البقرة ١٤٦
کپی متن آیه |
---|
الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْکِتَابَ يَعْرِفُونَهُ کَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ إِنَ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَکْتُمُونَ الْحَقَ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ |
ترجمه
البقرة ١٤٥ | آیه ١٤٦ | البقرة ١٤٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَعرِفُونَهُ»: او را میشناسند. از او آگاهی دارند. مرجع ضمیر (هُ) پیغمبر (است (نگا: جاثیه / ). «فَرِیق»: فرقه. دسته. گروه. «وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»: و حال آن که آنان میدانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۴۲ ۱۵۱ بقره
- تغيير قبله از بزرگترين حوادث و از اهم احكام تشريعى بود
- فائده و اثر تغيير قبله و اعتراض يهود و مشركين ، و پاسخ آنها
- در جمله ((لله المشرق و المغرب )) چرا شمال و جنوب ذكر نشده است ؟
- ((امت وسط)) يعنى چه ؟
- مراد از ((شهداء على الناس ))
- ((شهادت )) در آيه ، از حقائق قرآنى است و در موارد متعددى از قرآن ذكر شده
- معناى صحيح ((شهادت )) در آيات قرآنى ،تحمل (ديدن ) حقائق اعمال مردم است
- معناى صحيح ((وسط)) بودن امت واسطه بودن امت بينرسول و مردم است
- غرض خداوند از تغيير قبله
- در برابر سرزنش تفاخر يهود، پيامبر (ص ) منتظر رسيدن حكم تغيير قبله بود
- تغيير قبله از بيت المقدس به كعبه (شطر المسجدالحرام )
- كتاب اهل كتاب مشتمل بر اين حكم تحويل قبله بوده است
- وجه التفات از حضور به عيبت در آيه شريفه
- سه فائده براى حكم قبله
- توضيح اينكه (و لاتمّ نعمتى عليكم ) در آيهتحويل قبله بشارتى است بر فتح مكه
- رد گفتار فوق الذكر و اينكه آيه اشاره اى بر فتح مكه ندارد
- بحث روايتى (شامل رواياتى درباره تغيير قبله و معنى شهدا و...)
- بحث علمى (درباره يافتن جهت قبله و تاريخچه آن )
- بحث اجتماعى (پيرامون فوايد تشريع قبله از نظر فردى و اجتماعى )
- روح و مغز عبادت ، عبوديت درونى است و افعال عبادى قالبهاى تحقق خارجى آن عبوديت است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«146» الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ
(يهود، نصارى و) كسانى كه به آنان كتاب (آسمانى) دادهايم او (پيامبر اسلام) را همچون پسران خود مىشناسند، و همانا گروهى از آنان با آنكه حقّ را مىدانند، كتمان مىكنند.
نکته ها
در قرآن چندين مرتبه اين واقعيّت بازگو شده است كه اهل كتاب، به خاطر بشارت تورات و
جلد 1 - صفحه 226
انجيل به ظهور و بعثت پيامبر اسلام، در انتظار او بودند و ويژگىهاى پيامبر چنان به آنها توضيح داده شده بود كه همچون فرزندان خويش به او شناخت پيدا كرده بودند. ولى با اين همه، گروهى از آنان حقيقت را كتمان مىكردند. قرآن در جاى ديگر مىفرمايد: آنها نه تنها از پيامبر، بلكه از جامعهاى كه او تشكيل مىدهد و يارانش نيز خبر داشتند: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سِيماهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ» «1» محمّد فرستاده خداست و كسانى كه با او هستند، در برابر كفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند. پيوسته آنان را در حال ركوع و سجود مىبينى، آنها همواره فضل خدا و رضاى او را مىطلبند. نشانهى آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است، اين توصيف آنها در تورات و انجيل است.
قرآن براى شناخت دقيق اهل كتاب از پيامبر، آنرا به شناخت پدر از پسر تشبيه مىكند كه روشنترين شناختهاست. زيرا:
از ابتداى تولّد و حتّى قبل از آن شكل مىگيرد.
