البقرة ١٤٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۴۰#link486 | آيات ۱۴۲ ۱۵۱ بقره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۴۰#link486 | آيات ۱۴۲ ۱۵۱ بقره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۴۰#link488 | تغيير قبله از بزرگترين حوادث و از اهم احكام تشريعى بود]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۴۰#link488 | تغيير قبله از بزرگترين حوادث و از اهم احكام تشريعى بود]] | ||
خط ۴۸: | خط ۴۹: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۴۲#link507 | روح و مغز عبادت ، عبوديت درونى است و افعال عبادى قالبهاى تحقق خارجى آن عبوديت است]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۴۲#link507 | روح و مغز عبادت ، عبوديت درونى است و افعال عبادى قالبهاى تحقق خارجى آن عبوديت است]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۲#link545 | آيه ۱۴۶ - ۱۴۷]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۲#link545 | آيه ۱۴۶ - ۱۴۷]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۲#link546 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۲#link546 | آيه و ترجمه]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۲#link547 | تفسير:]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۲#link547 | تفسير:]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۲#link548 | آنها به خوبى او را مى شناسند]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۸۲#link548 | آنها به خوبى او را مى شناسند]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«147» الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ | |||
حقّ، (آن چيزى است كه) از سوى پروردگار توست، پس هرگز از ترديدكنندگان مباش. | |||
===پیام ها=== | |||
1- حقّ همان است كه از منبع علم بىنهايت او صادر شده باشد. «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ» | |||
2- دستورها و فرامين الهى كه از طريق وحى و يا روايات ثابت شود، جاى مجادله و مناقشه ندارد. «فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ» | |||
3- رهبر بايد از قاطعيّت و يقين برخوردار باشد، به خصوص وقتى كه قانونى را تغيير داده و سنّتى را مىشكند. «فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (147) | |||
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ: آنچه پيغمبر بر آنست از دين اسلام حق است از جانب پروردگار تو، و حق آن چيزى است كه ثابت شده از جانب حق تعالى مىباشد. فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ: پس مباش البته البته از شك كنندگان در اينكه اين پيغمبر از جانب حق تعالى مبعوث و افعال آن حضرت به امر الهى است. | |||
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است نسبت به امت مرحومه كه ديانت اسلام و كتاب قرآن و حضرت پيغمبر آخر الزمان حق و از جانب حق و به حق نازل شده، پس نبوده باشيد از شك كنندگان در هيچيك از آن، و به حوادث دوران و انقلابات زمان تبدل و تغيّرى در معتقدات آنها حاصل نگردد، چنانچه فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم المؤمن كالجبل لا تحرّكه العواصف: يعنى مؤمن مانند كوه ثبات دارد كه متحرك نكند او را بادهاى مخالف. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (147) | |||
ترجمه | |||
حق از پروردگار تو است پس مباش البته از شك كنندگان. | |||
تفسير | |||
