الأعراف ٦٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link136 | آيات ۶۵ - ۷۲، سوره اعراف]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link136 | آيات ۶۵ - ۷۲، سوره اعراف]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link137 | بيان آيات مربوط به محاجه هود عليه السلام با قوم خود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link137 | بيان آيات مربوط به محاجه هود عليه السلام با قوم خود]] | ||
خط ۳۱: | خط ۳۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link139 | احتجاج هود عليه السلام با قوم خود و رد مسلك بت پرستى آنان]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۸_بخش۱۸#link139 | احتجاج هود عليه السلام با قوم خود و رد مسلك بت پرستى آنان]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۴#link39 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۶_بخش۵۴#link39 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «67» | |||
(هود در پاسخ جسارتشان) فرمود: اى قوم من! در من هيچ سفاهت و سبكمغزى نيست، بلكه من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم. | |||
===نکته ها=== | |||
جسارت مخالفان هود عليه السلام، بيش از قوم نوح عليه السلام بود. مخالفان حضرت نوح، او را گمراه مىناميدند، «لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» امّا مخالفان هود، او را سفيه و دروغگو مىشمردند. فِي سَفاهَةٍ ... مِنَ الْكاذِبِينَ | |||
===پیام ها=== | |||
1- پيامبران با سختترين و صريحترين تبليغات، جوسازىها، مخالفتها و تهمتها رو به رو بودهاند. ضَلالٍ مُبِينٍ- سَفاهَةٍ ... الْكاذِبِينَ در راه ارشاد مردم، بايد تحمّل شنيدن زشتترين سخنان را داشته باشيم. | |||
2- سعهى صدر و بزرگوارى انبيا تا آنجاست كه پس از آن همه جسارت باز با مهربانى مىگويند: اى قوم من. «يا قَوْمِ» | |||
3- از خويش نفى تهمت كنيم، ولى حقّ نداريم تهمت را به سوى ديگران سوق دهيم. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ» | |||
4- انبيا، حتّى ذرّهاى و لحظهاى كارى را كه معقول نباشد انجام نمىدهند. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ» (در ادبيات عرب، هرگاه نكره در كنار نفى قرار گيرد، نفى عموم است، يعنى در هيچ زمانى من كار سفيهانه نكردهام.) | |||
5- آنكه به هدف خود ايمان دارد و از پشتوانهى الهى برخوردار است، در برابر برخورد بد ديگران آرام برخورد مىكند. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ» | |||
6- مربّى و مبلّغ، نبايد وظيفهى اصلى را فراموش كند. «لكِنِّي رَسُولٌ» | |||
7- دستورات الهى كه توسط پيامبر آورده مىشود، در مسير تربيت انسان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ» | |||
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 94 | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (67) | |||
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ: فرمود حضرت هود اى قوم من، نيست به من سفاهت و حماقت و كاذب نيستم در دعواى خود چنانچه شما گمان مىكنيد و تصور مىنمائيد، وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ: و لكن من رسول و پيغمبر پروردگار عالميانم، فرستاده شدم به رسالات و فرامين خالق به سوى شما. مراد آنكه من رسول مىباشم براى هدايت و ارشاد، و لكن شما به عوض شكران، كفران نموده نسبت سفاهت و كذب دهيد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
سوره الأعراف «7»: آيات 66 تا 68 | |||
قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ (66) قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (67) أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ (68) | |||
ترجمه | |||
گفتند آن جماعت كه كافر شدند از قوم او بدرستيكه هر آينه مىبينيم تو را در بىخردى و همانا ماهر آينه گمان ميكنيم تو را از دروغگويان | |||
گفت اى قوم من نيست با من بىخردى ولى من پيغمبرى هستم از پروردگار جهانيان | |||
