ریشه عکف: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
عكوف و عكف به معنى ملازمت با تعظيم است. در مفردات آمده: «العُكُوفُ اَلاِقْبالُ عَلَى الَشَّىءِ وَ مُلازِمَتِهِ عَلَى سَبيلِ الْتَعْظيمِ لِهُ» در قاموس گفته: «عَكَفَ عَلَيْهِ عُكُوفاً:اَقْبَلَ عَلَيْهِ مُواظِباً». اين كلمه به معنى حبس و منع نيز آمده است چنانكه خواهد آمد، اكثر موارد آن در قرآن مجيد به معنى مواظبت و ملازمت است. [حج:25]. مراد از عاكف كسى است كه در مكه ساكن و ملازم باشد، بادى آن است كه از كنار آيد (و ظاهر شود چنانكه در بدء گذشت). يعنى مسجد محترمى كه آن را براى مقيم و مسافر يكسان كردهايم. [طه:97]. بنگر به معبودت كه بدان ملازم شدى حتماً حتماً آن را مىسوزانيم يا ريزريز مىكنيم. [طه:91]. گفتند: پيوسته ملازم گوساله خواهيم بود تا موسى پيش ما بازگردد. [فتح:25]. معكوف به معنى ممنوع است «وَالْهَدْىَ» عطف است به ضمير معفول در «صَدُّوكُمْ» آيه در جريان حديبيّه است كه مشركان رسول خدا«صلىاللَّهوعليهوآله» را از انجام عمره مانع شده و نيز نگذاشتند قربانىهاى مسلمانان به مكّه برسد يعنى:آنان همان كسانى هستند كه كافر شدند و شما را از مسجدالحرام بازداشتند و قربانى را ممنوع و محبوس كردند از اينكه به محل خويش برسند (محل ذبح آنها مكه بود چنانكه محل ذبح قربان حج منى است). اعتكاف [بقره:187] عاكف و معتكف كسى است كه خود را به قصد عبادت در مسجد حبس كند و از آن بيرون نرود. اعتكاف فقط ماندن در مسجد است به قصد تعبّد هر چند قصد عبادت ديگر نداشته باشد ولى احوط است قصد عبادت ديگر نيز. اعتكاف به اصل شرع مستحب و با نذر و سوگند و غيره واجب مىشود. روز از شرايط آن است معتكف بايد روزه باشد خواه واجب باشد يا مستحب. حدّاقلّ آن سه روز است و از آن كمتر نمىشود و در كثرت حدّى ندارد ولى بايد برابر هر دو روز روز سوم را تمام كند مثلا اگر پنج روز اعتكاف كرد بايد روز ششم را نيز اعتكاف كند و اگر هشت روز كرد بايد روز نهم را نيز اضافه كند و هكذا. و بايد در مسجد جامع شهر باشد نه در مسجد محله و بازار (بعضى فقط به چهار مسجد مكه، مدينه، كوفه و بصره منحصر كرده و گفتهاند در ساير مساجد به قصد رجاء آورند) و بايد پيوسته در مسجد باشد و جز براى ضرورت خارج نشود اگر عمداً بدون ضرورت خارج شود باطل است... | عكوف و عكف به معنى ملازمت با تعظيم است. در مفردات آمده: «العُكُوفُ اَلاِقْبالُ عَلَى الَشَّىءِ وَ مُلازِمَتِهِ عَلَى سَبيلِ الْتَعْظيمِ لِهُ» در قاموس گفته: «عَكَفَ عَلَيْهِ عُكُوفاً:اَقْبَلَ عَلَيْهِ مُواظِباً». اين كلمه به معنى حبس و منع نيز آمده است چنانكه خواهد آمد، اكثر موارد آن در قرآن مجيد به معنى مواظبت و ملازمت است. [حج:25]. مراد از عاكف كسى است كه در مكه ساكن و ملازم باشد، بادى آن است كه از كنار آيد (و ظاهر شود چنانكه در بدء گذشت). يعنى مسجد محترمى كه آن را براى مقيم و مسافر يكسان كردهايم. [طه:97]. بنگر به معبودت كه بدان ملازم شدى حتماً حتماً آن را مىسوزانيم يا ريزريز مىكنيم. [طه:91]. گفتند: پيوسته ملازم گوساله خواهيم بود تا موسى پيش ما بازگردد. [فتح:25]. معكوف به معنى ممنوع است «وَالْهَدْىَ» عطف است به ضمير معفول در «صَدُّوكُمْ» آيه در جريان حديبيّه است كه مشركان رسول خدا«صلىاللَّهوعليهوآله» را از انجام عمره مانع شده و نيز نگذاشتند قربانىهاى مسلمانان به مكّه برسد يعنى:آنان همان كسانى هستند كه كافر شدند و شما را از مسجدالحرام بازداشتند و قربانى را ممنوع و محبوس كردند از اينكه به محل خويش برسند (محل ذبح آنها مكه بود چنانكه محل ذبح قربان حج منى است). اعتكاف [بقره:187] عاكف و معتكف كسى است كه خود را به قصد عبادت در مسجد حبس كند و از آن بيرون نرود. اعتكاف فقط ماندن در مسجد است به قصد تعبّد هر چند قصد عبادت ديگر نداشته باشد ولى احوط است قصد عبادت ديگر نيز. اعتكاف به اصل شرع مستحب و با نذر و سوگند و غيره واجب مىشود. روز از شرايط آن است معتكف بايد روزه باشد خواه واجب باشد يا مستحب. حدّاقلّ آن