در برهان از امير المؤمنين (ع) روايت نموده كه يهود و نصارى كسانى هستند كه خداوند فرموده ميشناسند محمد (ص) را در تورية و انجيل چنانچه ميشناسند پسرهاشان را در خانههاشان و آنها ميدانند حق را از پروردگار تو كه تو پيغمبرى بسوى آنها پس نبوده باش از شك كنندگان پس چون منكر شدند چيزى را كه شناختند خداوند روح ايمان را از آنها گرفت و سه روح ديگر را كه در حيوانات است در آنها باقى گذارد كه يكى قوه بار كشيدن و ديگر شهوت غذا خوردن و ديگر حس راه رفتن است پس حكم انعام را بر آنها جارى فرمود اين خلاصه روايت است كه ممزوج باين آيه و آيه سابقه شده است و بنظر حقير مشعر است بآنكه كلمه الحق در اين آيه مفعول يعلمون است در آيه سابقه ولى ظاهرا الحق مبتدا است و من ربك خبر است يعنى حق آنستكه از طرف پروردگار تو رسيده است اعم از نبوت و دين و قبله و ساير معارف حقه حقيقيه و جمله مستانفه است و چون در اطراف تغيير قبله اعتراضاتى شده بود كه شمه از آن در ذيل آيات سابقه بيان شد و ممكن بود ايجاد تزلزلى در قلوب مسلمانان نمايد خداوند در اين آيه تصريح بحقيت آن فرموده و ظاهرا پيغمبر (ص) را مخاطب بنهى از شك و تزلزل قرار داده ولى واقعا مراد امتند يعنى امر قابل شك و شبهه نيست و ممكن است منشأ شبهه استبعاد از انكار اهل كتاب باشد نبوت را با علم قطعى بآن و معرفت بشخص شخيص ختمى مرتب و خداوند تقريب فرموده است ثبات بر حق را بنهى از شك تا معلوم شود كه عناد و لجاج موجب انكار ضروريات هم ميشود چنانچه در منهج از صفيّه بنت حى بن اخطب نقل نموده كه چون پيغمبر (ص) وارد مدينه شد پدر و عمويم صحبت داشتند كه آيا اين شخص پيغمبر است و همانست كه ما نعوت و اوصاف او را در تورية خواندهايم يا نه و بنا شد بامداد بروند در مسجد قبا كه پيغمبر (ص) آنجا نزول فرموده بود و امتحان كنند و رفتند شام كه آمدند غمگين بودند عمويم با پدرم گفت كه اين همانست پدرم گفت بلى قسم به خداوندى كه تورية را به موسى (ع) فرستاد عمويم گفت او را در دل خود چگونه مييابى پدرم گفت تا زندهام با او دشمنم حال ملاحظه نمائيد چگونه انكار حق نمودند براى | |||
---- | |||
جلد 1 صفحه 191 | |||
عناد و خداوند روح ايمان و ديده بصيرت و سعادت دنيا و آخرت را از آنها سلب فرمود. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمتَرِينَ (147) | |||
(حق از جانب پروردگار تو است پس از شك كنندگان مباش) ميزان حق و باطل همين است، آنچه از جانب پروردگار باشد حق است زيرا از روي حكمت و مصلحت و بمقتضاي عدل است و آنچه از روي هوي و هوس و القاء شياطين و قياس و استحسان باشد باطل است و طريق تشخيص آن آيات قرآن و اخباري که بطور قطع از پيغمبر و ائمه اطهار صادر شده و براهين عقليه قطعيّه ميباشد. | |||
و البته پس از آنكه بيكي از اينکه طريق سه گانه ثابت شد که از جانب پروردگار است ديگر جاي شك در آن نيست اگر چه پي بحكمت و مصلحت آن نبرد و يا مطابق نظريه او نباشد زيرا اجتهاد مقابل نصّ غلط است. | |||
و خطاب در آيه اگر چه متوجه بنبي اكرم است لكن مقصود امّت است زيرا ساحت قدس نبي و مقام عصمت او مانع از شك است چنانچه اكثر خطابهاي قرآن از اينکه قبيل است. | |||
242 | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 147)- سپس به عنوان تأکید بحثهای گذشته پیرامون تغییر قبله، یا احکام اسلام بطور کلی میفرماید: «این فرمان حقی است که از سوی پروردگار تو است و هرگز از تردید کنندگان نباش» (الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ). | |||
و با این جمله پیامبر را دلداری میدهد و تأکید میکند در برابر سمپاشیهای دشمنان ذرهای تردید، چه در مسأله تغییر قبله و چه در غیر آن به خود راه ندهد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۴۳
ترجمه
البقرة ١٤٦ | آیه ١٤٧ | البقرة ١٤٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمُمْتَرِینَ»: شکّکنندگان. از مصدر (إمتراء) و از ماده (مری).
