ریشه جهنم: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
خانه عذاب (اقرب الموارد) راغب آن را نام آتش آخرت گفته ولى گفته اقرب الموارد بهتر است زيرا قرآن براى آن ابواب و غيره نقل مىكند. [زمر:71]. در صحاح و مفردات گفته: گويند اصل آن فارسى است معّرب شده. اقرب الموارد مىگويد معرّب شده. اقرب الموارد مىگويد صاحب كليّات گفته گويند جهنم اسم عجمى است و گويند فارسى و به قولى عبراتى است و اصل آن كهنّام است. اين اسم در انجيل متّى باب 16 بند 18 نقل شده قاموس كتاب مقدس از انجيل لوقا باب 16 بند 23 نيز نقل كرده ولى در آنجا پيدا نشد. در قاموس گويد: ركّية جهّنام و جهنّم: يعنى چاه عميق و جهنّم بواسطه عميق بودن جهنّم خوانده شده است. بهر حال جهنّم در استعمال قرآن محّل عذاب آخرت و وعدگاه كفّار و ستمگران است اين كلمه هفتاد و هفت بار در آيات مختلف تكرار شده است [نساء:97]. جهنّم سخن مىگويد از جمله آيات جهنّم اين آيه عجب است [ق:30] روزى كه به جهنّم گوئيم آيا پر شدى مىگويد آيا زيادتى هست؟ اين آيه روشن مىكند كه جهنّم شعور دارد مىشنود و جواب مىدهد، نظير اين: آيه [فرقان:12] است به آن كه آخرت را تكذيب كنند آتش افروخته آماده كردهايم. چون آتش آنها را از دور ببيند غليان و صفير آن را مىشنوند. ظاهر آيه آن است كه آنش مكذّبين را مىبيند فاعل «رأتهم» سعير و «هم» مفعول آن است و نيز آيه [معارج:17] حقا كه آن آتش خالص است پوستها يا اطراف بدن را مىكند و مىسوزاند مىخواند كسى را كه به حق پشت كرده و از آن اعراض نموده است. ظاهر «تدعو» آن است كه آتش فهم دارد و اعراض كننده را مىخواند و صدا مىكند. نگارنده عقيده دارد لازم است آيات را بظاهر حمل كرد و گفت جهنّم و آتش آخرت با شعور است و سخن گفتن دارد و مىشنود و صدا مىكند. قرآن تصريح مىكند كه دار آخرت زندگى حقيقى است و حيات بر تمام جزئيات آن احاطه دارد. جهنّم و آتش نيز جزء آخرتاند. * [عنكبوت:64] اين زندگى دنيا مشغوليّت و بازى است دار آخرت آن زندگى حقيقى است اى كاش مىدانستند. درست است كه آيه درباره بى اعتنائى به دنيا و اعتنا به آخرت است ولى «اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوانُ» بر تمام آخرت اعّم از بهشت و جهنّم شامل است. همچنين در سوره فصلت هست كه انسان به پوستهايش گويد چرا بر من گواهى داديد گويند: «اَنْطَقَنَا اللّه الَّذى اَنْطَقَ كُلِّ شَىءٍ» آيه 21 اين هم به همه شامل است. قطع نظر از اينها خود آيات جهنّم و آتش كه نقل شد بهترين دليل است و دليلى بر خلاف ظاهر نداريم بعضى از بزرگان درباره آيه 12 فرقان گفته: تمثيل حال آتش است نسبت به مردم آنگاه كه نزد آتش آيند. ولى گفتيم كه آن خلاف ظاهر است. | خانه عذاب (اقرب الموارد) راغب آن را نام آتش آخرت گفته ولى گفته اقرب الموارد بهتر است زيرا قرآن