شناختِ چيزى است كه انتظار بهمراه دارد.
شناختى است كه در آن شكّ راه ندارد.
كتمان علم، بزرگترين گناه است. قرآن دربارهى كتمان كنندگان مىفرمايد: «يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ» «2» خداوند وتمام فرشتگان و انس وجنّ وهر با شعورى، براى هميشه آنان را لعنت ونفرين مىكنند. آرى، كتمان حقّ، همچون كتمان فرزند خويش است و چه ناجوانمردانه است كه پدرى به خاطر لذّتهاى دنيوى، كودك خود را منكر شود!
پیام ها
1- اگر روحيّهى حقيقت طلبى نباشد، علم به تنهايى كافى نيست. يهود با آن شناخت عميق از رسول خدا، باز هم او را نپذيرفتند. «يَعْرِفُونَ ... لَيَكْتُمُونَ»
«1». فتح، 29.
«2». بقره، 159.
جلد 1 - صفحه 227
2- حتّى دربارهى دشمنان، انصاف را مراعات كنيم. قرآن، كتمان را به همهى اهلكتاب نسبت نمىدهد. «فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (146)
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ: آنانكه عطا فرموديم ايشان را كتاب تورات و انجيل، يَعْرِفُونَهُ: مىشناسند پيغمبر را در صدق نبوت، كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ: همچنانكه مىشناسند پسران خود را، يعنى اهل كتاب مىشناسند حضرت خاتم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم به اوصاف و معجزات مانند شناسائى پسران خود كه مشتبه بغير نمىشود بلاشك و شبهه مىدانند كه آن حضرت پيغمبر حق است، لكن به جهت عناد انكار كنند.
يكى از اصحاب نقل نموده كه خواستم از اهل كتاب كه مصدق اين آيه باشد و به آن اعتراف كند بشناسم، از عبد اللّه سلام عالم بزرگ يهود پرسيدم: شما در كتاب خود اين پيغمبر را مىشناسيد؟ گفت: من او را از پسر خود كه در ميان اطفال بازى كند بهتر مىشناسم. گفتم: چگونه؟
گفت: من هيچ شك ندارم در اينكه حضرت محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيغمبر خدا مىباشد، و اما پسر من ممكن است مادرش خيانت كرده باشد و از ديگرى حاصل نموده به من نسبت دهد. من تعجب نمودم از تشبيه او با تشبيهى كه حق تعالى در اين آيه فرموده در معرفت يهود پيغمبر مكرم عليه السّلام را.
وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ: و بدرستى كه گروهى از ايشان، لَيَكْتُمُونَ الْحَقَ:
هر آينه مىپوشانند حق را كه صفت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم است از عوام. وَ هُمْ يَعْلَمُونَ: و حال آنكه ايشان مىدانند كتمان حق را، يعنى دانسته انكار حق را نمايند.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 283
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ يَعْرِفُونَهُ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (146)
ترجمه
آنانكه داديمشان كتابرا ميشناسند او را همچنانكه ميشناسند پسران خود را و همانا پاره از ايشان هر آينه ميپوشند حق را با آنكه ميدانند.
تفسير
علماء و دانشمندان از اهل كتاب ميشناسند پيغمبر خاتم را باوصاف و مشخصات و اسم و رسم و آنكه از مكه مبعوث ميشود و به مدينه هجرت مىنمايد بلكه اوصاف اصحابش را هم ميدانند از تورية و انجيل چنانچه ميشناسند پسرهاى خودشان را در خانههايشان بدون شك و ترديد نهايت آنكه كسانيكه ايمان نياوردند از ايشان معاندند و كتمان ميكنند عنادا شهادت بر نبوت را با آنكه ميدانند محمد (ص) پيغمبر است و شهادت بر نبوت او حق است.