تفسیر
- آيات ۱۴۲ ۱۵۱ بقره
- تغيير قبله از بزرگترين حوادث و از اهم احكام تشريعى بود
- فائده و اثر تغيير قبله و اعتراض يهود و مشركين ، و پاسخ آنها
- در جمله ((لله المشرق و المغرب )) چرا شمال و جنوب ذكر نشده است ؟
- ((امت وسط)) يعنى چه ؟
- مراد از ((شهداء على الناس ))
- ((شهادت )) در آيه ، از حقائق قرآنى است و در موارد متعددى از قرآن ذكر شده
- معناى صحيح ((شهادت )) در آيات قرآنى ،تحمل (ديدن ) حقائق اعمال مردم است
- معناى صحيح ((وسط)) بودن امت واسطه بودن امت بينرسول و مردم است
- غرض خداوند از تغيير قبله
- در برابر سرزنش تفاخر يهود، پيامبر (ص ) منتظر رسيدن حكم تغيير قبله بود
- تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه (شطر المسجدالحرام )
- كتاب اهل كتاب مشتمل بر اين حكم تحويل قبله بوده است
- وجه التفات از حضور به عيبت در آيه شريفه
- سه فائده براى حكم قبله
- توضيح اينكه (و لاتمّ نعمتى عليكم ) در آيهتحويل قبله بشارتى است بر فتح مكه
- رد گفتار فوق الذكر و اينكه آيه اشاره اى بر فتح مكه ندارد
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره تغيير قبله و معنى شهدا و...)
- بحث علمى (درباره يافتن جهت قبله و تاريخچه آن )
- بحث اجتماعى (پيرامون فوايد تشريع قبله از نظر فردى و اجتماعى )
- روح و مغز عبادت ، عبوديت درونى است و افعال عبادى قالبهاى تحقق خارجى آن عبوديت است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«147» الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
حقّ، (آن چيزى است كه) از سوى پروردگار توست، پس هرگز از ترديدكنندگان مباش.
پیام ها
1- حقّ همان است كه از منبع علم بىنهايت او صادر شده باشد. «الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ»
2- دستورها و فرامين الهى كه از طريق وحى و يا روايات ثابت شود، جاى مجادله و مناقشه ندارد. «فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»
3- رهبر بايد از قاطعيّت و يقين برخوردار باشد، به خصوص وقتى كه قانونى را تغيير داده و سنّتى را مىشكند. «فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (147)
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ: آنچه پيغمبر بر آنست از دين اسلام حق است از جانب پروردگار تو، و حق آن چيزى است كه ثابت شده از جانب حق تعالى مىباشد. فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ: پس مباش البته البته از شك كنندگان در اينكه اين پيغمبر از جانب حق تعالى مبعوث و افعال آن حضرت به امر الهى است.
تنبيه: آيه شريفه آگاهى است نسبت به امت مرحومه كه ديانت اسلام و كتاب قرآن و حضرت پيغمبر آخر الزمان حق و از جانب حق و به حق نازل شده، پس نبوده باشيد از شك كنندگان در هيچيك از آن، و به حوادث دوران و انقلابات زمان تبدل و تغيّرى در معتقدات آنها حاصل نگردد، چنانچه فرمود پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم المؤمن كالجبل لا تحرّكه العواصف: يعنى مؤمن مانند كوه ثبات دارد كه متحرك نكند او را بادهاى مخالف.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ (147)
ترجمه
حق از پروردگار تو است پس مباش البته از شك كنندگان.