براى آن ابواب و غيره نقل مىكند. [زمر:71]. در صحاح و مفردات گفته: گويند اصل آن فارسى است معّرب شده. اقرب الموارد مىگويد معرّب شده. اقرب الموارد مىگويد صاحب كليّات گفته گويند جهنم اسم عجمى است و گويند فارسى و به قولى عبراتى است و اصل آن كهنّام است. اين اسم در انجيل متّى باب 16 بند 18 نقل شده قاموس كتاب مقدس از انجيل لوقا باب 16 بند 23 نيز نقل كرده ولى در آنجا پيدا نشد. در قاموس گويد: ركّية جهّنام و جهنّم: يعنى چاه عميق و جهنّم بواسطه عميق بودن جهنّم خوانده شده است. بهر حال جهنّم در استعمال قرآن محّل عذاب آخرت و وعدگاه كفّار و ستمگران است اين كلمه هفتاد و هفت بار در آيات مختلف تكرار شده است [نساء:97]. جهنّم سخن مىگويد از جمله آيات جهنّم اين آيه عجب است [ق:30] روزى كه به جهنّم گوئيم آيا پر شدى مىگويد آيا زيادتى هست؟ اين آيه روشن مىكند كه جهنّم شعور دارد مىشنود و جواب مىدهد، نظير اين: آيه [فرقان:12] است به آن كه آخرت را تكذيب كنند آتش افروخته آماده كردهايم. چون آتش آنها را از دور ببيند غليان و صفير آن را مىشنوند. ظاهر آيه آن است كه آنش مكذّبين را مىبيند فاعل «رأتهم» سعير و «هم» مفعول آن است و نيز آيه [معارج:17] حقا كه آن آتش خالص است پوستها يا اطراف بدن را مىكند و مىسوزاند مىخواند كسى را كه به حق پشت كرده و از آن اعراض نموده است. ظاهر «تدعو» آن است كه آتش فهم دارد و اعراض كننده را مىخواند و صدا مىكند. نگارنده عقيده دارد لازم است آيات را بظاهر حمل كرد و گفت جهنّم و آتش آخرت با شعور است و سخن گفتن دارد و مىشنود و صدا مىكند. قرآن تصريح مىكند كه دار آخرت زندگى حقيقى است و حيات بر تمام جزئيات آن احاطه دارد. جهنّم و آتش نيز جزء آخرتاند. * [عنكبوت:64] اين زندگى دنيا مشغوليّت و بازى است دار آخرت آن زندگى حقيقى است اى كاش مىدانستند. درست است كه آيه درباره بى اعتنائى به دنيا و اعتنا به آخرت است ولى «اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوانُ» بر تمام آخرت اعّم از بهشت و جهنّم شامل است. همچنين در سوره فصلت هست كه انسان به پوستهايش گويد چرا بر من گواهى داديد گويند: «اَنْطَقَنَا اللّه الَّذى اَنْطَقَ كُلِّ شَىءٍ» آيه 21 اين هم به همه شامل است. قطع نظر از اينها خود آيات جهنّم و آتش كه نقل شد بهترين دليل است و دليلى بر خلاف ظاهر نداريم بعضى از بزرگان درباره آيه 12 فرقان گفته: تمثيل حال آتش است نسبت به مردم آنگاه كه نزد آتش آيند. ولى گفتيم كه آن خلاف ظاهر است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