ابلاغ ميكنم بشما پيامهاى پروردگارم را و من براى شما نصيحت كننده هستم امين. | |||
تفسير | |||
بر حسب توصيه حضرت نوح بسام كه در روايت سابقه اشاره شده بود جمعى از اولاد سام چنانچه در روايت ديگرى هم بآن تصريح شده بحضرت هود ايمان آوردند و جماعتى استكبار نموده آنحضرت را نسبت بكم عقلى و سفاهت دادند براى آنكه از دين آنها اعراض فرموده بود و صريحا تكذيب نمودند دعاوى او را و آنحضرت فرمود اى قوم من بهيچ وجه كم عقلى مساس بمن ندارد فقط من مامورم از جانب خداوند پيامهائى بشما برسانم و موعظه و نصيحت نمايم شما را در دعوت بتوحيد و اطاعت احكام او بدون كم و زياد چون پيام آور و ناصح بايد امين باشد دروغ نگويد و خيانت ننمايد و در اين نقل قول آنها و حضرت هود دستورى است از طرف خداوند به بندگان كه چگونه بملايمت با كفار و فساق بايد گفتگو كرد و آنها را براه حق دعوت نمود. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
قالَ يا قَومِ لَيسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِن رَبِّ العالَمِينَ (67) | |||
خطاب فرمود حضرت هود بقوم خود كساني که او را رمي بسفاهت كردند فرمود اي قوم من نيست سفاهتي در من و لكن من فرستاده از پروردگار عالميان هستم قالَ يا قَومِ قومي بود ياء حذف شده كسره بجاي ياء است لَيسَ بِي سَفاهَةٌ گفتيم سفاهت مقابل رشد است و مراد رشد عقلي است و عقل بمعني درك حسن و قبح و مصلحت و مفسده و خير و شر و نفع و ضرر و صلاح و فساد است و اينکه موهبت بزرگي است. از خواجه نصير الدين که ميتوان گفت در علماء شيعه و سني و حكماء و متكلمين و اهل هيئت نظير نداشته نقل است که در مناجات خود عرض ميكند (پروردگارا هر که را عقل دادي چه ندادي و هر که را عقل ندادي چه دادي) و البته افراد انسان در مراتب عقل مختلف هستند از حيث ضعف و قوت هر که را بمقدار قابليت باو افاضه شده و اقواي جميع مراتب عقلي است که خداوند بانبياء و ائمه اطهار عليهم السّلام افاضه فرموده در همان عالم نورانيت ديگر چه رشدي است بالاتر از رشد انبياء و بسيار ظلم است که يك همچه پيغمبري را رمي بسفاهت كنند لذا دليل ميآورد براي نفي سفاهت که ميفرمايد وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِن رَبِّ العالَمِينَ در اينکه جمله دو نكته مهم اعمال شده: يكي مقام رسالت که رشد عقلي او از همه بالاتر و قويتر است چنانچه اشاره شد، ديگر از طرف مربّي تمام عوالم امكاني هستم که هر ممكني را بكمال رشد ميرساند که معني تربيت است البته رسول خود را ارشد مخلوقات قرار ميدهد نبايد همچه رشيدي را سفيه شمرد | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 67)- اما هود با وقار و ادبی که مخصوص پیامبران و رهبران راستین و پاک است، بیآنکه از گفته آنان عصبانی و یا دلسرد و مأیوس گردد، «گفت: ای جمعیت من! هیچ گونه سفاهتی در من نیست و وضع رفتار و گفتار من بهترین دلیل بر سرمایههای عقلانی من است، من فرستاده پروردگار جهانیانم» (قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفاهَةٌ وَ لکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۸
ترجمه
الأعراف ٦٦ | آیه ٦٧ | الأعراف ٦٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَیْسَ بِی سَفَاهَة»: هیچ گونه سبکمغزی و کمخردی در من نیست.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ «67»
(هود در پاسخ جسارتشان) فرمود: اى قوم من! در من هيچ سفاهت و سبكمغزى نيست، بلكه من فرستادهاى از سوى پروردگار جهانيانم.
نکته ها
جسارت مخالفان هود عليه السلام، بيش از قوم نوح عليه السلام بود. مخالفان حضرت نوح، او را گمراه مىناميدند، «لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» امّا مخالفان هود، او را سفيه و دروغگو مىشمردند. فِي سَفاهَةٍ ... مِنَ الْكاذِبِينَ
پیام ها
1- پيامبران با سختترين و صريحترين تبليغات، جوسازىها، مخالفتها و تهمتها رو به رو بودهاند. ضَلالٍ مُبِينٍ- سَفاهَةٍ ... الْكاذِبِينَ در راه ارشاد مردم، بايد تحمّل شنيدن زشتترين سخنان را داشته باشيم.