تفسير
در برهان از امير المؤمنين (ع) روايت نموده كه يهود و نصارى كسانى هستند كه خداوند فرموده ميشناسند محمد (ص) را در تورية و انجيل چنانچه ميشناسند پسرهاشان را در خانههاشان و آنها ميدانند حق را از پروردگار تو كه تو پيغمبرى بسوى آنها پس نبوده باش از شك كنندگان پس چون منكر شدند چيزى را كه شناختند خداوند روح ايمان را از آنها گرفت و سه روح ديگر را كه در حيوانات است در آنها باقى گذارد كه يكى قوه بار كشيدن و ديگر شهوت غذا خوردن و ديگر حس راه رفتن است پس حكم انعام را بر آنها جارى فرمود اين خلاصه روايت است كه ممزوج باين آيه و آيه سابقه شده است و بنظر حقير مشعر است بآنكه كلمه الحق در اين آيه مفعول يعلمون است در آيه سابقه ولى ظاهرا الحق مبتدا است و من ربك خبر است يعنى حق آنستكه از طرف پروردگار تو رسيده است اعم از نبوت و دين و قبله و ساير معارف حقه حقيقيه و جمله مستانفه است و چون در اطراف تغيير قبله اعتراضاتى شده بود كه شمه از آن در ذيل آيات سابقه بيان شد و ممكن بود ايجاد تزلزلى در قلوب مسلمانان نمايد خداوند در اين آيه تصريح بحقيت آن فرموده و ظاهرا پيغمبر (ص) را مخاطب بنهى از شك و تزلزل قرار داده ولى واقعا مراد امتند يعنى امر قابل شك و شبهه نيست و ممكن است منشأ شبهه استبعاد از انكار اهل كتاب باشد نبوت را با علم قطعى بآن و معرفت بشخص شخيص ختمى مرتب و خداوند تقريب فرموده است ثبات بر حق را بنهى از شك تا معلوم شود كه عناد و لجاج موجب انكار ضروريات هم ميشود چنانچه در منهج از صفيّه بنت حى بن اخطب نقل نموده كه چون پيغمبر (ص) وارد مدينه شد پدر و عمويم صحبت داشتند كه آيا اين شخص پيغمبر است و همانست كه ما نعوت و اوصاف او را در تورية خواندهايم يا نه و بنا شد بامداد بروند در مسجد قبا كه پيغمبر (ص) آنجا نزول فرموده بود و امتحان كنند و رفتند شام كه آمدند غمگين بودند عمويم با پدرم گفت كه اين همانست پدرم گفت بلى قسم به خداوندى كه تورية را به موسى (ع) فرستاد عمويم گفت او را در دل خود چگونه مييابى پدرم گفت تا زندهام با او دشمنم حال ملاحظه نمائيد چگونه انكار حق نمودند براى
جلد 1 صفحه 191
عناد و خداوند روح ايمان و ديده بصيرت و سعادت دنيا و آخرت را از آنها سلب فرمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الحَقُّ مِن رَبِّكَ فَلا تَكُونَنَّ مِنَ المُمتَرِينَ (147)
(حق از جانب پروردگار تو است پس از شك كنندگان مباش) ميزان حق و باطل همين است، آنچه از جانب پروردگار باشد حق است زيرا از روي حكمت و مصلحت و بمقتضاي عدل است و آنچه از روي هوي و هوس و القاء شياطين و قياس و استحسان باشد باطل است و طريق تشخيص آن آيات قرآن و اخباري که بطور قطع از پيغمبر و ائمه اطهار صادر شده و براهين عقليه قطعيّه ميباشد.
و البته پس از آنكه بيكي از اينکه طريق سه گانه ثابت شد که از جانب پروردگار است ديگر جاي شك در آن نيست اگر چه پي بحكمت و مصلحت آن نبرد و يا مطابق نظريه او نباشد زيرا اجتهاد مقابل نصّ غلط است.
و خطاب در آيه اگر چه متوجه بنبي اكرم است لكن مقصود امّت است زيرا ساحت قدس نبي و مقام عصمت او مانع از شك است چنانچه اكثر خطابهاي قرآن از اينکه قبيل است.
242
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 147)- سپس به عنوان تأکید بحثهای گذشته پیرامون تغییر قبله، یا احکام اسلام بطور کلی میفرماید: «این فرمان حقی است که از سوی پروردگار تو است و هرگز از تردید کنندگان نباش» (الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ).
و با این جمله پیامبر را دلداری میدهد و تأکید میکند در برابر سمپاشیهای دشمنان ذرهای تردید، چه در مسأله تغییر قبله و چه در غیر آن به خود راه ندهد.