هم:100, ل:94, فى:65, من:63, ف:61, ها:55, ه:51, ب:46, کفر:44, انن:40, بئس:37, اله:36, کون:35, الله:35, الذين:34, وله:34, نور:33, خلد:32, لا:32, اوى:32, ما:29, قول:27, عذب:27, صير:26, جزى:25, کم:25, الى:24, ک:24, يوم:24, جمع:24, على:23, اول:22, صلى:21, نن:21, ا:21, عن:21, مهد:20, ربب:20, ذلک:20, نا:19, ملء:19, ان:18, ثوى:18, بوب:18, الا:18, سوء:18, کلل:18, ى:18, ثم:18, جعل:17, جرم:17, نفق:17, دخل:17, انس:17, اذ:16, جىء:16, حسب:16, هذه:16, التى:15, حشر:15, وجه:15, ليس:15, قوم:15, عند:15, لقى:15, لم:15, کذب:15, حقق:15, جنن:15, عبد:15, طرق:15, کبر:14, لو:14, وعد:14, شرر:14, اذا:14, قد:14, امن:14, هل:14, خسر:14, ورى:14, تبع:14, حوط:14, ولى:14, عتد:14, سعر:13, سوق:13, دعع:13, کثر:13, حرر:13, عود:13, ورد:13, اوب:13, عرض:13, س:13, ظلم:13, حتى:13, دحر:13, هذا:13, طغى:13, لکن:13, الذى:13, حلف:13, طغو:13, غلب:13, عمل:13, دون:13, يا:13, موت:13, ملک:13, ابد:13, سقى:13, ائى:13, اخذ:13, صفف:12, صدد:12, علم:12, ذا:12, ايى:12, هدى:12, رود:12, غلظ:12, وقى:12, غشو:12, اخر:12, رحم:12, نفس:12, جهد:12, صدق:12, قتل:12, بور:12, کسب:12, عقل:12, دور:12, لوم:12, غوى:12, زمر:12, ذکر:12, دعو:12, زيد:12, دخر:12, جبل:12, شدد:12, فتن:12, وزن:12, سراب:12, جثو:12, غضب:12, حصب:12, حول:12, انتم:12, لفح:12, کوى:12, اتى:12, ضرب:12, غشى:12, خزن:12, سقط:12, رئى:12, کفى:12, رصد:12, ربص:12, حطب:12, ميز:12, ذرء:12, فتح:12, کما:12, خفف:12, مرح:12, هور:12, غنى:12, قضى:12, لعن:12, شطن:12, کلم:12, وجد:12, ن:12, فتر:12, غرر:11, نزل:11, خبو:11, فوق:11, وفد:11, صمم:11, نزع:11, صفو:11, سبل:11, شفع:11, ذمم:11, بين:11, شرک:11, قسط:11, موه:11, هون:11, درج:11, جبر:11, رجس:11, عدد:11, حصر:11, ضعف:11, نجو:11, منع:11, رسل:11, حسن:11, لعب:11, آدم:11, کتب:11, حرق:11, ضلل:11, صرف:11, رشد:11, أما:11, هى:11, قلل:11, ذوق:11, خير:11, فزز:11, بکم:11, وفر:11, حلل:11, فعل:11, قرر:11, اکل:11, جرع:11, عمد:11, سود:11, لدى:11, توب:11, شعر:11, عجل:11, خوض:11, لبث:11, حرى:11, طوف:11, لغب:11, رجل:11, اثم:11, الو:11, غرم:11, سير:11, عمى:11, متع:11, خيب:11, شىء:11, بلد:11, اننى:11, حيص:11, جبه:11, قصص:11, فقه:11, نفر:11, ضحک:11, خزى:11, سکن:11, صوب:11, اهل:11, حمى:11, حضر:11, صور:11, اولاء:11, لما:11, غير:11, جند:11, حيى:11, عظم:11, عدو:11, حذر:11, فسر:11, شرى:11, طوع:11, انت:11, انا:11, نبء:11, عزز:11, حسر:11, خبث:11, سبع:11, الم:11, سمع:11, مثل:11, نسو:11, زلف:10, جنب:10, خيط:10, زوج:10, تمم:10, برء:10, سعى:10, قرآن:10, حکم:10, نفخ:10, عين:10, هجر:10, غفر:10, شيع:10, ريب:10, ولد:10, لئک:10, سمو:10, سلط:10, صبر:10, کود:10, سخط:10, قلب:10, نبو:10, بوء:10, رکم:10, جرف:10, خلق:10, بعض:10, وسع:10, ظهر:10, شفو:10, مع:10, ذهب:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۰
