الأنعام ١٣٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۹#link246 | آيات ۱۳۵ - ۱۲۸، سوره انعام]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۹#link246 | آيات ۱۳۵ - ۱۲۸، سوره انعام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۹#link247 | بين قضاى الهى و اختيار انسان ، مزاحمتى نيست .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۳۹#link247 | بين قضاى الهى و اختيار انسان ، مزاحمتى نيست .]] | ||
خط ۴۱: | خط ۴۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۰#link253 | (چند روايت درباره محبت ظالم ، انتقام از ظالم بدست ظالمى ديگر، آرزوى دراز).]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۴۰#link253 | (چند روايت درباره محبت ظالم ، انتقام از ظالم بدست ظالمى ديگر، آرزوى دراز).]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۹#link302 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۴۹#link302 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ «133» | |||
و پروردگار تو بىنياز و صاحبِ رحمت است. اگر بخواهد، شما را مىبرد و پس از شما هر كه را بخواهد جايگزين مىكند، همان گونه كه شما را از نسل قوم ديگرى پديد آورد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ (133) | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 380 | |||
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ: و پروردگار تو بىنياز است از بندگان و عبادت آنان. صاحب رحمت است بر ايشان، چه تكليف طاعت بر آنها بسبب تكميل و وصول ايشان است به درجات عاليه، يا پروردگار بىنياز است از طاعت مطيعان، و صاحب رحمت است بر مجرمان و عاصيان. | |||
تنبيه- آيه شريفه دال است بر آنكه ارسال رسل و تكليف و وعد و وعيد، عين لطف و مرحمت است نسبت به بندگان، زيرا ذات اقدس سبحانى غنى است در ذات و صفات و افعال، و ما سواى او ممكن بالذات و مفتقرند در وجود و بقا و آثار. پس غنى ذاتى نخواهد بود مگر او سبحانه. و صاحب رحمت است؛ زيرا: هر چيزى كه داخل در وجود است از خيرات و راحات و كرامات و سعادات از روحانيات و جسمانيات، پس آن از حق، و به ايجاد خلق او است، و استقراء دال است بر غلبه خير مثل صحت و وسعت و آسايش و غيره، و آن نيست مگر رحمت كامله و رأفت شامله، و آنچه از رحمت و بخشش از مخلوق تراوش كند، از پرتو رحمت واسعه او است إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ: اگر بخواهد خدا و مصلحت اقتضا كند، ببرد شما را اى كفار به جهت عدم احتياج او به شما وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ: و جانشين سازد از بعد شما هر كه را خواهد از مخلوقات و مردمان كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ: همچنانكه آفريد و ايجاد كرد شما را از ذريه قومى ديگر كه پدران شما بودند، لكن حق سبحانه ابقاى شما فرمايد به جهت ترحم بر شما. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ (133) | |||
ترجمه | |||
و پروردگار تو بىنياز صاحب رحمت است اگر خواهد مىبرد شما را و جانشين ميگرداند بعد از شما آنچه را خواهد چنانچه پديد آورد شما را از نسل گروه ديگران. | |||
تفسير | |||
خداوند بىنياز است از بندگان و عبادت آنها و مهربان و عطوف است نسبت بايشان و براى اين است كه خير و شرّ آنها را بيان ميفرمايد و ايشان را مكلّف باطاعت و عبادت خود ميكند تا نائل بمنافع و مأمون از مضار شوند و اگر اراده فرمايد ميتواند تمام كفّار و فجّار را در يك آن هلاك فرمايد و قوم ديگرى را خلق نمايد كه آنها همگى | |||
---- | |||
جلد 2 صفحه 384 | |||
عبادت و اطاعت حق را نمايند چنانچه شما را از نسل اصحاب سفينه نوح خلق فرمود كه آنها همگى اطاعت حق را مينمودند ولى مصلحت در آنستكه امر و نهى و وعد و وعيد و مطيع و عاصى و بهشت و دوزخ و ثواب و عقاب باشد و هر كس باستحقاق بمقام لايق خود برسد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ رَبُّكَ الغَنِيُّ ذُو الرَّحمَةِ إِن يَشَأ يُذهِبكُم وَ يَستَخلِف مِن بَعدِكُم ما يَشاءُ كَما أَنشَأَكُم مِن ذُرِّيَّةِ قَومٍ آخَرِينَ (133) | |||
و پروردگار تو دارندهايست صاحب رحمت اگر بخواهد شماها را ببرد و جاي شما بعد از شما آنچه را که ميخواهد قرار دهد همين نحوي که شما را ايجاد فرمود از ذريّه قوم ديگران. | |||