نکات آیه
۱ - احکام و معارفى حق است که از ناحیه خداوند باشد. (الحق من ربک) «ال» در «الحق» جنسیه و مفید استغراق است; یعنى، هر آنچه حق است از ناحیه خداوند مى باشد. البته به مناسبت مورد، مقصود اصلى احکام و معارف است.
۲ - قوانین بشرى حق محض نبوده و همواره با امورى باطل، آمیخته است. (الحق من ربک) برداشت فوق بر این مبناست که: «ال» در «الحق» همانند، زید الرجل براى استغراق خصایص افراد باشد; یعنى، آنچه تمام ویژگیهاى حق را داراست و به امرى باطل آمیخته نیست، از ناحیه خداوند مى باشد.
۳ - تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه، حق و پیراسته از هرگونه بطلان و ناروایى (الحق من ربک) به دلیل آیات قبل مصداق مورد نظر براى «الحق»، تغییر قبله مى باشد.
۴ - احکام و معارف اسلام، پرتوى از ربوبیت خداوند است. (الحق من ربک)
۵ - ضرورت پذیرش احکام و معارف نازل شده از جانب خدا و پرهیز از شک و تردید در آنها (الحق من ربک فلاتکونن من الممترین) «امتراء» (مصدر ممترین) به معناى شک کردن و تردید داشتن است.
۶ - تلاشهاى تبلیغى اهل کتاب (یهود و نصارا) بر ضد احکام اسلام، ایجاد کننده زمینه هاى شک و تردید در اذهان مسلمانان صدر اسلام (الحق من ربک فلاتکونن من الممترین) بر حذر داشتن مسلمانان از شک و تردید، با فعل «فلاتکونن» - که مقرون به نون تأکید است - گویاى این معناست که: زمینه هاى شک و تردید در مسلمانان به وجود آمده بود. از آیات قبل مى توان فهمید که مخالفتهاى اهل کتاب منشأ این تردیدها بوده است.
۷ - یهود و نصاراى عصر بعثت، در تلاشى پى گیر، براى اثبات حقانیت قبله خویش و ناحق جلوه دادن تغییر آن به کعبه (الحق من ربک فلاتکونن من الممترین)
۸ - شناخت خداوند و افعال او، زداینده شک و تردید در احکام و معارف نازل شده از سوى اوست. (الحق من ربک فلاتکونن من الممترین)
روایات و احادیث
۹ - اصبغ بن نباته از على(ع) روایت کرده که آن حضرت درباره آیه «الحق من ربک ...» فرمود: «... الحق من ربک (انک الرسول إلیهم) فلاتکونن من الممترین ...;[۱] ... تو رسول به سوى آنان هستى، پس هیچ گونه شکى در آن نداشته باش ... ».
موضوعات مرتبط
- احکام: ملاکهاى حقانیت احکام ۱
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۶، ۷; تبلیغ علیه اسلام ۶; منشأ اسلام ۴
- بیت المقدس: قبله بودن بیت المقدس ۳
- جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۸
- خدا: آثار خدا شناسى ۸; مظاهر ربوبیت خدا ۴
- دین: اجتناب از شک در دین ۵; اهمیّت قبول دین ۵; ملاکهاى حقانیت دین ۱; منشأ دین ۱; موانع شک در دین ۸
- شبهات: عوامل شبهات ۶
- قانون: ویژگیهاى قوانین بشرى ۲
- قبله: حقانیت تغییر قبله ۳; مسیحیان و تغییر قبله ۷; یهود و تغییر قبله ۷
- کعبه: قبله شدن کعبه ۳
- محمّد(ص): ایمان محمّد(ص) ۹; نبوت محمّد(ص) ۹
- مسیحیان: تبلیغ مسیحیان علیه اسلام ۶; قبله مسیحیان ۷; مسیحیان و مسلمانان صدر اسلام ۶
- یهود: تبلیغ یهود علیه اسلام ۶; قبله یهود ۷; یهود و مسلمانان صدر اسلام ۶
منابع
- ↑ کافى، ج ۲، ص ۲۸۳، ح ۱۶; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۸- ، ح ۴۲۱.