتقوا فتنة لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصة) بدیهى است هیچ گناه و ستمى را نباید مرتکب شد. بنابراین نهى از ارتکاب گناهى که فتنه اى فراگیر دارد، حاکى از تأکید بیشتر نسبت به پرهیز از چنین گناهى است.
۵- تخلف از دستورات حیاتبخش و زیربنایى خدا و رسول، مایه بروز فتنه هایى فراگیر و نزول عذابى شدید بر تمامى جامعه ایمانى (إذا دعاکم لما یحییکم ... و اتقوا فتنة لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصة) از مصادیق مورد نظر براى ستمکارى (ظلموا)، به قرینه آیه قبل، تخلف از دستورات حیاتبخش و زیربنایى خدا و رسول است.
۶- توجه به شدت عقاب الهى، زمینه ساز پرهیز از گناهان و ستمگریها (و اتقوا فتنة ... و اعلموا أن اللّه شدید العقاب)
۷- عقوبتهاى خداوند، شدید و سهمگین است. (أن اللّه شدید العقاب)
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: شدید العقاب ۷
- انبیا: اوامر انبیا ۵ ; عصیان از انبیا ۵
- بیخگناهان: ابتلاى بیخگناهان به عذاب ۲
- جامعه: ابتلاى جامعه دینى ۵ ; جامعه دینى ۲، ۳، ۴
- خدا: عذابهاى خدا ۶، ۷ ; عصیان از خدا ۵
- ظلم: آثار اجتماعى ظلم ۱، ۲ ; آثار فردى ظلم ۱ ; زمینه اجتناب از ظلم ۶
- عذاب: موجبات نزول عذاب ۲، ۵
- علم: آثار علم ۶
- فساد: آثار فساد اجتماعى ۳ ; عوامل پیدایش فساد ۵ ; مبارزه با فساد اجتماعى ۳
- کنترل اجتماعى:۳، ۵ عوامل کنترل اجتماعى ۳، ۵ ۶
- گناه: آثار اجتماعى گناه ۱، ۲، ۴ ; آثار فردى گناه ۱ ; اجتناب از گناه ۴ ; زمینه اجتناب از گناه ۶ ; مراتب گناه ۱، ۴
- مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۳، ۴
- محمد(ص): اوامر محمد(ص) ۵ ; عصیان از محمد(ص) ۵
منابع
- ↑ در تفسیر على بن ابراهیم آمده كه این آیه درباره طلحه و زبیر نازل شده هنگامى كه با امیرالمومنین على علیهالسلام جنگ كردند و نسبت به او ظلم و ستم روا داشتند، صاحب مجمع البیان از حاكم ابوالقاسم الحسكانى او از سید ابوالحمد مهدى بن نزار الحسینى و او بعد از ده واسطه از ابن عباس نقل كند كه وقتى كه این آیه نازل گردید. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود هر كه بعد از من نسبت به على علیهالسلام اذیت و آزارى روا بدارد مانند آنست كه نبوت من و پیامبران قبل از من را انكار كرده است، صاحب تفسیر برهان گوید ابوعبدالله محمد بن على بن السراج كه از مخالفین و عامه است. مرفوعا از عبدالله بن مسعود روایت نموده كه گفت: پیامبر بعد از نزول این آیه به من فرمود: اى ابن مسعود بدان هر كه نسبت به على علیهالسلام ظلم و ستم روا بدارد مانند آنست كه نبوت من و پیامبران پیش از من را انكار كرده باشد.