سه روز است و از آن كمتر نمىشود و در كثرت حدّى ندارد ولى بايد برابر هر دو روز روز سوم را تمام كند مثلا اگر پنج روز اعتكاف كرد بايد روز ششم را نيز اعتكاف كند و اگر هشت روز كرد بايد روز نهم را نيز اضافه كند و هكذا. و بايد در مسجد جامع شهر باشد نه در مسجد محله و بازار (بعضى فقط به چهار مسجد مكه، مدينه، كوفه و بصره منحصر كرده و گفتهاند در ساير مساجد به قصد رجاء آورند) و بايد پيوسته در مسجد باشد و جز براى ضرورت خارج نشود اگر عمداً بدون ضرورت خارج شود باطل است... | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ل:100, ه:88, قول:78, على:60, سجد:47, ها:44, فى:43, انتم:33, ف:33, الى:32, اذ:30, صنم:29, ان:29, ظلل:29, نا:29, ى:27, کم:27, لا:26, عبد:26, حرم:26, جعل:26, الذى:24, قوم:24, حرق:22, سوى:22, هل:22, هدى:22, حتى:22, رکع:22, نن:22, وجد:22, هن:21, رجع:21, يا:21, طوف:21, موسى:21, بلغ:21, سمع:21, ابراهيم:21, اله:21, ابو:21, بدو:19, حلل:19, انس:19, برح:19, تلک:19, هم:19, بشر:19, حدد:18, التى:18, بيت:18, لن:18, اتى:18, من:18, عن:18, ثم:18, ربب:16, بحر:16, ليل:16, دعو:16, او:16, لو:16, طهر:16, الله:16, رود:16, مثل:16, ک:16, اسرائيل:15, صدد:15, امر:15, هذه:15, وله:15, ب:15, صوم:13, کفر:13, نسف:13, رجل:13, اسماعيل:13, طوع:13, هارون:13, ذا:13, بنو:13, ما:13, نظر:12, تمم:12, الذين:12, امن:12, نسو:10, جوز:10, لحد:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۶:۵۹
تکرار در قرآن: ۹(بار)
قاموس قرآن
عكوف و عكف به معنى ملازمت با تعظيم است. در مفردات آمده: «العُكُوفُ اَلاِقْبالُ عَلَى الَشَّىءِ وَ مُلازِمَتِهِ عَلَى سَبيلِ الْتَعْظيمِ لِهُ» در قاموس گفته: «عَكَفَ عَلَيْهِ عُكُوفاً:اَقْبَلَ عَلَيْهِ مُواظِباً». اين كلمه به معنى حبس و منع نيز آمده است چنانكه خواهد آمد، اكثر موارد آن در قرآن مجيد به معنى مواظبت و ملازمت است. [حج:25]. مراد از عاكف كسى است كه در مكه ساكن و ملازم باشد، بادى آن است كه از كنار آيد (و ظاهر شود چنانكه در بدء گذشت). يعنى مسجد محترمى كه آن را براى مقيم و مسافر يكسان كردهايم. [طه:97]. بنگر به معبودت كه بدان ملازم شدى حتماً حتماً آن را مىسوزانيم يا ريزريز مىكنيم. [طه:91]. گفتند: پيوسته ملازم گوساله خواهيم بود تا موسى پيش ما بازگردد. [فتح:25]. معكوف به معنى ممنوع است «وَالْهَدْىَ» عطف است به ضمير معفول در «صَدُّوكُمْ» آيه در جريان حديبيّه است كه مشركان رسول خدا«صلىاللَّهوعليهوآله» را از انجام عمره مانع شده و نيز نگذاشتند قربانىهاى مسلمانان به مكّه برسد يعنى:آنان همان كسانى هستند كه كافر شدند و شما را از مسجدالحرام بازداشتند و قربانى را ممنوع و محبوس كردند از اينكه به محل خويش برسند (محل ذبح آنها مكه بود چنانكه محل ذبح قربان حج منى است). اعتكاف [بقره:187] عاكف و معتكف كسى است كه خود را به قصد عبادت در مسجد حبس كند و از آن بيرون نرود. اعتكاف فقط ماندن در مسجد است به قصد تعبّد هر چند قصد عبادت ديگر نداشته باشد ولى احوط است قصد عبادت ديگر نيز. اعتكاف به اصل شرع مستحب و با نذر و سوگند و غيره واجب مىشود. روز از شرايط آن است معتكف بايد روزه باشد خواه واجب باشد يا مستحب. حدّاقلّ آن سه روز است و از آن كمتر نمىشود و در كثرت حدّى ندارد ولى بايد برابر هر دو روز روز سوم را تمام كند مثلا اگر پنج روز اعتكاف كرد بايد روز ششم را نيز اعتكاف كند و اگر هشت روز كرد بايد روز نهم را نيز اضافه كند و هكذا. و بايد در مسجد جامع شهر باشد نه در مسجد محله و بازار (بعضى فقط به چهار مسجد مكه، مدينه، كوفه و بصره منحصر كرده و گفتهاند در ساير مساجد به قصد رجاء آورند) و بايد پيوسته در مسجد باشد و جز براى ضرورت خارج نشود اگر عمداً بدون ضرورت خارج شود باطل است...
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الْعَاکِفِينَ | ۱ |
عَاکِفُونَ | ۲ |
يَعْکُفُونَ | ۱ |
عَاکِفِينَ | ۲ |
عَاکِفاً | ۱ |
الْعَاکِفُ | ۱ |
مَعْکُوفاً | ۱ |