وَ رَبُّكَ الغَنِيُّ نوع حكماء و علماء غني را از صفات سلبيه و بمعني بينيازي گرفتند يعني عدم احتياج چنانچه گفتند: | |||
نه مركّب بود نه جسم نه جوهر نه عرض || بي شريك است و معاني تو غني دان خالق | |||
و در نصاب گويد | |||
(چون غني دان بينيازي || ور بمد خواني سرود) | |||
لكن بعقيده اينجانب غني از صفات ثبوتيه ذاتيه غير اضافيه است و اعظم صفات است بمعني | |||
جلد 7 - صفحه 211 | |||
دارندگي و داراييست شامل جميع صفات ذاتيه است داراي علم، قدرت، حيات، اراده، عظمت، كبريايي و ساير صفات ربوبي است بلي لازمه غني بينيازيست دارنده احتياج ندارد و دليل بر اينکه مدعي اينكه فقر و احتياج امر عدمي است بمعني نيستي در مقابلش غني امر وجوديست در آيه شريفه هم ميفرمايدأنبه يا أَيُّهَا النّاسُ أَنتُمُ الفُقَراءُ إِلَي اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الغَنِيُّ فاطر آيه 16، زيرا غني در مقابل فقر داراييست بلكه همين آيه هم دلالت دارد چون توصيف فرموده ذُو الرَّحمَةِ زيرا صاحب رحمت مناسب با داراييست و همين نحو که در لغت استعمال شده در بينيازي استعمال در دارندگي هم شده، احكامي که بر غني و فقير بار شده اغنياء و فقراء تمام باين معنا است حتي در نصاب که استشهاد كرده بود در جاي ديگر ميگويد (غني مالدار است و مسكين گدا) و امّا رحمت بقدري توسعه دارد که از صفات بارزه حق در بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ است که شرح آن در تفسير بسمله اول سوره حمد مفصلا ذكر شده و در آيه شريفه وَ رَحمَتِي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ اعراف آيه 155، و از قول ملائكه رَبَّنا وَسِعتَ كُلَّ شَيءٍ رَحمَةً وَ عِلماً مؤمن آيه 7، که بقدر توسعه علم رحمت وسعت دارد در اول دعاء كميل | |||
(اللهم انّي اسئلك برحمتك الّتي وسعت کل شيء) | |||
و در حديث است رحمت صد جزء دارد يك جزء آن را خداوند در دنيا فرستاده که باين يك جزء محبتهاي باولاد و آباء و امّهات و ارحام و افراد نسبت بيكديگر دارند و فرداي قيامت باتمام رحمت نسبت بمؤمنين رفتار ميشود و تعبير بصد جزء هم براي كثرت است نه اينكه محدود باشد. | |||
إِن يَشَأ يُذهِبكُم دنيا دار ممرّ است بايد در هر زماني يك دسته بروند و دسته ديگر جايگير شوند. | |||
ايكه در پشت زميني همه وقت آن تو نيست || ديگران در رحم مادر و پشت پدرند | |||
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود | |||
(الدنيا دار ممرّ و الاخرة دار مقرّ فخذوا من ممركم | |||
جلد 7 - صفحه 212 | |||
لمقركم و اخرجوا من الدنيا قلوبكم قبل ان يخرج منها ابدانكم) | |||
البته بموقع رسيدن اجل شما بايد برويد. | |||
وَ يَستَخلِف مِن بَعدِكُم ما يَشاءُ آنچه حكمت اقتضاء كند و اراده حق تعلق گيرد كَما أَنشَأَكُم انشاء ايجاد است و انشاءات حق دو قسم است تكويني ايجاد مخلوقات و تشريعي جعل احكام و قوانين مِن ذُرِّيَّةِ قَومٍ آخَرِينَ که آباء و امّهات و اجداد و جدات تا حضرت آدم و حوّاء و از اينکه طرف اولاد و احفاد تا آخر دنيا و بالجمله دنيا سرائيست دو درب مثل گمركات از درب رحم وارد ميشوند و از درب قبر خارج ميشوند و پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود | |||
(و السير بكم سريع) | |||
که مفصلا اينکه حديث را در مقدمه كتاب در باب وجوب تمسك بقرآن شرح كرديم. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۱
ترجمه
الأنعام ١٣٢ | آیه ١٣٣ | الأنعام ١٣٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ذُوالرَّحْمَةِ»: مهربان. خبر دوم است. «مِن ذُرِّیَّةِ قَوْمٍ آخَرِینَ»: از نژاد کسان دیگری. به جای فرزندان کسان دیگری (نگا: توبه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ أَيُّهَا... (۴) إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْکُمْ وَ يَأْتِ... (۳) هَا أَنْتُمْ هٰؤُلاَءِ تُدْعَوْنَ... (۲) أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا... (۱)
وَ کَذٰلِکَ جَعَلْنَاکُمْ أُمَّةً... (۱) يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ... (۱) وَ مَا ذٰلِکَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ (۰) وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِي... (۴)
تفسیر
- آيات ۱۳۵ - ۱۲۸، سوره انعام
- بين قضاى الهى و اختيار انسان ، مزاحمتى نيست .