جلد 1 صفحه 190
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ آتَيناهُمُ الكِتابَ يَعرِفُونَهُ كَما يَعرِفُونَ أَبناءَهُم وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنهُم لَيَكتُمُونَ الحَقَّ وَ هُم يَعلَمُونَ (146)
(كساني که آنان را كتاب داديم پيغمبر اسلام را ميشناختند چنانچه پسران خود را ميشناسند و همانا گروهي از اهل كتاب حق را ميپوشانند در حالي که ميدانند) از تفسير علي بن ابراهيم از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده که فرمود «
2» نزلت هذه الاية في اليهود و النصاري يقول اللّه تبارك و تعالي الّذين آتيناهم الكتاب يعرفونه يعني يعرفون رسول اللّه کما يعرفون ابناءهم لان اللّه عز و جل قد انزل عليهم في التوراة و الانجيل و الزبور صفة محمّد و صفة اصحابه و مهاجرته و هو قول اللّه تعالي محمّد رسول اللّه و الّذين آمنوا معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجّدا يبتغون فضلا من اللّه و رضوانا سيماهم في وجوههم من اثر السجود ذلک مثلهم في التوراة و مثلهم في الانجيل كزرع الاية« و هذه صفة رسول اللّه في التوراة و صفة اصحابه فلمّا بعثه اللّه عز و جل عرفه اهل الكتاب کما قال جل جلاله فَلَمّا جاءَهُم ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ
«3».
وَ إِنَّ فَرِيقاً مِنهُم لَيَكتُمُونَ الحَقَّ وجه اينكه تعبير بفريق فرموده يا
1- سوره زمر آيه 56
2- سورة الفتح آيه 29
3- سورة البقره آيه 87
جلد 2 - صفحه 241
براي اينست که علماء اهل كتاب را منظور داشته زيرا آنان حق بر ايشان ثابت شده و باز كتمان ميكنند ولي عوام آنها که خبر از كتاب ندارند انكار آنها از روي جهل است و مؤيد اينکه وجه جمله وَ هُم يَعلَمُونَ است، و يا براي اينست که بعضي از اهل كتاب ايمان آورده و بعد از آنكه حق بر ايشان روشن شد كتمان نمودند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 146)- آنها به خوبی او را میشناسند! در تعقیب بحثهای گذشته پیرامون لجاجت و تعصب گروهی از اهل کتاب، این آیه میگوید: «علمای اهل کتاب پیامبر اسلام را به خوبی همچون فرزندان خود میشناسند» (الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ).
و نام و نشان و مشخصات او را در کتب مذهبی خود خواندهاند.
«ولی گروهی از آنان سعی دارند آگاهانه حق را کتمان کنند» (وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ).
نکات آیه
۱ - اطمینان اهل کتاب به نبوت پیامبر(ص) همانند اطمینان آنان به فرزندى پسرانشان بود. (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم) ظاهر این است که مراد از ضمیر مفعولى در «یعرفونه» پیامبر(ص) مى باشد; گرچه این احتمال نیز وجود دارد که آن ضمیر به تغییر قبله باز گردد. از آن جا که «مشبه به» فرزندان مى باشد، این احتمال قوى به نظر نمى رسد; زیرا تشبیه شناخت قبله به شناخت فرزندان، تناسب چندانى ندارد.
۲ - تورات و انجیل حاوى نوید به بعثت پیامبر(ص) و بیانگر مشخصاتى دقیق از آن حضرت (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم) بیان این حقیقت که یهود و نصارا، حقانیت پیامبر(ص) را به خوبى مى شناختند - پس از توصیف آنان به دارندگان کتاب آسمانى - اشاره به این دارد که: منبع شناخت آنان، کتاب آسمانى شان (تورات و انجیل) است.
۳ - اهل کتاب در انطباق ویژگیهاى پیامبر موعود بر پیامبر اسلام، هیچ تردیدى نداشتند. (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم)
۴ - گروهى از اهل کتاب على رغم شناخت حقیقت (پیامبرى رسول اکرم) آن را کتمان مى کردند. (و إن فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون)
۵ - برخى از اهل کتاب به انطباق ویژگیهاى پیامبر موعود بر رسول اکرم(ص) اعتراف کرده و آن را کتمان نمى کردند. (و إن فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون) برداشت فوق از مفهوم جمله «إن فریقاً ...» استفاده شده است.
