ریشه خمس: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
(Added root proximity by QBot)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
پنج [ كهف: 22] و مى‏گويند پنج نفراند ششم آنها سگشان است.خامس: پنجم [نور:9] خمسين: پنجم [عنكبوت:14]. * [معارج:4] راجع به اين آيه در «عرج» بهث شده است . * [انفال:41] . خمس بر وزن عنق پنج يك و يك پنجم است و آيه صريح است در اينكه يك پنجم غنائم مال خدا و فرق پنجگانه ديگر است اين آيه از چند جهت قابل دقت است: اوّل آنكه اهل سنّت عقيده دارند كه خمس منحصر به غنائم جنگى است زيرا در آيه لفظ «غَنِمْتُمْ» آمده است و ايضاً جنگ بدر است چنانكه از خود آيه و از ما قبل و ما بعدش روشن است ولى بايد دانست: غنيمت فقط به معنى غنائم جنگى نيست در اقرب الموارد آن را غنائم جنگى و هر چيزيكه بدست آيد... معنى كرده. در المنجد آن را غنائم جنگى و هر فائده ديگر گفته است. در نهج البلاغه نامه 45 فرموده «فَوَاللّهِ ما كَنَزْتُ مِنْ غَنائِمِها وَفْاً» به خدا از دنياى شما ريزه زرى و ريزه نقره‏اى خزانه نكردم و از غنائم آن مالى نياندوختم پيداست كه مراد از غنائم اموال و فايده‏هاى دنيا است نه غنائم جنگى طبرسى رحمة اللّه كه قول او از لحاظ لغت سند كامل است فرموده: در عرف لغت به هر فائده غنم و غنيمت اطلاق مى‏شود. و نيز در آيه [نساء:94] مراد از مغانم بهره‏ها و فائده هاست المنار و طبرسى آلرا فواضل و نعمتها و رزق گفته‏اند. راغب در مفردات گفته: غنم بر وزن فرس معروف است... و غنم (بر وزن قفل) رسيدن به گوسفند و بدست آوردن آن است سپس در هر چيزيكه از دشمن و غيره بدست آيد بكار رفته است . از اينجاست كه اهل بيت عليهم السلام آن را هر فائده گرفته‏اند در كافى از سماعة منقول است كه از ابوالحسن عليه السلام از خمس پرسيدم فرموده: آن در هر چيزى است كه مردم فائده برده‏اند كم باشد يا زياد . وانگهى ئر مورد آيه گرچه جنگ بدر است ولى مورد مخصّص آيه نيست بلكه غنائم جنگ بدر سبب صدور اين حكم كلّى شده است . به موجب روايات اهل بيت عليهم السلام خمس به هفت چيز راجع است غنائم جنگى، ارباح، مكاسب، كنز، معادن، مال، مخلوط به حرام، زمينيكه كافر ذمّى از مسلمانى بخرد، جواهريكه به واسطه غوّاصى بدست آيد. دوّم «ذِى الْقُربى» در آيه مفرد است و يك مصداق بيشتر ندارد يعنى كسى كه با حضرت رسول قرابت دارد و ان با امام و جانشين پيغمبر كه شيعه عقيده دارد تطبيق مى‏شود در هر عصر امام و جانشين آن حضرت فقط يك نفر مى‏شود. سوّم آنكه «لِلّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِدى الْقُربى» هر سه با لام كه مفيد اختصاص و ماكيّت است آمده و «الْيَتامى وَالْمَساكينِ وَبْنِ السَّبيلِ» بدون لام آمده و عطف به «لِذى الْقُربى» اند و اين روشن مى‏كند كه اين فرق سه گانه داخل در ذى القربى اند و به واسطه ذى القربى بودن از خمس سهم مى‏برند و اين همان است كه ائمه عليهم السلام فرموده‏اند: مراد از اين سه گروه، يتامى و مساكين و ابن سبيل سادات بنى هاشم اند . راجع به آيه شريفه مطالب ديگرى هست كه در فقه شيعه بايد ديد.