- سلطه و ولايت شياطين بر انسان ، قهرى نيست ، بلكه به اعتراف كفار در قيامت ، نتيجه معامله طرفينى است .
- بعثت پيامبران حجت را بر كافرين تمام كرده است .
- سه نكته كه از معناى آيه استفاده مى شود.
- سنت الهى چنان نيست كه مردم بى خبر را (قبل از اتمام حجت ) هلاك سازد.
- نفى جميع انحاء ظلم از خداى متعال در جمله : (( و ربك الغنى ذوالرحمة )) .
- (چند روايت درباره محبت ظالم ، انتقام از ظالم بدست ظالمى ديگر، آرزوى دراز).
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ «133»
و پروردگار تو بىنياز و صاحبِ رحمت است. اگر بخواهد، شما را مىبرد و پس از شما هر كه را بخواهد جايگزين مىكند، همان گونه كه شما را از نسل قوم ديگرى پديد آورد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ (133)
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 380
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ: و پروردگار تو بىنياز است از بندگان و عبادت آنان. صاحب رحمت است بر ايشان، چه تكليف طاعت بر آنها بسبب تكميل و وصول ايشان است به درجات عاليه، يا پروردگار بىنياز است از طاعت مطيعان، و صاحب رحمت است بر مجرمان و عاصيان.
تنبيه- آيه شريفه دال است بر آنكه ارسال رسل و تكليف و وعد و وعيد، عين لطف و مرحمت است نسبت به بندگان، زيرا ذات اقدس سبحانى غنى است در ذات و صفات و افعال، و ما سواى او ممكن بالذات و مفتقرند در وجود و بقا و آثار. پس غنى ذاتى نخواهد بود مگر او سبحانه. و صاحب رحمت است؛ زيرا: هر چيزى كه داخل در وجود است از خيرات و راحات و كرامات و سعادات از روحانيات و جسمانيات، پس آن از حق، و به ايجاد خلق او است، و استقراء دال است بر غلبه خير مثل صحت و وسعت و آسايش و غيره، و آن نيست مگر رحمت كامله و رأفت شامله، و آنچه از رحمت و بخشش از مخلوق تراوش كند، از پرتو رحمت واسعه او است إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ: اگر بخواهد خدا و مصلحت اقتضا كند، ببرد شما را اى كفار به جهت عدم احتياج او به شما وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ: و جانشين سازد از بعد شما هر كه را خواهد از مخلوقات و مردمان كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ: همچنانكه آفريد و ايجاد كرد شما را از ذريه قومى ديگر كه پدران شما بودند، لكن حق سبحانه ابقاى شما فرمايد به جهت ترحم بر شما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ رَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِكُمْ ما يَشاءُ كَما أَنْشَأَكُمْ مِنْ ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ (133)
ترجمه
و پروردگار تو بىنياز صاحب رحمت است اگر خواهد مىبرد شما را و جانشين ميگرداند بعد از شما آنچه را خواهد چنانچه پديد آورد شما را از نسل گروه ديگران.