تکرار در قرآن: ۷۷(بار)
قاموس قرآن
خانه عذاب (اقرب الموارد) راغب آن را نام آتش آخرت گفته ولى گفته اقرب الموارد بهتر است زيرا قرآن براى آن ابواب و غيره نقل مىكند. [زمر:71]. در صحاح و مفردات گفته: گويند اصل آن فارسى است معّرب شده. اقرب الموارد مىگويد معرّب شده. اقرب الموارد مىگويد صاحب كليّات گفته گويند جهنم اسم عجمى است و گويند فارسى و به قولى عبراتى است و اصل آن كهنّام است. اين اسم در انجيل متّى باب 16 بند 18 نقل شده قاموس كتاب مقدس از انجيل لوقا باب 16 بند 23 نيز نقل كرده ولى در آنجا پيدا نشد. در قاموس گويد: ركّية جهّنام و جهنّم: يعنى چاه عميق و جهنّم بواسطه عميق بودن جهنّم خوانده شده است. بهر حال جهنّم در استعمال قرآن محّل عذاب آخرت و وعدگاه كفّار و ستمگران است اين كلمه هفتاد و هفت بار در آيات مختلف تكرار شده است [نساء:97]. جهنّم سخن مىگويد از جمله آيات جهنّم اين آيه عجب است [ق:30] روزى كه به جهنّم گوئيم آيا پر شدى مىگويد آيا زيادتى هست؟ اين آيه روشن مىكند كه جهنّم شعور دارد مىشنود و جواب مىدهد، نظير اين: آيه [فرقان:12] است به آن كه آخرت را تكذيب كنند آتش افروخته آماده كردهايم. چون آتش آنها را از دور ببيند غليان و صفير آن را مىشنوند. ظاهر آيه آن است كه آنش مكذّبين را مىبيند فاعل «رأتهم» سعير و «هم» مفعول آن است و نيز آيه [معارج:17] حقا كه آن آتش خالص است پوستها يا اطراف بدن را مىكند و مىسوزاند مىخواند كسى را كه به حق پشت كرده و از آن اعراض نموده است. ظاهر «تدعو» آن است كه آتش فهم دارد و اعراض كننده را مىخواند و صدا مىكند. نگارنده عقيده دارد لازم است آيات را بظاهر حمل كرد و گفت جهنّم و آتش آخرت با شعور است و سخن گفتن دارد و مىشنود و صدا مىكند. قرآن تصريح مىكند كه دار آخرت زندگى حقيقى است و حيات بر تمام جزئيات آن احاطه دارد. جهنّم و آتش نيز جزء آخرتاند. * [عنكبوت:64] اين زندگى دنيا مشغوليّت و بازى است دار آخرت آن زندگى حقيقى است اى كاش مىدانستند. درست است كه آيه درباره بى اعتنائى به دنيا و اعتنا به آخرت است ولى «اِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِىَ الْحَيَوانُ» بر تمام آخرت اعّم از بهشت و جهنّم شامل است. همچنين در سوره فصلت هست كه انسان به پوستهايش گويد چرا بر من گواهى داديد گويند: «اَنْطَقَنَا اللّه الَّذى اَنْطَقَ كُلِّ شَىءٍ» آيه 21 اين هم به همه شامل است. قطع نظر از اينها خود آيات جهنّم و آتش كه نقل شد بهترين دليل است و دليلى بر خلاف ظاهر نداريم بعضى از بزرگان درباره آيه 12 فرقان گفته: تمثيل حال آتش است نسبت به مردم آنگاه كه نزد آتش آيند. ولى گفتيم كه آن خلاف ظاهر است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
جَهَنَّمُ | ۱۸ |
جَهَنَّمَ | ۵۴ |
بِجَهَنَّمَ | ۲ |
لِجَهَنَّمَ | ۳ |