۶ - تغییر قبله از بیت المقدس به کعبه و حقانیت آن، موضوعى مطرح شده در تورات و انجیل * (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم) برداشت فوق بر این اساس است که ضمیر «یعرفونه» به تغییر قبله بازگردد.
۷ - اهل کتاب، هیچ تردیدى در حقانیت تغییر قبله نداشتند. * (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه کما یعرفون أبناءهم)
۸ - گروهى از عالمان اهل کتاب على رغم اطمینانشان به حقانیت قبله مسلمانان، آن را کتمان مى کردند. (و إن فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون) جمله «و هم یعلمون» اشاره به این معنا دارد که کتمان کنندگان از عالمان دینى اهل کتاب بودند.
۹ - کتمان کنندگان مسایل دینى بویژه اگر از عالمان دین باشند، سزاوار سرزنش و ملامتند. (و إن فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون) لحن جمله «إن فریقاً ...» گویاى ملامت و سرزنش کسانى است که حقیقت را فهمیده و آن را انکار مى کنند.
۱۰ - ضرورت پرهیز از کتمان حقایق دینى (و إن فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون)
۱۱ - عالمان ادیان، در خطر آلوده شدن به گناه کتمان حقایق هستند. (و إن فریقاً منهم لیکتمون الحق و هم یعلمون)
روایات و احادیث
۱۲ - از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «هذه الآیة نزلت فى الیهود و النصارى یقول اللّه تبارک و تعالى «الذین آتیناهم الکتاب» یعنى التوراة و الأنجیل - یعرفونه - یعنى رسول اللّه کما یعرفون أبناءهم لان اللّه عز و جل قد أنزل علیهم فى التوراة و الزبور و الأنجیل صفة محمّد و صفة اصحابه و مبعثه و هجرته ...;[۱] آیه فوق، درباره یهود و نصارا نازل شده است و آنان کسانى بودند که تورات و انجیل به آنان داده شده بود و رسول خدا(ص) را مانند فرزندان خود مى شناختند; چون خداوند در تورات، زبور و انجیل صفات رسول خدا و اصحابش و بعثت و هجرت آن حضرت را نازل کرده بود ... ».
موضوعات مرتبط
- انجیل: بشارتهاى انجیل ۲; تعالیم انجیل ۲
- اهل کتاب: اهل کتاب و پیامبر موعود ۳، ۵; اهل کتاب و قبله مسلمانان ۸; اهل کتاب و کتمان حق ۴، ۸; اهل کتاب و محمّد(ص) ۳، ۴، ۵; اهل کتاب و نبوت محمّد(ص) ۱
- تورات: بشارتهاى تورات ۲; تعالیم تورات ۲
- حق: اجتناب از کتمان حق ۱۰; گناه کتمان حق ۱۱
- دین: اجتناب از کتمان دین ۱۰; سرزنش کتمان دین ۹
- سرزنش: عوامل سرزنش ۹
- علما: علماى دین و کتمان حق ۹، ۱۱; هشدار به علماى دین ۱۱
- علماى اهل کتاب: علماى اهل کتاب و کتمان حق ۸
- قبله: اهل کتاب و تغییر قبله ۷; تغییر قبله در انجیل ۶; تغییر قبله در تورات ۶; حقانیت تغییر قبله ۶، ۷; حقانیت قبله مسلمانان ۸
- قرآن: تشبیهات قرآن ۱
- کعبه: قبله شدن کعبه ۶
- محمّد(ص): تاریخ محمّد(ص) ۵; محمّد(ص) در انجیل ۲، ۱۲; محمّد(ص) در تورات ۲، ۱۲; محمّد(ص) در کتب آسمانى ۳
- مسیحیان: آگاهى مسیحیان به محمّد(ص) ۱۲
- یهود: آگاهى یهود به محمّد(ص) ۱۲
منابع
- ↑ تفسیر قمى، ج ۱، ص ۳۳; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۳۸- ، ح ۴۲۲.