تفسير
خداوند بىنياز است از بندگان و عبادت آنها و مهربان و عطوف است نسبت بايشان و براى اين است كه خير و شرّ آنها را بيان ميفرمايد و ايشان را مكلّف باطاعت و عبادت خود ميكند تا نائل بمنافع و مأمون از مضار شوند و اگر اراده فرمايد ميتواند تمام كفّار و فجّار را در يك آن هلاك فرمايد و قوم ديگرى را خلق نمايد كه آنها همگى
جلد 2 صفحه 384
عبادت و اطاعت حق را نمايند چنانچه شما را از نسل اصحاب سفينه نوح خلق فرمود كه آنها همگى اطاعت حق را مينمودند ولى مصلحت در آنستكه امر و نهى و وعد و وعيد و مطيع و عاصى و بهشت و دوزخ و ثواب و عقاب باشد و هر كس باستحقاق بمقام لايق خود برسد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ رَبُّكَ الغَنِيُّ ذُو الرَّحمَةِ إِن يَشَأ يُذهِبكُم وَ يَستَخلِف مِن بَعدِكُم ما يَشاءُ كَما أَنشَأَكُم مِن ذُرِّيَّةِ قَومٍ آخَرِينَ (133)
و پروردگار تو دارندهايست صاحب رحمت اگر بخواهد شماها را ببرد و جاي شما بعد از شما آنچه را که ميخواهد قرار دهد همين نحوي که شما را ايجاد فرمود از ذريّه قوم ديگران.
وَ رَبُّكَ الغَنِيُّ نوع حكماء و علماء غني را از صفات سلبيه و بمعني بينيازي گرفتند يعني عدم احتياج چنانچه گفتند:
نه مركّب بود نه جسم نه جوهر نه عرضبرگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- تنها پروردگار، بى نیاز مطلق و داراى رحمت گسترده است. (و ربک الغنى ذو الرحمة) معرفه بودن مبتدا و خبر و داراى «ال» بودن «الغنى» مفید حصر است.
۲- رحمت فراگیر خداوند به بندگان در اوج بى نیازى او از ایشان است. (و ربک الغنى ذو الرحمة)
۳- پیامبر (ص) تحت عنایت و ربوبیت خاص خداوند است. (لم یکن ربک ... و ما ربک ... و ربک الغنى)
۴- فرستادن پیامبران و استقرار نظام عمل و جزا، در عین بى نیازى خداوند، جلوه اى از رحمت گسترده اوست. (لکل درجت ما عملوا ... و ربک الغنى ذو الرحمة)
۵- بود و نبود انسانها هیچ نفع و زیانى براى خداوند ندارد. (و ربک الغنى ذو الرحمة إن یشأ یذهبکم) جمله «و ربک الغنى ...» به منزله تمهیدى براى جمله شرطیه «إن یشأ ...» است. یعنى خداوند به دلیل نیازمند نبودن، اگر بخواهد آدمیان را از صحنه زمین محو خواهد کرد.
۶- اگر جن و انس راه طاعت و یا عصیان پیشه کنند، هیچ سود و زیانى به خداوند نمى رساند. (و ربک الغنى ذو الرحمة)
۷- نیازمندى و قساوت دو عامل گرایش به ظلم و رعایت نکردن عدل است. (لکل درجت مما عملوا ... و ربک الغنى ذو الرحمة) ذکر دو صفت غنا و رحمت، پس از بیان عدم ظلم خداوند در پاداش بندگان، بیانگر این است که ظلم برخاسته از نیاز و یا شقاوت و قساوت است که در مورد خدا این دو منتفى است.
۸- اگر خداوند بخواهد مردم ستمگر و کافر را نابود مى کند و نسلهاى دیگرى را جانشین آنان مى سازد. (إن یشأ یذهبکم و یستخلف من بعدکم ما یشاء)
۹- اگر خداوند بخواهد نسلى از آدمیان را قبل از موعد طبیعى خود نابود مى سازد و نسلهاى دیگرى را جایگزین آن مى کند. (إن یشأ یذهبکم و یستخلف من بعدکم ما یشاء) چون آمد و شد نسلها امرى عادى و طبیعى است، جمله «إن یشأ ...» باید بیان امرى خلاف عادت و سیر طبیعى باشد. از موارد محتمل آن است که نسلى قبل از درنگ عادى خود از صحنه تاریخ حذف و نابود گردد.