2- سعهى صدر و بزرگوارى انبيا تا آنجاست كه پس از آن همه جسارت باز با مهربانى مىگويند: اى قوم من. «يا قَوْمِ»
3- از خويش نفى تهمت كنيم، ولى حقّ نداريم تهمت را به سوى ديگران سوق دهيم. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ»
4- انبيا، حتّى ذرّهاى و لحظهاى كارى را كه معقول نباشد انجام نمىدهند. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ» (در ادبيات عرب، هرگاه نكره در كنار نفى قرار گيرد، نفى عموم است، يعنى در هيچ زمانى من كار سفيهانه نكردهام.)
5- آنكه به هدف خود ايمان دارد و از پشتوانهى الهى برخوردار است، در برابر برخورد بد ديگران آرام برخورد مىكند. «لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ»
6- مربّى و مبلّغ، نبايد وظيفهى اصلى را فراموش كند. «لكِنِّي رَسُولٌ»
7- دستورات الهى كه توسط پيامبر آورده مىشود، در مسير تربيت انسان و از شئون ربوبيّت خداوند است. «رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 94
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (67)
قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ: فرمود حضرت هود اى قوم من، نيست به من سفاهت و حماقت و كاذب نيستم در دعواى خود چنانچه شما گمان مىكنيد و تصور مىنمائيد، وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ: و لكن من رسول و پيغمبر پروردگار عالميانم، فرستاده شدم به رسالات و فرامين خالق به سوى شما. مراد آنكه من رسول مىباشم براى هدايت و ارشاد، و لكن شما به عوض شكران، كفران نموده نسبت سفاهت و كذب دهيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 66 تا 68
قالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ إِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبِينَ (66) قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ (67) أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنَا لَكُمْ ناصِحٌ أَمِينٌ (68)
ترجمه
گفتند آن جماعت كه كافر شدند از قوم او بدرستيكه هر آينه مىبينيم تو را در بىخردى و همانا ماهر آينه گمان ميكنيم تو را از دروغگويان
گفت اى قوم من نيست با من بىخردى ولى من پيغمبرى هستم از پروردگار جهانيان
ابلاغ ميكنم بشما پيامهاى پروردگارم را و من براى شما نصيحت كننده هستم امين.
تفسير
بر حسب توصيه حضرت نوح بسام كه در روايت سابقه اشاره شده بود جمعى از اولاد سام چنانچه در روايت ديگرى هم بآن تصريح شده بحضرت هود ايمان آوردند و جماعتى استكبار نموده آنحضرت را نسبت بكم عقلى و سفاهت دادند براى آنكه از دين آنها اعراض فرموده بود و صريحا تكذيب نمودند دعاوى او را و آنحضرت فرمود اى قوم من بهيچ وجه كم عقلى مساس بمن ندارد فقط من مامورم از جانب خداوند پيامهائى بشما برسانم و موعظه و نصيحت نمايم شما را در دعوت بتوحيد و اطاعت احكام او بدون كم و زياد چون پيام آور و ناصح بايد امين باشد دروغ نگويد و خيانت ننمايد و در اين نقل قول آنها و حضرت هود دستورى است از طرف خداوند به بندگان كه چگونه بملايمت با كفار و فساق بايد گفتگو كرد و آنها را براه حق دعوت نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالَ يا قَومِ لَيسَ بِي سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِن رَبِّ العالَمِينَ (67)