پنج [ كهف: 22] و مى‏گويند پنج نفراند ششم آنها سگشان است.خامس: پنجم [نور:9] خمسين: پنجم [عنكبوت:14]. * [معارج:4] راجع به اين آيه در «عرج» بهث شده است . * [انفال:41] . خمس بر وزن عنق پنج يك و يك پنجم است و آيه صريح است در اينكه يك پنجم غنائم مال خدا و فرق پنجگانه ديگر است اين آيه از چند جهت قابل دقت است: اوّل آنكه اهل سنّت عقيده دارند كه خمس منحصر به غنائم جنگى است زيرا در آيه لفظ «غَنِمْتُمْ» آمده است و ايضاً جنگ بدر است چنانكه از خود آيه و از ما قبل و ما بعدش روشن است ولى بايد دانست: غنيمت فقط به معنى غنائم جنگى نيست در اقرب الموارد آن را غنائم جنگى و هر چيزيكه بدست آيد... معنى كرده. در المنجد آن را غنائم جنگى و هر فائده ديگر گفته است. در نهج البلاغه نامه 45 فرموده «فَوَاللّهِ ما كَنَزْتُ مِنْ غَنائِمِها وَفْاً» به خدا از دنياى شما ريزه زرى و ريزه نقره‏اى خزانه نكردم و از غنائم آن مالى نياندوختم پيداست كه مراد از غنائم اموال و فايده‏هاى دنيا است نه غنائم جنگى طبرسى رحمة اللّه كه قول او از لحاظ لغت سند كامل است فرموده: در عرف لغت به هر فائده غنم و غنيمت اطلاق مى‏شود. و نيز در آيه [نساء:94] مراد از مغانم بهره‏ها و فائده هاست المنار و طبرسى آلرا فواضل و نعمتها و رزق گفته‏اند. راغب در مفردات گفته: غنم بر وزن فرس معروف است... و غنم (بر وزن قفل) رسيدن به گوسفند و بدست آوردن آن است سپس در هر چيزيكه از دشمن و غيره بدست آيد بكار رفته است . از اينجاست كه اهل بيت عليهم السلام آن را هر فائده گرفته‏اند در كافى از سماعة منقول است كه از ابوالحسن عليه السلام از خمس پرسيدم فرموده: آن در هر چيزى است كه مردم فائده برده‏اند كم باشد يا زياد . وانگهى ئر مورد آيه گرچه جنگ بدر است ولى مورد مخصّص آيه نيست بلكه غنائم جنگ بدر سبب صدور اين حكم كلّى شده است . به موجب روايات اهل بيت عليهم السلام خمس به هفت چيز راجع است غنائم جنگى، ارباح، مكاسب، كنز، معادن، مال، مخلوط به حرام، زمينيكه كافر ذمّى از مسلمانى بخرد، جواهريكه به واسطه غوّاصى بدست آيد. دوّم «ذِى الْقُربى» در آيه مفرد است و يك مصداق بيشتر ندارد يعنى كسى كه با حضرت رسول قرابت دارد و ان با امام و جانشين پيغمبر كه شيعه عقيده دارد تطبيق مى‏شود در هر عصر امام و جانشين آن حضرت فقط يك نفر مى‏شود. سوّم آنكه «لِلّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِدى الْقُربى» هر سه با لام كه مفيد اختصاص و ماكيّت است آمده و «الْيَتامى وَالْمَساكينِ وَبْنِ السَّبيلِ» بدون لام آمده و عطف به «لِذى الْقُربى» اند و اين روشن مى‏كند كه اين فرق سه گانه داخل در ذى القربى اند و به واسطه ذى القربى بودن از خمس سهم مى‏برند و اين همان است كه ائمه عليهم السلام فرموده‏اند: مراد از اين سه گروه، يتامى و مساكين و ابن سبيل سادات بنى هاشم اند . راجع به آيه شريفه مطالب ديگرى هست كه در فقه شيعه بايد ديد.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, ه:78, انن:70, ل:65, من:61, وله:54, اله:48, الف:48, الا:45, ف:43, ب:42, الله:40, سدس:34, سنو:34, لا:32, قول:31, کلب:31, هو:31, صبر:31, کم:29, ربع:27, کون:24, فى:24, کذب:24, صدق:24, عوم:23, غضب:21, قدر:21, اخذ:21, على:21, لعن:21, ثلث:21, رسل:21, ربب:19, الک:19, لئک:18, مدد:18, يوم:18, ذى:18, ملک:18, جمل:16, طوف:16, رجم:16, قرب:15, ان:15, هذا:15, دنو:15, لبث:15, طوفان:15, ما:15, سوم:15, شىء:13, الى:13, نجو:13, يتم:13, جعل:13, غيب:13, ها:13, س:12, روح:12, سکن:12, ذلک:12, ذا:12, ظلم:12, سبع:10, قوم:10, غنم:10, بنو:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۱