۱۰- تحولات و جایگزینى نسلهاى بشر به جاى یکدیگر به مشیت الهى است. (إن یشأ یذهبکم ... کما أنشأکم من ذریة قوم ءاخرین)
۱۱- بى نیازى و رحمت خداوند موجب امهال به جوامع کفر و ستم پیشه و نابود ساختن آنان است. (و ربک الغنى ذو الرحمة إن یشأ یذهبکم و یستخلف من بعدکم)
۱۲- خطر انقراض و نابودى نسل یک جامعه، هشدار خداوند به جوامع کافر ستم پیشه (إن یشأ یذهبکم ... کما أنشأکم من ذریة قوم ءاخرین)
۱۳- مردم مکه در صدر اسلام از نسلى غیر از ساکنان قبلى آن سرزمین بودند. * (کما أنشأکم من ذریة قوم ءاخرین) ظاهراً مخاطب «أنشأکم» مردم مکه بوده اند. زیرا مکه محل نزول این آیات بوده است. بنابراین مردم مکه و سرزمینهاى مجاور آن از نسل مردمى غیر از ساکنان اصلى آن بوده اند.
۱۴- پدید آوردن نسلها و جوامع موجود به جاى اقوام پیشین، نشان قدرت الهى بر نابود ساختن جوامع ستم پیشه (إن یشأ یذهبکم ... کما أنشأکم من ذریة قوم ءاخرین)
۱۵- سکونت موجوداتى مانند انسان در زمین قبل از سکونت آدم (ع) و فرزندان او (کما أنشأکم من ذریة قوم ءاخرین) اگر «أنشأکم» خطاب به همه مردم زمین باشد، مفاد آیه بیانگر این است که ساکنان فعلى زمین از نسل ساکنان قبلى آن نبوده اند. زیرا به مقتضاى تشبیه «کما أنشأکم ...» ساکنان قبلى جملگى نابود شده و نسل کنونى بشر از ذریه قومى دیگر (قوم ءاخرین) هستند، نه از ساکنان قبلى زمین.
۱۶- اگر خداوند بخواهد با هلاک کردن آدمیان موجوداتى دیگر را جایگزین آنان خواهد کرد. (إن یشأ یذهبکم و یستخلف من بعدکم ما یشاء) فعل «یذهبکم» خطاب به همه آدمیان است و جمله «ما یشاء» (آنچه بخواهد)، عمومیت دارد و منحصر به انسان نیست.
موضوعات مرتبط
- اطاعت: آثار اطاعت ۶
- انبیا: فلسفه بعثت انبیا ۴
- انسان: هاى قبل از آدم (ع) ۱۵; تاریخ انسان ۱۵; عصیان انسان ۶; هلاکت انسان ها ۱۶
- پیشینیان: جانشینى از پیشینیان ۹، ۱۴
- تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۱۰
- جامعه: خطر انقراض جوامع ۱۲; هلاکت جوامع ۸، ۹، ۱۴
- جنیان: عصیان جنیان ۶
- خدا: آثار بى نیازى خدا ۱۱; آثار رحمت خدا ۱۱; اختصاصات خدا ۱; اضرار به خدا ۶; بى نیازى خدا ۱، ۲، ۴، ۵، ۶; ربوبیت خاص خدا ۳; رحمت خدا ۱، ۲، ۴; قدرت خدا ۸، ۹، ۱۶; مشیّت خدا ۸، ۹، ۱۰، ۱۶; نشانه هاى قدرت خدا ۱۴; هشدار خدا ۱۲
- ظالمان: جانشینى از ظالمان ۸; مهلت به ظالمان ۱۱; هشدار به ظالمان ۱۲; هلاکت ظالمان ۸، ۱۴
- ظلم: عوامل ظلم ۷
- عدالت: موانع عدالت ۷
- عصیان: آثار عصیان ۶
- قساوت: آثار قساوت ۷
- کافران: مهلت به کافران ۱۱; هشدار به کافران ۱۲; هلاکت کافران ۸
- محمّد (ص): فضایل محمّد (ص) ۳
- مرگ: پیش از موعد ۹
- مکه: اهل مکه در صدر اسلام ۱۳; تاریخ مکه ۱۳
- نظام جزایى:۴
- نیازمندى: آثار نیازمندى ۷