خطاب فرمود حضرت هود بقوم خود كساني که او را رمي بسفاهت كردند فرمود اي قوم من نيست سفاهتي در من و لكن من فرستاده از پروردگار عالميان هستم قالَ يا قَومِ قومي بود ياء حذف شده كسره بجاي ياء است لَيسَ بِي سَفاهَةٌ گفتيم سفاهت مقابل رشد است و مراد رشد عقلي است و عقل بمعني درك حسن و قبح و مصلحت و مفسده و خير و شر و نفع و ضرر و صلاح و فساد است و اينکه موهبت بزرگي است. از خواجه نصير الدين که ميتوان گفت در علماء شيعه و سني و حكماء و متكلمين و اهل هيئت نظير نداشته نقل است که در مناجات خود عرض ميكند (پروردگارا هر که را عقل دادي چه ندادي و هر که را عقل ندادي چه دادي) و البته افراد انسان در مراتب عقل مختلف هستند از حيث ضعف و قوت هر که را بمقدار قابليت باو افاضه شده و اقواي جميع مراتب عقلي است که خداوند بانبياء و ائمه اطهار عليهم السّلام افاضه فرموده در همان عالم نورانيت ديگر چه رشدي است بالاتر از رشد انبياء و بسيار ظلم است که يك همچه پيغمبري را رمي بسفاهت كنند لذا دليل ميآورد براي نفي سفاهت که ميفرمايد وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِن رَبِّ العالَمِينَ در اينکه جمله دو نكته مهم اعمال شده: يكي مقام رسالت که رشد عقلي او از همه بالاتر و قويتر است چنانچه اشاره شد، ديگر از طرف مربّي تمام عوالم امكاني هستم که هر ممكني را بكمال رشد ميرساند که معني تربيت است البته رسول خود را ارشد مخلوقات قرار ميدهد نبايد همچه رشيدي را سفيه شمرد
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 67)- اما هود با وقار و ادبی که مخصوص پیامبران و رهبران راستین و پاک است، بیآنکه از گفته آنان عصبانی و یا دلسرد و مأیوس گردد، «گفت: ای جمعیت من! هیچ گونه سفاهتی در من نیست و وضع رفتار و گفتار من بهترین دلیل بر سرمایههای عقلانی من است، من فرستاده پروردگار جهانیانم» (قالَ یا قَوْمِ لَیْسَ بِی سَفاهَةٌ وَ لکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ).
نکات آیه
۱- هود با پاسخى رأفت آمیز به قوم خود، خویشتن را از هر گونه سفاهت و دروغگویى مبرا دانست. (قال یقوم لیس بى سفاهة و لکنى رسول من رب العلمین)
۲- هود، رسولى از جانب خدا (و لکنى رسول من رب العلمین)
۳- هود با استناد به رسالت الهى خود، خویشتن را از هر گونه سفاهت و کم خردى مبرا دانست. (قال یقوم لیس بى سفاهة و لکنى رسول من رب العلمین)
۴- هود و دیگر پیامبران الهى، مبرا از هر گونه سفاهت و کم خردى (قال یقوم لیس بى سفاهة) هود در بیان علت پیراستگى خود از سفاهت جمله «و لکنى رسول ... » را به کار برد تا این نکته را گوشزد کند که ره یافتن سفاهت در رسولان الهى امکان پذیر نیست.
۵- مبلغان دین باید دلسوز مردم و آراسته به شکیبایى در ابلاغ معارف الهى باشند. (قال یقوم لیس بى سفاهة)
۶- مبلغان دین باید در برابر اتهامهاى ناروا از خویشتن دفاع کنند. (قال یقوم لیس بى سفاهة و لکنى رسول من رب العلمین)
۷- جهان هستى، متشکل از عوالمى متعدد (رب العلمین)
۸- خداوند، پروردگار و مدبّر تمام هستى است. (رب العلمین)
۹- رسالت پیامبران در راستاى ربوبیت خداوند بر تمامى هستى است. (و لکنى رسول من رب العلمین) انتخاب «رب العلمین» از میان دیگر صفات خداوند به عنوان ارسال کننده پیامبران اشاره به این نکته دارد که رسالت پیامبران در ارتباط با ربوبیت او بر تمام هستى است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: تدبیر آفرینش ۸ ; عوالم آفرینش ۷
- انبیا: و سفاهت ۴ ; تنزیه انبیا ۴ ; رسالت انبیا ۹
- تبلیغ: دلسوزى در تبلیغ ۵ ; صبر در تبلیغ ۵
- تهمت: رد تهمت ۶
- خدا: تدبیر خدا ۸ ; ربوبیت خدا ۸، ۹
- خود: دفاع از خود ۱، ۳، ۶
- دروغ: تبرئه از دروغ ۱
- دین: تبلیغ دین ۵ ; مبلغان دین ۶
- رسولان خدا:۲
- سفاهت: تبرئه از سفاهت ۱، ۳، ۴
- مبلغان: شرایط مبلغان ۵ ; مسؤولیت مبلغان ۶
- هود(ع): تنزیه هود(ع) ۱، ۳، ۴ ; قصه هود(ع) ۱، ۲، ۳ ; مقامات هود(ع) ۲، ۳ ; مهربانى هود(ع) ۱ ; نبوت هود(ع) ۲، ۳