تکرار در قرآن: ۸(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

پنج [ كهف: 22] و مى‏گويند پنج نفراند ششم آنها سگشان است.خامس: پنجم [نور:9] خمسين: پنجم [عنكبوت:14]. * [معارج:4] راجع به اين آيه در «عرج» بهث شده است . * [انفال:41] . خمس بر وزن عنق پنج يك و يك پنجم است و آيه صريح است در اينكه يك پنجم غنائم مال خدا و فرق پنجگانه ديگر است اين آيه از چند جهت قابل دقت است: اوّل آنكه اهل سنّت عقيده دارند كه خمس منحصر به غنائم جنگى است زيرا در آيه لفظ «غَنِمْتُمْ» آمده است و ايضاً جنگ بدر است چنانكه از خود آيه و از ما قبل و ما بعدش روشن است ولى بايد دانست: غنيمت فقط به معنى غنائم جنگى نيست در اقرب الموارد آن را غنائم جنگى و هر چيزيكه بدست آيد... معنى كرده. در المنجد آن را غنائم جنگى و هر فائده ديگر گفته است. در نهج البلاغه نامه 45 فرموده «فَوَاللّهِ ما كَنَزْتُ مِنْ غَنائِمِها وَفْاً» به خدا از دنياى شما ريزه زرى و ريزه نقره‏اى خزانه نكردم و از غنائم آن مالى نياندوختم پيداست كه مراد از غنائم اموال و فايده‏هاى دنيا است نه غنائم جنگى طبرسى رحمة اللّه كه قول او از لحاظ لغت سند كامل است فرموده: در عرف لغت به هر فائده غنم و غنيمت اطلاق مى‏شود. و نيز در آيه [نساء:94] مراد از مغانم بهره‏ها و فائده هاست المنار و طبرسى آلرا فواضل و نعمتها و رزق گفته‏اند. راغب در مفردات گفته: غنم بر وزن فرس معروف است... و غنم (بر وزن قفل) رسيدن به گوسفند و بدست آوردن آن است سپس در هر چيزيكه از دشمن و غيره بدست آيد بكار رفته است . از اينجاست كه اهل بيت عليهم السلام آن را هر فائده گرفته‏اند در كافى از سماعة منقول است كه از ابوالحسن عليه السلام از خمس پرسيدم فرموده: آن در هر چيزى است كه مردم فائده برده‏اند كم باشد يا زياد . وانگهى ئر مورد آيه گرچه جنگ بدر است ولى مورد مخصّص آيه نيست بلكه غنائم جنگ بدر سبب صدور اين حكم كلّى شده است . به موجب روايات اهل بيت عليهم السلام خمس به هفت چيز راجع است غنائم جنگى، ارباح، مكاسب، كنز، معادن، مال، مخلوط به حرام، زمينيكه كافر ذمّى از مسلمانى بخرد، جواهريكه به واسطه غوّاصى بدست آيد. دوّم «ذِى الْقُربى» در آيه مفرد است و يك مصداق بيشتر ندارد يعنى كسى كه با حضرت رسول قرابت دارد و ان با امام و جانشين پيغمبر كه شيعه عقيده دارد تطبيق مى‏شود در هر عصر امام و جانشين آن حضرت فقط يك نفر مى‏شود. سوّم آنكه «لِلّهِ وَ لِلرَّسولِ وَ لِدى الْقُربى» هر سه با لام كه مفيد اختصاص و ماكيّت است آمده و «الْيَتامى وَالْمَساكينِ وَبْنِ السَّبيلِ» بدون لام آمده و عطف به «لِذى الْقُربى» اند و اين روشن مى‏كند كه اين فرق سه گانه داخل در ذى القربى اند و به واسطه ذى القربى بودن از خمس سهم مى‏برند و اين همان است كه ائمه عليهم السلام فرموده‏اند: مراد از اين سه گروه، يتامى و مساكين و ابن سبيل سادات بنى هاشم اند . راجع به آيه شريفه مطالب ديگرى هست كه در فقه شيعه بايد ديد.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
بِخَمْسَةِ ۱
خُمُسَهُ‌ ۱
خَمْسَةٌ ۱
الْخَامِسَةُ ۱
الْخَامِسَةَ ۱
خَمْسِينَ‌ ۲
خَمْسَةٍ ۱

ریشه‌های مرتبط